جمهوری دموکراتیک اسلامی چیست؟ جمهوری دموکراتیک اسلامی گفتمان سیاسی روشنفکران مسلمان دموکرات و احزاب و سازمانهای اسلامی اپوزیسیون و خارج از حاکمیت است که با ارایهی تفسیری دموکراتیک از اسلام به دنبال جایگزینی حاکمیت مردم به جای حاکمیت الهی و مردمی نظام ولایت فقیه می باشند .در توضیح این موضوع ابتدا به چگونگی طرح این مقوله پرداخته و سپس توضیحاتی پیرامون آن ارائه می نمائیم : یکم . انتخاب نوع حکومت روز هفدهم بهمن ماه 1357 یعنی پنج روز پس از ورود حضرت امام (ره) به ایران، مهندس بازرگان طی فرمانی از طرف رهبر انقلاب اسلامی ایران، مأمور تشکیل دولت موقت گردید.[1]یکی از وظایف دولت موقت پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگزاری رفراندوم به منظور تثبیت نظام جمهوری اسلامی بود. حضرت امام خمینی (ره) قائل بود که باید همه پرسی برگزار شود تا جریان انقلاب اسلامی و پذیرش حکومت اسلامی توسط مردم با عدد و ارقام مشخص شود.[2] مرحوم دوانی مینویسد: (از طرف دولت موقت و شورای انقلاب، روز دهم و یازدهم فروردین برای رفراندومِ تعیین رژیم آینده کشور ایران اعلام گردید.)[3] در آن زمان، یکی از اختلافات موجود بین دولت موقت و جریان اسلامی، در جریان تصمیم گیری برای نوع حکومت ایران پیش آمد. جریان اسلامی حکومتِ(جمهوریاسلامی)میخواست،نهضتآزادی(جمهوری دموکراتیک اسلامی)، عدهای (جمهوری خلق اسلامی) و گروهی دیگر که از جبهه ملی بودند(جمهوری ایران) را خواستار بودند.[4] ابتدا همه آنها دغدغه این را داشتند که نوع و شیوه حکومت آینده بتواند فضای سیاسی گستردهای را در نظام سیاسی خود پوشش دهد و گروههای زیادی را جذب کند که حضرت امام (ره) طی سخنانی حرف آخر را زدند و فرمودند: من از ملت ایران انتظار دارم که به جمهوری اسلامی رأی دهند که تنها این مسیر انقلاب اسلامی است.)[5] در بخشی از پیامی که حضرت امام (ره) به مناسبت رفراندوم 11 و 12 فروردین صادر فرمودند، آمده است: (این رفراندوم چیزی است که همه ملت ما باید در آن شرکت کنند. من توصیه میکنم که همه ملت در این رفراندوم که سرنوشت ما، ملت ما و کشور و مذهب ما را تعیین میکند شرکت کنند...)[6] حضرت امام (ره) در این پیام فرمودند: (عموم مردم در انتخابات آزادند در اینکه به جمهوریاسلامیرأی نه یا آری بدهند.)[7] سرانجام روز 10 و 11 فروردین سر رسید. مردم با کمال نظم و آزادی رأی خود را به صندوق انداختند و 2/98 درصد مردم، معادل بیست میلیون نفر که واجد شرایط بودند به جمهوری اسلامی رأی دادند و بدینگونه رژیم جمهوری اسلامی به جای رژیم پوسیده شاهنشاهی ایجاد شد.[8] پس از خاتمه کار از طرف امام خمینی (ره) رهبر انقلاب، 12 فروردین به عنوان روز جمهوری اسلامی اعلام و تعطیل عمومی شد. که هر ساله نیز چنین خواهد شد.[9] دوم . جمهوری اسلامی یا جمهوری دموکراتیک اسلامی از شهید مطهری پرسیدند: “عده ای واژه جمهوری دموکراتیک اسلامی را به کار می برند و گویا قصد امام از تاکید بر حذف کلمه دموکراتیک، توجه دادن به تفاوتی است که در دموکراسی غربی و آزادی های اسلامی وجود دارد” لطفا در این مورد توضیح دهید و تفاوت این واژه ها را مشخص کنید. ایشان در پاسخ فرمود: “در اسلام، آزادی فردی و دموکراسی وجود دارد؛ ولی با تفاوتی که میان بینش اسلامی و بینش غربی وجود دارد، روشن می شود که در این عبارت، کلمه دموکراتیک، حشو و زاید است. به علاوه در آینده، وقتی که مردم در دولت جمهوری اسلامی، یک سلسله آزادی ها و دموکراسی ها را به دست آوردند، ممکن است بعضی ها پیش خود این طور تفسیر کنند که این آزادی ها و دموکراسی ها نه به دلیل اسلامی بودن این جمهوری، بلکه به خاطر دموکراتیک بودن آن است. یعنی این جمهوری، دو مبنا و دو بنیاد دارد؛ بنیادهای دموکراتیک و بنیادهای اسلامی. ما می خواهیم تاکید کنیم که چنین نیست. اولا: به مصداق مصرع معروف “ چون که صد آمد، نود هم پیش ماست”. وقتی از جمهوری اسلامی سخن به میان می آوریم، به طور طبیعی آزادی و حقوق فردی و دموکراسی در بطن آن است. ثانیا: اساسا مفهوم آزادی به آن معنا که فلسفه های اجتماعی غرب اعتقاد دارند، با آزادی به آن معنا که در اسلام مطرح است، تفاوت عمده و بنیادین دارد. ما که می خواهیم کشوری بر اساس بنیادهای اسلامی پیدا کنیم، نمی توانیم این ریزه کاری ها و ظرافت ها را نادیده بگیریم. در باب این که ریشه و منشا آزادی و حقوق چیست، گفته اند، انسان آزاد آفریده شده است. پس باید آزاد باشد؛ اما سوال این است که چرا همین پاسخ در مورد مثلا گوسفند صادق نیست؟! در غرب، ریشه و منشا آزادی را تمایلات و خواهش های انسانی می دانند و آن جا که از اراده انسان سخن می گویند، در واقع، فرقی میان تمایل و اراده قایل نمی شود. آن چه آزادی فردی را محدود می کند، آزادی امیال دیگران است هیچ ضابطه و چارچوب دیگری نمی تواند آزادی انسان و تمایلات او را محدود کند. آزادی به این معنا که مبنای دموکراسی غرب قرار گرفته است، نوعی حیوانیت رها شده است؛ حال آن که مساله در مورد انسان، این است که او در عین این که انسان، حیوان است و در عین این که حیوان است، انسان است. آدمی یک سلسله استعدادهای مترقی و عالی دارد که ملاک انسانیت او است. تفکر منطقی انسان و نه هر چه که نامش تفکر است، تمایلات عالی او نظیر؛ تمایل به حقیقت جویی، تمایل به خیر اخلاقی و تمایل به جمال و زیبایی، تمایل به پرستش حق و ... این ها از مختصات و ملاک های انسانیت است. بشر به حکم این که در سرشت خود، دو قطبی آفریده شده و به تعبیر قرآن، مرکب از عقل و نفس است، محال است که بتواند در هر دو قسمت وجودی خود، از بی نهایت درجه آزادی برخوردار باشد. رهایی هر یک از دو قسمت، مساوی است با محدود شدن قسمت دیگر. اگر تمایلات انسان را ریشه و منشا آزادی و دموکراسی بدانیم، همان چیزی به وجود خواهد آمد که امروز در مهد دموکراسی غربی شاهد آن هستیم. در این کشورها، مبنای وضع قوانین در نهایت امر چیست؟ خواست اکثریت، اگر از این ها بپرسیم: “آیا برای انسان، صراط مستقیمی وجود دارد، که اورا به تکامل معنوی برساند؟” جواب منفی می دهند؛ یعنی معتقدند راه همان است که خود انسان آن گونه که می خواهد، می رود و این نظر تئوری معروف “ملا نصرالدین” است که روزی سوار قاطر بود پرسیدند کجا می روی؟ گفت: هر جا میل قاطر باشد. در نقطه مقابل این نوع دموکراسی و آزادی، دموکراسی اسلامی قرار دارد. دموکراسی اسلامی، بر اساس آزادی انسان است؛ اما این آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی شود. این که می گوییم در اسلام، دموکراسی وجود دارد، به این معنا است که اسلام می خواهد آزادی واقعی در بند کردن حیوانیت و رها ساختن انسانیت را به انسان بدهد. می نویسند وقتی کوروش وارد بابل شد، مردم را در اعتقادات شان آزاد گذشت؛ یعنی بت پرست ها را در بت پرستی، حیوان پرست ها را در حیوان پرستی؛ همه را آزاد گذاشت و هیچ محدودیتی برای آنان قایل نشد. در معیار غربی، کوروش یک مرد آزادی خواه به حساب می آید، ولی در تاریخ، ماجرای ابراهیم خلیل را هم درج کرده اند. او بر عکس کوروش معتقد بود که این گونه عقاید جاهلانه مردم، عقیده نیست. زنجیرهایی است که عادات سخیف بشر به دست و پای او بسته است و در اولین فرصت، بت ها و معبودهای دروغین مردم را در هم شکست. با معیارهای غربی، کار ابراهیم خلیل بر ضد اصول آزادی و دموکراسی است؛ چرا؟ چون منطق انبیا غیر از منطق انسان امروز غربی است. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) هنگامی که وارد مکه شد، بت ها را خرد کرد و به این وسیله، آزادی واقعی را به آن ها ارزنی داشت. از دیدگاه اسلام، آزادی و دموکراسی حق انسان بماهو انسان است. حق، ناشی از استعدادهای انسانی انسان است، نه ناشی از میل افراد و تمایلات آنها، حال آن که این واژه در قاموس غرب، معنای حیوانیت رها شده را متضمن است. دلیل دیگری که در تاکید بر حذف کلمه دموکراتیک مورد نظر امام بوده، رد تقلید از غرب و معیارهای آنان است. از نظر امام، به کار بردن این کلمه نوعی خیانت به روحیه مستقل این ملت محسوب می شود؛ زیرا ما گوهر آزادی را در فرهنگ خودمان داریم و بی نیازیم از این که دست طلب به سوی دیگران دراز کنیم. (پیرامون انقلاب اسلامی، مطهری، مرتضی، ص 100 به بعد) پاورقی [1]- عمید زنجانی، عباسعلی؛ انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368 ص 531. [2]- شادلو، عباس؛ انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، تهران، نشر مؤلف، 1386، ص 59. [3]- دوانی، علی؛ نهضت روحانیون ایران، بیجا، بنیاد فرهنگی امام رضا (ع)، ج10، ص 296-295. [4]- شادلو، عباس؛ پیشین، ص 58. [5]- همان به نقل از کیهان 9/12/57. [6]- دوانی، علی؛ پیشین، ص 300 به نقل از روزنامه اطلاعات، 11 فروردین. [7]- همان. [8]- همان، ص 296. [9]- همان. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100108193)
جمهوری دموکراتیک اسلامی چیست؟
جمهوری دموکراتیک اسلامی چیست؟
جمهوری دموکراتیک اسلامی گفتمان سیاسی روشنفکران مسلمان دموکرات و احزاب و سازمانهای اسلامی اپوزیسیون و خارج از حاکمیت است که با ارایهی تفسیری دموکراتیک از اسلام به دنبال جایگزینی حاکمیت مردم به جای حاکمیت الهی و مردمی نظام ولایت فقیه می باشند .در توضیح این موضوع ابتدا به چگونگی طرح این مقوله پرداخته و سپس توضیحاتی پیرامون آن ارائه می نمائیم :
یکم . انتخاب نوع حکومت روز هفدهم بهمن ماه 1357 یعنی پنج روز پس از ورود حضرت امام (ره) به ایران، مهندس بازرگان طی فرمانی از طرف رهبر انقلاب اسلامی ایران، مأمور تشکیل دولت موقت گردید.[1]یکی از وظایف دولت موقت پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگزاری رفراندوم به منظور تثبیت نظام جمهوری اسلامی بود. حضرت امام خمینی (ره) قائل بود که باید همه پرسی برگزار شود تا جریان انقلاب اسلامی و پذیرش حکومت اسلامی توسط مردم با عدد و ارقام مشخص شود.[2] مرحوم دوانی مینویسد: (از طرف دولت موقت و شورای انقلاب، روز دهم و یازدهم فروردین برای رفراندومِ تعیین رژیم آینده کشور ایران اعلام گردید.)[3] در آن زمان، یکی از اختلافات موجود بین دولت موقت و جریان اسلامی، در جریان تصمیم گیری برای نوع حکومت ایران پیش آمد. جریان اسلامی حکومتِ(جمهوریاسلامی)میخواست،نهضتآزادی(جمهوری دموکراتیک اسلامی)، عدهای (جمهوری خلق اسلامی) و گروهی دیگر که از جبهه ملی بودند(جمهوری ایران) را خواستار بودند.[4] ابتدا همه آنها دغدغه این را داشتند که نوع و شیوه حکومت آینده بتواند فضای سیاسی گستردهای را در نظام سیاسی خود پوشش دهد و گروههای زیادی را جذب کند که حضرت امام (ره) طی سخنانی حرف آخر را زدند و فرمودند: من از ملت ایران انتظار دارم که به جمهوری اسلامی رأی دهند که تنها این مسیر انقلاب اسلامی است.)[5] در بخشی از پیامی که حضرت امام (ره) به مناسبت رفراندوم 11 و 12 فروردین صادر فرمودند، آمده است: (این رفراندوم چیزی است که همه ملت ما باید در آن شرکت کنند. من توصیه میکنم که همه ملت در این رفراندوم که سرنوشت ما، ملت ما و کشور و مذهب ما را تعیین میکند شرکت کنند...)[6] حضرت امام (ره) در این پیام فرمودند: (عموم مردم در انتخابات آزادند در اینکه به جمهوریاسلامیرأی نه یا آری بدهند.)[7] سرانجام روز 10 و 11 فروردین سر رسید. مردم با کمال نظم و آزادی رأی خود را به صندوق انداختند و 2/98 درصد مردم، معادل بیست میلیون نفر که واجد شرایط بودند به جمهوری اسلامی رأی دادند و بدینگونه رژیم جمهوری اسلامی به جای رژیم پوسیده شاهنشاهی ایجاد شد.[8] پس از خاتمه کار از طرف امام خمینی (ره) رهبر انقلاب، 12 فروردین به عنوان روز جمهوری اسلامی اعلام و تعطیل عمومی شد. که هر ساله نیز چنین خواهد شد.[9]
دوم . جمهوری اسلامی یا جمهوری دموکراتیک اسلامی از شهید مطهری پرسیدند: “عده ای واژه جمهوری دموکراتیک اسلامی را به کار می برند و گویا قصد امام از تاکید بر حذف کلمه دموکراتیک، توجه دادن به تفاوتی است که در دموکراسی غربی و آزادی های اسلامی وجود دارد” لطفا در این مورد توضیح دهید و تفاوت این واژه ها را مشخص کنید.
ایشان در پاسخ فرمود: “در اسلام، آزادی فردی و دموکراسی وجود دارد؛ ولی با تفاوتی که میان بینش اسلامی و بینش غربی وجود دارد، روشن می شود که در این عبارت، کلمه دموکراتیک، حشو و زاید است. به علاوه در آینده، وقتی که مردم در دولت جمهوری اسلامی، یک سلسله آزادی ها و دموکراسی ها را به دست آوردند، ممکن است بعضی ها پیش خود این طور تفسیر کنند که این آزادی ها و دموکراسی ها نه به دلیل اسلامی بودن این جمهوری، بلکه به خاطر دموکراتیک بودن آن است. یعنی این جمهوری، دو مبنا و دو بنیاد دارد؛ بنیادهای دموکراتیک و بنیادهای اسلامی. ما می خواهیم تاکید کنیم که چنین نیست. اولا: به مصداق مصرع معروف “ چون که صد آمد، نود هم پیش ماست”. وقتی از جمهوری اسلامی سخن به میان می آوریم، به طور طبیعی آزادی و حقوق فردی و دموکراسی در بطن آن است. ثانیا: اساسا مفهوم آزادی به آن معنا که فلسفه های اجتماعی غرب اعتقاد دارند، با آزادی به آن معنا که در اسلام مطرح است، تفاوت عمده و بنیادین دارد. ما که می خواهیم کشوری بر اساس بنیادهای اسلامی پیدا کنیم، نمی توانیم این ریزه کاری ها و ظرافت ها را نادیده بگیریم. در باب این که ریشه و منشا آزادی و حقوق چیست، گفته اند، انسان آزاد آفریده شده است. پس باید آزاد باشد؛ اما سوال این است که چرا همین پاسخ در مورد مثلا گوسفند صادق نیست؟!
در غرب، ریشه و منشا آزادی را تمایلات و خواهش های انسانی می دانند و آن جا که از اراده انسان سخن می گویند، در واقع، فرقی میان تمایل و اراده قایل نمی شود. آن چه آزادی فردی را محدود می کند، آزادی امیال دیگران است هیچ ضابطه و چارچوب دیگری نمی تواند آزادی انسان و تمایلات او را محدود کند. آزادی به این معنا که مبنای دموکراسی غرب قرار گرفته است، نوعی حیوانیت رها شده است؛ حال آن که مساله در مورد انسان، این است که او در عین این که انسان، حیوان است و در عین این که حیوان است، انسان است. آدمی یک سلسله استعدادهای مترقی و عالی دارد که ملاک انسانیت او است.
تفکر منطقی انسان و نه هر چه که نامش تفکر است، تمایلات عالی او نظیر؛ تمایل به حقیقت جویی، تمایل به خیر اخلاقی و تمایل به جمال و زیبایی، تمایل به پرستش حق و ... این ها از مختصات و ملاک های انسانیت است. بشر به حکم این که در سرشت خود، دو قطبی آفریده شده و به تعبیر قرآن، مرکب از عقل و نفس است، محال است که بتواند در هر دو قسمت وجودی خود، از بی نهایت درجه آزادی برخوردار باشد. رهایی هر یک از دو قسمت، مساوی است با محدود شدن قسمت دیگر. اگر تمایلات انسان را ریشه و منشا آزادی و دموکراسی بدانیم، همان چیزی به وجود خواهد آمد که امروز در مهد دموکراسی غربی شاهد آن هستیم. در این کشورها، مبنای وضع قوانین در نهایت امر چیست؟ خواست اکثریت، اگر از این ها بپرسیم: “آیا برای انسان، صراط مستقیمی وجود دارد، که اورا به تکامل معنوی برساند؟” جواب منفی می دهند؛ یعنی معتقدند راه همان است که خود انسان آن گونه که می خواهد، می رود و این نظر تئوری معروف “ملا نصرالدین” است که روزی سوار قاطر بود پرسیدند کجا می روی؟
گفت: هر جا میل قاطر باشد.
در نقطه مقابل این نوع دموکراسی و آزادی، دموکراسی اسلامی قرار دارد. دموکراسی اسلامی، بر اساس آزادی انسان است؛ اما این آزادی انسان در آزادی شهوات خلاصه نمی شود. این که می گوییم در اسلام، دموکراسی وجود دارد، به این معنا است که اسلام می خواهد آزادی واقعی در بند کردن حیوانیت و رها ساختن انسانیت را به انسان بدهد. می نویسند وقتی کوروش وارد بابل شد، مردم را در اعتقادات شان آزاد گذشت؛ یعنی بت پرست ها را در بت پرستی، حیوان پرست ها را در حیوان پرستی؛ همه را آزاد گذاشت و هیچ محدودیتی برای آنان قایل نشد. در معیار غربی، کوروش یک مرد آزادی خواه به حساب می آید، ولی در تاریخ، ماجرای ابراهیم خلیل را هم درج کرده اند. او بر عکس کوروش معتقد بود که این گونه عقاید جاهلانه مردم، عقیده نیست. زنجیرهایی است که عادات سخیف بشر به دست و پای او بسته است و در اولین فرصت، بت ها و معبودهای دروغین مردم را در هم شکست. با معیارهای غربی، کار ابراهیم خلیل بر ضد اصول آزادی و دموکراسی است؛ چرا؟ چون منطق انبیا غیر از منطق انسان امروز غربی است.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) هنگامی که وارد مکه شد، بت ها را خرد کرد و به این وسیله، آزادی واقعی را به آن ها ارزنی داشت. از دیدگاه اسلام، آزادی و دموکراسی حق انسان بماهو انسان است. حق، ناشی از استعدادهای انسانی انسان است، نه ناشی از میل افراد و تمایلات آنها، حال آن که این واژه در قاموس غرب، معنای حیوانیت رها شده را متضمن است. دلیل دیگری که در تاکید بر حذف کلمه دموکراتیک مورد نظر امام بوده، رد تقلید از غرب و معیارهای آنان است.
از نظر امام، به کار بردن این کلمه نوعی خیانت به روحیه مستقل این ملت محسوب می شود؛ زیرا ما گوهر آزادی را در فرهنگ خودمان داریم و بی نیازیم از این که دست طلب به سوی دیگران دراز کنیم.
(پیرامون انقلاب اسلامی، مطهری، مرتضی، ص 100 به بعد) پاورقی [1]- عمید زنجانی، عباسعلی؛ انقلاب اسلامی و ریشههای آن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368 ص 531. [2]- شادلو، عباس؛ انقلاب اسلامی از پیروزی تا تحکیم، تهران، نشر مؤلف، 1386، ص 59. [3]- دوانی، علی؛ نهضت روحانیون ایران، بیجا، بنیاد فرهنگی امام رضا (ع)، ج10، ص 296-295. [4]- شادلو، عباس؛ پیشین، ص 58. [5]- همان به نقل از کیهان 9/12/57. [6]- دوانی، علی؛ پیشین، ص 300 به نقل از روزنامه اطلاعات، 11 فروردین. [7]- همان. [8]- همان، ص 296. [9]- همان. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100108193)
- [سایر] جمهوری دموکراتیک اسلامی چیست؟ لطفا در مورد آن توضیح مفصل دهید؟
- [سایر] آیا صحیح است که حضرت امام خمینی(ره)،در جواب خبرنگاران در فرانسه که از او پرسیدند که شما به دنبال چه نوع حکومتی هستید؟ فرمودند: جمهوری که ما به دنبال آن هستیم, یک جمهوری دموکراتیک است مثل فرانسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- [سایر] تفاوت جمهوری اسلامی ما با جمهوری اسلامی افغانستان و پاکستان؟
- [سایر] آیا صحیح است که حضرت امام خمینی(ره)،در جواب خبرنگاران در فرانسه که از او پرسیدند که شما به دنبال چه نوع حکومتی هستید؟ فرمودند: جمهوری که ما به دنبال آن هستیم, یک جمهوری دموکراتیک است مثل فرانسه؟؟
- [سایر] جمهوری اسلامی را چگونه تفسیر می فرمایید؟ آیا ((جمهوری اسلامی)) در نظام اسلامی با ((جمهوری)) درنظام های غیر اسلامی تفاوت دارد؟
- [سایر] «جمهوری اسلامی» را چگونه تفسیر میفرمایید؟ آیا جمهوری در نظام اسلامی، با نظامهای غیر اسلامی تفاوت دارد؟
- [سایر] مقصود از جمهوری اسلامی چیست؟
- [سایر] جایگاه ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی و اهمّیّت انتخابات آن با سایر انتخاباتها چیست؟
- [سایر] نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی را از دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بیان کنید.
- [سایر] معنی حکومت اسلامی چیست؟ و چه تفاوتی با جمهوری اسلامی دارد؟
- [آیت الله مظاهری] اقلیتهای مذهبی در طرح دعوی باید به قاضی اسلامی مراجعه نمایند و قاضی نیز باید طبق موازین اسلامی حکم نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه از ممالک غیر اسلامی آورده باشند حرام است و اگر از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده یا از این جاها به ممالک غیر اسلامی منتقل شده باشد اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر انسان بداند که ماهی از ممالک غیر اسلامی بدون تحقیق وارد بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی شده، حرام میباشد.
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] کار (زراعت، صنعت، تجارت و مانند آن) برای تأمین احتیاجات جامعه اسلامی واجب کفایی است، و هر کسی در فراخور حالش باید احتیاجات جامعه اسلامی را تأمین کند.
- [آیت الله مظاهری] ربا گرفتن از بانکهای کشورهای غیر اسلامی اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر ملخ را با دست یا به وسیله دیگری زنده بگیرند، خوردن آن حلال است و لازم نیست کسی که آن را میگیرد مسلمان باشد و در موقع گرفتن آن نام خدا را ببرد؛ ولی اگر ملخ مردهای از ممالک غیر اسلامی تهیّه شود یا از بازار اسلامی یا سرزمین اسلامی تهیّه شده ولی بدانیم که بدون تحقیق از ممالک غیر اسلامی وارد شده و معلوم نباشد که آن را زنده گرفتهاند یا نه، حرام است، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت.
- [آیت الله شبیری زنجانی] خرید و فروش گوشت و پیه و چرمی که از ممالک غیر اسلامی میآورند، باطل است، ولی اگر انسان نشانه معتبری داشته باشد که آنها از حیوانیست که به دستور شرع کشته شده یا از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی به ممالک غیر اسلامی منتقل شده، خرید و فروش آنها اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.
- [امام خمینی] اگر در روابط سیاسی بین دولتهای اسلامی و دول اجانب، خوف آن باشد که اجانب بر ممالک اسلامی، تسلط پیدا کنند اگر چه تسلط سیاسی و اقتصادی باشد، لازم است بر مسلمانان که با این نحو روابط مخالفت کنند، و دول اسلامی را الزام کنند به قطع این گونه روابط.