تأسیس بنیاد مستضعفان؟ نهادهای انقلابی در جمهوری اسلامی چگونه پا گرفتند؟
تأسیس بنیاد مستضعفان؟ نهادهای انقلابی در جمهوری اسلامی چگونه پا گرفتند؟ نهادهای انقلابی را می‌بایست بنیادها و مؤسساتی دانست که پس از پیروزی یک انقلاب و برای صیانت و پاسداری از آن و همچنین ترمیم بی‌توجهی به برخی از مسائل جامعه، تشکیل گردیدند. بنیاد مستضعفان، سپاه پاسداران، شورای عالی انقلاب فرهنگی، جهاد سازندگی، بنیاد شهید و... از جمله‌ی این نهادها هستند. نهاد در لغت به معنی ( بنیاد) است، ولی در علوم اجتماعی به مجموعه‌ی تشکیلات منسجم و مقررات و سنت‌هایی اطلاق می‌شود که یک اجتماع یا گروه متشکل را مشخص می‌سازد. به عبارت دیگر، نهاد اجتماعی شیوهای از فعالیت اجتماعی است که اکثریت اعضای یک جامعه‌‌ی معین از آن پیروی می‌‌نمایند. بر این اساس، نهاد را می‌‌توان یک بنیاد یا سازمان عمومی تأثیرگذار دانست که اهداف خاصی را دنبال می‌کند و دارای تأثیرات ملموسی در جامعه است. البته باید توجه داشت که جوامع و اجتماعات انسانی به فراخور شرایط و مقتضیات زمانی، مکانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی، دارای نهادهای متفاوتی هستند که این امر به نوبه‌‌ی خود، امکان مقایسه‌‌ی نهادها را نیز با مشکلاتی مواجه می‌‌سازد. یکی از نکات مهمی که باید در مطالعات نهادها مورد توجه قرار گیرد، تفاوت نهاد با سازمان است. تفاوت بنیادین میان نهاد و سازمان را باید در نقش و تأثیر عوامل ایجادکننده‌‌ی آن‌ها دانست؛ چراکه در پیدایش نهاد، ساختارهای رسمی و دولتی دخالتی ندارند و به عبارت دقیق‌تر، نهادهای اجتماعی از پیش طرح‌‌ریزی‌شده نیستند، اما در ایجاد سازمان، عوامل دولتی و ساختارهای رسمی اقدام به طرح‌‌ریزی و تأسیس آن‌ها می‌‌نمایند. یکی از انواع نهادها را نهادهای انقلابی تشکیل می‌‌دهند و همان‌گونه که از نام آن‌ها پیداست، به فراخور تحولات بنیادین سیاسی و اجتماعی در یک جامعه، ظهور می‌‌نمایند. در یک نگاه دقیق‌تر، می‌‌توان نهادهای انقلابی را بنیادها و مؤسساتی دانست که پس از پیروزی یک انقلاب و برای صیانت و پاسداری از آن و همچنین ترمیم بی‌توجهی به برخی از مسائل جامعه تشکیل گردیدند. انقلاب اسلامی ایران نیز به‌عنوان یکی از مهم‌ترین وقایع سیاسی و اجتماعی نیمه‌‌ی دوم قرن بیستم، از این امر مستثنا نبوده است. در واقع انقلاب اسلامی ایران با پیروزی‌اش، نه تنها رویکرد انتقادی خویش نسبت به دیکتاتوری 2500ساله‌‌ی شاهنشاهی را مطرح نمود، بلکه با شکل‌‌دهی به نهادهای مختلف، در پی تغییر و اصلاح روند پیشین نیز برآمد. در ادامه به بررسی برخی از نهادهایی که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برای اجرای بهتر و دقیق‌تر امور در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران پدیدار گردیدند، اشاره خواهیم نمود. نهادهای انقلاب اسلامی 1. بنیاد مستضعفان از جمله ویژگی‌‌های حکومت‌‌های سرمایه‌‌داری و حکومت‌‌هایی که با شیوه‌‌های امپریالیستی اداره می‌‌شوند، توسعه‌‌طلبی و مفسده‌‌جویی در همه‌‌ی ابعاد، از جمله توسعه‌‌طلبی در مال‌اندوزی و رویکرد سرمایه‌‌دارانه است. حکومت شاه بیشترین زمینه را برای افرادی که سرمایه‌دار بودند و حق مستضعفان و اقشار فرودست را پایمال می‌کردند، به وجود آورده بود. لذا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد قابل توجهی از وابستگان به طاغوت بودند که می‌‌بایست اموال آن‌ها به دست صاحبان اصلی، که همان مستضعفان بودند، بازمی‌گشت. ضرورت این اقدام را نیز حضرت امام (ره) به‌خوبی تشخیص دادند؛ به‌طوری‌که ایشان در 11 اسفند 1357، قبل از اینکه نهادهای دیگر تشکیل شوند، در فرمانی اقدام به تشکیل بنیاد مستضعفان نمودند. در فرمان امام (ره) آمده بود: (اموال شاه خائن و همه‌‌ی وابستگان و طاغوتیان باید مصادره شود و نقدینه‌ها نیز باید به شماره حسابی که از طرف شورای انقلاب افتتاح می‌‌شود واریز گردد.) هما‌ن‌گونه که از بیانات فوق نیز مستفاد می‌‌گردد، انقلاب اسلامی ایران پس از پیروزی، با اقدام به تشکیل بنیاد مستضعفان، رویکرد عملی خویش را جهت مبارزه با شیوه-های سرمایه‌‌دارانه‌‌ی رژیم طاغوت آغاز نمود و از این طریق، اعتماد بیش از پیش مردم انقلابی را به دست آورد. البته باید اذعان داشت که بنیاد در آغاز کار با دشواری‌‌های متعددی برای بازپس‌گیری اموال از طاغوتیان مواجه بود.[1] 2. کمیته‌‌ی انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نهادهای گوناگونی در راستای پیشبرد اهداف انقلاب تأسیس گردیدند. از جمله‌‌ی این نهادها، کمیته‌‌ی انقلاب اسلامی است که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب پدید آمد و وظیفه‌‌ی خطیر حفاظت و صیانت از امنیت و آسایش عمومی شهروندان و همچنین مقابله با عناصر مخل امنیت و ضدانقلاب را در سراسر کشور برعهده داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد قابل توجهی از وابستگان به طاغوت بودند که می‌‌بایست اموال آن‌ها به دست صاحبان اصلی، که همان مستضعفان بودند، بازمی‌‌گشت. ضرورت این اقدام را نیز حضرت امام (ره) به‌خوبی تشخیص دادند؛ به‌طوری‌که در فرمانی اقدام به تشکیل بنیاد مستضعفان نمودند. هسته‌‌های اولیه‌‌ی کمیته‌‌‌ی انقلاب به‌صورت طبیعی و خودجوش، از متن توده‌‌های مردم مسلمان و از درون مساجد در سراسر کشور تکوین یافت که ابتدا در قالب کمیته‌‌ی استقبال از حضرت امام سازمان‌دهی شده بود و با ورود ظفرمند ایشان و با شکست قطعی رژیم منحوس پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام (ره) طی پیامی مرحوم آیت‌‌الله مهدوی کنی را، که از علما و روحانیون متعهد و مبارز انقلابی بودند، به فرماندهی آن گماردند. ضرورت تشکیل چنین نهادی را می‌‌توان در فقدان آمادگی لازم از سوی نیروهای رسمی پلیس، یعنی شهربانی و ژاندارمری، به دلیل وقوع انقلاب و اهمیت حفظ انقلاب اسلامی از دسیسه‌‌های ضدانقلابیون دانست.[2] 3. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ دوم اسفندماه سال 1357، یعنی ده روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که با حکم شورای انقلاب اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام موجودیت نمود. اولین اطلاعیه‌‌ی سپاه با عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با موضوع تعیین نحوه‌‌ی تحویل سلاح توسط پاسداران مستقر در مساجد، اماکن دولتی، پادگان‌‌ها و کاخ‌‌ها و مراکز حساس به فرماندهان پادگان‌‌ها، اعلام و تشریح گردید. نخستین دیدار پاسداران انقلاب اسلامی با امام خمینی (ره) در روز 14 اسفندماه سال 1357 صورت گرفت. امام خمینی (ره) در این دیدار آن‌ها را پاسداران به‌حق اسلام توصیف نموده و فرمودند: (شما مثل جوان‌‌های صدر اسلام هستید. شما اسلام را نجات دادید. از این به بعد هم پاسداری کنید تا این انقلاب به ثمره‌‌ی واقعی‌‌اش برسد.) بدین وسیله حضرت امام (ره) در واقع با بیانی ساده، چشم‌‌انداز مأموریت سپاه را توصیف و ترسیم نمودند. اقدام مهم دیگر از سوی امام خمینی (ره) را باید ابتکار ایشان در تعیین روز پاسدار دانست. بر این اساس، امام (ره) طی پیامی در 6 تیر 1358، مصادف با دوم شعبان المعظم 1399ق، سوم شعبان مصادف با سالروز ولادت امام حسین (ع) را به‌عنوان روز پاسدار اعلام نمودند؛ اقدامی که بیش از پیش بر اهمیت و جایگاه سپاه پاسداران می‌‌افزود. در واقع همین جایگاه و موقعیت سپاه پاسداران است که آن را به سازمانی مردمی بدل ساخته که در سخت‌‌ترین شرایط به‌مثابه‌‌ی فرشته‌‌ی نجات برای کشور و انقلاب اسلامی عمل نموده و توانسته است نظام اسلامی را از سخت‌‌ترین گذرگاه‌‌ها با موفقیت عبور دهد. موفقیت‌‌آمیز بودن تجارب این نهاد انقلابی در مدیریت شرایط مختلف حوزه‌‌های سخت‌‌افزاری و نرم‌‌افزاری، سبب گردیده تا نظام اسلامی همواره بدان به‌مثابه‌‌ی یک فرصت و ظرفیت پایان‌‌ناپذیر ملی و بین‌‌المللی بنگرد.[3] 4. شورای عالی انقلاب فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ضرورت تحول و تأسیس نهادهای حقوقی، سیاسی و فرهنگی کشور متناسب با وضعیت جدید، امری انکارناپذیر محسوب می‌‌شد؛ نهادهایی که بتوانند همسو با شعارهای انقلاب، نیازهای جامعه‌‌ی انقلابی را در ابعاد مختلف برآورده نمایند تا ملت انقلابی نتیجه‌‌ی تلاش‌های خود را مشاهده کنند و در ادامه‌‌ی مسیر خود، همواره پایداری و مجاهدت نماید. در این راستا، ایجاد نهادی که در مورد مسائل فرهنگی و آموزشی کشور، تصمیم‌‌ساز، تأثیرگذار و قادر به تصفیه‌‌ی فضای فرهنگی کشور از وجود عناصر مخرب و پاک‌سازی نهادهای علمی کشور از مظاهر ضددینی و ضدفرهنگی باشد، ضرورتی آشکار و انکارناپذیر تلقی می‌‌گردید. از این رو، مدیریت مدبرانه‌‌ی امام (ره) ایشان را برآن داشت تا در تاریخ 23 خرداد سال 1359، فرمان تشکیل (ستاد انقلاب فرهنگی) را صادر کرده و ضمن آن، خط‌مشی و وظایف آن ستاد را نیز معین و افراد صاحب‌نظری را به عضویت در آن منصوب نمایند. در آغاز از نام این نهاد برمی‌‌آمد که این ستاد جنبه‌‌ی موقتی داشته باشد و پس از مدتی به حیات خود خاتمه دهد، لکن از آنجا که همواره حفظ فرهنگ و شئونات اسلامی