چگونه می توان استعداد درونی خود را شناخت؟ پرسشگر گرامی از اینکه این مرکز را جهت پاسخ به پرسش خود انتخاب کرده اید سپاسگزاریم، ای کاش قدری بیشتر در بارة سوال خود توضیح داده و آن راشفافتر کرده بودید مثلا اگر می فرمودید که قصد شما از پی بردن به استعداد درونی خودتان چیست؟ و قصد دستیابی به چه هدفی را دارید، ما بهتر میتوانستیم پاسخگوی پرسش شما باشیم؛ اما به هر حال ما احتمالات مختلف از پرسش شما را مطرح کرده و به آن پاسخ می دهیم. 1- کشف استعداد درونی با خود آگاهی، برای دست یابی به اهدافی در زندگی درسی و شغلی و...؛ خود آگاهی بدین معنا، یکی از مهارتهای مهم زندگی است، و منظور ازآن این است که انسان ویژگی های اصلی شخصیت یعنی افکار، باورها، ارزشها، هیجانها،تمایلات، و آرمانها، نقاط ضعف و قوت خویش را کشف نماید و آنها را در جهت رسیدن به اهداف مادی و معنوی مدیریت نماید. به بیان دیگر، شخص با بررسی واقع گرایانة باورها،ارزشها، احساسات، آرمانها، و تواناییهای بالقوه و بالفعل خود و استفاده از آن درتصمیم گیریها به گونه ای که به نفع خود و روابطمان با دیگران باشد. این در واقع مهارتی است که که به حس پرورش یافتهای از عزت نفس منجر می شود. در واقع آگاهی از خود، روندی مستمر و کاشفانه است که طی آن متوجه می شویم که به معنی واقعی کلمه، چه کسی هستیم. حال به توجه به این تفصیلات اگر مراد شما از شناخت استعداد درونی،شناسایی اینست که آیا برای فلان رشته تحصیلی، و یا فلان فعالیت کاری و اجتماعی توانایی داریم و یا نداریم، باید بگویم که با اندکی تامل در پروندتان براحتی میتوانید این امر را کشف کنید، برای این امر باید ساعتی با خود خلوت نمایید و ورقی برگیرید و خودکاری بردارید، و در ابتدا انتظاراتی که از خود دارید را با شماره بند یاداشت نمایید و در ردیف بعدی علایق خود را به ترتیب اولویت یاداشت نمایید مثلا آیاشم مدیریتی دارید؟ یا شم اقتصادی دارید؟ شم کارهای فنی دارید؟ فیزیک کشش بیشتری برایتان دارد؟ فلسفه برایتان خوب است؟ و یا .....، در ردیف بعدی توانایی های ذهنی خود را بسنجید مثلا امکان دارد که من علاقة فراونی به فیزیکدان شدن داشته باشم اماذهن من کشش تجزیه و تحلیل مسئل فیزیکی و تحصیل در این رشته را نداشته باشد و یادوست داشته باشم در عرصة ادبیات زیبای فارسی سرآمد شوم ولی حافظة خوبی نداشته باشم. و در نهایت با جمع جبری موارد یاداشت شده و مشورت با اصحاب فن مورد نظر، در بارةرشتة و یا فعالیت انتخابی خود، با توکل بر قدرت لایزال الهی و توسل به انفاس قدسیةحضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، و با داشتن دیدی مثبت، برای رسیدن به هدف نهایی کار را آغاز کنید، البته همانطور که عرض شد باید برای خود اهداف نزدیک ومتوسط و دور انتخاب کنید، تا بتوانید بطور زمان بندی شده و منظم در جهت هدف نهاییگام بردارید. پس: 1- خلوت کردن با خود و اندیشیدن در گذشته و موفقیت ها وناکامی های خود برای فهمیدن اینکه در چه زمینه ای موفق بوده اید. 2- استفاده ازمشورت مشاورین که با استفاده از تستهای مختلف استعدادتان را می سنجند و می گویند کهدر چه زمینه ای استعداد دارید. و چه رشته ای برایتان خوب و چه رشته ای برایتان نامناسب است. البته برای یک هدف خوب ویژگیهایی برشمرده شده که توجه به آنها دربه چنگ اوردن هدف نقش مهمی را ایفاء می کند. مثلا گفته شده که هدف باید معین، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، واقع بینانه، قابل رد یابیف دارای محدودیت زمانی،باشد. 2-اگر مراد شما از کشف استعداد درونی، خود شناسی به مفهوم دینی آنست، باید عرض نمایم که سخن در این رابطه بسیار است و در این مجال کوتاه نمیگنجد. علی علیه السلام می فرماید: که رحمت خداوند دربر خواهد گرفت کسی را که بداند از کجاآمده و برای چه آمده و وظیفه اش در این جهان چیست و چه باید بکند و به کجا میرود. مولوی علیه الرحمه این سخن گهر بار مولی موحدان را در مثنوی معنوی خود بدین صورتآورده: روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ز کجاآمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم مرغ باغ ملکوتم نیم ازعالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم قدم اول در این مسیر یقظه و یا همان بیداری است که انسان باید از خواب غفلت بیدار شود و بداند که با بهائم تفاوت دارد ونیازهای او فراتر از نیازهای حیوانی است و به منظور دیگری به این جهان پای نهادهاست. و قدم بعدی ترک رذائل اخلاقی مانند نفاق، دروغ، حسد، بخل، ریا، و ....است وقدم بعدی کسب فضائل است، اگر مرادتان از کشف استعداد درونی خود شناسی به این معناباشد، بحث بسیار مفصلی را میطلبد که در صورت تمایل حضرتعالی و طرح پرسش پیرامون آن، در تماسهای بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت. 3-اگر مراد شما از استعداددرونی، نیروی تسلط بر امور ماورائی و مفاهیمی اینگونه است که در برخی مکاتب شرقی مطرح است. مثل کارهایی که مرتاضان با کشف و استخراج استعداد های درونی انسان انجام میدهند باید عرض نمایم که اسلام کاملترین نسخة هدایت بشر بسوی کمال انسانی و لقاءالی الله از سوی خداست و برنامه جامعی را برای هدایت ما ارائه کرده و در این برنامه جامع انسان برای رسیدن به قلل انسانی و لقاء پروردگار، نیازی به پی گیری کار های عجیب و غریب و بسیار طاقت فرسا، ندارد. و طبق آنچه که در دعا های ما آمده راهی را که امامان ما سلام الله علیهم مطرح می کنند اقرب الطرق به معنی نزدیک ترین راه برای رسیدن به اهداف انسانی است، اگرچه روح انسان دریای ژرفی است و قابلیت های شگفت آوری دارد اما راه رسیدن به لقاء پروردگار که آرامش جاویدان فقط با وصول به این هدف میسر می گردد، برای ما مسلمانان بسیار سهل است و انسان عاقل راه نزدیک و سالم و بی خطر وشفاف را بر راه دراز پرپیچ و خم وتاریک و خطرناک را ترجیح نمی دهد. در این میان سخن یکی از عرفا در این باره بسیار زیبااست که می فرماید: ریاضت کشیدن برای اینکه انسان بتواند مانند پرندگان در هوا بپرد و یا همانند درندگان بتواند به دیگران صدمه بزندو یا مانند ماهیان بتواند در اب را برود و یا مانند چرندگان بتواند به جای غذا علف بخورد و زنده بماند و یا ..... هیچ افتخاری در نزد خداوند محسوب نمیشود، بلکه افتخار آنست که انسان بتواند در راه خداگونه شدن قدم برداشته و به لقاء پرودگارنایل اید که این راه به بهترین وجه در تعالیم اسلامی تعبیه شده است و تمام اجزاءمجموعه ای که مکتب اسلام نام گرفته با هم آهنگی شگفت آوری، همانند کرات یک کهکشان که بر حول یک خورشید گردش میکنند، بر محور لقاء پرودگار و در جهت هم و به پشتیبانی از هم و در خدمت هم میگردند. نویسنده:غلامرضا مهرانفر
چگونه می توان استعداد درونی خود را شناخت؟
پرسشگر گرامی از اینکه این مرکز را جهت پاسخ به پرسش خود انتخاب کرده اید سپاسگزاریم، ای کاش قدری بیشتر در بارة سوال خود توضیح داده و آن راشفافتر کرده بودید مثلا اگر می فرمودید که قصد شما از پی بردن به استعداد درونی خودتان چیست؟ و قصد دستیابی به چه هدفی را دارید، ما بهتر میتوانستیم پاسخگوی پرسش شما باشیم؛ اما به هر حال ما احتمالات مختلف از پرسش شما را مطرح کرده و به آن پاسخ می دهیم.
1- کشف استعداد درونی با خود آگاهی، برای دست یابی به اهدافی در زندگی درسی و شغلی و...؛ خود آگاهی بدین معنا، یکی از مهارتهای مهم زندگی است، و منظور ازآن این است که انسان ویژگی های اصلی شخصیت یعنی افکار، باورها، ارزشها، هیجانها،تمایلات، و آرمانها، نقاط ضعف و قوت خویش را کشف نماید و آنها را در جهت رسیدن به اهداف مادی و معنوی مدیریت نماید. به بیان دیگر، شخص با بررسی واقع گرایانة باورها،ارزشها، احساسات، آرمانها، و تواناییهای بالقوه و بالفعل خود و استفاده از آن درتصمیم گیریها به گونه ای که به نفع خود و روابطمان با دیگران باشد. این در واقع مهارتی است که که به حس پرورش یافتهای از عزت نفس منجر می شود. در واقع آگاهی از خود، روندی مستمر و کاشفانه است که طی آن متوجه می شویم که به معنی واقعی کلمه، چه کسی هستیم. حال به توجه به این تفصیلات اگر مراد شما از شناخت استعداد درونی،شناسایی اینست که آیا برای فلان رشته تحصیلی، و یا فلان فعالیت کاری و اجتماعی توانایی داریم و یا نداریم، باید بگویم که با اندکی تامل در پروندتان براحتی میتوانید این امر را کشف کنید، برای این امر باید ساعتی با خود خلوت نمایید و ورقی برگیرید و خودکاری بردارید، و در ابتدا انتظاراتی که از خود دارید را با شماره بند یاداشت نمایید و در ردیف بعدی علایق خود را به ترتیب اولویت یاداشت نمایید مثلا آیاشم مدیریتی دارید؟ یا شم اقتصادی دارید؟ شم کارهای فنی دارید؟ فیزیک کشش بیشتری برایتان دارد؟ فلسفه برایتان خوب است؟ و یا .....، در ردیف بعدی توانایی های ذهنی خود را بسنجید مثلا امکان دارد که من علاقة فراونی به فیزیکدان شدن داشته باشم اماذهن من کشش تجزیه و تحلیل مسئل فیزیکی و تحصیل در این رشته را نداشته باشد و یادوست داشته باشم در عرصة ادبیات زیبای فارسی سرآمد شوم ولی حافظة خوبی نداشته باشم. و در نهایت با جمع جبری موارد یاداشت شده و مشورت با اصحاب فن مورد نظر، در بارةرشتة و یا فعالیت انتخابی خود، با توکل بر قدرت لایزال الهی و توسل به انفاس قدسیةحضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، و با داشتن دیدی مثبت، برای رسیدن به هدف نهایی کار را آغاز کنید، البته همانطور که عرض شد باید برای خود اهداف نزدیک ومتوسط و دور انتخاب کنید، تا بتوانید بطور زمان بندی شده و منظم در جهت هدف نهاییگام بردارید.
پس:
1- خلوت کردن با خود و اندیشیدن در گذشته و موفقیت ها وناکامی های خود برای فهمیدن اینکه در چه زمینه ای موفق بوده اید.
2- استفاده ازمشورت مشاورین که با استفاده از تستهای مختلف استعدادتان را می سنجند و می گویند کهدر چه زمینه ای استعداد دارید. و چه رشته ای برایتان خوب و چه رشته ای برایتان نامناسب است.
البته برای یک هدف خوب ویژگیهایی برشمرده شده که توجه به آنها دربه چنگ اوردن هدف نقش مهمی را ایفاء می کند. مثلا گفته شده که هدف باید معین، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، واقع بینانه، قابل رد یابیف دارای محدودیت زمانی،باشد.
2-اگر مراد شما از کشف استعداد درونی، خود شناسی به مفهوم دینی آنست، باید عرض نمایم که سخن در این رابطه بسیار است و در این مجال کوتاه نمیگنجد. علی علیه السلام می فرماید: که رحمت خداوند دربر خواهد گرفت کسی را که بداند از کجاآمده و برای چه آمده و وظیفه اش در این جهان چیست و چه باید بکند و به کجا میرود. مولوی علیه الرحمه این سخن گهر بار مولی موحدان را در مثنوی معنوی خود بدین صورتآورده: روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
ز کجاآمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آخر ننمایی وطنم
مرغ باغ ملکوتم نیم ازعالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
قدم اول در این مسیر یقظه و یا همان بیداری است که انسان باید از خواب غفلت بیدار شود و بداند که با بهائم تفاوت دارد ونیازهای او فراتر از نیازهای حیوانی است و به منظور دیگری به این جهان پای نهادهاست. و قدم بعدی ترک رذائل اخلاقی مانند نفاق، دروغ، حسد، بخل، ریا، و ....است وقدم بعدی کسب فضائل است، اگر مرادتان از کشف استعداد درونی خود شناسی به این معناباشد، بحث بسیار مفصلی را میطلبد که در صورت تمایل حضرتعالی و طرح پرسش پیرامون آن، در تماسهای بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
3-اگر مراد شما از استعداددرونی، نیروی تسلط بر امور ماورائی و مفاهیمی اینگونه است که در برخی مکاتب شرقی مطرح است. مثل کارهایی که مرتاضان با کشف و استخراج استعداد های درونی انسان انجام میدهند باید عرض نمایم که اسلام کاملترین نسخة هدایت بشر بسوی کمال انسانی و لقاءالی الله از سوی خداست و برنامه جامعی را برای هدایت ما ارائه کرده و در این برنامه جامع انسان برای رسیدن به قلل انسانی و لقاء پروردگار، نیازی به پی گیری کار های عجیب و غریب و بسیار طاقت فرسا، ندارد. و طبق آنچه که در دعا های ما آمده راهی را که امامان ما سلام الله علیهم مطرح می کنند اقرب الطرق به معنی نزدیک ترین راه برای رسیدن به اهداف انسانی است، اگرچه روح انسان دریای ژرفی است و قابلیت های شگفت آوری دارد اما راه رسیدن به لقاء پروردگار که آرامش جاویدان فقط با وصول به این هدف میسر می گردد، برای ما مسلمانان بسیار سهل است و انسان عاقل راه نزدیک و سالم و بی خطر وشفاف را بر راه دراز پرپیچ و خم وتاریک و خطرناک را ترجیح نمی دهد. در این میان سخن یکی از عرفا در این باره بسیار زیبااست که می فرماید: ریاضت کشیدن برای اینکه انسان بتواند مانند پرندگان در هوا بپرد و یا همانند درندگان بتواند به دیگران صدمه بزندو یا مانند ماهیان بتواند در اب را برود و یا مانند چرندگان بتواند به جای غذا علف بخورد و زنده بماند و یا ..... هیچ افتخاری در نزد خداوند محسوب نمیشود، بلکه افتخار آنست که انسان بتواند در راه خداگونه شدن قدم برداشته و به لقاء پرودگارنایل اید که این راه به بهترین وجه در تعالیم اسلامی تعبیه شده است و تمام اجزاءمجموعه ای که مکتب اسلام نام گرفته با هم آهنگی شگفت آوری، همانند کرات یک کهکشان که بر حول یک خورشید گردش میکنند، بر محور لقاء پرودگار و در جهت هم و به پشتیبانی از هم و در خدمت هم میگردند.
نویسنده:غلامرضا مهرانفر
- [سایر] آیا می توان گفت پیامبر عارفی بوده و قرآن نتیجه تجربیات درونی اوست، نه سخنان خدا؟
- [سایر] چگونه می توان از راه شناخت عالم حیات به شناخت خدا رسید؟
- [سایر] چگونه می توان خدا را بهتر شناخت؟
- [سایر] چگونه می توان خدا را شناخت؟
- [سایر] خداوند را از چه راه هایی می توان شناخت؟
- [سایر] آیا می توان خدا را بطور کامل شناخت؟
- [سایر] ذات خدا بسیط است، پس یا همه خدا را می توان شناخت یا هیچ چیز از ذات خدا را نمی توان شناخت و چون محدودیم و او نامحدود پس نمی توان ذات خدا را به هیچ مقدار شناخت. پس چرا در اول کار ذات خدا را به بساطت شناختیم؟
- [سایر] برای رسیدن به تعادل روحی و از بین بردن اضطراب و تشویش درونی، از کجا باید شروع کرد آیا با ازدواج می توان به اعتدال روحی رسید؟
- [سایر] مقصود از شرک، کفر و نفاق و علل آنها چیست؟ چگونه می توان انسان ها را بر این اساس شناخت تا معیاری برای شناخت خودمان باشد؟
- [سایر] آیا با یک جلسه ی خواستگاری می توان به شناخت رسید؟ درباره ارتباط قبل از ازدواج و راههای شناخت قبل از ازدواج توضیح دهید.
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که توان شناخت قبله را ندارد و میخواهد حیوانی را ذبح کند که تأخیر آن تا وقت شناخت قبله, ضرر یا حرج دارد, باید برابر گمان خود عمل کند و اگر به هیچ طرف گمان ندارد, به هر طرف انجام دهد, صحیح است و اگر بعداً معلوم شد که سر بریدن رو به قبله نبوده, گوشت آن حیوان در مورد یادشده, حلال است.
- [آیت الله علوی گرگانی] سجده بر گیاهی که خوردن آن در بعضی از شهرها معمول است و در شهرهای دیگر معمول نیست و نیز سجده بر میوه نارس صحیح نیست، اگر آن میوههای نارس استعداد خوردن را داشته باشد.
- [آیت الله مظاهری] در صورتی که شناخت اعلم مشکل باشد، یا آنکه اهل تشخیص در شناخت اعلم اختلاف داشته باشند اعلم بودن شرط نیست، و اگر چند نفر در نظر او اعلم از دیگران و با یکدیگر مساوی باشند، از هر کدام که بخواهد میتواند تقلید کند، بلکه میتواند در بعضی مسائل از کسی و در بعضی دیگر از دیگری تقلید نماید.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (مجتهد) و (اعلم) را از سه راه می توان شناخت: اوّل: این که خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد. دوم: این که دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند، به شرط این که دو نفر عالم دیگر برخلاف گفته آنها شهادت ندهند. سوم: این که آنچنان در میان اهل علم و محافل علمی مشهور باشد که انسان یقین پیدا کند او اعلم است.
- [آیت الله سبحانی] اگر کسی دختر نابالغی را برای خود عقد کند، پیش از آن که نه سال دختر تمام شود، نباید با او نزدیکی کند، و اگر نه سال او تمام شد و استعداد جسمانی برای نزدیکی نداشته باشد نباید با او نزدیکی نماید و اگر نزدیکی انجام داد و او را (افضا) نمود هیچ وقت نباید با او نزدیکی کند.
- [آیت الله سبحانی] اگر کسی دختر نابالغی را برای خود عقد کند، پیش از آن که نه سال دختر تمام شود، نباید با او نزدیکی کند، و اگر نه سال او تمام شد و استعداد جسمانی برای نزدیکی نداشته باشد نباید با او نزدیکی نماید و اگر نزدیکی انجام داد و او را (افضا) نمود هیچ وقت نباید با او نزدیکی کند. صفحه 453
- [آیت الله اردبیلی] با توجّه به این که علم پزشکی از جهت تشخیص بیماریهای گوناگون و شناخت داروهای متفاوت و راههای معالجه بسیار وسیع است، هر پزشکی فقط در محدوده شناخت و اطّلاعات خود میتواند طبابت کند و در هر موردی که بیماری یا داروی آن را نتواند تشخیص دهد، نباید دخالت کند و اگر معالجه نماید و بیمار دچار عوارض ناگواری شود، ضامن میباشد، زیرا پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (هر کس طبابت کند و عالم به علم طب نباشد، ضامن است.)(1)
- [آیت الله مکارم شیرازی] قبله نماهای معمولی در صورتی که سالم باشد از وسایل خوب برای شناخت قبله است و گمان حاصل از آن کمتر از گمان از راههای دیگر نیست، بلکه غالباً دقیق تر است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] خمس را می توان از عین مال متعلق خمس بدهد یا از قیمت آن ولی نمی توان از جنس دیگری داد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مجتهد اعلم را از سه راه می توان شناخت: اوّل: خود انسان یقین و یا اطمینان پیدا کند، مانند اینکه انسان خود از اهل خبره باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد. دوّم: دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند اعلم بودن کسی را تصدیق نمایند بشرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند. سوّم: اجتهاد و اعلم بودن شخصی به حدّی شایع باشد که از آن شیوع و شهرت برای انسان علم یا اطمینان حاصل شود.