دین مسیحیت راجع به مکان وزمان فراگیری علم بااسلام چه تفاوتی دارد؟ از آنجا که دین اسلام آخرین و کامل ترین دین است و در این دین یکی از ارزشها کسب علم است , در باره علم بسیار سفارش کرده است . اسلام علاوه بر اینکه به پیروان خود سفارش می کند که علم آموزی داشته باشند حتی به مخالفین خود نیز سفارش می کند که دنبال حکمت و علم باشید چون می داند که انسانی که به حکمت برسد به حقیقت نزدک شده و به حقانیت حقایق پی می برد لذا توصیه اکید می کند که بیایید و با علم آموزی و کسب معارف خود را در معرض بیشترین حقایق قرار دهید. معجزه پیامبر اسلام(ص) قرآن است که کتابی سراسر معارف و حکمت است و این خود نشان از اهمیت علم در اسلام دارد زیرا می دانید که معجزه دیگر انبیاء کتاب نبوده است و معجزاتی داشته اند که مشاهده ای و وقوعی بوده است ولی تنها معجزه اسلام قرآن است که دانش و علم را شامل می باشد. دیگر ادیان هم به علم اشاره دارند ولی در اسلام شروع، خاتمه و میانه راه و همه و همه چیز با علم و معرفت سنجش می شود و عالم و دانشجو و کاسب علم از ثواب و قرب زیادی برخوردار می باشد و روایات و سفارشات بیشماری در این مسئله وارد گردیده است. قرآن هم سخن خود را با ( خواندن ) ، ( علم ) و ( کتابت ) آغاز کرد و پیوسته مسلمانان را به تفکر و تدبر درهر چه آفریده شده است ، فرا خواند . اهمیت و عظمت مقام علم؛ در حدی است که خداوند در قرآن به پیامبرش دستور می دهد: (قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون... ؛ [ای پیامبر!] بگو: آیا کسی که عالم است با کسی که نمی داند برابر است).(زمر، آیه 9) پیامبر اسلام در مقام ارزش گذاری به علم می فرماید طلب علم فریضه علی کل مسلم الا ان الله یحب بغاه علم؛ دانش آموختن بر هر مسلمانی واجب است همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد).(اصول کافی، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35) گرایش به یادگیری علوم به انگیزه های مختلف صورت می گیرد و به طور معمول نیازهای اولیه حیاتی و طبیعی و محسوس جاذبه های بیشتری برای انسان ها دارد. لذا برای فراهم سازی بیشتر آسایش و تسلط بیشتر بر طبیعت، گرایش های مختلف علمی و تخصص های فراوان به وجود آمده است اما تنها وارستگان و ژرف اندیشان هستند که فراتر از نیازهای اولیه طبیعی و محسوسات به ارتباط نهانی دانش ها و ارتباط جهان هستی با آفریننده آن فکر می کنند و از هدفمندی این همه جنب و جوش ها سخن به میان می آورند. مهمترین رسالت دین ایجاد انگیزه فرا طبیعی در میان انسان ها و جهت دهی صحیح به تلاش های روزانه است به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای روزمره زندگی، به هدفمندی و تلاش برای دستیابی به مقصود هستی اقدام کند. از این رو در فرهنگ اسلامی تمام دانش های مورد نیاز برای زندگی بشری دارای اهمیت است و توصیه شده به مقدار لازم و نیاز جامعه، مردم برای فراگیری آن اقدام کنند و از آن به (واجب کفایی) تعبیر شده است. اما برای همه انسان ها در هر مرتبه علمی که قرار دارند توجه به هدف و هدفمندی جهان و ایمان به مبدأ و معاد لازم و واجب عینی) شمرده شده است و غفلت اکثریت جامعه بشری جای تأسف دارد زیرا حتی از علوم تجربی و مهندسی نیز می توان به آن هدف مقدس دست یافت و منافاتی با زندگی روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روایات، علم وسیله است نه هدف؛ آن هم وسیله ای که انسان را به کمال میرساند و دنیا و آخرت او را آباد میکند. در مسیحیت اندیشه ی تقابل علم و دین(علم و ایمان) وجود دارد. متأسّفانه در جهان مسیحیت به واسطه برخی قسمتهای تحریفی عهد عتیق (تورات) اندیشه ای در اذهان رسوخ یافته است که هم برای علم ، گران تمام شده و هم برای ایمان. آن اندیشه، اندیشه تضادّ علم و ایمان است. ریشه ی اصلی این اندیشه همان است که در عهد عتیق (سفر پیدایش) آمده است در باب دوم، آیة 16 و 17 (سفر پیدایش) درباره آدم و بهشت و شجرة ممنوعه چنین آمده است: (خداوند آدم را امر فرموده گفت: از همة درختان باغ بی ممانعت بخور، اما ازدرخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری، زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مرد.) در آیات 1 8 از باب سوم تورات میگوید: ( و مار از همه حیوانات صحرا که خدا ساخته بود هوشیارتر بود وبه زن (حوا) گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ زن به مار گفت: از میوه درختان باغ میخوریم، لکن از میوه درختی که در وسط باغ است، خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس نکنید، مبادا بمیرید. مار به زن گفت: هر آینه نخواهید مرد، بلکه خدا میداند در روزی که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود، و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکو است و به نظر خوشنما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته، بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد، آنگاه چشمان هردوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند، پس برگهای انجیر دوخته، سترها برای خویشتن ساختند) در آیة 23 از همین باب تورات میگوید: ( و خداوند گفت: همانا انسان مثل یکی از ما شده است که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورد و تا به ابد زنده بماند) طبق این برداشت از انسان و خدا وآگاهی و عصیان، امر خدا (دین) این است که انسان عارف نیک و بد نگردد و آگاه نشود شجره ممنوعه، شجره آگاهی است، انسان با عصیان و تمرّد امر خدا (با سرپیچی از تعلیمات شرایع و پیامبران) به آگاهی و معرفت میرسد در حالیکه دراسلام علم مکمل ایمان است و تقویت کننده ی آن.
دین مسیحیت راجع به مکان وزمان فراگیری علم بااسلام چه تفاوتی دارد؟
از آنجا که دین اسلام آخرین و کامل ترین دین است و در این دین یکی از ارزشها کسب علم است , در باره علم بسیار سفارش کرده است . اسلام علاوه بر اینکه به پیروان خود سفارش می کند که علم آموزی داشته باشند حتی به
مخالفین خود نیز سفارش می کند که دنبال حکمت و علم باشید چون می داند که انسانی که به حکمت برسد به حقیقت نزدک شده و به حقانیت حقایق پی می برد لذا توصیه اکید می کند که بیایید و با علم آموزی و کسب معارف خود را در معرض بیشترین حقایق قرار دهید. معجزه پیامبر اسلام(ص) قرآن است که کتابی سراسر معارف و حکمت است و این خود نشان از اهمیت علم در اسلام دارد زیرا می دانید که معجزه دیگر انبیاء کتاب نبوده است و معجزاتی داشته اند که مشاهده ای و وقوعی بوده است ولی تنها معجزه اسلام قرآن است که دانش و علم را شامل می باشد. دیگر ادیان هم به علم اشاره دارند ولی در اسلام شروع، خاتمه و میانه راه و همه و همه چیز با علم و معرفت سنجش می شود و عالم
و دانشجو و کاسب علم از ثواب و قرب زیادی برخوردار می باشد و روایات و سفارشات بیشماری در این مسئله وارد گردیده است. قرآن هم سخن خود را با ( خواندن ) ، ( علم ) و ( کتابت ) آغاز کرد و پیوسته مسلمانان را به تفکر و تدبر درهر چه آفریده شده است ، فرا خواند . اهمیت و عظمت مقام علم؛ در حدی است که خداوند در قرآن به پیامبرش دستور می دهد: (قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون... ؛ [ای پیامبر!] بگو: آیا کسی که عالم است با کسی که نمی داند برابر است).(زمر، آیه 9) پیامبر اسلام در مقام ارزش گذاری به علم می فرماید طلب علم فریضه علی کل مسلم الا ان الله یحب بغاه علم؛ دانش آموختن بر هر مسلمانی واجب است همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد).(اصول کافی، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35) گرایش به یادگیری علوم به انگیزه های مختلف صورت می گیرد و به طور معمول نیازهای اولیه حیاتی و طبیعی و محسوس جاذبه های بیشتری برای انسان ها دارد. لذا برای فراهم سازی بیشتر آسایش و تسلط بیشتر بر طبیعت، گرایش های مختلف علمی و تخصص های فراوان به وجود آمده است اما تنها وارستگان و ژرف اندیشان هستند که فراتر از نیازهای اولیه طبیعی و محسوسات به ارتباط نهانی دانش ها و ارتباط جهان هستی با آفریننده آن فکر می کنند و از هدفمندی این همه جنب و جوش ها سخن به میان می آورند. مهمترین رسالت دین ایجاد انگیزه فرا طبیعی در میان انسان ها و جهت دهی صحیح به تلاش های روزانه است به طوری که علاوه بر تأمین نیازهای روزمره زندگی، به هدفمندی و تلاش برای دستیابی به مقصود هستی اقدام کند. از این رو در فرهنگ اسلامی تمام دانش های مورد نیاز برای زندگی بشری دارای اهمیت است و توصیه شده به مقدار لازم و نیاز جامعه، مردم برای فراگیری آن اقدام کنند و از آن به (واجب کفایی) تعبیر شده است. اما برای همه انسان ها در هر مرتبه علمی که قرار دارند توجه به هدف و هدفمندی جهان و ایمان به مبدأ و معاد لازم و واجب عینی) شمرده شده است و غفلت اکثریت جامعه بشری جای تأسف دارد زیرا حتی از علوم تجربی و مهندسی نیز می توان به آن هدف مقدس دست یافت و منافاتی با زندگی روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روایات، علم وسیله است نه هدف؛ آن هم وسیله ای که انسان را به کمال میرساند و دنیا و آخرت او را آباد میکند.
در مسیحیت اندیشه ی تقابل علم و دین(علم و ایمان) وجود دارد. متأسّفانه در جهان مسیحیت به واسطه برخی قسمتهای تحریفی عهد عتیق (تورات) اندیشه ای در اذهان رسوخ یافته است که هم برای علم ، گران تمام شده و هم برای ایمان. آن اندیشه، اندیشه تضادّ علم و ایمان است. ریشه ی اصلی این اندیشه همان است که در عهد عتیق (سفر پیدایش) آمده است در باب دوم، آیة 16 و 17 (سفر پیدایش) درباره آدم و بهشت و شجرة ممنوعه چنین آمده است: (خداوند آدم را امر فرموده گفت: از همة درختان باغ بی ممانعت بخور، اما ازدرخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری، زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مرد.) در آیات 1 8 از باب سوم تورات میگوید: ( و مار از همه حیوانات صحرا که خدا ساخته بود هوشیارتر بود وبه زن (حوا) گفت: آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ زن به مار گفت: از میوه درختان باغ میخوریم، لکن از میوه درختی که در وسط باغ است، خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس نکنید، مبادا بمیرید. مار به زن گفت: هر آینه نخواهید مرد، بلکه خدا میداند در روزی که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود، و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکو است و به نظر خوشنما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه اش گرفته، بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد، آنگاه چشمان هردوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند، پس برگهای انجیر دوخته، سترها برای خویشتن ساختند) در آیة 23 از همین باب تورات میگوید: ( و خداوند گفت: همانا انسان مثل یکی از ما شده است که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورد و تا به ابد زنده بماند) طبق این برداشت از انسان و خدا وآگاهی و عصیان، امر خدا (دین) این است که انسان عارف نیک و بد نگردد و آگاه نشود شجره ممنوعه، شجره آگاهی است، انسان با عصیان و تمرّد امر خدا (با سرپیچی از تعلیمات شرایع و پیامبران) به آگاهی و معرفت میرسد در حالیکه دراسلام علم مکمل ایمان است و تقویت کننده ی آن.
- [سایر] آیا فراگیری علم بر انسان واجب است؟
- [سایر] نظر شما در مورد دین مسیحیت چیست؟
- [سایر] انحرافات در دین مسیحیت چگونه است؟
- [سایر] بنده در حدود یک هفته است که مشغول به انجام تحقیقی جامع در خصوص یهودیت و مسیحیت معاصر هستم. این تحقیق به گذشته و آینده مسیحیت و یهودیت نمی پردازد بلکه نقدی بر این دو دین در عصر کنونی است. به جهت استناد مستحکم تر در مقابل پیروان این دو دین علاقه مندم از کتب رهبران و متفکران خودشان استفاده کنم. مانند کلام مسیحی توماس میشل. لذا خواهشمندم در این زمینه کتبی همانند کلام مسیحی به بنده معرفی نمایید. قدردان زحمات شما هستم.
- [آیت الله بهجت] آیا فراگیری محرمات همانند فراگیری واجبات لازم و واجب است؟ و از طریق چه کتاب هایی می توان به تمام محرمات در اسلام آگاهی یافت؟
- [سایر] چرا می گویند دین مسیحیت دین رحمت و بخشش است ولی اسلام چنین نیست؟
- [سایر] علل دین گرایی و دین گریزی در ادیان اسلام مسیحیت زرتشت . یهود چیست؟ کدام یک از اعتقادات دینی موجب دین گریزی و یا دین گرایی می شود؟
- [سایر] چرا زن برای فراگیری علم باید از شوهر اجازه بگیرد و در صورت عدم اجازه شوهر به ناچار از کسب علم محروم میشود؟
- [سایر] در آیات قرآن، سنت و احادیث اهل بیت (ع) فراوان مشاهده می شود که انسان ها را به فراگیری علم تشویق نموده اند، سؤال این جا است که آیا علم مورد تشویق و تأیید اسلام، شامل علوم دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و علوم بشری؛ مانند شیمی، فیزیک ، ریاضی و ... می شود، یا فقط علوم دینی و تفقه در دین مورد نظر است؟
- [سایر] اگر در دین مسیحیت حجاب وجود ندارد پس چرا در کلیسا خانمهای راهبه کاملا پوشیده اند؟
- [آیت الله جوادی آملی] .باطل بودن نم از در مکان غصبی , به حالت علم به غصب و عمد و بدون اضطرار , اختصاص دارد , بنابراین کسی که جاهل به غصبی بودن مکان یا غافل از آن بوده یا فراموش کرده یا هیچ چاره ای نداشت, نماز او باطل نیست, مگر آنکه خود غاصب از غصب خویش غفلت یا آن را فراموش کرده باشد و در صدد رفع غصب نباشد که نماز او باطل است.
- [آیت الله سیستانی] مستحب است در دادن زکات فطره ، خویشان و همسایگان فقیر خود را بر دیگران مقدّم دارد ، و سزاوار است که اهل علم و دین و فضل را به دیگران نیز مقدم دارد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه بدعتی در اسلام واقع شود (مانند منکراتی که دولتهای ناصالح به نام اسلام انجام می دهند) بر همه، مخصوصاً علمای دین واجب است حق را اظهار و باطل را انکار کنند و اگر سکوت علمای دین موجب هتک مقام علم، یا سوء ظن به علمای اسلام شود، اظهار حق به هر نحوی که ممکن باشد واجب است، هرچند بدانند تاثیر نمی کند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود ، مثل منکراتی که دولتهای جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام ، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق وانکار باطل ، واگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم وموجب اسائة ظنّ به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند .
- [امام خمینی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولتها اجرا میکنند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علمای اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علمای اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علمای اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمیکند.
- [آیت الله بهجت] زن باید برای بیرون رفتن از منزل از شوهر خود اجازه بگیرد و یا علم به رضایت او داشته باشد، مگر در واجبات شرعی؛ و چنانچه در ضمن عقد شرط کرده باشد که زن برای شلغش مثلاً بتواند به خارج از منزل برود، و یا عقد مبتنی بر این شرط واقع شده باشد، این شرط نافذ است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر بدعتی در اسلام واقع شود مثل منکراتی که دولت های جائر انجام می دهند به اسم دین مبین اسلام، واجب است خصوصاً بر علماء اسلام اظهار حق و انکار باطل، و اگر سکوت علماء اعلام موجب هتک مقام علم و موجب اسائه ظن به علماء اسلام شود واجب است اظهار حق به هر نحوی که ممکن است اگر چه بدانند تأثیر نمی کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] شرط دوم در نماز واجب مکان نمازگزار نباید حرکتی داشته باشد که مانع از ارامش بدن نمازگزار و انجام واجبات نماز اختیاری باشد و اگر به واسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که چنین حرکتی دارد مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند به قدری که ممکن است باید ارامش بدن و قبله را رعایت نماید و اگر انها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد
- [آیت الله وحید خراسانی] اعتقاد انسان به اصول دین اسلام باید بر پایه علم باشد و تقلید یعنی پیروی از غیر بدون حصول علم در اصول دین باطل است ولی در غیر اصول دین از احکامی که قطعی و ضروری نیست و همچنین موضوعاتی که محتاج به استنباط است باید یا مجتهد باشد که بتواند وظایف خود را از روی مدارک انها به دست اورد و یا به دستور مجتهدی که شرایط ان خواهد امد رفتار نماید و یا احتیاط کند یعنی به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف را انجام داده مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست ان عمل را ترک کند و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی جایز می دانند به جا اورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند باید تقلید نمایند
- [آیت الله نوری همدانی] کافر ، یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء ، محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مساله ذکر میشود و هخمچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین ، یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیزبرگردد به انکار خدا ، یا توحید ، یا نبوت ، نجس می باشد و اگر ضروری دین بودن آن را نداند ، به طوری که انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاری که مانند یهود و نصاری اهل کتاب می باشند و تا هنگامی که علم به ملاقات بدن آنها با یکی از نجاسات که ذکر شد و می شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نیست .