جایگاه نهادهای مدنی در حکومت اسلامی چیست؟
به مجموعه تشکّل‌ها و اجتماعات موجود در جامعه که در حدّ فاصل میان توده شهروندان و حکومت قرار گرفته‌اند، نهادهای مدنی گفته می‌شود. تعاونی‌های روستایی و شهری، اتحادیه‌های صنفی، باشگاه‌های ورزشی، اجتماعات محلی و انجمن‌های حرفه‌ای (مانند انجمن اولیا و مربیان) و ... نمونه‌هایی از نهادهای مدنی به شمار می‌آیند. یکی از امتیازهای اساسی نظام‌های مردم سالار، وجود نهادهای مدنی در این گونه نظام‌ها است و به دلیل آن که همه افراد جامعه دارای هر شغل و کاری که باشند می‌توانند به نوعی در این نهادها عضو باشند، نهادهای مدنی به عنوان منبعی برای سرمایه اجتماعی، قابل توجه‌اند . هنجارها و ارزش‌های مرتبط با این پیوندها برای مردم و در مقیاس وسیع‌تر برای جامعه دارای پیامدهای مهمی می‌باشد که هم باعث ایجاد منافع خصوصی و هم منافع عمومی می‌گردد، به نحوی که اوضاع را جهت همکاری و مشارکت و تعاون بین اعضا، بهبود می‌بخشد . چنین نهادهایی در نتیجه ایجاد فرایند تعامل و گفت و گو میان حکومت و نهادهای اجتماعی مستقل شکل می‌گیرند. و در شرایطی رشد می کنند که وجود و گسترش آنها تهدیدی برای مشروعیت و اقتدار حکومت به شمار نیایند . این نهادها ضمن ایجاد سرمایه اجتماعی می‌توانند با انتخاب نماینده‌ای از درون خود، به صورت غیر مستقیم با دولت در ارتباط باشند که این خود می‌تواند به وجود آورنده یک سرمایه اجتماعی از نوع اتحاد و همبستگی بین دولت و ملت باشد که در نتیجه، ثبات سیاسی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. در یک جامعه دینی که مردم به دستورات دینی پایبند باشند نهاد های مدنی نیز صبغه دینی دارند. و نقش مهمی در هویت و سمت و سوی فکری جوامع دینی، ایفا می کنند. نهادهای مدنی دینی در ایران، که قبل از انقلاب اسلامی کارکردی ستیزه جویانه با رژیم حاکم داشتند، پس از انقلاب اسلامی کارکردی هدایت گرانه و حمایت گرایانه از نظام داشته است.
عنوان سوال:

جایگاه نهادهای مدنی در حکومت اسلامی چیست؟


پاسخ:

به مجموعه تشکّل‌ها و اجتماعات موجود در جامعه که در حدّ فاصل میان توده شهروندان و حکومت قرار گرفته‌اند، نهادهای مدنی گفته می‌شود. تعاونی‌های روستایی و شهری، اتحادیه‌های صنفی، باشگاه‌های ورزشی، اجتماعات محلی و انجمن‌های حرفه‌ای (مانند انجمن اولیا و مربیان) و ... نمونه‌هایی از نهادهای مدنی به شمار می‌آیند. یکی از امتیازهای اساسی نظام‌های مردم سالار، وجود نهادهای مدنی در این گونه نظام‌ها است و به دلیل آن که همه افراد جامعه دارای هر شغل و کاری که باشند می‌توانند به نوعی در این نهادها عضو باشند، نهادهای مدنی به عنوان منبعی برای سرمایه اجتماعی، قابل توجه‌اند . هنجارها و ارزش‌های مرتبط با این پیوندها برای مردم و در مقیاس وسیع‌تر برای جامعه دارای پیامدهای مهمی می‌باشد که هم باعث ایجاد منافع خصوصی و هم منافع عمومی می‌گردد، به نحوی که اوضاع را جهت همکاری و مشارکت و تعاون بین اعضا، بهبود می‌بخشد . چنین نهادهایی در نتیجه ایجاد فرایند تعامل و گفت و گو میان حکومت و نهادهای اجتماعی مستقل شکل می‌گیرند. و در شرایطی رشد می کنند که وجود و گسترش آنها تهدیدی برای مشروعیت و اقتدار حکومت به شمار نیایند . این نهادها ضمن ایجاد سرمایه اجتماعی می‌توانند با انتخاب نماینده‌ای از درون خود، به صورت غیر مستقیم با دولت در ارتباط باشند که این خود می‌تواند به وجود آورنده یک سرمایه اجتماعی از نوع اتحاد و همبستگی بین دولت و ملت باشد که در نتیجه، ثبات سیاسی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. در یک جامعه دینی که مردم به دستورات دینی پایبند باشند نهاد های مدنی نیز صبغه دینی دارند. و نقش مهمی در هویت و سمت و سوی فکری جوامع دینی، ایفا می کنند. نهادهای مدنی دینی در ایران، که قبل از انقلاب اسلامی کارکردی ستیزه جویانه با رژیم حاکم داشتند، پس از انقلاب اسلامی کارکردی هدایت گرانه و حمایت گرایانه از نظام داشته است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین