عملکرد مقام معظم رهبری در بحران های مختلف چگونه ارزیابی می شود؟
پیرامون توانائی و عملکرد مقام معظم رهبری در بحران های گوناگون توضیح دهید (مقام معظم رهبری و مدیریت بحران ها ) انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت دینی و روحیه عدالت طلبی , استقلال , حمایت از مظلومان و استکبار ستیزی و نفی هر گونه سلطه طلبی و سلطه پذیری بر آمده از آن , همواره مورد کینه و دشمنی , معاندان و دشمنان داخلی و خارجی بوده است و آنان از همان آغاز شکل گیری انقلاب اسلامی تمام کوشش خویش را برای مقابله با انقلاب اسلامی به کار بستند و از هیچ تلاشی در این راه فرو گذار ننمودند نگاهی گذرا به فهرست اقدامات استکبار جهانی و ایادی داخلی آن در مقابله با انقلاب اسلامی به خوبی عمق کینه و دشمنی آنان با انقلاب اسلامی را آشکار می سازد براه اندازی جنگ تحمیلی , و مداخله آشکار در آن, حمایت از سازمان منافقین در انجام عملیات تروریستی و بر هم زدن امنیت کشور , براه انداختن اختلافات قومی و قبیله ای و حمایت از آن , اعمال تحریم ها و فشارهای بین المللی و تبلیغات گسترده رسانه ای بر علیه انقلاب اسلامی و... تنها بخشی از این فهرست ننگین است و هر چه انقلاب اسلامی به پیش رفته بر حجم این دشمنی ها و کینه توزی ها افزوده شده با پایان پذیرفتن جنگ تحمیلی و دفاع غیورانه و رشادت های به یاد ماندنی جوانان این مرز و بوم و پس از رحلت امام ره از یک سو دشمنی های استکبار جهانی شدت بیشتری به خود گرفته و در قالب و شکل های دیگری نمایان گشت تا به گونه ای سد راه حرکت نظام جمهوری اسلامی شوند و از سوی دیگر در عرصه داخلی نیز برخی از گروهها و احزاب سیاسی با مواضع و عملکرد خود کشور را با بحران ها و مشکلاتی روبرو ساختند که اگر هوشیاری و تدبیر مقام معظم رهبری در مواجه با این بحران ها و مدیریت صحیح آنها نبود , مشخص نبود که کشور ما با چه سرنوشتی روبرو می شد. در حقیقت مقام معظم رهبری بسان ناخدایی توانمند , سکان کشتی انقلاب اسلامی را در میان امواج , توفانها و بحران های شدید سیاسی به سلامت به ساحل نجات رهنمون ساخته است. به منظور روشن شدن نقش رهبری نظام در مدیریت بحران ها و تدبیر های هوشمندانه ایشان در بیش از دو دهه رهبری حکیمانه , به چند نمونه از بحران های داخلی و خارجی و تدبیرهای ایشان در مهار آن ها اشاره می کنیم که به خوبی گویای نقش و جایگاه رهبری نظام و بیانگر توانمندی و کارایی آن در برطرف نمودن بحران ها است . ( بحران دادگاه میکونوس) در ماجرای دادگاه میکونوس[1] که به دنبال ترور صادق شرفکندی دبیر کل حزب دموکرات کردستان و سه تن از همفکران وی در 26 شهریور ماه 1371 در رستوران میکونوس شهر برلین آلمان صورت گرفت و با نقش آفرینی بنی صدر خائن همراه شد , دادگاه میکونوس پس از پنج سال در حکمی موهن که بر مبنای شهادت گروهک منافقین شکل گرفت , حکم باز داشت وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را صادر نمود و در آن از برخی مقامات جمهوری اسلامی به عنوان طراحان این ترور نام برده شد که همزمان با اعلام این حکم موهن , رسانه های غربی به ویژه رسانه های آمریکا و رژیم صهیونیستی تبلیغات گسترده ای را بر علیه نظام جمهوری اسلامی به راه انداختند و تلاش نمودند که جمهوری اسلامی را به عنوان ناقض حقوق بین المللی معرفی نمایند , متعاقب صدور این حکم , مقامات رسمی کشور و وزارت امور خارجه ضمن محکوم نمودن این حکم , مراتب اعتراض شدید اللحن خود را به مقامات آلمانی اعلام نمودند که به دنبال آن روابط ایران و آلمان تیره شد و سفیر این کشور و سفرای کشورهای اروپایی در اقدامی هماهنگ یکی پس از دیگری کشور را ترک کردند و روابط کشورمان با کشورهای اتحادیه اروپا نیز تیره گردید . در چنین شرایطی مقام معظم رهبری با اشاره به عدم نیاز جمهوری اسلامی به رابطه با کشورهای اروپایی , درباره سفیرانی که به خاطر دادگاه میکونوس، کشور ایران را ترک کرده بودند، با قاطعیت فرمودند: لازم نیست سفرایی که رفته‌اند به ایران برگردند، سفیر آلمان حق ندارد بیاید تا زمانی که ما بگوییم. و اگر بنا باشد سفرای کشورهای اروپایی مجدداً به تهران بازگردند _ البته ایران در این راه پیش قدم و درخواست کننده نخواهد بود _ سفیر آلمان باید آخرین آنها باشد . پس از مدتی کشورهای اروپایی که از چنین اقدامی طرفی نبستند مجبور شدند سفرای خود را راهی ایران نمایند و همانگونه که مقام معظم رهبری تأکید فرمودند سفیر آلمان آخرین سفیری بود که به صورت تحقیر آمیز وارد ایران شد .[2] قاطعیت و تدبیر مقام معظم رهبری در این ماجرا که با هدف تحت فشار گذاردن ایران و تحقیر جمهوری اسلامی و مقامات بلند پایه کشور شکل گرفت , موجب شد تا عزت و اقتدار جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی برای همگان آشکار گردد و کشورهای اروپایی تحت فشار و تحقیر قرار بگیرند . ( بحران قتل های زنجیره ای) یکی از بحران هایی شدیدی که نظام را با مشکلات بزرگی روبرو ساخت , جریان قتل های زنجیره ای در سال 1377 بود . در این قتل‌ها چند نویسنده گمنام و یکی از فعالان سیاسی روزهای اول انقلاب که البته در سال‌های اخیر کمتر نامی از او به میان آمد (فروهر) و همسرش به قتل رسیدند. بعد از قتل این افراد ، بدنبال تحقیقات انجام شده , وزارت اطلاعات در بیانیه‌ای اعلام کرد تعدادی از افراد خودسر این وزارتخانه مسئول وقوع این قتل‌ها بوده‌اند. این اتفاق که با پوشش رسانه‌ای و تبلیغاتی رسانه های خارجی و همزمان برخی رسانه های داخلی همراه بود، التهابات زیادی را در جامعه و به‌خصوص محافل سیاسی و مطبوعاتی به‌وجود آورد. و به دنبال آن , موج شدید جنگ روانی و جنجال بزرگی برعلیه نظام به راه افتاد که مشکلات زیادی را برای کشور به وجود آورد و می رفت تا اساس نظام و پایه های اعتماد مردمی آنرا متزلزل سازد که مقام معظم رهبری با هوشیاری و بینش عمیق خویش , ضمن تأکید بر ضرورت تلاش وزارت اطلاعات برای روشن کردن دست‌های پشت پرده این ماجرا، نکاتی را در این‌باره مطرح کردند که تأثیر زیادی در تنویر اذهان و نقشه های پشت پرده این ماجرا و خنثی شدن توطئه برعلیه نظام داشت, ایشان در تحلیل این ماجرا فرمودند: ( این قتل‌ها به‌ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزو وزارت اطلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض کنید که متعصب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطلاعات که اهل تحلیلند، امکان ندارد دست به چنین قتل‌هایی بزنند. این افرادی که کشته شدند، بعضی‌ها را ما از نزدیک می‌شناختیم. این‌ها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرف‌ها باشد، سراغ این‌ها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمن‌کشی است، دشمنان خودش را می‌کشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اولِ انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنه‌های سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بی‌خطر و بی‌ضرر... ایشان معروفیتی در میان مردم نداشت؛ نفوذی نداشت؛ دشمن بی‌خطری بود؛ انصافاً آدم نانجیبی هم نبود. البته ما دشمنانی هم داریم که انصافا نجیب نیستند؛ اما مرحوم فروهر و مخصوصا عیالش نه؛ آدم‌ها نانجیبی نبودند. حالا شما فکر کنید، کسی که مثل فروهر را می‌کشد، آیا می‌تواند دوست نظام باشد؟! می‌تواند برای نظام کار کند؟! چنین چیزی معقول است؟! من این را باور نمی‌کنم. آشنایی من با مسایل سیاسی این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب - آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئه‌های گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بوده‌ایم - اجازه نمی‌دهد که من باور کنم این کار عناصری است که با نظام مسئله‌ای ندارند و نمی‌خواهند علیه نظام کار کنند. بعضی از این دو، سه نفر نویسنده‌ای هم که متأسفانه در این حادثه کشته شدند، اسمشان را بنده هم نشنیده بودم. الان بنده غالباً مجلات و کتاب‌ها و تازه‌های فرهنگ را می‌بینم. من آدمی نیستم که یک نویسنده و روشنفکر معروفی در کشور باشد و او را نشناسم. البته شاید مثلاً در بعضی از محافل فرهنگی یا غیرفرهنگی خارجی، این‌ها را می‌شناختند؛ اما در داخل آن‌قدر معروف نبودند که بنده اسم این‌ها به گوشم خورده باشد. بعضی‌هایشان را هم که اسم‌هایشان را شنیده بودم، جزو روشنفکران درجه یک این کشور نبودند. افرادی که مردم این‌ها را نمی‌شناسند، مردم از کتاب‌ها و نوشته‌ها و آثار فکری‌شان هیچ خبری ندارند و کسی از این‌ها حرفی نمی‌شنود، برد تبلیغی ندارند. آن دستی که به فکر می‌افتد بیاید این‌ها را تصفیه کند و به قتل برساند - یا در داخل خانه‌هایشان، یا در میان راه، یا در خیابان، یا در بیابان - مگر می‌تواند بیگانه نباشد و تابع یک نمایشنامه از پیش طراحی شده‌ای نباشد؟! )[3] ایشان همچنین در خصوص برخوردهای نادرست بعضی از رسانه ها در قبال این ماجرا و نقش آفرینی آنها در راستای اهداف دشمنان خاطر نشان فرمودند:( آن چه موجب تعجب و حیرت است مواضع بعضی مطبوعاتی های خودی و رسانه های داخلی است که درست مانند دشمن عمل می کنند.)[4] این بحران که می رفت نظام را با چالش جدی روبرو سازد با سرپنجه تدبیر و موضع گیری به موقع مقام معظم رهبری و تبیین زوایای قضیه , فروکش نمود و دشمنان و بدخواهان نظام نتوانستند از این ماجرا طرفی ببندند. ( بحران کوی دانشگاه ) هنوز التهاب ناشی از قتل های زنجیره ای در جامعه به طور کامل فرو کش ننموده بود که بحران کوی دانشگاه کشور را با چالش بزرگ تری روبرو ساخت , حادثه‌ای که با طراحی نیروهای خارجی و صحنه گردانی اپوزیسیون داخلی و بازیگری گروهی از اراذل و اوباش انجام گرفت . ماجرا از آنجا آغاز گردید که در تیرماه 1378، کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم ، طرحی را با عنوان (اصلاحیه قانون مطبوعات ) در چهار بند به تصویب رساند که مواد آن عبارت بودند از: الف ) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه ، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و... ب ) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه ج ) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادی بیان و قلم و برای پیشگیری از اعمال قدرت مسئولان بر مطبوعات ، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتی یا غیردولتی از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتی منفصل و یا تعزیز خواهند شد.) د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران . همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس ، جناح های موسوم به جبهه دوم خرداد و روزنامه های وابسته به آنها از جمله نشاط , سلام , صبح امروز , خرداد و روزنامه های زنجیره ای به تبلیغات منفی و جنجال پیرامون این طرح پرداختند به عنوان نمونه روزنامه نشاط در تاریخ 13 تیر با انتشار بیانیه شورای شهر تهران و سردبیر 10 نشریه دوم خردادی نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد. روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس ، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت : (سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است .) که به دنبال آن روزنامه سلام به دلیل نشر اکاذیب توقیف شد روزنامه های وابسته به جریان دوم خرداد با اعلام حکم توقیف روزنامه سلام به هشدار و تهدید با تیترهای جنجالی روی آوردند . روز پنجشنبه 17 تیر، 10 روزنامه زنجیره ای با تیترهایی چون (محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد)، (زمان حامل حوادث خشونت بار است )، (نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد)، (دانشجویان ساکت نخواهند نشست )، (ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است )، (مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی ) و (پایان سیاست ورزی )، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند و همزمان رسانه های غربی تبلیغات گسترده ای را برعلیه نظام اسلامی به راه انداختند . که با تجمع برخی از دانشجویان درکوی دانشگاه که با تحریک دو فرد غیر دانشجو به نام منوچهر محمدی و اکبر محمدی که پس از دستگیری ، درباره چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراض آمیز اعترافات قابل تأملی داشته اند, صورت گرفت و دامنه آن به خارج از دانشگاه کشیده شد و به دنبال شعارهای ساختار شکن برخی افراد و درگیری با نیروی انتظامی و وارد شدن آنان به کوی , حوادث ناگواری پیش آمد که بسیاری از آنها با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود و امنیت و آرامش شهرتوسط برخی از افراد آشوب طلب به هم خود که همزمان با حمایت بی دریغ اپوزیسون و گروههای معاند و مخالف نظام همراه شده و رسانه های خارجی و داخلی وابسته به آنها سعی در ملتهب نمودن فضا و ادامه تشنجات داشتند[5] که با هوشیاری و تدبیر به هنگام مقام معظم رهبری , حادثه ای که می رفت نتایج زیانباری برای نظام به دنبال داشته باشد و دشمنان را در رسیدن به رؤیاهای خود امیدوار نموده بود به صحنه کم نظیر حمایت و دلدادگی مردم به نظام تبدیل گردید. ایشان در سخنانی که در جمع دانشجویان ایراد فرمودند , ضمن اظهار ناراحتی از بروز چنین حادثه ای و لزوم برخورد با عاملان آن , حساب دانشجویان را افراد آشوب طلب جدا نموده و به تبیین دستهای پشت پرده برای ضربه زدن به نظام پرداختند و هوشیاری جوانان دانشجو و غیر دانشجو را در برابر توطئه های دشمنان , خواستار شدند و همه را به خویشتن داری و ندادن بهانه به دست دشمنان فراخواندند وفرمودند : (این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه‌دار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولی در جمهوری اسلامی بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعی به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست. جوانان این کشور - چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان - فرزندان من هستند و هرگونه چیزی که برای این مجموعه‌ها مایه اضطراب و ناراحتی و اشتباه در فهم باشد، برای من بسیار سخت و سنگین است. هرکسی بوده، فرق نمی‌کند؛ چه در لباس نیروی انتظامی، چه در غیر آن. مسلماً با کسانی‌که در نظام جمهوری اسلامی تخلّف می‌کنند، باید برخورد شود؛ اما با کسی که تخلّفی نکرده است؛ کسی‌که در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویی، کار بسیار خطا و ناروایی است اگر برخورد شود. این که صد نفر یا دویست نفر از کوی دانشگاه خارج شدند و حرفهایی زدند و شعارهایی دادند، بهانه و مجوّزی نمی‌شود برای این‌که کسانی، در هر لباس و با هر نامی، وارد آن محیط شوند و کارهای ناروایی انجام دهند؛ بخصوص وقتی که نام مقدّس نیروی انتظامی در میان می‌آید، عملی که موجب شود نیروی انتظامی بدنام گردد، قضیه را سخت‌تر می‌کند...برای من، حادثه خیلی تلخی بود. البته من تأکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئیس جمهور محترم و مسؤولان، هیأت تحقیقی را تعیین کنند؛ من هم ممکن است خودم کسی را در این هیأت بگذارم. اگر یک عدّه نفوذی خواستند از فرصتی استفاده کنند و از آب گل‌آلودی ماهی بگیرند - وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایی درست کردند و حرفهایی زدند - خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرفِ خودمان را می‌شناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به این کشور است. دشمن است که می‌خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهی کند؛ خود دانشجویان بایستی هوشیارانه متوجّه باشند. من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همه میدانها حضور و آمادگی داشته باشد؛ منتها با انضباط. این‌گونه حرکاتی که ملاحظه شد کسانی به دانشگاه حمله کنند، ناشی از بی‌انضباطی است؛ با هر نامی انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته‌ام در اجتماعات کسانی که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال می‌کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمی‌کنند؟! حتّی اگر یک حرفی که خون شما را به جوش می‌آورد به زبان آورند - مثلاً فرض کنید اهانت به رهبری کردند - باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را برای آن روزی که کشور به آن نیازمند است، برای آن روزی که نیروی جوان و مؤمن و حزب‌الّلهی باید در مقابله با دشمن بایستد، حفظ کنید، والاّ حالا فرض کنیم یک جوان، یا یک دانشجوی فریب‌خورده‌ای هم حرفی زد و کاری کرد؛ چه اشکالی دارد؟ من از او صرف‌نظر می‌کنم. و اما یک مطلب به دشمن می‌گویم؛ هر که هست و هرجا هست. دشمنان اصلی ما در سازمانهای جاسوسی، طرّاحان این قضایا هستند. این پولی که مجلس امریکا تصویب کرد که باید برای مبارزه با نظام ایران صرف شود، این پول و چندین برابر این پولها کجا مصرف شد؟! معلوم است؛ برای همین‌طور طرّاحیهایی مصرف می‌شود؛ شکّی نیست. این دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت، یک خواب پریشان و غیرقابل تعبیر است. این عناصر داخلیِ حقیر، این عناصر سیاسیِ مطرود و منفور، که ملت اینها را مثل دندان فاسدی بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد، هجده، نوزده سال است که کمین گرفته‌اند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند. اینها هم بدانند که اشتباه کردند؛ در همین قضیه هم اشتباه کردند، خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص کردند. درست است که به دستگاه اطّلاعاتی ما آن ضربه ناجوانمردانه را وارد کردند؛ به دستگاه انتظامی ما هم در این‌جا این ضربه را وارد کردند، اما عناصر خدمتگزار و سربازان مخلص و بدون نام و نشان جمهوری اسلامی، اطّلاعات را کسب می‌کنند و می‌فهمند که چه کسی در کجاست و چه‌کار می‌کند. نمی‌توانند این ملت را با این روشها از صحنه مبارزه در راه استقلالشان، در راه اسلام عزیزشان و در راه مبارزه با دشمنانشان عقب برانند.)[6] ایشان همچنین خطاب به نخبگان سیاسی , مشغول شدن به درگیری های سیاسی و جناحی و رعایت نکردن حد و مرز در رقابت ها را زمینه ساز چنین حوادثی دانستند و فرمودند:(یک نکته هم به این خطّ و خطوط سیاسی عرض کنیم. آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستید، حالا برسید به این حرفی که ما می‌گوییم شما خودیها وقتی سر قضایای بیهوده این‌طور با هم درگیر می‌شوید، دشمن سوء استفاده می‌کند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند؛ اما برای کار سیاسی و درگیری سیاسی، حدّی قائل شوید و خطّ قرمزی بگذارید. بی‌حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید که آن‌قدر مشغول شوید که به دشمن اجازه دهید این‌طور بیاید و داخلِ این میدانها بشود. سرِ این قضیه قانون مطبوعات و سرِ قضایای گوناگون دیگر، چه جنجال و چه دعوایی به راه افتاد! همه‌اش مسائل خطّ و خطوط! برای چه؟ برای این که قانونی در مجلس تصویب می‌شود! من به یک جریان سیاسی خاص اشاره نمی‌کنم؛ خطاب من به همه است. برای من، آن خطّ و این خط و هر خطّ سیاسی و سلیقه سیاسی دیگر، تفاوت نمی‌کند. برای من، مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است.)[7] ایشان همچنین در پیامی که در پیرامون حوادث به وجود آمده خطاب به ملت ایران صادر نمودند , با تحلیل عمیق عوامل اصلی ایجاد این حادثه , قاطعیت و صلابت نظام اسلامی و پشتوانه مردمی نظام را عامل شکست چنین نقشه هایی دانسته و فرمودند: (ملت رشید و غیور ایران ، مردم عزیز تهران . در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران ، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند.گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی ، آنان را بشدت منکوب خواهد کرد....)[8] سخنان الهام بخش سکان دار انقلاب اسلامی چنان روح حماسه و شجاعت را در میان ملت با صلابت و ولایتمدار ایران دمید که با راهپیمایی 23 تیر همچون موجی خروشان در صحنه دفاع از نظام و ارزش ها و اصول آن حاضر شده و نقشه های دشمنان و بد خواهان نظام را نقش بر آب نموده و این حادثه را به حماسه ای ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل نمودند. (بحران در انتخابات دوره ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی ) اغتشاشات مربوط به غائله کوی دانشگاه با حضور گسترده مردم پایان یافت، اما بازهم تعدادی از گروه‌های سیاسی در رقابت، خطوط قرمز و منافع ملی را نادیده گرفتند. اوج این مسایل را باید در انتخابات مجلس ششم و هفتم مشاهده کرد. در انتخابات مجلس ششم بحران پدید آمده مربوط به تقلب صورت گرفته در بعضی حوزه‌های رأی‌گیری بود که پس از بازشماری آرای تهران اختلافات فاحشی در تعداد آرا پدید آمد و شورای نگهبان حاضر به تأیید انتخابات نشد. جناح حاکم که خود را پیروز انتخابات می‌دانست و البته مناصب کلیدی در ستاد انتخابات کشور را هم در دست داشت، بر مواضع خود تأکید می‌کرد و حملات شدیدی را بر علیه نهادهای نظارتی تدارک دید و از تمکین نظر آن‌ها امتناع کرد. در این شرایط، شورای نگهبان در نامه‌ای به رهبر انقلاب ما وقع حوادث انتخابات و تغییر نتایج بر اثر بازشماری تعدادی از صندوق‌ها را بازگو کرد و با توجه به‌مدت‌زمان زیادی که بازشماری آرا می‌گرفت، از ایشان راهنمایی خواست. رهبر انقلاب ضمن تشکر از شورای نگهبان برای انجام وظیفه قانونیش در پاسخ تأکید فرمودند: (1. صندوق‌هایی که مخدوش بودن آن از نظر شورای نگهبان به اثبات رسیده است و با معیارهای آن شورا قابل‌تأیید نیست، باید ابطال گردد. 2. به‌نظر می‌رسد که بازشماری بقیه صندوق‌ها که طبق آن‌چه در نامه خود مرقوم داشته‌اید، جز در مدتی طولانی ناممکن و برخلاف مصلحت است، وظیفه‌ای شرعی و قانونی را متوجه آن شورا نمی‌سازد، زیرا وجود تخلف در آن‌ها محرز نیست. 3. وضعیت منتخبان تهران با توجه به کلیه صندوق‌ها به‌جز آن‌چه در بند یک آمده است، ملاحظه و نتایج آن به‌عنوان نتایج قطعی انتخابات تهران اعلام شود. 4. دستگاه قضایی و بازرسی موظفند عاملان تخلف در صندوق‌های مخدوش را شناسایی و تحت تعقیب قانونی قرار دهند. )[9] این ماجرا با دستور مقام معظم رهبری خاتمه پیدا کرد و برخی از مسئولان وزارت کشور که در این مورد مقصر شناخته شدند مورد محاکمه قرار گرفتند .[10] در انتخابات مجلس هفتم باز هم بحرانی دیگر از سوی تعدادی از گروه‌های سیاسی برای نظام پدید آمد. در آستانه انتخابات مجلس هفتم تعدادی از نمایندگان مجلس که از طیف تجزیه ‌طلب دوم خرداد بودند، در اعتراض به رد صلاحیت تعدادی از نمایندگان مجلس ششم در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، در مجلس دست به تحصن زدند و خواستار عدم برگزاری انتخابات و یا حداقل تعویق آن که قرار بود بر‌اساس برنامه اعلام شده در روز اول اسفند ماه برگزار شود، شدند. علاوه‌بر ‌این نمایندگان تعدادی از استانداران و معاونین وزرا نیز در نامه‌ای از مناصب خود استعفا دادند. رهبر انقلاب در دیدار با وزیر کشور و استانداران که برای گله از شورای نگهبان به حضور ایشان رسیده بودند، بر رعایت قانون تأکید کردند: (اگر (مسایل) به‌جای حساسی برسد و محتاج تصمیم‌گیری باشد، و اگر نوبت از مراحل قانونی بگذرد و به رهبری برسد، شکی نیست که بنده وارد می‌شوم و به آن‌چه تشخیص می‌دهم وظیفه است، عمل خواهم کرد؛ کما این‌که تا الان هم چنین چیزی اتفاق افتاده است؛ در مورد انتخابات هم اتفاق افتاده و بازهم همین‌طور خواهد بود؛ اما این معنایش این نیست که اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و دیگری رد کرد، یا شما رد کردید و دیگری او را قبول داشت، لازم باشد رهبری وسط بیاید و بین شما و آن‌ها داوری کند؛ نه، مجرای قانونی و روش قانونی وجود دارد. یا مثلا اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و او صالح نبود و از زیر دست شما رد شد، ممکن است بنده او را بشناسم و به این کار راضی هم نباشم؛ اما من هیچ وظیفه‌ای ندارم بیایم جلوی این آدم را بگیرم؛ مجرای قانونی‌اش را طی می‌کند.)[11] دو روز بعد ایشان در دیدار اعضای شورای نگهبان فرمودند: ( درباره اختلاف نظرهایی که بین شوراهای نظارت و شورای مرکزی نظارت و وزارت کشور وجود دارد - همیشه این اختلاف نظرها وجود داشته - بنده توصیه‌ام به طرفین همیشه این بوده و هست که ملاک را قانون قرار دهند؛ چون آن چیزی که می‌تواند خطّ شاخص باشد و از هرج و مرج ناشی از اختلاف‌نظر مانع شود، قانون است. خطّ قانون را ملاک قرار دهند و بر طبق قانون کار کنند...آقایان احراز را حتمی بگیرید؛ اما دایره محرز را خیلی تنگ نگیرید؛... فرض کنید جوانی است که در محیطی هیجانی قرار گرفته و چند نفر مطلبی گفته‌اند و او هم حرفی زده، یا در جلسه‌ای که دو، سه یا پنج نفر از دوستان راجع به کشور و اسلام صحبت می‌کنند، جمله‌ای گفته که این جمله ممکن است در صحبتی دوستانه قابل‌قبول باشد - هرچند که انتقادآمیز بوده؛ یا انتقاد از رهبری یا از برخی از مبانی نظام - اما نمی‌توان این جمله و حرف را که به گوش ما رسیده، حاکی بدانیم از این‌که این شخص از صلاحیت ساقط شده است. این مطلب را برای توضیح معنای تنگ نگرفتن دایره محرز گفتم. شرایطی هست که باید احراز شود؛ منتها اندازه وجود این شرایط در اشخاص مختلف، ممکن است مختلف باشد؛ همچنان که آن مسایلی که حاکی از وجود یا فقدان این شرایط هست، آن‌ها هم در شرایط و اوضاع و احوال مختلف تفاوت پیدا می‌کند. )[12]بعد از این سخنان رهبر انقلاب، شورای نگهبان صلاحیت‌ها را مجدداً مورد بررسی قرار داد و صلاحیت هزار و 160 نفر دیگر را تأیید کرد. این تأیید صلاحیت باعث شد تا تعداد کاندیداها به 5 هزار و 450 نفر برسد به‌عبارت بهتر، برای هر کرسی نوزده داوطلب وجود داشت؛ ولی باز هم استحاله‌طلبان راضی نشده بودند و دم از تعویق انتخابات می‌زدند. با ادامه یافتن زمزمه‌ها برای سرد کردن تنور انتخابات و تعویق آن، مقام معظم رهبری در سخنانی بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر و برخورد قاطع با اخلال‌گران در برگزاری انتخابات تأکید کردند.( انتخابات باید در موعد خود - روز اول اسفند - بدون حتی یک روز تأخیر انجام گیرد. من متأسفم از این‌که بعضی افراد از روی غفلت، همان حرف‌هایی را تکرار می‌کنند که دشمنان این ملت می‌زنند. آن‌ها با تبلیغات و روش‌های سیاسی و حیله‌های خود برخی از مسئولان اجرایی را به کنار رفتن و اجرا نکردن مسئولیت قانونی تشویق می‌کنند. مگر اجرا و برگزاری انتخابات، حق کسی از مسئولان است که بگوید من این حق را می‌خواهم یا نمی‌خواهم؟ وظیفه است؛ وظیفه قانونی دستگاه‌های مشخص دولتی است؛ باید این وظیفه را انجام دهند؛ این حق مردم است. مگر کسی در داخل کشور می‌تواند بگوید چون من این پدیده را نمی‌پسندم، یا فلان روش را نمی‌پسندم، آن‌چه را که قانون به‌عنوان وظیفه بر عهده من قرار داده است انجام نمی‌دهم؟ مگر می‌شود چنین کاری کرد؟! شانه خالی کردن از مسئولیت، به صورت کناره‌گیری و استعفا و غیر این‌ها، برای این مسئولان، هم خلاف قانون است، هم حرام شرعی است. مگر می‌شود با این حق بزرگ مردم بازی کرد؟! اکثر مسؤولان ما، اکثر نمایندگان مجلس ما، اکثر مسؤولان اجرایی ما، مردمان متدین، علاقه‌مند به انقلاب و آماده‌ی برای خدمت به مردمند. این‌طور خیال نشود که مجلس چنین است یا چنان است؛ نه، مجلس رکن نظام است. البته در داخل مجلس - مثل همه جای دیگر - ممکن است عناصری نفوذ و رخنه کرده باشند؛ حقایق را وارونه کنند؛ فضا را بر کسانی سخت و سنگین کنند؛ آنها را وادار به کار ناشایسته و نامناسبی کنند. اغلب نمایندگان برای خدمت به مردم آماده‌اند؛ وظیفه‌ی آنهاست؛ باید هم این کار را بکنند؛ باید هم خدمت کنند. فلسفه‌ی وجود بنده و امثال بنده و دیگر مسؤولان، خدمت است. )[13] اما علی‌رغم خواست رهبری، بازهم تعدادی از گروه‌های دوم خردادی همراه با اپوزیسیون خارج‌نشین این انتخابات را تحریم کردند، ولی نتیجه این انتخابات برای آنان، قدم گذاشتن در مسیر حذف از فضای سیاسی ایران بود. ( بحران جریان های سکولار و اصلاحات) یکی از بحران های کشور نفوذ جریان های سکولار در پوشش عنوان اصلاحات در کشور بود که به دنبال حاکمیت جریان اصلاحات , فضا و زمینه را برای طرح افکار خود در جامعه مناسب دیدند . دوران به قدرت رسیدن طیفی از تجدیدنظرطلبان در دوره موسوم به اصلاحات و توسعه سیاسی را باید جزو تلخ‌ترین و سخت‌ترین دوران حیات انقلاب اسلامی به شمار آورد. دورانی که شاهد بروز و ظهور فتنه‌هایی چون قتل‌های زنجیره‌ای، شبه کودتای 18 تیر، یکه تازی مطبوعات زنجیره‌ای و فضای به شدت ملتهب سیاسی کشور بودیم. مقام معظم رهبری در برابر چنین جریان خطرناکی که بنیان ها و اصول نظام را نشانه رفته بود با چند تدبیر حکیمانه آنان را خلع سلاح نموده و ابتکار عمل را از آنان گرفتند . که از جمله می توان به این موارد اشاره نمود 1- تبیین ضرورت اصلاحات در کشور ؛ ایشان اصلاحات را امری ضروری ولازم در کشور برشمردند وفرمودند:( بنده معتقدم که اصلاحات , یک حقیقت ضروری و لازم است و باید در کشور ا انجام گیرد . اصلاحات در کشور ما از سر اضطرار نیست ... اصلاحات جزو ذات هویت انقلابی و دینی نظام ماست. اگر اصلاح به صورت نو به نو انجام نگیرد نظام فاسد خواهد شد و به بیراهه خواهد رفت . اصلاحات یک فریضه است... اصل اصلاحات یک کار لازم است و باید انجام بگیرد وقتی اصلاحات انجام نشود برخی از نتایجی که ما امروز با آنها دست بگریبانیم پیش می‌آید، توزیع ثروت ناعادلانه می‌شود، نوکیسه‌گان بی‌رحم بر نظام اقتصادی جامعه مسلط می‌شوند , فقر گسترش پیدا می‌کند , زندگی سخت می‌شود , از منابع کشور به درستی استفاده نمی شود... وقتی که اصلاحات باشد , این آفت ها و این آسیب ها و ده ها مورد از قبیل آنها پیش نمی آید)[14] 2- ترسیم مرز میان اصلاحات حقیقی و اصلاحات غیر حقیقی؛ ایشان پس از تبیین ضرورت اصلاحات در کشور به ترسیم مرز میان اصلاحات حقیقی و اسلامی و اصلاحات غیر حقیقی و به تعبیر ایشان اصلاحات آمریکایی پرداختند تا از انحراف این حرکت و نفوذ افکار بیگانه در آن جلوگیری نمایند. ایشان در این باره فرمودند :(اصلاحات یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است که همه مسؤولان کشور، همه مردم مؤمن و همه صاحب نظران با آن موافقند و یا اصلاحات , اصلاحات آمریکایی است که همه مسؤولان کشور, همه مردم مؤمن و همه آحاد هوشیار ملّت با آن مخالفند)[15] ( اصلاحات یعنی این که نقاط مثبت و منفی را فهرست کنیم و نقاط منفی را به نقاط مثبت تبدیل کنیم . این همان چیزی است که انقلاب , قدم بلند آغازین آن را برداشت و موفق شد و عوامل با اخلاص انقلاب در طول این بیست و پنج یال در دستگاه های مختلف همه تلاش خودشان را برای این کار کرده اند و موفقیت های بزرگی هم داشته اند . این اصلاحات انقلابی است , اصلاحات اسلامی است . البته دشمنان این نظام و انقلاب , تغییر ساختار اصل نظام را هدف گرفته اند و اصلاحات از نظر آنها , یعنی تغییر نظام و تبدیل نظام جمهوری اسلامی به یک نظام وابسته و سر سپرده دشمن های مستکبر)[16] 3- تبیین محورهای اصلاحات حقیقی؛ ایشان با تبیین محورهای اساسی اصلاحات , تلاش نمودند تا مسیر صحیح اصلاحات را ترسیم نموده و آن را از بیراهه رفتن باز دارند . رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند:( اگر مسئولان کشور به پشتیبانی این مردم و به کمک این افکار عمومی بسیار مستعد و علاقه مند , یک مبارزه خستگی ناپذیر را با عوامل انحطاط و عقب ماندگی شروع کنند , هم موفق خواهند شد , هم مردم را به هدف های خودشان خواهند رساند , هم خدا را از خود راضی خواهند کرد و اصلاحات به معنای واقعی – به همان معنایی که دشمنان آن را دوست ندارند , به آن معنایی که رسانه های بیگانه , از آن متنفرو بیزارند , اما دل های مؤمنان و مسئول به آن علاقه مند است , اتفاق خواهد افتاد . آماج این مبارزه , سه چیز است ؛ فقر , فساد و تبعیض , اگر با فقر و فساد و تبعیض در کشور , مبارزه شود , اصلاحات به معنای حقیقی اصلاحات انقلابی و اسلامی تحقق پیدا خواهد کرد. مشکلات ما از این سه پایه شوم و از این سه عنصر مخرّب است . )[17] 4- تشریح اهداف پشت پرده دشمن از اصلاحات؛ مقام معظم رهبری با تشریح اهداف دشمنان از شعار اصلاحات و حمایت از آن به تشریح دست‌های پنهان و آشکاری پرداختند که در مرحله مشابه سازی اوضاع ایران با شوروی سابق براساس طرح آمریکا و دقیقاً با انگیزه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی وارد عمل شدند . ایشان در این باره فرمودند:( یک طرح همه جانبه آمریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طراحی شد و جوانب آن از همه جهت سنجیده شد , این طرح , طرح بازسازی شده ای است از آنچه که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد , به نظر خودشان می خواهند همان طرح را در ایران پیاده کنند ... اما واقعیت با آنچه که آنها طراحی کردند به قدر زمین تا آسمان متفاوت است , اشتباه بزرگی را مرتکب شدند اینها در چند مورد اشتباه کردند ؛ اشتباه اولشان این است که آقای خاتمی گورباچف نیست . اشتباه دومشان این است که اسلام , کمونیسم نیست . اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی , نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست . اشتباه چهارمشان این است که ایران یکپارچه , شوروی متشکل از سرزمین های به هم سنجاق شده نیست . اشتباه پنجمشان این است که نقش بی بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران شوخی نیست.)[18] 5- تبیین نقاط ضعف و انحراف در جریان اصلاحات ؛ مقام معظم رهبری با درایت و هوشمندی به تشریح نقاط انحراف و ضعف جریان اصلاحات پرداختند تا از بیراهه رفتن آن جلوگیری نمایند. در این راستا به دو مورد از نقاط ضعف و انحراف این جریان از دیدگاه ایشان, اشاره می کنیم ؛ الف: نفوذ عناصر غیر معتقد به ارزشها و اصول اسلام و انقلاب در این جریان , مقام معظم رهبری در این باره فرمودند :( امروز متاسفانه در داخل کشور ایادی دشمن و منافقان فعالی مانند عبد الله بن ابی حضور دارند . آنها کسانی هستند که خیال می کردند اگر انقلابی در این کشور روی دهد حکومت متعلق به آنهاست آنها نه فقاهت نه امام نه مردم و نه احساسات دینی را قبول دارند .آنها همان کسانی هستند که با حرفها موضع گیری ها و تبلیغات خود و احیاناً با دخالت در برخی از اغتشاشات دشمن خارجی را امیدوار می کنند .)[19] ب: آزادی افسار گسیخته مطبوعات و روزنامه ها ؛ یکی از نقاط ضعف و منفی جریان اصلاحات از دیدگاه مقام معظم رهبری , آزادی افسار گسیخته مطبوعات و روزنامه ها بود که موجب شد که اصول و مبانی وارزشهای اسلام و انقلاب مورد هجوم قرار گرفته و سیل اهانت و توهین به مقدسات در زیر لوای آزادی و به بهانه آن , فضای فکرو روح جامعه را تخریب نماید که این مساله بارها و بارها مورد اعتراض مردم متدین و علما و مراجع دینی و مقام معظم رهبری قرار گرفت .ایشان در این باره فرمودند:( به صرف این که مطبوعات رکنی از ارکان آزادی و حقوق مردم است نمی توان هر چه در امر مطبوعات و میدان کار مطبوعاتی می گذرد قبول کرد و خطرهای واضح فرهنگی را که بر ضد ذهن و دین و ایمان مردم وجود دارد و پیوسته در حال تقویت است نادیده گرفته شود .)[20] همچنین فرمودند: ( من با آزادی و تنوع مطبوعات مخالف نیستم و اگر به جای 20 روزنامه 200 روزنامه نیز در ایران منتشر شود خوشحالتر خواهم بود و از اینکه مطبوعات و روزنامه ها در این کشور زیاد باشند هیچ احساس بدی ندارم من می دانم که در بسیاری از مطبوعات , عناصر خوب و مومنی در میان قلم به دستان و اداره کنندگان آنها وجود دارند اما در لابلای همین ها اثر انگشت عبد الله بن ابی ها را می بینم که کارشان , تفرقه افکنی ایجاد , اختلاف , تشنج آفرینی , تشویش افکار عمومی و یاس پراکنی است . آنها عناصر وابسته به دشمن و مرید دشمن را چهره سازی می کنند و می کوشند عناصر , مومن دلسوز و مفید را از نظرها بیازدازند ... من بارها به مسئولان دولتی تذکر داده ام و به طور جدی از آنها خواسته ام که جلوی این وضعیت را بگیرند . این اسمش محدود کردن مطبوعات نیست . این اسمش جلوگیری از انتقال آزاد اطلاعات نیست . انتقال سالم اطلاعات مورد تایید ماست . این معنایش جلوگیری از نفوذ دشمن است . جلوگیری از به ثمر رسیدن توطئه تبلیغاتی دشمن است . من وجود این جریان تبلیغاتی و مطبوعاتی را به حال کشور , به حال جوانان , به حال آینده , به حال انقلاب و به حال ایمان مردم مضر می دانم . این جریان , دائم در صدد قداست شکنی از مسائل اساسی اسلامی است . )[21] متأسفانه گروههای اصلاح طلب به هشدارها و تأکیدهای مقام معظم رهبری توجه ننمودند و با نفوذ افکار غربی در جریان اصلاحات , این جریان , دچار انحراف و فاصله گرفتن از اصول و ارزش های اسلامی و انقلاب شده و از مسیر صحیح نظام و مطالبات حقیقی مردم خارج گردید و به همین دلیل پایگاه مردمی خویش را از دست داد و مردم دست رد به سینه آنان زدند. (بحران در حوادث پس از انتخابات ) یکی ار بحران های شدیدی که نظام جمهوری اسلامی را با مشکلات زیادی روبرو نمود حوادث پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری بود , آنچه پس از انتخابات رخ داد در لایه ظاهری اعتراض به نتیجه انتخابات با ادعای واهی تقلب بدون هیچ گونه دلیل و مدرکی و با استفاده از روش های غیر قانونی و کشاندن اعتراضات به سطح خیابانها بود . در حالی که راه حل قانونی برای این مساله وجود داشت و انتظار این بود کسانی که معتقد به نظام اسلامی بوده و سالیان زیادی به نظام خدمت نموده و قانون گرایی و احترام به قانون را از برنامه های اصلی خود معرفی نموده بودند , از طریق مجاری قانونی مطالبات و ادعاهای خود را پیگیری نمایند. ولی متاسفانه اصرار بر پیمودن مسیرهای غیر قانونی برای پیگیری مطالبات , منجر به بروز تشنجات و بر هم خوردن نظم و امنیت و آرامش مردم شد . اما در پس پرده ی حوادث رخ داده و لایه زیرین آن , تلاش برای بر هم زدن امنیت و آرامش کشور و براندازی نظام و مقابله با نظام اسلامی در سایه حوادث و آشوب های خیابانی تحت عنوان اعتراض به انتخابات در دستور کار دشمنان و بد خواهان داخلی و خارجی نظام قرار گرفت و مخالفان نظام تمام تلاش خویش را برای سوء استفاده از فضای بدست آمده و به اصطلاح ماهی گرفتن از آب گل آلود به کار بستند و سیل عظیم تبلیغات منفی رسانه های غربی و پوشش گسترده حوادث و بزرگ نمایی ها و سیاه کاری های صورت گرفته توسط آنها و حمایت کشورهایی نظیر آمریکا و انگلستان - که دشمنی آنان بر مردم ایران پوشیده نبوده و نیست - و این بار تحت لوای حمایت از مردم ایران و آزادی به میدان آمده بودند , شاهد گویایی بر برنامه ریزی دشمنان در این مسأله بود . مقام معظم رهبری چند ماه پیش از آغاز این بحران , با شناخت عمیقی که از هدف دشمنان انقلاب برای ضربه زدن به اعتماد و اطمینان مردم نسبت به نظام به منظور تضعیف مشروعیت آن , داشتند نسبت به هدف دشمن هشدار دادند و فرمودند: ( من می‌بینم بعضی‌ها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده‌اند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این سی سال انجام گرفته است - در حدود سی انتخابات - مسئولان وقت در هر دوره‌ای رسماً متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟)[22] ایشان در جریان بحران با چند اقدام و موضع گیری صریح , ضمن ترسیم ابعاد مختلف این حادثه و زوایای مختلف و ابعاد داخلی و خارجی آن , به گونه ای شایسته با آن برخورد نمودند و بار دیگر نقش بی بدیل رهبری نظام را در هدایت نظام جمهوری اسلامی از فراز و نشیب های مختلف را در معرض دید همگان قرار دادند . در اینجا به مهمترین اقدامات و مواضع ایشان در برخورد با این بحران اشاره می کنیم . 1- تلاش برای پیمودن راههای قانونی توسط نامزدهای معترض و حل مسائل از طریق قانون و تبیین موضع نظام در برابر مطالبات غیر قانونی ؛ ایشان ابتدا تلاش نمودند تا نامزدهای معترض را به تمکین در برابر قانون و پیگیری مطالبات خود از مجاری قانونی رهنمون سازند و در این راستا از شورای نگهبان خواستند مدت اعتراض به انتخابات را علاوه بر زمان قانونی مقرر تمدید نمایند و در دیدار نمایندگان نامزدهای معترض با ایشان , از آنها خواستند که از مجاری قانونی مطالبات خود را پیگیری نمایند , در عین حال با قاطعیت اعلام نمودند که نظام زیر بار مطالبات و بدعتهای غیر قانونی نخواهد رفت و در این رابطه فرمودند :( بنده زیر بار بدعتهای غیر قانونی نخواهم رفت , امروز اگر چارچوب های قانونی شکسته شد , در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت . بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برنده اند , بعضی برنده نیستند هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد . بنابر این همه چیز دنبال بشود , انجام بگیرد , کارهای درست , بر طبق قانون . اگر واقعاً شبهه ای هست از راه های قانونی پیگیری بشود . قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالی در قانون نیست همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند , حق دادند که شکایت کنند , حق دادند که بررسی بشود , بنده از شورای محترم نگهبان خواستم که اگر مواردی خواستند صندوق ها را باز شماری بکنند , با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند . خودشان باشند , آنجا بشمرند و ثبت کنند , امضا کنند بنابر این هیچ مشکلی در این جهت وجود ندارد .)[23] (این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی , یک اهرم فشاری علیه نظام درست می کنند و مسئولین نظام را مجبور می کنند , وادار می کنند تا به عنوان مصلحت , زیر بار تحمیلات آنها بروند . نه این هم غلط است . اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی , زیر فشار , خود این , شروع دیکتاتوری است این اشتباه محاسبه است , این محاسبه غلطی است عواقبی هم اگر پیدا کند , عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهدشد.)[24] 2- توجه دادن نخبگان سیاسی به پیامدهای زیر پا گذاشتن قانون و غفلت نکردن از دشمنان نظام؛ ایشان ضمن فرا خوانی نخبگان سیاسی کشور به رعایت قانون و پیامدهای زیر پا گذاردن قانون آنان را متوجه دشمنانی نمودند که به دنبال سوء استفاده از فضای بدست آمده اند (اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند , یا برای اصلاح ابرو , چشم را کور کنند , چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرج ها آنهایند من به همه این آقایان , این دوستان قدیمی این برادران توصیه می کنم بر خودتان مسلط باشید , سعه صدر داشته باشید دستهای دشمن را ببینید , گرگ های گرسنه کمین کرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسی را یواش یواش دارند از چهره هایشان بر می دارند و چهره حقیقی خودشان را نشان می دهند ببینید از این ها غفلت نکنید ... من به این برادران عرض می کنم به مسئولیت پیش خدای متعال فکر کنید ؛ پیش خدا مسئولید از شما سؤال خواهد شد آخرین وصایای امام را به یاد بیاورید , قانون فصل الخطاب است , قانون را فصل الخطاب بدانید . انتخابات اصلاً برای چیست ؟ انتخابات برای این است که همه اختلاف ها سر صندوق رأی حل وفصل بشود باید در صندوق های رأی معلوم شود که مردم چی می خواهند , چی نمی خواهند نه در کف خیابانها , اگر قرار باشد بعد از هر انتخا
عنوان سوال:

عملکرد مقام معظم رهبری در بحران های مختلف چگونه ارزیابی می شود؟


پاسخ:

پیرامون توانائی و عملکرد مقام معظم رهبری در بحران های گوناگون توضیح دهید
(مقام معظم رهبری و مدیریت بحران ها )
انقلاب اسلامی به دلیل ماهیت دینی و روحیه عدالت طلبی , استقلال , حمایت از مظلومان و استکبار ستیزی و نفی هر گونه سلطه طلبی و سلطه پذیری بر آمده از آن , همواره مورد کینه و دشمنی , معاندان و دشمنان داخلی و خارجی بوده است و آنان از همان آغاز شکل گیری انقلاب اسلامی تمام کوشش خویش را برای مقابله با انقلاب اسلامی به کار بستند و از هیچ تلاشی در این راه فرو گذار ننمودند نگاهی گذرا به فهرست اقدامات استکبار جهانی و ایادی داخلی آن در مقابله با انقلاب اسلامی به خوبی عمق کینه و دشمنی آنان با انقلاب اسلامی را آشکار می سازد براه اندازی جنگ تحمیلی , و مداخله آشکار در آن, حمایت از سازمان منافقین در انجام عملیات تروریستی و بر هم زدن امنیت کشور , براه انداختن اختلافات قومی و قبیله ای و حمایت از آن , اعمال تحریم ها و فشارهای بین المللی و تبلیغات گسترده رسانه ای بر علیه انقلاب اسلامی و... تنها بخشی از این فهرست ننگین است و هر چه انقلاب اسلامی به پیش رفته بر حجم این دشمنی ها و کینه توزی ها افزوده شده با پایان پذیرفتن جنگ تحمیلی و دفاع غیورانه و رشادت های به یاد ماندنی جوانان این مرز و بوم و پس از رحلت امام ره از یک سو دشمنی های استکبار جهانی شدت بیشتری به خود گرفته و در قالب و شکل های دیگری نمایان گشت تا به گونه ای سد راه حرکت نظام جمهوری اسلامی شوند و از سوی دیگر در عرصه داخلی نیز برخی از گروهها و احزاب سیاسی با مواضع و عملکرد خود کشور را با بحران ها و مشکلاتی روبرو ساختند که اگر هوشیاری و تدبیر مقام معظم رهبری در مواجه با این بحران ها و مدیریت صحیح آنها نبود , مشخص نبود که کشور ما با چه سرنوشتی روبرو می شد. در حقیقت مقام معظم رهبری بسان ناخدایی توانمند , سکان کشتی انقلاب اسلامی را در میان امواج , توفانها و بحران های شدید سیاسی به سلامت به ساحل نجات رهنمون ساخته است.
به منظور روشن شدن نقش رهبری نظام در مدیریت بحران ها و تدبیر های هوشمندانه ایشان در بیش از دو دهه رهبری حکیمانه , به چند نمونه از بحران های داخلی و خارجی و تدبیرهای ایشان در مهار آن ها اشاره می کنیم که به خوبی گویای نقش و جایگاه رهبری نظام و بیانگر توانمندی و کارایی آن در برطرف نمودن بحران ها است .
( بحران دادگاه میکونوس)
در ماجرای دادگاه میکونوس[1] که به دنبال ترور صادق شرفکندی دبیر کل حزب دموکرات کردستان و سه تن از همفکران وی در 26 شهریور ماه 1371 در رستوران میکونوس شهر برلین آلمان صورت گرفت و با نقش آفرینی بنی صدر خائن همراه شد , دادگاه میکونوس پس از پنج سال در حکمی موهن که بر مبنای شهادت گروهک منافقین شکل گرفت , حکم باز داشت وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را صادر نمود و در آن از برخی مقامات جمهوری اسلامی به عنوان طراحان این ترور نام برده شد که همزمان با اعلام این حکم موهن , رسانه های غربی به ویژه رسانه های آمریکا و رژیم صهیونیستی تبلیغات گسترده ای را بر علیه نظام جمهوری اسلامی به راه انداختند و تلاش نمودند که جمهوری اسلامی را به عنوان ناقض حقوق بین المللی معرفی نمایند , متعاقب صدور این حکم , مقامات رسمی کشور و وزارت امور خارجه ضمن محکوم نمودن این حکم , مراتب اعتراض شدید اللحن خود را به مقامات آلمانی اعلام نمودند که به دنبال آن روابط ایران و آلمان تیره شد و سفیر این کشور و سفرای کشورهای اروپایی در اقدامی هماهنگ یکی پس از دیگری کشور را ترک کردند و روابط کشورمان با کشورهای اتحادیه اروپا نیز تیره گردید . در چنین شرایطی مقام معظم رهبری با اشاره به عدم نیاز جمهوری اسلامی به رابطه با کشورهای اروپایی , درباره سفیرانی که به خاطر دادگاه میکونوس، کشور ایران را ترک کرده بودند، با قاطعیت فرمودند: لازم نیست سفرایی که رفته‌اند به ایران برگردند، سفیر آلمان حق ندارد بیاید تا زمانی که ما بگوییم. و اگر بنا باشد سفرای کشورهای اروپایی مجدداً به تهران بازگردند _ البته ایران در این راه پیش قدم و درخواست کننده نخواهد بود _ سفیر آلمان باید آخرین آنها باشد . پس از مدتی کشورهای اروپایی که از چنین اقدامی طرفی نبستند مجبور شدند سفرای خود را راهی ایران نمایند و همانگونه که مقام معظم رهبری تأکید فرمودند سفیر آلمان آخرین سفیری بود که به صورت تحقیر آمیز وارد ایران شد .[2]
قاطعیت و تدبیر مقام معظم رهبری در این ماجرا که با هدف تحت فشار گذاردن ایران و تحقیر جمهوری اسلامی و مقامات بلند پایه کشور شکل گرفت , موجب شد تا عزت و اقتدار جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی برای همگان آشکار گردد و کشورهای اروپایی تحت فشار و تحقیر قرار بگیرند .
( بحران قتل های زنجیره ای)
یکی از بحران هایی شدیدی که نظام را با مشکلات بزرگی روبرو ساخت , جریان قتل های زنجیره ای در سال 1377 بود . در این قتل‌ها چند نویسنده گمنام و یکی از فعالان سیاسی روزهای اول انقلاب که البته در سال‌های اخیر کمتر نامی از او به میان آمد (فروهر) و همسرش به قتل رسیدند. بعد از قتل این افراد ، بدنبال تحقیقات انجام شده , وزارت اطلاعات در بیانیه‌ای اعلام کرد تعدادی از افراد خودسر این وزارتخانه مسئول وقوع این قتل‌ها بوده‌اند. این اتفاق که با پوشش رسانه‌ای و تبلیغاتی رسانه های خارجی و همزمان برخی رسانه های داخلی همراه بود، التهابات زیادی را در جامعه و به‌خصوص محافل سیاسی و مطبوعاتی به‌وجود آورد.
و به دنبال آن , موج شدید جنگ روانی و جنجال بزرگی برعلیه نظام به راه افتاد که مشکلات زیادی را برای کشور به وجود آورد و می رفت تا اساس نظام و پایه های اعتماد مردمی آنرا متزلزل سازد که مقام معظم رهبری با هوشیاری و بینش عمیق خویش , ضمن تأکید بر ضرورت تلاش وزارت اطلاعات برای روشن کردن دست‌های پشت پرده این ماجرا، نکاتی را در این‌باره مطرح کردند که تأثیر زیادی در تنویر اذهان و نقشه های پشت پرده این ماجرا و خنثی شدن توطئه برعلیه نظام داشت, ایشان در تحلیل این ماجرا فرمودند: ( این قتل‌ها به‌ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزو وزارت اطلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض کنید که متعصب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطلاعات که اهل تحلیلند، امکان ندارد دست به چنین قتل‌هایی بزنند. این افرادی که کشته شدند، بعضی‌ها را ما از نزدیک می‌شناختیم. این‌ها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرف‌ها باشد، سراغ این‌ها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمن‌کشی است، دشمنان خودش را می‌کشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اولِ انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنه‌های سال شصت دشمن ما شد؛ اما دشمن بی‌خطر و بی‌ضرر... ایشان معروفیتی در میان مردم نداشت؛ نفوذی نداشت؛ دشمن بی‌خطری بود؛ انصافاً آدم نانجیبی هم نبود. البته ما دشمنانی هم داریم که انصافا نجیب نیستند؛ اما مرحوم فروهر و مخصوصا عیالش نه؛ آدم‌ها نانجیبی نبودند. حالا شما فکر کنید، کسی که مثل فروهر را می‌کشد، آیا می‌تواند دوست نظام باشد؟! می‌تواند برای نظام کار کند؟! چنین چیزی معقول است؟! من این را باور نمی‌کنم. آشنایی من با مسایل سیاسی این بیست ساله و قبل از این در دوران انقلاب - آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئه‌های گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بوده‌ایم - اجازه نمی‌دهد که من باور کنم این کار عناصری است که با نظام مسئله‌ای ندارند و نمی‌خواهند علیه نظام کار کنند. بعضی از این دو، سه نفر نویسنده‌ای هم که متأسفانه در این حادثه کشته شدند، اسمشان را بنده هم نشنیده بودم. الان بنده غالباً مجلات و کتاب‌ها و تازه‌های فرهنگ را می‌بینم. من آدمی نیستم که یک نویسنده و روشنفکر معروفی در کشور باشد و او را نشناسم. البته شاید مثلاً در بعضی از محافل فرهنگی یا غیرفرهنگی خارجی، این‌ها را می‌شناختند؛ اما در داخل آن‌قدر معروف نبودند که بنده اسم این‌ها به گوشم خورده باشد. بعضی‌هایشان را هم که اسم‌هایشان را شنیده بودم، جزو روشنفکران درجه یک این کشور نبودند. افرادی که مردم این‌ها را نمی‌شناسند، مردم از کتاب‌ها و نوشته‌ها و آثار فکری‌شان هیچ خبری ندارند و کسی از این‌ها حرفی نمی‌شنود، برد تبلیغی ندارند. آن دستی که به فکر می‌افتد بیاید این‌ها را تصفیه کند و به قتل برساند - یا در داخل خانه‌هایشان، یا در میان راه، یا در خیابان، یا در بیابان - مگر می‌تواند بیگانه نباشد و تابع یک نمایشنامه از پیش طراحی شده‌ای نباشد؟! )[3]
ایشان همچنین در خصوص برخوردهای نادرست بعضی از رسانه ها در قبال این ماجرا و نقش آفرینی آنها در راستای اهداف دشمنان خاطر نشان فرمودند:( آن چه موجب تعجب و حیرت است مواضع بعضی مطبوعاتی های خودی و رسانه های داخلی است که درست مانند دشمن عمل می کنند.)[4]
این بحران که می رفت نظام را با چالش جدی روبرو سازد با سرپنجه تدبیر و موضع گیری به موقع مقام معظم رهبری و تبیین زوایای قضیه , فروکش نمود و دشمنان و بدخواهان نظام نتوانستند از این ماجرا طرفی ببندند.
( بحران کوی دانشگاه )
هنوز التهاب ناشی از قتل های زنجیره ای در جامعه به طور کامل فرو کش ننموده بود که بحران کوی دانشگاه کشور را با چالش بزرگ تری روبرو ساخت , حادثه‌ای که با طراحی نیروهای خارجی و صحنه گردانی اپوزیسیون داخلی و بازیگری گروهی از اراذل و اوباش انجام گرفت . ماجرا از آنجا آغاز گردید که در تیرماه 1378، کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم ، طرحی را با عنوان (اصلاحیه قانون مطبوعات ) در چهار بند به تصویب رساند که مواد آن عبارت بودند از:
الف ) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه ، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و...
ب ) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه
ج ) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادی بیان و قلم و برای پیشگیری از اعمال قدرت مسئولان بر مطبوعات ، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتی یا غیردولتی از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتی منفصل و یا تعزیز خواهند شد.)
د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس ، جناح های موسوم به جبهه دوم خرداد و روزنامه های وابسته به آنها از جمله نشاط , سلام , صبح امروز , خرداد و روزنامه های زنجیره ای به تبلیغات منفی و جنجال پیرامون این طرح پرداختند به عنوان نمونه روزنامه نشاط در تاریخ 13 تیر با انتشار بیانیه شورای شهر تهران و سردبیر 10 نشریه دوم خردادی نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد. روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس ، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت : (سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است .) که به دنبال آن روزنامه سلام به دلیل نشر اکاذیب توقیف شد روزنامه های وابسته به جریان دوم خرداد با اعلام حکم توقیف روزنامه سلام به هشدار و تهدید با تیترهای جنجالی روی آوردند . روز پنجشنبه 17 تیر، 10 روزنامه زنجیره ای با تیترهایی چون (محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد)، (زمان حامل حوادث خشونت بار است )، (نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد)، (دانشجویان ساکت نخواهند نشست )، (ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است )، (مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی ) و (پایان سیاست ورزی )، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند و همزمان رسانه های غربی تبلیغات گسترده ای را برعلیه نظام اسلامی به راه انداختند . که با تجمع برخی از دانشجویان درکوی دانشگاه که با تحریک دو فرد غیر دانشجو به نام منوچهر محمدی و اکبر محمدی که پس از دستگیری ، درباره چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراض آمیز اعترافات قابل تأملی داشته اند, صورت گرفت و دامنه آن به خارج از دانشگاه کشیده شد و به دنبال شعارهای ساختار شکن برخی افراد و درگیری با نیروی انتظامی و وارد شدن آنان به کوی , حوادث ناگواری پیش آمد که بسیاری از آنها با برنامه ریزی قبلی صورت گرفته بود و امنیت و آرامش شهرتوسط برخی از افراد آشوب طلب به هم خود که همزمان با حمایت بی دریغ اپوزیسون و گروههای معاند و مخالف نظام همراه شده و رسانه های خارجی و داخلی وابسته به آنها سعی در ملتهب نمودن فضا و ادامه تشنجات داشتند[5] که با هوشیاری و تدبیر به هنگام مقام معظم رهبری , حادثه ای که می رفت نتایج زیانباری برای نظام به دنبال داشته باشد و دشمنان را در رسیدن به رؤیاهای خود امیدوار نموده بود به صحنه کم نظیر حمایت و دلدادگی مردم به نظام تبدیل گردید. ایشان در سخنانی که در جمع دانشجویان ایراد فرمودند , ضمن اظهار ناراحتی از بروز چنین حادثه ای و لزوم برخورد با عاملان آن , حساب دانشجویان را افراد آشوب طلب جدا نموده و به تبیین دستهای پشت پرده برای ضربه زدن به نظام پرداختند و هوشیاری جوانان دانشجو و غیر دانشجو را در برابر توطئه های دشمنان , خواستار شدند و همه را به خویشتن داری و ندادن بهانه به دست دشمنان فراخواندند وفرمودند : (این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه‌دار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولی در جمهوری اسلامی بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعی به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست. جوانان این کشور - چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان - فرزندان من هستند و هرگونه چیزی که برای این مجموعه‌ها مایه اضطراب و ناراحتی و اشتباه در فهم باشد، برای من بسیار سخت و سنگین است. هرکسی بوده، فرق نمی‌کند؛ چه در لباس نیروی انتظامی، چه در غیر آن. مسلماً با کسانی‌که در نظام جمهوری اسلامی تخلّف می‌کنند، باید برخورد شود؛ اما با کسی که تخلّفی نکرده است؛ کسی‌که در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویی، کار بسیار خطا و ناروایی است اگر برخورد شود. این که صد نفر یا دویست نفر از کوی دانشگاه خارج شدند و حرفهایی زدند و شعارهایی دادند، بهانه و مجوّزی نمی‌شود برای این‌که کسانی، در هر لباس و با هر نامی، وارد آن محیط شوند و کارهای ناروایی انجام دهند؛ بخصوص وقتی که نام مقدّس نیروی انتظامی در میان می‌آید، عملی که موجب شود نیروی انتظامی بدنام گردد، قضیه را سخت‌تر می‌کند...برای من، حادثه خیلی تلخی بود. البته من تأکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئیس جمهور محترم و مسؤولان، هیأت تحقیقی را تعیین کنند؛ من هم ممکن است خودم کسی را در این هیأت بگذارم.
اگر یک عدّه نفوذی خواستند از فرصتی استفاده کنند و از آب گل‌آلودی ماهی بگیرند - وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایی درست کردند و حرفهایی زدند - خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرفِ خودمان را می‌شناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به این کشور است. دشمن است که می‌خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهی کند؛ خود دانشجویان بایستی هوشیارانه متوجّه باشند.
من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همه میدانها حضور و آمادگی داشته باشد؛ منتها با انضباط. این‌گونه حرکاتی که ملاحظه شد کسانی به دانشگاه حمله کنند، ناشی از بی‌انضباطی است؛ با هر نامی انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته‌ام در اجتماعات کسانی که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال می‌کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمی‌کنند؟! حتّی اگر یک حرفی که خون شما را به جوش می‌آورد به زبان آورند - مثلاً فرض کنید اهانت به رهبری کردند - باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را برای آن روزی که کشور به آن نیازمند است، برای آن روزی که نیروی جوان و مؤمن و حزب‌الّلهی باید در مقابله با دشمن بایستد، حفظ کنید، والاّ حالا فرض کنیم یک جوان، یا یک دانشجوی فریب‌خورده‌ای هم حرفی زد و کاری کرد؛ چه اشکالی دارد؟ من از او صرف‌نظر می‌کنم.
و اما یک مطلب به دشمن می‌گویم؛ هر که هست و هرجا هست. دشمنان اصلی ما در سازمانهای جاسوسی، طرّاحان این قضایا هستند. این پولی که مجلس امریکا تصویب کرد که باید برای مبارزه با نظام ایران صرف شود، این پول و چندین برابر این پولها کجا مصرف شد؟! معلوم است؛ برای همین‌طور طرّاحیهایی مصرف می‌شود؛ شکّی نیست. این دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت، یک خواب پریشان و غیرقابل تعبیر است. این عناصر داخلیِ حقیر، این عناصر سیاسیِ مطرود و منفور، که ملت اینها را مثل دندان فاسدی بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد، هجده، نوزده سال است که کمین گرفته‌اند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند. اینها هم بدانند که اشتباه کردند؛ در همین قضیه هم اشتباه کردند، خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص کردند. درست است که به دستگاه اطّلاعاتی ما آن ضربه ناجوانمردانه را وارد کردند؛ به دستگاه انتظامی ما هم در این‌جا این ضربه را وارد کردند، اما عناصر خدمتگزار و سربازان مخلص و بدون نام و نشان جمهوری اسلامی، اطّلاعات را کسب می‌کنند و می‌فهمند که چه کسی در کجاست و چه‌کار می‌کند. نمی‌توانند این ملت را با این روشها از صحنه مبارزه در راه استقلالشان، در راه اسلام عزیزشان و در راه مبارزه با دشمنانشان عقب برانند.)[6]
ایشان همچنین خطاب به نخبگان سیاسی , مشغول شدن به درگیری های سیاسی و جناحی و رعایت نکردن حد و مرز در رقابت ها را زمینه ساز چنین حوادثی دانستند و فرمودند:(یک نکته هم به این خطّ و خطوط سیاسی عرض کنیم. آقایانی که سردمداران خطوط سیاسی و گرایشهای سیاسی هستید، حالا برسید به این حرفی که ما می‌گوییم شما خودیها وقتی سر قضایای بیهوده این‌طور با هم درگیر می‌شوید، دشمن سوء استفاده می‌کند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند؛ اما برای کار سیاسی و درگیری سیاسی، حدّی قائل شوید و خطّ قرمزی بگذارید. بی‌حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید که آن‌قدر مشغول شوید که به دشمن اجازه دهید این‌طور بیاید و داخلِ این میدانها بشود. سرِ این قضیه قانون مطبوعات و سرِ قضایای گوناگون دیگر، چه جنجال و چه دعوایی به راه افتاد! همه‌اش مسائل خطّ و خطوط! برای چه؟ برای این که قانونی در مجلس تصویب می‌شود! من به یک جریان سیاسی خاص اشاره نمی‌کنم؛ خطاب من به همه است. برای من، آن خطّ و این خط و هر خطّ سیاسی و سلیقه سیاسی دیگر، تفاوت نمی‌کند. برای من، مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است.)[7]
ایشان همچنین در پیامی که در پیرامون حوادث به وجود آمده خطاب به ملت ایران صادر نمودند , با تحلیل عمیق عوامل اصلی ایجاد این حادثه , قاطعیت و صلابت نظام اسلامی و پشتوانه مردمی نظام را عامل شکست چنین نقشه هایی دانسته و فرمودند: (ملت رشید و غیور ایران ، مردم عزیز تهران . در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران ، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند.گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی ، آنان را بشدت منکوب خواهد کرد....)[8] سخنان الهام بخش سکان دار انقلاب اسلامی چنان روح حماسه و شجاعت را در میان ملت با صلابت و ولایتمدار ایران دمید که با راهپیمایی 23 تیر همچون موجی خروشان در صحنه دفاع از نظام و ارزش ها و اصول آن حاضر شده و نقشه های دشمنان و بد خواهان نظام را نقش بر آب نموده و این حادثه را به حماسه ای ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل نمودند.
(بحران در انتخابات دوره ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی )
اغتشاشات مربوط به غائله کوی دانشگاه با حضور گسترده مردم پایان یافت، اما بازهم تعدادی از گروه‌های سیاسی در رقابت، خطوط قرمز و منافع ملی را نادیده گرفتند. اوج این مسایل را باید در انتخابات مجلس ششم و هفتم مشاهده کرد. در انتخابات مجلس ششم بحران پدید آمده مربوط به تقلب صورت گرفته در بعضی حوزه‌های رأی‌گیری بود که پس از بازشماری آرای تهران اختلافات فاحشی در تعداد آرا پدید آمد و شورای نگهبان حاضر به تأیید انتخابات نشد. جناح حاکم که خود را پیروز انتخابات می‌دانست و البته مناصب کلیدی در ستاد انتخابات کشور را هم در دست داشت، بر مواضع خود تأکید می‌کرد و حملات شدیدی را بر علیه نهادهای نظارتی تدارک دید و از تمکین نظر آن‌ها امتناع کرد. در این شرایط، شورای نگهبان در نامه‌ای به رهبر انقلاب ما وقع حوادث انتخابات و تغییر نتایج بر اثر بازشماری تعدادی از صندوق‌ها را بازگو کرد و با توجه به‌مدت‌زمان زیادی که بازشماری آرا می‌گرفت، از ایشان راهنمایی خواست. رهبر انقلاب ضمن تشکر از شورای نگهبان برای انجام وظیفه قانونیش در پاسخ تأکید فرمودند:
(1. صندوق‌هایی که مخدوش بودن آن از نظر شورای نگهبان به اثبات رسیده است و با معیارهای آن شورا قابل‌تأیید نیست، باید ابطال گردد.
2. به‌نظر می‌رسد که بازشماری بقیه صندوق‌ها که طبق آن‌چه در نامه خود مرقوم داشته‌اید، جز در مدتی طولانی ناممکن و برخلاف مصلحت است، وظیفه‌ای شرعی و قانونی را متوجه آن شورا نمی‌سازد، زیرا وجود تخلف در آن‌ها محرز نیست.
3. وضعیت منتخبان تهران با توجه به کلیه صندوق‌ها به‌جز آن‌چه در بند یک آمده است، ملاحظه و نتایج آن به‌عنوان نتایج قطعی انتخابات تهران اعلام شود.
4. دستگاه قضایی و بازرسی موظفند عاملان تخلف در صندوق‌های مخدوش را شناسایی و تحت تعقیب قانونی قرار دهند. )[9]
این ماجرا با دستور مقام معظم رهبری خاتمه پیدا کرد و برخی از مسئولان وزارت کشور که در این مورد مقصر شناخته شدند مورد محاکمه قرار گرفتند .[10]
در انتخابات مجلس هفتم باز هم بحرانی دیگر از سوی تعدادی از گروه‌های سیاسی برای نظام پدید آمد. در آستانه انتخابات مجلس هفتم تعدادی از نمایندگان مجلس که از طیف تجزیه ‌طلب دوم خرداد بودند، در اعتراض به رد صلاحیت تعدادی از نمایندگان مجلس ششم در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی، در مجلس دست به تحصن زدند و خواستار عدم برگزاری انتخابات و یا حداقل تعویق آن که قرار بود بر‌اساس برنامه اعلام شده در روز اول اسفند ماه برگزار شود، شدند. علاوه‌بر ‌این نمایندگان تعدادی از استانداران و معاونین وزرا نیز در نامه‌ای از مناصب خود استعفا دادند. رهبر انقلاب در دیدار با وزیر کشور و استانداران که برای گله از شورای نگهبان به حضور ایشان رسیده بودند، بر رعایت قانون تأکید کردند: (اگر (مسایل) به‌جای حساسی برسد و محتاج تصمیم‌گیری باشد، و اگر نوبت از مراحل قانونی بگذرد و به رهبری برسد، شکی نیست که بنده وارد می‌شوم و به آن‌چه تشخیص می‌دهم وظیفه است، عمل خواهم کرد؛ کما این‌که تا الان هم چنین چیزی اتفاق افتاده است؛ در مورد انتخابات هم اتفاق افتاده و بازهم همین‌طور خواهد بود؛ اما این معنایش این نیست که اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و دیگری رد کرد، یا شما رد کردید و دیگری او را قبول داشت، لازم باشد رهبری وسط بیاید و بین شما و آن‌ها داوری کند؛ نه، مجرای قانونی و روش قانونی وجود دارد. یا مثلا اگر شما صلاحیت کسی را تأیید کردید و او صالح نبود و از زیر دست شما رد شد، ممکن است بنده او را بشناسم و به این کار راضی هم نباشم؛ اما من هیچ وظیفه‌ای ندارم بیایم جلوی این آدم را بگیرم؛ مجرای قانونی‌اش را طی می‌کند.)[11] دو روز بعد ایشان در دیدار اعضای شورای نگهبان فرمودند: ( درباره اختلاف نظرهایی که بین شوراهای نظارت و شورای مرکزی نظارت و وزارت کشور وجود دارد - همیشه این اختلاف نظرها وجود داشته - بنده توصیه‌ام به طرفین همیشه این بوده و هست که ملاک را قانون قرار دهند؛ چون آن چیزی که می‌تواند خطّ شاخص باشد و از هرج و مرج ناشی از اختلاف‌نظر مانع شود، قانون است. خطّ قانون را ملاک قرار دهند و بر طبق قانون کار کنند...آقایان احراز را حتمی بگیرید؛ اما دایره محرز را خیلی تنگ نگیرید؛... فرض کنید جوانی است که در محیطی هیجانی قرار گرفته و چند نفر مطلبی گفته‌اند و او هم حرفی زده، یا در جلسه‌ای که دو، سه یا پنج نفر از دوستان راجع به کشور و اسلام صحبت می‌کنند، جمله‌ای گفته که این جمله ممکن است در صحبتی دوستانه قابل‌قبول باشد - هرچند که انتقادآمیز بوده؛ یا انتقاد از رهبری یا از برخی از مبانی نظام - اما نمی‌توان این جمله و حرف را که به گوش ما رسیده، حاکی بدانیم از این‌که این شخص از صلاحیت ساقط شده است. این مطلب را برای توضیح معنای تنگ نگرفتن دایره محرز گفتم. شرایطی هست که باید احراز شود؛ منتها اندازه وجود این شرایط در اشخاص مختلف، ممکن است مختلف باشد؛ همچنان که آن مسایلی که حاکی از وجود یا فقدان این شرایط هست، آن‌ها هم در شرایط و اوضاع و احوال مختلف تفاوت پیدا می‌کند. )[12]بعد از این سخنان رهبر انقلاب، شورای نگهبان صلاحیت‌ها را مجدداً مورد بررسی قرار داد و صلاحیت هزار و 160 نفر دیگر را تأیید کرد. این تأیید صلاحیت باعث شد تا تعداد کاندیداها به 5 هزار و 450 نفر برسد به‌عبارت بهتر، برای هر کرسی نوزده داوطلب وجود داشت؛ ولی باز هم استحاله‌طلبان راضی نشده بودند و دم از تعویق انتخابات می‌زدند.
با ادامه یافتن زمزمه‌ها برای سرد کردن تنور انتخابات و تعویق آن، مقام معظم رهبری در سخنانی بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر و برخورد قاطع با اخلال‌گران در برگزاری انتخابات تأکید کردند.( انتخابات باید در موعد خود - روز اول اسفند - بدون حتی یک روز تأخیر انجام گیرد. من متأسفم از این‌که بعضی افراد از روی غفلت، همان حرف‌هایی را تکرار می‌کنند که دشمنان این ملت می‌زنند. آن‌ها با تبلیغات و روش‌های سیاسی و حیله‌های خود برخی از مسئولان اجرایی را به کنار رفتن و اجرا نکردن مسئولیت قانونی تشویق می‌کنند. مگر اجرا و برگزاری انتخابات، حق کسی از مسئولان است که بگوید من این حق را می‌خواهم یا نمی‌خواهم؟ وظیفه است؛ وظیفه قانونی دستگاه‌های مشخص دولتی است؛ باید این وظیفه را انجام دهند؛ این حق مردم است. مگر کسی در داخل کشور می‌تواند بگوید چون من این پدیده را نمی‌پسندم، یا فلان روش را نمی‌پسندم، آن‌چه را که قانون به‌عنوان وظیفه بر عهده من قرار داده است انجام نمی‌دهم؟ مگر می‌شود چنین کاری کرد؟! شانه خالی کردن از مسئولیت، به صورت کناره‌گیری و استعفا و غیر این‌ها، برای این مسئولان، هم خلاف قانون است، هم حرام شرعی است. مگر می‌شود با این حق بزرگ مردم بازی کرد؟! اکثر مسؤولان ما، اکثر نمایندگان مجلس ما، اکثر مسؤولان اجرایی ما، مردمان متدین، علاقه‌مند به انقلاب و آماده‌ی برای خدمت به مردمند. این‌طور خیال نشود که مجلس چنین است یا چنان است؛ نه، مجلس رکن نظام است. البته در داخل مجلس - مثل همه جای دیگر - ممکن است عناصری نفوذ و رخنه کرده باشند؛ حقایق را وارونه کنند؛ فضا را بر کسانی سخت و سنگین کنند؛ آنها را وادار به کار ناشایسته و نامناسبی کنند. اغلب نمایندگان برای خدمت به مردم آماده‌اند؛ وظیفه‌ی آنهاست؛ باید هم این کار را بکنند؛ باید هم خدمت کنند. فلسفه‌ی وجود بنده و امثال بنده و دیگر مسؤولان، خدمت است. )[13] اما علی‌رغم خواست رهبری، بازهم تعدادی از گروه‌های دوم خردادی همراه با اپوزیسیون خارج‌نشین این انتخابات را تحریم کردند، ولی نتیجه این انتخابات برای آنان، قدم گذاشتن در مسیر حذف از فضای سیاسی ایران بود.
( بحران جریان های سکولار و اصلاحات)
یکی از بحران های کشور نفوذ جریان های سکولار در پوشش عنوان اصلاحات در کشور بود که به دنبال حاکمیت جریان اصلاحات , فضا و زمینه را برای طرح افکار خود در جامعه مناسب دیدند . دوران به قدرت رسیدن طیفی از تجدیدنظرطلبان در دوره موسوم به اصلاحات و توسعه سیاسی را باید جزو تلخ‌ترین و سخت‌ترین دوران حیات انقلاب اسلامی به شمار آورد. دورانی که شاهد بروز و ظهور فتنه‌هایی چون قتل‌های زنجیره‌ای، شبه کودتای 18 تیر، یکه تازی مطبوعات زنجیره‌ای و فضای به شدت ملتهب سیاسی کشور بودیم. مقام معظم رهبری در برابر چنین جریان خطرناکی که بنیان ها و اصول نظام را نشانه رفته بود با چند تدبیر حکیمانه آنان را خلع سلاح نموده و ابتکار عمل را از آنان گرفتند . که از جمله می توان به این موارد اشاره نمود
1- تبیین ضرورت اصلاحات در کشور ؛ ایشان اصلاحات را امری ضروری ولازم در کشور برشمردند وفرمودند:( بنده معتقدم که اصلاحات , یک حقیقت ضروری و لازم است و باید در کشور ا انجام گیرد . اصلاحات در کشور ما از سر اضطرار نیست ... اصلاحات جزو ذات هویت انقلابی و دینی نظام ماست. اگر اصلاح به صورت نو به نو انجام نگیرد نظام فاسد خواهد شد و به بیراهه خواهد رفت . اصلاحات یک فریضه است... اصل اصلاحات یک کار لازم است و باید انجام بگیرد وقتی اصلاحات انجام نشود برخی از نتایجی که ما امروز با آنها دست بگریبانیم پیش می‌آید، توزیع ثروت ناعادلانه می‌شود، نوکیسه‌گان بی‌رحم بر نظام اقتصادی جامعه مسلط می‌شوند , فقر گسترش پیدا می‌کند , زندگی سخت می‌شود , از منابع کشور به درستی استفاده نمی شود... وقتی که اصلاحات باشد , این آفت ها و این آسیب ها و ده ها مورد از قبیل آنها پیش نمی آید)[14]
2- ترسیم مرز میان اصلاحات حقیقی و اصلاحات غیر حقیقی؛ ایشان پس از تبیین ضرورت اصلاحات در کشور به ترسیم مرز میان اصلاحات حقیقی و اسلامی و اصلاحات غیر حقیقی و به تعبیر ایشان اصلاحات آمریکایی پرداختند تا از انحراف این حرکت و نفوذ افکار بیگانه در آن جلوگیری نمایند. ایشان در این باره فرمودند :(اصلاحات یا اصلاحات انقلابی و اسلامی و ایمانی است که همه مسؤولان کشور، همه مردم مؤمن و همه صاحب نظران با آن موافقند و یا اصلاحات , اصلاحات آمریکایی است که همه مسؤولان کشور, همه مردم مؤمن و همه آحاد هوشیار ملّت با آن مخالفند)[15] ( اصلاحات یعنی این که نقاط مثبت و منفی را فهرست کنیم و نقاط منفی را به نقاط مثبت تبدیل کنیم . این همان چیزی است که انقلاب , قدم بلند آغازین آن را برداشت و موفق شد و عوامل با اخلاص انقلاب در طول این بیست و پنج یال در دستگاه های مختلف همه تلاش خودشان را برای این کار کرده اند و موفقیت های بزرگی هم داشته اند . این اصلاحات انقلابی است , اصلاحات اسلامی است . البته دشمنان این نظام و انقلاب , تغییر ساختار اصل نظام را هدف گرفته اند و اصلاحات از نظر آنها , یعنی تغییر نظام و تبدیل نظام جمهوری اسلامی به یک نظام وابسته و سر سپرده دشمن های مستکبر)[16]
3- تبیین محورهای اصلاحات حقیقی؛ ایشان با تبیین محورهای اساسی اصلاحات , تلاش نمودند تا مسیر صحیح اصلاحات را ترسیم نموده و آن را از بیراهه رفتن باز دارند . رهبر معظم انقلاب در این باره فرمودند:( اگر مسئولان کشور به پشتیبانی این مردم و به کمک این افکار عمومی بسیار مستعد و علاقه مند , یک مبارزه خستگی ناپذیر را با عوامل انحطاط و عقب ماندگی شروع کنند , هم موفق خواهند شد , هم مردم را به هدف های خودشان خواهند رساند , هم خدا را از خود راضی خواهند کرد و اصلاحات به معنای واقعی – به همان معنایی که دشمنان آن را دوست ندارند , به آن معنایی که رسانه های بیگانه , از آن متنفرو بیزارند , اما دل های مؤمنان و مسئول به آن علاقه مند است , اتفاق خواهد افتاد . آماج این مبارزه , سه چیز است ؛ فقر , فساد و تبعیض , اگر با فقر و فساد و تبعیض در کشور , مبارزه شود , اصلاحات به معنای حقیقی اصلاحات انقلابی و اسلامی تحقق پیدا خواهد کرد. مشکلات ما از این سه پایه شوم و از این سه عنصر مخرّب است . )[17]
4- تشریح اهداف پشت پرده دشمن از اصلاحات؛ مقام معظم رهبری با تشریح اهداف دشمنان از شعار اصلاحات و حمایت از آن به تشریح دست‌های پنهان و آشکاری پرداختند که در مرحله مشابه سازی اوضاع ایران با شوروی سابق براساس طرح آمریکا و دقیقاً با انگیزه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی وارد عمل شدند . ایشان در این باره فرمودند:( یک طرح همه جانبه آمریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طراحی شد و جوانب آن از همه جهت سنجیده شد , این طرح , طرح بازسازی شده ای است از آنچه که در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد , به نظر خودشان می خواهند همان طرح را در ایران پیاده کنند ... اما واقعیت با آنچه که آنها طراحی کردند به قدر زمین تا آسمان متفاوت است , اشتباه بزرگی را مرتکب شدند اینها در چند مورد اشتباه کردند ؛ اشتباه اولشان این است که آقای خاتمی گورباچف نیست . اشتباه دومشان این است که اسلام , کمونیسم نیست . اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی , نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست . اشتباه چهارمشان این است که ایران یکپارچه , شوروی متشکل از سرزمین های به هم سنجاق شده نیست . اشتباه پنجمشان این است که نقش بی بدیل رهبری دینی و معنوی در ایران شوخی نیست.)[18]
5- تبیین نقاط ضعف و انحراف در جریان اصلاحات ؛ مقام معظم رهبری با درایت و هوشمندی به تشریح نقاط انحراف و ضعف جریان اصلاحات پرداختند تا از بیراهه رفتن آن جلوگیری نمایند. در این راستا به دو مورد از نقاط ضعف و انحراف این جریان از دیدگاه ایشان, اشاره می کنیم ؛
الف: نفوذ عناصر غیر معتقد به ارزشها و اصول اسلام و انقلاب در این جریان , مقام معظم رهبری در این باره فرمودند :( امروز متاسفانه در داخل کشور ایادی دشمن و منافقان فعالی مانند عبد الله بن ابی حضور دارند . آنها کسانی هستند که خیال می کردند اگر انقلابی در این کشور روی دهد حکومت متعلق به آنهاست آنها نه فقاهت نه امام نه مردم و نه احساسات دینی را قبول دارند .آنها همان کسانی هستند که با حرفها موضع گیری ها و تبلیغات خود و احیاناً با دخالت در برخی از اغتشاشات دشمن خارجی را امیدوار می کنند .)[19]
ب: آزادی افسار گسیخته مطبوعات و روزنامه ها ؛ یکی از نقاط ضعف و منفی جریان اصلاحات از دیدگاه مقام معظم رهبری , آزادی افسار گسیخته مطبوعات و روزنامه ها بود که موجب شد که اصول و مبانی وارزشهای اسلام و انقلاب مورد هجوم قرار گرفته و سیل اهانت و توهین به مقدسات در زیر لوای آزادی و به بهانه آن , فضای فکرو روح جامعه را تخریب نماید که این مساله بارها و بارها مورد اعتراض مردم متدین و علما و مراجع دینی و مقام معظم رهبری قرار گرفت .ایشان در این باره فرمودند:( به صرف این که مطبوعات رکنی از ارکان آزادی و حقوق مردم است نمی توان هر چه در امر مطبوعات و میدان کار مطبوعاتی می گذرد قبول کرد و خطرهای واضح فرهنگی را که بر ضد ذهن و دین و ایمان مردم وجود دارد و پیوسته در حال تقویت است نادیده گرفته شود .)[20] همچنین فرمودند: ( من با آزادی و تنوع مطبوعات مخالف نیستم و اگر به جای 20 روزنامه 200 روزنامه نیز در ایران منتشر شود خوشحالتر خواهم بود و از اینکه مطبوعات و روزنامه ها در این کشور زیاد باشند هیچ احساس بدی ندارم من می دانم که در بسیاری از مطبوعات , عناصر خوب و مومنی در میان قلم به دستان و اداره کنندگان آنها وجود دارند اما در لابلای همین ها اثر انگشت عبد الله بن ابی ها را می بینم که کارشان , تفرقه افکنی ایجاد , اختلاف , تشنج آفرینی , تشویش افکار عمومی و یاس پراکنی است . آنها عناصر وابسته به دشمن و مرید دشمن را چهره سازی می کنند و می کوشند عناصر , مومن دلسوز و مفید را از نظرها بیازدازند ... من بارها به مسئولان دولتی تذکر داده ام و به طور جدی از آنها خواسته ام که جلوی این وضعیت را بگیرند . این اسمش محدود کردن مطبوعات نیست . این اسمش جلوگیری از انتقال آزاد اطلاعات نیست . انتقال سالم اطلاعات مورد تایید ماست . این معنایش جلوگیری از نفوذ دشمن است . جلوگیری از به ثمر رسیدن توطئه تبلیغاتی دشمن است . من وجود این جریان تبلیغاتی و مطبوعاتی را به حال کشور , به حال جوانان , به حال آینده , به حال انقلاب و به حال ایمان مردم مضر می دانم . این جریان , دائم در صدد قداست شکنی از مسائل اساسی اسلامی است . )[21]
متأسفانه گروههای اصلاح طلب به هشدارها و تأکیدهای مقام معظم رهبری توجه ننمودند و با نفوذ افکار غربی در جریان اصلاحات , این جریان , دچار انحراف و فاصله گرفتن از اصول و ارزش های اسلامی و انقلاب شده و از مسیر صحیح نظام و مطالبات حقیقی مردم خارج گردید و به همین دلیل پایگاه مردمی خویش را از دست داد و مردم دست رد به سینه آنان زدند.
(بحران در حوادث پس از انتخابات )
یکی ار بحران های شدیدی که نظام جمهوری اسلامی را با مشکلات زیادی روبرو نمود حوادث پس از انتخابات اخیر ریاست جمهوری بود , آنچه پس از انتخابات رخ داد در لایه ظاهری اعتراض به نتیجه انتخابات با ادعای واهی تقلب بدون هیچ گونه دلیل و مدرکی و با استفاده از روش های غیر قانونی و کشاندن اعتراضات به سطح خیابانها بود . در حالی که راه حل قانونی برای این مساله وجود داشت و انتظار این بود کسانی که معتقد به نظام اسلامی بوده و سالیان زیادی به نظام خدمت نموده و قانون گرایی و احترام به قانون را از برنامه های اصلی خود معرفی نموده بودند , از طریق مجاری قانونی مطالبات و ادعاهای خود را پیگیری نمایند. ولی متاسفانه اصرار بر پیمودن مسیرهای غیر قانونی برای پیگیری مطالبات , منجر به بروز تشنجات و بر هم خوردن نظم و امنیت و آرامش مردم شد . اما در پس پرده ی حوادث رخ داده و لایه زیرین آن , تلاش برای بر هم زدن امنیت و آرامش کشور و براندازی نظام و مقابله با نظام اسلامی در سایه حوادث و آشوب های خیابانی تحت عنوان اعتراض به انتخابات در دستور کار دشمنان و بد خواهان داخلی و خارجی نظام قرار گرفت و مخالفان نظام تمام تلاش خویش را برای سوء استفاده از فضای بدست آمده و به اصطلاح ماهی گرفتن از آب گل آلود به کار بستند و سیل عظیم تبلیغات منفی رسانه های غربی و پوشش گسترده حوادث و بزرگ نمایی ها و سیاه کاری های صورت گرفته توسط آنها و حمایت کشورهایی نظیر آمریکا و انگلستان - که دشمنی آنان بر مردم ایران پوشیده نبوده و نیست - و این بار تحت لوای حمایت از مردم ایران و آزادی به میدان آمده بودند , شاهد گویایی بر برنامه ریزی دشمنان در این مسأله بود . مقام معظم رهبری چند ماه پیش از آغاز این بحران , با شناخت عمیقی که از هدف دشمنان انقلاب برای ضربه زدن به اعتماد و اطمینان مردم نسبت به نظام به منظور تضعیف مشروعیت آن , داشتند نسبت به هدف دشمن هشدار دادند و فرمودند: ( من می‌بینم بعضی‌ها در انتخاباتی که دو سه ماه دیگر انجام خواهد گرفت، از حالا شروع کرده‌اند به خدشه کردن. این چه منطقی است؟ این چه فکری است؟ این چه انصافی است؟ این همه انتخابات در طول این سی سال انجام گرفته است - در حدود سی انتخابات - مسئولان وقت در هر دوره‌ای رسماً متعهد شده‌اند و صحت انتخابات را تضمین کرده‌اند، و انتخابات صحیح بوده است؛ چرا بیخود خدشه میکنند، مردم را متزلزل میکنند، تردید ایجاد میکنند؟)[22] ایشان در جریان بحران با چند اقدام و موضع گیری صریح , ضمن ترسیم ابعاد مختلف این حادثه و زوایای مختلف و ابعاد داخلی و خارجی آن , به گونه ای شایسته با آن برخورد نمودند و بار دیگر نقش بی بدیل رهبری نظام را در هدایت نظام جمهوری اسلامی از فراز و نشیب های مختلف را در معرض دید همگان قرار دادند . در اینجا به مهمترین اقدامات و مواضع ایشان در برخورد با این بحران اشاره می کنیم .
1- تلاش برای پیمودن راههای قانونی توسط نامزدهای معترض و حل مسائل از طریق قانون و تبیین موضع نظام در برابر مطالبات غیر قانونی ؛ ایشان ابتدا تلاش نمودند تا نامزدهای معترض را به تمکین در برابر قانون و پیگیری مطالبات خود از مجاری قانونی رهنمون سازند و در این راستا از شورای نگهبان خواستند مدت اعتراض به انتخابات را علاوه بر زمان قانونی مقرر تمدید نمایند و در دیدار نمایندگان نامزدهای معترض با ایشان , از آنها خواستند که از مجاری قانونی مطالبات خود را پیگیری نمایند , در عین حال با قاطعیت اعلام نمودند که نظام زیر بار مطالبات و بدعتهای غیر قانونی نخواهد رفت و در این رابطه فرمودند :( بنده زیر بار بدعتهای غیر قانونی نخواهم رفت , امروز اگر چارچوب های قانونی شکسته شد , در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت . بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برنده اند , بعضی برنده نیستند هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد . بنابر این همه چیز دنبال بشود , انجام بگیرد , کارهای درست , بر طبق قانون . اگر واقعاً شبهه ای هست از راه های قانونی پیگیری بشود . قانون در این زمینه کامل است و هیچ اشکالی در قانون نیست همانطور که حق دادند که نامزدها نظارت کنند , حق دادند که شکایت کنند , حق دادند که بررسی بشود , بنده از شورای محترم نگهبان خواستم که اگر مواردی خواستند صندوق ها را باز شماری بکنند , با حضور نمایندگان خود نامزدها این کار را بکنند . خودشان باشند , آنجا بشمرند و ثبت کنند , امضا کنند بنابر این هیچ مشکلی در این جهت وجود ندارد .)[23] (این تصور هم غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی , یک اهرم فشاری علیه نظام درست می کنند و مسئولین نظام را مجبور می کنند , وادار می کنند تا به عنوان مصلحت , زیر بار تحمیلات آنها بروند . نه این هم غلط است . اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی , زیر فشار , خود این , شروع دیکتاتوری است این اشتباه محاسبه است , این محاسبه غلطی است عواقبی هم اگر پیدا کند , عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهدشد.)[24]
2- توجه دادن نخبگان سیاسی به پیامدهای زیر پا گذاشتن قانون و غفلت نکردن از دشمنان نظام؛ ایشان ضمن فرا خوانی نخبگان سیاسی کشور به رعایت قانون و پیامدهای زیر پا گذاردن قانون آنان را متوجه دشمنانی نمودند که به دنبال سوء استفاده از فضای بدست آمده اند (اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند , یا برای اصلاح ابرو , چشم را کور کنند , چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرج ها آنهایند من به همه این آقایان , این دوستان قدیمی این برادران توصیه می کنم بر خودتان مسلط باشید , سعه صدر داشته باشید دستهای دشمن را ببینید , گرگ های گرسنه کمین کرده را که امروز دیگر نقاب دیپلماسی را یواش یواش دارند از چهره هایشان بر می دارند و چهره حقیقی خودشان را نشان می دهند ببینید از این ها غفلت نکنید ... من به این برادران عرض می کنم به مسئولیت پیش خدای متعال فکر کنید ؛ پیش خدا مسئولید از شما سؤال خواهد شد آخرین وصایای امام را به یاد بیاورید , قانون فصل الخطاب است , قانون را فصل الخطاب بدانید . انتخابات اصلاً برای چیست ؟ انتخابات برای این است که همه اختلاف ها سر صندوق رأی حل وفصل بشود باید در صندوق های رأی معلوم شود که مردم چی می خواهند , چی نمی خواهند نه در کف خیابانها , اگر قرار باشد بعد از هر انتخا





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین