اصولا شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه چه معنی دارد؟ آیا هرکس که با این نظریه مخالف است مستحق مرگ است؟ چرا حاکمیت به این شعار که مخالف صریح اصل 23 قانون اساسی است دامن میزند؟
اصولا شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه چه معنی دارد؟ آیا هرکس که با این نظریه مخالف است مستحق مرگ است؟ چرا حاکمیت به این شعار که مخالف صریح اصل 23 قانون اساسی است دامن میزند؟ با سلام و تشکر از ارسال سوالات و دیدگاههای خود به این مرکز پیرامون موضوع فوق گفتنی است شعار ضد مرگ بر ولایت فقیه مبتنی بر اندیشه سیاسی اسلام می باشد البته درتعیین مصادیق و حدود آن ضوابطی وجود دارد ؛ که در ادامه به بررسی آن می پردازیم : برای روشن شدن این موضوع، لازم است ابتدا ببینیم که مخالفت با ولایت فقیه، از نظر شرع چه حکمی دارد؟ علمای شیعه به کفر منکرین امامت و ولایت حکم نداده‌اند و بحث اصول دین را از اصول مذهب تفکیک کرده‌اند. از آن جا که امامت و عدل از اصول مذهب می‌باشند، هر کسی به این دو اصل پای بند نباشد، بر او حکم کفربار نمی‌شود. وقتی عدم اعتقاد به امامت، باعث کفر نشود، یقیناً نفی ولایت فقیه هم نمی‌تواند انسان را از دین خارج نماید؛ زیرا ولایت فقیه در امتداد ولایت ائمه(ع) است؛ ولی عدم کفر، دلیل عدم خُسران و زیان نیست. امام هادی(ع) در زیارت جامعه می‌فرمایند: و علی من جحد ولایتکم غضب الرحمن‌؛ و بر آن که منکر ولایت شما شود، غضب خداوند، بخشنده مسلّط گردد. ممکن است انسان کافر نباشد، ولی خشم الهی وجودش را فرا گیرد. مگر می‌شود بدون ولایت، راهی به سوی بهشت برد! مگر در عصر حاضر، بدون تبعیت از ولایت‌فقیه، می‌توان در پهنه اطاعت از امام معصوم(ع) سر بلند شد و حال آن که یکی از فرمان‌های ائمه(ع) اطاعت از فقیه جامع‌الشرایط است. امام زمان(عج) در توقیع شریف می‌فرماید: ... فانهم حجتی علیکم‌؛ آنان حجت من بر شمایند. نکته دیگر اینکه ما با چند دسته مخالف روبرو می‌باشیم: 1. کسانی که نه اجتهاداً و نه تقلیداً به این نتیجه (ولایت فقیه) نرسیده‌اند و لذا از نظر تئوریکی مخالف می‌باشند، در مورد این دسته باید گفت، عقل هر انسان عاقبت اندیش حکم می‌کند که با در نظر گرفتن بسیاری از ادله‌های عقلی و نقلی (آیات و روایات) که در جهت اثبات ولایت فقیه وجود دارد، به صورت عمیق و ریشه‌ای موانع علمی و فکری و... که در این زمینه برایش وجود دارد، حلّ نماید و از صمیم دل و جان به این حکم الهی معتقد و مؤمن گردد. 2. کسانی که اجتهاداً یا تقلیداً به این نتیجه رسیده‌اند که فقیه ولایت بر همه دارد، ولی امیال نفسانی و... باعث غلبه هواهای نفس او بر عقلش شده و زیر بار این واقعیت نمی‌رود چنین شخصی، حکم به فسق او می‌شود و چون وی اصل دین را قبول دارد ولی پایبند به آن نیست، تنها از عدالت می‌افتد. 3. اما اگر مخالفت با ولایت فقیه، در جایگاه حکومتی به عنوان تضعیف نظام اسلامی و یا براندازی آن باشد. حکمش حکم اخلال در حکومت و به عنوان مفسد فی الارض می‌باشد. اکنون با توجه به مطالب فوق، در مورد شعار (مرگ بر ضد ولایت فقیه) باید گفت که قطعاً منظور این شعار، کسانی که صرفاً از دیدگاه تئوریکی (دسته اول) با این نظریه مخالف باشند نمی‌باشد. زیرا نه اجتهاداً و نه تقلیداً به آن نرسیده‌اند. اما دسته دوم یعنی کسانی که اجتهاداً و تقلیداً به آن رسیده‌اند ولی باز هم قبول نمی‌کنند و دسته سوم یعنی کسانی که در جهت تضعیف ولایت فقیه و براندازی حکومت اسلامی دست به توطئه و... می‌زنند، شامل این شعار می‌باشند. و مصداق این حدیث امام صادق(ع) می‌شود که فرمودند: ... فانی قد جعلته علیکم حاکماً، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه، فانما استخفّ بحکم الله و علینا ردّ و الرادّ علینا الرادّ علینا الرادّ علی الله و هو علی حدّ الشرک‌؛ ردّ و انکار حکم حاکم اسلامی ردّ و انکار ماست و ردّ و انکار ما ردّ بر خداست که حدّ شرک برخداست‌، (وسائل الشیعه، ج 18، ص 99 و اصول کافی، ج 1، ص 67). و در فرهنگ و ادبیات اسلامی موارد متعددی یافت می‌شود که خداوند و بزرگان دین مشرکان، ظالمان و مستکبران و کسانی که از اطاعت فرامین خداوند و پیامبر اکرم(ص) و حاکمان بر حق جامعه اسلامی سرباز می‌زنند و... را مورد لعن و نفرین قرار داده و بر آنها مرگ فرستاده است: از جمله این آیات ک {/Bإِنَّ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اَللَّهُ فِی اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَةِ{w1-12w}{I33:57I}/}، (احزاب، آیه 57) {/Bقُتِلَ اَلْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ‌{w1-4w}{I80:17I}/}، مرگ بر انسان چه قدر کافر و ناسپاس است‌، (عبس، آیه 17) و... و از طرف دیگر یکی از وظایف و واجبات (تبرّی) و بیزرای از دشمنان اسلام و منافقان و کسانیکه در صدد تضعیف مبانی حکومت اسلامی بوده و یا با این که حق بر آنها مشخص است باز از اطاعت و قبول آن خودداری می‌نمایند، می‌باشد که این بیزاری در زبان و عمل ظهور می‌یابد. و خداوند نیز در آیات زیادی برائت خود را اعلام نموده است {/Bأَنَّ اَللَّهَ بَرِی‌ءٌ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ‌{w12-18w}{I9:3I}/}، (توبه، آیه 3) و چنانچه که گذشت در روایت امام صادق(ع) مخالفت با حکم ولی فقیه جامع الشرایط در حدّ شرک می‌باشد. یا در آیه دیگر {/Bفَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِی‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ‌{w1-7w}{I26:216I}/}...، (شعراء/216) خداوند به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید اگر از دستورات تو سرپیچی کردند بگو من از شما بیزاری و برائت می‌جویم. بر این اساس (شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه) از مبانی اصولی و محکمی در شرع مقدس اسلام برخوردار می‌باشد. پ0برای آگاهی بیشتر ر.ک: جوادی آملی، ولایت فقیه، ص 491. امام خمینی(ره)، ولایت فقیه، ص 48. علی شیرازی، پاسخ به شبهات پیرامون ولایت فقیه، ص 12 و 24.)
عنوان سوال:

اصولا شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه چه معنی دارد؟ آیا هرکس که با این نظریه مخالف است مستحق مرگ است؟ چرا حاکمیت به این شعار که مخالف صریح اصل 23 قانون اساسی است دامن میزند؟


پاسخ:

اصولا شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه چه معنی دارد؟ آیا هرکس که با این نظریه مخالف است مستحق مرگ است؟ چرا حاکمیت به این شعار که مخالف صریح اصل 23 قانون اساسی است دامن میزند؟
با سلام و تشکر از ارسال سوالات و دیدگاههای خود به این مرکز پیرامون موضوع فوق گفتنی است شعار ضد مرگ بر ولایت فقیه مبتنی بر اندیشه سیاسی اسلام می باشد البته درتعیین مصادیق و حدود آن ضوابطی وجود دارد ؛ که در ادامه به بررسی آن می پردازیم :
برای روشن شدن این موضوع، لازم است ابتدا ببینیم که مخالفت با ولایت فقیه، از نظر شرع چه حکمی دارد؟ علمای شیعه به کفر منکرین امامت و ولایت حکم نداده‌اند و بحث اصول دین را از اصول مذهب تفکیک کرده‌اند. از آن جا که امامت و عدل از اصول مذهب می‌باشند، هر کسی به این دو اصل پای بند نباشد، بر او حکم کفربار نمی‌شود. وقتی عدم اعتقاد به امامت، باعث کفر نشود، یقیناً نفی ولایت فقیه هم نمی‌تواند انسان را از دین خارج نماید؛ زیرا ولایت فقیه در امتداد ولایت ائمه(ع) است؛ ولی عدم کفر، دلیل عدم خُسران و زیان نیست. امام هادی(ع) در زیارت جامعه می‌فرمایند: و علی من جحد ولایتکم غضب الرحمن‌؛ و بر آن که منکر ولایت شما شود، غضب خداوند، بخشنده مسلّط گردد. ممکن است انسان کافر نباشد، ولی خشم الهی وجودش را فرا گیرد. مگر می‌شود بدون ولایت، راهی به سوی بهشت برد! مگر در عصر حاضر، بدون تبعیت از ولایت‌فقیه، می‌توان در پهنه اطاعت از امام معصوم(ع) سر بلند شد و حال آن که یکی از فرمان‌های ائمه(ع) اطاعت از فقیه جامع‌الشرایط است. امام زمان(عج) در توقیع شریف می‌فرماید: ... فانهم حجتی علیکم‌؛ آنان حجت من بر شمایند. نکته دیگر اینکه ما با چند دسته مخالف روبرو می‌باشیم: 1. کسانی که نه اجتهاداً و نه تقلیداً به این نتیجه (ولایت فقیه) نرسیده‌اند و لذا از نظر تئوریکی مخالف می‌باشند، در مورد این دسته باید گفت، عقل هر انسان عاقبت اندیش حکم می‌کند که با در نظر گرفتن بسیاری از ادله‌های عقلی و نقلی (آیات و روایات) که در جهت اثبات ولایت فقیه وجود دارد، به صورت عمیق و ریشه‌ای موانع علمی و فکری و... که در این زمینه برایش وجود دارد، حلّ نماید و از صمیم دل و جان به این حکم الهی معتقد و مؤمن گردد. 2. کسانی که اجتهاداً یا تقلیداً به این نتیجه رسیده‌اند که فقیه ولایت بر همه دارد، ولی امیال نفسانی و... باعث غلبه هواهای نفس او بر عقلش شده و زیر بار این واقعیت نمی‌رود چنین شخصی، حکم به فسق او می‌شود و چون وی اصل دین را قبول دارد ولی پایبند به آن نیست، تنها از عدالت می‌افتد. 3. اما اگر مخالفت با ولایت فقیه، در جایگاه حکومتی به عنوان تضعیف نظام اسلامی و یا براندازی آن باشد. حکمش حکم اخلال در حکومت و به عنوان مفسد فی الارض می‌باشد. اکنون با توجه به مطالب فوق، در مورد شعار (مرگ بر ضد ولایت فقیه) باید گفت که قطعاً منظور این شعار، کسانی که صرفاً از دیدگاه تئوریکی (دسته اول) با این نظریه مخالف باشند نمی‌باشد. زیرا نه اجتهاداً و نه تقلیداً به آن نرسیده‌اند. اما دسته دوم یعنی کسانی که اجتهاداً و تقلیداً به آن رسیده‌اند ولی باز هم قبول نمی‌کنند و دسته سوم یعنی کسانی که در جهت تضعیف ولایت فقیه و براندازی حکومت اسلامی دست به توطئه و... می‌زنند، شامل این شعار می‌باشند. و مصداق این حدیث امام صادق(ع) می‌شود که فرمودند: ... فانی قد جعلته علیکم حاکماً، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه، فانما استخفّ بحکم الله و علینا ردّ و الرادّ علینا الرادّ علینا الرادّ علی الله و هو علی حدّ الشرک‌؛ ردّ و انکار حکم حاکم اسلامی ردّ و انکار ماست و ردّ و انکار ما ردّ بر خداست که حدّ شرک برخداست‌، (وسائل الشیعه، ج 18، ص 99 و اصول کافی، ج 1، ص 67). و در فرهنگ و ادبیات اسلامی موارد متعددی یافت می‌شود که خداوند و بزرگان دین مشرکان، ظالمان و مستکبران و کسانی که از اطاعت فرامین خداوند و پیامبر اکرم(ص) و حاکمان بر حق جامعه اسلامی سرباز می‌زنند و... را مورد لعن و نفرین قرار داده و بر آنها مرگ فرستاده است: از جمله این آیات ک {/Bإِنَّ اَلَّذِینَ یُؤْذُونَ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اَللَّهُ فِی اَلدُّنْیا وَ اَلْآخِرَةِ{w1-12w}{I33:57I}/}، (احزاب، آیه 57) {/Bقُتِلَ اَلْإِنْسانُ ما أَکْفَرَهُ‌{w1-4w}{I80:17I}/}، مرگ بر انسان چه قدر کافر و ناسپاس است‌، (عبس، آیه 17) و... و از طرف دیگر یکی از وظایف و واجبات (تبرّی) و بیزرای از دشمنان اسلام و منافقان و کسانیکه در صدد تضعیف مبانی حکومت اسلامی بوده و یا با این که حق بر آنها مشخص است باز از اطاعت و قبول آن خودداری می‌نمایند، می‌باشد که این بیزاری در زبان و عمل ظهور می‌یابد. و خداوند نیز در آیات زیادی برائت خود را اعلام نموده است {/Bأَنَّ اَللَّهَ بَرِی‌ءٌ مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ‌{w12-18w}{I9:3I}/}، (توبه، آیه 3) و چنانچه که گذشت در روایت امام صادق(ع) مخالفت با حکم ولی فقیه جامع الشرایط در حدّ شرک می‌باشد. یا در آیه دیگر {/Bفَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِی‌ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ‌{w1-7w}{I26:216I}/}...، (شعراء/216) خداوند به پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید اگر از دستورات تو سرپیچی کردند بگو من از شما بیزاری و برائت می‌جویم. بر این اساس (شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه) از مبانی اصولی و محکمی در شرع مقدس اسلام برخوردار می‌باشد. پ0برای آگاهی بیشتر ر.ک: جوادی آملی، ولایت فقیه، ص 491. امام خمینی(ره)، ولایت فقیه، ص 48. علی شیرازی، پاسخ به شبهات پیرامون ولایت فقیه، ص 12 و 24.)





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین