برخی مانند مهندس بازرگان معتقدند: آیه یا حدیث مستقیمی در مورد لزوم کشورداری به وسیله پیامبر(ص) و ائمه(ع) و ولیفقیه نداریم! لطفاً پاسخ دهید. بررسی و تحقیق در این باره به دو شکل تصورپذیر است: یکم. به دنبال لفظ و واژه (حکومت) در قرآن کریم باشیم و جست و جو و نتیجهگیری خود را مبتنی بر این واژه -نه معنای آن- بیان کنیم. مسلماً این روش - خصوصاً در ارتباط با قرآن نمیتواند کافی و بسنده باشد؛ زیرا بسیاری ازموضوعات مسلم و قطعی در قرآن کریم، وجود دارد که با توجه به مفاهیم سیاسی قرآن، باید در آنها کاوش کرد.برای آشنایی با مفاهیم قرآن ر.ک: مبانی اندیشه سیاسی اسلام، صص 221- 243. دوم. به دنبال آیات متعددی باشیم که وظایف و حیطه مسؤولیتهای پیامبر(ص) و جانشینان آن حضرت را بیان کرده است. با تکیه بر این آیات، میتوان مشخص کرد که وظایف پیامبر(ص) چه بوده است؟ آیا از سنخ مسائل حکومتی و مربوط به اداره و رهبری سیاسی - اجتماعی جامعه نیز بود، یا به ابلاغ احکام و معارف عقیدتی و امور فردی و ارشاد مردم محدود میشد؟ آیا اساساً قرآن دیدگاهی درباره حکومت مطلوب با ویژگیها و هنجارهای معینی در مورد شرایط حاکم، نحوه کسب قدرت و مبنای مشروعیت و... دارد یا خیر؟ مسلماً پژوهشی دارای ارزش علمی و مفید است که مبتنی بر تحقیق همه جانبه از آیات قرآن و موضوعات مختلف آن باشد و از منابع و تفاسیر معتبر در این راستا استفاده کند. با چنین رویکردی پاسخ به شبهه یاد شده در مراحل ذیل قابل بررسی است: یک. تعیین گستره حکومتی دین بخش بزرگی از معارف و آموزههای اسلامی، شامل مسائل سیاسی -اجتماعی است. از دیدگاه برخی از قرآن پژوهان برجسته -همچون آیه الله معرفت حدود دو هزار آیه قرآن، ناظر به ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، مدنی و قضایی انسان است.مجله دانشگاه انقلاب، شماره 110، تابستان و پاییز 77. نیاز به توضیح نیست که اجرای احکام و اصول متعدد اقتصادی، اجتماعی، جزایی، قضایی، جهاد، سیاست خارجی و... متوقف بر وجود حکومت دینی است. از سوی دیگر خداوند اجرای این احکام را خواسته است و چون تحقق آنها منوط به تشکیل حکومت دینی است؛ بنابراین ایجاد حکومت دینی در جهت خواست الهی است. در غیر این صورت، احکام الهی -که برای عمل فرستاده شدهاند تعطیل میشوند و این نقض غرض آشکار است. دو. منشأ مشروعیت حکومت از دیدگاه قرآن بررسی آیات متعدد قرآن، بیانگر این است که قرآن کریم وضع قانون و حکمرانی را از اوصاف اختصاصی خداوند متعال میداند: 1. (إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلِینَ)؛انعام (6)، آیه 57. (حکم جز به دست خدا نیست که حق را بیان میکند و او بهترین داوران است). 2. (لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولی وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُکْمُ)؛قصص (28)، آیه 70. (در این [سرای ]نخستین و در آخرت، ستایش از آن او است و حکم و فرمان او راست و به سوی او باز گردانیده میشود). 3. (إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ)؛یوسف (12)، آیه 40. (حکم جز برای خدا نیست، دستور داده که جز او را نپرستید. این است دین درست؛ ولی بیشترین مردم نمیدانند). 4. (ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ)؛رعد (13)، آیه 11. (و غیر از او والی و حمایتگری برای آنان نخواهد بود). خداوند در این آیات، حق حکمرانی را اختصاص به خود داده و آن را از غیر خود (مانند قیصرها و طاغوتها) نفی کرده است. حکمی که لازمهاش قرار گرفتن قانونگذاری و حکومتداری در قلمرو دین و شریعت الهی است و هر قانون و نظام حکمرانی بیگانه با خدا را فاقد مشروعیت میانگارد. آیات دیگری نیز وجود دارد که علاوه بر الزام به حکمرانی بر اساس دین الهی، از متخلفان با عناوین (کافر)، (ظالم) و (فاسق) یاد میکند؛ مانند: 1. (مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ)؛مائده (5)، آیه 44. (و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکردهاند، آنان خود کافرانند). 2. (مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ)؛همان، آیه 45. (و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان خود ستمگرانند). 3. (مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ)؛همان، آیه 47. (و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، خود فاسقانند). بنابراین دو رکن مهم و اساسی حکومت؛ یعنی، (قانون) و (حاکم)، از مواردی است که قرآن تعیین هر دو رکن را از شئون خداوند دانسته و به پیامبر(ص) دستور داده است: (فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ)؛مائده (5)، آیه 48. (و میان آنان به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوری کن) و (فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی)؛ص (38)، آیه 26. (پس میان مردم به حق داوری کن و هرگز از هوای نفس پیروی نکن...). دو آیه یاد شده به طور صریح با خطاب به پیامبر(ص)، آن حضرت را مسؤول و ناظر مستقیم حکومت معرفی میکند و به دنبال آن مبنای رفتاری و قانونی حکومت را مشخص میسازد؛ مبنایی که عبارت از (ما انزل الله) است. بنابراین از نظر قرآن شریعت آسمانی باید محور و ملاک حکمرانی قرار گیرد؛ نه آرای گروهی یا فردی بیگانه با دین. همچنین یکی از شئون پیامبر(ص)، مسؤولیت اجرای احکام الهی در جامعه است؛ نه فقط وعظ و ارشاد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 5/500015)
برخی مانند مهندس بازرگان معتقدند: آیه یا حدیث مستقیمی در مورد لزوم کشورداری به وسیله پیامبر(ص) و ائمه(ع) و ولیفقیه نداریم! لطفاً پاسخ دهید.
برخی مانند مهندس بازرگان معتقدند: آیه یا حدیث مستقیمی در مورد لزوم کشورداری به وسیله پیامبر(ص) و ائمه(ع) و ولیفقیه نداریم! لطفاً پاسخ دهید.
بررسی و تحقیق در این باره به دو شکل تصورپذیر است:
یکم. به دنبال لفظ و واژه (حکومت) در قرآن کریم باشیم و جست و جو و نتیجهگیری خود را مبتنی بر این واژه -نه معنای آن- بیان کنیم. مسلماً این روش - خصوصاً در ارتباط با قرآن نمیتواند کافی و بسنده باشد؛ زیرا بسیاری ازموضوعات مسلم و قطعی در قرآن کریم، وجود دارد که با توجه به مفاهیم سیاسی قرآن، باید در آنها کاوش کرد.برای آشنایی با مفاهیم قرآن ر.ک: مبانی اندیشه سیاسی اسلام، صص 221- 243.
دوم. به دنبال آیات متعددی باشیم که وظایف و حیطه مسؤولیتهای پیامبر(ص) و جانشینان آن حضرت را بیان کرده است. با تکیه بر این آیات، میتوان مشخص کرد که وظایف پیامبر(ص) چه بوده است؟ آیا از سنخ مسائل حکومتی و مربوط به اداره و رهبری سیاسی - اجتماعی جامعه نیز بود، یا به ابلاغ احکام و معارف عقیدتی و امور فردی و ارشاد مردم محدود میشد؟ آیا اساساً قرآن دیدگاهی درباره حکومت مطلوب با ویژگیها و هنجارهای معینی در مورد شرایط حاکم، نحوه کسب قدرت و مبنای مشروعیت و... دارد یا خیر؟
مسلماً پژوهشی دارای ارزش علمی و مفید است که مبتنی بر تحقیق همه جانبه از آیات قرآن و موضوعات مختلف آن باشد و از منابع و تفاسیر معتبر در این راستا استفاده کند. با چنین رویکردی پاسخ به شبهه یاد شده در مراحل ذیل قابل بررسی است:
یک. تعیین گستره حکومتی دین
بخش بزرگی از معارف و آموزههای اسلامی، شامل مسائل سیاسی -اجتماعی است. از دیدگاه برخی از قرآن پژوهان برجسته -همچون آیه الله معرفت حدود دو هزار آیه قرآن، ناظر به ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، مدنی و قضایی انسان است.مجله دانشگاه انقلاب، شماره 110، تابستان و پاییز 77.
نیاز به توضیح نیست که اجرای احکام و اصول متعدد اقتصادی، اجتماعی، جزایی، قضایی، جهاد، سیاست خارجی و... متوقف بر وجود حکومت دینی است. از سوی دیگر خداوند اجرای این احکام را خواسته است و چون تحقق آنها منوط به تشکیل حکومت دینی است؛ بنابراین ایجاد حکومت دینی در جهت خواست الهی است. در غیر این صورت، احکام الهی -که برای عمل فرستاده شدهاند تعطیل میشوند و این نقض غرض آشکار است. دو. منشأ مشروعیت حکومت از دیدگاه قرآن
بررسی آیات متعدد قرآن، بیانگر این است که قرآن کریم وضع قانون و حکمرانی را از اوصاف اختصاصی خداوند متعال میداند:
1. (إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلِینَ)؛انعام (6)، آیه 57. (حکم جز به دست خدا نیست که حق را بیان میکند و او بهترین داوران است).
2. (لَهُ الْحَمْدُ فِی الْأُولی وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُ الْحُکْمُ)؛قصص (28)، آیه 70. (در این [سرای ]نخستین و در آخرت، ستایش از آن او است و حکم و فرمان او راست و به سوی او باز گردانیده میشود).
3. (إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ)؛یوسف (12)، آیه 40. (حکم جز برای خدا نیست، دستور داده که جز او را نپرستید. این است دین درست؛ ولی بیشترین مردم نمیدانند).
4. (ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ)؛رعد (13)، آیه 11. (و غیر از او والی و حمایتگری برای آنان نخواهد بود).
خداوند در این آیات، حق حکمرانی را اختصاص به خود داده و آن را از غیر خود (مانند قیصرها و طاغوتها) نفی کرده است. حکمی که لازمهاش قرار گرفتن قانونگذاری و حکومتداری در قلمرو دین و شریعت الهی است و هر قانون و نظام حکمرانی بیگانه با خدا را فاقد مشروعیت میانگارد.
آیات دیگری نیز وجود دارد که علاوه بر الزام به حکمرانی بر اساس دین الهی، از متخلفان با عناوین (کافر)، (ظالم) و (فاسق) یاد میکند؛ مانند:
1. (مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ)؛مائده (5)، آیه 44. (و کسانی که به موجب آنچه خدا نازل کرده داوری نکردهاند، آنان خود کافرانند).
2. (مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ)؛همان، آیه 45. (و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، آنان خود ستمگرانند).
3. (مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ)؛همان، آیه 47. (و کسانی که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکنند، خود فاسقانند).
بنابراین دو رکن مهم و اساسی حکومت؛ یعنی، (قانون) و (حاکم)، از مواردی است که قرآن تعیین هر دو رکن را از شئون خداوند دانسته و به پیامبر(ص) دستور داده است: (فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ)؛مائده (5)، آیه 48. (و میان آنان به موجب آنچه خدا نازل کرده، داوری کن) و (فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوی)؛ص (38)، آیه 26. (پس میان مردم به حق داوری کن و هرگز از هوای نفس پیروی نکن...).
دو آیه یاد شده به طور صریح با خطاب به پیامبر(ص)، آن حضرت را مسؤول و ناظر مستقیم حکومت معرفی میکند و به دنبال آن مبنای رفتاری و قانونی حکومت را مشخص میسازد؛ مبنایی که عبارت از (ما انزل الله) است. بنابراین از نظر قرآن شریعت آسمانی باید محور و ملاک حکمرانی قرار گیرد؛ نه آرای گروهی یا فردی بیگانه با دین. همچنین یکی از شئون پیامبر(ص)، مسؤولیت اجرای احکام الهی در جامعه است؛ نه فقط وعظ و ارشاد. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 5/500015)
- [سایر] با سلام؛ اگر تمام احادیث از خداوند نشأت گرفته، پس فرق حدیث قدسی با فرمودههای پیامبر(ص) و ائمه(ع) در چیست؟
- [سایر] مقصود از عصمت پیامبر(ص) و ائمه معصومین (ع) چیست؟
- [سایر] سلام. آیا این حدیث از پیامبر(ص) یا ائمه(ع) نقل شده است که از شهرها و محیطهای کوچک، به شهرها و محیطهای بزرگتر مهاجرت کنید؟
- [سایر] با سلام آیاحدیثی از نبی اکرم ص در مورد ظهور حضرت مهدی ع موجود هست؟ من چندین حدیث از ایمه اطهار ع یافتم ولی متاسفانه بدون ذکر منبع بودند و نتونتسم شخصاً به اصل حدیث مراجعه کنم. آیا ممکن چندین حدیث از ایمه اطهار در رابطه با حضرت مهدی,ظهورشون، و منجی بودنشون با ذکر منبع معرفی کنید. با تشکر
- [سایر] آیا نماز در بالای سر پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) باطل است؟
- [سایر] فلسفه و حکمت گریه کردن وعزاداری برای پیامبر(ص) و ائمه(ع) چیست؟
- [سایر] برخورد با توطئه گران در سیره ی پیامبر (ص) و ائمه(ع) چگونه بوده است؟
- [سایر] نمونه هایی از حالت عرفانی پیامبر(ص) و ائمه(ع) را در نماز ذکر کنید ؟
- [سایر] آیا از ائمه ع و پیامبر ص نقلی وجود دارد که نوعی پیشگویی محسوب شود؟
- [سایر] چرا شیعه اعتقاد دارد که علی(ع) میبایست نبی مرسل باشد؟ آیا او از پیامبر(ص) بالاتر است؟