اهل تسنن شب احیاء دارند؟ اگه دارند چه ادعیه هایی می خوانند؟ اهمیت شب قدر همانطور که در ادبیات فکری، عقیدتی و روایی شیعه جایگاه ویژه و بالایی دارد، در بین سایر فرق مسلمین نیز شأن و جایگاه خاص خود را دارد. دو فرقه و شعبه اصلی آیین اسلام، یعنی مذاهب تشیع و تسنن، اگر چه در برخی موارد و موضوعات مرتبط با شبهای قدر و آیینها و مناسک ویژه، آن، اختلاف نظرهایی دارند، اما در اهمیت و جایگاه آن تردید روا نمیدارند. شاید اختلافهای روایی و موضوعی که در این نوشتار به عمدهترین آنها اشاره خواهد شد، مباحثی باشد در خور توجه و اهمیت، اما مهمتر از همه این مباحث، قبول بالاتفاق وجود چنین شبی است و فیض جاریای که خداوند در این شب از آسمان و به مداومت میفرستد. سرچشمه این اتفاق نظر و عقیده نیز آیات مشیر به این موضوع در قرآن کریم است و سرچشمه آن اختلاف نظرها، تأثیر و تاثر اختلاف عقاید و برداشتها از این آیات، که در میراث حدیثی و روایی هر دو فرقه رسوخ یافته است. در نوشتار حاضر، فارغ از بحث تشیع، موضوعات و وجوهی از موارد مرتبط با شب قدر را، با تعاریف و گفتارهای عالمان و مستند به کتب روایی و شروح تفسیری اهل سنت تقریرخواهیم نمود؛ بدان امید که این باب گشوده شده، در پیآمد خود تحقیقات و مباحث جامعتر را نیز به دنبال آورد. بحث نخست: زمان شب قدر از جمله مواردی که در کتب روایی و آثار مفسران اهل سنت در مورد آن، اختلاف نظر وجود دارد و سرانجام اجماع عالمان این مذهب برآن مهر خاتمت مینهد، موضوع (جایگاه زمانی شب قدر) است. شب قدر، اگر چه در تواتر روایات شیعی، قطعاً از شبهای دهه سوم ماه مبارک رمضان شمرده میشود و تردید در آن نیز به واسطه روایات منقول از ناحیه معصومین(ع) و نیز تفاوت تفاسیر روایات است، اما از این حیث که شبی خارج از ماه رمضان نیست، مورد اجماع کلی و قطعی است. در میان عالمان و در میراث روایی و تفسیری اهل سنت، اما، ابتدا در این خصوص و سپس در قطعی کردن جایگاه این شب در ماه مبارک رمضان تردید و تفاوت وجود دارد. دستهای از روایات، همچون روایت مشهور (ابوحنیفه) در (شرح الازهار)، بر این اعتقاد تاکید میکند که شب قدر به طور قطعی و یقینی نمیتواند در این دهه باشد و بلکه در تمامی لیالی سال پنهان است. روایت مذکور، که در ضمن مسئلهای فقهی وارد شده، چنین است: (شب قدر، در میان شبهای سال پنهان است و چنانچه کسی طلاق همسرش را مشروط به انجام در شب قدر نماید، بدون گذشت یکسال کامل، طلاق واقع نشده است)(ج1 ص57). این حکم و در واقع روایت مستند، اشاره به این معنا دارد که جایگاه زمانی شب قدر، در حد احتمال قریب به یقین نیز نیست تا بتوان بر مبنای آن، به شکوک فروع و احتمالات نیز توجه کرد. در حقیقت، این روایت و روایات مشابه، چون روایت (عبدالله بن مسعود) با این مضمون که (تنها کسی میتواند شب قدر را درک کند که یکسال تمام شب زنده داری کرده باشد) (درالمنثور، ج6 ص376)، بر موضوع پنهان بودن شب قدر به لحاظ جایگاه زمانی تاکید دارد و این بدان معناست که احتمال قرار داشتن شب قدر در یکی از شبهای دهه آخر ماه مبارک منتفی و حداقل به لحاظ احتمال، برابر با شبهای دیگر سال است. این دسته از روایات منقول در منابع اهل سنت، البته از سوی دستهای دیگر از روایات معتبرتر، که در نهایت به اجماع بیشتر مفسران و عالمان اهل سنت انجامیده است، مورد تردید و انکار قرار گرفته است. اگر گشودن بابی با عنوان (باب فضیلة (فضل) لیلةالقدر) ملازم و در کنار ابواب (صوم) و (صیام) در منابع روایی اهل سنت نشانه و اشارهای نزدیک به موضوع قرار داشتن شب قدر در ماه رمضان و ارتباط آن با ماه صیام پنداشته نشود، روایات معتبر چندانی در این خصوص وجود دارد که بر موضوع فوق تاکید دارد. از (ماوردی) در (الحاوی الکبیر) روایتی سراغ داریم با این مضمون که: (در این که شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدی بین عالمان نباید باشد، چه، ابوذر از رسول الله روایت کرده است که این شب در دهه پایانی ماه رمضان است) (ص483). نیز روایت (عبدالله بن عمر) از رسول خدا(ص) که فرموده است: (شب قدر را در دهه پایانی رمضان بجویید) (درالمنثور، ج6 ص372). شاید روایت (عایشه) از احوال رسول مکرم اسلام در دهه پایانی ماه رمضان را نیز تاکیدی بر این جایگاه زمانی بتوان شمرد: (آنگاه که دهه آخر رمضان فرا میرسید، رسول خدا شبها را بیدار بود و اهل و خویش خود را نیز بیدار میداشت و از زنان دوری میجست)(المغنی، ج 3 ص 179) و نیز روایت )ابن عمر( از اعتکاف پیامبر در دهه پایانی ماه مبارک رمضان را که در )صحیح مسلم( آمده است: (پیامبر دهه آخرین ماه رمضان را در اعتکاف بودند) (شرح نووی، ج8 ص 66). گفته شد که با وجود تعدد روایات دسته دوم، یعنی روایات مؤید قرار داشتن شب قدر در ظرف زمانی ماه مبارک رمضان و به خصوص در دهه سوم این ماه، روایات و احکام و تفاسیر دسته اول از مفسران و عالمان اهل سنت مبنی بر پنهان بودن شب قدر در لیالی مجموع سال تضعیف میشود؛ اما باب اختلاف بر سر تعیین جایگاه واقعی این شب در میان شبهای دهه آخر رمضان همچنان در میان راویان و مفسران حدیث اهل تسنن مفتوح است. روایات و مباحث متعدد و متفاوتی در این خصوص در منابع اهل سنت وارد شده است که در یک طبقه بندی کلی به سه دسته روایات تاکیده کننده بر شب بیست و یکم، شب بیست و سوم و شب بیست و هفتم تقسیم میشوند. البته روایات بسیار ضعیفی نیز مبنی بر لیلةالقدر بودن شب هفدهم وجود دارد؛ ازجمله روایت (ابن عباس) در (درالمنثور) (ج6 ص376). عمدهترین و بیشترین تاکید در روایات منابع سنی، بر شب بیست و سوم حکایت دارد و البته این تنها در منابع منعکس شده است و در عمل (امروزه) به استناد روایات مربوط به شب بیست و هفتم، این احتمال قویتر از سایرین دانسته شده و بر آن تأکید میشود و اعمال ویژه و مؤکد شب قدر نیز در میان اهل سنت، به طور خاص در این شب صورت میپذیرد. برخی روایات وارده در منابع اهل سنت در این زمینه را مرور مینماییم: در (صحیح مسلم) آمده است: (گفته شده شب بیست و سوم، شب قدر است و این موضوع قول بسیاری صحابه و تابعین است) (ج8 ص 58) و در روایتی از )ابن عمر) منقول است که (فردی نزد پیامبر عرض کرد که در خواب دیده است شب قدر، هفت روز مانده به پایان رمضان است و پیامبر فرمود خوابهای شما که بر بیست و سوم توافق دارند صحیحاند و هر کس خواست شبزندهداری قدر را درک کند، این شب را احیاء نگهدارد) (مجمع البیان، ج10 ص) و نیز روایت منقول از (سعید بن جبیر) در (درالمنثور)(ج6 ص 373) که مؤید همین نظر است. در مجموع، به نظر میرسد حاصل جمع روایات و وجه غالب آنها و دیگر تفاسیر اهل سنت، نخست بر مسئله جایگاه زمانی شب قدر در ماه مبارک رمضان و سپس در قرار داشتن این شب در دهه سوم اتفاق دارند و وجوه دیگر با وجود تعدد و کثرت سندی و اقبال به آنها، به لحاظ ضعف در برابر این دسته روایات و تفاسیر منقول، معتبر نباشند. پی نوشت: 1 سیوطی، جلال الدین: الدر المنثور، کتابخانه بزرگ آیتالله مرعشی نجفی، قم. 2 رازی، امام فخر: تفسیر الکبیر، دفتر تبلیغات اسلامی، قم. 3 القاسمی، محمد جمالالدین: تفسیر القاسمی، بیروت. 4 المراغی، مصطفی: تفسیر المراغی، داراحیاءالتراث العربی،بیروت. 5 ابن المفتاح، عبدالله: شرح الازهار، الحجاز، قاهره. 6 طبرسی، امین الاسلام: مجمع البیان، اسلامیه، تهران.
اهل تسنن شب احیاء دارند؟ اگه دارند چه ادعیه هایی می خوانند؟
اهمیت شب قدر همانطور که در ادبیات فکری، عقیدتی و روایی شیعه جایگاه ویژه و بالایی دارد، در بین سایر فرق مسلمین نیز شأن و جایگاه خاص خود را دارد. دو فرقه و شعبه اصلی آیین اسلام، یعنی مذاهب تشیع و تسنن، اگر چه در برخی موارد و موضوعات مرتبط با شبهای قدر و آیینها و مناسک ویژه، آن، اختلاف نظرهایی دارند، اما در اهمیت و جایگاه آن تردید روا نمیدارند.
شاید اختلافهای روایی و موضوعی که در این نوشتار به عمدهترین آنها اشاره خواهد شد، مباحثی باشد در خور توجه و اهمیت، اما مهمتر از همه این مباحث، قبول بالاتفاق وجود چنین شبی است و فیض جاریای که خداوند در این شب از آسمان و به مداومت میفرستد. سرچشمه این اتفاق نظر و عقیده نیز آیات مشیر به این موضوع در قرآن کریم است و سرچشمه آن اختلاف نظرها، تأثیر و تاثر اختلاف عقاید و برداشتها از این آیات، که در میراث حدیثی و روایی هر دو فرقه رسوخ یافته است.
در نوشتار حاضر، فارغ از بحث تشیع، موضوعات و وجوهی از موارد مرتبط با شب قدر را، با تعاریف و گفتارهای عالمان و مستند به کتب روایی و شروح تفسیری اهل سنت تقریرخواهیم نمود؛ بدان امید که این باب گشوده شده، در پیآمد خود تحقیقات و مباحث جامعتر را نیز به دنبال آورد.
بحث نخست: زمان شب قدر
از جمله مواردی که در کتب روایی و آثار مفسران اهل سنت در مورد آن، اختلاف نظر وجود دارد و سرانجام اجماع عالمان این مذهب برآن مهر خاتمت مینهد، موضوع (جایگاه زمانی شب قدر) است. شب قدر، اگر چه در تواتر روایات شیعی، قطعاً از شبهای دهه سوم ماه مبارک رمضان شمرده میشود و تردید در آن نیز به واسطه روایات منقول از ناحیه معصومین(ع) و نیز تفاوت تفاسیر روایات است، اما از این حیث که شبی خارج از ماه رمضان نیست، مورد اجماع کلی و قطعی است.
در میان عالمان و در میراث روایی و تفسیری اهل سنت، اما، ابتدا در این خصوص و سپس در قطعی کردن جایگاه این شب در ماه مبارک رمضان تردید و تفاوت وجود دارد. دستهای از روایات، همچون روایت مشهور (ابوحنیفه) در (شرح الازهار)، بر این اعتقاد تاکید میکند که شب قدر به طور قطعی و یقینی نمیتواند در این دهه باشد و بلکه در تمامی لیالی سال پنهان است. روایت مذکور، که در ضمن مسئلهای فقهی وارد شده، چنین است: (شب قدر، در میان شبهای سال پنهان است و چنانچه کسی طلاق همسرش را مشروط به انجام در شب قدر نماید، بدون گذشت یکسال کامل، طلاق واقع نشده است)(ج1 ص57).
این حکم و در واقع روایت مستند، اشاره به این معنا دارد که جایگاه زمانی شب قدر، در حد احتمال قریب به یقین نیز نیست تا بتوان بر مبنای آن، به شکوک فروع و احتمالات نیز توجه کرد. در حقیقت، این روایت و روایات مشابه، چون روایت (عبدالله بن مسعود) با این مضمون که (تنها کسی میتواند شب قدر را درک کند که یکسال تمام شب زنده داری کرده باشد) (درالمنثور، ج6 ص376)، بر موضوع پنهان بودن شب قدر به لحاظ جایگاه زمانی تاکید دارد و این بدان معناست که احتمال قرار داشتن شب قدر در یکی از شبهای دهه آخر ماه مبارک منتفی و حداقل به لحاظ احتمال، برابر با شبهای دیگر سال است.
این دسته از روایات منقول در منابع اهل سنت، البته از سوی دستهای دیگر از روایات معتبرتر، که در نهایت به اجماع بیشتر مفسران و عالمان اهل سنت انجامیده است، مورد تردید و انکار قرار گرفته است. اگر گشودن بابی با عنوان (باب فضیلة (فضل) لیلةالقدر) ملازم و در کنار ابواب (صوم) و (صیام) در منابع روایی اهل سنت نشانه و اشارهای نزدیک به موضوع قرار داشتن شب قدر در ماه رمضان و ارتباط آن با ماه صیام پنداشته نشود، روایات معتبر چندانی در این خصوص وجود دارد که بر موضوع فوق تاکید دارد.
از (ماوردی) در (الحاوی الکبیر) روایتی سراغ داریم با این مضمون که: (در این که شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدی بین عالمان نباید باشد، چه، ابوذر از رسول الله روایت کرده است که این شب در دهه پایانی ماه رمضان است) (ص483). نیز روایت (عبدالله بن عمر) از رسول خدا(ص) که فرموده است: (شب قدر را در دهه پایانی رمضان بجویید) (درالمنثور، ج6 ص372).
شاید روایت (عایشه) از احوال رسول مکرم اسلام در دهه پایانی ماه رمضان را نیز تاکیدی بر این جایگاه زمانی بتوان شمرد: (آنگاه که دهه آخر رمضان فرا میرسید، رسول خدا شبها را بیدار بود و اهل و خویش خود را نیز بیدار میداشت و از زنان دوری میجست)(المغنی، ج 3 ص 179) و نیز روایت )ابن عمر( از اعتکاف پیامبر در دهه پایانی ماه مبارک رمضان را که در )صحیح مسلم( آمده است: (پیامبر دهه آخرین ماه رمضان را در اعتکاف بودند) (شرح نووی، ج8 ص 66).
گفته شد که با وجود تعدد روایات دسته دوم، یعنی روایات مؤید قرار داشتن شب قدر در ظرف زمانی ماه مبارک رمضان و به خصوص در دهه سوم این ماه، روایات و احکام و تفاسیر دسته اول از مفسران و عالمان اهل سنت مبنی بر پنهان بودن شب قدر در لیالی مجموع سال تضعیف میشود؛ اما باب اختلاف بر سر تعیین جایگاه واقعی این شب در میان شبهای دهه آخر رمضان همچنان در میان راویان و مفسران حدیث اهل تسنن مفتوح است.
روایات و مباحث متعدد و متفاوتی در این خصوص در منابع اهل سنت وارد شده است که در یک طبقه بندی کلی به سه دسته روایات تاکیده کننده بر شب بیست و یکم، شب بیست و سوم و شب بیست و هفتم تقسیم میشوند. البته روایات بسیار ضعیفی نیز مبنی بر لیلةالقدر بودن شب هفدهم وجود دارد؛ ازجمله روایت (ابن عباس) در (درالمنثور) (ج6 ص376).
عمدهترین و بیشترین تاکید در روایات منابع سنی، بر شب بیست و سوم حکایت دارد و البته این تنها در منابع منعکس شده است و در عمل (امروزه) به استناد روایات مربوط به شب بیست و هفتم، این احتمال قویتر از سایرین دانسته شده و بر آن تأکید میشود و اعمال ویژه و مؤکد شب قدر نیز در میان اهل سنت، به طور خاص در این شب صورت میپذیرد. برخی روایات وارده در منابع اهل سنت در این زمینه را مرور مینماییم:
در (صحیح مسلم) آمده است: (گفته شده شب بیست و سوم، شب قدر است و این موضوع قول بسیاری صحابه و تابعین است) (ج8 ص 58) و در روایتی از )ابن عمر) منقول است که (فردی نزد پیامبر عرض کرد که در خواب دیده است شب قدر، هفت روز مانده به پایان رمضان است و پیامبر فرمود خوابهای شما که بر بیست و سوم توافق دارند صحیحاند و هر کس خواست شبزندهداری قدر را درک کند، این شب را احیاء نگهدارد) (مجمع البیان، ج10 ص) و نیز روایت منقول از (سعید بن جبیر) در (درالمنثور)(ج6 ص 373) که مؤید همین نظر است.
در مجموع، به نظر میرسد حاصل جمع روایات و وجه غالب آنها و دیگر تفاسیر اهل سنت، نخست بر مسئله جایگاه زمانی شب قدر در ماه مبارک رمضان و سپس در قرار داشتن این شب در دهه سوم اتفاق دارند و وجوه دیگر با وجود تعدد و کثرت سندی و اقبال به آنها، به لحاظ ضعف در برابر این دسته روایات و تفاسیر منقول، معتبر نباشند.
پی نوشت:
1 سیوطی، جلال الدین: الدر المنثور، کتابخانه بزرگ آیتالله مرعشی نجفی، قم.
2 رازی، امام فخر: تفسیر الکبیر، دفتر تبلیغات اسلامی، قم.
3 القاسمی، محمد جمالالدین: تفسیر القاسمی، بیروت.
4 المراغی، مصطفی: تفسیر المراغی، داراحیاءالتراث العربی،بیروت.
5 ابن المفتاح، عبدالله: شرح الازهار، الحجاز، قاهره.
6 طبرسی، امین الاسلام: مجمع البیان، اسلامیه، تهران.
- [سایر] چرا اهل سنت دست بسته نماز می خوانند؟ آیا نمازی که شیعیان می خوانند درست است یا نماز دست بسته اهل سنت؟
- [سایر] چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟
- [سایر] چرا اهل تسنن دست بسته نماز می خوانند؟
- [سایر] چرا شیعیان مانند اهل تسنن دست بسته نماز نمی خوانند؟ سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟
- [سایر] اهمیت و فلسفه دعا در چیست؟ اهل سنت چه دیدگاهی در مورد دعا دارند؟
- [سایر] چرا نمازهای مستحبّی به جماعت خوانده نمی شود؟ در حالی که اهل تسنّن در ماه رمضان نماز تراویح را به جماعت می خوانند؟
- [آیت الله بهجت] گاهی در نماز جماعت اهل سُنّت پس از رکوع، قنوت می خوانند. تکلیف شیعیانی که در نماز جماعت آن ها شرکت کرده اند چیست؟
- [آیت الله خامنه ای] گاهی در نماز جماعت اهل سنت پس از رکوع قنوت می خوانند، تکلیف شیعیانی که در نماز جماعت آنها شرکت کردهاند چیست؟
- [سایر] شب قدر در نزد اهل سنت چه شبی است؟
- [آیت الله خامنه ای] شخصی که عمل به تقیه می کند و با اهل سنت نماز جماعت میخواند: الف- آیا با توجه به اینکه امام جماعت سنی بعد از فاتحه سوره ناقص میخواند خواندن قرائت بر او واجب است؟ و یا اینکه قرائت امام جماعت سنی کفایت می کند؟ ب- بیشتر ائمه جماعت اهل سنت بسمله را نمی خوانند بنابراین آیا بر مأموم شیعه تلفظ آن واجب است؟ ج- آیا خواندن قنوت بدون بلند کردن دستها و بیصدا در رکعت دوم نماز جماعت با اهل سنت جایز است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] نمازهای مستحبّی را نمی شود به جماعت خواند مگر نماز استسقاء که برای آمدن باران می خوانند و همچنین نماز عید فطر و قربان را نیز می توانند به جماعت بخوانند.
- [آیت الله سبحانی] نماز عید فطر و قربان را در زمان غیبت امام(علیه السلام) می توان با جماعت خواند و نمازهای مستحبی را هم نمی شود به جماعت خواند، مگر نماز استسقاء که برای آمدن باران می خوانند.
- [آیت الله علوی گرگانی] از یازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن باید به نیّت نافله شب ودو رکعت آن به نیّت نماز شفع ویک رکعت آن به نیّت نماز وتر خوانده شود، ودستور کامل نافله شب در کتابهای دعا گفته شده است.
- [آیت الله اردبیلی] از یازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن باید به نیّت نافله شب، دو رکعت به نیّت نماز شَفْع و یک رکعت به نیّت نماز وَتْر خوانده شود. دستور کامل نافله شب در کتابهای ادعیه گفته شده است.
- [آیت الله بهجت] نمازهای مستحبی را نمی شود به جماعت خواند، ولی خواندن نماز عید فطر و قربان در زمان غیبت امام علیه السلام به جماعت مستحب است در صورتی که شروط وجوب موجود نباشد، همچنین خواندن نماز استسقاء که برای طلب باران می خوانند به جماعت مستحب است و بعید نیست استحباب جماعت در نماز غدیر که به امید مطلوبیت خوانده شود.
- [آیت الله خوئی] در قنوت نماز عید فطر و قربان هر دعا و ذکری بخوانند کافی است ولی بهتر است این دعا را خوانند: (اللّهُمَّ اهْلَ اْلکِبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ اهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوُتُ وَ اهْلَ الْعَفْوِ وَ الْرَّحْمَةِ وَ اهْلَ الْتَّقْوی وَ الْمَغْفِرَةِ اسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیَوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسلِمینَ عِیْداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلهِ ذُخراَ وَ شَرفَاً وَ کِرامَةً وَ مَزیداً انْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْ تُدْخِلَنِی فِیْ کُلِّ خَیْرٍ ادْخَلْت فِیْهِ مُحَمَّدَاً وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْ تُخْرِجَنِیْ مِنْ کُلِّ سُوْء اخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اللّهُمَّ انّیِ اسأَلُکَ خَیْرَ ما سَأَلَکَ بِهِ عِبادُکَ الصّالِحُونُ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الْمُخْلَصُوْنَ).
- [آیت الله مکارم شیرازی] هیچ نماز مستحبی را نمی توان با جماعت خواند، مگر نماز استسقاء، یعنی نمازی که برای آمدن باران می خوانند و نماز عید فطر و قربان که در زمان غیبت امام(علیه السلام) مستحب است.