پس از ورود به دانشگاه، دچار حالات روحی و روانی منفی شدهام چگونه از آنها رهایی یابم؟ پاسخ:حالات روحی و روانی انسان همیشه یکنواخت نیست؛ بلکه فراز و نشیب دارد؛ یعنی، گاهی انسان شاداب و با نشاط است و گاهی ناراحت و غمگین میشود. از نظر شناختی نیز وضعیت روحی انسان به گونهای است که گاهی آمادگی خوبی برای فراگیری و آموختن دارد و گاهی این آمادگی کاهش مییابد و این امری طبیعی است و جای نگرانی ندارد. امّا اگر مدت زمان غمگینی و بیحوصلگی، بر دوران شادابی غلبه پیدا کند و یا به گونهای باشد که همه اوقات را فرا بگیرد و شادابی و نشاط از زندگی انسان رخت بر بندد و همواره انسان بیحوصله، بینشاط و غمگین، کم اشتها، انزوا طلب و... باشد و این وضعیت ادامه پیدا کند؛ اینها علایم افسردگی است و نشان میدهد که فردی با چنین علایم و نشانههایی دچار افسردگی شده است و باید برای رفع این مشکل چارهای بیندیشد. البته باز هم جاینگرانی نیست، چه اینکه بسیاری از افراد، افسردگی را به نحوی در زندگی خود تجربه میکنند و این بیماری خوشبختانه قابل درمان است. بهتر است مشکل خود را به صورت حضوری با یک مشاور در میان بگذارید تا علل این حالات روحی بررسی شود؛ چه بسا با روشن شدن علت آن به راحتی مشکل برطرف شود. اما برای راهنمایی و استفاده بیشتر از مشاوره حضوری، به عوامل احتمالی این حالات روحی منفی اشاره میشود: 1. ممکن است شما قبل از آمدن به دانشگاه، یک تصویر آرمانی و ایدهآلی از دانشگاه در ذهن خود ترسیم کردهاید و بعد از ورود به آن، احساس کردهاید وضعیت دانشگاه با آن تصویر شما، منطبق نیست! در نتیجه فکر میکنید آن گمشده شما و یا به عبارتی دیگر آن اهداف و آرزوهایی که داشتهاید، در دانشگاه قابل دسترسی نیست! همین حالت باعث نگرانی و افسردگی شما شده و نگرش منفی در شما ایجاد کرده است. 2. احتمال دارد غربت و دوری از خانواده، موجب این حالت شده (البته در صورتی که دانشگاه شما در شهر خودتان نباشد). 3. برخورد دانشجویان، اساتید و... چه بسا خوشانید شما نبوده و این به تدریج باعث شکلگیری یک نگرش منفی در شما شده است. 4. بین اهداف و رفتار شما ممکن است تعارض باشد. همه این احتمالات باید بررسی شود تا علت مشکل مشخص گردد و لازمه روشن شدن علت، مشاوره حضوری است؛ لذا توصیه میشود حتماً به مشاور مراجعه کنید. نویسنده: ابوالقاسم بشیری
پس از ورود به دانشگاه، دچار حالات روحی و روانی منفی شدهام چگونه از آنها رهایی یابم؟
پاسخ:حالات روحی و روانی انسان همیشه یکنواخت نیست؛ بلکه فراز و نشیب دارد؛ یعنی، گاهی انسان شاداب و با نشاط است و گاهی ناراحت و غمگین میشود. از نظر شناختی نیز وضعیت روحی انسان به گونهای است که گاهی آمادگی خوبی برای فراگیری و آموختن دارد و گاهی این آمادگی کاهش مییابد و این امری طبیعی است و جای نگرانی ندارد. امّا اگر مدت زمان غمگینی و بیحوصلگی، بر دوران شادابی غلبه پیدا کند و یا به گونهای باشد که همه اوقات را فرا بگیرد و شادابی و نشاط از زندگی انسان رخت بر بندد و همواره انسان بیحوصله، بینشاط و غمگین، کم اشتها، انزوا طلب و... باشد و این وضعیت ادامه پیدا کند؛ اینها علایم افسردگی است و نشان میدهد که فردی با چنین علایم و نشانههایی دچار افسردگی شده است و باید برای رفع این مشکل چارهای بیندیشد. البته باز هم جاینگرانی نیست، چه اینکه بسیاری از افراد، افسردگی را به نحوی در زندگی خود تجربه میکنند و این بیماری خوشبختانه قابل درمان است.
بهتر است مشکل خود را به صورت حضوری با یک مشاور در میان بگذارید تا علل این حالات روحی بررسی شود؛ چه بسا با روشن شدن علت آن به راحتی مشکل برطرف شود. اما برای راهنمایی و استفاده بیشتر از مشاوره حضوری، به عوامل احتمالی این حالات روحی منفی اشاره میشود:
1. ممکن است شما قبل از آمدن به دانشگاه، یک تصویر آرمانی و ایدهآلی از دانشگاه در ذهن خود ترسیم کردهاید و بعد از ورود به آن، احساس کردهاید وضعیت دانشگاه با آن تصویر شما، منطبق نیست! در نتیجه فکر میکنید آن گمشده شما و یا به عبارتی دیگر آن اهداف و آرزوهایی که داشتهاید، در دانشگاه قابل دسترسی نیست! همین حالت باعث نگرانی و افسردگی شما شده و نگرش منفی در شما ایجاد کرده است.
2. احتمال دارد غربت و دوری از خانواده، موجب این حالت شده (البته در صورتی که دانشگاه شما در شهر خودتان نباشد).
3. برخورد دانشجویان، اساتید و... چه بسا خوشانید شما نبوده و این به تدریج باعث شکلگیری یک نگرش منفی در شما شده است.
4. بین اهداف و رفتار شما ممکن است تعارض باشد. همه این احتمالات باید بررسی شود تا علت مشکل مشخص گردد و لازمه روشن شدن علت، مشاوره حضوری است؛ لذا توصیه میشود حتماً به مشاور مراجعه کنید.
نویسنده: ابوالقاسم بشیری
- [سایر] مدتی است دچار کسالت و دلمردگی شدهام. انگیزه برای انجام هیچ کاری را ندارم، آرامش روحی ندارم ؛ همیشه نگرانم ؛ برای رهایی از این حالت و برای رسیدن به آرامش روحی و کاستن افسردگی و سردرگمی چه باید کرد؟
- [سایر] چه چیزهایی باعث عقده های روحی (روانی) می شوند؟
- [سایر] دچار خود ارضایی (استمناء) شدهام چگونه این عادت راترک کنم؟
- [سایر] با عرض سلام من دانشجوی ترم دو مهندسی صنایع دانشگاه سراسری هستم.سال اول حضورم در دانشگاه پر از اتفاقات عجیب بوده.من در این مدت از نظر روحی و معنوی دچار تغییرات منفی شدم و زندگی برام بی معنی شده هوس, پر خوابی معضلاتی است که درسهایم را تحت تاثیر قرار داده. چند وقتی است که احساس میکنم ازدواج میتونه مشکلاتم را حل کنه.در ضمن خانواده من سطح در وضعییت مالی متوسطی هستن و من پسر بزرگ خانواده هستم.نظرتون در مورد ازدواج من چیه؟
- [سایر] چرا برخی افراد دچار اختلال روانی میشوند؟
- [سایر] آیا در جهان آخرت علاوه بر تغییرات جسمی، حالات روحی مانند ارضای میل جنسی سادیسم در آخرت، تغییر می کند؟
- [سایر] چرا والدین فرزندان خود را تحت فشارهای روحی و روانی قرار می دهند؟
- [سایر] مشکلات ازدواج های زود هنگام چیست؟ چه عوارض روحی و روانی ای ممکنه دنبالش باشه؟
- [سایر] نقش دین در رفع بحرانهای اخلاقی، معرفتی، روحی و روانی چیست؟
- [سایر] آیا مشکلات حاد جسمی و اختلالات روحی - روانی میتواند مانع ازدواج باشد؟