مقدمه هنگامی که خلاق هستی بخش انسان را آفرید، به خود آفرین گفت و با آفرینش انسان خود را (احسن الخالقین) نامید.[1] با وجود انسان خالق جمع بسته شد و معلوم شد که این مخلوق تازه خود خلّاقی بزرگ است که خالقِ خلاق آفرین او سزاوار وصف احسن الخالقین میباشد. برترین ویژگی انسان خلاقیت بوده و این تنها هدیهای است که خالق بخشنده به بشر داده و موجود دیگری را در این موهبت با او شریک نکرده است. اگر بگوییم کرامت[2] مخصوص انسان و عطیة برتر او عقل و شعور است، فرشتگان نیز در این موهبت شریک آدمیان هستند و از عقل برخوردارند، بلکه فرشتگان عقل محض هستند.[3] اگر کسی فکر کند که ارادة آزاد و در نتیجه جایز الخطا بودن ویژگی انسان است، جنیان نیز در این وصف مشابه و مشترک با انسانها هستند.[4] نه عقل و نه اراده آزاد هیچ کدام مخصوص انسان نیست، بلکه خلاقیت کرامت برگزیده و ویژگی منحصر به نوع انسانیست که هیچ آفریدة دیگری از آن برخوردار نیست. هر یک از ما میتواند در محیط خود و در کیفیت وجودش دست ببرد و تغییر ایجاد کند. ما میتوانیم خود و زندگی خویش را متحول کنیم و صورتهای تازهای به آن ببخشیم و این کاری است که هیچ موجود دیگری در عالم نمیتواند انجام دهد. هر حیوانی به همان صورتی که هزاران سال پیش زندگی میکرده امروز نیز به همان شکل زندگی میکند. فقط نوعی از میمونهای بسیار پیشرفته در اثر شرایط محیطی توانستهاند تغییرات اندکی در سبک زندگی خود ایجاد کنند. ملائکه و جن نیز همانطور که از آغاز پیدایش بودهاند و زیستهاند، هنوز هم همانطور هستند و زندگی میکنند. فقط انسان است که میتواند با نوآوری زندگی خود را متحول سازد و بهبود بخشد. هرکس در هر جا، میتواند بهبود بخش زندگی خود و دیگران، تحول آفرین و نوآور باشد. زن در محیط خانه، کارمندان در ارائه خدمات، کاسب در نحوه فروش کالا، مدیران در محیط سازمانی، محصلان در تحصیل، معلمان در تدریس و از همه مهمتر دانشجویان، اساتید و محققان در فرایند تولید دانش. همه میتوانند طعم شیرین نواوری را بچشند و زندگی را با معناتر، پربارتر و هیجان انگیزتر تجربه کنند. عطیة الاهی و رسالت انسانی هر انسانی یک مدال فتبارک الله بر سینه خداست و سرشار از شعور و نیروی نوآوری است. خلاقیت خداوند نامتناهی است و در هر انسانی جلوهای از خلاقیت خود را نمایانده است. هیچ دو نفری یک استعداد ندارند و هیچ کس از این موهبت تهی نیست. هر کس در هر جا یک شاهکار بزرگ افرینش است و با نواوری میتواند استعدادهای درونی خود را شکوفا سازد. و نشان دهد که وجودش جریان و جلوهای دیگر از خلاق یگانه است. هر انسانی با خلاقیتش خلاقیت خداوند را نمایش میدهد و با یگانگی و منحصر به فرد بودنش یگانگی او را آشکار مینماید. خداوند بذرهای نوآوری را در وجود همه پاشیده، تا زندگی انسانها را سرسبز و پربار سازد. پس اگر کسی از کشف استعدادهای خود و ارائة نوآوریها و خلاقیتهای بینظیرش دست بکشد، هم هستی و زندگی خود را بیهوده و تباه کرده و هم از بوستان زندگی انسانها چیزی را کم کرده است. رسالت هر یک از ما این است که خود را بشناسیم و آن عطیهای را که خداوند به دست ما سپرده تا به انسانها برسانیم و به زندگی مردم اضافه کنیم، با رعایت امانت به جایگاهش برسانیم. هر یک از ما در قبال تمام انسانهای روی زمین و کسانی که در آینده خواهند آمد مسئول است که استعداد خود را بشناسد و چیزی به زندگی و فرهنگ بشری افزوده کند. خلاقیت راهی به سوی خداوند خلاقیت یکی از صفات خداوند است و اگر انسان به این صفت عالی الاهی آراسته شود، سایر صفات او نیز در وجودش جریان پیدا میکند. اگر کسی این روزنه را در وجود خویش به سوی خلاق هستی بخش بگشاید، وجودش از نور خداوند لبریز شده و سایر پرتوهای کمال نیز در آیینة جانش منعکس میشود. بنابراین خلاقیت دریچهای و پنجرهای به سوی خداست که اگر گشوده شود، به راحتی میتوان به بوستان و بهشت او وارد شد. کسی که عطیة الاهی را در وجود خود کشف میکند و شکوفا میسازد، به مرتبهای نزدیک میشود که نامهای دیگر خداوند نیز از درونش پدیدار میگردد. کسی که به عطیهاش رسیده و خلاقیت ورزیده است، خود را غرق در لطف و مهربانی آفریدگار میبیند و با تمام وجود شکر گذار او میگردد. و شکور نام دیگر خداوند است. همچنین به کشف و شکوفایی خویش شادمانی و سرور عظیمی از ژرفای جان انسان فوران میکند و سرور نام دیگر خداوند است. فرد خلاق میبیند که لطف و رحمت الاهی هستیاش را در بر گرفته، پس با همه مهربانی و رحمت میورزد و مهربان نام دیگر خداوند است. چنین کسی آنچه را دست بخشندة پروردگار به او داده به دیگران ارزانی میدارد و میبخشد و بخشنده نام دیگر خداوند است. بدین سان کسی که به نوآوری و خلاقیت میرسد، سایر نامها و صفات خداوند را نیز در وجود خود یافته و آنها را جلوهگر میسازد. پس خلاقیت راهی به سوی خداست، که تنها فرزندان حضرت آدم ع میتوانند آن را بپیمایند. دستیابی به خلاقیت راهی است به سوی خداوند راهی که از متن زندگی میگذرد و لحظه لحظة زیستن را از نور او و حضور او لبریز میکند. نقش معنویت در خلاقیت افراد خلاق دارای ویژگیهای خاص شخصیتی و فکری هستند. معنویت نیز شخصیت و تفکر و بینش انسان را متحول میکند، پس ضرورتاً نسبتی میان معنویت و خلاقیت برقرار است. تعالی معنوی در دستیابی به خلاقیت و کشف و شکوفایی ظرفیتهای درون تأثیر زیادی دارد. کلیدهای معنوی خلاقیت موجب گشایش راه نوآوری و پیوند با شعور بیکران هستی بخش یکتاست. از دیدگاه معنویت ناب اسلامی بیش از خود خلاقیت و اثار مثبت ان در زندگی تعالی معنوی و نزدیک شدن به سرچشمه خلاقیت اهمیت دارد. در این مجموعه نوشتهها کلیدهای معنوی خلاقیت که در سخنان اهل بیت پیامبر اسلام آمده است تحلیل و تبیین میشود. به امید اینکه تمام هستی خود را به منزلة راهی به سوی خداوند بشناسیم و بپوییم. که قرآن کریم میفرماید: علیکم انفسکم (مائده/105) خود را بپایید و بپویید.[5] ... ادامه دارد پی نوشت ها: [1] . ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظامًا فَکسَوْنَا الْعِظامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبارَک اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ."مؤمنون/14" سپس آب اندک را بصورت (خون بستة) آویزان آفریدیم، و (خون بستة) آویزان را بصورت (چیزی شبیه) گوشت جویده شده درآوردیم، و گوشت جویده شده را بصورت استخوانهایی ساختیم؛ و بر استخوانها گوشتی پوشاندیم؛ سپس آن را بصورت آفرینش دیگری (با تحولی شگرف و بزرگ) پدید آوردیم و خجسته باد خدا، که بهترین آفرینندگان است. [2] . وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً "اسراء/70 " و بیقین فرزندان آدم را گرامی داشتیم؛ و آنان را در خشکی و دریا، سوار کردیم؛ و آنان را از پاکیزهها روزی دادیم؛ و ایشان را بر بسیاری از آفریدگان برتری دادیم. علامه طباطبایی میفرمایند کرامت و گرامیداشت خداوند عطیه و موهبتی است که مخصوص انسان است. ولی فضیلت در چیزی است که دیگر موجودات نیز از آن برخوردارند و امکان مقایسه وجود دارد. (المیزان فی تفسیر القرآن جلد 13، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی بیتا. ص222) بنابراین تفاوت میان کرامت و فضیلت انسان موهبتی خاص دارد که به موجب آن ابزارها و وسایل گوناگون در زندگی خود ایجاد کرده و بکار میگیرد و از خوراکیهای رنگارنگ استفاده میکند. ولی در مورد فضیلت انسان در بسیاری از موارد برتر است و در بعضی هم برتری ندارد و آن بهرههایی است که موجودات دیگر هم از آن برخوردارند. مثلاً انسان بینایی دارد و از موجودات دیگر بهتر میبیند اما انواعی از حیوانات هستند که بیناییشان از انسان بهتر و برتر است. به همین علت خداوند فرمود: و او را بر بسیاری از آفریدگان برتری دایم (، نه برهمة آفریدگان). [3] . مهدی نراقی، جامع السعادات. ترجمة سید جلال الدین مجتبوی. ج1، انتشارات حکمت. ص75 [4] . وَ أَنّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِک تَحَرَّوْا رَشَدًا " وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (سورة جن آیت 14و15) [5] . رک المیزان جلد 5. نویسنده : حمید رضا مظاهری سیف
مقدمه
هنگامی که خلاق هستی بخش انسان را آفرید، به خود آفرین گفت و با آفرینش انسان خود را (احسن الخالقین) نامید.[1] با وجود انسان خالق جمع بسته شد و معلوم شد که این مخلوق تازه خود خلّاقی بزرگ است که خالقِ خلاق آفرین او سزاوار وصف احسن الخالقین میباشد. برترین ویژگی انسان خلاقیت بوده و این تنها هدیهای است که خالق بخشنده به بشر داده و موجود دیگری را در این موهبت با او شریک نکرده است.
اگر بگوییم کرامت[2] مخصوص انسان و عطیة برتر او عقل و شعور است، فرشتگان نیز در این موهبت شریک آدمیان هستند و از عقل برخوردارند، بلکه فرشتگان عقل محض هستند.[3] اگر کسی فکر کند که ارادة آزاد و در نتیجه جایز الخطا بودن ویژگی انسان است، جنیان نیز در این وصف مشابه و مشترک با انسانها هستند.[4] نه عقل و نه اراده آزاد هیچ کدام مخصوص انسان نیست، بلکه خلاقیت کرامت برگزیده و ویژگی منحصر به نوع انسانیست که هیچ آفریدة دیگری از آن برخوردار نیست.
هر یک از ما میتواند در محیط خود و در کیفیت وجودش دست ببرد و تغییر ایجاد کند. ما میتوانیم خود و زندگی خویش را متحول کنیم و صورتهای تازهای به آن ببخشیم و این کاری است که هیچ موجود دیگری در عالم نمیتواند انجام دهد. هر حیوانی به همان صورتی که هزاران سال پیش زندگی میکرده امروز نیز به همان شکل زندگی میکند. فقط نوعی از میمونهای بسیار پیشرفته در اثر شرایط محیطی توانستهاند تغییرات اندکی در سبک زندگی خود ایجاد کنند. ملائکه و جن نیز همانطور که از آغاز پیدایش بودهاند و زیستهاند، هنوز هم همانطور هستند و زندگی میکنند.
فقط انسان است که میتواند با نوآوری زندگی خود را متحول سازد و بهبود بخشد. هرکس در هر جا، میتواند بهبود بخش زندگی خود و دیگران، تحول آفرین و نوآور باشد. زن در محیط خانه، کارمندان در ارائه خدمات، کاسب در نحوه فروش کالا، مدیران در محیط سازمانی، محصلان در تحصیل، معلمان در تدریس و از همه مهمتر دانشجویان، اساتید و محققان در فرایند تولید دانش. همه میتوانند طعم شیرین نواوری را بچشند و زندگی را با معناتر، پربارتر و هیجان انگیزتر تجربه کنند.
عطیة الاهی و رسالت انسانی
هر انسانی یک مدال فتبارک الله بر سینه خداست و سرشار از شعور و نیروی نوآوری است. خلاقیت خداوند نامتناهی است و در هر انسانی جلوهای از خلاقیت خود را نمایانده است. هیچ دو نفری یک استعداد ندارند و هیچ کس از این موهبت تهی نیست. هر کس در هر جا یک شاهکار بزرگ افرینش است و با نواوری میتواند استعدادهای درونی خود را شکوفا سازد. و نشان دهد که وجودش جریان و جلوهای دیگر از خلاق یگانه است. هر انسانی با خلاقیتش خلاقیت خداوند را نمایش میدهد و با یگانگی و منحصر به فرد بودنش یگانگی او را آشکار مینماید.
خداوند بذرهای نوآوری را در وجود همه پاشیده، تا زندگی انسانها را سرسبز و پربار سازد. پس اگر کسی از کشف استعدادهای خود و ارائة نوآوریها و خلاقیتهای بینظیرش دست بکشد، هم هستی و زندگی خود را بیهوده و تباه کرده و هم از بوستان زندگی انسانها چیزی را کم کرده است. رسالت هر یک از ما این است که خود را بشناسیم و آن عطیهای را که خداوند به دست ما سپرده تا به انسانها برسانیم و به زندگی مردم اضافه کنیم، با رعایت امانت به جایگاهش برسانیم. هر یک از ما در قبال تمام انسانهای روی زمین و کسانی که در آینده خواهند آمد مسئول است که استعداد خود را بشناسد و چیزی به زندگی و فرهنگ بشری افزوده کند.
خلاقیت راهی به سوی خداوند
خلاقیت یکی از صفات خداوند است و اگر انسان به این صفت عالی الاهی آراسته شود، سایر صفات او نیز در وجودش جریان پیدا میکند. اگر کسی این روزنه را در وجود خویش به سوی خلاق هستی بخش بگشاید، وجودش از نور خداوند لبریز شده و سایر پرتوهای کمال نیز در آیینة جانش منعکس میشود. بنابراین خلاقیت دریچهای و پنجرهای به سوی خداست که اگر گشوده شود، به راحتی میتوان به بوستان و بهشت او وارد شد.
کسی که عطیة الاهی را در وجود خود کشف میکند و شکوفا میسازد، به مرتبهای نزدیک میشود که نامهای دیگر خداوند نیز از درونش پدیدار میگردد. کسی که به عطیهاش رسیده و خلاقیت ورزیده است، خود را غرق در لطف و مهربانی آفریدگار میبیند و با تمام وجود شکر گذار او میگردد. و شکور نام دیگر خداوند است. همچنین به کشف و شکوفایی خویش شادمانی و سرور عظیمی از ژرفای جان انسان فوران میکند و سرور نام دیگر خداوند است.
فرد خلاق میبیند که لطف و رحمت الاهی هستیاش را در بر گرفته، پس با همه مهربانی و رحمت میورزد و مهربان نام دیگر خداوند است. چنین کسی آنچه را دست بخشندة پروردگار به او داده به دیگران ارزانی میدارد و میبخشد و بخشنده نام دیگر خداوند است. بدین سان کسی که به نوآوری و خلاقیت میرسد، سایر نامها و صفات خداوند را نیز در وجود خود یافته و آنها را جلوهگر میسازد. پس خلاقیت راهی به سوی خداست، که تنها فرزندان حضرت آدم ع میتوانند آن را بپیمایند. دستیابی به خلاقیت راهی است به سوی خداوند راهی که از متن زندگی میگذرد و لحظه لحظة زیستن را از نور او و حضور او لبریز میکند.
نقش معنویت در خلاقیت
افراد خلاق دارای ویژگیهای خاص شخصیتی و فکری هستند. معنویت نیز شخصیت و تفکر و بینش انسان را متحول میکند، پس ضرورتاً نسبتی میان معنویت و خلاقیت برقرار است. تعالی معنوی در دستیابی به خلاقیت و کشف و شکوفایی ظرفیتهای درون تأثیر زیادی دارد.
کلیدهای معنوی خلاقیت موجب گشایش راه نوآوری و پیوند با شعور بیکران هستی بخش یکتاست. از دیدگاه معنویت ناب اسلامی بیش از خود خلاقیت و اثار مثبت ان در زندگی تعالی معنوی و نزدیک شدن به سرچشمه خلاقیت اهمیت دارد. در این مجموعه نوشتهها کلیدهای معنوی خلاقیت که در سخنان اهل بیت پیامبر اسلام آمده است تحلیل و تبیین میشود. به امید اینکه تمام هستی خود را به منزلة راهی به سوی خداوند بشناسیم و بپوییم. که قرآن کریم میفرماید: علیکم انفسکم (مائده/105) خود را بپایید و بپویید.[5]
... ادامه دارد
پی نوشت ها:
[1] . ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظامًا فَکسَوْنَا الْعِظامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبارَک اللّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ."مؤمنون/14" سپس آب اندک را بصورت (خون بستة) آویزان آفریدیم، و (خون بستة) آویزان را بصورت (چیزی شبیه) گوشت جویده شده درآوردیم، و گوشت جویده شده را بصورت استخوانهایی ساختیم؛ و بر استخوانها گوشتی پوشاندیم؛ سپس آن را بصورت آفرینش دیگری (با تحولی شگرف و بزرگ) پدید آوردیم و خجسته باد خدا، که بهترین آفرینندگان است.
[2] . وَ لَقَدْ کرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کثیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضیلاً "اسراء/70 " و بیقین فرزندان آدم را گرامی داشتیم؛ و آنان را در خشکی و دریا، سوار کردیم؛ و آنان را از پاکیزهها روزی دادیم؛ و ایشان را بر بسیاری از آفریدگان برتری دادیم.
علامه طباطبایی میفرمایند کرامت و گرامیداشت خداوند عطیه و موهبتی است که مخصوص انسان است. ولی فضیلت در چیزی است که دیگر موجودات نیز از آن برخوردارند و امکان مقایسه وجود دارد. (المیزان فی تفسیر القرآن جلد 13، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی. قم: دفتر انتشارات اسلامی بیتا. ص222) بنابراین تفاوت میان کرامت و فضیلت انسان موهبتی خاص دارد که به موجب آن ابزارها و وسایل گوناگون در زندگی خود ایجاد کرده و بکار میگیرد و از خوراکیهای رنگارنگ استفاده میکند. ولی در مورد فضیلت انسان در بسیاری از موارد برتر است و در بعضی هم برتری ندارد و آن بهرههایی است که موجودات دیگر هم از آن برخوردارند. مثلاً انسان بینایی دارد و از موجودات دیگر بهتر میبیند اما انواعی از حیوانات هستند که بیناییشان از انسان بهتر و برتر است. به همین علت خداوند فرمود: و او را بر بسیاری از آفریدگان برتری دایم (، نه برهمة آفریدگان).
[3] . مهدی نراقی، جامع السعادات. ترجمة سید جلال الدین مجتبوی. ج1، انتشارات حکمت. ص75
[4] . وَ أَنّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِک تَحَرَّوْا رَشَدًا " وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (سورة جن آیت 14و15)
[5] . رک المیزان جلد 5.
نویسنده : حمید رضا مظاهری سیف
- [سایر] چه رابطه ای بین معرفت خدا و خلاقیت وجود دارد؟
- [سایر] از دیدگام امام ره بین سیاست و معنویت چه رابطه ای وجود دارد؟
- [سایر] در مورد فرقه معنویت گرای اکنکا و رابطه آن با دیگر ادیان چگونه است، اگر ممکن است توضیح کامل بدهید؟
- [سایر] ماهیت و چیستی خیال از دیدگاه روانشناسی جدید و مکانیسم آن در انسان و کارکردهای آن و رابطه آن با هنر و خلاقیت چیست؟
- [سایر] معنویت گرایی حقیقی و معنویت گرایی احساسی چیست؟
- [سایر] چگونه خلاقیت کودکان از بین میرود؟
- [سایر] انسان از معنویت به دین میرسد یا از دین به معنویت؟
- [سایر] موانع خلاقیت کودکان در خانواده چیست؟
- [سایر] راهکارهایی مناسب برای تقویت خلاقیت بیان کنید.
- [سایر] آیا دین و معنویت ملتزم یکدیگر هستند و یا اینکه ممکن است ما معنویت داشته باشیم فارغ از دین ؟
- [امام خمینی] اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت و رابطه با غیر مسلمانان نیز باید مطابق با مقرّرات اسلام تنظیم گردد، بنابر این باید از کارهایی همچون تخلّف از قراردادها، پیمانها و وعدهها، غَشّ در معامله، کم فروشی، خیانت در امانت، اجحاف و نظایر آن خودداری شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] به کسی که بدهکار است ونمیتواند بدهی خود را بدهد، اگرچه مخارج او بر انسان واجب باشد، میشود زکاْ داد مگر قرض در رابطه با نفقه شخص واجب النفقه باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روابط تجاری و سیاسی با بعض دول که آلت دست دول بزرگ جائر هستند از قبیل دولت اسرائیل، جایز نیست. و بر مسلمانان لازم است که به هر نحو ممکن با این نحو روابط مخالفت کنند، و بازرگانانی که با اسرائیل و عمال اسرائیل روابط تجاری دارند، خائن به اسلام و مسلمانان و کمک کار به هدم احکام اسلام هستند، و بر مسلمانان لازم است با این خیانت کاران چه دولت و چه تجار قطع رابطه کنند، و آنها را ملزم به قطع رابطه با این نحو دولت ها کنند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر شک کنند بچه به مقداری که علّت محرم شدن است، شیر خورده یا نه و هیچ یک از راههایی که در مسأله قبل گفته شد نبود، رابطه رضاعی ثابت نمیشود، اگر چه گمان داشته باشند که به مقدار معتبر شیر خورده است؛ ولی بهتر آن است که احتیاط کنند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که وصیت می کند باید عاقل و بالغ و مختار باشد ولی بچّه ای که به سن ده سالگی رسیده اگر وصیت به کارهای نیک در رابطه با خویشاوندان نسبی خودش بنماید نافذ است و نیز وصیت سفیه در اموالش نافذ نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است انسان با کسی که از روی بی اعتنائی به مسجد حاضر نمی شود رابطه دوستی برقرار نکند، با او غذا نخورد، در کارها با او مشورت نکند، همسایه او نشود، از او زن نگیرد و به او زن ندهد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شایسته است انسان با کسانی که از روی بی اعتنایی، به مسجد مسلمانها حاضر نمی شوند رابطه دوستی برقرار نکند، با آنها غذا نخورد و در کارها با آنها مشورت ننماید و از آنها زن نگیرد و به آنها زن ندهد.
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت سالم با کفّاری که در حال جنگ با مسلمانان نیستند و ایجاد روابط فرهنگی، سیاسی، تجاری و اقتصادی با آنها از طرف دولت اسلامی یا اشخاص، تا زمانی که خوف تقویت کفر و ترویج فساد و انحراف فکری یا عملی و ایجاد سلطه از ناحیه آنان بر مسلمانان و کشور اسلامی در بین نباشد، اشکال ندارد؛ ولی رابطه با کفّاری که در حال جنگ با مسلمانان میباشند، مخصوصا اگر موجب تقویت آنان شود، جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] معاشرت با رفیق بد و افراد معصیتکار گرچه از ارحام و خویشان باشد، اگر خوف این باشد که خود او یا وابستگان او معصیت کار شوند حرام است و باید ترک رابطه کند، ولی اگر بداند که از بدی او بد نمیشود، گرچه حرام نیست، مخصوصاً اگر معاشرت او برای شخص معصیتکار سازندگی داشته باشد، امّا باید مواظبت کامل برای خود و وابستگان داشته باشد تا بدی و اثر گناه او را نگیرد، و اگر از ارحام و خویشان باشد و یا با معاشرت بتواند امر به معروف و نهی از منکر کند، آن معاشرت واجب میشود. [1]. جاثیه، 23. [2]. یس، 60. [3]. اعراف، 32.