در مورد سنی ها توضیح دهید و چه فرقی با شیعه دارند؟ شیعه و سنی به عنوان دو فرقه مهم اسلامی با صرف نظر از انشعاباتی که در درون خود دارند، در بسیاری از اعتقادات و مسائل دینی خود اشتراک نظر دارند و برای روشن ترشدن فرق بین شیعه و سنی ابتدا لازم است ببینیم این دو فرقه دارای چه مشترکاتی هستند. الف) مشترکات در اصول اعتقادی اعتقاد به وجود خداوند تبارک و تعالی و وحدانیت و یگانگی او اعتقاد به نبوت و رسالت که خداوند برای هدایت انسان ها افرادی را بنام رسول و پیامبر بسوی خلق فرستاده است و آخرین آنها حضرت محمد بن عبدالله می باشد. اعتقاد به معاد و زندگی جاوید پس ازمرگ و سنجش اعمال انسان و ثواب و عقاب اخروی اعتقاد به اینکه قرآن کتاب آسمانی است و از جانب خداوند بر پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) نازل شده است. ب) مشترکات در مسائل احکامی و فروعات فقهی الف- در واجبات نماز، حج، روزه، زکات، امربه معروف و نهی از منکر ب- در محرمات دروغ، غیبت، شرب خمر، حرمت غنا، دزدی، زنا و ...در بسیاری از مسائل حلال وحرام، هرچند در جزئیات و شرائط این اصول کلیه با هم اختلاف دارند. تفاوت های مذهب سنی و شیعه اگر بخواهیم به تمام تفاوت های شیعه و سنی اعم از فقهی، کلامی، حدیثی، تاریخی و...بپردازیم وقت و صفحات فراوانی را به خود اختصاص می دهد که مجال آن نیست. لذا تنها به تفاوتهای اصلی اشاره می شود. اما فرق عمده بین شیعه و سنی در مسئله جانشینی پیامبراکرم حضرت محمد بن عبدالله (ص) است.که شیعه برای جانشینی آن حضرت شرائطی از قبیل: عصمت، علم لدنی و آگاهی کامل از جهان هستی و انسان و تربیت ما را لازم میداند. لذا تعیین جانشین به انتصاب از طرف خداوند است نه انتخاب مردم، چون مردم آگاهی از وجود این شرائط در یک فرد ندارند. برخلاف اهل سنت که چنین شرائطی را لازم نمی دانند و ریشه این اختلاف را می توان در برداشت از معنا ومفهوم رسالت و نبوت دانست که: 1- آیا رسالت و نبوت یک مقام اعتباری است؟ یعنی همانطوریکه انسان ها برای ایجاد نظم در زندگی و جلوگیری از هرج و مرج یک فردی را به عنوان رئیس انتخاب می کنند تا مانند بند تسبیح دانه های تسبیح را نگاه دارد پیامبر و نبی نیز چنین است، هر چند ممکن است از نظر کمالات نفسانی با سایرین برابر و یا حتی پائین تراز آنان باشد. 2- یا اینکه رسالت و نبوت یک مقام واقعی است که فقط شخصی که دارای کمالات نفسانی و ذاتی است می تواند به چنین مقامی برسد و به عبارت دیگر چینش جهان هستی چنین اقتضائی را به صورت ضرورت لازم دارد، یعنی باید کسی که واسطه بین خلق و خالق است وجود داشته باشد و وجود چنین رتبه ایی در جهان هستی ضرورت دارد و این مقام تکوینی و واقعی است نه صرف اعتبار و خالی از واقعیت، گر چه بدست آوردن همه این مقامات به عنایات الهی است، چون ما سوی الله همه در وجود و کمالات وجودی خود، محتاج خداوند هستند. آنچه فکر شیعی را از اهل سنت در این مورد جدا می کند این برداشت دوم از مفهوم رسالت و نبوت است، لذا در رسول و پیامبر، عصمت مطلقه و علم لدنی را شرط می دانند و بهمان دلیلی که وجود پیامبر را ضروری می دانند، استمرار این مقام را هم ضروی می دانند، هر چند مقام تشریع و وحی بجهت تکمیل شدن شریعت و خاتم بودن پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) استمرار ندارد ولی سایر مقامات او که ولایت ظاهری و باطنی و تبیینی شریعت و واسطه بودن بین خداوند و خلق و حجت الهی بودن، قابل برداشته شدن نیست و استمرار دارد. به عبارت دیگر اهل تسنن معتقد هستند که بعد از رحلت رسول اکرم(ص) همان طوریکه وحی قطع شد و ارتباطی با خدای متعال وجود ندارد، در کلیه امور نیز فقط آنچه که از طریق رسول الله(ص) بدست ما رسیده است کافی می باشد و بقیه مسائل با استنباط خودمان است، اما شیعه معتقد است که اگر چه قطع وحی صورت گرفته اما برای توضیح آیات الهی و احکام نیاز به معصوم داریم که آنها را بطور صد در صد درست برای ما تبیین کند و آنچه که حکم واقعی الهی است بیان نمایند نه آنچه که استنباط فرد باشد. 1) اختلاف اساسی شیعه و سنی برسر خلافت اسلامی و مرجعیت دینی است. اهل سنت امامت را به عنوان رهبری اجتماع قبول دارند، ولی امامت به معنای مرجعیت دینی و به معنی ولایت را نمی پذیرند. اهل تسنن برای هیچ کس حتی برای ابوبکر و عمر و عثمان چنین منصبی را قائل نیستند، از این رو عصمت را در امام و خلیفه لازم نمی دانند، ولی شیعه امامان خود را معصوم از خطا می دانند. از اینرو استاد مطهری اختلاف سنی و شیعه را در بحث امامت ریشه ای می داند و می گوید: آن چیزی که شیعه به نام امامت معتقد است، غیر از آن چیزی است که آن ها به نام امامت معتقدند. آن چه اهل تسنن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیایی امامت معتقدند. امام همان حاکم میان مسلمین، فردی از افرادی مسلمین که باید او را برای حکومت انتخاب کنند. آن ها بیش از حکومت بالا نرفتند، ولی امامت در شیعه مسئله ای است تالی تلو نبوت و بلکه از بعضی از درجات نبوت بالاتر است. در هر صورت امامت نزد سنی یک مسئلة فرعی مثل نماز خواهد بود، اما امامت در شیعه مفهومی است نظیر نبوت. در حقیقت ولایت ادامه نبوت است. این از رو باید در کنار نبوت به عنوان یکی از اصول و پایه های دین مطرح گردد. شیعیان پیرو حضرت علی و معتقد به جانشینی بیواسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامیو نص و تصریح ولایت آن حضرت در غدیرخم از طرف پیامبر اکرممیباشند که در پی آن پیامبر اسلاممردم را در صحرای گرم و سوزان خُمْ متوقف کرد و با بیان خطبهای از جمله فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه، هر کس من مولا و ولی او بودهام، علی مولا و ولی او است... و به همین مناسبت آیة 62، سورة مائده نازل شد.(الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 1، ص 420، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) و حدیث مذکور در منابع و کتابهای معتبر اهل تسنن نیز نقل شده است.(ر.ک: الدر المنثور، جلال الدین السیوطی، ج 3، ص 98، داراحیأ التراث العربی، بیروت.) به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علی بن ابیطالب در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول آیة 55، سورة مائده که به آیه ولایت معروف است و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم درباره حضرت علیمیباشد.(ر.ک: تفسیر مجمع البیان، مرحوم طبرسی، ج 2، ص 126129، منشورات دارمکتبة الحیاة، بیروت.) شیعه معتقد است که پس از حضرت علیامامام معصوم: یکی پس از دیگری جانشین پیامبر و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئوون پیامبر به جز دریافت وحی تشریعی، برای آنان ثابت است، به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت میباشند. شیعیان همچنین معتقدند که پیشوای مسلمانان باید عادل، عالم و معصوم باشد و چنین کسی منصوب شده از ناحیه خداوند متعال است و شخص غیرمعصوم نمیتواند امامت و ولایت مسلمانان را بر عهده بگیرد و آیه تطهیر(احزاب،33) دلیل روشنی بر عصمت اهل بیت میباشد.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 17، ص 297306، دارالکتب الاسلامیة، تهران) ولی اهل تسنن چنین اعتقادی را ندارند و جانشینی پیامبر گرامیرا به بیعت جمعی از مسلمانان با فردی و یا وصیت یک خلیفه نسبت به خلیفة بعد از خود و... معتبر میدانند و اعتقاد دارند که برای خلافت و رهبری مسلمانان عصمت شرط نیست و مردم هر کس را برگزیدند گر چه عادل هم نباشد، کفایت میکند! آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان معتقد هستند و حضرت علیرا خلیفة چهارم! میدانند. آنان منصبی را که شیعیان برای امامان معصوم: قائلند، قبول ندارند و اغلب آنان در احکام و معارف اسلامی از فتاوای چهار امام معروف خود و احادیثی که در کتابهای روایی خود مانند صحاح ستة و... جمع آوری شده، پیروی میکنند. از آن جا که شیعیان براساس دلایل عقلی و نقلی معتبر مانند: حدیث ثقلین و دلایل دیگر در احکام و معارف اسلامی پیرو مکتب اهلبیت: (قرآن و عترت) میباشد; ولی اهل سنت از آنان پیروی نمیکنند; به همین جهت بین شیعه و اهل سنت در معارف اسلامی و احکام شرعیه مانند: وضو، نماز و... تفاوتهایی وجود دارد که در این باره (اختلاف معارف و احکام شرعی) کتابهای مستقلی نوشته شده که کتاب الخلاف مرحوم شیخ طوسی، بحوث فی الملل والنحل، آیة الله جعفر سبحانی، الفقه المقارن للاحوال الشخصیة بین المذاهب الاربعه السنیة و المذهب الجعفری، بدران ابوالعینین بدران و... از جمله آنها است. 2) اختلاف دیگر سنی و شیعه در مورد صحابه رسول الله است. اهل سنت معتقدند همه صحابه عادل اند. ابن حجر می گوید: اهل سنت اجماع دارند بر این که همه صحابه عادل اند. اما شیعه معتقد است در صحابه منافق نیز وجود داشته و آیه افک گواه بر این مدعا است. از طرفی در منابع شیعه و سنی پیامبر اکرم(ص) ملاک جدایی مؤمن و منافق را محبت امام علی و بغض آن حضرت قرار داده اند. از اینرو هر کس بغض علی(ع) را داشته باشد و با او بجنگد، منافق خواهد بود و در این جهت فرقی بین صحابه و غیر صحابه نیست. شایان یاد آوری است که امروزه برخی از اهل سنت، عدالت صحابه را قبول ندارند. 3- اختلاف اصلی دیگر در منابع استنباط احکام اسلامی است. اهل سنت در کنار کتاب و سنت و اجماع، قیاس، استحسان و اجتهاد صحابه و... را نیز به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و تعیین احکام بر شمردهاند که منظور از اجتهاد، عمل به رأی است. نزد شیعه و اهل بیت، قرآن و سنت دو منبع اساسی برای احکام الهی است و قیاس و عمل به رأی و اجتهاد جایگاهی ندارد. اهل بیت خود نیز حکمشان را مستند به قرآن و سنت رسول می کردند.به صورت کلی به اعتقاد شیعه امامیه، هیچ کس جز نبی اکرم (ص ) حق تشریع، تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم (ص ) از طریق اتصال به منبع غیب , از احکام الهی مطلع می شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اسلام طبق نص و تصریح ایشان، ائمه (ع ) برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شده اند. از جمله طبق حدیث مورد اتفاق جمیع فرق مسلمین: (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا، دو شیء گرانبها میان شما باقی می گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم , مادامی که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد). البته اختلافات دیگری نیز در مسائل جزئی و امور عبادی وجود دارد، مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن که همه به مبنای کلامی واعتقادی بر می گردد که توضیح داده شد. البته شباهت های سنی و شیعه زیاد است. در اصل اعتقاد به توحید و نبوت و معاد و قرآن و کعبه و وجوب نماز و روزه و زکات و بقیه فروع دین بسیاری از احکام و محرمات مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غیبت و... وحدت نظر وجود دارد. 4- همچنانکه اشاره شد اهل سنت چون به امامت و عصمت اعتقاد ندارند در نتیجه کلیه مسائل اعتقادی و احکام و سایر آموزه های مذهب خود را از افراد و غیر معصوم گرفته اند و اما شیعه کلیه آموزه های دینی را از امامان معصوم فراگرفته اند. شیعه تحت تعلیم امامان معصوم است و اهل سنت عمده مبانی اعتقادی و فرعی را از اشخاص حداقل قرن بعد از پیامبر مثل ابو حنیفه، احمدبن حنبل، مالک، شافعی میگیرند لذا از همین رهگذر اختلافاتی در فروعات فقهی و اصول اعتقادی داریم ضمن اینکه در اصل توحید- نبوت - معاد اصل نماز روزه و مسائل دیگر اشتراکاتی داریم اما مواردی هم مثلاً در صفات خدا، شرائط نبی و مباحثی مثل رجعت و چگونگی نماز و روزه و 000 اختلافاتی داریم. 5- با ارتحال جانسوز پیامبر گرامی اسلامو قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی دراثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی، اختلافهای فراوانی بین مسلمانان بوجود آمد که از جمله آنها اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبر گرامیپیش از وفات آن حضرت بود. 6- اختلاف دیگر در رحلت پیامبر گرامی این بود که به این معنا که آیا آن حضرت میمیرد و یا مثل حضرت عیسی به آسمان برده میشود که عمر بن خطاب منکر رحلت آن حضرت بود! 7- اختلاف در محل دفن آن حضرت. 8- اختلاف در فدک که متعلق به حضرت زهرا( سلام الله علیها) بود و... هر کدام از اختلافهای مذکور برای اسلام و مسلمانان زیانهایی را در بر داشت، ولی مهمترین و برجستهترین این اختلافها بحث امامت و جانشینی پیامبر گرامیبود که سایر اختلافها را تحت الشعاع خود قرار داد. کتاب جهت آشنایی بیشتر: 1- کتاب محمدرضا مظفر ( عقاید شیعه ) ترجمه استشهادی 2- کتاب سید عبدالحیسن شرف الدین ( اجتهاد در مقابل نص ) جهت آشنایی با مسائل شیعه و سنی مراجعه فرماید . 3- ملل و نحل جعفر سبحانی 4- کتاب معالم المدرستین یا ترجمة آن به نام نشانه های دو مکتب علامه سید مرتضی عسگری مراجعه فرمایید.
در مورد سنی ها توضیح دهید و چه فرقی با شیعه دارند؟
شیعه و سنی به عنوان دو فرقه مهم اسلامی با صرف نظر از انشعاباتی که در درون خود دارند، در بسیاری از اعتقادات و مسائل دینی خود اشتراک نظر دارند و برای روشن ترشدن فرق بین شیعه و سنی ابتدا لازم است ببینیم این دو فرقه دارای چه مشترکاتی هستند.
الف) مشترکات در اصول اعتقادی
اعتقاد به وجود خداوند تبارک و تعالی و وحدانیت و یگانگی او
اعتقاد به نبوت و رسالت که خداوند برای هدایت انسان ها افرادی را بنام رسول و پیامبر بسوی خلق فرستاده است و آخرین آنها حضرت محمد بن عبدالله می باشد.
اعتقاد به معاد و زندگی جاوید پس ازمرگ و سنجش اعمال انسان و ثواب و عقاب اخروی
اعتقاد به اینکه قرآن کتاب آسمانی است و از جانب خداوند بر پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) نازل شده است.
ب) مشترکات در مسائل احکامی و فروعات فقهی
الف- در واجبات
نماز، حج، روزه، زکات، امربه معروف و نهی از منکر
ب- در محرمات
دروغ، غیبت، شرب خمر، حرمت غنا، دزدی، زنا و ...در بسیاری از مسائل حلال وحرام، هرچند در جزئیات و شرائط این اصول کلیه با هم اختلاف دارند.
تفاوت های مذهب سنی و شیعه
اگر بخواهیم به تمام تفاوت های شیعه و سنی اعم از فقهی، کلامی، حدیثی، تاریخی و...بپردازیم وقت و صفحات فراوانی را به خود اختصاص می دهد که مجال آن نیست. لذا تنها به تفاوتهای اصلی اشاره می شود.
اما فرق عمده بین شیعه و سنی در مسئله جانشینی پیامبراکرم حضرت محمد بن عبدالله (ص) است.که شیعه برای جانشینی آن حضرت شرائطی از قبیل: عصمت، علم لدنی و آگاهی کامل از جهان هستی و انسان و تربیت ما را لازم میداند. لذا تعیین جانشین به انتصاب از طرف خداوند است نه انتخاب مردم، چون مردم آگاهی از وجود این شرائط در یک فرد ندارند. برخلاف اهل سنت که چنین شرائطی را لازم نمی دانند و ریشه این اختلاف را می توان در برداشت از معنا ومفهوم رسالت و نبوت دانست که:
1- آیا رسالت و نبوت یک مقام اعتباری است؟ یعنی همانطوریکه انسان ها برای ایجاد نظم در زندگی و جلوگیری از هرج و مرج یک فردی را به عنوان رئیس انتخاب می کنند تا مانند بند تسبیح دانه های تسبیح را نگاه دارد پیامبر و نبی نیز چنین است، هر چند ممکن است از نظر کمالات نفسانی با سایرین برابر و یا حتی پائین تراز آنان باشد.
2- یا اینکه رسالت و نبوت یک مقام واقعی است که فقط شخصی که دارای کمالات نفسانی و ذاتی است می تواند به چنین مقامی برسد و به عبارت دیگر چینش جهان هستی چنین اقتضائی را به صورت ضرورت لازم دارد، یعنی باید کسی که واسطه بین خلق و خالق است وجود داشته باشد و وجود چنین رتبه ایی در جهان هستی ضرورت دارد و این مقام تکوینی و واقعی است نه صرف اعتبار و خالی از واقعیت، گر چه بدست آوردن همه این مقامات به عنایات الهی است، چون ما سوی الله همه در وجود و کمالات وجودی خود، محتاج خداوند هستند.
آنچه فکر شیعی را از اهل سنت در این مورد جدا می کند این برداشت دوم از مفهوم رسالت و نبوت است، لذا در رسول و پیامبر، عصمت مطلقه و علم لدنی را شرط می دانند و بهمان دلیلی که وجود پیامبر را ضروری می دانند، استمرار این مقام را هم ضروی می دانند، هر چند مقام تشریع و وحی بجهت تکمیل شدن شریعت و خاتم بودن پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) استمرار ندارد ولی سایر مقامات او که ولایت ظاهری و باطنی و تبیینی شریعت و واسطه بودن بین خداوند و خلق و حجت الهی بودن، قابل برداشته شدن نیست و استمرار دارد. به عبارت دیگر اهل تسنن معتقد هستند که بعد از رحلت رسول اکرم(ص) همان طوریکه وحی قطع شد و ارتباطی با خدای متعال وجود ندارد، در کلیه امور نیز فقط آنچه که از طریق رسول الله(ص) بدست ما رسیده است کافی می باشد و بقیه مسائل با استنباط خودمان است، اما شیعه معتقد است که اگر چه قطع وحی صورت گرفته اما برای توضیح آیات الهی و احکام نیاز به معصوم داریم که آنها را بطور صد در صد درست برای ما تبیین کند و آنچه که حکم واقعی الهی است بیان نمایند نه آنچه که استنباط فرد باشد.
1) اختلاف اساسی شیعه و سنی برسر خلافت اسلامی و مرجعیت دینی است. اهل سنت امامت را به عنوان رهبری اجتماع قبول دارند، ولی امامت به معنای مرجعیت دینی و به معنی ولایت را نمی پذیرند. اهل تسنن برای هیچ کس حتی برای ابوبکر و عمر و عثمان چنین منصبی را قائل نیستند، از این رو عصمت را در امام و خلیفه لازم نمی دانند، ولی شیعه امامان خود را معصوم از خطا می دانند. از اینرو استاد مطهری اختلاف سنی و شیعه را در بحث امامت ریشه ای می داند و می گوید: آن چیزی که شیعه به نام امامت معتقد است، غیر از آن چیزی است که آن ها به نام امامت معتقدند. آن چه اهل تسنن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیایی امامت معتقدند. امام همان حاکم میان مسلمین، فردی از افرادی مسلمین که باید او را برای حکومت انتخاب کنند. آن ها بیش از حکومت بالا نرفتند، ولی امامت در شیعه مسئله ای است تالی تلو نبوت و بلکه از بعضی از درجات نبوت بالاتر است.
در هر صورت امامت نزد سنی یک مسئلة فرعی مثل نماز خواهد بود، اما امامت در شیعه مفهومی است نظیر نبوت. در حقیقت ولایت ادامه نبوت است. این از رو باید در کنار نبوت به عنوان یکی از اصول و پایه های دین مطرح گردد.
شیعیان پیرو حضرت علی و معتقد به جانشینی بیواسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامیو نص و تصریح ولایت آن حضرت در غدیرخم از طرف پیامبر اکرممیباشند که در پی آن پیامبر اسلاممردم را در صحرای گرم و سوزان خُمْ متوقف کرد و با بیان خطبهای از جمله فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه، هر کس من مولا و ولی او بودهام، علی مولا و ولی او است... و به همین مناسبت آیة 62، سورة مائده نازل شد.(الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 1، ص 420، دارالکتب الاسلامیة، تهران.) و حدیث مذکور در منابع و کتابهای معتبر اهل تسنن نیز نقل شده است.(ر.ک: الدر المنثور، جلال الدین السیوطی، ج 3، ص 98، داراحیأ التراث العربی، بیروت.)
به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علی بن ابیطالب در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول آیة 55، سورة مائده که به آیه ولایت معروف است و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم درباره حضرت علیمیباشد.(ر.ک: تفسیر مجمع البیان، مرحوم طبرسی، ج 2، ص 126129، منشورات دارمکتبة الحیاة، بیروت.)
شیعه معتقد است که پس از حضرت علیامامام معصوم: یکی پس از دیگری جانشین پیامبر و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئوون پیامبر به جز دریافت وحی تشریعی، برای آنان ثابت است، به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت میباشند.
شیعیان همچنین معتقدند که پیشوای مسلمانان باید عادل، عالم و معصوم باشد و چنین کسی منصوب شده از ناحیه خداوند متعال است و شخص غیرمعصوم نمیتواند امامت و ولایت مسلمانان را بر عهده بگیرد و آیه تطهیر(احزاب،33) دلیل روشنی بر عصمت اهل بیت میباشد.(ر.ک: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 17، ص 297306، دارالکتب الاسلامیة، تهران)
ولی اهل تسنن چنین اعتقادی را ندارند و جانشینی پیامبر گرامیرا به بیعت جمعی از مسلمانان با فردی و یا وصیت یک خلیفه نسبت به خلیفة بعد از خود و... معتبر میدانند و اعتقاد دارند که برای خلافت و رهبری مسلمانان عصمت شرط نیست و مردم هر کس را برگزیدند گر چه عادل هم نباشد، کفایت میکند! آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان معتقد هستند و حضرت علیرا خلیفة چهارم! میدانند.
آنان منصبی را که شیعیان برای امامان معصوم: قائلند، قبول ندارند و اغلب آنان در احکام و معارف اسلامی از فتاوای چهار امام معروف خود و احادیثی که در کتابهای روایی خود مانند صحاح ستة و... جمع آوری شده، پیروی میکنند.
از آن جا که شیعیان براساس دلایل عقلی و نقلی معتبر مانند: حدیث ثقلین و دلایل دیگر در احکام و معارف اسلامی پیرو مکتب اهلبیت: (قرآن و عترت) میباشد; ولی اهل سنت از آنان پیروی نمیکنند; به همین جهت بین شیعه و اهل سنت در معارف اسلامی و احکام شرعیه مانند: وضو، نماز و... تفاوتهایی وجود دارد که در این باره (اختلاف معارف و احکام شرعی) کتابهای مستقلی نوشته شده که کتاب الخلاف مرحوم شیخ طوسی، بحوث فی الملل والنحل، آیة الله جعفر سبحانی، الفقه المقارن للاحوال الشخصیة بین المذاهب الاربعه السنیة و المذهب الجعفری، بدران ابوالعینین بدران و... از جمله آنها است.
2) اختلاف دیگر سنی و شیعه در مورد صحابه رسول الله است. اهل سنت معتقدند همه صحابه عادل اند. ابن حجر می گوید: اهل سنت اجماع دارند بر این که همه صحابه عادل اند.
اما شیعه معتقد است در صحابه منافق نیز وجود داشته و آیه افک گواه بر این مدعا است. از طرفی در منابع شیعه و سنی پیامبر اکرم(ص) ملاک جدایی مؤمن و منافق را محبت امام علی و بغض آن حضرت قرار داده اند.
از اینرو هر کس بغض علی(ع) را داشته باشد و با او بجنگد، منافق خواهد بود و در این جهت فرقی بین صحابه و غیر صحابه نیست.
شایان یاد آوری است که امروزه برخی از اهل سنت، عدالت صحابه را قبول ندارند.
3- اختلاف اصلی دیگر در منابع استنباط احکام اسلامی است. اهل سنت در کنار کتاب و سنت و اجماع، قیاس، استحسان و اجتهاد صحابه و... را نیز به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و تعیین احکام بر شمردهاند که منظور از اجتهاد، عمل به رأی است. نزد شیعه و اهل بیت، قرآن و سنت دو منبع اساسی برای احکام الهی است و قیاس و عمل به رأی و اجتهاد جایگاهی ندارد. اهل بیت خود نیز حکمشان را مستند به قرآن و سنت رسول می کردند.به صورت کلی به اعتقاد شیعه امامیه، هیچ کس جز نبی اکرم (ص ) حق تشریع، تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم (ص ) از طریق اتصال به منبع غیب , از احکام الهی مطلع می شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اسلام طبق نص و تصریح ایشان، ائمه (ع ) برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شده اند. از جمله طبق حدیث مورد اتفاق جمیع فرق مسلمین: (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا، دو شیء گرانبها میان شما باقی می گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم , مادامی که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد).
البته اختلافات دیگری نیز در مسائل جزئی و امور عبادی وجود دارد، مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن که همه به مبنای کلامی واعتقادی بر می گردد که توضیح داده شد.
البته شباهت های سنی و شیعه زیاد است. در اصل اعتقاد به توحید و نبوت و معاد و قرآن و کعبه و وجوب نماز و روزه و زکات و بقیه فروع دین بسیاری از احکام و محرمات مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غیبت و... وحدت نظر وجود دارد.
4- همچنانکه اشاره شد اهل سنت چون به امامت و عصمت اعتقاد ندارند در نتیجه کلیه مسائل اعتقادی و احکام و سایر آموزه های مذهب خود را از افراد و غیر معصوم گرفته اند و اما شیعه کلیه آموزه های دینی را از امامان معصوم فراگرفته اند. شیعه تحت تعلیم امامان معصوم است و اهل سنت عمده مبانی اعتقادی و فرعی را از اشخاص حداقل قرن بعد از پیامبر مثل ابو حنیفه، احمدبن حنبل، مالک، شافعی میگیرند لذا از همین رهگذر اختلافاتی در فروعات فقهی و اصول اعتقادی داریم ضمن اینکه در اصل توحید- نبوت - معاد اصل نماز روزه و مسائل دیگر اشتراکاتی داریم اما مواردی هم مثلاً در صفات خدا، شرائط نبی و مباحثی مثل رجعت و چگونگی نماز و روزه و 000 اختلافاتی داریم.
5- با ارتحال جانسوز پیامبر گرامی اسلامو قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی دراثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی، اختلافهای فراوانی بین مسلمانان بوجود آمد که از جمله آنها اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبر گرامیپیش از وفات آن حضرت بود.
6- اختلاف دیگر در رحلت پیامبر گرامی این بود که به این معنا که آیا آن حضرت میمیرد و یا مثل حضرت عیسی به آسمان برده میشود که عمر بن خطاب منکر رحلت آن حضرت بود!
7- اختلاف در محل دفن آن حضرت.
8- اختلاف در فدک که متعلق به حضرت زهرا( سلام الله علیها) بود و... هر کدام از اختلافهای مذکور برای اسلام و مسلمانان زیانهایی را در بر داشت، ولی مهمترین و برجستهترین این اختلافها بحث امامت و جانشینی پیامبر گرامیبود که سایر اختلافها را تحت الشعاع خود قرار داد.
کتاب جهت آشنایی بیشتر:
1- کتاب محمدرضا مظفر ( عقاید شیعه ) ترجمه استشهادی
2- کتاب سید عبدالحیسن شرف الدین ( اجتهاد در مقابل نص ) جهت آشنایی با مسائل شیعه و سنی مراجعه فرماید .
3- ملل و نحل جعفر سبحانی
4- کتاب معالم المدرستین یا ترجمة آن به نام نشانه های دو مکتب علامه سید مرتضی عسگری مراجعه فرمایید.
- [سایر] مهدویت از دیدگاه اهل سنت با مهدویت از دیدگاه شیعه، چه فرقی دارد؟
- [سایر] در مورد سنی ها توضیح دهید و چه فرقی با شیعه دارند؟
- [سایر] خواستم بدانم که: چه فرقی و چه شباهتهایی بین سنی ناصبی و سنی وهابی و سنی سلفی وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] کدام یک از موارد زیر صحیح است؟ الف) شهادت اهل سنّت علیه اهل تشیّع در دعاوی مالی یا کیفری (چنان چه خواهان سنّی مذهب، و خوانده شیعه باشد). ب) شهادت اهل سنّت علیه اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو سنی باشند.) ج) شهادت اهل سنّت در دعاوی مالی یا کیفری (چنانچه خواهان و خوانده هر دو شیعه باشند; لیکن شهودشان سنّی باشد.) د) شهادت اهل سنّت به نفع اهل تشیّع (چنانچه خواهان شیعه، و خوانده سنّی مذهب باشد.) ه) شهادت اهل کتاب له یا علیه مسلمانان.
- [سایر] چه فرقی بین سنی و سنی ناصبی و ناصبی وجود دارد و کدام بدتر و در حد کافر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] از چه زمانی مسلمین به شیعه و سنی تقسیم شدند و چرا تعداد سنی ها از شیعیان بیشتر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّی چطور؟
- [سایر] آیا در تاریخ شیعه، تعبیر به برادران اهل سنت آمده است؟ مگر اهل سنت، برادر ما شیعیان هستند؟
- [آیت الله بهجت] آیا ازدواج مردان سنّی با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنی چه طور؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله جوادی آملی] .حرم مطهر پیامبر و امام معصوم (ع) ملحق به مسجد است و نجس کردن عمدی آن , حرام و تطهیر آن, واجب است. در این جهت, فرقی بین حرم معمور مانند عتبات عالیات و حرم مخروب مانند بقیع نیست.