وطیفه مردم در نظام ولایی و ولایت فقیه چیست؟ دانشجوی محترم ابتدا ضمن عذرخواهی بابت تاخیر پیش آمده در ارسال پاسخ نامه شما از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوال خویش انتخاب نموده اید از شما سپاسگذاریم. دغدغه مندی شما در زمینه شناخت وظیفه و عمل مردم در نظام اسلامی ستودنی است و ما به خاطر داشتن چنین روحیه ای که حاکی از بصیرت شما می باشد به شما تبریک می گوییم . همانگونه که می دانید هر انسانی در هر جامعه ای که زندگی می کند برخوردار از حقوقی است و به نوبه خود وظایفی بر عهده دارد که باید نسبت به ایفای حقوق خویش مطالبه داشته باشد و نسبت به انجام وظایف خود اقدام عملی نماید. همین موضوع در جامعه اسلامی نیز همواره وجود داشته است و پیشوایان دینی ما موضوع حقوق و تکالیف متقابل میان مردم و حکومت در نظام اسلامی را گوشزد نموده اند . به عنوان مثال امام علی(علیه السلام) در جایی از نهج البلاغه، حقوق و وظایف متقابل مردم و رهبری را این گونه بیان میفرماید: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ لی عَلَیْکُمْ حقّاً و لَکُمْ عَلیَّ حقٌّ(نهج البلاغه ، خطبه 34)؛ ای مردم، برای من بر عهده شما و برای شما بر عهده من حقی واجب شده است. فَأَمّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصیحَةُ لَکُمْ وَ تَوفیرُ فِیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ و تَعْلیمُکُمْ کَیْلا تَجْهَلُوا وَ تَأءدیبُکُمْ کَیْما تَعْلَمُوا؛ حق شما بر من آن است که از خیرخواهی برای شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید. وَ اَمّا حَقّی عَلَیْکُمْ فَالْوَفاءُ بِالبَیْعَةِ وَ النَّصیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغیبِ وَ الاِْجابَةُ حینَ اَدْعُوکُمْ وَ الطّاعَةُ حینَ آمُرُکُمْ؛ و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهان برای من خیرخواهی کنید و هر گاه شما را فرا خواندم، اجابت نمایید و هر گاه به شما دستور و فرمانی دادم، از آن اطاعت کنید. این مساله زمانی اهمیت می یابد که بدانیم مردم در نظام اسلامی ، خود صاحب نظام بوده و نقش مهمی در شکل گیری ، تداوم، کارآمدی و استمرار موفقیت های آن داشته و تحقق بخش عنصر (مقبولیت) نظام اسلامی که یکی از دو رکن به وجود آمدن عینی نظام اسلامی می باشد هستند و به همین دلیل اهمیت وظایف آنان در این نظام در برابر نظام هایی که هیچ بهایی به مردم داده نمی شود و یا در ظاهر از مردم دم زده می شود ولی عملا به جای مردم و به نام مردم کانونهای قدرت و ثروت ، نقش آفرین هستند صد چندان می گردد. اکنون با توجه به این اصل اساسی و مبنایی، به وظایف مردم در نظام اسلامی می پردازیم که به نظر می رسد مهم ترین آنها عبارت است از: 1 – تقویت بنیان های اعتقادی و به ویژه در زمینه اعتقاداتی که به نوعی به جامعه ، نظام اسلامی و وظایف اجتماعی مردم باز می گردد از جمله در زمینه ولایت فقیه و حکومت دینی که بهترین راه در این زمینه تقویت روحیه پرسشگری از کارشناسان مربوطه می باشد و در همینجا اعلام می داریم که کارشناسان مرکز در راستای این هدف آمادگی کامل دارند تا اطلاعات خویش را در اختیار مشتاقان قرار دهند . 2 – آراسته شدن به زیور تهذیب نفسانی و فضای اخلاقی و خود سازی هر چه بیشتر به منظور حرکت در مسیر کمال فردی و اجتماعی و نیز در امان ماندن از وسوسه های شیطانی و تیرهای زهر آگین تهاجمات فرهنگی دشمنان نظام اسلامی 3 – تلاش برای سازندگی هر چه بیشتر کشور به هر نحو ممکن و به تناسب استعداد و شرایطی که هر فردی در آن قرار دارد . 4 – تحصیل در علوم مختلفی که مورد نیاز جامعه بوده و به پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و توسعه واقعی آن کمک می نماید که در یک تقسیم بندی کلی این علوم را به اعتبار محل تحصیل آنها می توان به علوم حوزوی و دانشگاهی تقسیم بندی کرد که هر دوی آنها در توسعه حقیقی جامعه سهیم و موثر هستند . 5 – مشارکت فعال در عرصه های سیاسی و اجتماعی به ویژه در عرصه هایی که باعث تقویت نظام اسلامی و خنثی شدن توطئه های دشمنان می گردد همچون حضور در انتخابات ، راهپیمایی ها و .... . 6 – دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی و تلاش برای تبلیغ و معرفی این دستاوردها در جامعه به منظور تقویت روحیه مردم انقلابی و ایجاد انگیزه برای تداوم و استمرار این دستاوردها 7 – مقابله با تهاجمات فرهنگی دشمنان و به ویژه اشاعه فساد و فحشاء در جامعه و تقویت عنصر امر به معروف و نهی از منکر که ضامن صیانت جامعه از پلیدی ها و فساد می باشد . 8 – مقابله با موج تبلیغات منفی دشمنان انقلاب که به منظور مایوس کردن مردم از نظام ولایی و انقلاب اسلامی و القای ناکارآمدی آن صورت می گیرد و تلاش عملی برای کمک هر چه بیشتر به کارآمدی نظام اسلامی. در پایان به منظور آشنایی با دیدگاه های مقام معظم رهبری و نیز به منظور تکمیل بحث ، بخش هایی از دیدگاه های مقام معظم رهبری را نسبت به وظایف بسیجیان که عمومیت انسانهای متعهد نظام ولایی را تشکیل می دهند (و لو اینکه حتی در قالب تشکل و سازمانی به نام بسیج فاقد پرونده باشند) خدمت شما تقدیم می نماییم که امید است راهگشای ذهن جستجو گر و حقیقت یاب شما باشد : 1- حمایت از شعارهای جهانی انقلاب اسلامی نظام جمهوری اسلامی پرچم معنویت و اخلاق را بلند کرد. برافراشتن پرچم اخلاق، فقط از موضع موعظهگری قابل تأمین نیست؛ با حرکت عظیم و اقتدار ناشی از حضور مردم، این پرچم در دنیا برافراشته شده است. امروز ما در منبرهای عظیم جهانی و بینالمللی، از عدالت و مظلومیت ملتها سخن میگوییم و این به برکت نظام جمهوری اسلامی است. حضور مردم و بسیج حقیقی دلها و جسمها و جانها میتواند پشتوانه این حرکت عظیم جهانی باشد. این مسؤولیت عظیم بسیج است. 2- مسؤولیت بسیج در دفاع از هویت ملی و دینی از بزرگترین مسؤولیتهای یک مجموعهی بسیج در کشور این است که از هویت ملی و دینی پاسداری میکند و باید پاسداری کند. 3- وظیفه خطیر بسیج در عرصهسازندگی کشور امروز بسیج عناصر مؤمن و فداکار، علاوه بر دفاع مسلحانه از کشور و انقلاب، باید سازندگی کشور را نیز هدف دیگر خود قرار دهد. امروز، روزی است که همهی نیروها باید همهی سرمایههای علمی، فکری، تخصصی، تجربی، مادی و معنوی خود را همچون بسیجیان میدان جنگ، پشت سر دولت به میدان سازندگی وارد کنند؛ دولت به شکل بسیجی عمل کرده و نیروهای کارآمد بسیجی را به حضور در میدان سازندگی تشویق کند و با برنامهریزی جامع، جایگاه هر قشر و هر فردی را در جهاد بازسازی کشور معین کند، و آحاد مردم نیز با ترجیح مصلحت سازندگی بر مصالح شخصی، فداکارانه در این میدان مجاهدت کنند. 4- ضرورت حفظ آمادگی دائمی انتظاری که امام از بسیج داشت، آمادگی و حضور دائمی بود؛ زیرا بسیج، پشتوانه اصلی انقلاب است. 5- ضرورت دشمن شناسی بسیج، در سرتاسر کشور هوشیار باشد. همهی نیروهای مسلح - ارتش، سپاه و نیروهای انتظامی - باید هوشیار باشند. همه باید هوشیار باشند؛ اما بسیج، احتیاج به هوشیاری مضاعف دارد. آحاد بسیج در هرجا هستند - در شهر، در ده، در عشایر، در دانشگاه، در حوزه علمیه، در دبیرستان، در بازار، در اداره، در کارخانه - باید هوشیار باشند. دشمن، برای ضربه زدن به انقلاب و اسلام، از یک راه نمیآید؛ از راههای مختلف میآید. باید چشمتان را باز کنید، متوجه باشید و دشمن را بشناسید. امام بزرگوار، این خطوط را برای ما درست مشخص کردند. 6- بسیج و قطع امید استکبار جهانی از جمهوری اسلامی شما جوانها باید دائم در صحنه باشید. باید دائم نشان دهید که جمهوری اسلامی آسیبناپذیر است. نیروی مؤمن بسیج و نیروهای حزباللهی در سرتاسر کشور و آحاد مؤمن در این کشور، باید کاری کنند که امید امریکا و صهیونیستها و بقیهی قدرتهای دشمن از جمهوری اسلامی به کلی قطع شود. 7- مقابله با اشاعه فساد و توطئههای دشمن دشمن برای شایعکردن فساد در بین جوانان این کشور، برنامهریزی میکند. چه کسی باید در مقابل این اشاعهی فساد بایستد؟ چه کسی باید در مقابل خرابکاریها بایستد؟ چه کسی باید در مقابل توطئههایی که دشمن به وسیلهی عوامل خود در داخل کشور انجام میدهد و ممکن است یک عده آدم سادهلوح را هم به دنبال خود بکشاند، بایستد؟ بسیج؛ همین نیروی عظیم. 8- حفظ فضای سالم در کشور امروز وظیفه بسیج، حفظ فضای سالم در کشور و منزوی کردن زشتی و آلودگی و غفلت و ریا و نفاق و شرک است. امروز نسل نوخاسته کشور، با کمال صفا و پاکی به دنبال حقیقت میدود و تشنه آن است. در کجای کشور، شما جوانان نوخاسته - پسر و دختر - را میبینید که تشنه حقیقت و معنویت و فهمیدن و درست فهمیدن نباشند؟ این نسل پرعدد امروز کشور ما با صفای ذاتی جوانی خود و با تربیت اسلامی جامعهی ما، دنبال حقیقت است؛ اما در کمین این نسل، گرگان درنده و روبهان حیلهگری هستند. در کمین نسل نوخاسته جوان ما کسانی نشستهاند که میخواهند او را بفریبند، یا بدرند و از بین ببرند. 9- بسیج و باز کردن میدانهای تازه زندگی تجدد و نوگرایی حقیقی و باز کردن میدانهای تازهی زندگی، مطلوب اسلام است؛ اصلا اسلام این را از انسان خواسته؛ این به برکت تأمل، تعمق، کار درست، کار فکری، تلاش عملی، مجاهدت، استقبال از کار و از خطر در همهی میدانها، و همتها را بلند کردن بهدست میآید. این کارها مربوط به کیست؟ مربوط به بسیج است. اگر بسیج را درست معنا کنیم، همین است. 10- تقویت و افزایش بصیرت و آگاهی اساس بسیج در جمهوری اسلامی، بر آگاهی است. در اینجا نظام جمهوری اسلامی هرگز نخواسته است عدهای بیایند و چشمهایشان را ببندند و با اطاعت کورکورانه و بیخبر از آنچه که اتفاق میافتد، به میدان بروند و اسلحهها را بکشند و بنای جنگیدن بگذارند. این را ما نخواستیم. جمهوری اسلامی و امام این جمهوری - رضوان و رحمت خدا بر او - عکس این حرکت کردند. ملت ما با آگاهی راهافتاد، میدان را انتخاب کرد و در آن میدان جنگید. کسانی که در جبهههای نبرد، در هشت سال جنگ تحمیلی و قبل از آن و مقداری بعد از آن ایستادند و جنگیدند، علی بصیرة جنگیدند. مکرر در مکرر از زبانشان شنیدیم که (ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای یک وجب زمین نمیجنگیم؛ ما برای اهداف و آرمانهایمان میجنگیم. ) این، همان معرفت است. من میخواهم عرض کنم: جوانان عزیز! بسیجیان عزیز! هر جای کشور که هستید، این بصیرت را روزبهروز زیاد کنید. نگذارید بعضی از نیازهای مادی و مسائل کوچک، جلو بصیرتها را بگیرد. بصیرتتان را حفظ کنید و دشمنتان را بشناسید. دشمن، ترفندهای گوناگون دارد؛ و آن ملتی موفق میشود که فریب نخورد... بصیر باشید در شناسایی دشمن. بصیر باشید در شناسایی ترفندهای دشمن. 11- ضرورت خودسازی و هوشمندی و پایداری امروز دانشگاه، بیش از همیشه به بسیج دانشجویی و بسیج دانشجویان در صراط مستقیم انقلاب نیازمند است، و تشکل بسیج دانشجویی، بیش از همیشه به خودسازی و هوشمندی و پایداری. 12- ضرورت خودسازی و مراقبت قرآن به ما میگوید: (و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون. ) یعنی سست نشوید، غمگین نشوید، شما بالاتر از دیگران هستید. به دنبال این جمله، قیدی دارد: (ان کنتم مؤمنین)؛ اگر مؤمن باشید. همهی این حرفهایی که زدیم، مربوط به آنوقتی است که رابطهی ما با خدا خوب باشد؛ مربوط به آن وقتی است که شما جوانان عزیز، با تقوا باشید؛ مربوط به آن وقتی است که شما زن و مرد، سعی کنید دینتان را حفظ کنید؛ در مقابل جاذبههای گناه، تسلیم نشوید و در مقابل وسوسه شیطان، مقاومت کنید. شما میتوانید و امتحان کردیم که شما میتوانید. بالاترین وسوسههای شیطان، وسوسه حفظ نفس است. چقدر شما در زیر گلوله بارانهای پیدرپی دشمن و آتشهای انبوهی که دشمن، در جنگ بر سرتان میریخت، جلو رفتید و نترسیدید! بدانید امروز یکی از سلاحهای دشمنانی که مرگ بر آنها میگویید، این است که در مقابل جوانان ما دانه بپاشند - دانه گناه، دانه جاذبههای گناه، جاذبههای فساد - تا بلکه بتوانند آنها را جذب کنند. نفس قوی باید بایستد و تسلیم این جاذبهها نشود. مراقب باشید! جوانان بسیجی ما مؤمنند، مطهرند، پاکند. اما ممکن است در میان آنها افرادی پیدا شوند که روح قوی نداشته باشند و تسلیم ترفند دشمن و شیطان گردند. اینجا، تقوا به درد میخورد. تقوا یعنی اینکه دایم مراقب خودمان باشیم و نگذاریم که اشتباه کنیم. یکی از سلاحهای ما، دعاست؛ (لایملک الّا الدعاء. ) ما دعا را داریم؛ سلاح دعا را داریم؛ سلاح تضرع را داریم و سلاح بکاء را داریم. پیش خدا تضرع کنید و همه چیز را با تضرع، از خدا بخواهید. این بازوی قوی، این ارادهی نیرومند و پولادین، با دعاست که کارایی پیدا خواهد کرد. در میدان جنگ هم، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالسّلام دعا کردند و با تضرع از خدای متعال خواستند. امام عزیز ما هم در جنگ دعا میکرد. دل ما به دعاهای آن بزرگوار و دعاهای مؤمنین و صالحین، قرص بود. 13- ضرورت حفظ و تقویت ارتباط با خدا یک ویژگی این است که در بسیج ملت ایران، مایهی اصلی، ارتباط با خداست. جوان بسیجی یا هر قشری از قشرهای آن؛ یعنی مرد و زن و پیر و جوان بسیجی، دارای یک ارتباط معنوی و صمیمی با خداست. این، مایهی اصلی کار است. آن عاملی که موجب میشود انسان در میدانها خسته نشود، یاد خداست. آن نیرویی که انسان را در مقابل همهی قدرتها با قوت کامل نگه میدارد، توکل به خداست. اگر توکل و اعتماد به خدا و ارتباط با خدا بود، حرکت مردمی و بسیجی، حرکتی پایدار و ماندگار خواهد بود. و اگر نبود، یک هیجان و اشتعال در برههای از زمان پیدا میشود، ولی باقی نمیماند و از بین میرود. شما اگر نگاه کنید، در دنیا کشوری را با خصوصیات کشور ایران پیدا نخواهید کرد که توانسته باشد در مقابل آن همه دشمن بایستد، بر آنها غالب شود، موانع را بردارد، راه خود را بگشاید، و در جهت اهداف خود حرکت کند. آن چیزی که تا امروز، این حرکت را در ایران اسلامی اینطور مستقیم به سمت هدف هدایت کرده است، همین ایمان شما، ارتباطتان با خدا و روحیهی دعا و تضرعی است که در نیروهای بسیجی ما وجود دارد. این، همان دعای کمیلی است که شما مقید بودید و هستید بخوانید. این، همان نماز جمعههای شماست. این، همان توسلات و توجهات شما به ائمه علیهمالسّلام است. و این پیوند و رابطهی معنوی است که همه چیز را حفظ کرده است. این، یک خصوصیت است که در جاهای دیگر نیست، و باید آن را حفظ کنید. 14- اخلاق اجتماعی بسیج در ارتباط با مردم شما بسیجی ها باید به گونه ای رفتار کنید که احترام و محبت مردم جلب شود. شما باید نمونه اخلاق و تواضع و مهربانی و رعایت مقررات باشید. آن کسی بسیجی تر است که مقررات را بیشتر رعایت می کند، به خاطر آنکه این فرد بیشتر از همه برای