اولیای الهی چه معیارهایی را برای ازدواج توصیه کرده اند؟
اولیای الهی چه معیارهایی را برای ازدواج توصیه کرده اند؟ خواهر گرامی! همسر گزینی و تشکیل خانواده مهم ترین رویداد زندگی در دوره جوانی است و تا پایان عمر بر جریان حیات و سعادت فرد تاثیر مستقیم می گذارد. انتخاب درست همسر می تواند تا پایان عمر فرد را با طعم خوشبختی در زندگی دنیوی و لذت سعادتمندی در آخرت آشنا کند، برعکس چنانچه فرد در انتخاب همسر خود دقت کافی را نکند و در این زمینه دچار خطا شود به غیر از بدبختی و تیره روزی چیز دیگری در انتظار او نخواهد بود، از اینرو با توجه به اهمیت این امر لازم است که فرد تمام تلاش خودش را بکند تا انتخاب مناسبی داشته باشد چراکه اشتباه در این امر می تواند آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد وحتی زندگی فرد را برای مدتی تحت تاثیر قرار دهد پس انسان باید به دور از احساسات زود گذر با چشمانی باز به بررسی تمام جوانب امر بپردازد وتصمیمی عاقلانه و درست بگیرد .اولین گام برای انتخاب همسر شناخت دقیق ملاکهای همسر مناسب که در زیر به بررسی آن می پردازیم: از دیدگاه اسلام برخی از این موارد لازم و ضروری است و به هیچ وجه قابل اغماض نیستند، این شرایط را می توان به عنوان ملاک های مطلق دانست که در همه شرایط زمانی ومکانی، برای یک همسر مناسب ضروری است(سالاری فر ص35). اما برخی دیگر در مواردی قابل اغماض هستند، بنابراین معیارهایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است . الف . آنهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما لازم اند.(شرایط لازم ومطلق که چشم پوشی از آن تحت هیچ شرایطی نباید صورت پذیرد) ب . آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد. الف: شرایط لازم ومطلق 1.ایمان و دین دار بودن فرد ایمان و باورهای صحیح مهم ترین ویژگی همسر مناسب است، زیرا انسانی که دین ندارد هیچ ندارد. انسان بی دین در حقیقت مرده ی متحرک است و کسی که پای بند به دین (که اصلی ترین مسأله زندگی است) نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پای بند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. انسان دیندار هرگز نمی تواند با همسر بی دین کنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند .روایت شده شخصی درباره انتخاب همسر با رسول خدا (ص) مشورت کرد، آن حضرت فرمود: (انکِحْ و علیکَ بِذاتِ الدّینَ) ازدواج کن ولی بر تو باد که با زن دین‌دار ازدواج کنی( فروع کافی، ج5، ص332) در روایات متعدد آمده که هدفتان در ازدواج، مال و زیبایی نباشد، بلکه ایمان و پاکدامنی همسر را هدف اصلی قرار دهید. پیامبر (ص) فرمود: (هرگاه کسی با بانویی به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به همان ثروت واگذارد (واز بهره‌های دیگر محروم سازد) و کسی که با زنی برای جمالش ازدواج کند، امور ناپسندی از او ببیند، و هر کس به خاطر دینش با او ازدواج کند، خدا او را محروم نکند.)( شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص31.)از دیدگاه آلپورت روان شناس غربی باور های دینی از جمله ارزش هایی است که سایر ویژگی های انسان در پرتو آن شگل می گیرد و در واقع آنچه که به زندگی انسان معنا وجهت می دهد اعتقاد و باوردینی است، حال اگر در زندگی فردی ایمان ودین جایگاهی نداشت، زندگی او خالی از معیار وملاکی است که بتواند براساس آن زندگی خود را معنا ببخشد. از اینرو در قرآن و متون دینی ایمان و دین مداری یکی از اساسی ترین معیارهای ازدواج محسوب شده است.(بقره 221) براساس مضمون این آیه،ازدواج با افراد بی ایمان، فرد را از سعادت اخروی باز می دارد، بنابراین چنین ازدواجی نباید صورت پذیرد.