آزادیهای فردی در حکومت دینی تا چه اندازهای تضمین شده است و حاکمان و حکومت دینی تا چه اندازهای به این آزادیها احترام میگذارند؟ یک. آزادی فردی: در چشمانداز اسلامی، این مقوله به نیکوترین وجهی مورد توجه قرار گرفتهاست. از نظر اسلام آزادی انسان، امری (فطری و ذاتی) است که خداوند در نهاد او به ودیعت نهادهاست؛ نه امری (جعلی و قراردادی). از همینرو کسی حقندارد آزادی دیگران را بیجهت سلب کند. امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: (اَیُّهَا النَّاس اِنَّ آدَمَ لَمْ یَلِدْ عَبْداً وَ لا اَمَةً وَ اِنَّ النَّاسَ کُلُّهُمْ اَحْرارٌ)؛ بحارالانوار، ج 22، ص 133، ب 1، ح 107. (ای مردم! همانا آدم نه برده خلق شد و نه کنیز و همانا آدمیان همه آزادند). نیز از آن حضرت روایت شده است: (لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً)؛ نهج البلاغه، نامه 31. (بنده دیگری مباش، که خداوند تورا آزاد آفریدهاست). در عین حال آزادی در هر مکتب، اندیشه و نظامی، محدودیتهایی دارد. گستره آزادی و محدودیتهای آن، بر اساس مبانی معرفت شناختی، هستیشناختی و انسانشناختی تفاوت پیدا میکند. از این رو نمیتوان آزادی فردی در اسلام و حکومت دینی را با اندیشه و نظامهای لیبرالی یکسان انگاشت. برای آگاهی بیشتر ر.ک: فتحعلی، محمود، تساهل و تسامح. دو. آزادیهای اساسی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، آزادیهای اساسی؛ مانند: آزادی فردی، آزادی فکر و عقیده، آزادی سیاسی، آزادی انتخاب شغل، آزادی انتخاب محل اقامت و دیگر اقسام آزادی را به رسمیت شناخته است. در بند هفتم از اصل سوم مقرر میدارد: (دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حد قانون به کار برد). برای آگاهی بیشتر ر. ک: حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران، صص110 - 119، نیز: ابراهیمی ورکیانی، محمد، اسلام و آزادی. اینکه حاکمان دینی، تا چه اندازه به آزادیهای فردی احترام میگذارند، مطلبی است که در تجارب تاریخی میتوان آن را ارزیابی کرد. کاملترین و بارزترین نمونههای حکومت اسلامی، دوران زمامداری پیامبر اکرم (ص) و حضرت امام علی (ع) است. شیوه حکمرانی این دو پیشوای بزرگ، به زیباترین شکلی (رعایت آزادی افراد) را به نمایش میگذارد. این تجربه تاریخی، در عصری رخ مینماید که در محیط قدرتهای سیاسی بزرگ جهان، اثری از آزادی یافت نمیشود. در جمهوری اسلامی نیز آزادی افراد، در چارچوب قوانین اسلام و هنجارهای دینی، مورد تأکید و خواست نظام و رهبران آن بوده است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 40/500008)
آزادیهای فردی در حکومت دینی تا چه اندازهای تضمین شده است و حاکمان و حکومت دینی تا چه اندازهای به این آزادیها احترام میگذارند؟
آزادیهای فردی در حکومت دینی تا چه اندازهای تضمین شده است و حاکمان و حکومت دینی تا چه اندازهای به این آزادیها احترام میگذارند؟
یک. آزادی فردی:
در چشمانداز اسلامی، این مقوله به نیکوترین وجهی مورد توجه قرار گرفتهاست. از نظر اسلام آزادی انسان، امری (فطری و ذاتی) است که خداوند در نهاد او به ودیعت نهادهاست؛ نه امری (جعلی و قراردادی). از همینرو کسی حقندارد آزادی دیگران را بیجهت سلب کند.
امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: (اَیُّهَا النَّاس اِنَّ آدَمَ لَمْ یَلِدْ عَبْداً وَ لا اَمَةً وَ اِنَّ النَّاسَ کُلُّهُمْ اَحْرارٌ)؛ بحارالانوار، ج 22، ص 133، ب 1، ح 107. (ای مردم! همانا آدم نه برده خلق شد و نه کنیز و همانا آدمیان همه آزادند).
نیز از آن حضرت روایت شده است: (لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً)؛ نهج البلاغه، نامه 31. (بنده دیگری مباش، که خداوند تورا آزاد آفریدهاست). در عین حال آزادی در هر مکتب، اندیشه و نظامی، محدودیتهایی دارد. گستره آزادی و محدودیتهای آن، بر اساس مبانی معرفت شناختی، هستیشناختی و انسانشناختی تفاوت پیدا میکند. از این رو نمیتوان آزادی فردی در اسلام و حکومت دینی را با اندیشه و نظامهای لیبرالی یکسان انگاشت. برای آگاهی بیشتر ر.ک: فتحعلی، محمود، تساهل و تسامح.
دو. آزادیهای اساسی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، آزادیهای اساسی؛ مانند: آزادی فردی، آزادی فکر و عقیده، آزادی سیاسی، آزادی انتخاب شغل، آزادی انتخاب محل اقامت و دیگر اقسام آزادی را به رسمیت شناخته است. در بند هفتم از اصل سوم مقرر میدارد: (دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حد قانون به کار برد). برای آگاهی بیشتر ر. ک: حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران، صص110 - 119، نیز: ابراهیمی ورکیانی، محمد، اسلام و آزادی.
اینکه حاکمان دینی، تا چه اندازه به آزادیهای فردی احترام میگذارند، مطلبی است که در تجارب تاریخی میتوان آن را ارزیابی کرد. کاملترین و بارزترین نمونههای حکومت اسلامی، دوران زمامداری پیامبر اکرم (ص) و حضرت امام علی (ع) است.
شیوه حکمرانی این دو پیشوای بزرگ، به زیباترین شکلی (رعایت آزادی افراد) را به نمایش میگذارد. این تجربه تاریخی، در عصری رخ مینماید که در محیط قدرتهای سیاسی بزرگ جهان، اثری از آزادی یافت نمیشود. در جمهوری اسلامی نیز آزادی افراد، در چارچوب قوانین اسلام و هنجارهای دینی، مورد تأکید و خواست نظام و رهبران آن بوده است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 40/500008)
- [سایر] حقوق عمومی و حقوق اساسی مردم، تا چه اندازه در حکومت دینی تضمین شده است؟ آیا قوانین اساسی و عمومی متعلّق به مردم، در حکومت دینی دارای احترام و اعتبار است؟
- [سایر] تفاوت اختیارات حاکمان الهی در حکومت دینی با پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) چیست؟
- [سایر] امر به معروف و نهی از منکر در حکومت دینی و از جانب حاکمان در امر حکومت تا چه اندازه قابل پذیرش است؟
- [سایر] نقش فقیهان در حکومت دینی تا چه اندازه است و در مقام تعارض بین نظر فقها و حاکمان دینی کدام مقدّم است؟
- [سایر] در صورت وقوع تعارض بین اندیشه (متون و روایات) دینی با حکومت دینی و حاکمان دینی، کدام یک مقدّم است؟ آیا نیازها و ضرورتها این اجازه را به حاکمان دینی میدهد که در عمل به جهت ضرورت، بر خلاف اندیشه دینی
- [سایر] نقش مردم در سیاستگذاریها و اجرای قوانین، در حکومت دینی تا چه اندازه است و در مقام تعارض آرا و اندیشه مردم با حاکمان، وظیفه چیست؟
- [سایر] تفاوت اختیارات حاکمان الهی در حکومت دینی با پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) چیست؟
- [سایر] می بینیم که کشورهایی؛ نظیر مصر، تونس و... مشکل اقتصادی دارند، با تجمع ثروت توسط حاکمان مشکل دارند، مشکل سیاسی ارتباط با آمریکا و اسرائیل توسط حاکمان شان دارند، اما شعارشان الله اکبر است و می آیند خواسته هایشان را بر اعتقادات دینی مبتنی می کنند. لطفاً توضیح دهید که وجه مشترک حکومت های دینی چیست؟ آیا در حکومت های دینی این وجه مشترک فطرت خدا جوی مردم است؟
- [سایر] اگر دین، امری فردی تلقی شود و حکومت، امری اجتماعی، آیا در این فرض حکومت دینی قابل تصور است؟
- [سایر] قرآن کریم، درباره محدودیت آزادیهای فردی و سیاسی سخن گفته است؟