چرا داخل دانشگاه، افراد باحجاب، توسط آقایان مورد تمسخر قرار می گیرند؟ در خصوص سؤالی که مطرح کردهاید به چند نکته اشاره میکنیم : 1. رفتارهای انسان تحت تأثیر مجموعة پیچیدهای از نیازها، انتظارات، ارزشها، افکار و خصلتهایی است که مستقیم یا غیرمستقیم از منابع گوناگون محیط خویش آموخته و درونی کرده است. این مجموعه با تعاملی پیچیده و تو در تو، موجب و موجد رفتارها و واکنشهای فرد در موقعیتهای گوناگونی است که با آن مواجه میشود. در قرآن کریم تعبیر جامع شاکله به کار رفته است. (قل کل یعمل علی شاکلته)؛ ای پیامبر بگو هرکس بر اساس شاکله شخصیتیاش (یعنی مجموعه عوامل سازنده شخصیت) رفتار میکند(سوره مبارکه إسراء/ آیه شریفه 84). پیچیدگی و چند لایه گی عوامل تأثیرگذار بر رفتار، گاه چنان است که خود فرد هم نمیتواند تحلیل و تبیین درست و جامعی از رفتار خود داشته باشد و به وضوح بفهمد که چرا رفتاری را انجام میدهد و یا از رفتاری صرف نظر میکند. گاهی بر خلاف تصور فرد، انگیزههای ناهشیار، رفتاری را در انسان هدایت کرده و بر میانگیزاند، در حالی که خود فرد گمان میکند رفتارش به انگیزه دیگری انجام گرفته است و دقیقاً به همین خاطر است که اخلاص دشوارترین و کمیابترین خصلتی است که انسان مؤمن میتواند به آن دست یابد. 2. بر اساس آنچه که به اجمال و اختصار در نکته اول آوردیم، تبیین و توضیح چرایی رفتار مردانی که بانوان مذهبی و با حجاب را در محیطهای مختلف و از جمله دانشگاه، مورد تمسخر و استهزاء قرار میدهند، نه آسان است و نه میتوان همه را به یک گونه تفسیر و تحلیل کرد. بدون شک، رفتار تمسخر با هر انگیزه و هر هدفی که صورت گیرد، رفتاری زشت و غیرانسانی است، حتی اگر با انگیزههای به ظاهر مشروع و اخلاقی باشد، چه رسد به انگیزههای نامشروع و شیطانی. مسخره کردن و دیگران را با رفتارهای سبکسرانه، تحقیر و خوار نمودن، نشانة نوعی بیماری روانی و عدم سلامت شخصیتی فرد مسخرهکننده است، هرچند خود به این مسأله آگاه نباشد. گاهی این رفتار، اگر به صورت مکرر و مداوم و به صورت یک الگوی رفتاری باشد، ریشه در اختلال شخصیت خودشیفته، خودبرتربین، خودپسند و یا شخصیت ضداجتماعی دارد که بنمایه همه این اختلالها و بیماریها، احساس حقارت و خواری عمیقی است که فرد در درون خود احساس میکند و برای سرپوش نهادن بر این احساس آزاردهنده و رنجآور، به تمسخر و تحقیر دیگران مبادرت میورزد تا به پندار باطل خویش از رهگذر تماشای تحقیرشدگی دیگران، قدری آرامش و ارزش را احساس کند. هرچند چنین رفتارهایی برای چیرهشدن بر چنان احساسی، آب در هاون کوبیدن است و فرد تحقیرگر، از آنها طرفی نخواهد بست. در خصوص رفتار زشت و غیراخلاقی مردانی که از آنها سخن گفته اید، باید بگوییم که نمیتوان برای همة آنها و در همة موارد، تبیین و تفسیری یکسان ارائه کرد؛ زیرا، شناخت عوامل و انگیزههای چنین رفتارهایی به صورت دقیق، نیازمند بررسیهای بالینی و تحلیل مسائل شخصیتی و روانشناختی هر فرد به طور جداگانه است. با اذعان به این واقعیت روانشناختی و نیز این حقیقت که رفتار تمسخر با هر انگیزهای که صورت گیرد، رفتاری بیمارگون و ناسالم و غیراخلاقی است، بر اساس تجارب بالینی به اهم انگیزههایی که ممکن است مردان برای تمسخر دختران و بانوان با حجاب داشته باشند اشاره میکنیم : - انگیزههای جنسی؛ انگیزههای جنسی از نیرومندترین انگیزههای روانی انسان است. پیچیدگی و چند لایه بودن این رفتارها و انگیزههای برخاسته از آن چنان است که میتواند طیف وسیعی از رفتارهای ما را هدایت کرده و تحتتأثیر قرار دهد. رفتارهایی که شاید در بادی امر، بیارتباط به انگیزهها و امیال جنسی تلقی شود. اهمیت دیگر امیال جنسی، ارتباط تنگاتنگ و عمیق آنها با ارزشها، باورهای مذهبی، گرایشهای زیباشناسانه، عشق و محبت... است؛ تا آنجا که ذهن تاریخی بشر اجازه میدهد، مسأله نیاز جنسی و رفتارهای برخاسته از آن، آمیخته با نوعی محدودیتها، ممنوعیتها و ارزشها بوده است. در ادیان الهی و به خصوص اسلام، آداب و شیوههای خاصی برای ارضای این نیاز در نظر گرفته شده است. مسلماً کسانی که خود را ملزم به رعایت اخلاق انسانی و ارزشها و آداب دینی میدانند همواره میکوشند که از راههای صحیح و سالم و با در نظر گرفتن مجموعه ارزشها و منظومه نیازهای مادی و معنوی خویش، شیوههای صحیح و مشروعی را برای تأمین نیازهای جنسی خود جستجو کنند، اما کسانی که به هر علت، خود را در چارچوب اخلاق و دین و ملتزم به امر و نهی الهی نمیدانند، بر اساس نیاز و انگیزههای کور و افزونطلب خویش، دوست دارند و خواهان این هستند که به هر نحو ممکن و از هر طریق مشروع و نامشروعی امیال خود را ارضا کنند. چنین مردانی طبعاً به زنان بیحجاب و غیرعفیف بسیار رغبت دارند. دوست دارند که همة زنان به راحتی و رایگان، زیباییها و جذابیتهای زنانه خود را در معرض دید و در دسترس هوسرانی آنها قرار داده و با کمترین تعهد و مسئولیتی به خواستههای حیوانی آنها پاسخ گویند! از اینرو، این گونه مردان از زنان عفیف و باحجاب، سخت رو و متکبر در برابر نامحرم، دل خوشی ندارند و به خاطر همین ناکامی در سوء استفاده از آنها، میکوشند با تمسخر و دیگر روشهای ایذایی، از آنها انتقام بگیرند. البته باید اشاره کنم که اکثر مردان ،چه مقید و چه لاقید، همواره دوست دارند که با زنان باحجاب و عفیف ازدواج کنند تا بتوانند به آنها اعتماد کرده و با اطمینانخاطر خود را از خیانت آنان در امان احساس کنند. - علت دیگری که میتوان برای رفتار آزاردهنده تمسخر و دستانداختن دختران و زنان با حجاب از سوی مردان بداخلاق مطرح کرد این است که این رفتارها برخاسته از نوعی احساس حسادت به دختران با ایمان و با حجاب است. شوربختانه باید اعتراف کرد که هر چند جامعه ما دینی و متأثر از ارزشهای الهی و اسلامی است، اما فضای فکری و رفتاری برخی دانشگاههایمان تحتتأثیر علوم انسانی و ارزشهای غربی، قدری با فرهنگ دینی فاصله گرفته است. در چنین فضاهایی، دینداری و التزام به ارزشهای الهی و به ویژه حجاب و پوشش شرعی، به آسانی دیگر محیطها نیست. دختران با حجاب گاه باید فشارهای زیادی را تحمل کرده و با دشواری از نگاههای تحقیرگر و نیش و کنایههای برخی دانشجویان و استادان عبور کنند. این جاست که اهمیت و استقامت دختران با ایمان و با حجاب، بسیار برجسته و پررنگ میشود و قمیت این پایداری بر ارزشهای الهی روشنتر و چشمگیرتر می نماید. حال مردانی که خود را در برابر محرکهای جنسی و غیرجنسی محیط ناتوان دیده و احساس میکنند که نمیتوانند بر ارزشهای الهی استقامت ورزیده و خود را مقید و ملتزم به آداب و احکام دین نگه دارند، ممکن است نسبت به کسانی که علیرغم فشارهای زیاد، همچنان با استقامت و نیرومندی در برابر این فشارها مقاومت میکنند، احساس حقارت کرده و حسادت بورزند و بکوشند با رفتارهای آزاردهنده، آنان را نیز از پایداری در راه حق باز دارند تا از این طریق تصور کنند که اگر ما توانایی استقامت نداریم، این مسأله فراگیری است و همه با چنین معضلی مواجه هستند و علاوه بر این احساس گناه کمتری هم نسبت به عدم تقید به ارزشها و احکام دینی احساس کنند. دختران با حجاب گاهی مورد آزار و رفتارهایی قرار می گیرند که زیر بنای آن رفتارها، حسادت و بدخواهی است. 3. بدون شک، امروز حجاب و پوشش شرعی بانوان مسلمان، یکی از مهمترین سمبلهای دینداری و اسلامگرایی است. در روانشناسی سمبلها و نمادها، این نکته همواره مورد توجه است که پررنگی، برجستگی و توجه جامعه به سمبلها، نشان و علامت روشنی بر زنده بودن حقیقی است که سمبلها نماینده و نمایاننده آن حقیقتاند. یکی از راهبردهای دشمن در جنگ روانی، مبارزه با سمبلهاست. کمرنگ شدن نمادها و بیتوجهی جامعه به آنها میتواند گویای این واقعیت باشد که جامعه تعهد و گرایش خود را به آن حقایق و ارزشها از دست داده است. بخواهیم یا نخواهیم امروزه برخی از مناسک دینی مثل حجاب، نماز، و... نماد دینداری جامعه است. هرقدر این نمادها، در جامعه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، پیام آن برای دشمنان و بدخواهان، زنده بودن مبانی فکری دینی و حقیقتی است که این نمادها برآمده از آن و نمایاننده آنند. در چنین حالتی مسلماً کسانی که به هر علتی دل در گرو دین و دینداری ندارند و خواهان افول ارزشهای الهی هستند، با این نمادها به ستیز برخاسته و میکوشند که جامعه را نسبت به رعایت و توجه به این نمادها دچار رخوت و سستی و حتی بدبینی کنند. یکی از راهبردهای بسیار رایج در طول تاریخ برای مبارزه با دین و دینداری، مسخره کردن ارزشهای دینی و دینداران بوده است. وقتی به قرآن کریم مراجعه میکنیم به وضوح میبینیم که مشرکان و یهودیان برای مبارزه با جبهه دینداران، همواره از این رفتارهای غیراخلاقی و غیرانسانی بهره بردهاند و قرآن اکیداً به مؤمنان هشدار میدهد که مبادا تحتتأثیر این رفتارهای ناپسند، دچار تردید و تزلزل در باورها، ارزشها و انگیزههای الهی خود شوند. تعجبی نیست که دختران با حجاب به عنوان سمبلهای ایمان و عفت در محیط دانشگاهها مورد آزار و اذیت مردان و زنان بیتعهد و دورافتاده از ارزشهای الهی قرار گیرند. دختران و زنان با ایمان و با حجاب باید به موقعیت تاریخی و نقش بیبدیل و ارزشمند خود در پاسداری از این نماد مهم و تأثیرگذار، بیش از پیش واقف باشند و بکوشند که با تفکر در معنا و فلسفه حجاب و زدودن تردیدها و نگرانیهایی که در باب این رفتار دینی ممکن است در ذهن و قلبشان وجود داشته باشد، در حفظ و حراست از این نعمت بزرگ الهی مصممتر و استوارتر ظاهر شوند. بانوان دیندار در محیط دانشگاه، به علل مختلف و از جمله برای یافتن بهانههایی برای سرزنش و تحقیر، مورد توجه و ارزیابی مداوم دیگران قرار دارند. از اینرو شایسته است که در کنار مراقبت از حجاب و عفاف، خود را به دیگر زیباییهای شخصیتی و رفتاری بیش از پیش بیآرایند و تا آنجا که ممکن است در علمآموزی، خیرخواهی، اخلاق و گفتار نیکو و دیگر ارزشها و آداب نیکوی اخلاقی و دینی سرآمد و برجسته باشند. 4. این را بدانید یک مسلمان معتقد هیچ انسانی را مورد تمسخر و استهزا قرار نمی دهد، چون دستور صریح دین اسلام است. مسخره کردن از گناهان بزرگ است و کسی حق ندارد تحت هیچ شرایطی دیگری را مسخره کند. خداوند سبحان در آیه شریفه 11 سوره مبارکه حجرات در باره گناه زشت تمسخر می فرماید : (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ) ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند . در این آیه مخاطب مؤمنان اعم از مردان و زنان هستند و قرآن به همه هشدار میدهد که از عمل زشت مسخره کردن دیگران بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و تمسخر، حس خود برتربینی و کبر و غرور است. این خود برتربینی بیشتر از ارزشهای ظاهری و مادی سرچشمه میگیرد؛ مثلاً فلان کس خود را از دیگری ثروتمندتر، زیباتر، یا از قبیلهای سرشناس تر میشمرد، و یا این پندار که از نظر علم و عبادت و معنویات از فلان جمعیت برتر است او را وادار به تمسخر میکند، در حالی که معیار ارزش در پیشگاه خداوند تقوا است، و این بستگی به پاکی قلب و نیت و تواضع و اخلاق و ادب دارد. هیچ کس نمیتواند بگوید: من در پیشگاه خدا از فلان کس برترم، و به همین دلیل تحقیر دیگران و خود را برتر شمردن یکی از بدترین کارها، و زشت ترین عیوب اخلاقی است که بازتاب آن در تمام زندگی انسانها ممکن است آشکار شود. 5. این را قبول داریم که برخی افراد ، خانم های باحجاب را مورد تمسخر قرار می دهند (در مکان های مختلف)؛ و از آن بالاتر، همه رفتارهای انسان های دیندار را مسخره می کنند ( نماز خواندن، روزه گرفتن، خمس دادن و ...). این تمسخر یا به خاطر جهل و نادانی شان است، یا به خاطر سست اعتقادی و یا به خاطر کینه و دشمنی که نسبت به دین اسلام دارند و می خواهند به نوعی آن را (به خیال خام خود) تضعیف کنند، ولی این افراد در مقابل جمعیت مذهبی کشورمان بسیار اندک هستند. شما نباید با دیدن رفتار برخی افراد در یک دانشگاه یا حتی یک شهر قضاوت کنید؛ این نوع قضاوت مبنای درستی ندارد و اشتباه است؛ افراد بسیاری هم هستند که افراد بی حجاب و بی دین را دوست ندارند، چون کارهایی را انجام می دهند که مورد رضایت خدا نیست (البته به جای تمسخر، سعی در ارشاد آن ها می کنند)؛ اگر کشورمان را در کل نگاه کنید خواهید دید افراد مذهبی بسیار بیشتر از افراد غیر مذهبی هستند. 6. افرادی دست به تمسخر می زنند که استدلالی پشت حرف هایشان ندارند، زیرا می دانند اگر از راه عقل و منطق و استدلال وارد شوند شکست خواهند خورد. شما اگر تاریخ پر برکت زندگی نبی اکرم اسلام(ص) را مطالعه کنید، می بینید که ایشان در دوران رسالت خویش، چقدر مورد تمسخر و استهزاء کفر پیشگان قرار می گرفت. چرا؟ جواب واضح است، زیرا آن ها می دیدند منافع شان به خطر افتاده است و چون از راه استدلال نمی توانستند کاری پیش ببرند ، دست به تمسخر و استهزا می زدند تا وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) را مورد آزار و اذیت قرار دهند و او را از رسالتی که بر عهده داشت باز دارند. پسرهایی که دخترهای با حجاب را مسخره می کنند به این خاطر است که می بینند نمی توانند بهره نامشروع از این افراد ببرند و این مسخره کردن، حاصل عصبانیت آن هاست، و اینکه شاید بتوانند با تمسخر و مورد آزار و اذیت قرار دادن، این دختران پاک را از رسالت و وظیفه ای که خداوند به عهده آن ها گذاشته منصرف کنند. 7. بدانید که رفتارهای دینی ما بر اساس محیطی که در آن قرار داریم، نباید تغییر کند، بلکه رفتارهای ما ناشی از اعتقاداتمان است. رشته محکم اعتقادات ما قرار نیست با تمسخر برخی افراد جاهل یا کینه دار پاره شود. برخی افراد، به خاطر تمسخر دیگران، دستورات دین را رها می کنند! این کار، بسیار اشتباه است. آدمی باید افتخار کند که با عمل به احکام خدا، در راه جلب رضایت معبودش می کوشد. وقتی فردی به دستورات خالق خویش عمل می کند و بندگی خویش را ثابت می کند، مورد توجه خداوند قرار می گیرد و برای یک مسلمان چه چیزی از این بالاتر است که که خالقش از او راضی باشد. رضایت خالق مهم است یا مخلوق؟ افرادی که خانم های بی حجاب را مسخره می کنند، از لحاظ فهم و شعور دینی دارای نقص و کمبود هستند و در فضای شریعت هیچ ارزشی ندارند ( مگر اینکه فهم خود را اصلاح کنند) و نباید به حرف آن ها اهمیتی داد. بگذارید با مثالی این قضیه را روشن کنم : یک آدم به ظاهر عاقل اگر به شما ناسزا و بد و بیراه بگوید ناراحت می شوید ولی اگر یک دیوانه به شما چیزی بگوید ( بدترین ناسزاها و ...) ناراحت نمی شوید. چرا؟ چون می گویید دیوانه است، نمی فهمد چه می گوید. مسئولین تیمارستان شاید هر روز بد و بیراه از دیوانه ها بشنوند ولی اصلا ناراحت نمی شوند. اینجا هم همین گونه است. این افرادی که دست به تمسخر می زنند در فضای شریعت اسلام، دیوانه هستند و حرف هایشان نباید انسان را ناراحت کند. 8. این رابدانید که نگاه پسرهایی که حجاب دختران را مورد تمسخر قرار می دهند، به دختران بی حجاب یک نگاه حیوانی و پست است. شما حتماً در اجتماع دیده اید که اکثر متلک های رکیک و توهین آمیز، معطوف به دختران بی حجاب است. چرا؟ چون نوع پوشش و رفتارشان باعث این می شود که افراد مریض و بی اعتقاد، اقدام به این کار بکنند. بسیار کم پیش می آید که دختران محجبه مورد اینگونه رفتارها قرار گیرند. دختری که می خواهد دیگران (افراد عاقل و نه بدون فهم و مریض) به او انسانی نگاه کنند و به او احترام بگذارند، بدون شک حجاب را برای خود بر می گزیند. موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید. نویسنده : احمد فامیل دردشتی، علی حسینعلی پور
چرا داخل دانشگاه، افراد باحجاب، توسط آقایان مورد تمسخر قرار می گیرند؟
در خصوص سؤالی که مطرح کردهاید به چند نکته اشاره میکنیم :
1. رفتارهای انسان تحت تأثیر مجموعة پیچیدهای از نیازها، انتظارات، ارزشها، افکار و خصلتهایی است که مستقیم یا غیرمستقیم از منابع گوناگون محیط خویش آموخته و درونی کرده است. این مجموعه با تعاملی پیچیده و تو در تو، موجب و موجد رفتارها و واکنشهای فرد در موقعیتهای گوناگونی است که با آن مواجه میشود. در قرآن کریم تعبیر جامع شاکله به کار رفته است. (قل کل یعمل علی شاکلته)؛ ای پیامبر بگو هرکس بر اساس شاکله شخصیتیاش (یعنی مجموعه عوامل سازنده شخصیت) رفتار میکند(سوره مبارکه إسراء/ آیه شریفه 84). پیچیدگی و چند لایه گی عوامل تأثیرگذار بر رفتار، گاه چنان است که خود فرد هم نمیتواند تحلیل و تبیین درست و جامعی از رفتار خود داشته باشد و به وضوح بفهمد که چرا رفتاری را انجام میدهد و یا از رفتاری صرف نظر میکند. گاهی بر خلاف تصور فرد، انگیزههای ناهشیار، رفتاری را در انسان هدایت کرده و بر میانگیزاند، در حالی که خود فرد گمان میکند رفتارش به انگیزه دیگری انجام گرفته است و دقیقاً به همین خاطر است که اخلاص دشوارترین و کمیابترین خصلتی است که انسان مؤمن میتواند به آن دست یابد.
2. بر اساس آنچه که به اجمال و اختصار در نکته اول آوردیم، تبیین و توضیح چرایی رفتار مردانی که بانوان مذهبی و با حجاب را در محیطهای مختلف و از جمله دانشگاه، مورد تمسخر و استهزاء قرار میدهند، نه آسان است و نه میتوان همه را به یک گونه تفسیر و تحلیل کرد. بدون شک، رفتار تمسخر با هر انگیزه و هر هدفی که صورت گیرد، رفتاری زشت و غیرانسانی است، حتی اگر با انگیزههای به ظاهر مشروع و اخلاقی باشد، چه رسد به انگیزههای نامشروع و شیطانی. مسخره کردن و دیگران را با رفتارهای سبکسرانه، تحقیر و خوار نمودن، نشانة نوعی بیماری روانی و عدم سلامت شخصیتی فرد مسخرهکننده است، هرچند خود به این مسأله آگاه نباشد. گاهی این رفتار، اگر به صورت مکرر و مداوم و به صورت یک الگوی رفتاری باشد، ریشه در اختلال شخصیت خودشیفته، خودبرتربین، خودپسند و یا شخصیت ضداجتماعی دارد که بنمایه همه این اختلالها و بیماریها، احساس حقارت و خواری عمیقی است که فرد در درون خود احساس میکند و برای سرپوش نهادن بر این احساس آزاردهنده و رنجآور، به تمسخر و تحقیر دیگران مبادرت میورزد تا به پندار باطل خویش از رهگذر تماشای تحقیرشدگی دیگران، قدری آرامش و ارزش را احساس کند. هرچند چنین رفتارهایی برای چیرهشدن بر چنان احساسی، آب در هاون کوبیدن است و فرد تحقیرگر، از آنها طرفی نخواهد بست. در خصوص رفتار زشت و غیراخلاقی مردانی که از آنها سخن گفته اید، باید بگوییم که نمیتوان برای همة آنها و در همة موارد، تبیین و تفسیری یکسان ارائه کرد؛ زیرا، شناخت عوامل و انگیزههای چنین رفتارهایی به صورت دقیق، نیازمند بررسیهای بالینی و تحلیل مسائل شخصیتی و روانشناختی هر فرد به طور جداگانه است. با اذعان به این واقعیت روانشناختی و نیز این حقیقت که رفتار تمسخر با هر انگیزهای که صورت گیرد، رفتاری بیمارگون و ناسالم و غیراخلاقی است، بر اساس تجارب بالینی به اهم انگیزههایی که ممکن است مردان برای تمسخر دختران و بانوان با حجاب داشته باشند اشاره میکنیم :
- انگیزههای جنسی؛ انگیزههای جنسی از نیرومندترین انگیزههای روانی انسان است. پیچیدگی و چند لایه بودن این رفتارها و انگیزههای برخاسته از آن چنان است که میتواند طیف وسیعی از رفتارهای ما را هدایت کرده و تحتتأثیر قرار دهد. رفتارهایی که شاید در بادی امر، بیارتباط به انگیزهها و امیال جنسی تلقی شود. اهمیت دیگر امیال جنسی، ارتباط تنگاتنگ و عمیق آنها با ارزشها، باورهای مذهبی، گرایشهای زیباشناسانه، عشق و محبت... است؛ تا آنجا که ذهن تاریخی بشر اجازه میدهد، مسأله نیاز جنسی و رفتارهای برخاسته از آن، آمیخته با نوعی محدودیتها، ممنوعیتها و ارزشها بوده است. در ادیان الهی و به خصوص اسلام، آداب و شیوههای خاصی برای ارضای این نیاز در نظر گرفته شده است. مسلماً کسانی که خود را ملزم به رعایت اخلاق انسانی و ارزشها و آداب دینی میدانند همواره میکوشند که از راههای صحیح و سالم و با در نظر گرفتن مجموعه ارزشها و منظومه نیازهای مادی و معنوی خویش، شیوههای صحیح و مشروعی را برای تأمین نیازهای جنسی خود جستجو کنند، اما کسانی که به هر علت، خود را در چارچوب اخلاق و دین و ملتزم به امر و نهی الهی نمیدانند، بر اساس نیاز و انگیزههای کور و افزونطلب خویش، دوست دارند و خواهان این هستند که به هر نحو ممکن و از هر طریق مشروع و نامشروعی امیال خود را ارضا کنند. چنین مردانی طبعاً به زنان بیحجاب و غیرعفیف بسیار رغبت دارند. دوست دارند که همة زنان به راحتی و رایگان، زیباییها و جذابیتهای زنانه خود را در معرض دید و در دسترس هوسرانی آنها قرار داده و با کمترین تعهد و مسئولیتی به خواستههای حیوانی آنها پاسخ گویند! از اینرو، این گونه مردان از زنان عفیف و باحجاب، سخت رو و متکبر در برابر نامحرم، دل خوشی ندارند و به خاطر همین ناکامی در سوء استفاده از آنها، میکوشند با تمسخر و دیگر روشهای ایذایی، از آنها انتقام بگیرند. البته باید اشاره کنم که اکثر مردان ،چه مقید و چه لاقید، همواره دوست دارند که با زنان باحجاب و عفیف ازدواج کنند تا بتوانند به آنها اعتماد کرده و با اطمینانخاطر خود را از خیانت آنان در امان احساس کنند.
- علت دیگری که میتوان برای رفتار آزاردهنده تمسخر و دستانداختن دختران و زنان با حجاب از سوی مردان بداخلاق مطرح کرد این است که این رفتارها برخاسته از نوعی احساس حسادت به دختران با ایمان و با حجاب است. شوربختانه باید اعتراف کرد که هر چند جامعه ما دینی و متأثر از ارزشهای الهی و اسلامی است، اما فضای فکری و رفتاری برخی دانشگاههایمان تحتتأثیر علوم انسانی و ارزشهای غربی، قدری با فرهنگ دینی فاصله گرفته است. در چنین فضاهایی، دینداری و التزام به ارزشهای الهی و به ویژه حجاب و پوشش شرعی، به آسانی دیگر محیطها نیست. دختران با حجاب گاه باید فشارهای زیادی را تحمل کرده و با دشواری از نگاههای تحقیرگر و نیش و کنایههای برخی دانشجویان و استادان عبور کنند. این جاست که اهمیت و استقامت دختران با ایمان و با حجاب، بسیار برجسته و پررنگ میشود و قمیت این پایداری بر ارزشهای الهی روشنتر و چشمگیرتر می نماید. حال مردانی که خود را در برابر محرکهای جنسی و غیرجنسی محیط ناتوان دیده و احساس میکنند که نمیتوانند بر ارزشهای الهی استقامت ورزیده و خود را مقید و ملتزم به آداب و احکام دین نگه دارند، ممکن است نسبت به کسانی که علیرغم فشارهای زیاد، همچنان با استقامت و نیرومندی در برابر این فشارها مقاومت میکنند، احساس حقارت کرده و حسادت بورزند و بکوشند با رفتارهای آزاردهنده، آنان را نیز از پایداری در راه حق باز دارند تا از این طریق تصور کنند که اگر ما توانایی استقامت نداریم، این مسأله فراگیری است و همه با چنین معضلی مواجه هستند و علاوه بر این احساس گناه کمتری هم نسبت به عدم تقید به ارزشها و احکام دینی احساس کنند. دختران با حجاب گاهی مورد آزار و رفتارهایی قرار می گیرند که زیر بنای آن رفتارها، حسادت و بدخواهی است.
3. بدون شک، امروز حجاب و پوشش شرعی بانوان مسلمان، یکی از مهمترین سمبلهای دینداری و اسلامگرایی است. در روانشناسی سمبلها و نمادها، این نکته همواره مورد توجه است که پررنگی، برجستگی و توجه جامعه به سمبلها، نشان و علامت روشنی بر زنده بودن حقیقی است که سمبلها نماینده و نمایاننده آن حقیقتاند. یکی از راهبردهای دشمن در جنگ روانی، مبارزه با سمبلهاست. کمرنگ شدن نمادها و بیتوجهی جامعه به آنها میتواند گویای این واقعیت باشد که جامعه تعهد و گرایش خود را به آن حقایق و ارزشها از دست داده است. بخواهیم یا نخواهیم امروزه برخی از مناسک دینی مثل حجاب، نماز، و... نماد دینداری جامعه است. هرقدر این نمادها، در جامعه بیشتر مورد توجه قرار گیرد، پیام آن برای دشمنان و بدخواهان، زنده بودن مبانی فکری دینی و حقیقتی است که این نمادها برآمده از آن و نمایاننده آنند. در چنین حالتی مسلماً کسانی که به هر علتی دل در گرو دین و دینداری ندارند و خواهان افول ارزشهای الهی هستند، با این نمادها به ستیز برخاسته و میکوشند که جامعه را نسبت به رعایت و توجه به این نمادها دچار رخوت و سستی و حتی بدبینی کنند. یکی از راهبردهای بسیار رایج در طول تاریخ برای مبارزه با دین و دینداری، مسخره کردن ارزشهای دینی و دینداران بوده است. وقتی به قرآن کریم مراجعه میکنیم به وضوح میبینیم که مشرکان و یهودیان برای مبارزه با جبهه دینداران، همواره از این رفتارهای غیراخلاقی و غیرانسانی بهره بردهاند و قرآن اکیداً به مؤمنان هشدار میدهد که مبادا تحتتأثیر این رفتارهای ناپسند، دچار تردید و تزلزل در باورها، ارزشها و انگیزههای الهی خود شوند. تعجبی نیست که دختران با حجاب به عنوان سمبلهای ایمان و عفت در محیط دانشگاهها مورد آزار و اذیت مردان و زنان بیتعهد و دورافتاده از ارزشهای الهی قرار گیرند. دختران و زنان با ایمان و با حجاب باید به موقعیت تاریخی و نقش بیبدیل و ارزشمند خود در پاسداری از این نماد مهم و تأثیرگذار، بیش از پیش واقف باشند و بکوشند که با تفکر در معنا و فلسفه حجاب و زدودن تردیدها و نگرانیهایی که در باب این رفتار دینی ممکن است در ذهن و قلبشان وجود داشته باشد، در حفظ و حراست از این نعمت بزرگ الهی مصممتر و استوارتر ظاهر شوند. بانوان دیندار در محیط دانشگاه، به علل مختلف و از جمله برای یافتن بهانههایی برای سرزنش و تحقیر، مورد توجه و ارزیابی مداوم دیگران قرار دارند. از اینرو شایسته است که در کنار مراقبت از حجاب و عفاف، خود را به دیگر زیباییهای شخصیتی و رفتاری بیش از پیش بیآرایند و تا آنجا که ممکن است در علمآموزی، خیرخواهی، اخلاق و گفتار نیکو و دیگر ارزشها و آداب نیکوی اخلاقی و دینی سرآمد و برجسته باشند.
4. این را بدانید یک مسلمان معتقد هیچ انسانی را مورد تمسخر و استهزا قرار نمی دهد، چون دستور صریح دین اسلام است. مسخره کردن از گناهان بزرگ است و کسی حق ندارد تحت هیچ شرایطی دیگری را مسخره کند. خداوند سبحان در آیه شریفه 11 سوره مبارکه حجرات در باره گناه زشت تمسخر می فرماید : (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ) ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند . در این آیه مخاطب مؤمنان اعم از مردان و زنان هستند و قرآن به همه هشدار میدهد که از عمل زشت مسخره کردن دیگران بپرهیزند، چرا که سرچشمه استهزاء و تمسخر، حس خود برتربینی و کبر و غرور است. این خود برتربینی بیشتر از ارزشهای ظاهری و مادی سرچشمه میگیرد؛ مثلاً فلان کس خود را از دیگری ثروتمندتر، زیباتر، یا از قبیلهای سرشناس تر میشمرد، و یا این پندار که از نظر علم و عبادت و معنویات از فلان جمعیت برتر است او را وادار به تمسخر میکند، در حالی که معیار ارزش در پیشگاه خداوند تقوا است، و این بستگی به پاکی قلب و نیت و تواضع و اخلاق و ادب دارد. هیچ کس نمیتواند بگوید: من در پیشگاه خدا از فلان کس برترم، و به همین دلیل تحقیر دیگران و خود را برتر شمردن یکی از بدترین کارها، و زشت ترین عیوب اخلاقی است که بازتاب آن در تمام زندگی انسانها ممکن است آشکار شود.
5. این را قبول داریم که برخی افراد ، خانم های باحجاب را مورد تمسخر قرار می دهند (در مکان های مختلف)؛ و از آن بالاتر، همه رفتارهای انسان های دیندار را مسخره می کنند ( نماز خواندن، روزه گرفتن، خمس دادن و ...). این تمسخر یا به خاطر جهل و نادانی شان است، یا به خاطر سست اعتقادی و یا به خاطر کینه و دشمنی که نسبت به دین اسلام دارند و می خواهند به نوعی آن را (به خیال خام خود) تضعیف کنند، ولی این افراد در مقابل جمعیت مذهبی کشورمان بسیار اندک هستند. شما نباید با دیدن رفتار برخی افراد در یک دانشگاه یا حتی یک شهر قضاوت کنید؛ این نوع قضاوت مبنای درستی ندارد و اشتباه است؛ افراد بسیاری هم هستند که افراد بی حجاب و بی دین را دوست ندارند، چون کارهایی را انجام می دهند که مورد رضایت خدا نیست (البته به جای تمسخر، سعی در ارشاد آن ها می کنند)؛ اگر کشورمان را در کل نگاه کنید خواهید دید افراد مذهبی بسیار بیشتر از افراد غیر مذهبی هستند.
6. افرادی دست به تمسخر می زنند که استدلالی پشت حرف هایشان ندارند، زیرا می دانند اگر از راه عقل و منطق و استدلال وارد شوند شکست خواهند خورد. شما اگر تاریخ پر برکت زندگی نبی اکرم اسلام(ص) را مطالعه کنید، می بینید که ایشان در دوران رسالت خویش، چقدر مورد تمسخر و استهزاء کفر پیشگان قرار می گرفت. چرا؟ جواب واضح است، زیرا آن ها می دیدند منافع شان به خطر افتاده است و چون از راه استدلال نمی توانستند کاری پیش ببرند ، دست به تمسخر و استهزا می زدند تا وجود مبارک پیامبر اکرم (ص) را مورد آزار و اذیت قرار دهند و او را از رسالتی که بر عهده داشت باز دارند. پسرهایی که دخترهای با حجاب را مسخره می کنند به این خاطر است که می بینند نمی توانند بهره نامشروع از این افراد ببرند و این مسخره کردن، حاصل عصبانیت آن هاست، و اینکه شاید بتوانند با تمسخر و مورد آزار و اذیت قرار دادن، این دختران پاک را از رسالت و وظیفه ای که خداوند به عهده آن ها گذاشته منصرف کنند.
7. بدانید که رفتارهای دینی ما بر اساس محیطی که در آن قرار داریم، نباید تغییر کند، بلکه رفتارهای ما ناشی از اعتقاداتمان است. رشته محکم اعتقادات ما قرار نیست با تمسخر برخی افراد جاهل یا کینه دار پاره شود. برخی افراد، به خاطر تمسخر دیگران، دستورات دین را رها می کنند! این کار، بسیار اشتباه است. آدمی باید افتخار کند که با عمل به احکام خدا، در راه جلب رضایت معبودش می کوشد. وقتی فردی به دستورات خالق خویش عمل می کند و بندگی خویش را ثابت می کند، مورد توجه خداوند قرار می گیرد و برای یک مسلمان چه چیزی از این بالاتر است که که خالقش از او راضی باشد. رضایت خالق مهم است یا مخلوق؟ افرادی که خانم های بی حجاب را مسخره می کنند، از لحاظ فهم و شعور دینی دارای نقص و کمبود هستند و در فضای شریعت هیچ ارزشی ندارند ( مگر اینکه فهم خود را اصلاح کنند) و نباید به حرف آن ها اهمیتی داد. بگذارید با مثالی این قضیه را روشن کنم :
یک آدم به ظاهر عاقل اگر به شما ناسزا و بد و بیراه بگوید ناراحت می شوید ولی اگر یک دیوانه به شما چیزی بگوید ( بدترین ناسزاها و ...) ناراحت نمی شوید. چرا؟ چون می گویید دیوانه است، نمی فهمد چه می گوید. مسئولین تیمارستان شاید هر روز بد و بیراه از دیوانه ها بشنوند ولی اصلا ناراحت نمی شوند. اینجا هم همین گونه است. این افرادی که دست به تمسخر می زنند در فضای شریعت اسلام، دیوانه هستند و حرف هایشان نباید انسان را ناراحت کند.
8. این رابدانید که نگاه پسرهایی که حجاب دختران را مورد تمسخر قرار می دهند، به دختران بی حجاب یک نگاه حیوانی و پست است. شما حتماً در اجتماع دیده اید که اکثر متلک های رکیک و توهین آمیز، معطوف به دختران بی حجاب است. چرا؟ چون نوع پوشش و رفتارشان باعث این می شود که افراد مریض و بی اعتقاد، اقدام به این کار بکنند. بسیار کم پیش می آید که دختران محجبه مورد اینگونه رفتارها قرار گیرند. دختری که می خواهد دیگران (افراد عاقل و نه بدون فهم و مریض) به او انسانی نگاه کنند و به او احترام بگذارند، بدون شک حجاب را برای خود بر می گزیند.
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
نویسنده : احمد فامیل دردشتی، علی حسینعلی پور
- [سایر] آیا درست است بعضی از آقایان در محیط کار یا در دانشگاه خواستگاری میکنند؟
- [آیت الله اردبیلی] خوابگاه دانشجویی دانشگاه زنجان در داخل شهر زنجان و محلّ دانشگاه در فاصله پنج کیلومتری زنجان است. با عنایت به این که دانشجویان ساکن این خوابگاه افراد غیر بومی هستند و از اول روز تا غروب در دانشگاه و شب را در خوابگاه به سر میبرند، قصد اقامه آنها در خوابگاه و حکم نماز و روزه آنها در دانشگاه چگونه است؟
- [سایر] برای جذب افراد به امور دینی در دانشگاه، چه فعالیتهایی را باید انجام دهیم؟
- [سایر] سلام من17 سال دارم و شست میخورم از خودم متنفر شدم وبسیا مورذ تحقیر و تمسخر قرار گرفتمو بعداز17 سال راهی برای ترک این عادت ندارم لطفا کمکم کنید.
- [سایر] می خواستم بدانم چگونه می توان وارد حوزه شد آیا می توا ن بعد از دانشگاه وارد حوزه شد آیا پس ازورود به دانشگاه نفت _که دانشگاه مخصوص است_آیا می توان وارد حوزه شد زیرا دانشگاه نفت پس از تحصیل افراد را جذب می کند
- [سایر] دختری 21 ساله هستم.هنگام پرسیدن درس دچار اضطراب میشوم ومورد تمسخر دیگران قرار میگیرم برای همین از دیگران کنارهگیری میکنم. البته وقتی در میان دختران صحبت میکنم دچار اضطراب نمیشوم،
- [سایر] اسلام برای واگذاری مدیریّت ها به افراد، چه اصلی را مورد تأکید قرار داده است؟
- [سایر] زنی که مرتب برای افراد متعدد در عقد نکاح موقت قرار میگیرد، نیاز به عده دارد؟
- [سایر] قبر مطهر امام رضا(ع) داخل ضریح است یا در سرداب قرار دارد؟
- [سایر] آیا یک فرد مسلمان وظیفه دارد والدین افراد را در جریان ارتباط نامشروعشان قرار دهد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .کسی که دست یا زانوی او یا هردوی آنها بلندتر یا کوتاهتر از معمول یا تفاوت دیگری با اعضای افراد متعارف دارد, باید اندازهّ معمول و متعارف را معیار خود قرار دهد.
- [آیت الله سبحانی] عمده معاملات مکروه از این قرار است: اول: مِلک فروشی. دوم: قصابی. سوم :کفن فروشی. چهارم: معامله با مردمان پست. پنجم:معامله بین اذان صبح و اول آفتاب. ششم; آنکه کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد. هفتم: آنکه برای خریدن جنسی که دیگری می خواهد بخرد داخل معامله او شود. معاملات باطل
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . عمده معاملات مکروه از این قرار است: اول ملکفروشی. دوم قصابی. سوم کفنفروشی. چهارم معامله با مردمان پست. پنجم معامله بین طلوع صبح و اول آفتاب. ششم آن که کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد. هفتم آن که برای خریدن جنسی که دیگری میخواهد بخرد، داخل معامله او شود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] عمده معاملات مکروه از این قرار است: اول: بنده فروشی. دوم: قصابی. سوم: کفن فروشی. چهارم: معامله با مردمان پست. پنجم: معامله بین اذان صبح و اول آفتاب. ششم: آن که کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد. هفتم: آن که برای خریدن جنسی که دیگری می خواهد بخرد داخل معامله او شود. معاملات حرام
- [آیت الله بروجردی] عمدة معاملات مکروه از این قرار است:اوّل:ملک فروشی.دوم:قصابی.سوم:کفن فروشی.چهارم:معاملهی با مردمان پست.پنجم:معاملهی بین اذان صبح و اوّل آفتاب.ششم:آن که کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد.هفتم:آن که برای خریدن جنسی که دیگری میخواهد بخرد، داخل معامله او شود.
- [امام خمینی] عمده معاملات مکروه از این قرار است: اول: بنده فروشی. دوم: قصابی. سوم: کفن فروشی. چهارم: معامله با مردمان پست. پنجم: معامله بین اذان صبح و اول آفتاب. ششم: آنکه کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد. هفتم: آنکه برای خریدن جنسی که دیگری می خواهد بخرد داخل معامله او شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] عمده معاملات مکروه از این قرار است: اوّل - ملک فروشی; دوم قصّابی; سوم - کفن فروشی; چهارم - معامله با مردمان پست; پنجم - معامله بین اذان صبح واوّل آفتاب; ششم - آن که کار خود را خرید وفروش گندم وجو ومانند اینها قرار دهد; هفتم - آن که برای خریدن جنسی که دیگری میخواهد بخرد، داخل معامله او شود.
- [آیت الله نوری همدانی] عمدة معاملات مکروه از این قرار است : اوّل ملک فروشی . دوّم قصّابی . سوّم کفن فروشی . چهارم معاملة بامردمان پست . پنجم معامله بین اذان صبح و اوّل آفتاب . ششم آنکه کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دهد . هفتم آنکه برای خریدن جنس که دیگری می خواهد بخرد داخل معاملة او شود . معاملات باطل
- [آیت الله اردبیلی] برخی معاملات مکروه از این قرار است: قصّابی، کفن فروشی، معامله با مردمان پست، معامله بین اذان صبح تا اوّل آفتاب، کار خود را خرید و فروش گندم و جو و مانند اینها قرار دادن، برای خریدن جنسی که دیگری میخواهد آن را بخرد، داخل معامله او شدن.
- [آیت الله بهجت] درازای صورت را باید از بالای پیشانی جایی که موی سر بیرون می آید ، تا آخر چانه شُست ، و پهنای آن به مقداری که بین انگشت وسط و شَست ( یعنی انگشت میانی که وسطی و انگشت بزرگ که ابهام است ) قرار می گیرد باید شسته شود ، و اگر مختصری از این مقدار را هم نشوید وضو باطل است . و برای آن که یقین کند این مقدار کاملاً شسته شده باید کمی اطراف آن را هم بشوید . و میزان در رستنگاه مو و در انگشتان ، افراد مستوی الخلقه و عادی می باشد ، پس کسانی که رستنگاه مو یا انگشتان آنها غیرعادی است ، در مقدار شستن ، افراد عادی را میزان قرار دهند .