(سالاری فر 35) 2 . اخلاق نیک منظور داشتن صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر عقل و شرع و رفتارها و تعاملات مناسب در زندگی ،سازگاری و مدارا با افراد است. اساس زندگی زناشویی، تفاهم وهمکاری است که این امور فقط در پرتو حسن اخلاق فراهم می شود.(همان36) امام علی(ع) می‌فرماید: (بِحُسْنِ الاَْخْلاقِ یَطیبُ الْعَیْشُ) با خوش اخلاقی ، زندگی نیکو و مطلوب می‌گردد. ملکات فاضله و اخلاق کریمه است که باعث نشاط و شادابی در زندگی شده و دشواریها را برطرف و اضطرابها و نگرانی‌ها را از بین می‌برد و بداخلاقی جسم و روح انسان را فرسوده می‌کند و عامل مهم پیری زودرس است؛ ازاینرو پیامبر گرامی اسلام(ص) پیوسته در دعا چنین می‌فرمود: (اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُبِکَ... مِنْ زَوْجَةٍ تُشیبُنی قَبْلَ اَوانِ مَشیبی)؛ خدایا! به تو پناه می‌برم از همسری که قبل از رسیدن پیری، پیرم کند. زندگی مشترک زناشویی، دارای فراز و نشیب هایی است که برخورد صحیح با آن نیاز به روحیه‌ای قوی و اخلاقی پسندیده دارد. زن و مرد اگر از این مزیّت، بهره‌ای نداشته باشند، نمی‌توانند با تفاهم و همکاری متقابل بر مشکلات زندگی چیره شده، بار سنگین آن را به مقصد برسانند. چنانچه هر یک از طرفین از اخلاقی نیکو و رفتاری شایسته برخوردار نباشد، طرف دیگر هر چند خوش اخلاق هم باشد، زندگی به کامش تلخ خواهد شد. از آنجا که اصلاح صفات ناپسند، در صورت ریشه‌دار بودن آنها، نیاز به تلاش طاقت‌فرسا و زمانی طولانی دارد، باید از همان ابتدا به صفات اخلاقی همسر توجّه کرد، تا در سایه انتخاب همسری خوش‌اخلاق، زندگی سعادتمندانه‌ای پی ‌ریزی شود. حسین بن بشار واسطی به امام رضا(ع) نامه نوشت که یکی از بستگانم خواستار ازدواج با من است، ولی بداخلاق است؛ حضرت فرمود: اگر اخلاقش بد است، با وی ازدواج نکن. بنابراین، خوش اخلاقی همسر، نقش مؤثری در زندگی انسان دارد و باید مورد توجه کامل قرار گیرد؛ زیرا آنچه مایه سازش و تحکیم روابط است، حسن خلق است، نه امور مادی، مانند ثروت و زیبایی. 3. تقوا برخورداری از تقوا در حدی که فرد از گناهانی مانند زنا وشراب خواری پرهیز کند و به طورعلنی و آشکار مرتکب گناه نشود. این ملاک نیز مطلق است ودر صورتی که روشن شود فرد مورد نظر فاقد چنین تقوایی است ، برگزیدن او مناسب نخواهد بود(همان 37) 4.سلامت جسمانی وروانی این شرط ایز جزءشرایط لازم یک همسر مناسب است، بنابراین چنانچه به بیماری جسمی لا علاج یا بیماری شدید روانی دچار باشد، انتخاب او به عنوان همسر، کارکردها واهداف مورد نظر ازدواج را تامین نمی کند، به همین جهت، فقها در مواردی از نقصان جسمانی وروانی، ازدواج راقابل فسخ می دانند.(همان 37) 5. شرافت و اصالت خانوادگی منظور از آن نجابت و پاکی خانواده است زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم، زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی، روحی عقل و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است .پیامبر (ص) در حدیثی می فرمایند : (إیّاکم و خَضْراءَالدِّمنِ، قیلَ: یا رسول اللَّه و ما خَضراءُ الدِّمَنِ؟ قال: المَرأة الحَسناءُ فی مَنبِت السُّوءِ) ؛ از خضراء الدمن (گیاه روییده در میان کثافات) بپرهیزید. گفته شد: ای رسول خدا! خضراءالدمن چیست؟ فرمود: زن زیبارویی که در خانواده‌ای فاسد رشد کرده است. امام صادق(ع) به ابراهیم کرخی فرمود: (با دختری ازدواج کن که از 1 خانواده اصیل و نیک باشد 2 دارای اخلاق خوب باشد 3 در او آمادگی برای فرزند دار شدن باشد 4 شوهرش را در امور دنیا و آخرت یاری کند.) 6. عقل در واقع همان نور افکنی است که جاده زندگی را روشن می کند و باید زن و شوهر برای اداره ی زندگی و تربیت فرزندان از نیروی عقل و فهم مجهز برخوردار باشند و رشد عقلی کافی پیدا کرده باشند همان طور که ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرموده اند.امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: (ایّاکُم و تزویجَ الحَمقاء، فانَّ صُحْبَتَها بَلاءٌ و ولَدَها ضِیاعٌ)؛ از ازدواج با زنان کم عقل دوری کنید، چرا که همنشینی با آنها بلا است، و فرزندان آنها دچار تباهی است. هم چنین امام صادق(ع) می‌فرماید: (ایّاکم و تزویج الحَمقاء فَانَّ صُحبَتَها بَلاءٌ و ولدها ضیاع)؛ بپرهیزید از ازدواج با (احمق)! زیرا، مصاحبت و زندگی با او بلاست و فرزندانش نیز تباه می‌شوند. ب)ملاک های غیر ضروری منظور ازاین ملاک ها،ملاک هایی است که رعایت آن لازم نیست اما به هر مقدار این ملاک ها رعایت شود موجب سازگاری بیشتر همسران می شود. این ملاک ها رکن اساسی نیستند و چنانچه در ملاک های اصلی دختر و پسر با هم هماهنگ باشند، بدون آنها نیز زندگی قابل قبول ممکن است. 1.تناسب فرهنگی از آنجا که یکی از تناسب هایی که باید مورد توجه دختر و پسر قرار گیرد تناسب فرهنگی است اگر خواستگار مورد نظر از شهرستانی است که با فرهنگ و سطح فرهنگی و اجتماعی شما و خانواده تان هم افق است و از تناسب کافی برخوردارید مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی اگر از دو فرهنگ متفاوتی هستید که ممکن است به تعارض منجر شود و پایه های زندگی مشترکتان را سست می کند، بهتر آن است که از آن صرف نظر کنید. این موضوع و تشخیص آن بستگی به اندکی تحقیق و بررسی و آشنایی بیشتر با سطح فرهنگی شهرستان مورد نظر است و می توان آن را در جلسات گفتگو و رفت و آمد به آنجا روشن کرد. 2. زیبایی بین زیبایی، به ویژه زیبایی زن، و افزایش جاذبه جنسی ارتباط معناداری وجود دارد، اما با وجود اهمیتی که عنصر زیبایی دارد، نمی توان آن را معیاری ضروری به شمار آورد؛ چرا که اگر فرد حتی با زیباترین دختر دنیا ازدواج کند، بعد از مدتی این زیبایی برای وی عادی می شود و دیگر آن جلوة اولیه را نخواهد داشت. جذابیت ظاهری گستره ای بیش از سال های نخست زندگی مشترک را در بر نمی گیرد. ضمن این که زیبایی یک معیار و اندازه معین و قانون استاندارد ندارد بلکه تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد. حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. نکتة مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هر چند زیبایی معیاری ضروری به حساب نمی‌آید، ولی طرفین در مجموع باید از لحاظ زیبایی و قیافة ظاهری مورد پسند یکدیگر باشند و برای همدیگر جذابیت داشته باشند. در هر صورت زیبایی و تناسب ظاهری در حفظ و تقویت عفت و ایمان تأثیر دارد؛ زیرا اگر همسر فرد از حد نصاب کافی برای زیبایی برخوردار باشد، چشم و فکر و عمل وی متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و خدای ناکرده به همسرش خیانت نخواهد کرد. 3. تحصیلات میزان تحصیلات را نمی توان به مثابة عامل اصلی و معیار ضروری در انتخاب همسر در نظر گرفت؛ زیرا برخورداری از سطوح عالی تحصیلاتی همواره مستلزم برخورداری از سطوح عالی بینش و نگرش نیست. ضمن این که افزایش سطح معلومات گاه تنزل سطح اخلاقی افراد را به همراه می آورد. (غرور علمی، حسادت، حق ناپذیری، مجادله و ...). البته معمولاً تحصیلات بالا با فهم و شعور و درک بالای افراد از زندگی همراه است مخصوصاً وقتی که افراد گرفتار غرور و خودپسندی و دیگر صفات مذموم اخلاقی نشوند. بنابراین می‌توان تحصیلات بالا را به عنوان یک امتیاز به حساب آورد. لذا معمولاً توصیه می‌شود که تناسب تحصیلی طرفین رعایت شود. یعنی ازدواج یک فرد بی‌سواد و یا دارای تحصیلات کم با فردی که تحصیلات بالایی دارد توصیه نمی‌شود. اما در هر صورت این معیار را نمی‌توان معیاری ضروری به حساب آورد. 4.همسانی اجتماعی همسانی اجتماعی که می تواند در قالب وحدت نژادی، قومی، طبقة اجتماعی، محل سکونت و ... تصور شود، به نزدیک تر شدن افق فکری زوجین و سازگاری بیشتر آنها منجر می گردد. ولی معیاری اصلی نیست زیرا: همسانی دختر و پسر در معیارهای اساسی، تأثیر اختلاف اجتماعی را تا حدود بسیاری کاهش می دهد. در آنجا که دو طرف از لحاظ معیارهای اساسی انتخاب همسر هماهنگ نباشند، صرف اشتراک اجتماعی مشکلی را حل نمی کند و بر عکس در موقعیت هایی که همسران از جهت معیارهای اصلی، همسان باشند، ناهماهنگی اجتماعی تأثیری جدی بر تزلزل خانواده نخواهد داشت. اسلام هماهنگی اجتماعی همسران را به عنوان عاملی ضروری در نظر نگرفته و حتی در مواردی آن را نادیده گرفته است. مثل تأکید پیامبر (ص) به ازدواج زینب بنت جحش با زید بن حارثه، و یا ازدواج بعضی از ائمه (ع) با کنیزانی که به ظاهر شأن اجتماعی پایینی داشتند ولی مقام و منزلت معنوی آن بانوان باعث شد که لایق مقام مادری معصومین‌(ع) باشند. 5. سن دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسی می‌رسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان قابلیت باروری را از دست می‌دهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش می‌کند. از این رو، دختران باید چند سال زودتر از پسران ازدواج کنند تا از اوایل دوره ای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آنها بروز می‌کند، شوهردار باشند و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود از فعالیت های جنسی فاصله گیرند. علاوه بر این، خانم‌ها به خاطر سختی‌های دوران بارداری، زایمان، شیردهی و مشکلات تربیت فرزندان معمولاً زودتر از مردان شکسته می‌شوند. ضمن این که تقریباً در همه جوامع مردان مسئول اصلی تأمین مخارج مالی خانواده‌اند؛ و این باعث می‌شود تا زمانی که از جهت اقتصادی آمادگی تأمین و اداره خانواده را نداشته باشند، نتوانند ازدواج کنند، اما از ناحیه دختران این الزام اقتصادی وجود ندارد و آنها می‌توانند پس از بلوغ ازدواج کنند. بر اساس نکات فوق بهتر است سن مرد آماده برای ازدواج از سن زن چند سالی بیشتر باشد. اما چنانچه زوجین از جهت معیارهای اصلی انتخاب همسر، مثل اخلاق و ایمان دارای هماهنگی لازم باشند، و با آگاهی از پیامدهای ناهمسانی سنی ازدواج کنند، صرف ناهمسانی سنی نمی‌تواند زمینه ساز اختلاف و ناسازگاری شود. به عبارت دیگر تفاوت سنی بین دختر و پسر، یکی از معیارهای ضروری به حساب نمی‌آید به یاد داشته باشید گل بی خار خداست، بنابراین در انتخاب همسر واقع نگر باشید و نقاط ضعف و قوت فرد مورد نظر را در کنار یکدیگر بررسی کنید وسپس از ویژگی های او معدل گیری کنید و با دقت بررسی کنید که آیا با این معدل فرد مورد نظر می تواندهمسر مناسبی برای شما باشدیا نه. برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید. منبع: خانواده از نگرش اسلام و روان شناسی؛ محمد رضا سالاری فر محمد صادق آقاجانی
عنوان سوال:

اولیای الهی چه معیارهایی را برای ازدواج توصیه کرده اند؟


پاسخ:

اولیای الهی چه معیارهایی را برای ازدواج توصیه کرده اند؟

خواهر گرامی! همسر گزینی و تشکیل خانواده مهم ترین رویداد زندگی در دوره جوانی است و تا پایان عمر بر جریان حیات و سعادت فرد تاثیر مستقیم می گذارد. انتخاب درست همسر می تواند تا پایان عمر فرد را با طعم خوشبختی در زندگی دنیوی و لذت سعادتمندی در آخرت آشنا کند، برعکس چنانچه فرد در انتخاب همسر خود دقت کافی را نکند و در این زمینه دچار خطا شود به غیر از بدبختی و تیره روزی چیز دیگری در انتظار او نخواهد بود، از اینرو با توجه به اهمیت این امر لازم است که فرد تمام تلاش خودش را بکند تا انتخاب مناسبی داشته باشد چراکه اشتباه در این امر می تواند آسیب های زیادی را به دنبال داشته باشد وحتی زندگی فرد را برای مدتی تحت تاثیر قرار دهد پس انسان باید به دور از احساسات زود گذر با چشمانی باز به بررسی تمام جوانب امر بپردازد وتصمیمی عاقلانه و درست بگیرد .اولین گام برای انتخاب همسر شناخت دقیق ملاکهای همسر مناسب که در زیر به بررسی آن می پردازیم:
از دیدگاه اسلام برخی از این موارد لازم و ضروری است و به هیچ وجه قابل اغماض نیستند، این شرایط را می توان به عنوان ملاک های مطلق دانست که در همه شرایط زمانی ومکانی، برای یک همسر مناسب ضروری است(سالاری فر ص35). اما برخی دیگر در مواردی قابل اغماض هستند، بنابراین معیارهایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است .
الف . آنهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما لازم اند.(شرایط لازم ومطلق که چشم پوشی از آن تحت هیچ شرایطی نباید صورت پذیرد)
ب . آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد.
الف: شرایط لازم ومطلق
1.ایمان و دین دار بودن فرد
ایمان و باورهای صحیح مهم ترین ویژگی همسر مناسب است، زیرا انسانی که دین ندارد هیچ ندارد. انسان بی دین در حقیقت مرده ی متحرک است و کسی که پای بند به دین (که اصلی ترین مسأله زندگی است) نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پای بند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. انسان دیندار هرگز نمی تواند با همسر بی دین کنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند .روایت شده شخصی درباره انتخاب همسر با رسول خدا (ص) مشورت کرد، آن حضرت فرمود: (انکِحْ و علیکَ بِذاتِ الدّینَ) ازدواج کن ولی بر تو باد که با زن دین‌دار ازدواج کنی( فروع کافی، ج5، ص332) در روایات متعدد آمده که هدفتان در ازدواج، مال و زیبایی نباشد، بلکه ایمان و پاکدامنی همسر را هدف اصلی قرار دهید. پیامبر (ص) فرمود: (هرگاه کسی با بانویی به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به همان ثروت واگذارد (واز بهره‌های دیگر محروم سازد) و کسی که با زنی برای جمالش ازدواج کند، امور ناپسندی از او ببیند، و هر کس به خاطر دینش با او ازدواج کند، خدا او را محروم نکند.)( شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج14، ص31.)از دیدگاه آلپورت روان شناس غربی باور های دینی از جمله ارزش هایی است که سایر ویژگی های انسان در پرتو آن شگل می گیرد و در واقع آنچه که به زندگی انسان معنا وجهت می دهد اعتقاد و باوردینی است، حال اگر در زندگی فردی ایمان ودین جایگاهی نداشت، زندگی او خالی از معیار وملاکی است که بتواند براساس آن زندگی خود را معنا ببخشد. از اینرو در قرآن و متون دینی ایمان و دین مداری یکی از اساسی ترین معیارهای ازدواج محسوب شده است.(بقره 221) براساس مضمون این آیه،ازدواج با افراد بی ایمان، فرد را از سعادت اخروی باز می دارد، بنابراین چنین ازدواجی نباید صورت پذیرد.(سالاری فر 35)
2 . اخلاق نیک
منظور داشتن صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر عقل و شرع و رفتارها و تعاملات مناسب در زندگی ،سازگاری و مدارا با افراد است. اساس زندگی زناشویی، تفاهم وهمکاری است که این امور فقط در پرتو حسن اخلاق فراهم می شود.(همان36) امام علی(ع) می‌فرماید: (بِحُسْنِ الاَْخْلاقِ یَطیبُ الْعَیْشُ) با خوش اخلاقی ، زندگی نیکو و مطلوب می‌گردد. ملکات فاضله و اخلاق کریمه است که باعث نشاط و شادابی در زندگی شده و دشواریها را برطرف و اضطرابها و نگرانی‌ها را از بین می‌برد و بداخلاقی جسم و روح انسان را فرسوده می‌کند و عامل مهم پیری زودرس است؛ ازاینرو پیامبر گرامی اسلام(ص) پیوسته در دعا چنین می‌فرمود: (اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُبِکَ... مِنْ زَوْجَةٍ تُشیبُنی قَبْلَ اَوانِ مَشیبی)؛ خدایا! به تو پناه می‌برم از همسری که قبل از رسیدن پیری، پیرم کند.
زندگی مشترک زناشویی، دارای فراز و نشیب هایی است که برخورد صحیح با آن نیاز به روحیه‌ای قوی و اخلاقی پسندیده دارد. زن و مرد اگر از این مزیّت، بهره‌ای نداشته باشند، نمی‌توانند با تفاهم و همکاری متقابل بر مشکلات زندگی چیره شده، بار سنگین آن را به مقصد برسانند. چنانچه هر یک از طرفین از اخلاقی نیکو و رفتاری شایسته برخوردار نباشد، طرف دیگر هر چند خوش اخلاق هم باشد، زندگی به کامش تلخ خواهد شد.
از آنجا که اصلاح صفات ناپسند، در صورت ریشه‌دار بودن آنها، نیاز به تلاش طاقت‌فرسا و زمانی طولانی دارد، باید از همان ابتدا به صفات اخلاقی همسر توجّه کرد، تا در سایه انتخاب همسری خوش‌اخلاق، زندگی سعادتمندانه‌ای پی ‌ریزی شود. حسین بن بشار واسطی به امام رضا(ع) نامه نوشت که یکی از بستگانم خواستار ازدواج با من است، ولی بداخلاق است؛ حضرت فرمود: اگر اخلاقش بد است، با وی ازدواج نکن.
بنابراین، خوش اخلاقی همسر، نقش مؤثری در زندگی انسان دارد و باید مورد توجه کامل قرار گیرد؛ زیرا آنچه مایه سازش و تحکیم روابط است، حسن خلق است، نه امور مادی، مانند ثروت و زیبایی.
3. تقوا
برخورداری از تقوا در حدی که فرد از گناهانی مانند زنا وشراب خواری پرهیز کند و به طورعلنی و آشکار مرتکب گناه نشود. این ملاک نیز مطلق است ودر صورتی که روشن شود فرد مورد نظر فاقد چنین تقوایی است ، برگزیدن او مناسب نخواهد بود(همان 37)
4.سلامت جسمانی وروانی
این شرط ایز جزءشرایط لازم یک همسر مناسب است، بنابراین چنانچه به بیماری جسمی لا علاج یا بیماری شدید روانی دچار باشد، انتخاب او به عنوان همسر، کارکردها واهداف مورد نظر ازدواج را تامین نمی کند، به همین جهت، فقها در مواردی از نقصان جسمانی وروانی، ازدواج راقابل فسخ می دانند.(همان 37)
5. شرافت و اصالت خانوادگی
منظور از آن نجابت و پاکی خانواده است زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم، زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی، روحی عقل و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است .پیامبر (ص) در حدیثی می فرمایند : (إیّاکم و خَضْراءَالدِّمنِ، قیلَ: یا رسول اللَّه و ما خَضراءُ الدِّمَنِ؟ قال: المَرأة الحَسناءُ فی مَنبِت السُّوءِ) ؛ از خضراء الدمن (گیاه روییده در میان کثافات) بپرهیزید. گفته شد: ای رسول خدا! خضراءالدمن چیست؟ فرمود: زن زیبارویی که در خانواده‌ای فاسد رشد کرده است.
امام صادق(ع) به ابراهیم کرخی فرمود: (با دختری ازدواج کن که از 1 خانواده اصیل و نیک باشد 2 دارای اخلاق خوب باشد 3 در او آمادگی برای فرزند دار شدن باشد 4 شوهرش را در امور دنیا و آخرت یاری کند.)
