سوالی که چند وقت است ذهن مرا به خود مشغول داشته این است که اگر امام خمینی (ره) زنده بودند، چه اتفاقیهایی در بخشهای مختلف نظام( فرهنگ، سیاست، اجتماع و...) می افتاد و یا بر عکس نمی افتاد؟ در پاسخ به این سؤال توجه به نکات ذیل حائز اهمیت است: یکم - در نظام سیاسی اسلام، رهبری و مدیریت کلان جامعه براساس دو دسته از عناصر ثابت و متغیر صورت می پذیرد: 1. اصول و ضوابط کلی و ثابت برای تمامی زمان ها و مکان ها می باشد. نظیر ملاک و محور قرار دادن آموزه ها و ارزش های دین مبین اسلام، توانایی اجتهاد، استفاده از عنصر عقلانیت و مشورت، بسط عدالت اجتماعی و... چنین اصول و ضوابطی جهت حفظ اسلامیت نظام سیاسی که همواره می بایست سرلوحه تمامی ارکان حکومت اسلامی خصوصا نهاد رهبری آن باشد و با تغییر یک رهبر به هیچ وجه از بین نمی رود. به عنوان نمونه بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص)، امام علی(ع) در دوران حکومت خویش آنچنان اصول و ضوابط کلی مربوط به مدیریت جامعه اسلامی را انجام می دادند که گویی پیامبر اکرم(ص) انجام می دهند و یا این که اگر امام حسن(ع) در زمان امام حسین(ع) زنده بودند قطعا همانند امام حسین(ع) عمل می کردند. 2. عناصر و مؤلفه های غیر ثابت نظیر؛ توانایی های فردی و شخصی رهبر و حاکم اسلامی از قبیل مقامات معنوی و کمالات روحی، جامعیت علمی، دقت نظر و تیزبینی، حسن سلیقه، نواندیشی... (مرجعت، سید هدایت الله طالقانی، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی سبز رویش، 1374، صص 262 - 250). و همچنین مقتضیات زمانی و مکانی که موجب می شود هر فقیه یا حاکم اسلامی بستگی به این توانایی ها و مصالحی که مطابق با مقتضیات زمان و مکان تشخیص می دهد عمل نماید. بدیهی است هر چند مقتضیات زمان و مکان امری غیر ثابت است اما توانایی های فردی و شخصی رهبر می تواند در جهت دهی هر چه بهتر آنان نقش داشته باشد. دوم - خط و مشی حضرت امام در زمان رهبری خویش همواره براساس اصول ثابت و متغیر مدیریت کلان اسلامی بود و لحظه ای از این اصول و عناصر عدول نکردند و قطعا اگر در زمان ما هم زنده بودند، همانگونه عمل می نمودند اما باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن توجه به عنصر مقتضیات زمان و مکان، شرایط، امکانات و موانع محیطی است که همواره متغیر بوده و تصمیمات خاص خود را می طلبد. به عنوان نمونه جامعه اسلامی بعد از وفات پیامبر اکرم(ص) به دلیل عملکرد بد خلفای سه گانه و دنیاطلبی بسیاری از صحابه، در مسیری قرار گرفت که مشکلات بسیار زیادی برای امام علی(ع) به وجود آورد و خارج از کنترل و اختیار آن امام(ع) بود و در زمان ما هم بعد از رحلت حضرت امام و پایان جنگ و فضای معنوی که به همراه داشت، متأسفانه بخش هایی از جامعه ما درگیر ارزش های مادی شده و از ارزش های الهی فاصله گرفت و از سوی دیگر دوران هشت ساله پس از بازسازی آن مشکلات متعددی را به وجود آورد که نه تنها فاصله عمیقی از ارزشهای اصیل انقلاب به وجود آورد بلکه روند و پیشرفت مادی کشور نیز با ناکارآمدی مواجه شد. مسلما در چنین فضایی مدیریت جامعه امری بسیار مشکل است خصوصا اگر بخواهیم از معیارها و ارزش های الهی لحظه ای عدول نکنیم. نتیجه آن که اگر حضرت امام الان زنده می بودند همچنان براساس اصول و ضوابط کلی مربوط به مدیریت اسلامی جامعه را هدایت می کردند، آنگونه که در زمان حیات مبارکشان و در زمان کنونی توسط مقام معظم رهبری شاهد هستیم، بلی ممکن است به دلیل ویژگی ها و خصوصیات شخصی که برخوردار بودند نظیر کمالات و جاذبیت های معنوی و عرفانی ایشان در برخی مسائل همانند وحدت و همدلی بیشتر گروه ها و جناح های سیاسی و فرمانبری بیشتر آنان تفاوت هایی وجود داشت. اما از نظر مشکلات، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... که معلول عوامل محیطی، ساختارهای جامعه محدودیت ها و عوامل خارجی اند... تفاوت چندانی وجود نداشت. سوم .پیرامون مدیریت و رهبری مقام معظم رهبری از دو زاویه اساسی می توان به تحلیل و ارزیابی پرداخت ؛ یکی راجع به شایستگی کلی ایشان برای احراز مقام ولایت فقیه و دیگری مربوط به حوزه مدیریتی و عملکرد های ایشان در زمینه رهبری کلان نظام . ابتدا لازم است ویژگی ها و صفات مقام معظم رهبری را که باعث شایستگی ایشان برای عهده داری جایگاه رهبری نظام اسلامی می شود را بیان نماییم: واجدیت شرایط و ویژگی هایی است که دین مبین اسلام برای تصدی رهبری جامعه اسلامی در نظر گرفته و بر آنها تأکید دارد. اصل یکصد و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باالهام از منابع اصیل اسلامی، شرایط و صفات رهبر را چنین بیان می نماید: 1- (صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه) (اجتهاد مطلق) براساس آیات قرآن و احادیث متعددی نظیر: (ان الله اصطفاه علیکم و زاده بسطه فی العلم والجسم)؛(بقره، آیه 247) (ایها الناس، ان احق الناس بهذالامر (خلافت) اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه)؛(نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 172، ص 558) رهبر اسلامی باید از مقام علمی شایسته برخوردار باشد تا با تشخیص قوانین الهی، مسایل سیاسی و سایر عناوین اجتماعی قادر به حل و فصل امور باشد. عالم اسلامی کسی است که در مقام اجتهاد، علم به احکام اسلام براساس قرآن و سنت معصومین(ع) داشته باشد تا با شناخت زمینه ها، قادر به اجرای احکام اسلامی در هر مورد باشد. 2- (عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلامی). قرآن مجید یکی از مهمترین شرایط رهبری جامعه را (عدالت) می داند: (لا ینال عهدی الظالمین)؛(بقره، آیه 124) و امام علی(ع) می فرماید: (بدان که بهترین بندگان خدا در پیشگاه خداوند امام عادلی است که خود هدایت یافته و دیگران را نیز به سمت هدایت ببرد).(نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 163 ، ص 526) 3- (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری). رهبری ولایت، امر خطیری است و صرف داشتن شرایط علمی، تقوایی و اخلاقی، فرد را واجد صلاحت رهبری نمی نماید. سیاست امر پیچیده ای است که اعمال آن خرد خاص خود را می طلبد. آشنایی با ظرایف سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی به رهبر این امکان را می دهد که در هر زمان با توجه به مقتضیات، تصمیمات لازم را اتخاذ نماید. وجود پاره ای خصایص برجسته برای رهبر را می توان تدبیر و شم سیاسی نامید که با به کارگیری آن می توان به تصمیم گیری شایسته دست یافت. چنان که امام رضا(ع) می فرماید: (مضطلع بالامامه عالم بالسیاسه) رهبر کسی است که توان رهبری دارد و به سیاست آگاه است.(اصول کافی، ج 1، ص 202، ح 1) از طرف دیگر شجاعت نیز لازمه رهبری شایسته است و خطیر بودن امر رهبری، آن را ایجاب می کند. تصمیمات مهم سیاسی و نظامی در مقاطع حساس نیازمند قاطعیت مدبرانه و شجاعانه است تا با اتخاذ آن جامعه از سرگردانی نجات پیدا کند. امام علی(ع) در این زمینه می فرماید: (یحتاج الامام الی قلب عقول و لسان قؤول و جنان علی اقامه الحق صؤول؛ رهبر و امام به ذهنی تیز و زبانی پرتوان و گویا و دلی پر جرأت برای اقامه حق نیازمند است.)(غررالحکم، ح 11010) قدرت مدیریت نیز خصلت دیگری است که رهبر با دارا بودن آن، می تواند در ارکان دولت انسجام برقرار کرده و امور را به نحو شایسته سازماندهی نماید. چنان که امام علی(ع) در اهمیت این شرط برای رهبری می فرماید: (ایها الناس، ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه؛ مردم! سزاوارترین انسان برای رهبری، کسی است که از توان [مدیریت] بیشتری برخوردار باشد و... .) (نهج البلاغه، خطبه 173) بعد از شناخت شرایط و ویژگی هایی که در اسلام به عنوان ملاک رهبری در نظر گرفته شده است نوبت به اثبات وجود این شرایط و ویژگی ها در مقام معظم رهبری می رسد. در اینجا ما به صورت خلاصه به پاره ای از ویژگی ها و صلاحیت های مقام معظم رهبری برای احراز منصب نیابت امامان معصوم(ع) اشاره می نماییم: یک. صلاحیت علمی یکم. تأیید اجتهاد از سوی مراجع بزرگوار: اجتهاد آیةاللَّهخامنهای از سوی بسیاری از مراجع و بزرگان - از جمله حضرت امام(رحمهالله) - از قبل تصدیق شده بوده است. چنانکه حضرت امام(رحمهالله) بارها صلاحیتها و صفات والای شخصیت ایشان را در تعابیری مختلف بیان کرده بودند و میفرمایند: (... جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری، که آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستید و از مبانی فقه مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبداری میکنید، میدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی میدهید) صحیفه نور، ج 20، ص 173..و آیةاللَّه فاضل لنکرانی، از مراجع عظام تقلید نیز میفرماید: (بنده به عنوان کسی که هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم این که آشنایی با آیةاللَّه خامنهای دارم، عرض میکنم که ایشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند... به نظر من ایشان یک فقیه و یک مجتهد است) روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایی بیشتر با سایر دیدگاهها ر.ک: زندگینامه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ص 242.. دوّم. تأیید جامعه مدرسین: همه رسالههای عملیه نوشتهاند که اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد کسی شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ این در حالی است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - که مرکب از دهها مجتهد مطلق و چندین مرجع تقلید است - ایشان را به مرجعیت پذیرفتند. همچنین در اساسنامه جامعه مدرسین آمده است: چیزی به عنوان نظر آن جامعه معتبر است که حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا کرده باشند. بنابراین اعلامیه جامعه مدرسینبه این معنا است که حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ایشان را مرجع میدانند. سوّم. درس خارج مقام معظم رهبری: شرکت بسیاری از فضلای حوزه در درس خارج ایشان در حالی که همگی به وزانت علمی ایشان شهادت میدهند؛ دلیل بر بنیه علمی نیرومند و ملکه اجتهاد ایشان است. این توان علمی سابق بر رهبری و حتی ریاست جمهوری ایشان است؛ نه اینکه ایشان پس از رهبری، درس خوانده و به این رتبه از دانش رسیده باشند به عنوان نمونه، ر.ک: سخنان آیت اللَّه فاضل لنکرانی، پیشین ؛ زندگینامه مقام معظم رهبری، پیشین. دو. صلاحیت اخلاقی (عدالت و تقوای لازم) صلاحیت اخلاقی مقام معظم رهبری نیز از اموری است که در رفتار و عملکردهای فردی و اجتماعی ایشان - از زمان کودکی، جوانی و مبارزات سیاسی - و نیز مسؤولیتهای متعددی که در بعد از انقلاب در شرایط حساس داشتهاند به روشنی قابل اثبات بوده و تمام اشخاصی که از نزدیک با معظمله در ارتباط اند، گواه بر این مدعا هستند. چنانکه آیةاللَّه العظمی بهاءالدینی(رحمهالله)از علما و عرفای بزرگ معاصر میفرمایند: (... از همان زمان، رهبری را در آقای خامنهای میدیدم، چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یاری کنیم.باید توجه داشته باشیم که مخالفت با ولایت فقیه، کار سادهای نیست) آیت بصیرت، ص 131.. سه. تواناییهای شخصی در بند سوم اصل یکصد و نهم (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری) از جمله شرایط و صفات رهبر دانسته شده است. یکم. مقصود از (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی) آن است که رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضایای سیاسی آگاه باشد که بر آن اساس،هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهتگیریهای ظریف بینالمللی، تصمیمات بجا، شایسته و مفید به حال جامعه اتخاذ کند. دوّم. (مدیریت و تدبیر) عبارت از مجموعه استعدادهایی است که در شرایط خاص، در رهبری بارز و ظاهر میشود و او را در اجرای وظایف سنگین خود یاری میکند. کشف این استعدادها از جمله مواردی است که در تعیین رهبر، به یقین باید مورد توجه خاص قرار گیرد. سوّم. (قدرت و شجاعت) نیز از جمله شرایطی است که یا از برجستگیهای علمی و اخلاقی ناشی میشود و یا آنکه در زمره استعدادهای درونی رهبر به شمار میرود. به هر حال مقام شامخ رهبری چنین مراتبی را میطلبد و به هنگام تعیین و انتخاب رهبری، باید به این موضوع توجه جدّی داشت. مقام معظم رهبری تاکنون تواناییهای فوقالعادهای در راستای رهبری و مدیریت جامعه، خصوصاً در مواقع بحرانی و سرنوشتساز، از خود بروز دادهاند. از دیگر سو ایشان از بینش صحیح سیاسی و اجتماعی و قدرت و شجاعت بالایی برخوردار میباشند. این مهم با مروری بر سوابق و فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و مبارزاتی ایشان در قبل از انقلاب، و همچنین، پیشینه مدیریتی و سوابق درخشان ایشان در شورای انقلاب، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، دوران ریاست جمهوری، سختترین شرایط ناشی از جنگ و محاصرههای بینالمللی، بیش از یک دهه رهبری نظام و با موفقیت بیرون آمدن از فراز و نشیبها و مشکلات متعدد داخلی و بینالمللی، به خوبی قابل اثبات است و مبین کارآمدی، شجاعت، صلابت در سخن و پایداری در هدف، تدبیر و مدیریت توانای ایشان در مسؤولیتهای خطیر میباشد احمد جنتی، نشریه دانشگاه امیر کبیر، ویژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص38 ؛ حسن صدری مازندرانی، حکایتنامه سلاله زهرا(سلامالله علیها)، قم: مشهور، 1381.. آخرین مرحلهای که شایسته است مورد توجه قرار گیرد، انتخاب قانونی ایشان از سوی خبرگان رهبری است. این انگاره خود متأثر از دو عامل است که هر کدام به تنهایی، مهمترین دلیل بر شایستگی ایشان برای رهبرینظام اسلامی است: 1. دارا بودن شرایط لازم برای رهبری در حضرت آیةاللَّه خامنهای و احراز این شرایط از سوی خبرگان، به عنوان بهترین و شایستهترین فردی که قدرت و توانایی رهبری نظام را دارد. این مسئله از سوی اکثریت قاطع اعضای مجلس خبرگان تأیید شد. 2. تأکید امام خمینی(رحمهالله) بر شایستگی آیةاللَّه خامنهای برای رهبری نظام؛ حضرت امام در موارد متعددی به شایستگی ایشان تصریح کردهاند. حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری در سال 68 در حضور شاهدان این قضیه را نقل کرد: در قضایای مهدی هاشمی همراه با آقایان خامنهای، موسوی اردبیلی و میرحسین موسوی خدمت امام(رحمهالله) رسیدیم و سید احمد خمینی نیز حضور داشت، در آنجا به امام گفتیم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبری آینده در بنبست قرار میدهید. امام با اشاره به آقای خامنهای فرمود: (در میان شما کسی است که شایسته رهبری است و شما در بن بست قرار نخواهید گرفت). مرحوم حجتالاسلام سیداحمد خمینی(رحمهالله) نیز نقل نموده که امام راحل فرمود: (آقای خامنهای شایسته رهبری است)؛ و همچنین ایشان خطاب به مقام معظم رهبری میگویند: (حضرت امام بارها از جناب عالی به عنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند) روزنامه رسالت 16/3/1368.. تبریک و تمجید علما و شخصیتها پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیتهای مذهبی، سیاسی، فرهنگی و...، هر یک در پیامها، سخنرانیها، مصاحبهها، باتمجید فراوان از این انتخاب، آن را (هدایتی الهی)، (انتخابی شایسته)، (مایه دلگرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان) شمرده، از ایشان با عنوان (شخصیتی ممتاز)، (واجد همه شرایط رهبری) و (صالحترین فرد برای این منصب) نام بردند پرسشها و پاسخهایی درباره مجلس خبرگان رهبری، پیشین.. به عنوان نمونه آیةاللَّه العظمی اراکی(رحمهالله) در پیامیبه مقام معظم رهبری فرمودند: (انتخاب شایسته حضرت عالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است) روزنامه جمهوری اسلامی 22/3/68..و آیةاللَّه العظمی گلپایگانی(رحمهالله) در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین مینگارد: (از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد) علی مؤمن، قیادة آیةاللَّه الخامنهای، ص91. و آیةاللَّه یوسف صانعی نیز چنین بیان مینماید: (آیةاللَّه خامنهای، نه تنها مجتهد مسلّم میباشد، بلکه فقیه جامعالشرایط واجبالاتباع میباشد) حکایتنامه سلاله زهرا(سلامالله علیها)، ص225.. و آیةاللَّهالعظمی میرزا هاشم آملی نیز چنین بیان داشت: (انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتی متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید) قیادة آیةاللَّه الخامنهای، پیشین، ص 92.. رهبری موفقیت آمیز حضرت آیت الله خامنه ای را می توان به صورت فشرده در سه محور ذیل به اثبات رساند: الف. تواناسازی ملت ایران ایران در طول قریب دو دهه رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به سطح مناسبی از توانمندی رسیده است. توانمندی ایران عمدتا در پرورش و تربیت نیروهای متخصص کارآمد و فن آور در سطح منطقه جز آولین ها به شمار می آید. به گونه ای که اکنون ایران قادر است نیروهای ماهر و متخصص خود را برای کشورهای دیگر صادر نماید. پیشرفت و توسعه انسانی ایران چه در بعد مهندسی و فنی و علوم پایه و بسیاری از رشته های پیشرفته دنیا و بالاخره سد سازی و پروژه سازی های بزرگ در حد قابل قبولی رسیده است. در مرحله دیگر تولید محصولات فنی و فن آوری های پیشرفته است که اکنون ایران به غیر از نفت صادرات زیادی از جمله خودرو و کالای پیشرفته نظامی و .. دارد که همگی نشان از مدیریت صحیح کشور در سطح کلان آن دارد. از سوی دیگر ایران از نظر رفاه و خدمات اجتماعی و بهداشتی به نرخ قابل قبولی رسیده است. فعالیت درمانی و بهداشتی ایران در میان کشورهای خاورمیانه حد بالائی را به دست آورده است. جدا از پیشرفت های علمی در فنون و ابعاد مختلف شاخص سلامتی و امید به زندگی در ایران رشد بسیار خوبی داشته است. رسیدن ایران به کشور هسته ای و فتح قله های رفیع دانش و فن آوری ایران را در رتبه بالای علمی رسانده است. به گونه ای که حتی دشمنان ایران نیز از پیشرفت همه جانبه ایران در حیرت افتاده اند. به نظر می رسد که رهبری خردمندانه حضرت آیت الله خامنه ای یکی از عوامل مهم و تعیین کننده پیشرفت و ترقی ایران به حساب می آید. ب. مدیریت و رهبری ارزشمدار نکته قابل توجه در رهبری ایران توسط ایت الله خامنه ای این است که ایران برای رسیدن به قله های پیشرفت و توسعه پایدار همواره در خط اسلامی و ارزش ها حرکت کرده است. برای احراز منافع ملی پشت به ارزش های اسلامی نکرده است. بنابراین مدیرت کشور برای رسیدن به عدالت و رعایت ارزش های اسلامی، صیانت و حفاظت از احکام ناب اسلامی قدم های جدی و محکمی را برداشته است. حضرت آیت الله خامنه ای از میان مسئولان عالی رتبه نظام بیشترین دغدغه و اهمیت برای عدالت و رعایت حال مستضعفان ومحرومان داشته است. اگر در ایران هنوز به میزان مطلوب عدالت الهی نرسیده ایم، علتش نه تقصیر و قصور رهبری معظم انقلاب است بلکه سطوح برنامه ریزی و اولیت بندی در دولت های گذشته بوده است. در حالی که دولت ها، همواره به عدلت توجه می کردند اما کلید رسیدن به عدالت را اولویت در توسعه اقتصادی و یا سیاسی می دانستند، به همین جهت در تشخیص اولویت ها چه بسا که دقت لازم انجام نمی گرفت لذا به وضعیت مطلوب از نظر تحقق عدالت نرسیده ایم. اما به دلیل اهمیت و تأکیدی که رهبری درباره عدالت داشتند و دارند، هم اکنون رسیدن به عدالت به صورت یک برنامه جامع در دولت نهم مطرح شده است. قطعا در این زمینه اینان به موفقیت های بلندی رسیده و خواهد رسید. کافی است برای اثبات این موضوع نگاهی به کارنامه درخشان نظام اسلامی در ارتباط با مناطق و اقشار مستضعف جامعه داشته باشید هر چند همان گونه که گذشت، علی رغم تمامی این دستاوردها گام های بلندی تا تحقق کامل عدالت لازم است که با برنامه ریزی های دقیق در حال انجام می باشد. رهبری حضرت آیت الله خامنه ای تحول انگیز، تأثیر گذار، جهت دار و همواره با دقت و برنامه بوده است. منش زاهدانه زندگی ایشان علنا و عملا همنوایی و همدردی صادقانه را با اقشار کم درآمد جامعه ابراز می کند. امام علی(ع) زهد زندگی شخص خود را برای تسلی خاطر محرومان می داند. در اسلام بزرگ ترین ارزش اندیشه و انگیزه خیر است بنابراین به دلیل دغدغه جدی و اهمیت زیادی که رهبری معظم انقلاب به عدالت و رعایت حال محرومان دارد می توان گفت که رهبری ایشان بسیار به رهبری امام علی(ع) در مسأله رعایت عدالت شباهت دارد. امام علی(ع) به رغم این که به عدالت می اندیشید ولی به علت مشکلات دوره حکومتش به بسیاری از شعارهای خود نتوانست جامه عمل بپوشاند. اما هرگزاز ارزش های الهی دست بر نداشت. عمل به احکام اسلامی و اجرای احکام الهی معیار بزرگی برای مدیریت سالم و صحیح جامعه است. از این رو ایران به عنوان اولین کشوری که نظام صد در صد اسلامی دارد باید از نظر اجرای احکام اسلامی مقام اول را دارا باشد. حضرت آیت الله خامنه ای در رأس قوه قضائیه فردی مجتهد، آگاه، زمان شناس و عدالت محور را برگزیده است با رهبری آیت الله شاهرودی قوه قضائیه رو به جلو و پیشرفت است. مهم این است که در ایران اسلامی هیچ حکمی مخالف اسلام اجرا نمی شود و از سوی دیگر همواره سعی حرکت قوه قضائیه اجرای حدود و احکام اسلامی است. ممکن است درک برخی از قضات صد در صد با واقعیت و حقیقت مقرون نباشد اما در جمع کل می توان گفت که ایران نظامی است که بیشترین توجه به احکام اسلامی در آن صورت می گیرد. ج. رهبری و مدیریت عزت مندانه: آیت الله خامنه ای در سطح مناسبات خارجی با حفظ استقلال به صورت عزت مندانه از منافع و مصالح ملی حمایت کرده است. به لحاظ استقلال و خود اتکایی همواره الگویی قابل قبول برای استقلال خواهان و مسلمانان مطرح است. حمایت ایران از حقوق فلسطین و مقابله با سیاست های شرور و توسعه طلبانه آمریکا و شرکای آن اندیشه و فکر درست مقاومت را در جهان اسلام رهبری می کند برای ایران الگو شدن نسبت به مسلمان یک ارزش بزرگ به حساب می آید. هنگامی می تواند وضعیت مناسب الگو شدن را تثبیت و نهادینه کند که با تکیه بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در برابر زیاده خواهی های استکبار مقاومت نماید و از محرومین و مظلومین جهان حمایت کند، طبعا بدون دقت و رعایت مصالح و منافع ملی و جهانی اسلام نمی توان الگوی مناسب قرار گرفت. به گونه ای بهانه برای زورگویان بین المللی فراهم نشود. و از سوی دیگر فطرت و اندیشه سالم بشری موضع و دیدگاه ایران را صحیح و درست تلقی کند. ایران اسلامی به رهبری حضرت آیت الله خامنه ای توانسته است با مقاومت صحیح و مناسب در مقابل زیاده خواهان زورگو بایستند و از طرفی دیگر ادبیات مقاومت به طرزی دلنشین و دلپذیر است که فطرت و طبع انسان را مجذوب خود می سازد به همین جهت آمریکا از مقابله با ایران عاجز می آید. بدون تردید روش مقاومت یک اصل بزرگ و ارزشمندی است که با آن می توان مقاومت را حفظ و نهادینه کرد و از سوی دیگر طرفدارانی زیادی در سطح بین الملل پیدا کرد. بر این اساس می توان گفت که رهبری حضرت آیت الله خامنه ای موفقیت آمیز، تحول انگیز، و پیشرونده بوده است و بحمد الله توانسته است به بهترین صورت کارویژه ها و وظایف اصل رهبری را که همان مدیریت کلان انقلاب و نظام اسلامی انجام داده و ضمن راهبری صحیح آن در جهت تحقق کامل اهداف انقلاب اسلامی، از انحراف آن در فراز و نشیب ها و امواج سهمگین زمانه، جلوگیری نماید. در ادامه به بررسی بیشتر توان مدیریتی مقام معظم رهبری می پردازیم: حجاب معاصرت آنهایی که از نزدیک دستی بر تاریخ دارند، از یک اپیدمی و بیماری شایع به نام (حجاب معاصرت) در میان راویان وتحلیل گران تاریخ سخن می گویند. چه بسیار تاریخ دانان وتاریخ نویسانی که درپرده و حجاب معاصرت، از ضبط و تحلیل مهمترین وقایع تاریخی هم عصر خود غفلت ورزیده اند اما رنج ها و مشقت های طاقت فرسایی را برای ضبط و روایت برهه هایی دور از یک دوره تاریخی را متحمل شده اند که از ارزش و اعتبار چندانی برخوردار نبوده است. این بیماری، در عصر حاضر به تجربه در آمده و نه تنها گریبان اهل تاریخ، که اهل سیاست، فرهنگ، هنر، دانشگاهها، حوزه های علمیه، عالمان دینی، رجال مذهبی واصحاب رسانه را نیز در برگرفته است. این روزها درحالی هجدهمین سال انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبر و سکاندار نظام اسلامی فرا روی داریم که درکمتر برگه تقویم و یا رسانه ومطبوعه ای، از این انتخاب هوشمندانه وسرنوشت ساز نام و یادی به میان می آید.شاید از آن روست که اهل شعر و ادب و غزل می گویند هر چه ذوق هنری است درتوصیف و استعاره و کنایه وتشبیهی است که از هلال وبدر و محاق و مهتاب و گیسوی شب و کمان ابروست وکمتر سخن از خورشید و آفتابی به میان رفته که جهان در پرتو نور آن تجلی یافته است. به جهت تقریب به ذهن ونه مشابهت، تعبیری علمای فلسفه وعرفان درتوصیف واجب الوجود دارند که می گویند (هو مستور لشده ظهوره و هو مخفی لشده وجوده) یعنی ظهور و وجود باریتعالی آن قدر آشکار و محسوس است که از شدت ظهور، از دیدگان مخفی مانده است. به راستی چرا در این سال ها که از ریز و درشت حوادث گفته ایم، از تهدیدات بنیان برافکن سخن رانده ایم و فراز ونشیب های انقلاب را به روایت و تحلیل نشسته ایم و بر عبور از این طوفان ها و تلاطم ها بالیده و افتخار کرده ایم، کمتر از تدبیر وهوشیاری و رهبری داهیانه سکاندار نظام اسلامی در دهه دوم وسوم انقلاب سخن به میان آورده ایم، تهدیداتی که اگر تنوع و حجم آن بیشتر از دهه اول انقلاب نباشد، لااقل همسان و همسنگ آن است، اگر چه معتقدیم از رهبری امام راحل ومعمار این انقلاب الهی نیز به مشتی از خروار بسنده کرده ایم. چه کسی می تواند مدعی شود که در میان رهبران و روسای جمهور امروز دنیا، فردی خداترس تر و باتقواتر از رهبر ایران اسلامی می شناسد؟ کدام ناظر منصفی تاکنون ادعا کرده که درمیان حاکمان امروز، حاکمی را می شناسد که شجاع تر، با تدبیرتر، خلاق تر و هوشمندتر از رهبر ایران بر ملتی حکومت می کند؟ آیا می توان رهبری به جامعیت علمی، دینی و فقهی ایشان در دنیای اسلام پیدا کرد؟ کدام سیاست ورزی است که توانایی او همسنگ و همسان مدیریت ایشان در بحبوحه بحران ها و فشار ها وتهدید هاست؟ و کدام اهل سیاستی با درک صحیح از بحران های 18 ساله نظام اسلامی که ازاین حیث در میان حدود 200 کشور دنیا بی نظیر است، می تواند ادعا کند رهبری را می شناسد که او در عبور کشتی انقلاب از دل طوفان ها و امواج سهمگین، مدبرانه تر از او هدایت کشتی را می توانسته بر عهده بگیرد و به ساحل مقصود رهنمون سازد؟ کدام ملتی می تواند چونان ملت لایق ایران، رهبری را به دنیای بشریت عرضه نماید که از حیث ساده زیستی و پرهیز از زخارف دنیوی، در دنیای امروز به انگشت اشاره در آید؟ خورشید در آینه خورشید امام بخشی از این بار مسئولیت را در زمان حیات خویش بر دوش کشید و با تعابیری بلند و رسا در توصیف فرزند رعنا و برنایش فرمود:(یکی از بازوهای پرتوان جمهوری اسلامی ... برادری آشنا به مسایل فقهی و متعهد به آن ... ازجمله افراد نادری که چون خورشید روشنی می بخشد.... متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست ... کسی که آوای دعوت او به صلاح و سداد درگوش مسلمین طنین انداز است... سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی در محراب، خطیبی توانا درجمعه و جماعات و راهنمای دلسوز در صحنه انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم ... من آقای خامنه ای را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند... ایشان از اجتهادی که لازمه ولایت فقیه می باشد، برخوردارند... ایشان الحق شایسته رهبری اند، با بودن آقای خامنه ای شما خلا ء رهبری ندارید و ... )و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانی خود درمیان مردمی که دست بیعت به سوی ایشان دراز کرده بودند، فرمود: (ما با خدا پیمان بسته ایم راه امام خمینی را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ یک از آرمان هایی که به وسیله امام ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد. آرمان هایی چون پیگیری سیاست نه شرقی و نه غربی، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگی دنیای اسلام، وفاداری به اصل ولایت فقیه، استقلال و خود کفایی کشور، حرکت به سمت استعدادهای جوشان داخلی وساختن جوانان و اصلی شمردن مسئله فلسطین.) چالش های پس از رهبری جابه جایی ها در حوزه قدرت، همواره با مشکلات عدیده ای درنظام های سیاسی رایج همراه بوده است، اما با ژرف نگری های امام امت(ره) و درایت واقتدار رهبر معظم انقلاب و حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، این انتقال قدرت در نظام اسلامی با کم ترین هزینه انجام شد. به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران سیاسی، معدل عملکرد و هنر مدیریتی و رهبری امام (ره) در برهه زمانی 67 تا 68، که آخرین سال حیات مادی ایشان بر این کره خاکی بود را می توان با تمام دوران مبارزه و رهبری امام(ره) مقایسه کرد و در واقع سال 1367، سال شکوفایی و اوج هنرنمایی آن قائد عظیم الشأن بود. در این سال، امام ضمن ترسیم خطوط کلی سیاست ها و خط مشی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های سیاسی، فرهنگی و بین المللی، بن بست های موجود در اداره کشور را که جز با ید بیضایی و انگشت اشارت ایشان قابل گشودن نبود، گشود تا روند تکاملی انقلاب را تضمین نماید. پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی، عزل منتظری از قائم مقامی رهبری و انهدام باند مهدی هاشمی، تشکیل شورای بازنگری قانون اساسی و حذف مرجعیت از شرایط رهبری، از جمله بن بست هایی بودکه می توانست هر انقلابی را به زانو درآورد، علاوه بر آنکه با صدور حکم قتل سلمان رشدی و گشایش جبهه فرهنگی اسلام در برابر دنیای غرب، دعوت گورباچف و بلوک شرق به اسلام و تاکید مجدد برصلاحیت های آیت الله خامنه ای، سیاست های کلی نهال نوپای انقلاب را ترسیم فرمودند. رهبر معظم انقلاب در شرایطی سکان هدایت انقلاب را به دست گرفتند که فضای پیش روی ایشان با دوران زعامت امام (ره) بسیار متفاوت بود. امام با مرجعیت علی الاطلاق و پشتوانه حوزه علمیه قم، مشهد و نجف و با پشتوانه پنج دهه کار علمی، فقهی، آموزشی وپرورشی و با تشکیلاتی قوی و منسجم از روحانیون و دانشگاهیان قدم در راه مبارزه گذاشت و در طول مبارزه علاوه بر سود جستن از پشتوانه (مرجعیت)، از تلاش ها و جانفشانی های مریدانی چون طالقانی ها، بهشتی ها، مطهری ها، خامنه ای ها، هاشمی رفسنجانی ها، مفتح ها، باهنرها، رجایی ها، سعیدی ها، غفاری ها، اندرزگوها، مدنی ها، اشرفی اصفهانی ها، دستغیب ها و ... بهره برد که این امتیاز در سال های نخستین رهبری آیت الله خامنه ای، به رغم تمامی شایستگی های ایشان، مهیا نبود وسال ها به درازا کشید تا بن مایه های عمیق علمی و قابلیت های شگرف فقهی ایشان به رخ مدعیان کشیده شود. مدیریت بحران حضرت آیت الله خامنه ای در حالی توسط خبرگان این ملت برای رهبری نظام اسلامی برگزیده شد، که کشور آبستن حوادث ومشکلات بسیار بود. رحلت امام یک شوک سهمگین به دولت وملت ایران وارد ساخته بود و دشمنان و بدخواهان نظام، چنگ و دندان ها سائیده و نشان می دادند. تأسیسات زیربنایی کشور همچون آب، برق، گاز، مخابرات، راهها، فرودگاهها، خطوط راه آهن، پالایشگاهها و صنایع مادر، در دوران جنگ تحمیلی خسارات فراوان دیده بودند، ذخایر ارزی کشور به پائین ترین میزان خود رسیده بود و تأمین نیازهای اساسی و اولیه مردم، تبدیل به یک دغدغه جدی شده بود. تنظیم سیاست ها و اولویت های باز سازی کشور با عنوان (برنامه اول توسعه اقتصادی کشور) از چالش های نفس گیری بود که در اولین سال رهبری ایشان اتفاق افتاد. برنامه ای که به دلیل ماهیت ابزاری و سرمایه ای خود، موجبات بروز برخی ناعدالتی ها و تبعیض ها را فراهم می ساخت اما این امر دلیلی بر سکوت و یا شانه خالی کردن ایشان از زیر بار مسئولیت نبود و بارها ضمن هشدار نسبت به اتخاذ برخی سیاست های اقتصادی، در مواردی از سرعت گرفتن برنامه های موسوم به توسعه اقتصادی به دلیل فشاری که برگرده اقشار آسیب پذیر و محروم جامعه واردمی آمد، جلوگیری به عمل آوردند. یکی از مهمترین ویژگی های مقام معظم رهبری به اعتراف دوست و دشمن، مدیریت عالی و خلاقانه ایشان در شرایط حساس و بحرانی است. اداره یک جامعه در شرایط عادی، شاید کار دشواری نباشد خصوصاً برای مدیران و رهبرانی که از تجربه لازم برای اداره جامعه برخوردار باشند، اما توانمندی یک مدیر و یک سکاندار کشتی در شرایطی ظاهر می شود که در لحظات بحرانی و در میان توفان حوادث، کیان نظام را به سلامت به ساحل مقصود برساند. جنگ اول خلیج فارس و حمله صدام به کویت، یکی از این عقبه های سخت و سرنوشت ساز بود که با تدبیر وهوشمندی رهبر معظم انقلاب، از آن به سلامت عبور کردیم. در جریان تجاوز صدام به کویت و ورود نیروهای غربی به خلیج فارس و آغاز درگیری ها، گروههایی که خود را اهل تحلیل و صاحب فهم ودرک عمیق می دانستند، بامشاهده شلیک چند موشک اسکاد به اسرائیل، از صدام به عنوان خالدبن ولید دوران یاد کردند و خواستار گشایش جبهه ای نظامی به نفع صدام در منطقه شدند تا ناخواسته کشور را درگیر دامی از قبل پهن شده نمایند، اما با هوشیاری وتدبیر رهبری که جنگ صدام و آمریکا را (جنگ باطل با باطل) نامیدند، انقلاب از دام درگیری با دنیای غرب آن هم در جبهه حمایت از صدام(!) به سلامت عبور کرد تا هوشمندی و درایت ایشان به رخ مدعیان کشیده شود. عبور از دوران فتنه دوران به قدرت رسیدن طیفی از تجدیدنظرطلبان در دوره موسوم به (توسعه سیاسی) را باید جزو تلخ ترین و سخت ترین دوران حیات انقلاب اسلامی به شمار آورد. دورانی که شاهد بروز و ظهور فتنه هایی چون قتل های زنجیره ای، شبه کودتای 18 تیر، یکه تازی مطبوعات زنجیره ای و فضای به شدت ملتهب سیاسی کشور بودیم. قصه تلخ قتل های زنجیره ای با هدف فرمان آتش به سوی نظام طراحی شده بود و تبلیغات گسترده ای که هیچ تناسبی با وزن واقعی آن نداشت و انسان را به یاد ماشین تبلیغاتی گوبلز و هیاهوی دروغین و غلوآمیز تاریخ معاصر چون سوزاندن یهودیان در کوره های آدم سوزی و قتل عام ارامنه توسط دولت عثمانی می انداخت. واقعه ای که به جای ریشه یابی، توسط برخی گروههای فرصت طلب و وابسته، به ریشه سازی کشیده شده بود و محوری ترین شخصیت ها و بنیادی ترین نهادهای نظام را با آتشباری فریب و خدعه و نیرنگ به مسلخ کشانده بودند. توطئه ای که با هدف دامن زدن به تنازعات داخلی و فراگیر نمودن آتش جنگ داخلی، ارکان نظام اسلامی را نشانه رفته بود که این تهدید بنیان افکن، با سرپنجه تدابیر رهبری، به فرصتی برای پالایش نظام از نیروهای نفوذی و موجب شکل گیری صف بندی جدیدی به نام نیروهای خودی و غیرخودی درجریان های سیاسی کشور گردید. شکل گیری مطبوعات زنجیره ای که درجهت اجرای پروژه هایی چون نافرمانی مدنی، استحاله از درون، دیپلماسی مسیر 2، براندازی خاموش، پروژه خندق، تعادل ویرانگر، مقاومت مدنی، مشروعیت دوگانه، فشار از پائین و چانه زنی در بالا، عبور از خاتمی و... تدارک دیده شده بود، با شجاعت و میدان داری رهبری به تسخیر نیروهای نظام درآمدند تا یکی از مستحکم ترین و موثرترین پایگاههای دشمن که عبدالله بن ابی ها در آن موضع گرفته و فروپاشی نظام اسلامی را نشانه گرفته بودند، دچار اضمحلال و فروپاشی گردد. برخورد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب با پروژه هایی چون فشار از پایین و چانه زنی در بالا و یا پروژه فروپاشی از درون، گواهی دیگر بر برخورد امام گونه ایشان بامخاطرات پیش روی انقلاب است. معظم له در پاسخ به مدعیان پروژه فشار با صراحت اعلام کردند:( اگر فشار بیاورید حادثه کربلا تکرار خواهد شد نه صلح امام حسن (ع)) و در پاسخ به سردمداران پروژه فشار و استحاله از درون فرمودند:(اصلاحات در ذات و هویت انقلاب است درحالی که برخی به دنبال نقش آفرینی همزمان یلتسینی و گورباچفی هستند. اینها اشتباه اول شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونسیم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایران یک پارچه، شوروی متشکل از سرزمین های به هم سنجاق شده، نیست و اشتباه پنجم شان هم این است که نقش بی بدیل رهبری در ایران شوخی نیست.) تدبیر امام گونه رهبر معظم انقلاب در برخورد با شبه کودتای 18 تیر 78، تلولو دیگری از هنر رهبری و هدایت ایشان است. حادثه ای که با طراحی نیروهای خارجی و صحنه گردانی اپوزیسیون داخلی و بازیگری گروهی از اراذل و اوباش و تعدادی دانشجونما که بازیچه سیاست بازان حرفه ای شده بودند، اتفاق افتاد اما با اقتدار و تدبیر رهبری، بساط آن برچیده شد تا آرامش و امنیت به جامعه اسلامی مان لبخند زند. حادثه 11 سپتامبر و متعاقب آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق هم از دیگر بحران هایی بود که نظام ما به سلامت از آن عبور کرد. پس از حادثه 11 سپتامبر و تشکیل ائتلافی موسوم به ائتلاف ضد تروریست و تعیین محورهای شرارت و شعار (هر که با مانیست برماست) که با هدف ایجاد رعب و وحشت در ملل مسلمان و تغییر مرزهای دنیای اسلام طراحی شده بود و در برهه ای که قدرت های بزرگی چون روسیه و چین نیز از ترس برخورد، راه مماشات و همراهی را با سواره نظامان صلیبی در پیش گرفته بودند، غرش رعد آسای رهبری در شکستن صفوف جبهه متحد غرب و نشان دادن ریشه تروریسم در زائده چرکینی به نام رژیم صهیونیستی و دولت استکباری آمریکا، بیداری و خیزش دنیای اسلام را در برابر این توطئه شوم به ارمغان آورده است. در آن روزها، چه بسیار افراد وجریان های سیاسی بودند که در مسیر امواج اغواگرانه رسانه های غربی، برای رفع اتهام از خود و پرهیز از درگیری با آمریکا، پیشنهاد مذاکره وهمراهی با لشکرکشی های آمریکا را می دادند و امروز پس از شکست ها و ناکامی های مستمر آمریکا در منطقه، سرافکنده از آن همه ترس و وحشت و تحلیل های ناروا، سر در گریبان فرو برده اند. نمی از یم صیانت از آرای مردم و حفاظت از حقوق و آزادی های مشروع آنان در برابر خود محوری ها و خودکامی های گروههای سیاسی و دفاع از اقلیت در برابر سلطه گری اکثریت، از دیگر هنرهای بی بدیل رهبری است که مانع تمرکز قدرت در یک شخص یا نهاد یا جریان خاص سیاسی شده است، حادثه ای که بنیان آن دربرهه هایی از تاریخ انقلاب توسط حزب کارگزاران و سپس حزب مشارکت پیچیده شد، اما با انگشت اشاره رهبری در هم پیچید. ارائه تعاریف جدیدی از دمکراسی، مردمسالاری، حقوق بشر، جامعه مدنی و ...، که در سایه هوشمندی رهبر معظم انقلاب به دست آمده است، هجمه نظری و ایدئولوژیک شیفتگان نظام لیبرال دمکراسی را به یک فرصت تازه برای نظام اسلامی تبدیل کرد تا از بطن آن مفاهیم بلندی چون مردمسالاری دینی، جامعه مدنی نبوی و اصولگرایی اصلاح طلبانه، در خدمت تحکیم مبانی انقلاب اسلامی خلق شود. مروری گذرا برفراز و نشیب ها و تهدید و توطئه های صورت گرفته در هجده سال گذشته، گواهی براین مدعاست که حجاب معاصرت باعث گردیده تا تنها (نمی از یم) ویژگی ها و ظرفیت های شگرف حضرت آیت الله خامنه ای را با پوست و گوشت خود احساس کرده باشیم. تسلط و احاطه بی نظیر معظم له براموری همچون مسایل نظامی، تهدیدات دشمنان، تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، نیازهای نسل جوان، مطالبات و نیازهای دانشگاهها، بایسته های حوزه های علمیه، شناخت دغدغه های نیروهای انقلاب و درک شایسته از بایسته های نظام اسلامی و... باعث گردیده تا حتی بدخواهان نظام نیز از این همه وسعت و جامعیت و احاطه ایشان بر امور، گاه ناخواسته لب به تمجید و تجلیل بگشایند. هیچ فرد منصفی نمی تواند منکر این مهم شود که دستاوردهای نظام درعرصه هایی چون پیشرفت های هسته ای، موشکی، سلول های بنیادی، تولید داروها و واکسن های مهارکننده بیماری هایی چون ایدز و برخی سرطان ها، ترمیم ضایعات نخاعی، دستیابی به فناوری شبیه سازی، به راه افتادن نهضت تولید علم وجنبش نرم افزاری در حوزه و دانشگاه، دمیده شدن روحیه اعتماد به نفس درجوانان و جوان گرایی و... در گرو دغدغه ها و پیگیری های مستمر ایشان صورت گرفته است. معظم له در جمع دانشجویان کشور به صراحت فرمودند:(اگر بودجه بندی کشور در دست من بود، مهمترین چیزی که من به عنوان اولویت اول به آن نگاه می کردم، همین مسئله (پژوهش) بود. امروز دنیا به پژوهش به عنوان زیربنای پیشرفت وتعالی یک جامعه نگاه می کند. فرهنگ سازی ها از دیگر ابتکارات تاثیرگذار ایشان، نامگذاری سال ها به عناوینی همچون سال پیامبر اعظم (ص)، رفتار علوی، حماسه حسینی، سال امام خمینی، پاسخگویی مسئولان، انضباط اجتماعی، خدمتگزاری به مردم، عدالتخواهی، اتحاد ملی و انسجام اسلامی است، نامگذاری هایی که در واقع یک نوع فرهنگ سازی در جامعه اسلامی بوده است. بازگشت اصولگرایان به صحنه قدرت که با تدابیر ویژه و فرهنگ سازی های مستمر ایشان در قالب گفتمان عدالتخواهی و اصلاحات یعنی مبارزه با فقر، فساد و تبعیض صورت پذیرفت، از دیگر تدابیر سرنوشت ساز ایشان است که پرداختن به آن مجال واسع تری را طلب می نماید. آینده نگری و پیگیری های مستمر و مستدام ایشان باعث گردید مسئولان نظام، سندی به عنوان سند 20 ساله را تدوین نمایند که براساس آن، نظام اسلامی در سال 1404 هجری خورشیدی باید در زمینه علمی، فناوری و اقتصادی به قدرت اول آسیای جنوب غربی( خاورمیانه، آسیای میانه و قفقاز) تبدیل گردد. از دیگر ابتکارات ایشان، احیای اصل 44 قانون اساسی است که کارشناسان از آن به عنوان یک انقلاب و جهش اقتصادی نام می برند. با اجرای اصل 44، از تصدی گری دولت در مناصب اقتصادی کاسته شده و بخش خصوصی و تعاونی ها، چرخه تولید و تجارت کشور را به حرکت در خواهند آورد. تدابیر دیگر ایشان در طول هجده سال گذشته با مشکلات و معضلاتی همچون فتنه طالبان و القاعده در افغانستان، کاهش قیمت نفت به زیر 10 دلار، پرونده انفجار آمیا، تحریک قومیت ها و اقلیت های دینی، گشایش سفره بحران و ناامنی در کشور، تحریم های شدید اقتصادی، قطعنامه های شورای امنیت، دادگاه میکونوس، کنفرانس برلین، اصلاح قانون مطبوعات، تحصن نمایندگان مجلس ششم، جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با رژیم صهیونیستی، صدور حکم حکومتی در تایید صلاحیت مصطفی معین و... نشان می دهد، که انقلاب چه نگین ارزشمندی را بررکاب خود نشانده است. تزریق امید به ارکان دولت و مردم در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط، از دیگر هنرهای ناب رهبری ایشان در طول 18 سال گذشته بوده است، به گونه ای که در بحرانی ترین شرایط فرموده اند:( من خود را غرق در عنایات و نعمات خداوند متعال می دانم. اگر هر مدیر و مسئولی صرفا کار خود را خوب انجام دهد، دیگر هیچ نگرانی ودلهره ای ندارم.) این مهم را باید بدانیم که اگر در دهه ا
سوالی که چند وقت است ذهن مرا به خود مشغول داشته این است که اگر امام خمینی (ره) زنده بودند، چه اتفاقیهایی در بخشهای مختلف نظام( فرهنگ، سیاست، اجتماع و...) می افتاد و یا بر عکس نمی افتاد؟
سوالی که چند وقت است ذهن مرا به خود مشغول داشته این است که اگر امام خمینی (ره) زنده بودند، چه اتفاقیهایی در بخشهای مختلف نظام( فرهنگ، سیاست، اجتماع و...) می افتاد و یا بر عکس نمی افتاد؟
در پاسخ به این سؤال توجه به نکات ذیل حائز اهمیت است:
یکم - در نظام سیاسی اسلام، رهبری و مدیریت کلان جامعه براساس دو دسته از عناصر ثابت و متغیر صورت می پذیرد: 1. اصول و ضوابط کلی و ثابت برای تمامی زمان ها و مکان ها می باشد. نظیر ملاک و محور قرار دادن آموزه ها و ارزش های دین مبین اسلام، توانایی اجتهاد، استفاده از عنصر عقلانیت و مشورت، بسط عدالت اجتماعی و... چنین اصول و ضوابطی جهت حفظ اسلامیت نظام سیاسی که همواره می بایست سرلوحه تمامی ارکان حکومت اسلامی خصوصا نهاد رهبری آن باشد و با تغییر یک رهبر به هیچ وجه از بین نمی رود. به عنوان نمونه بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص)، امام علی(ع) در دوران حکومت خویش آنچنان اصول و ضوابط کلی مربوط به مدیریت جامعه اسلامی را انجام می دادند که گویی پیامبر اکرم(ص) انجام می دهند و یا این که اگر امام حسن(ع) در زمان امام حسین(ع) زنده بودند قطعا همانند امام حسین(ع) عمل می کردند.
2. عناصر و مؤلفه های غیر ثابت نظیر؛ توانایی های فردی و شخصی رهبر و حاکم اسلامی از قبیل مقامات معنوی و کمالات روحی، جامعیت علمی، دقت نظر و تیزبینی، حسن سلیقه، نواندیشی... (مرجعت، سید هدایت الله طالقانی، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی سبز رویش، 1374، صص 262 - 250). و همچنین مقتضیات زمانی و مکانی که موجب می شود هر فقیه یا حاکم اسلامی بستگی به این توانایی ها و مصالحی که مطابق با مقتضیات زمان و مکان تشخیص می دهد عمل نماید. بدیهی است هر چند مقتضیات زمان و مکان امری غیر ثابت است اما توانایی های فردی و شخصی رهبر می تواند در جهت دهی هر چه بهتر آنان نقش داشته باشد.
دوم - خط و مشی حضرت امام در زمان رهبری خویش همواره براساس اصول ثابت و متغیر مدیریت کلان اسلامی بود و لحظه ای از این اصول و عناصر عدول نکردند و قطعا اگر در زمان ما هم زنده بودند، همانگونه عمل می نمودند اما باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن توجه به عنصر مقتضیات زمان و مکان، شرایط، امکانات و موانع محیطی است که همواره متغیر بوده و تصمیمات خاص خود را می طلبد.
به عنوان نمونه جامعه اسلامی بعد از وفات پیامبر اکرم(ص) به دلیل عملکرد بد خلفای سه گانه و دنیاطلبی بسیاری از صحابه، در مسیری قرار گرفت که مشکلات بسیار زیادی برای امام علی(ع) به وجود آورد و خارج از کنترل و اختیار آن امام(ع) بود و در زمان ما هم بعد از رحلت حضرت امام و پایان جنگ و فضای معنوی که به همراه داشت، متأسفانه بخش هایی از جامعه ما درگیر ارزش های مادی شده و از ارزش های الهی فاصله گرفت و از سوی دیگر دوران هشت ساله پس از بازسازی آن مشکلات متعددی را به وجود آورد که نه تنها فاصله عمیقی از ارزشهای اصیل انقلاب به وجود آورد بلکه روند و پیشرفت مادی کشور نیز با ناکارآمدی مواجه شد. مسلما در چنین فضایی مدیریت جامعه امری بسیار مشکل است خصوصا اگر بخواهیم از معیارها و ارزش های الهی لحظه ای عدول نکنیم.
نتیجه آن که اگر حضرت امام الان زنده می بودند همچنان براساس اصول و ضوابط کلی مربوط به مدیریت اسلامی جامعه را هدایت می کردند، آنگونه که در زمان حیات مبارکشان و در زمان کنونی توسط مقام معظم رهبری شاهد هستیم، بلی ممکن است به دلیل ویژگی ها و خصوصیات شخصی که برخوردار بودند نظیر کمالات و جاذبیت های معنوی و عرفانی ایشان در برخی مسائل همانند وحدت و همدلی بیشتر گروه ها و جناح های سیاسی و فرمانبری بیشتر آنان تفاوت هایی وجود داشت. اما از نظر مشکلات، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و... که معلول عوامل محیطی، ساختارهای جامعه محدودیت ها و عوامل خارجی اند... تفاوت چندانی وجود نداشت.
سوم .پیرامون مدیریت و رهبری مقام معظم رهبری از دو زاویه اساسی می توان به تحلیل و ارزیابی پرداخت ؛ یکی راجع به شایستگی کلی ایشان برای احراز مقام ولایت فقیه و دیگری مربوط به حوزه مدیریتی و عملکرد های ایشان در زمینه رهبری کلان نظام . ابتدا لازم است ویژگی ها و صفات مقام معظم رهبری را که باعث شایستگی ایشان برای عهده داری جایگاه رهبری نظام اسلامی می شود را بیان نماییم:
واجدیت شرایط و ویژگی هایی است که دین مبین اسلام برای تصدی رهبری جامعه اسلامی در نظر گرفته و بر آنها تأکید دارد. اصل یکصد و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باالهام از منابع اصیل اسلامی، شرایط و صفات رهبر را چنین بیان می نماید:
1- (صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه) (اجتهاد مطلق) براساس آیات قرآن و احادیث متعددی نظیر: (ان الله اصطفاه علیکم و زاده بسطه فی العلم والجسم)؛(بقره، آیه 247)
(ایها الناس، ان احق الناس بهذالامر (خلافت) اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه)؛(نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 172، ص 558)
رهبر اسلامی باید از مقام علمی شایسته برخوردار باشد تا با تشخیص قوانین الهی، مسایل سیاسی و سایر عناوین اجتماعی قادر به حل و فصل امور باشد. عالم اسلامی کسی است که در مقام اجتهاد، علم به احکام اسلام براساس قرآن و سنت معصومین(ع) داشته باشد تا با شناخت زمینه ها، قادر به اجرای احکام اسلامی در هر مورد باشد.
2- (عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلامی). قرآن مجید یکی از مهمترین شرایط رهبری جامعه را (عدالت) می داند: (لا ینال عهدی الظالمین)؛(بقره، آیه 124) و امام علی(ع) می فرماید: (بدان که بهترین بندگان خدا در پیشگاه خداوند امام عادلی است که خود هدایت یافته و دیگران را نیز به سمت هدایت ببرد).(نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 163 ، ص 526)
3- (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری). رهبری ولایت، امر خطیری است و صرف داشتن شرایط علمی، تقوایی و اخلاقی، فرد را واجد صلاحت رهبری نمی نماید. سیاست امر پیچیده ای است که اعمال آن خرد خاص خود را می طلبد. آشنایی با ظرایف سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی به رهبر این امکان را می دهد که در هر زمان با توجه به مقتضیات، تصمیمات لازم را اتخاذ نماید. وجود پاره ای خصایص برجسته برای رهبر را می توان تدبیر و شم سیاسی نامید که با به کارگیری آن می توان به تصمیم گیری شایسته دست یافت. چنان که امام رضا(ع) می فرماید: (مضطلع بالامامه عالم بالسیاسه) رهبر کسی است که توان رهبری دارد و به سیاست آگاه است.(اصول کافی، ج 1، ص 202، ح 1)
از طرف دیگر شجاعت نیز لازمه رهبری شایسته است و خطیر بودن امر رهبری، آن را ایجاب می کند. تصمیمات مهم سیاسی و نظامی در مقاطع حساس نیازمند قاطعیت مدبرانه و شجاعانه است تا با اتخاذ آن جامعه از سرگردانی نجات پیدا کند.
امام علی(ع) در این زمینه می فرماید: (یحتاج الامام الی قلب عقول و لسان قؤول و جنان علی اقامه الحق صؤول؛ رهبر و امام به ذهنی تیز و زبانی پرتوان و گویا و دلی پر جرأت برای اقامه حق نیازمند است.)(غررالحکم، ح 11010)
قدرت مدیریت نیز خصلت دیگری است که رهبر با دارا بودن آن، می تواند در ارکان دولت انسجام برقرار کرده و امور را به نحو شایسته سازماندهی نماید.
چنان که امام علی(ع) در اهمیت این شرط برای رهبری می فرماید: (ایها الناس، ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه؛ مردم! سزاوارترین انسان برای رهبری، کسی است که از توان [مدیریت] بیشتری برخوردار باشد و... .) (نهج البلاغه، خطبه 173)
بعد از شناخت شرایط و ویژگی هایی که در اسلام به عنوان ملاک رهبری در نظر گرفته شده است نوبت به اثبات وجود این شرایط و ویژگی ها در مقام معظم رهبری می رسد.
در اینجا ما به صورت خلاصه به پاره ای از ویژگی ها و صلاحیت های مقام معظم رهبری برای احراز منصب نیابت امامان معصوم(ع) اشاره می نماییم:
یک. صلاحیت علمی
یکم. تأیید اجتهاد از سوی مراجع بزرگوار:
اجتهاد آیةاللَّهخامنهای از سوی بسیاری از مراجع و بزرگان - از جمله حضرت امام(رحمهالله) - از قبل تصدیق شده بوده است. چنانکه حضرت امام(رحمهالله) بارها صلاحیتها و صفات والای شخصیت ایشان را در تعابیری مختلف بیان کرده بودند و میفرمایند: (... جناب عالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی میدانم و شما را چون برادری، که آشنا به مسائل فقه و متعهد به آن هستید و از مبانی فقه مربوط به ولایت مطلقه فقیه جداً جانبداری میکنید، میدانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی، از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید، روشنی میدهید) صحیفه نور، ج 20، ص 173..و آیةاللَّه فاضل لنکرانی، از مراجع عظام تقلید نیز میفرماید: (بنده به عنوان کسی که هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم این که آشنایی با آیةاللَّه خامنهای دارم، عرض میکنم که ایشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند... به نظر من ایشان یک فقیه و یک مجتهد است) روزنامه رسالت 22/3/68 ؛ و جهت آشنایی بیشتر با سایر دیدگاهها ر.ک: زندگینامه مقام معظم رهبری، مؤسسه فرهنگی قدر ولایت، ص 242..
دوّم. تأیید جامعه مدرسین:
همه رسالههای عملیه نوشتهاند که اگر دو نفر عادل خبره به اجتهاد کسی شهادت دهند، اجتهاد او قابل قبول است؛ این در حالی است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - که مرکب از دهها مجتهد مطلق و چندین مرجع تقلید است - ایشان را به مرجعیت پذیرفتند. همچنین در اساسنامه جامعه مدرسین آمده است: چیزی به عنوان نظر آن جامعه معتبر است که حداقل شانزده تن از اعضا آن را امضا کرده باشند. بنابراین اعلامیه جامعه مدرسینبه این معنا است که حداقل شانزده تن از مجتهدان و خبرگان در فقه، ایشان را مرجع میدانند.
سوّم. درس خارج مقام معظم رهبری:
شرکت بسیاری از فضلای حوزه در درس خارج ایشان در حالی که همگی به وزانت علمی ایشان شهادت میدهند؛ دلیل بر بنیه علمی نیرومند و ملکه اجتهاد ایشان است. این توان علمی سابق بر رهبری و حتی ریاست جمهوری ایشان است؛ نه اینکه ایشان پس از رهبری، درس خوانده و به این رتبه از دانش رسیده باشند به عنوان نمونه، ر.ک: سخنان آیت اللَّه فاضل لنکرانی، پیشین ؛ زندگینامه مقام معظم رهبری، پیشین.
دو. صلاحیت اخلاقی (عدالت و تقوای لازم)
صلاحیت اخلاقی مقام معظم رهبری نیز از اموری است که در رفتار و عملکردهای فردی و اجتماعی ایشان - از زمان کودکی، جوانی و مبارزات سیاسی - و نیز مسؤولیتهای متعددی که در بعد از انقلاب در شرایط حساس داشتهاند به روشنی قابل اثبات بوده و تمام اشخاصی که از نزدیک با معظمله در ارتباط اند، گواه بر این مدعا هستند. چنانکه آیةاللَّه العظمی بهاءالدینی(رحمهالله)از علما و عرفای بزرگ معاصر میفرمایند: (... از همان زمان، رهبری را در آقای خامنهای میدیدم، چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یاری کنیم.باید توجه داشته باشیم که مخالفت با ولایت فقیه، کار سادهای نیست) آیت بصیرت، ص 131..
سه. تواناییهای شخصی
در بند سوم اصل یکصد و نهم (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری) از جمله شرایط و صفات رهبر دانسته شده است.
یکم. مقصود از (بینش صحیح سیاسی و اجتماعی) آن است که رهبر، آن چنان از مسائل و موضوعات و قضایای سیاسی آگاه باشد که بر آن اساس،هم قادر به اداره امور جامعه باشد و هم در جهتگیریهای ظریف بینالمللی، تصمیمات بجا، شایسته و مفید به حال جامعه اتخاذ کند.
دوّم. (مدیریت و تدبیر) عبارت از مجموعه استعدادهایی است که در شرایط خاص، در رهبری بارز و ظاهر میشود و او را در اجرای وظایف سنگین خود یاری میکند. کشف این استعدادها از جمله مواردی است که در تعیین رهبر، به یقین باید مورد توجه خاص قرار گیرد.
سوّم. (قدرت و شجاعت) نیز از جمله شرایطی است که یا از برجستگیهای علمی و اخلاقی ناشی میشود و یا آنکه در زمره استعدادهای درونی رهبر به شمار میرود. به هر حال مقام شامخ رهبری چنین مراتبی را میطلبد و به هنگام تعیین و انتخاب رهبری، باید به این موضوع توجه جدّی داشت.
مقام معظم رهبری تاکنون تواناییهای فوقالعادهای در راستای رهبری و مدیریت جامعه، خصوصاً در مواقع بحرانی و سرنوشتساز، از خود بروز دادهاند. از دیگر سو ایشان از بینش صحیح سیاسی و اجتماعی و قدرت و شجاعت بالایی برخوردار میباشند. این مهم با مروری بر سوابق و فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و مبارزاتی ایشان در قبل از انقلاب، و همچنین، پیشینه مدیریتی و سوابق درخشان ایشان در شورای انقلاب، مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، دوران ریاست جمهوری، سختترین شرایط ناشی از جنگ و محاصرههای بینالمللی، بیش از یک دهه رهبری نظام و با موفقیت بیرون آمدن از فراز و نشیبها و مشکلات متعدد داخلی و بینالمللی، به خوبی قابل اثبات است و مبین کارآمدی، شجاعت، صلابت در سخن و پایداری در هدف، تدبیر و مدیریت توانای ایشان در مسؤولیتهای خطیر میباشد احمد جنتی، نشریه دانشگاه امیر کبیر، ویژه مجلس خبرگان دوره سوم، ص38 ؛ حسن صدری مازندرانی، حکایتنامه سلاله زهرا(سلامالله علیها)، قم: مشهور، 1381..
آخرین مرحلهای که شایسته است مورد توجه قرار گیرد، انتخاب قانونی ایشان از سوی خبرگان رهبری است. این انگاره خود متأثر از دو عامل است که هر کدام به تنهایی، مهمترین دلیل بر شایستگی ایشان برای رهبرینظام اسلامی است:
1. دارا بودن شرایط لازم برای رهبری در حضرت آیةاللَّه خامنهای و احراز این شرایط از سوی خبرگان، به عنوان بهترین و شایستهترین فردی که قدرت و توانایی رهبری نظام را دارد. این مسئله از سوی اکثریت قاطع اعضای مجلس خبرگان تأیید شد.
2. تأکید امام خمینی(رحمهالله) بر شایستگی آیةاللَّه خامنهای برای رهبری نظام؛ حضرت امام در موارد متعددی به شایستگی ایشان تصریح کردهاند. حجتالاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری در سال 68 در حضور شاهدان این قضیه را نقل کرد: در قضایای مهدی هاشمی همراه با آقایان خامنهای، موسوی اردبیلی و میرحسین موسوی خدمت امام(رحمهالله) رسیدیم و سید احمد خمینی نیز حضور داشت، در آنجا به امام گفتیم: شما با اقدامات خود ما را درباره رهبری آینده در بنبست قرار میدهید. امام با اشاره به آقای خامنهای فرمود: (در میان شما کسی است که شایسته رهبری است و شما در بن بست قرار نخواهید گرفت). مرحوم حجتالاسلام سیداحمد خمینی(رحمهالله) نیز نقل نموده که امام راحل فرمود: (آقای خامنهای شایسته رهبری است)؛ و همچنین ایشان خطاب به مقام معظم رهبری میگویند: (حضرت امام بارها از جناب عالی به عنوان مجتهدی مسلم و بهترین فرد برای رهبری نام بردند) روزنامه رسالت 16/3/1368..
تبریک و تمجید علما و شخصیتها
پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیتهای مذهبی، سیاسی، فرهنگی و...، هر یک در پیامها، سخنرانیها، مصاحبهها، باتمجید فراوان از این انتخاب، آن را (هدایتی الهی)، (انتخابی شایسته)، (مایه دلگرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان) شمرده، از ایشان با عنوان (شخصیتی ممتاز)، (واجد همه شرایط رهبری) و (صالحترین فرد برای این منصب) نام بردند پرسشها و پاسخهایی درباره مجلس خبرگان رهبری، پیشین.. به عنوان نمونه آیةاللَّه العظمی اراکی(رحمهالله) در پیامیبه مقام معظم رهبری فرمودند: (انتخاب شایسته حضرت عالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است) روزنامه جمهوری اسلامی 22/3/68..و آیةاللَّه العظمی گلپایگانی(رحمهالله) در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین مینگارد: (از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد) علی مؤمن، قیادة آیةاللَّه الخامنهای، ص91. و آیةاللَّه یوسف صانعی نیز چنین بیان مینماید: (آیةاللَّه خامنهای، نه تنها مجتهد مسلّم میباشد، بلکه فقیه جامعالشرایط واجبالاتباع میباشد) حکایتنامه سلاله زهرا(سلامالله علیها)، ص225.. و آیةاللَّهالعظمی میرزا هاشم آملی نیز چنین بیان داشت: (انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتی متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید) قیادة آیةاللَّه الخامنهای، پیشین، ص 92..
رهبری موفقیت آمیز حضرت آیت الله خامنه ای را می توان به صورت فشرده در سه محور ذیل به اثبات رساند:
الف. تواناسازی ملت ایران
ایران در طول قریب دو دهه رهبری حضرت آیت الله خامنه ای به سطح مناسبی از توانمندی رسیده است. توانمندی ایران عمدتا در پرورش و تربیت نیروهای متخصص کارآمد و فن آور در سطح منطقه جز آولین ها به شمار می آید. به گونه ای که اکنون ایران قادر است نیروهای ماهر و متخصص خود را برای کشورهای دیگر صادر نماید. پیشرفت و توسعه انسانی ایران چه در بعد مهندسی و فنی و علوم پایه و بسیاری از رشته های پیشرفته دنیا و بالاخره سد سازی و پروژه سازی های بزرگ در حد قابل قبولی رسیده است.
در مرحله دیگر تولید محصولات فنی و فن آوری های پیشرفته است که اکنون ایران به غیر از نفت صادرات زیادی از جمله خودرو و کالای پیشرفته نظامی و .. دارد که همگی نشان از مدیریت صحیح کشور در سطح کلان آن دارد. از سوی دیگر ایران از نظر رفاه و خدمات اجتماعی و بهداشتی به نرخ قابل قبولی رسیده است. فعالیت درمانی و بهداشتی ایران در میان کشورهای خاورمیانه حد بالائی را به دست آورده است. جدا از پیشرفت های علمی در فنون و ابعاد مختلف شاخص سلامتی و امید به زندگی در ایران رشد بسیار خوبی داشته است.
رسیدن ایران به کشور هسته ای و فتح قله های رفیع دانش و فن آوری ایران را در رتبه بالای علمی رسانده است. به گونه ای که حتی دشمنان ایران نیز از پیشرفت همه جانبه ایران در حیرت افتاده اند. به نظر می رسد که رهبری خردمندانه حضرت آیت الله خامنه ای یکی از عوامل مهم و تعیین کننده پیشرفت و ترقی ایران به حساب می آید.
ب. مدیریت و رهبری ارزشمدار
نکته قابل توجه در رهبری ایران توسط ایت الله خامنه ای این است که ایران برای رسیدن به قله های پیشرفت و توسعه پایدار همواره در خط اسلامی و ارزش ها حرکت کرده است. برای احراز منافع ملی پشت به ارزش های اسلامی نکرده است. بنابراین مدیرت کشور برای رسیدن به عدالت و رعایت ارزش های اسلامی، صیانت و حفاظت از احکام ناب اسلامی قدم های جدی و محکمی را برداشته است.
حضرت آیت الله خامنه ای از میان مسئولان عالی رتبه نظام بیشترین دغدغه و اهمیت برای عدالت و رعایت حال مستضعفان ومحرومان داشته است. اگر در ایران هنوز به میزان مطلوب عدالت الهی نرسیده ایم، علتش نه تقصیر و قصور رهبری معظم انقلاب است بلکه سطوح برنامه ریزی و اولیت بندی در دولت های گذشته بوده است.
در حالی که دولت ها، همواره به عدلت توجه می کردند اما کلید رسیدن به عدالت را اولویت در توسعه اقتصادی و یا سیاسی می دانستند، به همین جهت در تشخیص اولویت ها چه بسا که دقت لازم انجام نمی گرفت لذا به وضعیت مطلوب از نظر تحقق عدالت نرسیده ایم. اما به دلیل اهمیت و تأکیدی که رهبری درباره عدالت داشتند و دارند، هم اکنون رسیدن به عدالت به صورت یک برنامه جامع در دولت نهم مطرح شده است. قطعا در این زمینه اینان به موفقیت های بلندی رسیده و خواهد رسید.
کافی است برای اثبات این موضوع نگاهی به کارنامه درخشان نظام اسلامی در ارتباط با مناطق و اقشار مستضعف جامعه داشته باشید هر چند همان گونه که گذشت، علی رغم تمامی این دستاوردها گام های بلندی تا تحقق کامل عدالت لازم است که با برنامه ریزی های دقیق در حال انجام می باشد.
رهبری حضرت آیت الله خامنه ای تحول انگیز، تأثیر گذار، جهت دار و همواره با دقت و برنامه بوده است. منش زاهدانه زندگی ایشان علنا و عملا همنوایی و همدردی صادقانه را با اقشار کم درآمد جامعه ابراز می کند. امام علی(ع) زهد زندگی شخص خود را برای تسلی خاطر محرومان می داند. در اسلام بزرگ ترین ارزش اندیشه و انگیزه خیر است بنابراین به دلیل دغدغه جدی و اهمیت زیادی که رهبری معظم انقلاب به عدالت و رعایت حال محرومان دارد می توان گفت که رهبری ایشان بسیار به رهبری امام علی(ع) در مسأله رعایت عدالت شباهت دارد. امام علی(ع) به رغم این که به عدالت می اندیشید ولی به علت مشکلات دوره حکومتش به بسیاری از شعارهای خود نتوانست جامه عمل بپوشاند. اما هرگزاز ارزش های الهی دست بر نداشت.
عمل به احکام اسلامی و اجرای احکام الهی معیار بزرگی برای مدیریت سالم و صحیح جامعه است. از این رو ایران به عنوان اولین کشوری که نظام صد در صد اسلامی دارد باید از نظر اجرای احکام اسلامی مقام اول را دارا باشد. حضرت آیت الله خامنه ای در رأس قوه قضائیه فردی مجتهد، آگاه، زمان شناس و عدالت محور را برگزیده است با رهبری آیت الله شاهرودی قوه قضائیه رو به جلو و پیشرفت است. مهم این است که در ایران اسلامی هیچ حکمی مخالف اسلام اجرا نمی شود و از سوی دیگر همواره سعی حرکت قوه قضائیه اجرای حدود و احکام اسلامی است. ممکن است درک برخی از قضات صد در صد با واقعیت و حقیقت مقرون نباشد اما در جمع کل می توان گفت که ایران نظامی است که بیشترین توجه به احکام اسلامی در آن صورت می گیرد.
ج. رهبری و مدیریت عزت مندانه:
آیت الله خامنه ای در سطح مناسبات خارجی با حفظ استقلال به صورت عزت مندانه از منافع و مصالح ملی حمایت کرده است. به لحاظ استقلال و خود اتکایی همواره الگویی قابل قبول برای استقلال خواهان و مسلمانان مطرح است. حمایت ایران از حقوق فلسطین و مقابله با سیاست های شرور و توسعه طلبانه آمریکا و شرکای آن اندیشه و فکر درست مقاومت را در جهان اسلام رهبری می کند برای ایران الگو شدن نسبت به مسلمان یک ارزش بزرگ به حساب می آید. هنگامی می تواند وضعیت مناسب الگو شدن را تثبیت و نهادینه کند که با تکیه بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در برابر زیاده خواهی های استکبار مقاومت نماید و از محرومین و مظلومین جهان حمایت کند، طبعا بدون دقت و رعایت مصالح و منافع ملی و جهانی اسلام نمی توان الگوی مناسب قرار گرفت. به گونه ای بهانه برای زورگویان بین المللی فراهم نشود. و از سوی دیگر فطرت و اندیشه سالم بشری موضع و دیدگاه ایران را صحیح و درست تلقی کند.
ایران اسلامی به رهبری حضرت آیت الله خامنه ای توانسته است با مقاومت صحیح و مناسب در مقابل زیاده خواهان زورگو بایستند و از طرفی دیگر ادبیات مقاومت به طرزی دلنشین و دلپذیر است که فطرت و طبع انسان را مجذوب خود می سازد به همین جهت آمریکا از مقابله با ایران عاجز می آید. بدون تردید روش مقاومت یک اصل بزرگ و ارزشمندی است که با آن می توان مقاومت را حفظ و نهادینه کرد و از سوی دیگر طرفدارانی زیادی در سطح بین الملل پیدا کرد.
بر این اساس می توان گفت که رهبری حضرت آیت الله خامنه ای موفقیت آمیز، تحول انگیز، و پیشرونده بوده است و بحمد الله توانسته است به بهترین صورت کارویژه ها و وظایف اصل رهبری را که همان مدیریت کلان انقلاب و نظام اسلامی انجام داده و ضمن راهبری صحیح آن در جهت تحقق کامل اهداف انقلاب اسلامی، از انحراف آن در فراز و نشیب ها و امواج سهمگین زمانه، جلوگیری نماید.
در ادامه به بررسی بیشتر توان مدیریتی مقام معظم رهبری می پردازیم:
حجاب معاصرت
آنهایی که از نزدیک دستی بر تاریخ دارند، از یک اپیدمی و بیماری شایع به نام (حجاب معاصرت) در میان راویان وتحلیل گران تاریخ سخن می گویند. چه بسیار تاریخ دانان وتاریخ نویسانی که درپرده و حجاب معاصرت، از ضبط و تحلیل مهمترین وقایع تاریخی هم عصر خود غفلت ورزیده اند اما رنج ها و مشقت های طاقت فرسایی را برای ضبط و روایت برهه هایی دور از یک دوره تاریخی را متحمل شده اند که از ارزش و اعتبار چندانی برخوردار نبوده است.
این بیماری، در عصر حاضر به تجربه در آمده و نه تنها گریبان اهل تاریخ، که اهل سیاست، فرهنگ، هنر، دانشگاهها، حوزه های علمیه، عالمان دینی، رجال مذهبی واصحاب رسانه را نیز در برگرفته است. این روزها درحالی هجدهمین سال انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبر و سکاندار نظام اسلامی فرا روی داریم که درکمتر برگه تقویم و یا رسانه ومطبوعه ای، از این انتخاب هوشمندانه وسرنوشت ساز نام و یادی به میان می آید.شاید از آن روست که اهل شعر و ادب و غزل می گویند هر چه ذوق هنری است درتوصیف و استعاره و کنایه وتشبیهی است که از هلال وبدر و محاق و مهتاب و گیسوی شب و کمان ابروست وکمتر سخن از خورشید و آفتابی به میان رفته که جهان در پرتو نور آن تجلی یافته است.
به جهت تقریب به ذهن ونه مشابهت، تعبیری علمای فلسفه وعرفان درتوصیف واجب الوجود دارند که می گویند (هو مستور لشده ظهوره و هو مخفی لشده وجوده) یعنی ظهور و وجود باریتعالی آن قدر آشکار و محسوس است که از شدت ظهور، از دیدگان مخفی مانده است.
به راستی چرا در این سال ها که از ریز و درشت حوادث گفته ایم، از تهدیدات بنیان برافکن سخن رانده ایم و فراز ونشیب های انقلاب را به روایت و تحلیل نشسته ایم و بر عبور از این طوفان ها و تلاطم ها بالیده و افتخار کرده ایم، کمتر از تدبیر وهوشیاری و رهبری داهیانه سکاندار نظام اسلامی در دهه دوم وسوم انقلاب سخن به میان آورده ایم، تهدیداتی که اگر تنوع و حجم آن بیشتر از دهه اول انقلاب نباشد، لااقل همسان و همسنگ آن است، اگر چه معتقدیم از رهبری امام راحل ومعمار این انقلاب الهی نیز به مشتی از خروار بسنده کرده ایم.
چه کسی می تواند مدعی شود که در میان رهبران و روسای جمهور امروز دنیا، فردی خداترس تر و باتقواتر از رهبر ایران اسلامی می شناسد؟ کدام ناظر منصفی تاکنون ادعا کرده که درمیان حاکمان امروز، حاکمی را می شناسد که شجاع تر، با تدبیرتر، خلاق تر و هوشمندتر از رهبر ایران بر ملتی حکومت می کند؟ آیا می توان رهبری به جامعیت علمی، دینی و فقهی ایشان در دنیای اسلام پیدا کرد؟ کدام سیاست ورزی است که توانایی او همسنگ و همسان مدیریت ایشان در بحبوحه بحران ها و فشار ها وتهدید هاست؟ و کدام اهل سیاستی با درک صحیح از بحران های 18 ساله نظام اسلامی که ازاین حیث در میان حدود 200 کشور دنیا بی نظیر است، می تواند ادعا کند رهبری را می شناسد که او در عبور کشتی انقلاب از دل طوفان ها و امواج سهمگین، مدبرانه تر از او هدایت کشتی را می توانسته بر عهده بگیرد و به ساحل مقصود رهنمون سازد؟ کدام ملتی می تواند چونان ملت لایق ایران، رهبری را به دنیای بشریت عرضه نماید که از حیث ساده زیستی و پرهیز از زخارف دنیوی، در دنیای امروز به انگشت اشاره در آید؟
خورشید در آینه خورشید
امام بخشی از این بار مسئولیت را در زمان حیات خویش بر دوش کشید و با تعابیری بلند و رسا در توصیف فرزند رعنا و برنایش فرمود:(یکی از بازوهای پرتوان جمهوری اسلامی ... برادری آشنا به مسایل فقهی و متعهد به آن ... ازجمله افراد نادری که چون خورشید روشنی می بخشد.... متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست ... کسی که آوای دعوت او به صلاح و سداد درگوش مسلمین طنین انداز است... سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی در محراب، خطیبی توانا درجمعه و جماعات و راهنمای دلسوز در صحنه انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم ... من آقای خامنه ای را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند... ایشان از اجتهادی که لازمه ولایت فقیه می باشد، برخوردارند... ایشان الحق شایسته رهبری اند، با بودن آقای خامنه ای شما خلا ء رهبری ندارید و ... )و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانی خود درمیان مردمی که دست بیعت به سوی ایشان دراز کرده بودند، فرمود: (ما با خدا پیمان بسته ایم راه امام خمینی را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ یک از آرمان هایی که به وسیله امام ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد. آرمان هایی چون پیگیری سیاست نه شرقی و نه غربی، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگی دنیای اسلام، وفاداری به اصل ولایت فقیه، استقلال و خود کفایی کشور، حرکت به سمت استعدادهای جوشان داخلی وساختن جوانان و اصلی شمردن مسئله فلسطین.)
چالش های پس از رهبری
جابه جایی ها در حوزه قدرت، همواره با مشکلات عدیده ای درنظام های سیاسی رایج همراه بوده است، اما با ژرف نگری های امام امت(ره) و درایت واقتدار رهبر معظم انقلاب و حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، این انتقال قدرت در نظام اسلامی با کم ترین هزینه انجام شد.
به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران سیاسی، معدل عملکرد و هنر مدیریتی و رهبری امام (ره) در برهه زمانی 67 تا 68، که آخرین سال حیات مادی ایشان بر این کره خاکی بود را می توان با تمام دوران مبارزه و رهبری امام(ره) مقایسه کرد و در واقع سال 1367، سال شکوفایی و اوج هنرنمایی آن قائد عظیم الشأن بود. در این سال، امام ضمن ترسیم خطوط کلی سیاست ها و خط مشی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های سیاسی، فرهنگی و بین المللی، بن بست های موجود در اداره کشور را که جز با ید بیضایی و انگشت اشارت ایشان قابل گشودن نبود، گشود تا روند تکاملی انقلاب را تضمین نماید.
پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی، عزل منتظری از قائم مقامی رهبری و انهدام باند مهدی هاشمی، تشکیل شورای بازنگری قانون اساسی و حذف مرجعیت از شرایط رهبری، از جمله بن بست هایی بودکه می توانست هر انقلابی را به زانو درآورد، علاوه بر آنکه با صدور حکم قتل سلمان رشدی و گشایش جبهه فرهنگی اسلام در برابر دنیای غرب، دعوت گورباچف و بلوک شرق به اسلام و تاکید مجدد برصلاحیت های آیت الله خامنه ای، سیاست های کلی نهال نوپای انقلاب را ترسیم فرمودند.
رهبر معظم انقلاب در شرایطی سکان هدایت انقلاب را به دست گرفتند که فضای پیش روی ایشان با دوران زعامت امام (ره) بسیار متفاوت بود. امام با مرجعیت علی الاطلاق و پشتوانه حوزه علمیه قم، مشهد و نجف و با پشتوانه پنج دهه کار علمی، فقهی، آموزشی وپرورشی و با تشکیلاتی قوی و منسجم از روحانیون و دانشگاهیان قدم در راه مبارزه گذاشت و در طول مبارزه علاوه بر سود جستن از پشتوانه (مرجعیت)، از تلاش ها و جانفشانی های مریدانی چون طالقانی ها، بهشتی ها، مطهری ها، خامنه ای ها، هاشمی رفسنجانی ها، مفتح ها، باهنرها، رجایی ها، سعیدی ها، غفاری ها، اندرزگوها، مدنی ها، اشرفی اصفهانی ها، دستغیب ها و ... بهره برد که این امتیاز در سال های نخستین رهبری آیت الله خامنه ای، به رغم تمامی شایستگی های ایشان، مهیا نبود وسال ها به درازا کشید تا بن مایه های عمیق علمی و قابلیت های شگرف فقهی ایشان به رخ مدعیان کشیده شود.
مدیریت بحران
حضرت آیت الله خامنه ای در حالی توسط خبرگان این ملت برای رهبری نظام اسلامی برگزیده شد، که کشور آبستن حوادث ومشکلات بسیار بود. رحلت امام یک شوک سهمگین به دولت وملت ایران وارد ساخته بود و دشمنان و بدخواهان نظام، چنگ و دندان ها سائیده و نشان می دادند. تأسیسات زیربنایی کشور همچون آب، برق، گاز، مخابرات، راهها، فرودگاهها، خطوط راه آهن، پالایشگاهها و صنایع مادر، در دوران جنگ تحمیلی خسارات فراوان دیده بودند، ذخایر ارزی کشور به پائین ترین میزان خود رسیده بود و تأمین نیازهای اساسی و اولیه مردم، تبدیل به یک دغدغه جدی شده بود.
تنظیم سیاست ها و اولویت های باز سازی کشور با عنوان (برنامه اول توسعه اقتصادی کشور) از چالش های نفس گیری بود که در اولین سال رهبری ایشان اتفاق افتاد. برنامه ای که به دلیل ماهیت ابزاری و سرمایه ای خود، موجبات بروز برخی ناعدالتی ها و تبعیض ها را فراهم می ساخت اما این امر دلیلی بر سکوت و یا شانه خالی کردن ایشان از زیر بار مسئولیت نبود و بارها ضمن هشدار نسبت به اتخاذ برخی سیاست های اقتصادی، در مواردی از سرعت گرفتن برنامه های موسوم به توسعه اقتصادی به دلیل فشاری که برگرده اقشار آسیب پذیر و محروم جامعه واردمی آمد، جلوگیری به عمل آوردند.
یکی از مهمترین ویژگی های مقام معظم رهبری به اعتراف دوست و دشمن، مدیریت عالی و خلاقانه ایشان در شرایط حساس و بحرانی است. اداره یک جامعه در شرایط عادی، شاید کار دشواری نباشد خصوصاً برای مدیران و رهبرانی که از تجربه لازم برای اداره جامعه برخوردار باشند، اما توانمندی یک مدیر و یک سکاندار کشتی در شرایطی ظاهر می شود که در لحظات بحرانی و در میان توفان حوادث، کیان نظام را به سلامت به ساحل مقصود برساند.
جنگ اول خلیج فارس و حمله صدام به کویت، یکی از این عقبه های سخت و سرنوشت ساز بود که با تدبیر وهوشمندی رهبر معظم انقلاب، از آن به سلامت عبور کردیم. در جریان تجاوز صدام به کویت و ورود نیروهای غربی به خلیج فارس و آغاز درگیری ها، گروههایی که خود را اهل تحلیل و صاحب فهم ودرک عمیق می دانستند، بامشاهده شلیک چند موشک اسکاد به اسرائیل، از صدام به عنوان خالدبن ولید دوران یاد کردند و خواستار گشایش جبهه ای نظامی به نفع صدام در منطقه شدند تا ناخواسته کشور را درگیر دامی از قبل پهن شده نمایند، اما با هوشیاری وتدبیر رهبری که جنگ صدام و آمریکا را (جنگ باطل با باطل) نامیدند، انقلاب از دام درگیری با دنیای غرب آن هم در جبهه حمایت از صدام(!) به سلامت عبور کرد تا هوشمندی و درایت ایشان به رخ مدعیان کشیده شود.
عبور از دوران فتنه
دوران به قدرت رسیدن طیفی از تجدیدنظرطلبان در دوره موسوم به (توسعه سیاسی) را باید جزو تلخ ترین و سخت ترین دوران حیات انقلاب اسلامی به شمار آورد. دورانی که شاهد بروز و ظهور فتنه هایی چون قتل های زنجیره ای، شبه کودتای 18 تیر، یکه تازی مطبوعات زنجیره ای و فضای به شدت ملتهب سیاسی کشور بودیم. قصه تلخ قتل های زنجیره ای با هدف فرمان آتش به سوی نظام طراحی شده بود و تبلیغات گسترده ای که هیچ تناسبی با وزن واقعی آن نداشت و انسان را به یاد ماشین تبلیغاتی گوبلز و هیاهوی دروغین و غلوآمیز تاریخ معاصر چون سوزاندن یهودیان در کوره های آدم سوزی و قتل عام ارامنه توسط دولت عثمانی می انداخت. واقعه ای که به جای ریشه یابی، توسط برخی گروههای فرصت طلب و وابسته، به ریشه سازی کشیده شده بود و محوری ترین شخصیت ها و بنیادی ترین نهادهای نظام را با آتشباری فریب و خدعه و نیرنگ به مسلخ کشانده بودند.
توطئه ای که با هدف دامن زدن به تنازعات داخلی و فراگیر نمودن آتش جنگ داخلی، ارکان نظام اسلامی را نشانه رفته بود که این تهدید بنیان افکن، با سرپنجه تدابیر رهبری، به فرصتی برای پالایش نظام از نیروهای نفوذی و موجب شکل گیری صف بندی جدیدی به نام نیروهای خودی و غیرخودی درجریان های سیاسی کشور گردید.
شکل گیری مطبوعات زنجیره ای که درجهت اجرای پروژه هایی چون نافرمانی مدنی، استحاله از درون، دیپلماسی مسیر 2، براندازی خاموش، پروژه خندق، تعادل ویرانگر، مقاومت مدنی، مشروعیت دوگانه، فشار از پائین و چانه زنی در بالا، عبور از خاتمی و... تدارک دیده شده بود، با شجاعت و میدان داری رهبری به تسخیر نیروهای نظام درآمدند تا یکی از مستحکم ترین و موثرترین پایگاههای دشمن که عبدالله بن ابی ها در آن موضع گرفته و فروپاشی نظام اسلامی را نشانه گرفته بودند، دچار اضمحلال و فروپاشی گردد.
برخورد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب با پروژه هایی چون فشار از پایین و چانه زنی در بالا و یا پروژه فروپاشی از درون، گواهی دیگر بر برخورد امام گونه ایشان بامخاطرات پیش روی انقلاب است. معظم له در پاسخ به مدعیان پروژه فشار با صراحت اعلام کردند:( اگر فشار بیاورید حادثه کربلا تکرار خواهد شد نه صلح امام حسن (ع)) و در پاسخ به سردمداران پروژه فشار و استحاله از درون فرمودند:(اصلاحات در ذات و هویت انقلاب است درحالی که برخی به دنبال نقش آفرینی همزمان یلتسینی و گورباچفی هستند. اینها اشتباه اول شان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونسیم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایران یک پارچه، شوروی متشکل از سرزمین های به هم سنجاق شده، نیست و اشتباه پنجم شان هم این است که نقش بی بدیل رهبری در ایران شوخی نیست.)
تدبیر امام گونه رهبر معظم انقلاب در برخورد با شبه کودتای 18 تیر 78، تلولو دیگری از هنر رهبری و هدایت ایشان است. حادثه ای که با طراحی نیروهای خارجی و صحنه گردانی اپوزیسیون داخلی و بازیگری گروهی از اراذل و اوباش و تعدادی دانشجونما که بازیچه سیاست بازان حرفه ای شده بودند، اتفاق افتاد اما با اقتدار و تدبیر رهبری، بساط آن برچیده شد تا آرامش و امنیت به جامعه اسلامی مان لبخند زند.
حادثه 11 سپتامبر و متعاقب آن حمله آمریکا به افغانستان و عراق هم از دیگر بحران هایی بود که نظام ما به سلامت از آن عبور کرد. پس از حادثه 11 سپتامبر و تشکیل ائتلافی موسوم به ائتلاف ضد تروریست و تعیین محورهای شرارت و شعار (هر که با مانیست برماست) که با هدف ایجاد رعب و وحشت در ملل مسلمان و تغییر مرزهای دنیای اسلام طراحی شده بود و در برهه ای که قدرت های بزرگی چون روسیه و چین نیز از ترس برخورد، راه مماشات و همراهی را با سواره نظامان صلیبی در پیش گرفته بودند، غرش رعد آسای رهبری در شکستن صفوف جبهه متحد غرب و نشان دادن ریشه تروریسم در زائده چرکینی به نام رژیم صهیونیستی و دولت استکباری آمریکا، بیداری و خیزش دنیای اسلام را در برابر این توطئه شوم به ارمغان آورده است. در آن روزها، چه بسیار افراد وجریان های سیاسی بودند که در مسیر امواج اغواگرانه رسانه های غربی، برای رفع اتهام از خود و پرهیز از درگیری با آمریکا، پیشنهاد مذاکره وهمراهی با لشکرکشی های آمریکا را می دادند و امروز پس از شکست ها و ناکامی های مستمر آمریکا در منطقه، سرافکنده از آن همه ترس و وحشت و تحلیل های ناروا، سر در گریبان فرو برده اند.
نمی از یم
صیانت از آرای مردم و حفاظت از حقوق و آزادی های مشروع آنان در برابر خود محوری ها و خودکامی های گروههای سیاسی و دفاع از اقلیت در برابر سلطه گری اکثریت، از دیگر هنرهای بی بدیل رهبری است که مانع تمرکز قدرت در یک شخص یا نهاد یا جریان خاص سیاسی شده است، حادثه ای که بنیان آن دربرهه هایی از تاریخ انقلاب توسط حزب کارگزاران و سپس حزب مشارکت پیچیده شد، اما با انگشت اشاره رهبری در هم پیچید. ارائه تعاریف جدیدی از دمکراسی، مردمسالاری، حقوق بشر، جامعه مدنی و ...، که در سایه هوشمندی رهبر معظم انقلاب به دست آمده است، هجمه نظری و ایدئولوژیک شیفتگان نظام لیبرال دمکراسی را به یک فرصت تازه برای نظام اسلامی تبدیل کرد تا از بطن آن مفاهیم بلندی چون مردمسالاری دینی، جامعه مدنی نبوی و اصولگرایی اصلاح طلبانه، در خدمت تحکیم مبانی انقلاب اسلامی خلق شود. مروری گذرا برفراز و نشیب ها و تهدید و توطئه های صورت گرفته در هجده سال گذشته، گواهی براین مدعاست که حجاب معاصرت باعث گردیده تا تنها (نمی از یم) ویژگی ها و ظرفیت های شگرف حضرت آیت الله خامنه ای را با پوست و گوشت خود احساس کرده باشیم.
تسلط و احاطه بی نظیر معظم له براموری همچون مسایل نظامی، تهدیدات دشمنان، تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی، نیازهای نسل جوان، مطالبات و نیازهای دانشگاهها، بایسته های حوزه های علمیه، شناخت دغدغه های نیروهای انقلاب و درک شایسته از بایسته های نظام اسلامی و... باعث گردیده تا حتی بدخواهان نظام نیز از این همه وسعت و جامعیت و احاطه ایشان بر امور، گاه ناخواسته لب به تمجید و تجلیل بگشایند.
هیچ فرد منصفی نمی تواند منکر این مهم شود که دستاوردهای نظام درعرصه هایی چون پیشرفت های هسته ای، موشکی، سلول های بنیادی، تولید داروها و واکسن های مهارکننده بیماری هایی چون ایدز و برخی سرطان ها، ترمیم ضایعات نخاعی، دستیابی به فناوری شبیه سازی، به راه افتادن نهضت تولید علم وجنبش نرم افزاری در حوزه و دانشگاه، دمیده شدن روحیه اعتماد به نفس درجوانان و جوان گرایی و... در گرو دغدغه ها و پیگیری های مستمر ایشان صورت گرفته است. معظم له در جمع دانشجویان کشور به صراحت فرمودند:(اگر بودجه بندی کشور در دست من بود، مهمترین چیزی که من به عنوان اولویت اول به آن نگاه می کردم، همین مسئله (پژوهش) بود. امروز دنیا به پژوهش به عنوان زیربنای پیشرفت وتعالی یک جامعه نگاه می کند.
فرهنگ سازی ها
از دیگر ابتکارات تاثیرگذار ایشان، نامگذاری سال ها به عناوینی همچون سال پیامبر اعظم (ص)، رفتار علوی، حماسه حسینی، سال امام خمینی، پاسخگویی مسئولان، انضباط اجتماعی، خدمتگزاری به مردم، عدالتخواهی، اتحاد ملی و انسجام اسلامی است، نامگذاری هایی که در واقع یک نوع فرهنگ سازی در جامعه اسلامی بوده است.
بازگشت اصولگرایان به صحنه قدرت که با تدابیر ویژه و فرهنگ سازی های مستمر ایشان در قالب گفتمان عدالتخواهی و اصلاحات یعنی مبارزه با فقر، فساد و تبعیض صورت پذیرفت، از دیگر تدابیر سرنوشت ساز ایشان است که پرداختن به آن مجال واسع تری را طلب می نماید.
آینده نگری و پیگیری های مستمر و مستدام ایشان باعث گردید مسئولان نظام، سندی به عنوان سند 20 ساله را تدوین نمایند که براساس آن، نظام اسلامی در سال 1404 هجری خورشیدی باید در زمینه علمی، فناوری و اقتصادی به قدرت اول آسیای جنوب غربی( خاورمیانه، آسیای میانه و قفقاز) تبدیل گردد.
از دیگر ابتکارات ایشان، احیای اصل 44 قانون اساسی است که کارشناسان از آن به عنوان یک انقلاب و جهش اقتصادی نام می برند. با اجرای اصل 44، از تصدی گری دولت در مناصب اقتصادی کاسته شده و بخش خصوصی و تعاونی ها، چرخه تولید و تجارت کشور را به حرکت در خواهند آورد.
تدابیر دیگر ایشان در طول هجده سال گذشته با مشکلات و معضلاتی همچون فتنه طالبان و القاعده در افغانستان، کاهش قیمت نفت به زیر 10 دلار، پرونده انفجار آمیا، تحریک قومیت ها و اقلیت های دینی، گشایش سفره بحران و ناامنی در کشور، تحریم های شدید اقتصادی، قطعنامه های شورای امنیت، دادگاه میکونوس، کنفرانس برلین، اصلاح قانون مطبوعات، تحصن نمایندگان مجلس ششم، جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با رژیم صهیونیستی، صدور حکم حکومتی در تایید صلاحیت مصطفی معین و... نشان می دهد، که انقلاب چه نگین ارزشمندی را بررکاب خود نشانده است.
تزریق امید به ارکان دولت و مردم در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط، از دیگر هنرهای ناب رهبری ایشان در طول 18 سال گذشته بوده است، به گونه ای که در بحرانی ترین شرایط فرموده اند:( من خود را غرق در عنایات و نعمات خداوند متعال می دانم. اگر هر مدیر و مسئولی صرفا کار خود را خوب انجام دهد، دیگر هیچ نگرانی ودلهره ای ندارم.) این مهم را باید بدانیم که اگر در دهه ا
- [سایر] چه رابطه ای در عرفان و سیاست امام خمینی ره وجود دارد؟
- [سایر] دین و سیاست با توجه به سیره امام خمینی ره چه ارتباطی دارند؟
- [سایر] امام خمینی ره در مورد دیپلماسی یا سیاست خارجی جمهوری اسلامی چه دیدگاهی دارند؟
- [سایر] آیا امام خمینی (ره) معتقد بودند که روحانیت نباید وارد سیاست شود؟
- [سایر] امام خمینی(ره) چه گروه هایی را از ورود به عرصه سیاست منع کرد؟
- [سایر] از نگاه امام خمینی ره بین اخلاق و سیاست چه ارتباطی وجود دارد؟
- [سایر] آیا با زنده نگهداشتن گفتمان انقلاب اسلامی راه امام خمینی (ره) تداوم می یابد؟
- [سایر] استادان امام خمینی (ره) چه کسانی بودند؟
- [سایر] استادان امام خمینی (ره) چه کسانی بودند؟
- [سایر] شیوه مدیریتی امام خمینی ره چه بود؟