نظام دل می سوزاند و مقررات، لوازم قطعی اداره درست نظام است. 15- تلاش برای افزایش محبوبیت بسیجیان در جامعه هر جوان بسیجی، مرد بسیجی، زن بسیجی، دانشآموز بسیجی، دانشجوی بسیجی، کارگر بسیجی و روحانی بسیجی میتواند محور باشد و انسانهایی را به خود جذب کند و با سخن و اخلاق و رفتار و درس خواندن و کار کردن و احساس مسؤولیت و آگاهی سیاسی و اطلاعات دینی و معنوی خود، مثل شمعی دلها را روشن کند و دیگران را امیدوار به آینده و آمادهی به کار برای حضور در میدانها قرار دهد. ببینید چه مسؤولیت بزرگ و سنگین و درعینحال شیرین و هیجانانگیزی است. این در صورتی به وجود میآید و به وقوع میپیوندد که در داخل سازمان نیروی مقاومت بسیج، کار ادارهی فکری و عملی و قلبی و اخلاقی و روحی و سیاسی از همه جهت، آنچنان منظم و با تدبیر صورت گیرد که بتواند چنین محصول عظیمی داشته باشد. 16- مساجد را رها نکنید مساجد را رها نکنید. نیروی مقاومت بسیج، بهترین جایی که دارد، همین مساجد است. منتها مساجد را مسجد نگه دارید. با امام جماعت مسجد، با عبادت کنندگان مسجد و با مؤمنینی که در مسجدند، برادرانه صمیمی باشید - که بحمداللَّه هستید - و آن را حفظ کنید و بیشتر کنید. اول وقت، نماز را به جماعت، پشت سر پیشنماز هر مسجدی که در آن هستید، بخوانید. در مراسم دینی مسجد و تبلیغات آن شرکت کنید. در مراسم دعا و قرآن و مراسم مذهبی شرکت کنید. شما و امام جماعت آن مسجد - هر کس که هست - مشترکاً مسجد را حفظ کنید. برای مسجد، جاذبه درست کنید تا بچهها، جوانان و زن و مرد محله، مجذوب مسجدی شوند که شما در آن هستید و بیایند. مسجد، پایگاه بسیار مهمی است. 17- انتظارات از محفل بسیجیان من به شما برادران و خواهران عزیز - که فرزندان من هستید - مؤکدا توصیه میکنم که به عمقها توجه کنید و آن را بطلبید؛ از ظواهر هم دست نکشید. این خطاست که کسی خیال یا توهم کند که باید باطن را درست کرد، ظاهر مهم نیست؛ نخیر، همین ظاهر، انسان را به وادیهای گوناگونی میکشاند. ظاهر دینی، ظاهر اسلامی، پایبندی به تعبد دینی، همین مجالس دعا، همین مجالس توسل به ائمه (علیهمالسلام) لازم است؛ منتها همهی اینها را با دانایی همراه کنید. در مجلس روضهخوانی و سینهزنی بسیج وقتی شعر خوانده میشود، باید با معنا، با مضمون، جهتدار و همراه با درس باشد. وقتی در آنجا سخنرانی میشود، باید در جهت تعمیق فکر و اندیشه باشد. وقتی نماز جماعت میخوانید، نماز شما باید همراه با توجه به پروردگار و خشوع در مقابل او باشد. وقتی اعتکاف میکنید، وقتی روزه میگیرید، وقتی اجتماعات مذهبی تشکیل میدهید، باید همراه با توجه به خدای متعال و همراه با اخلاص باشد. کلید موفقیت اینهاست.
وطیفه مردم در نظام ولایی و ولایت فقیه چیست؟
دانشجوی محترم ابتدا ضمن عذرخواهی بابت تاخیر پیش آمده در ارسال پاسخ نامه شما از اینکه این مرکز را به منظور دریافت پاسخ سوال خویش انتخاب نموده اید از شما سپاسگذاریم. دغدغه مندی شما در زمینه شناخت وظیفه و عمل مردم در نظام اسلامی ستودنی است و ما به خاطر داشتن چنین روحیه ای که حاکی از بصیرت شما می باشد به شما تبریک می گوییم .
همانگونه که می دانید هر انسانی در هر جامعه ای که زندگی می کند برخوردار از حقوقی است و به نوبه خود وظایفی بر عهده دارد که باید نسبت به ایفای حقوق خویش مطالبه داشته باشد و نسبت به انجام وظایف خود اقدام عملی نماید. همین موضوع در جامعه اسلامی نیز همواره وجود داشته است و پیشوایان دینی ما موضوع حقوق و تکالیف متقابل میان مردم و حکومت در نظام اسلامی را گوشزد نموده اند . به عنوان مثال امام علی(علیه السلام) در جایی از نهج البلاغه، حقوق و وظایف متقابل مردم و رهبری را این گونه بیان میفرماید: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ لی عَلَیْکُمْ حقّاً و لَکُمْ عَلیَّ حقٌّ(نهج البلاغه ، خطبه 34)؛ ای مردم، برای من بر عهده شما و برای شما بر عهده من حقی واجب شده است. فَأَمّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ فَالنَّصیحَةُ لَکُمْ وَ تَوفیرُ فِیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ و تَعْلیمُکُمْ کَیْلا تَجْهَلُوا وَ تَأءدیبُکُمْ کَیْما تَعْلَمُوا؛ حق شما بر من آن است که از خیرخواهی برای شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم، و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید، و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید. وَ اَمّا حَقّی عَلَیْکُمْ فَالْوَفاءُ بِالبَیْعَةِ وَ النَّصیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغیبِ وَ الاِْجابَةُ حینَ اَدْعُوکُمْ وَ الطّاعَةُ حینَ آمُرُکُمْ؛ و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهان برای من خیرخواهی کنید و هر گاه شما را فرا خواندم، اجابت نمایید و هر گاه به شما دستور و فرمانی دادم، از آن اطاعت کنید.
این مساله زمانی اهمیت می یابد که بدانیم مردم در نظام اسلامی ، خود صاحب نظام بوده و نقش مهمی در شکل گیری ، تداوم، کارآمدی و استمرار موفقیت های آن داشته و تحقق بخش عنصر (مقبولیت) نظام اسلامی که یکی از دو رکن به وجود آمدن عینی نظام اسلامی می باشد هستند و به همین دلیل اهمیت وظایف آنان در این نظام در برابر نظام هایی که هیچ بهایی به مردم داده نمی شود و یا در ظاهر از مردم دم زده می شود ولی عملا به جای مردم و به نام مردم کانونهای قدرت و ثروت ، نقش آفرین هستند صد چندان می گردد.
اکنون با توجه به این اصل اساسی و مبنایی، به وظایف مردم در نظام اسلامی می پردازیم که به نظر می رسد مهم ترین آنها عبارت است از:
1 – تقویت بنیان های اعتقادی و به ویژه در زمینه اعتقاداتی که به نوعی به جامعه ، نظام اسلامی و وظایف اجتماعی مردم باز می گردد از جمله در زمینه ولایت فقیه و حکومت دینی که بهترین راه در این زمینه تقویت روحیه پرسشگری از کارشناسان مربوطه می باشد و در همینجا اعلام می داریم که کارشناسان مرکز در راستای این هدف آمادگی کامل دارند تا اطلاعات خویش را در اختیار مشتاقان قرار دهند .
2 – آراسته شدن به زیور تهذیب نفسانی و فضای اخلاقی و خود سازی هر چه بیشتر به منظور حرکت در مسیر کمال فردی و اجتماعی و نیز در امان ماندن از وسوسه های شیطانی و تیرهای زهر آگین تهاجمات فرهنگی دشمنان نظام اسلامی
3 – تلاش برای سازندگی هر چه بیشتر کشور به هر نحو ممکن و به تناسب استعداد و شرایطی که هر فردی در آن قرار دارد .
4 – تحصیل در علوم مختلفی که مورد نیاز جامعه بوده و به پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و توسعه واقعی آن کمک می نماید که در یک تقسیم بندی کلی این علوم را به اعتبار محل تحصیل آنها می توان به علوم حوزوی و دانشگاهی تقسیم بندی کرد که هر دوی آنها در توسعه حقیقی جامعه سهیم و موثر هستند .
5 – مشارکت فعال در عرصه های سیاسی و اجتماعی به ویژه در عرصه هایی که باعث تقویت نظام اسلامی و خنثی شدن توطئه های دشمنان می گردد همچون حضور در انتخابات ، راهپیمایی ها و .... .
6 – دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی و تلاش برای تبلیغ و معرفی این دستاوردها در جامعه به منظور تقویت روحیه مردم انقلابی و ایجاد انگیزه برای تداوم و استمرار این دستاوردها
7 – مقابله با تهاجمات فرهنگی دشمنان و به ویژه اشاعه فساد و فحشاء در جامعه و تقویت عنصر امر به معروف و نهی از منکر که ضامن صیانت جامعه از پلیدی ها و فساد می باشد .
8 – مقابله با موج تبلیغات منفی دشمنان انقلاب که به منظور مایوس کردن مردم از نظام ولایی و انقلاب اسلامی و القای ناکارآمدی آن صورت می گیرد و تلاش عملی برای کمک هر چه بیشتر به کارآمدی نظام اسلامی.
در پایان به منظور آشنایی با دیدگاه های مقام معظم رهبری و نیز به منظور تکمیل بحث ، بخش هایی از دیدگاه های مقام معظم رهبری را نسبت به وظایف بسیجیان که عمومیت انسانهای متعهد نظام ولایی را تشکیل می دهند (و لو اینکه حتی در قالب تشکل و سازمانی به نام بسیج فاقد پرونده باشند) خدمت شما تقدیم می نماییم که امید است راهگشای ذهن جستجو گر و حقیقت یاب شما باشد :
1- حمایت از شعارهای جهانی انقلاب اسلامی
نظام جمهوری اسلامی پرچم معنویت و اخلاق را بلند کرد. برافراشتن پرچم اخلاق، فقط از موضع موعظهگری قابل تأمین نیست؛ با حرکت عظیم و اقتدار ناشی از حضور مردم، این پرچم در دنیا برافراشته شده است. امروز ما در منبرهای عظیم جهانی و بینالمللی، از عدالت و مظلومیت ملتها سخن میگوییم و این به برکت نظام جمهوری اسلامی است. حضور مردم و بسیج حقیقی دلها و جسمها و جانها میتواند پشتوانه این حرکت عظیم جهانی باشد. این مسؤولیت عظیم بسیج است.
2- مسؤولیت بسیج در دفاع از هویت ملی و دینی
از بزرگترین مسؤولیتهای یک مجموعهی بسیج در کشور این است که از هویت ملی و دینی پاسداری میکند و باید پاسداری کند.
3- وظیفه خطیر بسیج در عرصهسازندگی کشور
امروز بسیج عناصر مؤمن و فداکار، علاوه بر دفاع مسلحانه از کشور و انقلاب، باید سازندگی کشور را نیز هدف دیگر خود قرار دهد. امروز، روزی است که همهی نیروها باید همهی سرمایههای علمی، فکری، تخصصی، تجربی، مادی و معنوی خود را همچون بسیجیان میدان جنگ، پشت سر دولت به میدان سازندگی وارد کنند؛ دولت به شکل بسیجی عمل کرده و نیروهای کارآمد بسیجی را به حضور در میدان سازندگی تشویق کند و با برنامهریزی جامع، جایگاه هر قشر و هر فردی را در جهاد بازسازی کشور معین کند، و آحاد مردم نیز با ترجیح مصلحت سازندگی بر مصالح شخصی، فداکارانه در این میدان مجاهدت کنند.
4- ضرورت حفظ آمادگی دائمی
انتظاری که امام از بسیج داشت، آمادگی و حضور دائمی بود؛ زیرا بسیج، پشتوانه اصلی انقلاب است.
5- ضرورت دشمن شناسی
بسیج، در سرتاسر کشور هوشیار باشد. همهی نیروهای مسلح - ارتش، سپاه و نیروهای انتظامی - باید هوشیار باشند. همه باید هوشیار باشند؛ اما بسیج، احتیاج به هوشیاری مضاعف دارد. آحاد بسیج در هرجا هستند - در شهر، در ده، در عشایر، در دانشگاه، در حوزه علمیه، در دبیرستان، در بازار، در اداره، در کارخانه - باید هوشیار باشند. دشمن، برای ضربه زدن به انقلاب و اسلام، از یک راه نمیآید؛ از راههای مختلف میآید. باید چشمتان را باز کنید، متوجه باشید و دشمن را بشناسید. امام بزرگوار، این خطوط را برای ما درست مشخص کردند.
6- بسیج و قطع امید استکبار جهانی از جمهوری اسلامی
شما جوانها باید دائم در صحنه باشید. باید دائم نشان دهید که جمهوری اسلامی آسیبناپذیر است. نیروی مؤمن بسیج و نیروهای حزباللهی در سرتاسر کشور و آحاد مؤمن در این کشور، باید کاری کنند که امید امریکا و صهیونیستها و بقیهی قدرتهای دشمن از جمهوری اسلامی به کلی قطع شود.
7- مقابله با اشاعه فساد و توطئههای دشمن
دشمن برای شایعکردن فساد در بین جوانان این کشور، برنامهریزی میکند. چه کسی باید در مقابل این اشاعهی فساد بایستد؟ چه کسی باید در مقابل خرابکاریها بایستد؟ چه کسی باید در مقابل توطئههایی که دشمن به وسیلهی عوامل خود در داخل کشور انجام میدهد و ممکن است یک عده آدم سادهلوح را هم به دنبال خود بکشاند، بایستد؟ بسیج؛ همین نیروی عظیم.
8- حفظ فضای سالم در کشور
امروز وظیفه بسیج، حفظ فضای سالم در کشور و منزوی کردن زشتی و آلودگی و غفلت و ریا و نفاق و شرک است. امروز نسل نوخاسته کشور، با کمال صفا و پاکی به دنبال حقیقت میدود و تشنه آن است. در کجای کشور، شما جوانان نوخاسته - پسر و دختر - را میبینید که تشنه حقیقت و معنویت و فهمیدن و درست فهمیدن نباشند؟ این نسل پرعدد امروز کشور ما با صفای ذاتی جوانی خود و با تربیت اسلامی جامعهی ما، دنبال حقیقت است؛ اما در کمین این نسل، گرگان درنده و روبهان حیلهگری هستند. در کمین نسل نوخاسته جوان ما کسانی نشستهاند که میخواهند او را بفریبند، یا بدرند و از بین ببرند.
9- بسیج و باز کردن میدانهای تازه زندگی
تجدد و نوگرایی حقیقی و باز کردن میدانهای تازهی زندگی، مطلوب اسلام است؛ اصلا اسلام این را از انسان خواسته؛ این به برکت تأمل، تعمق، کار درست، کار فکری، تلاش عملی، مجاهدت، استقبال از کار و از خطر در همهی میدانها، و همتها را بلند کردن بهدست میآید. این کارها مربوط به کیست؟ مربوط به بسیج است. اگر بسیج را درست معنا کنیم، همین است.
10- تقویت و افزایش بصیرت و آگاهی
اساس بسیج در جمهوری اسلامی، بر آگاهی است. در اینجا نظام جمهوری اسلامی هرگز نخواسته است عدهای بیایند و چشمهایشان را ببندند و با اطاعت کورکورانه و بیخبر از آنچه که اتفاق میافتد، به میدان بروند و اسلحهها را بکشند و بنای جنگیدن بگذارند. این را ما نخواستیم. جمهوری اسلامی و امام این جمهوری - رضوان و رحمت خدا بر او - عکس این حرکت کردند. ملت ما با آگاهی راهافتاد، میدان را انتخاب کرد و در آن میدان جنگید. کسانی که در جبهههای نبرد، در هشت سال جنگ تحمیلی و قبل از آن و مقداری بعد از آن ایستادند و جنگیدند، علی بصیرة جنگیدند. مکرر در مکرر از زبانشان شنیدیم که (ما برای خاک نمیجنگیم؛ ما برای یک وجب زمین نمیجنگیم؛ ما برای اهداف و آرمانهایمان میجنگیم. ) این، همان معرفت است.
من میخواهم عرض کنم: جوانان عزیز! بسیجیان عزیز! هر جای کشور که هستید، این بصیرت را روزبهروز زیاد کنید. نگذارید بعضی از نیازهای مادی و مسائل کوچک، جلو بصیرتها را بگیرد. بصیرتتان را حفظ کنید و دشمنتان را بشناسید. دشمن، ترفندهای گوناگون دارد؛ و آن ملتی موفق میشود که فریب نخورد... بصیر باشید در شناسایی دشمن. بصیر باشید در شناسایی ترفندهای دشمن.
11- ضرورت خودسازی و هوشمندی و پایداری
امروز دانشگاه، بیش از همیشه به بسیج دانشجویی و بسیج دانشجویان در صراط مستقیم انقلاب نیازمند است، و تشکل بسیج دانشجویی، بیش از همیشه به خودسازی و هوشمندی و پایداری.
12- ضرورت خودسازی و مراقبت
قرآن به ما میگوید: (و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون. ) یعنی سست نشوید، غمگین نشوید، شما بالاتر از دیگران هستید. به دنبال این جمله، قیدی دارد: (ان کنتم مؤمنین)؛ اگر مؤمن باشید. همهی این حرفهایی که زدیم، مربوط به آنوقتی است که رابطهی ما با خدا خوب باشد؛ مربوط به آن وقتی است که شما جوانان عزیز، با تقوا باشید؛ مربوط به آن وقتی است که شما زن و مرد، سعی کنید دینتان را حفظ کنید؛ در مقابل جاذبههای گناه، تسلیم نشوید و در مقابل وسوسه شیطان، مقاومت کنید. شما میتوانید و امتحان کردیم که شما میتوانید. بالاترین وسوسههای شیطان، وسوسه حفظ نفس است. چقدر شما در زیر گلوله بارانهای پیدرپی دشمن و آتشهای انبوهی که دشمن، در جنگ بر سرتان میریخت، جلو رفتید و نترسیدید!
بدانید امروز یکی از سلاحهای دشمنانی که مرگ بر آنها میگویید، این است که در مقابل جوانان ما دانه بپاشند - دانه گناه، دانه جاذبههای گناه، جاذبههای فساد - تا بلکه بتوانند آنها را جذب کنند. نفس قوی باید بایستد و تسلیم این جاذبهها نشود. مراقب باشید! جوانان بسیجی ما مؤمنند، مطهرند، پاکند. اما ممکن است در میان آنها افرادی پیدا شوند که روح قوی نداشته باشند و تسلیم ترفند دشمن و شیطان گردند. اینجا، تقوا به درد میخورد. تقوا یعنی اینکه دایم مراقب خودمان باشیم و نگذاریم که اشتباه کنیم. یکی از سلاحهای ما، دعاست؛ (لایملک الّا الدعاء. ) ما دعا را داریم؛ سلاح دعا را داریم؛ سلاح تضرع را داریم و سلاح بکاء را داریم.
پیش خدا تضرع کنید و همه چیز را با تضرع، از خدا بخواهید. این بازوی قوی، این ارادهی نیرومند و پولادین، با دعاست که کارایی پیدا خواهد کرد. در میدان جنگ هم، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالسّلام دعا کردند و با تضرع از خدای متعال خواستند. امام عزیز ما هم در جنگ دعا میکرد. دل ما به دعاهای آن بزرگوار و دعاهای مؤمنین و صالحین، قرص بود.
13- ضرورت حفظ و تقویت ارتباط با خدا
یک ویژگی این است که در بسیج ملت ایران، مایهی اصلی، ارتباط با خداست. جوان بسیجی یا هر قشری از قشرهای آن؛ یعنی مرد و زن و پیر و جوان بسیجی، دارای یک ارتباط معنوی و صمیمی با خداست. این، مایهی اصلی کار است. آن عاملی که موجب میشود انسان در میدانها خسته نشود، یاد خداست. آن نیرویی که انسان را در مقابل همهی قدرتها با قوت کامل نگه میدارد، توکل به خداست. اگر توکل و اعتماد به خدا و ارتباط با خدا بود، حرکت مردمی و بسیجی، حرکتی پایدار و ماندگار خواهد بود. و اگر نبود، یک هیجان و اشتعال در برههای از زمان پیدا میشود، ولی باقی نمیماند و از بین میرود. شما اگر نگاه کنید، در دنیا کشوری را با خصوصیات کشور ایران پیدا نخواهید کرد که توانسته باشد در مقابل آن همه دشمن بایستد، بر آنها غالب شود، موانع را بردارد، راه خود را بگشاید، و در جهت اهداف خود حرکت کند. آن چیزی که تا امروز، این حرکت را در ایران اسلامی اینطور مستقیم به سمت هدف هدایت کرده است، همین ایمان شما، ارتباطتان با خدا و روحیهی دعا و تضرعی است که در نیروهای بسیجی ما وجود دارد. این، همان دعای کمیلی است که شما مقید بودید و هستید بخوانید. این، همان نماز جمعههای شماست. این، همان توسلات و توجهات شما به ائمه علیهمالسّلام است. و این پیوند و رابطهی معنوی است که همه چیز را حفظ کرده است. این، یک خصوصیت است که در جاهای دیگر نیست، و باید آن را حفظ کنید.
14- اخلاق اجتماعی بسیج در ارتباط با مردم
شما بسیجی ها باید به گونه ای رفتار کنید که احترام و محبت مردم جلب شود. شما باید نمونه اخلاق و تواضع و مهربانی و رعایت مقررات باشید. آن کسی بسیجی تر است که مقررات را بیشتر رعایت می کند، به خاطر آنکه این فرد بیشتر از همه برای نظام دل می سوزاند و مقررات، لوازم قطعی اداره درست نظام است.
15- تلاش برای افزایش محبوبیت بسیجیان در جامعه
هر جوان بسیجی، مرد بسیجی، زن بسیجی، دانشآموز بسیجی، دانشجوی بسیجی، کارگر بسیجی و روحانی بسیجی میتواند محور باشد و انسانهایی را به خود جذب کند و با سخن و اخلاق و رفتار و درس خواندن و کار کردن و احساس مسؤولیت و آگاهی سیاسی و اطلاعات دینی و معنوی خود، مثل شمعی دلها را روشن کند و دیگران را امیدوار به آینده و آمادهی به کار برای حضور در میدانها قرار دهد. ببینید چه مسؤولیت بزرگ و سنگین و درعینحال شیرین و هیجانانگیزی است.
این در صورتی به وجود میآید و به وقوع میپیوندد که در داخل سازمان نیروی مقاومت بسیج، کار ادارهی فکری و عملی و قلبی و اخلاقی و روحی و سیاسی از همه جهت، آنچنان منظم و با تدبیر صورت گیرد که بتواند چنین محصول عظیمی داشته باشد.
16- مساجد را رها نکنید
مساجد را رها نکنید. نیروی مقاومت بسیج، بهترین جایی که دارد، همین مساجد است. منتها مساجد را مسجد نگه دارید. با امام جماعت مسجد، با عبادت کنندگان مسجد و با مؤمنینی که در مسجدند، برادرانه صمیمی باشید - که بحمداللَّه هستید - و آن را حفظ کنید و بیشتر کنید. اول وقت، نماز را به جماعت، پشت سر پیشنماز هر مسجدی که در آن هستید، بخوانید. در مراسم دینی مسجد و تبلیغات آن شرکت کنید. در مراسم دعا و قرآن و مراسم مذهبی شرکت کنید. شما و امام جماعت آن مسجد - هر کس که هست - مشترکاً مسجد را حفظ کنید. برای مسجد، جاذبه درست کنید تا بچهها، جوانان و زن و مرد محله، مجذوب مسجدی شوند که شما در آن هستید و بیایند. مسجد، پایگاه بسیار مهمی است.
17- انتظارات از محفل بسیجیان
من به شما برادران و خواهران عزیز - که فرزندان من هستید - مؤکدا توصیه میکنم که به عمقها توجه کنید و آن را بطلبید؛ از ظواهر هم دست نکشید. این خطاست که کسی خیال یا توهم کند که باید باطن را درست کرد، ظاهر مهم نیست؛ نخیر، همین ظاهر، انسان را به وادیهای گوناگونی میکشاند. ظاهر دینی، ظاهر اسلامی، پایبندی به تعبد دینی، همین مجالس دعا، همین مجالس توسل به ائمه (علیهمالسلام) لازم است؛ منتها همهی اینها را با دانایی همراه کنید.
در مجلس روضهخوانی و سینهزنی بسیج وقتی شعر خوانده میشود، باید با معنا، با مضمون، جهتدار و همراه با درس باشد. وقتی در آنجا سخنرانی میشود، باید در جهت تعمیق فکر و اندیشه باشد. وقتی نماز جماعت میخوانید، نماز شما باید همراه با توجه به پروردگار و خشوع در مقابل او باشد. وقتی اعتکاف میکنید، وقتی روزه میگیرید، وقتی اجتماعات مذهبی تشکیل میدهید، باید همراه با توجه به خدای متعال و همراه با اخلاص باشد. کلید موفقیت اینهاست.
- [سایر] جایگاه مراجع تقلید در نظام ولایی کجاست و نسبت آنان با ولی فقیه چیست؟
- [سایر] آیا «جامعه ی ولایی جامعه ای مستبد»[1] و ولایت فقیه استبداد نیست؟
- [سایر] مشخصات نظام ولایی چیست؟
- [سایر] نقش مردم در نظام ولایت فقیه چگونه است؟
- [سایر] برتری نظام ولایت فقیه بر «دموکراسی» چیست؟
- [سایر] آیا ولایت فقیه با جمهوریت نظام تضاد ندارد؟
- [سایر] علت تخریب ولایت فقیه و هجمه گسترده به رهبر معظم انقلاب چیست؟ اهداف و محورهای استراتژی ستیز با ولایت فقیه از سوی نظام سلطه، کدام است؟
- [سایر] مبانی مشروعیت نظام چیست؟ و چگونه میتوان مشروعیت حکومت ولایت فقیه را ثابت کرد؟
- [سایر] آیا نظام مبتنی بر ولایت فقیه با مردم سالاری دینی قابل جمع است؟
- [سایر] آیا «جامعه مدنی» با حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه سازگار است؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر اول گمانش به یک طرف بیشتر باشد ، بعد دو طرف در نظر او مساوی شود ، باید به دستور شک عمل نماید . و اگر اول دو طرف در نظر او مساوی باشد و به طرفی که وطیفة اوست بنا بگذارد ، بعد گمانش به طرف دیگر برود ، باید همان طرف رابگیرد و نماز را تمام کند .
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان به فتوای مجتهدی عمل کرد نمیتواند از مجتهد دیگر تقلید کند، مگر آنکه مجتهد دیگر اعلم از مجتهد اول شده باشد که لازم است به فتوای مجتهد دیگر عدول کند.
- [آیت الله مظاهری] به دست آوردن فتوای مجتهد سه راه دارد: اوّل: شنیدن از خود مجتهد. دوّم: شنیدن از کسی که مورد اطمینان است. سوّم: دیدن در رساله مجتهد.
- [آیت الله جوادی آملی] .تقلید مجتهد متوفّا در ابتدا جایز نیست؛ ولی بقای بر تقلید میت, اشکال ندارد و بقای بر تقلید مجتهد میت باید به فتوای مجتهد مطلق زنده باشد; خواه فرد به آن عمل کرده باشد یا نه. اگر مجتهد متوفّا اعلم باشد، بقای بر تقلید او احتیاطاً واجب است و اگر مجتهد زنده اعلم باشد، عدول از مجتهد متوفا به مرجع زنده, واجب است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط عدول از مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر جایز نیست، مگر این که مجتهد دوم اعلم باشد که در این صورت عدول واجب است.
- [آیت الله اردبیلی] تقلید از میّت ابتداءً جایز نیست ولی باقی ماندن بر تقلید میّت چنانچه مجتهد میّت اعلم از مجتهد زنده باشد، واجب است. و در صورت تساوی مجتهد زنده و میت در علم، بین بقاء بر تقلید میت و رجوع به زنده مخیر است؛ گرچه رجوع به مجتهد زنده بهتر و مطابق با احتیاط است. و چنانچه مجتهد زنده اعلم از مجتهد میّت باشد، رجوع به مجتهد زنده واجب است و بقاء بر تقلید میّت جایز نیست. و باید بقاء بر تقلید میّت به فتوای مجتهد زنده باشد. و اگر کسی در هنگام عمل التزام و تصمیم به عمل به فتوای مجتهد داشته است، برای بقاء در آن مسأله کافی است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان نمیتواند برخی از مسائل را از یک مجتهد و برخی دیگر را از مجتهد دیگر تقلید کند، ولی اگر یکی از مجتهدین در یک باب از احکام - مثلاً در باب نماز - از دیگران اعلم باشد و مجتهد دیگر در باب دیگر - مثلاً روزه - اعلم باشد، باید در احکام نماز از مجتهد اول و در احکام روزه از مجتهد دوم تقلید کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] حقیقت تقلید در احکام، استنادعملی به دستور مجتهد است، یعنی انجام اعمال خود را موکول به دستور مجتهد کند.
- [آیت الله مظاهری] مجتهد و اعلم را از سه راه میتوان شناخت: اوّل: خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوّم: یک نفر عالم ثقه که میتواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کند. سوّم: عدّهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود، مجتهد و اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
- [آیت الله اردبیلی] در صورتی که رأی مجتهد تغییر کند، مقلد نمیتواند بر رأی قبلی مجتهد باقی بماند، و اگر شک کند که رأی مجتهد تغییر کرده است یا نه، میتواند تا مشخص شدن آن بر رأی قبلی باقی بماند.