6. عقل
در واقع همان نور افکنی است که جاده زندگی را روشن می کند و باید زن و شوهر برای اداره ی زندگی و تربیت فرزندان از نیروی عقل و فهم مجهز برخوردار باشند و رشد عقلی کافی پیدا کرده باشند همان طور که ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرموده اند.امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: (ایّاکُم و تزویجَ الحَمقاء، فانَّ صُحْبَتَها بَلاءٌ و ولَدَها ضِیاعٌ)؛ از ازدواج با زنان کم عقل دوری کنید، چرا که همنشینی با آنها بلا است، و فرزندان آنها دچار تباهی است.
هم چنین امام صادق(ع) می‌فرماید: (ایّاکم و تزویج الحَمقاء فَانَّ صُحبَتَها بَلاءٌ و ولدها ضیاع)؛ بپرهیزید از ازدواج با (احمق)! زیرا، مصاحبت و زندگی با او بلاست و فرزندانش نیز تباه می‌شوند.
ب)ملاک های غیر ضروری
منظور ازاین ملاک ها،ملاک هایی است که رعایت آن لازم نیست اما به هر مقدار این ملاک ها رعایت شود موجب سازگاری بیشتر همسران می شود. این ملاک ها رکن اساسی نیستند و چنانچه در ملاک های اصلی دختر و پسر با هم هماهنگ باشند، بدون آنها نیز زندگی قابل قبول ممکن است.
1.تناسب فرهنگی
از آنجا که یکی از تناسب هایی که باید مورد توجه دختر و پسر قرار گیرد تناسب فرهنگی است اگر خواستگار مورد نظر از شهرستانی است که با فرهنگ و سطح فرهنگی و اجتماعی شما و خانواده تان هم افق است و از تناسب کافی برخوردارید مشکلی را ایجاد نخواهد کرد ولی اگر از دو فرهنگ متفاوتی هستید که ممکن است به تعارض منجر شود و پایه های زندگی مشترکتان را سست می کند، بهتر آن است که از آن صرف نظر کنید. این موضوع و تشخیص آن بستگی به اندکی تحقیق و بررسی و آشنایی بیشتر با سطح فرهنگی شهرستان مورد نظر است و می توان آن را در جلسات گفتگو و رفت و آمد به آنجا روشن کرد.
2. زیبایی
بین زیبایی، به ویژه زیبایی زن، و افزایش جاذبه جنسی ارتباط معناداری وجود دارد، اما با وجود اهمیتی که عنصر زیبایی دارد، نمی توان آن را معیاری ضروری به شمار آورد؛ چرا که اگر فرد حتی با زیباترین دختر دنیا ازدواج کند، بعد از مدتی این زیبایی برای وی عادی می شود و دیگر آن جلوة اولیه را نخواهد داشت. جذابیت ظاهری گستره ای بیش از سال های نخست زندگی مشترک را در بر نمی گیرد. ضمن این که زیبایی یک معیار و اندازه معین و قانون استاندارد ندارد بلکه تا حدودی به سلیقه افراد بستگی دارد. حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. نکتة مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که هر چند زیبایی معیاری ضروری به حساب نمی‌آید، ولی طرفین در مجموع باید از لحاظ زیبایی و قیافة ظاهری مورد پسند یکدیگر باشند و برای همدیگر جذابیت داشته باشند. در هر صورت زیبایی و تناسب ظاهری در حفظ و تقویت عفت و ایمان تأثیر دارد؛ زیرا اگر همسر فرد از حد نصاب کافی برای زیبایی برخوردار باشد، چشم و فکر و عمل وی متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و خدای ناکرده به همسرش خیانت نخواهد کرد.
3. تحصیلات
میزان تحصیلات را نمی توان به مثابة عامل اصلی و معیار ضروری در انتخاب همسر در نظر گرفت؛ زیرا برخورداری از سطوح عالی تحصیلاتی همواره مستلزم برخورداری از سطوح عالی بینش و نگرش نیست. ضمن این که افزایش سطح معلومات گاه تنزل سطح اخلاقی افراد را به همراه می آورد. (غرور علمی، حسادت، حق ناپذیری، مجادله و ...). البته معمولاً تحصیلات بالا با فهم و شعور و درک بالای افراد از زندگی همراه است مخصوصاً وقتی که افراد گرفتار غرور و خودپسندی و دیگر صفات مذموم اخلاقی نشوند. بنابراین می‌توان تحصیلات بالا را به عنوان یک امتیاز به حساب آورد. لذا معمولاً توصیه می‌شود که تناسب تحصیلی طرفین رعایت شود. یعنی ازدواج یک فرد بی‌سواد و یا دارای تحصیلات کم با فردی که تحصیلات بالایی دارد توصیه نمی‌شود. اما در هر صورت این معیار را نمی‌توان معیاری ضروری به حساب آورد.
4.همسانی اجتماعی
همسانی اجتماعی که می تواند در قالب وحدت نژادی، قومی، طبقة اجتماعی، محل سکونت و ... تصور شود، به نزدیک تر شدن افق فکری زوجین و سازگاری بیشتر آنها منجر می گردد. ولی معیاری اصلی نیست زیرا:
همسانی دختر و پسر در معیارهای اساسی، تأثیر اختلاف اجتماعی را تا حدود بسیاری کاهش می دهد.
در آنجا که دو طرف از لحاظ معیارهای اساسی انتخاب همسر هماهنگ نباشند، صرف اشتراک اجتماعی مشکلی را حل نمی کند و بر عکس در موقعیت هایی که همسران از جهت معیارهای اصلی، همسان باشند، ناهماهنگی اجتماعی تأثیری جدی بر تزلزل خانواده نخواهد داشت.
اسلام هماهنگی اجتماعی همسران را به عنوان عاملی ضروری در نظر نگرفته و حتی در مواردی آن را نادیده گرفته است. مثل تأکید پیامبر (ص) به ازدواج زینب بنت جحش با زید بن حارثه، و یا ازدواج بعضی از ائمه (ع) با کنیزانی که به ظاهر شأن اجتماعی پایینی داشتند ولی مقام و منزلت معنوی آن بانوان باعث شد که لایق مقام مادری معصومین‌(ع) باشند.
5. سن
دختران از لحاظ زیستی چند سال زودتر از پسران به بلوغ جنسی می‌رسند، همان گونه که زنان زودتر از مردان قابلیت باروری را از دست می‌دهند و تمایلات جنسی در مردان دیرتر از زنان فروکش می‌کند. از این رو، دختران باید چند سال زودتر از پسران ازدواج کنند تا از اوایل دوره ای که هیجانات جنسی و قابلیت باروری در آنها بروز می‌کند، شوهردار باشند و در آخر دوره نیز تقریباً همزمان با شوهران خود از فعالیت های جنسی فاصله گیرند. علاوه بر این، خانم‌ها به خاطر سختی‌های دوران بارداری، زایمان، شیردهی و مشکلات تربیت فرزندان معمولاً زودتر از مردان شکسته می‌شوند. ضمن این که تقریباً در همه جوامع مردان مسئول اصلی تأمین مخارج مالی خانواده‌اند؛ و این باعث می‌شود تا زمانی که از جهت اقتصادی آمادگی تأمین و اداره خانواده را نداشته باشند، نتوانند ازدواج کنند، اما از ناحیه دختران این الزام اقتصادی وجود ندارد و آنها می‌توانند پس از بلوغ ازدواج کنند.
بر اساس نکات فوق بهتر است سن مرد آماده برای ازدواج از سن زن چند سالی بیشتر باشد. اما چنانچه زوجین از جهت معیارهای اصلی انتخاب همسر، مثل اخلاق و ایمان دارای هماهنگی لازم باشند، و با آگاهی از پیامدهای ناهمسانی سنی ازدواج کنند، صرف ناهمسانی سنی نمی‌تواند زمینه ساز اختلاف و ناسازگاری شود. به عبارت دیگر تفاوت سنی بین دختر و پسر، یکی از معیارهای ضروری به حساب نمی‌آید
به یاد داشته باشید گل بی خار خداست، بنابراین در انتخاب همسر واقع نگر باشید و نقاط ضعف و قوت فرد مورد نظر را در کنار یکدیگر بررسی کنید وسپس از ویژگی های او معدل گیری کنید و با دقت بررسی کنید که آیا با این معدل فرد مورد نظر می تواندهمسر مناسبی برای شما باشدیا نه.
برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید.
منبع: خانواده از نگرش اسلام و روان شناسی؛ محمد رضا سالاری فر
محمد صادق آقاجانی





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین