قرآن کریم، درباره محدودیت آزادی‌های فردی و سیاسی سخن گفته است؟
واژه (آزادی) در لغت، به معنای قدرت انتخاب، رهایی، خالص شدن از آمیختگی، مبرا بودن از عیب و نقص ومیانه شیء است و در اصطلاح، معانی گوناگونی دارد که تا بیش از دویست تعریف می‌رسد، به عنوان نمونه، آزادی عبارت است از (فقدان موانع در راه تحقق آرزوهای انسان)[1] از نظر اسلام، انسان موجودی است که به صورت خدادادی و فطری دارای آزادی و قدرت انتخاب است. خدای سبحان با دادن عقل به انسان و فرستادن پیامبران و کتب آسمانی، راه حق و باطل، راه هدایت و رستگاری و گمراهی و بدبختی را به انسان نشان داده است، تا آزادانه بیندیشد و با انتخاب خود راه صحیح را برگزیند: ( وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ؛ (کهف، آیه 29) بگو: این حق است از سوی پروردگارتان! هر کس می‌خواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس می‌خواهد کافر گردد). خداوند اگر می‌خواست می‌توانست همه انسان‌ها را به صورت جبری و تحمیلی به راه حق و سعادت هدایت نماید؛ اگر سنّتش بر این قرار گرفته است که انسان آزادانه و با اراده و اختیار خود راه حق الهی را انتخاب نماید، چرا که آن چه ارزشمند است، انتخاب آزادانه است و ایمان جبری و تحمیلی در پیشگاه خداوند ارزشی ندارد: (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی)؛ (انعام، آیه 35) اگر خدا بخواهد، آن‌ها را (به اجبار) به هدایت جمع خواهد کرد. (ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد؟) و هم چنین آزادی از شهوات و حرص و طمع و مقام اگر آزاد نباشد اسیر هوی باشد که موجب اسارت برونی شده هیچ گاه آزاد نخواهد بود. بنابراین محدودیت‌هایی را که دنیا برای انسان به وجود آورده، هیچ منافاتی با آزادی انسان ندارد؛ زیرا: اولا: انسان دیندار آزادانه و با انتخاب خود این محدودیت‌ها را پذیرفته است (نه با اجبار و تحمیل)؛ انسان آزاد است؛ یعنی تکوینا قدرت انتخاب دارد، اما معنای قدرت انتخاب داشتن این نیست که انسان هیچ قانونی را با انتخاب خود نپذیرد، لازمه انسانیت و عقلا نیت انسان، پذیرفتن حدود و ضوابط، در زندگی است. به همین جهت انسان آزادانه می‌اندیشد، فکر می‌کند و از بین برنامه‌های زندگی، بهترین برنامه را برای خود برمی‌گزیند. ثانیا: درست است که محدودیت‌های دینی جلو برخی تمایلات انسان را می‌گیرد؛ اما این نه تنها چیز منفی و بدی نیست و ضربه به آزادی انسان نمی‌زند، بلکه یکی از محسنات دین و تأمین کننده آزادی واقعی انسان است، چرا که آزادی مطلق و بی‌قید و بند به این معنا که انسان هر گونه تمایلی که خواست اشباع کند و به غرایز خود هرگونه که خواست پاسخ دهد، امتیاز و برتری برای انسان به حساب نمی‌آید و نمی‌تواند مایه سعادت انسان باشد؛ این گونه آزادی، در واقع یعنی بنده هوی و هوس و خواهش‌های حیوانی بودن که خود بالاترین اسارت و بندگی است که روایات زیادی از معصومین وارد شده است که بدترین اسارت بندگی هوی نفس و یا بنده طمع هیچ گاه آزادی ندارد به همین دلیل آزادی اجتماعی بدون آزاد معنوی و روحی و فکری ممکن نیست. حضرت علی علیه السلام در این رابطه می‌فرماید: (لا تکن عبد غیرک جعلک الله حرّا)؛ بنده دیگران مباش که خدا تو را آزاده قرار داده است. کی انسان بنده دیگران خواهد شد آنگاه که درون جان بنده هوی و هوسی باشد. آزادی واقعی آن است که انسان قوا و غریزه‌های خود را مهار کند و در بند غضب، حرص، طمع، آز، جاه‌طلبی و... نباشد. انسانی آزاد است که بتواند بر خواهش‌های نفسانی خود مسلط باشد و اسیر بت‌های درونی و بیرونی نباشد. دین الهی و قرآن نیز همین را به انسان می‌گوید: که ای انسان بنده شیاطین، شهوات و هواهای نفسانی نباش، روح خود را از قید و بند مادیات و جاذبه‌های دنیایی و تمایلات نفسانی رها ساز، و اگر می‌خواهی بنده باشی از قید همه بندگی‌ها خود را آزاد و بنده آن کس باش که شایستگی بندگی را دارد. یکی از اهداف مهم پیامبران الهی نیز آزاد کردن انسان‌ها از اسارت و بند و زنجیرهای درونی و بیرونی بوده است: (وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ)، (اعراف، آیه 157) نفسها با جهاد اکبر مجاهده با نفس آزادی معنوی ایجاد می‌کنند و سپس با جهاد اصغر آزادی هم و منطقی اجتماعی را بدست می‌آورند. اگر انسان پایبند به برنامه‌های دین حق الهی باشد، از اسارت‌ها و بندگی‌های زیادی رها و آزادی‌های درونی و بیرونی زیادی به دست خواهد آورد. در اجتماع و حکومت، اقتصاد و حقوق وعقیده و قلم و بیان و... اگر قوانینی حاکم نباشد چیزی جز هرج و مرج و فساد و بی‌بند و باری نخواهد بود، پس چه خوب است، قوانینی مطرح باشد که بر پایه عقل و وحی الهی، تدوین شده باشد تا سعادت انسان‌ها را تضمین نماید و آزادی واقعی را به ارمغان آورد.[2] با توجه به گستردگی مبحث آزادی، در این پاسخ به اختصار به انواع آزادی و سپس به حدود آن‌ها از نظر قرآن اشاره می‌کنیم. انواع آزادی: 1. آزادی اندیشه و آزادی معنوی و اخلاقی که انسان در درون جانش اسیر شهوات، حرص، طمع، مقام و خرافات، شرک نشود: که تعقل و آزاد اندیشی، زیر بنای انتخاب صحیح هدف، مسیر و شیوه زندگی و شرط برخورداری از هدایت الهی است. قرآن کریم، در بیش از سیصد آیه، همگان را به تفکر و آزادی اندیشه دعوت فرموده: (... کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْ‌آیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ) (بقره، آیه 419) و این گونه، خداوند آیات (خود را) برای شما روشن می‌گرداند؛ باشد که در (کار) دنیا و آخرت بیندیشید) و اساس دعوت حق پرستان را بر بصیرت و برهان می‌داند. افزون بر این، قرآن کریم، برای اندیشیدن، موضوع و منابعی را معرفی کرده که عبارتند از: 1. آفاق؛ (أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ) (ق، آیه 6 و 7). 2. انفس؛ (سَنُرِیهِمْ ءآیاتینا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ...) (فصلت، آیه 53). 3. قرآن؛ (وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا) (اسراء، آیه 41). 4. تاریخ گذشتگان؛ (أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لآیاتٍ لِأُولِی النُّهی) (طه، آیه 128). قرآن کریم، آدمی را از گرفتار آمدن در دام موانع درونی و برونی آزادی اندیشه به شرح ذیل برحذر می‌دارد: الف) تقلید کورکورانه از گذشتگان ب) تعصب‌های غلط و جمود فکری به نام ارث مقدس پدران؛ (وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ) (بقره، آیه 170). 2. آزادی انتخاب دین قرآن کریم، نفی هر گونه تحمیل عقیده، بر آزادی انسان در انتخاب و پذیرش دین به عنوان ابتدایی‌ترین حق انسانی تأکید فرموده است؛ (لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ) (بقره، آیه 256). البته چنان که مؤلف المیزان نیز نوشته‌اند، توحید در اصل، روح و اساس همه نوامیس اسلامی و زیر بنای معارف، اخلاق و قوانین و مبنای تشریع دین است، بر این اساس فقط آزادی دین در دایره ادیان توحیدی (اسلام، یهودیت، مسیحیت و زرتشت) است و نیز آزادی دینی، به معنای دعوت، تبلیغ و نشر همه ادیان نیست.[3] 3. آزادی سیاسی اجتماعی الف)آزادی سیاسی قرآن با به رسمیت شناختن حق دخالت مردم در نظام سیاسی و برخورداری از حق انتخاب (فتح، آیه 10) و با نهی از استبداد و استبعاد (آل عمران، آیه 159) و لزوم دخالت مردم در تعیین و تمشیت امور خویش (وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ) (آل عمران، آیه 159) آزادی سیاسی آنان را تأمین کرده است. از سوی دیگر، تحمل و مدارای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله حتی در برابر اعتراض نا به جای منافقان، (وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ) (توبه، آیه 58) نشانگر رفتار حاکم اسلامی با مردم و دادن آزادی به آنان است، افزون بر این، حاکمان دینی موظف به تأمین فضای سالم بحث و گفتگو و تحقیق در معارف دینی حتی برای غیر مسلمانانند؛ (وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلام اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ) (توبه، آیه 6). ب)آزادی بیان آزادی بیان به عنوان یک سنت الهی و توصیه اولیای او در قرآن کریم، در قالب وجوه مختلفی نشان داده شده است. 1. برخورداری از هدایت را گوش دادن به بیان‌های مختلف و انتخاب نیکوترین آنها دانسته است؛ (زمر، 18). 2. امر به معروف و نهی از منکر را بر همه واجب کرده و راه را برای اظهار نظر و بیان حقایق در همه سطوح جامعه گشوده است. 3. در صورت درخواست مباهله از سوی آنان، پیامبر صلّی الله علیه و آله موظف است بدون هیچ گونه تهدید و ارعابی با آنان به مباهله برخیزد. (آل عمران، آیه 61). 4. آزادی در انتخاب همسر در قرآن کریم بر آزادی انسان در انتخاب همسر و برقراری رابطه جنسی با او تصریح شده است، (نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ) (بقره، آیه 223) همچنین مذاکره و گفتگوی متین و شایسته با زنان در مورد ازدواج را مجاز شمرده است؛ حتی اگر در حال عده باشند؛ (بقره، آیه‌235) و ... 5. آزادی وطن آزادی در انتخاب وطن و سکونت در آن، حق طبیعی و از سوی قرآن مورد تأیید قرار گرفته است. از آیات متعددی نظیر (بقره، 84 و 85 و 191 و 227 و 246) و... می‌توان آزادی انسان‌ها را در انتخاب مسکن و حرمت سلب آزادی مسکن که میثاق الهی شمرده است استفاده کرد. حدود آزادی آزادی موهبتی الهی است که بر اساس حکمت بالغه خداوند به انسانها عطا و در تشریع احکام یک پیش فرض تلقی شده است، ولی بدون شک، آزادی تأمین کننده سعادت انسان، آزادی حیوانی نیست و در همه جوامع و بر طبق همه ادیان و مکاتب دارای حدودی است؛ زیرا آزادی مطلق با بندگی نسبت به خدا، توحید و با حق فطری انسان؛ یعنی اجتماعی بودن قابل جمع نیست. در ذیل، دیدگاه قرآن در مورد حدود آزادی در ابعاد مختلف ارائه می‌شود. الف) آزادی بیان این آزادی، محدود به امور ذیل است: عدم مخالفت با حکم خدا و پیامبرانش؛ (احزاب، 36). نیامیختن حق و باطل و عدم کتمان حقایق دینی؛ (بقره، آیه 42) عدم بدعت گذاری در دین و اظهار نظرهای خلاف واقع؛ (نحل، آیه 116) عدم غلوّ در دین و پرهیز از گفتار باطل؛ (نساء، آیه 171) عدم اشاعه زشتی‌ها؛ (نور، آیه 19) عدم تمسخر و عیب‌جویی از دیگران؛ (حجرات، آیه 11) و... ب) آزادی سیاسی، اجتماعی این آزادی، محدود به امور ذیل است: عدم پذیرش ولایت و سلطه کافران و بیگانگان؛ (نساء، 144) عدم برقراری ارتباط ویژه، به عنوان محرم اسرار خود با بیگانگان؛ (آل عمران، آیه 118) عدم افشای اخبار امنیتی؛ (نساء، آیه 83) حفظ ادب نسبت به رهبران الهی؛ (حجرات، 2) عدم ایجاد فساد در جامعه؛ (بقره، 60) عدم ایجاد تفرقه و اختلاف؛ (آل عمران، آیه 103) عدم تجسس در امور دیگران؛ (حجرات، آیه‌12) عدم ورود به خانه دیگران بدون اذن؛ (نور، آیه 27) و... آزادی جنسی با عنایت به آنکه برقراری روابط جنسی در اسلام تنها در قالب ازدواج به رسمیت شناخته شده، این آزادی محدود به امور ذیل است: 1. حفظ نگاه؛ (به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند.) 2. حفظ حریم عفاف؛ (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ) (نور، آیه 31) 3. عدم برقراری ارتباط جنسی نامشروع؛ (وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ)؛ (انعام، آیه 151) 4. عدم برقراری روابط جنسی با هم جنس؛ (نمل، آیات 54 55) و... خلاصه آنکه قرآن، انسان را موجودی با اراده و اختیار با معیارهای انسانی و اخلاقی معرفی می‌کند. برهمین اساس، اسلام، آزادی را بر مبنای انسانیت و ارزش‌های انسانی، برابری و مساوات، حق و عدالت می‌داند و گردش ثروت و فعالیت‌های اقتصادی را در چهارچوب آن‌ها قرار می‌دهد و از خودسری و یکه تازی گروهی متکاثر و مال‌اندوز ممانعت به عمل می‌آورد و جامعه را از زیر بار تحمیل‌های ناروای آنان آزاد می‌سازد. همه اهرم‌های فشار و ابزاری را که ثروتمندان به کار بسته و می‌بندند تا توده‌های مردم را در تنگنا قرار دهند و آزادی‌های آنان را سلب کنند، در تعالیم انبیاء محکوم و مردود شمرده شده است. مانند: احتکار، کم فروشی، گرانفروشی، استثمار، ظلم و انواع انحصار طلبی‌ها و بی‌عدالتی‌های اقتصادی. برای حسن ختام، توجه شما را به چند روایت در این زمینه جلب می‌کنیم: 1. پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (فوا عجبا لقوم الهتهم اموالهم)؛ شگفت از مردمی که معبودهای ایشان، مالهایشان. 2. امام صادق علیه السلام فرمود: (... فان مع کثره المال تکثر الذنوب الواجب الحقوق)[4]؛ زیادی مال، سبب افزایش گناهان در برابر حقوقی است که به توانگران واجب می‌شود و کمتر توانگری آن حقوق را ادا می‌کند[5]. پی نوشتها: [1] . ر.ک: گفتارهای معنوی، شهید مطهری(ره)، ص 14، انتشارات صدرا. [2] . ر.ک: گفتارهای معنوی، شهید مطهری (ره)، ص 10 17، انتشارات صدرا، آزادی در قرآن، سید علی اکبر ایازی، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر. [3] . المیزان، علامه طباطبایی، ج 4، ص 117، جامعه مدرسین. [4] . اصول کافی، کلینی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 2، ص 135. [5] . ر.ک: کتاب نقد، ش 11، ص 2 10، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر. eporsesh.com
عنوان سوال:

قرآن کریم، درباره محدودیت آزادی‌های فردی و سیاسی سخن گفته است؟


پاسخ:

واژه (آزادی) در لغت، به معنای قدرت انتخاب، رهایی، خالص شدن از آمیختگی، مبرا بودن از عیب و نقص ومیانه شیء است و در اصطلاح، معانی گوناگونی دارد که تا بیش از دویست تعریف می‌رسد، به عنوان نمونه، آزادی عبارت است از (فقدان موانع در راه تحقق آرزوهای انسان)[1]
از نظر اسلام، انسان موجودی است که به صورت خدادادی و فطری دارای آزادی و قدرت انتخاب است. خدای سبحان با دادن عقل به انسان و فرستادن پیامبران و کتب آسمانی، راه حق و باطل، راه هدایت و رستگاری و گمراهی و بدبختی را به انسان نشان داده است، تا آزادانه بیندیشد و با انتخاب خود راه صحیح را برگزیند: ( وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ؛ (کهف، آیه 29) بگو: این حق است از سوی پروردگارتان! هر کس می‌خواهد ایمان بیاورد (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر کس می‌خواهد کافر گردد).
خداوند اگر می‌خواست می‌توانست همه انسان‌ها را به صورت جبری و تحمیلی به راه حق و سعادت هدایت نماید؛ اگر سنّتش بر این قرار گرفته است که انسان آزادانه و با اراده و اختیار خود راه حق الهی را انتخاب نماید، چرا که آن چه ارزشمند است، انتخاب آزادانه است و ایمان جبری و تحمیلی در پیشگاه خداوند ارزشی ندارد: (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی)؛ (انعام، آیه 35) اگر خدا بخواهد، آن‌ها را (به اجبار) به هدایت جمع خواهد کرد. (ولی هدایت اجباری، چه سودی دارد؟) و هم چنین آزادی از شهوات و حرص و طمع و مقام اگر آزاد نباشد اسیر هوی باشد که موجب اسارت برونی شده هیچ گاه آزاد نخواهد بود.
بنابراین محدودیت‌هایی را که دنیا برای انسان به وجود آورده، هیچ منافاتی با آزادی انسان ندارد؛ زیرا: اولا: انسان دیندار آزادانه و با انتخاب خود این محدودیت‌ها را پذیرفته است (نه با اجبار و تحمیل)؛ انسان آزاد است؛ یعنی تکوینا قدرت انتخاب دارد، اما معنای قدرت انتخاب داشتن این نیست که انسان هیچ قانونی را با انتخاب خود نپذیرد، لازمه انسانیت و عقلا نیت انسان، پذیرفتن حدود و ضوابط، در زندگی است. به همین جهت انسان آزادانه می‌اندیشد، فکر می‌کند و از بین برنامه‌های زندگی، بهترین برنامه را برای خود برمی‌گزیند.
ثانیا: درست است که محدودیت‌های دینی جلو برخی تمایلات انسان را می‌گیرد؛ اما این نه تنها چیز منفی و بدی نیست و ضربه به آزادی انسان نمی‌زند، بلکه یکی از محسنات دین و تأمین کننده آزادی واقعی انسان است، چرا که آزادی مطلق و بی‌قید و بند به این معنا که انسان هر گونه تمایلی که خواست اشباع کند و به غرایز خود هرگونه که خواست پاسخ دهد، امتیاز و برتری برای انسان به حساب نمی‌آید و نمی‌تواند مایه سعادت انسان باشد؛ این گونه آزادی، در واقع یعنی بنده هوی و هوس و خواهش‌های حیوانی بودن که خود بالاترین اسارت و بندگی است که روایات زیادی از معصومین وارد شده است که بدترین اسارت بندگی هوی نفس و یا بنده طمع هیچ گاه آزادی ندارد به همین دلیل آزادی اجتماعی بدون آزاد معنوی و روحی و فکری ممکن نیست. حضرت علی علیه السلام در این رابطه می‌فرماید: (لا تکن عبد غیرک جعلک الله حرّا)؛ بنده دیگران مباش که خدا تو را آزاده قرار داده است. کی انسان بنده دیگران خواهد شد آنگاه که درون جان بنده هوی و هوسی باشد.
آزادی واقعی آن است که انسان قوا و غریزه‌های خود را مهار کند و در بند غضب، حرص، طمع، آز، جاه‌طلبی و... نباشد. انسانی آزاد است که بتواند بر خواهش‌های نفسانی خود مسلط باشد و اسیر بت‌های درونی و بیرونی نباشد.
دین الهی و قرآن نیز همین را به انسان می‌گوید: که ای انسان بنده شیاطین، شهوات و هواهای نفسانی نباش، روح خود را از قید و بند مادیات و جاذبه‌های دنیایی و تمایلات نفسانی رها ساز، و اگر می‌خواهی بنده باشی از قید همه بندگی‌ها خود را آزاد و بنده آن کس باش که شایستگی بندگی را دارد.
یکی از اهداف مهم پیامبران الهی نیز آزاد کردن انسان‌ها از اسارت و بند و زنجیرهای درونی و بیرونی بوده است: (وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ)، (اعراف، آیه 157) نفسها با جهاد اکبر مجاهده با نفس آزادی معنوی ایجاد می‌کنند و سپس با جهاد اصغر آزادی هم و منطقی اجتماعی را بدست می‌آورند. اگر انسان پایبند به برنامه‌های دین حق الهی باشد، از اسارت‌ها و بندگی‌های زیادی رها و آزادی‌های درونی و بیرونی زیادی به دست خواهد آورد.
در اجتماع و حکومت، اقتصاد و حقوق وعقیده و قلم و بیان و... اگر قوانینی حاکم نباشد چیزی جز هرج و مرج و فساد و بی‌بند و باری نخواهد بود، پس چه خوب است، قوانینی مطرح باشد که بر پایه عقل و وحی الهی، تدوین شده باشد تا سعادت انسان‌ها را تضمین نماید و آزادی واقعی را به ارمغان آورد.[2]
با توجه به گستردگی مبحث آزادی، در این پاسخ به اختصار به انواع آزادی و سپس به حدود آن‌ها از نظر قرآن اشاره می‌کنیم.
انواع آزادی:
1. آزادی اندیشه و آزادی معنوی و اخلاقی که انسان در درون جانش اسیر شهوات، حرص، طمع، مقام و خرافات، شرک نشود: که تعقل و آزاد اندیشی، زیر بنای انتخاب صحیح هدف، مسیر و شیوه زندگی و شرط برخورداری از هدایت الهی است. قرآن کریم، در بیش از سیصد آیه، همگان را به تفکر و آزادی اندیشه دعوت فرموده: (... کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْ‌آیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ) (بقره، آیه 419) و این گونه، خداوند آیات (خود را) برای شما روشن می‌گرداند؛ باشد که در (کار) دنیا و آخرت بیندیشید) و اساس دعوت حق پرستان را بر بصیرت و برهان می‌داند.
افزون بر این، قرآن کریم، برای اندیشیدن، موضوع و منابعی را معرفی کرده که عبارتند از:
1. آفاق؛ (أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ) (ق، آیه 6 و 7).
2. انفس؛ (سَنُرِیهِمْ ءآیاتینا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ...) (فصلت، آیه 53).
3. قرآن؛ (وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا) (اسراء، آیه 41).
4. تاریخ گذشتگان؛ (أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لآیاتٍ لِأُولِی النُّهی) (طه، آیه 128).
قرآن کریم، آدمی را از گرفتار آمدن در دام موانع درونی و برونی آزادی اندیشه به شرح ذیل برحذر می‌دارد:
الف) تقلید کورکورانه از گذشتگان ب) تعصب‌های غلط و جمود فکری به نام ارث مقدس پدران؛ (وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ) (بقره، آیه 170).
2. آزادی انتخاب دین
قرآن کریم، نفی هر گونه تحمیل عقیده، بر آزادی انسان در انتخاب و پذیرش دین به عنوان ابتدایی‌ترین حق انسانی تأکید فرموده است؛ (لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ) (بقره، آیه 256). البته چنان که مؤلف المیزان نیز نوشته‌اند، توحید در اصل، روح و اساس همه نوامیس اسلامی و زیر بنای معارف، اخلاق و قوانین و مبنای تشریع دین است، بر این اساس فقط آزادی دین در دایره ادیان توحیدی (اسلام، یهودیت، مسیحیت و زرتشت) است و نیز آزادی دینی، به معنای دعوت، تبلیغ و نشر همه ادیان نیست.[3]
3. آزادی سیاسی اجتماعی
الف)آزادی سیاسی
قرآن با به رسمیت شناختن حق دخالت مردم در نظام سیاسی و برخورداری از حق انتخاب (فتح، آیه 10) و با نهی از استبداد و استبعاد (آل عمران، آیه 159) و لزوم دخالت مردم در تعیین و تمشیت امور خویش (وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ) (آل عمران، آیه 159) آزادی سیاسی آنان را تأمین کرده است.
از سوی دیگر، تحمل و مدارای پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله حتی در برابر اعتراض نا به جای منافقان، (وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقاتِ) (توبه، آیه 58) نشانگر رفتار حاکم اسلامی با مردم و دادن آزادی به آنان است، افزون بر این، حاکمان دینی موظف به تأمین فضای سالم بحث و گفتگو و تحقیق در معارف دینی حتی برای غیر مسلمانانند؛ (وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلام اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ) (توبه، آیه 6).
ب)آزادی بیان
آزادی بیان به عنوان یک سنت الهی و توصیه اولیای او در قرآن کریم، در قالب وجوه مختلفی نشان داده شده است.
1. برخورداری از هدایت را گوش دادن به بیان‌های مختلف و انتخاب نیکوترین آنها دانسته است؛ (زمر، 18).
2. امر به معروف و نهی از منکر را بر همه واجب کرده و راه را برای اظهار نظر و بیان حقایق در همه سطوح جامعه گشوده است.
3. در صورت درخواست مباهله از سوی آنان، پیامبر صلّی الله علیه و آله موظف است بدون هیچ گونه تهدید و ارعابی با آنان به مباهله برخیزد. (آل عمران، آیه 61).
4. آزادی در انتخاب همسر
در قرآن کریم بر آزادی انسان در انتخاب همسر و برقراری رابطه جنسی با او تصریح شده است، (نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّی شِئْتُمْ) (بقره، آیه 223) همچنین مذاکره و گفتگوی متین و شایسته با زنان در مورد ازدواج را مجاز شمرده است؛ حتی اگر در حال عده باشند؛ (بقره، آیه‌235) و ...
5. آزادی وطن
آزادی در انتخاب وطن و سکونت در آن، حق طبیعی و از سوی قرآن مورد تأیید قرار گرفته است. از آیات متعددی نظیر (بقره، 84 و 85 و 191 و 227 و 246) و... می‌توان آزادی انسان‌ها را در انتخاب مسکن و حرمت سلب آزادی مسکن که میثاق الهی شمرده است استفاده کرد.
حدود آزادی
آزادی موهبتی الهی است که بر اساس حکمت بالغه خداوند به انسانها عطا و در تشریع احکام یک پیش فرض تلقی شده است، ولی بدون شک، آزادی تأمین کننده سعادت انسان، آزادی حیوانی نیست و در همه جوامع و بر طبق همه ادیان و مکاتب دارای حدودی است؛ زیرا آزادی مطلق با بندگی نسبت به خدا، توحید و با حق فطری انسان؛ یعنی اجتماعی بودن قابل جمع نیست.
در ذیل، دیدگاه قرآن در مورد حدود آزادی در ابعاد مختلف ارائه می‌شود.
الف) آزادی بیان
این آزادی، محدود به امور ذیل است:
عدم مخالفت با حکم خدا و پیامبرانش؛ (احزاب، 36).
نیامیختن حق و باطل و عدم کتمان حقایق دینی؛ (بقره، آیه 42)
عدم بدعت گذاری در دین و اظهار نظرهای خلاف واقع؛ (نحل، آیه 116)
عدم غلوّ در دین و پرهیز از گفتار باطل؛ (نساء، آیه 171)
عدم اشاعه زشتی‌ها؛ (نور، آیه 19)
عدم تمسخر و عیب‌جویی از دیگران؛ (حجرات، آیه 11) و...
ب) آزادی سیاسی، اجتماعی
این آزادی، محدود به امور ذیل است:
عدم پذیرش ولایت و سلطه کافران و بیگانگان؛ (نساء، 144)
عدم برقراری ارتباط ویژه، به عنوان محرم اسرار خود با بیگانگان؛ (آل عمران، آیه 118)
عدم افشای اخبار امنیتی؛ (نساء، آیه 83)
حفظ ادب نسبت به رهبران الهی؛ (حجرات، 2)
عدم ایجاد فساد در جامعه؛ (بقره، 60)
عدم ایجاد تفرقه و اختلاف؛ (آل عمران، آیه 103)
عدم تجسس در امور دیگران؛ (حجرات، آیه‌12)
عدم ورود به خانه دیگران بدون اذن؛ (نور، آیه 27) و...
آزادی جنسی
با عنایت به آنکه برقراری روابط جنسی در اسلام تنها در قالب ازدواج به رسمیت شناخته شده، این آزادی محدود به امور ذیل است:
1. حفظ نگاه؛ (به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و به زنان با ایمان بگو: دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند.)
2. حفظ حریم عفاف؛ (وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ) (نور، آیه 31)
3. عدم برقراری ارتباط جنسی نامشروع؛ (وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ)؛ (انعام، آیه 151)
4. عدم برقراری روابط جنسی با هم جنس؛ (نمل، آیات 54 55) و...
خلاصه آنکه قرآن، انسان را موجودی با اراده و اختیار با معیارهای انسانی و اخلاقی معرفی می‌کند. برهمین اساس، اسلام، آزادی را بر مبنای انسانیت و ارزش‌های انسانی، برابری و مساوات، حق و عدالت می‌داند و گردش ثروت و فعالیت‌های اقتصادی را در چهارچوب آن‌ها قرار می‌دهد و از خودسری و یکه تازی گروهی متکاثر و مال‌اندوز ممانعت به عمل می‌آورد و جامعه را از زیر بار تحمیل‌های ناروای آنان آزاد می‌سازد. همه اهرم‌های فشار و ابزاری را که ثروتمندان به کار بسته و می‌بندند تا توده‌های مردم را در تنگنا قرار دهند و آزادی‌های آنان را سلب کنند، در تعالیم انبیاء محکوم و مردود شمرده شده است. مانند: احتکار، کم فروشی، گرانفروشی، استثمار، ظلم و انواع انحصار طلبی‌ها و بی‌عدالتی‌های اقتصادی.
برای حسن ختام، توجه شما را به چند روایت در این زمینه جلب می‌کنیم:
1. پیامبر صلّی الله علیه و آله فرمود: (فوا عجبا لقوم الهتهم اموالهم)؛ شگفت از مردمی که معبودهای ایشان، مالهایشان.
2. امام صادق علیه السلام فرمود: (... فان مع کثره المال تکثر الذنوب الواجب الحقوق)[4]؛ زیادی مال، سبب افزایش گناهان در برابر حقوقی است که به توانگران واجب می‌شود و کمتر توانگری آن حقوق را ادا می‌کند[5].
پی نوشتها:
[1] . ر.ک: گفتارهای معنوی، شهید مطهری(ره)، ص 14، انتشارات صدرا.
[2] . ر.ک: گفتارهای معنوی، شهید مطهری (ره)، ص 10 17، انتشارات صدرا، آزادی در قرآن، سید علی اکبر ایازی، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر.
[3] . المیزان، علامه طباطبایی، ج 4، ص 117، جامعه مدرسین.
[4] . اصول کافی، کلینی، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 2، ص 135.
[5] . ر.ک: کتاب نقد، ش 11، ص 2 10، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
eporsesh.com





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین