در مورد سنی ها توضیح دهید و چه فرقی با شیعه دارند؟
در مورد سنی ها توضیح دهید و چه فرقی با شیعه دارند؟ شیعه و سنی به عنوان دو فرقه مهم اسلامی با صرف نظر از انشعاباتی که در درون خود دارند، در بسیاری از اعتقادات و مسائل دینی خود اشتراک نظر دارند و برای روشن ترشدن فرق بین شیعه و سنی ابتدا لازم است ببینیم این دو فرقه دارای چه مشترکاتی هستند. الف) مشترکات در اصول اعتقادی اعتقاد به وجود خداوند تبارک و تعالی و وحدانیت و یگانگی او اعتقاد به نبوت و رسالت که خداوند برای هدایت انسان ها افرادی را بنام رسول و پیامبر بسوی خلق فرستاده است و آخرین آنها حضرت محمد بن عبدالله می باشد. اعتقاد به معاد و زندگی جاوید پس ازمرگ و سنجش اعمال انسان و ثواب و عقاب اخروی اعتقاد به اینکه قرآن کتاب آسمانی است و از جانب خداوند بر پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) نازل شده است. ب) مشترکات در مسائل احکامی و فروعات فقهی الف- در واجبات نماز، حج، روزه، زکات، امربه معروف و نهی از منکر ب- در محرمات دروغ، غیبت، شرب خمر، حرمت غنا، دزدی، زنا و ...در بسیاری از مسائل حلال وحرام، هرچند در جزئیات و شرائط این اصول کلیه با هم اختلاف دارند. تفاوت های مذهب سنی و شیعه اگر بخواهیم به تمام تفاوت های شیعه و سنی اعم از فقهی، کلامی، حدیثی، تاریخی و...بپردازیم وقت و صفحات فراوانی را به خود اختصاص می دهد که مجال آن نیست. لذا تنها به تفاوتهای اصلی اشاره می شود. اما فرق عمده بین شیعه و سنی در مسئله جانشینی پیامبراکرم حضرت محمد بن عبدالله (ص) است.که شیعه برای جانشینی آن حضرت شرائطی از قبیل: عصمت، علم لدنی و آگاهی کامل از جهان هستی و انسان و تربیت ما را لازم میداند. لذا تعیین جانشین به انتصاب از طرف خداوند است نه انتخاب مردم، چون مردم آگاهی از وجود این شرائط در یک فرد ندارند. برخلاف اهل سنت که چنین شرائطی را لازم نمی دانند و ریشه این اختلاف را می توان در برداشت از معنا ومفهوم رسالت و نبوت دانست که: 1- آیا رسالت و نبوت یک مقام اعتباری است؟ یعنی همانطوریکه انسان ها برای ایجاد نظم در زندگی و جلوگیری از هرج و مرج یک فردی را به عنوان رئیس انتخاب می کنند تا مانند بند تسبیح دانه های تسبیح را نگاه دارد پیامبر و نبی نیز چنین است، هر چند ممکن است از نظر کمالات نفسانی با سایرین برابر و یا حتی پائین تراز آنان باشد. 2- یا اینکه رسالت و نبوت یک مقام واقعی است که فقط شخصی که دارای کمالات نفسانی و ذاتی است می تواند به چنین مقامی برسد و به عبارت دیگر چینش جهان هستی چنین اقتضائی را به صورت ضرورت لازم دارد، یعنی باید کسی که واسطه بین خلق و خالق است وجود داشته باشد و وجود چنین رتبه ایی در جهان هستی ضرورت دارد و این مقام تکوینی و واقعی است نه صرف اعتبار و خالی از واقعیت، گر چه بدست آوردن همه این مقامات به عنایات الهی است، چون ما سوی الله همه در وجود و کمالات وجودی خود، محتاج خداوند هستند. آنچه فکر شیعی را از اهل سنت در این مورد جدا می کند این برداشت دوم از مفهوم رسالت و نبوت است، لذا در رسول و پیامبر، عصمت مطلقه و علم لدنی را شرط می دانند و بهمان دلیلی که وجود پیامبر را ضروری می دانند، استمرار این مقام را هم ضروی می دانند، هر چند مقام تشریع و وحی بجهت تکمیل شدن شریعت و خاتم بودن پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) استمرار ندارد ولی سایر مقامات او که ولایت ظاهری و باطنی و تبیینی شریعت و واسطه بودن بین خداوند و خلق و حجت الهی بودن، قابل برداشته شدن نیست و استمرار دارد. به عبارت دیگر اهل تسنن معتقد هستند که بعد از رحلت رسول اکرم(ص) همان طوریکه وحی قطع شد و ارتباطی با خدای متعال وجود ندارد، در کلیه امور نیز فقط آنچه که از طریق رسول الله(ص) بدست ما رسیده است کافی می باشد و بقیه مسائل با استنباط خودمان است، اما شیعه معتقد است که اگر چه قطع وحی صورت گرفته اما برای توضیح آیات الهی و احکام نیاز به معصوم داریم که آنها را بطور صد در صد درست برای ما تبیین کند و آنچه که حکم واقعی الهی است بیان نمایند نه آنچه که استنباط فرد باشد. 1) اختلاف اساسی شیعه و سنی برسر خلافت اسلامی و مرجعیت دینی است. اهل سنت امامت را به عنوان رهبری اجتماع قبول دارند، ولی امامت به معنای مرجعیت دینی و به معنی ولایت را نمی پذیرند. اهل تسنن برای هیچ کس حتی برای ابوبکر و عمر و عثمان چنین منصبی را قائل نیستند، از این رو عصمت را در امام و خلیفه لازم نمی دانند، ولی شیعه امامان خود را معصوم از خطا می دانند. از اینرو استاد مطهری اختلاف سنی و شیعه را در بحث امامت ریشه ای می داند و می گوید: آن چیزی که شیعه به نام امامت معتقد است، غیر از آن چیزی است که آن ها به نام امامت معتقدند. آن چه اهل تسنن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیایی امامت معتقدند. امام همان حاکم میان مسلمین، فردی از افرادی مسلمین که باید او را برای حکومت انتخاب کنند. آن ها بیش از حکومت بالا نرفتند، ولی امامت در شیعه مسئله ای است تالی تلو نبوت و بلکه از بعضی از درجات نبوت بالاتر است. در هر صورت امامت نزد سنی یک مسئلة فرعی مثل نماز خواهد بود، اما امامت در شیعه مفهومی است نظیر نبوت. در حقیقت ولایت ادامه نبوت است. این از رو باید در کنار نبوت به عنوان یکی از اصول و پایه های دین مطرح گردد. شیعیان پیرو حضرت علی‌ و معتقد به جانشینی بی‌واسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامی‌و نص و تصریح ولایت آن حضرت در غدیرخم از طرف پیامبر اکرم‌می‌باشند که در پی آن پیامبر اسلام‌مردم را در صحرای گرم و سوزان خُم‌ْ متوقف کرد و با بیان خطبه‌ای از جمله فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه‌، هر کس من مولا و ولی او بوده‌ام‌، علی‌ مولا و ولی او است‌... و به همین مناسبت آیة 62، سورة مائده نازل شد.(الکافی‌، محمد بن یعقوب کلینی‌، ج 1، ص 420، دارالکتب الاسلامیة‌، تهران‌.) و حدیث مذکور در منابع و کتاب‌های معتبر اهل تسنن نیز نقل شده است‌.(ر.ک‌: الدر المنثور، جلال الدین السیوطی‌، ج 3، ص 98، داراحیأ التراث العربی‌، بیروت‌.) به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علی بن ابیطالب‌ در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول آیة 55، سورة مائده که به آیه ولایت معروف است و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم درباره حضرت علی‌می‌باشد.(ر.ک‌: تفسیر مجمع البیان‌، مرحوم طبرسی‌، ج 2، ص 126129، منشورات دارمکتبة الحیاة‌، بیروت‌.) شیعه معتقد است که پس از حضرت علی‌امامام معصوم‌: یکی پس از دیگری جانشین پیامبر و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئوون پیامبر به جز دریافت وحی تشریعی‌، برای آنان ثابت است‌، به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت‌ می‌باشند. شیعیان همچنین معتقدند که پیشوای مسلمانان باید عادل‌، عالم و معصوم باشد و چنین کسی منصوب شده از ناحیه خداوند متعال است و شخص غیرمعصوم نمی‌تواند امامت و ولایت مسلمانان را بر عهده بگیرد و آیه تطهیر(احزاب‌،33) دلیل روشنی بر عصمت اهل بیت‌ می‌باشد.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 17، ص 297306، دارالکتب الاسلامیة‌، تهران‌) ولی اهل تسنن چنین اعتقادی را ندارند و جانشینی پیامبر گرامی‌را به بیعت جمعی از مسلمانان با فردی و یا وصیت یک خلیفه نسبت به خلیفة بعد از خود و... معتبر می‌دانند و اعتقاد دارند که برای خلافت و رهبری مسلمانان عصمت شرط نیست و مردم هر کس را برگزیدند گر چه عادل هم نباشد، کفایت می‌کند! آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی ‌به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان معتقد هستند و حضرت علی‌را خلیفة چهارم‌! می‌دانند. آنان منصبی را که شیعیان برای امامان معصوم‌: قائلند، قبول ندارند و اغلب آنان در احکام و معارف اسلامی از فتاوای چهار امام معروف خود و احادیثی که در کتاب‌های روایی خود مانند صحاح ستة‌ و... جمع آوری شده‌، پیروی می‌کنند. از آن جا که شیعیان براساس دلایل عقلی و نقلی معتبر مانند: حدیث ثقلین‌ و دلایل دیگر در احکام و معارف اسلامی پیرو مکتب اهل‌بیت‌: (قرآن و عترت‌) می‌باشد; ولی اهل سنت از آنان پیروی نمی‌کنند; به همین جهت بین شیعه و اهل سنت در معارف اسلامی و احکام شرعیه مانند: وضو، نماز و... تفاوت‌هایی وجود دارد که در این باره (اختلاف معارف و احکام شرعی‌) کتاب‌های مستقلی نوشته شده که کتاب الخلاف‌ مرحوم شیخ طوسی، بحوث فی الملل والنحل‌، آیة الله جعفر سبحانی‌، الفقه المقارن للاحوال الشخصیة بین المذاهب الاربعه السنیة و المذهب الجعفری‌، بدران ابوالعینین بدران‌ و... از جمله آنها است‌. 2) اختلاف دیگر سنی و شیعه در مورد صحابه رسول الله است. اهل سنت معتقدند همه صحابه عادل اند. ابن حجر می گوید: اهل سنت اجماع دارند بر این که همه صحابه عادل اند. اما شیعه معتقد است در صحابه منافق نیز وجود داشته و آیه افک گواه بر این مدعا است. از طرفی در منابع شیعه و سنی پیامبر اکرم(ص) ملاک جدایی مؤمن و منافق را محبت امام علی و بغض آن حضرت قرار داده اند. از اینرو هر کس بغض علی(ع) را داشته باشد و با او بجنگد، منافق خواهد بود و در این جهت فرقی بین صحابه و غیر صحابه نیست. شایان یاد آوری است که امروزه برخی از اهل سنت، عدالت صحابه را قبول ندارند. 3- اختلاف اصلی دیگر در منابع استنباط احکام اسلامی است. اهل سنت در کنار کتاب و سنت و اجماع،‌ قیاس، استحسان و اجتهاد صحابه و... را نیز به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و تعیین احکام بر شمرده‌اند که منظور از اجتهاد،‌ عمل به رأی است. نزد شیعه و اهل بیت، قرآن و سنت دو منبع اساسی برای احکام الهی است و قیاس و عمل به رأی و اجتهاد جایگاهی ندارد. اهل بیت خود نیز حکمشان را مستند به قرآن و سنت رسول می کردند.به صورت کلی به اعتقاد شیعه امامیه، هیچ کس جز نبی اکرم (ص ) حق تشریع، تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم (ص ) از طریق اتصال به منبع غیب , از احکام الهی مطلع می شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اسلام طبق نص و تصریح ایشان، ائمه (ع ) برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شده اند. از جمله طبق حدیث مورد اتفاق جمیع فرق مسلمین: (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا، دو شیء گرانبها میان شما باقی می گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم , مادامی که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد). البته اختلافات دیگری نیز در مسائل جزئی و امور عبادی وجود دارد، مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن که همه به مبنای کلامی واعتقادی بر می گردد که توضیح داده شد. البته شباهت های سنی و شیعه زیاد است. در اصل اعتقاد به توحید و نبوت و معاد و قرآن و کعبه و وجوب نماز و روزه و زکات و بقیه فروع دین بسیاری از احکام و محرمات مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غیبت و... وحدت نظر وجود دارد. 4- همچنانکه اشاره شد اهل سنت چون به امامت و عصمت اعتقاد ندارند در نتیجه کلیه مسائل اعتقادی و احکام و سایر آموزه های مذهب خود را از افراد و غیر معصوم گرفته اند و اما شیعه کلیه آموزه های دینی را از امامان معصوم فراگرفته اند. شیعه تحت تعلیم امامان معصوم است و اهل سنت عمده مبانی اعتقادی و فرعی را از اشخاص حداقل قرن بعد از پیامبر مثل ابو حنیفه، احمدبن حنبل، مالک، شافعی میگیرند لذا از همین رهگذر اختلافاتی در فروعات فقهی و اصول اعتقادی داریم ضمن اینکه در اصل توحید- نبوت - معاد اصل نماز روزه و مسائل دیگر اشتراکاتی داریم اما مواردی هم مثلاً در صفات خدا، شرائط نبی و مباحثی مثل رجعت و چگونگی نماز و روزه و 000 اختلافاتی داریم. ‌5- با ارتحال جانسوز پیامبر گرامی اسلام‌و قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی دراثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی‌، اختلاف‌های فراوانی بین مسلمانان بوجود آمد که از جمله آنها اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبر گرامی‌پیش از وفات آن حضرت بود. 6- اختلاف دیگر در رحلت پیامبر گرامی این بود که ‌به این معنا که آیا آن حضرت می‌میرد و یا مثل حضرت عیسی به آسمان برده می‌شود که عمر بن خطاب منکر رحلت آن حضرت بود! 7- اختلاف در محل دفن آن حضرت. ‌8- اختلاف در فدک که متعلق به حضرت زهرا( سلام الله علیها) بود و... هر کدام از اختلاف‌های مذکور برای اسلام و مسلمانان زیان‌هایی را در بر داشت‌، ولی مهمترین و برجسته‌ترین این اختلافها بحث امامت و جانشینی پیامبر گرامی‌بود که سایر اختلاف‌ها را تحت الشعاع خود قرار داد. کتاب جهت آشنایی بیشتر: 1- کتاب محمدرضا مظفر ( عقاید شیعه ) ترجمه استشهادی 2- کتاب سید عبدالحیسن شرف الدین ( اجتهاد در مقابل نص ) جهت آشنایی با مسائل شیعه و سنی مراجعه فرماید . 3- ملل و نحل جعفر سبحانی 4- کتاب معالم المدرستین یا ترجمة آن به نام نشانه های دو مکتب علامه سید مرتضی عسگری مراجعه فرمایید.
عنوان سوال:

در مورد سنی ها توضیح دهید و چه فرقی با شیعه دارند؟


پاسخ:

در مورد سنی ها توضیح دهید و چه فرقی با شیعه دارند؟

شیعه و سنی به عنوان دو فرقه مهم اسلامی با صرف نظر از انشعاباتی که در درون خود دارند، در بسیاری از اعتقادات و مسائل دینی خود اشتراک نظر دارند و برای روشن ترشدن فرق بین شیعه و سنی ابتدا لازم است ببینیم این دو فرقه دارای چه مشترکاتی هستند.
الف) مشترکات در اصول اعتقادی
اعتقاد به وجود خداوند تبارک و تعالی و وحدانیت و یگانگی او
اعتقاد به نبوت و رسالت که خداوند برای هدایت انسان ها افرادی را بنام رسول و پیامبر بسوی خلق فرستاده است و آخرین آنها حضرت محمد بن عبدالله می باشد.
اعتقاد به معاد و زندگی جاوید پس ازمرگ و سنجش اعمال انسان و ثواب و عقاب اخروی
اعتقاد به اینکه قرآن کتاب آسمانی است و از جانب خداوند بر پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) نازل شده است.
ب) مشترکات در مسائل احکامی و فروعات فقهی
الف- در واجبات
نماز، حج، روزه، زکات، امربه معروف و نهی از منکر
ب- در محرمات
دروغ، غیبت، شرب خمر، حرمت غنا، دزدی، زنا و ...در بسیاری از مسائل حلال وحرام، هرچند در جزئیات و شرائط این اصول کلیه با هم اختلاف دارند.
تفاوت های مذهب سنی و شیعه
اگر بخواهیم به تمام تفاوت های شیعه و سنی اعم از فقهی، کلامی، حدیثی، تاریخی و...بپردازیم وقت و صفحات فراوانی را به خود اختصاص می دهد که مجال آن نیست. لذا تنها به تفاوتهای اصلی اشاره می شود.
اما فرق عمده بین شیعه و سنی در مسئله جانشینی پیامبراکرم حضرت محمد بن عبدالله (ص) است.که شیعه برای جانشینی آن حضرت شرائطی از قبیل: عصمت، علم لدنی و آگاهی کامل از جهان هستی و انسان و تربیت ما را لازم میداند. لذا تعیین جانشین به انتصاب از طرف خداوند است نه انتخاب مردم، چون مردم آگاهی از وجود این شرائط در یک فرد ندارند. برخلاف اهل سنت که چنین شرائطی را لازم نمی دانند و ریشه این اختلاف را می توان در برداشت از معنا ومفهوم رسالت و نبوت دانست که:
1- آیا رسالت و نبوت یک مقام اعتباری است؟ یعنی همانطوریکه انسان ها برای ایجاد نظم در زندگی و جلوگیری از هرج و مرج یک فردی را به عنوان رئیس انتخاب می کنند تا مانند بند تسبیح دانه های تسبیح را نگاه دارد پیامبر و نبی نیز چنین است، هر چند ممکن است از نظر کمالات نفسانی با سایرین برابر و یا حتی پائین تراز آنان باشد.
2- یا اینکه رسالت و نبوت یک مقام واقعی است که فقط شخصی که دارای کمالات نفسانی و ذاتی است می تواند به چنین مقامی برسد و به عبارت دیگر چینش جهان هستی چنین اقتضائی را به صورت ضرورت لازم دارد، یعنی باید کسی که واسطه بین خلق و خالق است وجود داشته باشد و وجود چنین رتبه ایی در جهان هستی ضرورت دارد و این مقام تکوینی و واقعی است نه صرف اعتبار و خالی از واقعیت، گر چه بدست آوردن همه این مقامات به عنایات الهی است، چون ما سوی الله همه در وجود و کمالات وجودی خود، محتاج خداوند هستند.
آنچه فکر شیعی را از اهل سنت در این مورد جدا می کند این برداشت دوم از مفهوم رسالت و نبوت است، لذا در رسول و پیامبر، عصمت مطلقه و علم لدنی را شرط می دانند و بهمان دلیلی که وجود پیامبر را ضروری می دانند، استمرار این مقام را هم ضروی می دانند، هر چند مقام تشریع و وحی بجهت تکمیل شدن شریعت و خاتم بودن پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) استمرار ندارد ولی سایر مقامات او که ولایت ظاهری و باطنی و تبیینی شریعت و واسطه بودن بین خداوند و خلق و حجت الهی بودن، قابل برداشته شدن نیست و استمرار دارد. به عبارت دیگر اهل تسنن معتقد هستند که بعد از رحلت رسول اکرم(ص) همان طوریکه وحی قطع شد و ارتباطی با خدای متعال وجود ندارد، در کلیه امور نیز فقط آنچه که از طریق رسول الله(ص) بدست ما رسیده است کافی می باشد و بقیه مسائل با استنباط خودمان است، اما شیعه معتقد است که اگر چه قطع وحی صورت گرفته اما برای توضیح آیات الهی و احکام نیاز به معصوم داریم که آنها را بطور صد در صد درست برای ما تبیین کند و آنچه که حکم واقعی الهی است بیان نمایند نه آنچه که استنباط فرد باشد.
1) اختلاف اساسی شیعه و سنی برسر خلافت اسلامی و مرجعیت دینی است. اهل سنت امامت را به عنوان رهبری اجتماع قبول دارند، ولی امامت به معنای مرجعیت دینی و به معنی ولایت را نمی پذیرند. اهل تسنن برای هیچ کس حتی برای ابوبکر و عمر و عثمان چنین منصبی را قائل نیستند، از این رو عصمت را در امام و خلیفه لازم نمی دانند، ولی شیعه امامان خود را معصوم از خطا می دانند. از اینرو استاد مطهری اختلاف سنی و شیعه را در بحث امامت ریشه ای می داند و می گوید: آن چیزی که شیعه به نام امامت معتقد است، غیر از آن چیزی است که آن ها به نام امامت معتقدند. آن چه اهل تسنن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیایی امامت معتقدند. امام همان حاکم میان مسلمین، فردی از افرادی مسلمین که باید او را برای حکومت انتخاب کنند. آن ها بیش از حکومت بالا نرفتند، ولی امامت در شیعه مسئله ای است تالی تلو نبوت و بلکه از بعضی از درجات نبوت بالاتر است.
در هر صورت امامت نزد سنی یک مسئلة فرعی مثل نماز خواهد بود، اما امامت در شیعه مفهومی است نظیر نبوت. در حقیقت ولایت ادامه نبوت است. این از رو باید در کنار نبوت به عنوان یکی از اصول و پایه های دین مطرح گردد.
شیعیان پیرو حضرت علی‌ و معتقد به جانشینی بی‌واسطه آن حضرت بعد از پیامبر گرامی‌و نص و تصریح ولایت آن حضرت در غدیرخم از طرف پیامبر اکرم‌می‌باشند که در پی آن پیامبر اسلام‌مردم را در صحرای گرم و سوزان خُم‌ْ متوقف کرد و با بیان خطبه‌ای از جمله فرمود: من کنت مولاه فهذا علی مولاه‌، هر کس من مولا و ولی او بوده‌ام‌، علی‌ مولا و ولی او است‌... و به همین مناسبت آیة 62، سورة مائده نازل شد.(الکافی‌، محمد بن یعقوب کلینی‌، ج 1، ص 420، دارالکتب الاسلامیة‌، تهران‌.) و حدیث مذکور در منابع و کتاب‌های معتبر اهل تسنن نیز نقل شده است‌.(ر.ک‌: الدر المنثور، جلال الدین السیوطی‌، ج 3، ص 98، داراحیأ التراث العربی‌، بیروت‌.)
به اعتقاد شیعیان ولایت و امامت حضرت علی بن ابیطالب‌ در قرآن کریم نیز مورد تأکید قرار گرفته و شأن نزول آیة 55، سورة مائده که به آیه ولایت معروف است و نیز بسیاری دیگر از آیات قرآن کریم درباره حضرت علی‌می‌باشد.(ر.ک‌: تفسیر مجمع البیان‌، مرحوم طبرسی‌، ج 2، ص 126129، منشورات دارمکتبة الحیاة‌، بیروت‌.)
شیعه معتقد است که پس از حضرت علی‌امامام معصوم‌: یکی پس از دیگری جانشین پیامبر و بیان کننده قرآن و احکام الهی هستند و معتقدند که تمام وظایف و شئوون پیامبر به جز دریافت وحی تشریعی‌، برای آنان ثابت است‌، به همین جهت احکام و معارف اسلامی را از آنان دریافت نموده و پیرو مکتب اهل بیت‌ می‌باشند.
شیعیان همچنین معتقدند که پیشوای مسلمانان باید عادل‌، عالم و معصوم باشد و چنین کسی منصوب شده از ناحیه خداوند متعال است و شخص غیرمعصوم نمی‌تواند امامت و ولایت مسلمانان را بر عهده بگیرد و آیه تطهیر(احزاب‌،33) دلیل روشنی بر عصمت اهل بیت‌ می‌باشد.(ر.ک‌: تفسیر نمونه‌، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران‌، ج 17، ص 297306، دارالکتب الاسلامیة‌، تهران‌)
ولی اهل تسنن چنین اعتقادی را ندارند و جانشینی پیامبر گرامی‌را به بیعت جمعی از مسلمانان با فردی و یا وصیت یک خلیفه نسبت به خلیفة بعد از خود و... معتبر می‌دانند و اعتقاد دارند که برای خلافت و رهبری مسلمانان عصمت شرط نیست و مردم هر کس را برگزیدند گر چه عادل هم نباشد، کفایت می‌کند! آنان بعد از رحلت پیامبر گرامی ‌به خلافت ابوبکر، عمر و عثمان معتقد هستند و حضرت علی‌را خلیفة چهارم‌! می‌دانند.
آنان منصبی را که شیعیان برای امامان معصوم‌: قائلند، قبول ندارند و اغلب آنان در احکام و معارف اسلامی از فتاوای چهار امام معروف خود و احادیثی که در کتاب‌های روایی خود مانند صحاح ستة‌ و... جمع آوری شده‌، پیروی می‌کنند.
از آن جا که شیعیان براساس دلایل عقلی و نقلی معتبر مانند: حدیث ثقلین‌ و دلایل دیگر در احکام و معارف اسلامی پیرو مکتب اهل‌بیت‌: (قرآن و عترت‌) می‌باشد; ولی اهل سنت از آنان پیروی نمی‌کنند; به همین جهت بین شیعه و اهل سنت در معارف اسلامی و احکام شرعیه مانند: وضو، نماز و... تفاوت‌هایی وجود دارد که در این باره (اختلاف معارف و احکام شرعی‌) کتاب‌های مستقلی نوشته شده که کتاب الخلاف‌ مرحوم شیخ طوسی، بحوث فی الملل والنحل‌، آیة الله جعفر سبحانی‌، الفقه المقارن للاحوال الشخصیة بین المذاهب الاربعه السنیة و المذهب الجعفری‌، بدران ابوالعینین بدران‌ و... از جمله آنها است‌.
2) اختلاف دیگر سنی و شیعه در مورد صحابه رسول الله است. اهل سنت معتقدند همه صحابه عادل اند. ابن حجر می گوید: اهل سنت اجماع دارند بر این که همه صحابه عادل اند.
اما شیعه معتقد است در صحابه منافق نیز وجود داشته و آیه افک گواه بر این مدعا است. از طرفی در منابع شیعه و سنی پیامبر اکرم(ص) ملاک جدایی مؤمن و منافق را محبت امام علی و بغض آن حضرت قرار داده اند.
از اینرو هر کس بغض علی(ع) را داشته باشد و با او بجنگد، منافق خواهد بود و در این جهت فرقی بین صحابه و غیر صحابه نیست.
شایان یاد آوری است که امروزه برخی از اهل سنت، عدالت صحابه را قبول ندارند.
3- اختلاف اصلی دیگر در منابع استنباط احکام اسلامی است. اهل سنت در کنار کتاب و سنت و اجماع،‌ قیاس، استحسان و اجتهاد صحابه و... را نیز به عنوان یکی از منابع اصلی شناخت و تعیین احکام بر شمرده‌اند که منظور از اجتهاد،‌ عمل به رأی است. نزد شیعه و اهل بیت، قرآن و سنت دو منبع اساسی برای احکام الهی است و قیاس و عمل به رأی و اجتهاد جایگاهی ندارد. اهل بیت خود نیز حکمشان را مستند به قرآن و سنت رسول می کردند.به صورت کلی به اعتقاد شیعه امامیه، هیچ کس جز نبی اکرم (ص ) حق تشریع، تفسیر و تبیین احکام الهی را ندارد. پیامبر اکرم (ص ) از طریق اتصال به منبع غیب , از احکام الهی مطلع می شدند و مأمور به تبلیغ این احکام بودند. پس از پیامبر اسلام طبق نص و تصریح ایشان، ائمه (ع ) برای تبیین احکام الهی (و نه تشریع آن) منصوب شده اند. از جمله طبق حدیث مورد اتفاق جمیع فرق مسلمین: (انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا، دو شیء گرانبها میان شما باقی می گذارم: کتاب خدا و اهل بیتم , مادامی که به این دو چنگ بزنید گمراه نخواهید شد).
البته اختلافات دیگری نیز در مسائل جزئی و امور عبادی وجود دارد، مانند نحوه وضو گرفتن، نحوه نماز خواندن که همه به مبنای کلامی واعتقادی بر می گردد که توضیح داده شد.
البته شباهت های سنی و شیعه زیاد است. در اصل اعتقاد به توحید و نبوت و معاد و قرآن و کعبه و وجوب نماز و روزه و زکات و بقیه فروع دین بسیاری از احکام و محرمات مانند حرمت قمار و شراب و دروغ و غیبت و... وحدت نظر وجود دارد.
4- همچنانکه اشاره شد اهل سنت چون به امامت و عصمت اعتقاد ندارند در نتیجه کلیه مسائل اعتقادی و احکام و سایر آموزه های مذهب خود را از افراد و غیر معصوم گرفته اند و اما شیعه کلیه آموزه های دینی را از امامان معصوم فراگرفته اند. شیعه تحت تعلیم امامان معصوم است و اهل سنت عمده مبانی اعتقادی و فرعی را از اشخاص حداقل قرن بعد از پیامبر مثل ابو حنیفه، احمدبن حنبل، مالک، شافعی میگیرند لذا از همین رهگذر اختلافاتی در فروعات فقهی و اصول اعتقادی داریم ضمن اینکه در اصل توحید- نبوت - معاد اصل نماز روزه و مسائل دیگر اشتراکاتی داریم اما مواردی هم مثلاً در صفات خدا، شرائط نبی و مباحثی مثل رجعت و چگونگی نماز و روزه و 000 اختلافاتی داریم.
‌5- با ارتحال جانسوز پیامبر گرامی اسلام‌و قطع ارتباط مسلمانان با غیب و وحی دراثر استفاده از رأی و اجتهاد شخصی‌، اختلاف‌های فراوانی بین مسلمانان بوجود آمد که از جمله آنها اختلاف در آوردن قلم و کاغذ طبق درخواست پیامبر گرامی‌پیش از وفات آن حضرت بود.
6- اختلاف دیگر در رحلت پیامبر گرامی این بود که ‌به این معنا که آیا آن حضرت می‌میرد و یا مثل حضرت عیسی به آسمان برده می‌شود که عمر بن خطاب منکر رحلت آن حضرت بود!
7- اختلاف در محل دفن آن حضرت.
‌8- اختلاف در فدک که متعلق به حضرت زهرا( سلام الله علیها) بود و... هر کدام از اختلاف‌های مذکور برای اسلام و مسلمانان زیان‌هایی را در بر داشت‌، ولی مهمترین و برجسته‌ترین این اختلافها بحث امامت و جانشینی پیامبر گرامی‌بود که سایر اختلاف‌ها را تحت الشعاع خود قرار داد.
کتاب جهت آشنایی بیشتر:
1- کتاب محمدرضا مظفر ( عقاید شیعه ) ترجمه استشهادی
2- کتاب سید عبدالحیسن شرف الدین ( اجتهاد در مقابل نص ) جهت آشنایی با مسائل شیعه و سنی مراجعه فرماید .
3- ملل و نحل جعفر سبحانی
4- کتاب معالم المدرستین یا ترجمة آن به نام نشانه های دو مکتب علامه سید مرتضی عسگری مراجعه فرمایید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین