تعالیم دین اسلام در مورد یک آدم وسواسی به چه صورت است؟ اسلام چه صحبتهایی با یک فرد وسواس دارد؟ پاسخ:جواب به این پرسش را با مطلبی از امام صادق(ع) آغاز میکنیم. در روایتی نقل شده است: به امام صادق صادق(ع) گفتند: شخصی هست که دارای عقل و بینش خوبی است؛ اما قدری در وضو و نمازش وسواس دارد؛ حضرت فرمود: این چگونه آدم عاقلی است که پیروی از شیطان میکند. بعد فرمود: (ان الشیطان یحب ان یطاع)(امام خمینی، چهل حدیث، مؤسسه نشر آثار امام خمینی.) (شیطان دوست دارد که از او پیروی شود). در روایت دیگری امام صادق(ع) در پاسخ به سؤال از تکلیف کسی که در تعداد رکعتهای نماز زیاد شک میکند - به طوری که اصلاً نمیداند چند رکعت خوانده و چند رکعت باقی مانده است - فرمود: باید نمازش را اعاده کند. سپس به امام عرض شد: زیاد شک میکند، به طوری که هر چه هم اعاده کند باز شک میکند؛ فرمود: به شک خود اعتنایی نکند(به نقل از: محمود ارگانی، شناخت وسواس و درمان آن)(و به نمازش ادامه دهد.) امام(ع) در ادامه فرمود: (با شکستن نماز، شیطان پلید را به خودتان عادت ندهید که با این کار، او را به طمع اندازید؛ زیرا شیطان خبیث است و بر هر چه عادتش دهند، عادت میکند. پس هر یک از شما (که کثیرالشک باشد)، به شک خود اعتنا نکند و نمازش را زیاد نشکند؛ چون اگر چند مرتبه به شک خود اعتنا نکرد، دیگر دچار شک نخواهد شد. شیطان پلید میخواهد مطاع باشد؛ لذا اگر نافرمانی شود، دیگر به طرف شما نمیآید). از این گونه روایات استفاده میشود که؛ وسواس، نشانه جهل است و آدم وسواسی جاهل تلقی میشود و نباید به شکهای خود اعتنا کند و وظیفه دارد مانند افراد عادی در آنچه دچار وسواس است، عمل کند؛ یعنی، از هر چیزی که عموم مردم نجس میدانند، اجتناب کند، نه بیشتر و در شستن لباس و بدن و یا وضو و غسل، مانند سایر مردم عمل کند و بیشتر از آن اسراف است و جایز نیست. در واقع کسی که بیشتر از مقداری که شرع مقدس برای شستن و تطهیر محل نجس تعیین کرده، آب میریزد و یا در انجام دیگر اعمال عبادی یا غیرعبادی، تکرار و افراط میکند؛ نوعی دهن کجی به شارع مقدس و دستورات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. پس همان طور که تفریط و بیمبالاتی و بیتوجهی نشانه جهل و نادرست است؛ افراط و زیاده روی نیز از نظر ائمه اطهار(ع) و شرع مقدس، مردود است. حضرت علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید: (لا تَرَی الْجَاهِلَ إِلاَّ مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً)(نهج البلاغه، حکمت 70.) (افراط و تفریط هر دو نشانه جهل و بیعقلی است). آدم وسواسی نیز در فکر و یا عمل دچار حساسیت بیش از اندازه شده و از حد متعادل و معین خارج شده است. آری در مراحل اولیه، شک و تردید - چه در افکار و چه در اعمال - ناخواسته و غیراختیاری است و بدون اراده شخص به ذهن فرد میآید و یا در عمل و رفتارش ظاهر میشود و به عبارتی یک نوع بیماری است که در وجود او رخنه کرده است، اما تداوم و عدم تداوم آن قابل کنترل است. از نظر اسلام شخص وسواسی بیمار تلقی میشود و رفتار او، رفتاری نابهنجار است. اسلام برای اعمال یا افکار وسواسی، اعتباری قائل نیست و به چنین فردی توصیه میشود به افکارش بیتوجه باشد و ترتیب اثر ندهد، بلکه مثل سایر مردم به مسائل نگاه کند و مناسک دینی را نیز مثل عموم مردم انجام دهد. حتی اسلام در مواردی که وسواس شدت پیدا میکند، رعایت برخی از مسائل (مثل طهارت، وضو، غسل و...) را از عهده فرد مبتلا به وسواس برداشته، میگوید: با همان بدن یا لباسی که فکر میکند نجس است یا همان وضو و غسلی که احساس میکند باطل است نماز بخواند، هیچ اشکالی ندارد. برخی از مراجع در پاسخ به افراد وسواسی - که در طهارت و نجاست به وسواس مبتلا شدهاند - میفرمایند: (شما گرفتار وسواس هستید و تنها درمان آن بیاعتنایی است. فتوای ما برای شما این است که ببینید مؤمنان دیگر، چه اندازه به این امور اعتنا میکنند، به همان اندازه اعتنا کنید؛ بقیه برای شما پاک است)(برای آگاهی بیشتر ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج 2، صص 43-41.) علاوه بر اینکه فرد بیمار - اعم از بیماری جسمانی یا روانی - به حکم عقل باید به متخصص و کارشناس مراجعه کند و اسلام نیز این حکم عقلی را تأیید میکند. از این رو، اگر آن قدر وسواس دارد که در انجام کارهای روزمره و اعمال عبادی دچار مشکل میشود، باید به متخصص مراجعه کند و تحت درمان قرار گیرد. نویسنده: ابوالقاسم بشیری
تعالیم دین اسلام در مورد یک آدم وسواسی به چه صورت است؟ اسلام چه صحبتهایی با یک فرد وسواس دارد؟
تعالیم دین اسلام در مورد یک آدم وسواسی به چه صورت است؟ اسلام چه صحبتهایی با یک فرد وسواس دارد؟
پاسخ:جواب به این پرسش را با مطلبی از امام صادق(ع) آغاز میکنیم. در روایتی نقل شده است:
به امام صادق صادق(ع) گفتند: شخصی هست که دارای عقل و بینش خوبی است؛ اما قدری در وضو و نمازش وسواس دارد؛ حضرت فرمود: این چگونه آدم عاقلی است که پیروی از شیطان میکند. بعد فرمود: (ان الشیطان یحب ان یطاع)(امام خمینی، چهل حدیث، مؤسسه نشر آثار امام خمینی.) (شیطان دوست دارد که از او پیروی شود).
در روایت دیگری امام صادق(ع) در پاسخ به سؤال از تکلیف کسی که در تعداد رکعتهای نماز زیاد شک میکند - به طوری که اصلاً نمیداند چند رکعت خوانده و چند رکعت باقی مانده است - فرمود: باید نمازش را اعاده کند. سپس به امام عرض شد: زیاد شک میکند، به طوری که هر چه هم اعاده کند باز شک میکند؛ فرمود: به شک خود اعتنایی نکند(به نقل از: محمود ارگانی، شناخت وسواس و درمان آن)(و به نمازش ادامه دهد.)
امام(ع) در ادامه فرمود: (با شکستن نماز، شیطان پلید را به خودتان عادت ندهید که با این کار، او را به طمع اندازید؛ زیرا شیطان خبیث است و بر هر چه عادتش دهند، عادت میکند. پس هر یک از شما (که کثیرالشک باشد)، به شک خود اعتنا نکند و نمازش را زیاد نشکند؛ چون اگر چند مرتبه به شک خود اعتنا نکرد، دیگر دچار شک نخواهد شد. شیطان پلید میخواهد مطاع باشد؛ لذا اگر نافرمانی شود، دیگر به طرف شما نمیآید).
از این گونه روایات استفاده میشود که؛ وسواس، نشانه جهل است و آدم وسواسی جاهل تلقی میشود و نباید به شکهای خود اعتنا کند و وظیفه دارد مانند افراد عادی در آنچه دچار وسواس است، عمل کند؛ یعنی، از هر چیزی که عموم مردم نجس میدانند، اجتناب کند، نه بیشتر و در شستن لباس و بدن و یا وضو و غسل، مانند سایر مردم عمل کند و بیشتر از آن اسراف است و جایز نیست. در واقع کسی که بیشتر از مقداری که شرع مقدس برای شستن و تطهیر محل نجس تعیین کرده، آب میریزد و یا در انجام دیگر اعمال عبادی یا غیرعبادی، تکرار و افراط میکند؛ نوعی دهن کجی به شارع مقدس و دستورات پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. پس همان طور که تفریط و بیمبالاتی و بیتوجهی نشانه جهل و نادرست است؛ افراط و زیاده روی نیز از نظر ائمه اطهار(ع) و شرع مقدس، مردود است.
حضرت علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید: (لا تَرَی الْجَاهِلَ إِلاَّ مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً)(نهج البلاغه، حکمت 70.) (افراط و تفریط هر دو نشانه جهل و بیعقلی است).
آدم وسواسی نیز در فکر و یا عمل دچار حساسیت بیش از اندازه شده و از حد متعادل و معین خارج شده است. آری در مراحل اولیه، شک و تردید - چه در افکار و چه در اعمال - ناخواسته و غیراختیاری است و بدون اراده شخص به ذهن فرد میآید و یا در عمل و رفتارش ظاهر میشود و به عبارتی یک نوع بیماری است که در وجود او رخنه کرده است، اما تداوم و عدم تداوم آن قابل کنترل است.
از نظر اسلام شخص وسواسی بیمار تلقی میشود و رفتار او، رفتاری نابهنجار است. اسلام برای اعمال یا افکار وسواسی، اعتباری قائل نیست و به چنین فردی توصیه میشود به افکارش بیتوجه باشد و ترتیب اثر ندهد، بلکه مثل سایر مردم به مسائل نگاه کند و مناسک دینی را نیز مثل عموم مردم انجام دهد.
حتی اسلام در مواردی که وسواس شدت پیدا میکند، رعایت برخی از مسائل (مثل طهارت، وضو، غسل و...) را از عهده فرد مبتلا به وسواس برداشته، میگوید: با همان بدن یا لباسی که فکر میکند نجس است یا همان وضو و غسلی که احساس میکند باطل است نماز بخواند، هیچ اشکالی ندارد.
برخی از مراجع در پاسخ به افراد وسواسی - که در طهارت و نجاست به وسواس مبتلا شدهاند - میفرمایند: (شما گرفتار وسواس هستید و تنها درمان آن بیاعتنایی است. فتوای ما برای شما این است که ببینید مؤمنان دیگر، چه اندازه به این امور اعتنا میکنند، به همان اندازه اعتنا کنید؛ بقیه برای شما پاک است)(برای آگاهی بیشتر ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج 2، صص 43-41.)
علاوه بر اینکه فرد بیمار - اعم از بیماری جسمانی یا روانی - به حکم عقل باید به متخصص و کارشناس مراجعه کند و اسلام نیز این حکم عقلی را تأیید میکند. از این رو، اگر آن قدر وسواس دارد که در انجام کارهای روزمره و اعمال عبادی دچار مشکل میشود، باید به متخصص مراجعه کند و تحت درمان قرار گیرد.
نویسنده: ابوالقاسم بشیری
- [سایر] چه راهکارهایی را به کار گیریم تا از فرد وسواسی پرهیز کنیم و خود دچار وسواس نشویم ؟اصولا چگونه باید با یک فردی که وسواس دارد برخورد کرد ؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخص وسواسی در طهارت و نجاست، چه حکمی دارد و آیا وسواس داشتن اشکال شرعی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] آیا یقین فرد وسواسی در حکم شک می باشد؟
- [سایر] هجرت و مهاجران در تعالیم اسلام چه جایگاهی دارند؟
- [سایر] همسرم وسواس دارد و متاسفانه فرزند سه سالهمان هم به خاطر این رفتارهای مادر، در معرض وسواسی شدن است تقاضای راهنمایی دارم.
- [سایر] آیا می توان گفت برخی تعالیم اسلام با سکولاریسم سازگار است؟
- [سایر] آیا می توان گفت برخی تعالیم اسلام با سکولاریسم سازگار است؟
- [سایر] فرق وسواس و تمیزی چیه؟ لطفا کامل توضیح بدید؛ مثلا اگه میشه مثال بزنید که من بفهمم وسواس دارم یا آدم تمیزی ام؟
- [سایر] با توجه به اینکه بسیاری از تعالیم اسلام، از قبل بوده، چگونه می توانیم این دین را آسمانی بدانیم؟
- [سایر] آیا جنایاتی که در دوران فتوحات دوران خلفا،به برخی فرماندهان سپاه اسلام نسبت داده می شود،بر فرض صحت ریشه در تعالیم اسلام دارد؟
- [آیت الله خوئی] اگر انسان از روی فراموشی یا ناچاری یا غفلت به قسم عمل نکند، کفاره بر او واجب نیست و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید و قسمی که آدم وسواسی میخورد مثل اینکه میگوید و الله الان مشغول نماز میشوم و به واسطة وسواس مشغول نمیشود، اگر وسواس او طوری باشد که بی اختیار به قسم عمل نکند، کفاره ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر از روی فراموشی یا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند کفاره ندارد و قسمی که آدم وسواسی می خورد مثل این که می گوید و الله الآن مشغول نماز می شوم، ولی وسواس مانع می گردد اگر وسواس او طوری باشد که بی اختیار به قسم خود عمل نکند کفاره ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر از روی فراموشی یا اجبار و اضطرار به قسم عمل نکند کفاره ندارد و قسمی که آدم وسواسی می خورد مثل این که می گوید و الله الآن مشغول نماز می شوم، ولی وسواس مانع می گردد اگر وسواس او طوری باشد که بی اختیار به قسم خود عمل نکند کفاره ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر انسان از روی فراموشی یا ناچاری به سوگند عمل نکند، کفّاره بر او واجب نیست و همچنین است اگر او را مجبور کنند که به سوگند عمل ننماید و قسمی که آدم وسواسی میخورد، مثل این که میگوید: (وَاللّه الآن مشغول نماز میشوم) و به واسطه وسواس مشغول نمیشود، اگر وسواس او به گونهای باشد که بیاختیار به سوگند عمل نکند، کفاره ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر انسان از روی فراموشی یا ناچاری به قسم عمل نکند، کفّاره بر او واجب نیست و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید، وقسمی که آدم وسواسی میخورد، مثل این که میگوید وا& الاَّن مشغول نماز میشوم و به واسطه وسواس مشغول نمیشود، اگر وسواس او طوری باشد که بیاختیار به قسم عمل نکند، کفّاره ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر انسان از روی فراموشی، یا ناچاری به قسم عمل نکند، کفّاره بر او واجب نیست و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید و قَسمی که آدم وسواسی میخورد، مثل این که میگوید (وَالله) الآن مشغول نماز میشوم و به واسطهی وسواس مشغول نمیشود، اگر وسواس او طوری باشد که بیاختیار به قسم عمل نکند کفاره ندارد.
- [امام خمینی] اگر انسان از روی فراموشی، یا ناچاری به قسم عمل نکند، کفاره بر او واجب نیست. و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید. و قسمی که آدم وسواسی میخورد، مثل این که میگوید و اللَّه الآن مشغول نماز میشوم و به واسطه وسواس مشغول نمیشود، اگر وسواس او طوری باشد که بیاختیار به قسم عمل نکند کفاره ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان از روی فراموشی یا ناچاری به قسم عمل نکند، کفّاره بر او واجب نیست و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید و قسمی که آدم وسواسی میخورد، مثل این که میگوید واللَّه الآن مشغول نماز میشوم و به واسطه وسواس مشغول نمیشود، اگر وسواس او طوری باشد که بیاختیار به قسم عمل نکند کفّاره ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که در نماز وسواس دارد وفقط در صورتی که نماز را با جماعت بخواند، از وسواس راحتمیشود، باید نماز را با جماعت بخواند در صورتی که وسواسی او بحدّی است که مبطل نماز باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر انسان از روی فراموشی، یا ناچاری به قسم عمل نکند، کفاره بر او واجب نیست، و همچنین است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننماید. و قسمی که آدم وسواسی می خورد، مثل این که می گوید والله الآن مشغول نماز می شوم و بواسطه وسواس مشغول نمی شود، اگر وسواس او طوری باشد که بی اختیار به قسم عمل نکند کفاره ندارد.