و انقلابی، اصلاح دانشگاه‌‌ها و مدارس و همچنین بازنگری کتب درسی و متون آموزشی، یکی از اهداف و استراتژی‌‌های بلندمدت نظام اسلامی بوده است و خودکفایی در زمینه‌‌های مختلف، به‌ویژه خودکفایی علمی و فرهنگی، جزء آرمان‌‌های اصلی نظام است، حضرت امام (ره) برآن شدند تا به انگیزه‌‌ی استمرار بخشیدن به حیات ستاد و وسعت دادن به گستره‌‌ی فعالیت‌‌های آن، طی فرمانی دیگر در تاریخ 19 آذر سال 1363، (شورای عالی انقلاب فرهنگی) را بنیان نهند. ایشان در این فرمان، علاوه بر اعلام رضایت از جریان رو به رشد فرهنگ کشور و اسلامی شدن دانشگاه‌‌ها، برای هرچه بارورتر شدن انقلاب اسلامی، تقویت این ستاد را لازم و ضروری دانستند.[4] 5. جهاد سازندگی پس از گذشت حدود چهار ماه از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی در پیامی به تاریخ 26 خرداد سال 1358، ضرورت تشکیل جهاد سازندگی را به‌منظور آبادانی روستاها اعلام کردند. در پی این پیام، جهاد سازندگی در 27 خرداد همان سال، با دو هدف اصلی تشکیل شد: رفع محرومیت از روستاها و تأمین درآمد کافی و ایجاد اشتغال در روستاها و رشد و شکوفایی کشاورزی. در 27 شهریور سال 1358، اساسنامه‌ی جهاد کشاورزی با سه ماده‌‌ی هدف، روش و وظایف به تصویب هیئت‌وزیران رسید. طبق اساسنامه، هدف از تشکیل جهاد سازندگی، بسیج امکانات و استعدادهای مردم و دولت برای همکاری در تهیه و اجرای سریع طرح‌های سازندگی، تنظیم روش کار، مشارکت افراد و گروه‌ها و سازمان‌های داوطلب با به‌کارگیری مقررات ساده بود. وظایف آن نیز تأکید بر رشد ابعاد معنوی و توسعه‌ی مادی، تهیه و تصویب طرح‌های لازم برای پیشبرد کار و همکاری با ادارات در اجرای طرح‌ها تعیین شد. در اواخر سال 1358 و پس از استعفای دولت موقت، جهاد سازندگی به‌عنوان نهادی انقلابی زیر نظر شورای انقلاب درآمد. مقارن آن شهید بهشتی وارد تشکیلات جهاد سازندگی شد و سرپرستی این نهاد انقلابی را برعهده گرفت و همراه با نماینده‌ی رهبری، سه تن را برای عضویت در شورای مرکزی انتخاب کرد. بدین ترتیب، جهاد سازندگی در دوره‌ی نخست فعالیت، به‌صورت نظام شورایی اداره شد و هریک از اعضای آن در رأس حوزه‌ای قرار داشتند که شامل نمایندگی امام، روابط عمومی، امور استان‌ها و هماهنگی کمیته‌ها بود. فعالیت جهاد سازندگی در سال‌های نخست آن، به عمران، خدمت‌رسانی و آموزش‌های فنی منحصر بود، ولی بنا به ضرورت و مقتضیات جامعه، مسئولیت‌های جهاد دائماً در حال تغییر و تحول بود و رسیدگی به اموری چون امور فرهنگی، بهداشت و اشتغال را نیز عهده‌دار شد. تشکیل (کمیته‌ی فرهنگی جهاد)، به موازات سایر فعالیت‌های سازندگی، تعلیم‌وتربیت روستاییان را مدنظر قرار داد. این کمیته در کنار کمیته‌های کشاورزی و عمران، از ارکان اصلی جهاد محسوب می‌شود که بیشتر فعالیت‌های آن، سوادآموزی، آموزش مبانی عقیدتی، تشکیل کتابخانه‌های روستایی، تشکیل شوراهای اسلامی، برگزاری مراسم مذهبی، حل اختلافات روستاییان، تهیه و توزیع نشریه‌ی جهاد روستا، تهیه و توزیع انواع فیلم، نوار، پوستر و سایر نرم‌افزارهای آموزشی بود. جهاد سازندگی تا سال 1362ش، نهادی دولتی نبود، ولی انجام کارهای زیربنایی و تولیدی، اهتمام به مشارکت در سیاست‌گذاری‌های کشور و مهم‌تر از همه، تلاش‌های بی‌وقفه‌ی آن، سبب شد تا در رده‌ی ارگان‌های دولتی قرار گیرد. بدین منظور، مجلس شورای اسلامی در آذر 1362، لایحه‌ی تشکیل وزارت جهاد سازندگی را از تصویب گذراند. بدین ترتیب، تشکیلات جهاد سازندگی پس از دولتی شدن، گسترش یافت و سیاست‌های آن تمرکز بیشتری پیدا کرد. پس از تبدیل جهاد سازندگی به وزارتخانه، برای پرهیز از تداخل وظایف آن با وزارت کشاورزی و سایر وزارتخانه‌ها، تفکیک وظایفی صورت گرفت. بر این اساس، در مهر 1369 مسئولیت دو بخش گسترده‌ی امور دام و منابع طبیعی به وظایف جهاد سازندگی افزوده شد که حاکی از توانایی بالای جهاد بود و سیاست‌های عمران روستایی آن را به سمت دام و منابع طبیعی تغییر داد.[5] 6. بنیاد شهید انقلاب اسلامی بنیاد شهید در 22 اسفند سال 1358، به فرمان امام (ره) تأسیس شد و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق قانون مربوط به نهادهای عمومی غیردولتی و در چارچوب اساسنامه‌ی مصوبه و آیین‌نامه‌‌های مربوط زیر نظر رئیس‌جمهور و نظارت عالیه‌‌ی مقام معظم رهبری، اداره می‌شود. از آنجا که حفظ فرهنگ و شئونات اسلامی و انقلابی، اصلاح دانشگاه‌‌ها و مدارس و همچنین بازنگری کتب درسی و متون آموزشی، یکی از اهداف و استراتژی‌‌های بلندمدت نظام اسلامی بوده است، حضرت امام (ره) برآن شدند تا به انگیزه‌‌ی استمرار بخشیدن به این محورها، (شورای عالی انقلاب فرهنگی) را بنیان نهند. احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت‌طلبی، زنده نگه داشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان، تجلیل و تکریم از خانواده‌‌های معظم شهیدان، جدیت در امور فرهنگی خانواده‌‌های شاهد، خوداتکایی و قانون‌مند کردن ارائه‌ی خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به‌منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه، محور فعالیت‌‌های این نهاد مقدس است. نکته اینکه سابقه‌‌ی اولیه‌ی این نهاد به قبل از انقلاب و سال‌های آغازین قیام امام (ره)، یعنی سال 1342 باز می‌‌گردد. در واقع بعد از قیام خونین پانزده خرداد 1342، گروهی از روحانیون انقلابی و مبارز و افراد نیکوکار به دستور امام (ره) مأموریت یافتند تا به خانواده‌‌های شهدا رسیدگی کنند که این کار در طول سال‌‌های مقاومت و مبارزه ادامه یافت و در سال‌‌های 1356 تا 1357، دامنه‌‌ی وسیع‌‌تری پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب، برای سامان دادن بیشتر به امور شهدا و خانواده‌‌های آنان، با فرمان امام (ره) بنیاد آغاز به کار کرد که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهیدان، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگین‌‌تر از پیش گردید.[6] 7. شورای نگهبان شورای نگهبان به‌منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی و عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با شرع و قانون تشکیل شده است. بنابراین شورای نگهبان به‌منظور تطبیق قوانین با قانون اساسی و شرع و تفسیر قانون اساسی و نظارت بر انتخابات بنیان نهاده شد. سابقه‌ی تاریخی تشکیل شورای نگهبان به دوران مشروطه بازمی‌‌گردد. در واقع پس از تشکیل مجلس در زمان مظفرالدین‌شاه (1324ق/1285ش) و تصویب قانون اساسی مشروطه در 51 اصل (14 ذی‌القعده 1324) نمایندگان مجلس به نواقص قانون اساسی پی بردند و درصدد رفع آن برآمدند. بنابراین متمم قانون اساسی را در 107 اصل تنظیم کرده و در تاریخ 29 شعبان 1325ق/ 1286ش، به توشیح محمدعلی‌شاه رساندند. اصل دوم این متمم، که به همت علمای اسلام به‌خصوص شیخ فضل‌الله نوری در متمم قانون اساسی گنجانیده شده بود، بر ضرورت نظارت پنج تن از علمای اسلامی بر مصوبات مجلس تأکید داشت. البته این اصل در عمل، عمری طولانی نداشت و غیر از سال‌های اولیه (که در مجالس اول، دوم و سوم اجرا شد و مدرس از این طریق وارد مجلس گردید) دیگر به اجرا درنیامد و اصطلاحاً جزء مواد متروک شد. چنان‌که از مطالب فوق مستفاد می‌‌گردد، فکر تشکیل نهادی برای نظارت بر قوانین، از دیرباز در کشور اسلامی ما وجود داشته است که شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران، اقتباس‌شده از این اصل متمم قانون اساسی مشروطه است. حاکمیت و تشریع با خداست. لذا قوانینی که در حکومت اسلامی تدوین می‌یابد، باید برطبق مقررات و موازین اسلامی باشد. قانون‌گذار این مهم را در اصل چهارم قانون اساسی به‌طور صریح بیان و تأکید می‌کند که تمام قوانین و مقررات باید براساس موازین اسلامی باشد. اصل چهارم در این رابطه می‌گوید: (کلیه‌ی قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این‌ها باید براساس موازین اسلامی باشد و تشخیص این امر برعهده‌ی فقهای شورای نگهبان است.) اولین فقهای شورای نگهبان قانون اساسی در مورخه‌ی 29 تیرماه سال 1359، قبل از افتتاح مجلس شورای اسلامی، توسط امام خمینی (ره) منصوب شدند.[7](*) پی‌نوشتها: 1. انقلاب و نهادهای انقلابی؛ بنیاد مستضعفان در راه رفع نارساییها، مجلهی جهاد، تیرماه 1362، شمارهی 55، ص 34 و 35. 2. احسان رحمانی و یوسف ترابی، کمیتهی انقلاب اسلامی تجربهای مهم در سپهر پلیس جامعهگرا و مردمی (تهران 1357-1362)، دانش انتظامی، پاییز 1386، شمارهی 35، ص 118 تا 120. 3. ضرورت و نحوهی تأسیس سپاه پاسداران، مجلهی پیام انقلاب، اردیبهشت 1392، شمارهی 40، ص 40 تا 42. 4. محسن ملک فضلی، جایگاه و اعتبار مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، حکومت اسلامی، تابستان 1387، شماره­ی 2، ص 145 تا 148. 5. محمدجواد ایروانی، نهادگرایی و جهاد سازندگی، تهران، نشر برزگر، 1378. 6. صحیفه‌ی نور، جلد 12، ص 8 و 9. 7. حسین جناتی، شورای نگهبان سند مشروعیت قوانین نظام، چاپ اول، 1370. *حمیدرضا کشاورز، پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی/برهان 1393/9/5
عنوان سوال:

تأسیس بنیاد مستضعفان؟ نهادهای انقلابی در جمهوری اسلامی چگونه پا گرفتند؟


پاسخ:

تأسیس بنیاد مستضعفان؟ نهادهای انقلابی در جمهوری اسلامی چگونه پا گرفتند؟

نهادهای انقلابی را می‌بایست بنیادها و مؤسساتی دانست که پس از پیروزی یک انقلاب و برای صیانت و پاسداری از آن و همچنین ترمیم بی‌توجهی به برخی از مسائل جامعه، تشکیل گردیدند. بنیاد مستضعفان، سپاه پاسداران، شورای عالی انقلاب فرهنگی، جهاد سازندگی، بنیاد شهید و... از جمله‌ی این نهادها هستند.
نهاد در لغت به معنی ( بنیاد) است، ولی در علوم اجتماعی به مجموعه‌ی تشکیلات منسجم و مقررات و سنت‌هایی اطلاق می‌شود که یک اجتماع یا گروه متشکل را مشخص می‌سازد. به عبارت دیگر، نهاد اجتماعی شیوهای از فعالیت اجتماعی است که اکثریت اعضای یک جامعه‌‌ی معین از آن پیروی می‌‌نمایند. بر این اساس، نهاد را می‌‌توان یک بنیاد یا سازمان عمومی تأثیرگذار دانست که اهداف خاصی را دنبال می‌کند و دارای تأثیرات ملموسی در جامعه است.

البته باید توجه داشت که جوامع و اجتماعات انسانی به فراخور شرایط و مقتضیات زمانی، مکانی، فرهنگی و ایدئولوژیکی، دارای نهادهای متفاوتی هستند که این امر به نوبه‌‌ی خود، امکان مقایسه‌‌ی نهادها را نیز با مشکلاتی مواجه می‌‌سازد. یکی از نکات مهمی که باید در مطالعات نهادها مورد توجه قرار گیرد، تفاوت نهاد با سازمان است.

تفاوت بنیادین میان نهاد و سازمان را باید در نقش و تأثیر عوامل ایجادکننده‌‌ی آن‌ها دانست؛ چراکه در پیدایش نهاد، ساختارهای رسمی و دولتی دخالتی ندارند و به عبارت دقیق‌تر، نهادهای اجتماعی از پیش طرح‌‌ریزی‌شده نیستند، اما در ایجاد سازمان، عوامل دولتی و ساختارهای رسمی اقدام به طرح‌‌ریزی و تأسیس آن‌ها می‌‌نمایند. یکی از انواع نهادها را نهادهای انقلابی تشکیل می‌‌دهند و همان‌گونه که از نام آن‌ها پیداست، به فراخور تحولات بنیادین سیاسی و اجتماعی در یک جامعه، ظهور می‌‌نمایند.

در یک نگاه دقیق‌تر، می‌‌توان نهادهای انقلابی را بنیادها و مؤسساتی دانست که پس از پیروزی یک انقلاب و برای صیانت و پاسداری از آن و همچنین ترمیم بی‌توجهی به برخی از مسائل جامعه تشکیل گردیدند. انقلاب اسلامی ایران نیز به‌عنوان یکی از مهم‌ترین وقایع سیاسی و اجتماعی نیمه‌‌ی دوم قرن بیستم، از این امر مستثنا نبوده است.

در واقع انقلاب اسلامی ایران با پیروزی‌اش، نه تنها رویکرد انتقادی خویش نسبت به دیکتاتوری 2500ساله‌‌ی شاهنشاهی را مطرح نمود، بلکه با شکل‌‌دهی به نهادهای مختلف، در پی تغییر و اصلاح روند پیشین نیز برآمد. در ادامه به بررسی برخی از نهادهایی که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برای اجرای بهتر و دقیق‌تر امور در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران پدیدار گردیدند، اشاره خواهیم نمود.

نهادهای انقلاب اسلامی

1. بنیاد مستضعفان

از جمله ویژگی‌‌های حکومت‌‌های سرمایه‌‌داری و حکومت‌‌هایی که با شیوه‌‌های امپریالیستی اداره می‌‌شوند، توسعه‌‌طلبی و مفسده‌‌جویی در همه‌‌ی ابعاد، از جمله توسعه‌‌طلبی در مال‌اندوزی و رویکرد سرمایه‌‌دارانه است. حکومت شاه بیشترین زمینه را برای افرادی که سرمایه‌دار بودند و حق مستضعفان و اقشار فرودست را پایمال می‌کردند، به وجود آورده بود. لذا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد قابل توجهی از وابستگان به طاغوت بودند که می‌‌بایست اموال آن‌ها به دست صاحبان اصلی، که همان مستضعفان بودند، بازمی‌گشت. ضرورت این اقدام را نیز حضرت امام (ره) به‌خوبی تشخیص دادند؛ به‌طوری‌که ایشان در 11 اسفند 1357، قبل از اینکه نهادهای دیگر تشکیل شوند، در فرمانی اقدام به تشکیل بنیاد مستضعفان نمودند.

در فرمان امام (ره) آمده بود: (اموال شاه خائن و همه‌‌ی وابستگان و طاغوتیان باید مصادره شود و نقدینه‌ها نیز باید به شماره حسابی که از طرف شورای انقلاب افتتاح می‌‌شود واریز گردد.) هما‌ن‌گونه که از بیانات فوق نیز مستفاد می‌‌گردد، انقلاب اسلامی ایران پس از پیروزی، با اقدام به تشکیل بنیاد مستضعفان، رویکرد عملی خویش را جهت مبارزه با شیوه-های سرمایه‌‌دارانه‌‌ی رژیم طاغوت آغاز نمود و از این طریق، اعتماد بیش از پیش مردم انقلابی را به دست آورد. البته باید اذعان داشت که بنیاد در آغاز کار با دشواری‌‌های متعددی برای بازپس‌گیری اموال از طاغوتیان مواجه بود.[1]

2. کمیته‌‌ی انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نهادهای گوناگونی در راستای پیشبرد اهداف انقلاب تأسیس گردیدند. از جمله‌‌ی این نهادها، کمیته‌‌ی انقلاب اسلامی است که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب پدید آمد و وظیفه‌‌ی خطیر حفاظت و صیانت از امنیت و آسایش عمومی شهروندان و همچنین مقابله با عناصر مخل امنیت و ضدانقلاب را در سراسر کشور برعهده داشت.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تعداد قابل توجهی از وابستگان به طاغوت بودند که می‌‌بایست اموال آن‌ها به دست صاحبان اصلی، که همان مستضعفان بودند، بازمی‌‌گشت. ضرورت این اقدام را نیز حضرت امام (ره) به‌خوبی تشخیص دادند؛ به‌طوری‌که در فرمانی اقدام به تشکیل بنیاد مستضعفان نمودند.
هسته‌‌های اولیه‌‌ی کمیته‌‌‌ی انقلاب به‌صورت طبیعی و خودجوش، از متن توده‌‌های مردم مسلمان و از درون مساجد در سراسر کشور تکوین یافت که ابتدا در قالب کمیته‌‌ی استقبال از حضرت امام سازمان‌دهی شده بود و با ورود ظفرمند ایشان و با شکست قطعی رژیم منحوس پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام (ره) طی پیامی مرحوم آیت‌‌الله مهدوی کنی را، که از علما و روحانیون متعهد و مبارز انقلابی بودند، به فرماندهی آن گماردند. ضرورت تشکیل چنین نهادی را می‌‌توان در فقدان آمادگی لازم از سوی نیروهای رسمی پلیس، یعنی شهربانی و ژاندارمری، به دلیل وقوع انقلاب و اهمیت حفظ انقلاب اسلامی از دسیسه‌‌های ضدانقلابیون دانست.[2]

3. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

در تاریخ دوم اسفندماه سال 1357، یعنی ده روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که با حکم شورای انقلاب اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام موجودیت نمود. اولین اطلاعیه‌‌ی سپاه با عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با موضوع تعیین نحوه‌‌ی تحویل سلاح توسط پاسداران مستقر در مساجد، اماکن دولتی، پادگان‌‌ها و کاخ‌‌ها و مراکز حساس به فرماندهان پادگان‌‌ها، اعلام و تشریح گردید.

نخستین دیدار پاسداران انقلاب اسلامی با امام خمینی (ره) در روز 14 اسفندماه سال 1357 صورت گرفت. امام خمینی (ره) در این دیدار آن‌ها را پاسداران به‌حق اسلام توصیف نموده و فرمودند: (شما مثل جوان‌‌های صدر اسلام هستید. شما اسلام را نجات دادید. از این به بعد هم پاسداری کنید تا این انقلاب به ثمره‌‌ی واقعی‌‌اش برسد.)
بدین وسیله حضرت امام (ره) در واقع با بیانی ساده، چشم‌‌انداز مأموریت سپاه را توصیف و ترسیم نمودند. اقدام مهم دیگر از سوی امام خمینی (ره) را باید ابتکار ایشان در تعیین روز پاسدار دانست. بر این اساس، امام (ره) طی پیامی در 6 تیر 1358، مصادف با دوم شعبان المعظم 1399ق، سوم شعبان مصادف با سالروز ولادت امام حسین (ع) را به‌عنوان روز پاسدار اعلام نمودند؛ اقدامی که بیش از پیش بر اهمیت و جایگاه سپاه پاسداران می‌‌افزود.

در واقع همین جایگاه و موقعیت سپاه پاسداران است که آن را به سازمانی مردمی بدل ساخته که در سخت‌‌ترین شرایط به‌مثابه‌‌ی فرشته‌‌ی نجات برای کشور و انقلاب اسلامی عمل نموده و توانسته است نظام اسلامی را از سخت‌‌ترین گذرگاه‌‌ها با موفقیت عبور دهد. موفقیت‌‌آمیز بودن تجارب این نهاد انقلابی در مدیریت شرایط مختلف حوزه‌‌های سخت‌‌افزاری و نرم‌‌افزاری، سبب گردیده تا نظام اسلامی همواره بدان به‌مثابه‌‌ی یک فرصت و ظرفیت پایان‌‌ناپذیر ملی و بین‌‌المللی بنگرد.[3]

4. شورای عالی انقلاب فرهنگی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ضرورت تحول و تأسیس نهادهای حقوقی، سیاسی و فرهنگی کشور متناسب با وضعیت جدید، امری انکارناپذیر محسوب می‌‌شد؛ نهادهایی که بتوانند همسو با شعارهای انقلاب، نیازهای جامعه‌‌ی انقلابی را در ابعاد مختلف برآورده نمایند تا ملت انقلابی نتیجه‌‌ی تلاش‌های خود را مشاهده کنند و در ادامه‌‌ی مسیر خود، همواره پایداری و مجاهدت نماید.

در این راستا، ایجاد نهادی که در مورد مسائل فرهنگی و آموزشی کشور، تصمیم‌‌ساز، تأثیرگذار و قادر به تصفیه‌‌ی فضای فرهنگی کشور از وجود عناصر مخرب و پاک‌سازی نهادهای علمی کشور از مظاهر ضددینی و ضدفرهنگی باشد، ضرورتی آشکار و انکارناپذیر تلقی می‌‌گردید. از این رو، مدیریت مدبرانه‌‌ی امام (ره) ایشان را برآن داشت تا در تاریخ 23 خرداد سال 1359، فرمان تشکیل (ستاد انقلاب فرهنگی) را صادر کرده و ضمن آن، خط‌مشی و وظایف آن ستاد را نیز معین و افراد صاحب‌نظری را به عضویت در آن منصوب نمایند.

در آغاز از نام این نهاد برمی‌‌آمد که این ستاد جنبه‌‌ی موقتی داشته باشد و پس از مدتی به حیات خود خاتمه دهد، لکن از آنجا که همواره حفظ فرهنگ و شئونات اسلامی و انقلابی، اصلاح دانشگاه‌‌ها و مدارس و همچنین بازنگری کتب درسی و متون آموزشی، یکی از اهداف و استراتژی‌‌های بلندمدت نظام اسلامی بوده است و خودکفایی در زمینه‌‌های مختلف، به‌ویژه خودکفایی علمی و فرهنگی، جزء آرمان‌‌های اصلی نظام است، حضرت امام (ره) برآن شدند تا به انگیزه‌‌ی استمرار بخشیدن به حیات ستاد و وسعت دادن به گستره‌‌ی فعالیت‌‌های آن، طی فرمانی دیگر در تاریخ 19 آذر سال 1363، (شورای عالی انقلاب فرهنگی) را بنیان نهند. ایشان در این فرمان، علاوه بر اعلام رضایت از جریان رو به رشد فرهنگ کشور و اسلامی شدن دانشگاه‌‌ها، برای هرچه بارورتر شدن انقلاب اسلامی، تقویت این ستاد را لازم و ضروری دانستند.[4]

5. جهاد سازندگی

پس از گذشت حدود چهار ماه از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی در پیامی به تاریخ 26 خرداد سال 1358، ضرورت تشکیل جهاد سازندگی را به‌منظور آبادانی روستاها اعلام کردند. در پی این پیام، جهاد سازندگی در 27 خرداد همان سال، با دو هدف اصلی تشکیل شد: رفع محرومیت از روستاها و تأمین درآمد کافی و ایجاد اشتغال در روستاها و رشد و شکوفایی کشاورزی.

در 27 شهریور سال 1358، اساسنامه‌ی جهاد کشاورزی با سه ماده‌‌ی هدف، روش و وظایف به تصویب هیئت‌وزیران رسید. طبق اساسنامه، هدف از تشکیل جهاد سازندگی، بسیج امکانات و استعدادهای مردم و دولت برای همکاری در تهیه و اجرای سریع طرح‌های سازندگی، تنظیم روش کار، مشارکت افراد و گروه‌ها و سازمان‌های داوطلب با به‌کارگیری مقررات ساده بود.

وظایف آن نیز تأکید بر رشد ابعاد معنوی و توسعه‌ی مادی، تهیه و تصویب طرح‌های لازم برای پیشبرد کار و همکاری با ادارات در اجرای طرح‌ها تعیین شد. در اواخر سال 1358 و پس از استعفای دولت موقت، جهاد سازندگی به‌عنوان نهادی انقلابی زیر نظر شورای انقلاب درآمد. مقارن آن شهید بهشتی وارد تشکیلات جهاد سازندگی شد و سرپرستی این نهاد انقلابی را برعهده گرفت و همراه با نماینده‌ی رهبری، سه تن را برای عضویت در شورای مرکزی انتخاب کرد.

بدین ترتیب، جهاد سازندگی در دوره‌ی نخست فعالیت، به‌صورت نظام شورایی اداره شد و هریک از اعضای آن در رأس حوزه‌ای قرار داشتند که شامل نمایندگی امام، روابط عمومی، امور استان‌ها و هماهنگی کمیته‌ها بود. فعالیت جهاد سازندگی در سال‌های نخست آن، به عمران، خدمت‌رسانی و آموزش‌های فنی منحصر بود، ولی بنا به ضرورت و مقتضیات جامعه، مسئولیت‌های جهاد دائماً در حال تغییر و تحول بود و رسیدگی به اموری چون امور فرهنگی، بهداشت و اشتغال را نیز عهده‌دار شد.

تشکیل (کمیته‌ی فرهنگی جهاد)، به موازات سایر فعالیت‌های سازندگی، تعلیم‌وتربیت روستاییان را مدنظر قرار داد. این کمیته در کنار کمیته‌های کشاورزی و عمران، از ارکان اصلی جهاد محسوب می‌شود که بیشتر فعالیت‌های آن، سوادآموزی، آموزش مبانی عقیدتی، تشکیل کتابخانه‌های روستایی، تشکیل شوراهای اسلامی، برگزاری مراسم مذهبی، حل اختلافات روستاییان، تهیه و توزیع نشریه‌ی جهاد روستا، تهیه و توزیع انواع فیلم، نوار، پوستر و سایر نرم‌افزارهای آموزشی بود.

جهاد سازندگی تا سال 1362ش، نهادی دولتی نبود، ولی انجام کارهای زیربنایی و تولیدی، اهتمام به مشارکت در سیاست‌گذاری‌های کشور و مهم‌تر از همه، تلاش‌های بی‌وقفه‌ی آن، سبب شد تا در رده‌ی ارگان‌های دولتی قرار گیرد. بدین منظور، مجلس شورای اسلامی در آذر 1362، لایحه‌ی تشکیل وزارت جهاد سازندگی را از تصویب گذراند. بدین ترتیب، تشکیلات جهاد سازندگی پس از دولتی شدن، گسترش یافت و سیاست‌های آن تمرکز بیشتری پیدا کرد. پس از تبدیل جهاد سازندگی به وزارتخانه، برای پرهیز از تداخل وظایف آن با وزارت کشاورزی و سایر وزارتخانه‌ها، تفکیک وظایفی صورت گرفت. بر این اساس، در مهر 1369 مسئولیت دو بخش گسترده‌ی امور دام و منابع طبیعی به وظایف جهاد سازندگی افزوده شد که حاکی از توانایی بالای جهاد بود و سیاست‌های عمران روستایی آن را به سمت دام و منابع طبیعی تغییر داد.[5]

6. بنیاد شهید انقلاب اسلامی

بنیاد شهید در 22 اسفند سال 1358، به فرمان امام (ره) تأسیس شد و دارای شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری است و امور آن طبق قانون مربوط به نهادهای عمومی غیردولتی و در چارچوب اساسنامه‌ی مصوبه و آیین‌نامه‌‌های مربوط زیر نظر رئیس‌جمهور و نظارت عالیه‌‌ی مقام معظم رهبری، اداره می‌شود.

از آنجا که حفظ فرهنگ و شئونات اسلامی و انقلابی، اصلاح دانشگاه‌‌ها و مدارس و همچنین بازنگری کتب درسی و متون آموزشی، یکی از اهداف و استراتژی‌‌های بلندمدت نظام اسلامی بوده است، حضرت امام (ره) برآن شدند تا به انگیزه‌‌ی استمرار بخشیدن به این محورها، (شورای عالی انقلاب فرهنگی) را بنیان نهند.
احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت‌طلبی، زنده نگه داشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان، تجلیل و تکریم از خانواده‌‌های معظم شهیدان، جدیت در امور فرهنگی خانواده‌‌های شاهد، خوداتکایی و قانون‌مند کردن ارائه‌ی خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به‌منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه، محور فعالیت‌‌های این نهاد مقدس است.

نکته اینکه سابقه‌‌ی اولیه‌ی این نهاد به قبل از انقلاب و سال‌های آغازین قیام امام (ره)، یعنی سال 1342 باز می‌‌گردد. در واقع بعد از قیام خونین پانزده خرداد 1342، گروهی از روحانیون انقلابی و مبارز و افراد نیکوکار به دستور امام (ره) مأموریت یافتند تا به خانواده‌‌های شهدا رسیدگی کنند که این کار در طول سال‌‌های مقاومت و مبارزه ادامه یافت و در سال‌‌های 1356 تا 1357، دامنه‌‌ی وسیع‌‌تری پیدا کرد.

بعد از پیروزی انقلاب، برای سامان دادن بیشتر به امور شهدا و خانواده‌‌های آنان، با فرمان امام (ره) بنیاد آغاز به کار کرد که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهیدان، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگین‌‌تر از پیش گردید.[6]

7. شورای نگهبان

شورای نگهبان به‌منظور پاسداری از احکام اسلام و قانون اساسی و عدم مغایرت مصوبات مجلس شورای اسلامی با شرع و قانون تشکیل شده است. بنابراین شورای نگهبان به‌منظور تطبیق قوانین با قانون اساسی و شرع و تفسیر قانون اساسی و نظارت بر انتخابات بنیان نهاده شد.

سابقه‌ی تاریخی تشکیل شورای نگهبان به دوران مشروطه بازمی‌‌گردد. در واقع پس از تشکیل مجلس در زمان مظفرالدین‌شاه (1324ق/1285ش) و تصویب قانون اساسی مشروطه در 51 اصل (14 ذی‌القعده 1324) نمایندگان مجلس به نواقص قانون اساسی پی بردند و درصدد رفع آن برآمدند. بنابراین متمم قانون اساسی را در 107 اصل تنظیم کرده و در تاریخ 29 شعبان 1325ق/ 1286ش، به توشیح محمدعلی‌شاه رساندند.
اصل دوم این متمم، که به همت علمای اسلام به‌خصوص شیخ فضل‌الله نوری در متمم قانون اساسی گنجانیده شده بود، بر ضرورت نظارت پنج تن از علمای اسلامی بر مصوبات مجلس تأکید داشت. البته این اصل در عمل، عمری طولانی نداشت و غیر از سال‌های اولیه (که در مجالس اول، دوم و سوم اجرا شد و مدرس از این طریق وارد مجلس گردید) دیگر به اجرا درنیامد و اصطلاحاً جزء مواد متروک شد.

چنان‌که از مطالب فوق مستفاد می‌‌گردد، فکر تشکیل نهادی برای نظارت بر قوانین، از دیرباز در کشور اسلامی ما وجود داشته است که شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران، اقتباس‌شده از این اصل متمم قانون اساسی مشروطه است. حاکمیت و تشریع با خداست. لذا قوانینی که در حکومت اسلامی تدوین می‌یابد، باید برطبق مقررات و موازین اسلامی باشد.

قانون‌گذار این مهم را در اصل چهارم قانون اساسی به‌طور صریح بیان و تأکید می‌کند که تمام قوانین و مقررات باید براساس موازین اسلامی باشد. اصل چهارم در این رابطه می‌گوید: (کلیه‌ی قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر این‌ها باید براساس موازین اسلامی باشد و تشخیص این امر برعهده‌ی فقهای شورای نگهبان است.) اولین فقهای شورای نگهبان قانون اساسی در مورخه‌ی 29 تیرماه سال 1359، قبل از افتتاح مجلس شورای اسلامی، توسط امام خمینی (ره) منصوب شدند.[7](*)

پی‌نوشتها:

1. انقلاب و نهادهای انقلابی؛ بنیاد مستضعفان در راه رفع نارساییها، مجلهی جهاد، تیرماه 1362، شمارهی 55، ص 34 و 35.
2. احسان رحمانی و یوسف ترابی، کمیتهی انقلاب اسلامی تجربهای مهم در سپهر پلیس جامعهگرا و مردمی (تهران 1357-1362)، دانش انتظامی، پاییز 1386، شمارهی 35، ص 118 تا 120.
3. ضرورت و نحوهی تأسیس سپاه پاسداران، مجلهی پیام انقلاب، اردیبهشت 1392، شمارهی 40، ص 40 تا 42.
4. محسن ملک فضلی، جایگاه و اعتبار مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، حکومت اسلامی، تابستان 1387، شماره­ی 2، ص 145 تا 148.
5. محمدجواد ایروانی، نهادگرایی و جهاد سازندگی، تهران، نشر برزگر، 1378.
6. صحیفه‌ی نور، جلد 12، ص 8 و 9.
7. حسین جناتی، شورای نگهبان سند مشروعیت قوانین نظام، چاپ اول، 1370.

*حمیدرضا کشاورز، پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی/برهان 1393/9/5





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین