چه رابطه ای بین معرفت خدا و خلاقیت وجود دارد؟
معرفت خداوند معرفت یعنی شناخت، شناخت بزرگ‌ترین حقیقت هستی که همه جا از نور او و حضورش سرشار است. (در برتری پیشی گرفته و کسی برتر از او نیست و در نزدیکی آنطور پایین امده که چیزی از او نزدیک‌تر نیست. نه والایی‌اش او را از آفریدگان دور کرده و نه نزدیکی‌اش آنها را در یک جا همسان نشانده‌ است.)[1] با قدرت و عظمت و بی‌نیازی از جهان آفرینش جدا شده و با لطف و مهربانی تمام آفریدگان را در آغوش کشیده است. آفریننده‌ای که نامحدود و بی‌پایان است، زیرا اندیشه شهادت می‌دهد که هر محدودی مخلوق است؛[2] پس کسی در کنار او و با او نیست و در عزت یکتایی می‌آفریند و تدبیر می‌کند. ذره ذره عالم با نیازمندی و محدودیت، رو به سوی او دارد و عشق و بخشش و روشنایی بی‌کران او همه را در بر گرفته است. شناخت او به تفکر زندگی تازه می‌بخشد و اندیشه را در تکاپویی بی‌پایان و بالنده، بارور می‌سازد. معرفت خداوند اندیشه را از افکار وسیع و گوناگون و ایده‌های نو و بی‌نظیر لبریز می‌کند؛ چون او که ظاهر است اما ظاهرش دیده نمی‌شود و باطنش پنهان و پوشیده نیست؛ تمام نهان‌ها را در برابر خرد انسان تابناک می‌نماید و اندیشه‌ها را تا بی‌نهایت ظهورش آشکار می‌سازد. اگر او در اندیشه‌ای بنشیند تمام حقایق در آن به ظهور می‌آید و همه امور پنهان فاش و آشکار می‌گردد. روانشناسان برای تفکر خلاق سه ویژگی را بیان کرده‌اند: سیالی، انعطاف و ابتکار.[3] منظور از سیالی این است که فکر خلاق اندیشه‌های بسیاری را درمی‌یابد و ایده‌های زیادی تولید می‌کند. انعطاف پذیری شاخص تنوع و گوناگونی ایده‌ها و افکار است و ابتکار به نو بودن و بی‌سابقگی اندیشه‌های شکل گرفته در فکر خلاق اشاره دارد. در این تحقیق می‌بینیم که چه رابطه‌ای بین معرفت خدا و تقویت ویژگی‌های سیالی، انعطاف و ابتکار وجود دارد. تأثیر معرفت خدا در سیالی ذهن سیالی یعنی توانایی تولید افکار و ایده‌های متعدد که موجب می‌شود، فرد بتواند افکار و ایده‌های فراوان تولید کند. معرفت خداوند در تقویت کیفیت سیالی ذهن تأثیر شگفت انگیزی دارد. تأثیر معرفت خداوند بر سیالی ذهن به این علت است که تفکر انسان را به نامتناهی پیوند می‌دهد. سالکان و عارفان هر چه پیش روند، بهره بیشتری از معرفت او دریافت می‌کنند و صد البته که این بحر مواج ساحل ندارد. حتی رسول الله پس از آن همه عروج و معراج می‌فرماید: (ماعرفناک حق معرفتک)[4] تو را چنانکه سزاوار است نشناختم. معرفت خدا حقیقتی بی‌کران است که جاری شدن آن در وجود بشر او را به جریانی بی‌پایان از اندیشه مبدل می‌سازد. اندیشه اهل معرفت جاری افکار و ایده‌هاست و در این جریان بزرگ و بی‌پایان برای مسائل گوناگون پاسخ‌های مناسب پیدا می‌شود. به این ترتیب معرفت خداوند ظرفیت فکری عارفان را بالا برده، در مواجهه با مسائل و معضلات ایده‌های بسیاری در فکر آنها جاری می‌سازد. ذهن سیال ذهنی پهناور و حاصل‌خیز است و معرفت الاهی که نیروی فکری و استعداد معرفتی را در نور و شعور نامتناهی غرق می‌کند، آن را به نهایت گشودگی می‌رساند. اندیشه‌ای که با او آشناست، با هیچ یک از حقایق هستی که همه از اوست بیگانه نیست. از این رو در مواجهه با هر چیز به سرعت به سطح خوبی از فهم و درک می‌رسد. و در رویارویی با ابهامات و مسائل اندیشه‌ها و ایده‌های مناسب را پیدا می‌کند. شناخت ما از مسائل و پدیده‌های پیرامون هنگامی به کمال می‌رسد که در پرتو معرفت خداوند باشد. در غیر این صورت درک‌مان ناقص و چه بسا نادرست خواهد بود. معرفت خداوند نه تنها فکر را باز می‌کند، بلکه در طوفان اندیشه‌ها، سرگردانی را کاهش داده و دوره انتظار برای پیدا کردن ایده مناسب را کوتاه می‌کند. زیرا با معرفت خداوند، تمام شناخت‌ کامل می‌شود و شخصی که اندیشه‌های بسیاری را در نظر دارد، با دست بازتر می‌تواند اندیشه مناسب را در میان آنها به روشنی ببیند و بیابد. هم از این رو امام علی علیه السلام فرمود: (کسی که خدا را شناخت، شناختش کامل شده‌است.)[5] معرفت خدا و تفکر انعطاف پذیر تفکر خلاق تفکری است که علاوه بر سیالی از ویژگی انعطاف و تنوع در اندیشه نیز برخوردار باشد. معرفت خداوند با توجه به این که صفات الاهی گونه‌گون و به ظاهر متضاد است، موجب می‌شود که خرد خداآشنا ظرفیت بسیار بالایی برای تنوع در ادراک داشته باشد. خداوند لطف و قهر، جلال و جمال، قدرت و بخشش، علم و حلم، غضب و رحمت، نزدیک و دور، دهنده و گیرنده و شناخته شده و ناشناخته است. کسی که او را با این صفات و سایر اوصاف عالی می‌شناسد، نیروی تفکر انعطاف پذیری پیدا می‌کند که در مواجه با مسائل گوناگون از یک منظر محدود و موضع خاص فراتر رفته و قدرت از نو دیدن و به گونه دیگر اندیشیدن را به خوبی بکار می‌گیرد. اندیشه اهل معرفت به آنها این امکان را می‌دهد که برای مشکل‌ترین مسائل ساده‌ترین راه‌حل‌ها را بیابند و با نزدیک‌ترین وسایل و به دورترین نتایج و از مستقیم‌ترین راه‌ها به پیچیده‌ترین مقاصد برسند، چون شناخت خدایی که در عین آشکاری، نهان و در عین قهر، مهربان است،‌ تمام فکر و دل‌شان را فراگرفته و حضور او را در همه جا و همه چیز درک می‌کنند. بنابراین در نظرشان سخت‌ترین مسائل راحت‌ترین پاسخ‌ها را دارد و برای دورترین مطالب کوتاه‌ترین مسیرها را می‌پیمایند. اهل معرفت که بلندترین هدف و بزرگ‌ترین مقصود یعنی خلاق یکتا را برگزیده و به سوی او حرکت کرده‌اند، این سخن امام سجاد را نیک آزموده‌اند که در دعای ابوحمزه‌ فرمود: (آن که به سوی تو ره‌سپرد، راهش نزدیک است.)[6] و تمام جهان را لبریز از حضور او می‌دانند، هم از این رو تفکری نرم و انعطاف پذیر دارند که می‌تواند هزار روی یک مسأله را ببیند و از هزار سو به آن نزدیک شود، تا سهل‌ترین و دل‌پذیرترین راه حل را پیدا کند. معرفت و ابتکار خداوند بزرگ بی‌مثل و مانند است و تفکری که او را شناخته و او را از هرگونه تشبیه و همانندی با پدیده‌های جهان پاک و برتر می‌داند، نیروی دریافت اندیشه‌های بی‌نظیر و آفرینش ایده‌های تازه را به دست می‌آورد. خداوند تنها یک ذات بی‌همتا نیست، بلکه همه چیزاش بی‌مانند است. او بینا و شنوا و گویا است اما به داشتن اجزا و اعضا وصف نمی‌شود. با همان چیزی که می‌بیند می‌شنود و با همان چیزی که می‌شنود می‌بیند.[7] اراده می‌کند اما نه اینکه در دل بیندیشد، دوست می‌دارد و خشنود می‌شود اما بدون تأثّر و دلسوزی. دشمنی می‌ورزد و خشم می‌گیرد ولی نه با رنج و فشار.[8] خداوند باطن است اما پوشده نیست، ظاهر است اما با چشم دیده نمی‌شود.[9] دانا و خبیر است اما دانایی‌اش را با تجربه و عبرت به دست نیاورده[10] و می‌آفریند بدون اینکه اندیشه کند، یا حرکتی انجام دهد و زحمت و خستگی داشته باشد.[11] از همه چیز جداست اما نه با اختلاف مکان و در همه چیز است ولی نه با آمیختگی.[12] فکری که خداوند بی‌مانند را می‌شناسد و در معرفت او غرق شده، به راحتی با ایده‌های بکر کنار می‌آید و اندیشه‌های نو را می‌پذیرد و تفکرش سرچشمه تولید افکار بی‌سابقه می‌شود. و این ویژگی ابتکار و نوآوری است که یکی از مختصات تفکر خلاق به شمار می‌آید. قلبی که منزل معرفت حق است و اندیشه‌ای که او را می‌شناسد، در برابر مسائل بدون اینکه در بند کلیشه‌های تفکر و قالب‌های خشک باشد، فکری تازه و بی‌بدیل در ذهنش می‌درخشد و پاسخ مناسب پیدا می‌شود. این ویژگی فکری اهل معرفت در آزمون ایده‌ها دوره سعی و خطا تا یافتن ایده مناسب را کوتاه می‌کند. نتیجه با جای‌ گرفتن معرفت خداوند در جان انسان نیروی معرفتی و فکری او تحولات بزرگی پیدا می‌کند، که بخشی از آن برخورداری از ویژگی‌های تفکر خلاق است و شامل سه خصلت سیالی، انعطاف و ابتکار می‌شود.سیالی فکر از نامتناهی بودن معرفت خدا پدید می‌آید. انعطاف پذیری فکر از گوناگونی صفات الاهی ناشی می‌شود و ابتکار از بی‌همتایی او و بی‌نظیر بودن صفات وافعالش ذهن عارف را دگرگون می‌سازد. معرفت خداوند تحولات بسیار مثبتی را در وجود انسان رقم می‌زند و استعدادهای عظیم و بی‌کرانی را که در وجودش نهاده شده،‌ شکوفا می‌سازد. هم از این رو هدف آفرینش انسان، این اشرف مخلوقات با همه استعدادها و نیروهای درونی‌اش، معرفت خداست و نتیجه بخش‌ترین راه شکوفایی او طریق معرفت و راه شناخت آفریدگار اوست. پی نوشت ها: [1]. عنه: سبق فی العلوّ فلاشیءَ أعلی منه و قَرُب فی الدنوّ فلاشیءَ أقرَب منه، فلا استعلاؤه باعَدَه عن شیءٍ من خَلقِه و لا قُربه ساواهم فی المکان به. میزان الحکمه باب معرفت الله ح12575 و نهج البلاغه خطبه 49. [2]. امام رضا: نظام توحیده نفی التحدید عنه لشهاده العقول أنّ کل محدود مخلوق. همان ح12334 [3]. علیرضا پیر خائفی. خلاقیت مبانی و روش‌های پرورش. تهران : انتشارات هزاره ققنوس 1384.ص19. [4]. علامه محمد باقر مجلسی. بحار الانوار ج68. بیروت 1404. باب 61 الشکر. ص23. [5]. من عرف الله کملت معرفته. میزان الحکمه، ح12234. [6]. (و أنّ الراحل إلیک قریب المسافه). [7]. أنه سمیع بصیر یسمع بما یُبصِر و بیصر بما یسمع. میزان الحکمه حدیث 12534. [8]. نهج البلاغه خطبه 186، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج13 ص69 [9]. الضاهر لابرؤیهٍ و الباطن لا بلطافهٍ. نهج البلاغه خطبه 152 [10]. اما الخبیر فالذی لایعزب عنه شیءٌ و لابفوته لیس للتجربه. اصول کافی ج1 ص122حدیث 2. [11]. الخالق لابمعنی حرکه و نصب. نهج خطبه 152. [12]. فارق الاشیاء لا علی اختلاف الاماکن و یکون فیها لاعلی وجه الممازجه...) کافی 8/18/4. نویسنده : حمید رضا مظاهری سیف
عنوان سوال:

چه رابطه ای بین معرفت خدا و خلاقیت وجود دارد؟


پاسخ:

معرفت خداوند

معرفت یعنی شناخت، شناخت بزرگ‌ترین حقیقت هستی که همه جا از نور او و حضورش سرشار است. (در برتری پیشی گرفته و کسی برتر از او نیست و در نزدیکی آنطور پایین امده که چیزی از او نزدیک‌تر نیست. نه والایی‌اش او را از آفریدگان دور کرده و نه نزدیکی‌اش آنها را در یک جا همسان نشانده‌ است.)[1] با قدرت و عظمت و بی‌نیازی از جهان آفرینش جدا شده و با لطف و مهربانی تمام آفریدگان را در آغوش کشیده است.

آفریننده‌ای که نامحدود و بی‌پایان است، زیرا اندیشه شهادت می‌دهد که هر محدودی مخلوق است؛[2] پس کسی در کنار او و با او نیست و در عزت یکتایی می‌آفریند و تدبیر می‌کند. ذره ذره عالم با نیازمندی و محدودیت، رو به سوی او دارد و عشق و بخشش و روشنایی بی‌کران او همه را در بر گرفته است.

شناخت او به تفکر زندگی تازه می‌بخشد و اندیشه را در تکاپویی بی‌پایان و بالنده، بارور می‌سازد. معرفت خداوند اندیشه را از افکار وسیع و گوناگون و ایده‌های نو و بی‌نظیر لبریز می‌کند؛ چون او که ظاهر است اما ظاهرش دیده نمی‌شود و باطنش پنهان و پوشیده نیست؛ تمام نهان‌ها را در برابر خرد انسان تابناک می‌نماید و اندیشه‌ها را تا بی‌نهایت ظهورش آشکار می‌سازد. اگر او در اندیشه‌ای بنشیند تمام حقایق در آن به ظهور می‌آید و همه امور پنهان فاش و آشکار می‌گردد.

روانشناسان برای تفکر خلاق سه ویژگی را بیان کرده‌اند: سیالی، انعطاف و ابتکار.[3] منظور از سیالی این است که فکر خلاق اندیشه‌های بسیاری را درمی‌یابد و ایده‌های زیادی تولید می‌کند. انعطاف پذیری شاخص تنوع و گوناگونی ایده‌ها و افکار است و ابتکار به نو بودن و بی‌سابقگی اندیشه‌های شکل گرفته در فکر خلاق اشاره دارد. در این تحقیق می‌بینیم که چه رابطه‌ای بین معرفت خدا و تقویت ویژگی‌های سیالی، انعطاف و ابتکار وجود دارد.

تأثیر معرفت خدا در سیالی ذهن

سیالی یعنی توانایی تولید افکار و ایده‌های متعدد که موجب می‌شود، فرد بتواند افکار و ایده‌های فراوان تولید کند. معرفت خداوند در تقویت کیفیت سیالی ذهن تأثیر شگفت انگیزی دارد.

تأثیر معرفت خداوند بر سیالی ذهن به این علت است که تفکر انسان را به نامتناهی پیوند می‌دهد. سالکان و عارفان هر چه پیش روند، بهره بیشتری از معرفت او دریافت می‌کنند و صد البته که این بحر مواج ساحل ندارد. حتی رسول الله پس از آن همه عروج و معراج می‌فرماید: (ماعرفناک حق معرفتک)[4] تو را چنانکه سزاوار است نشناختم.

معرفت خدا حقیقتی بی‌کران است که جاری شدن آن در وجود بشر او را به جریانی بی‌پایان از اندیشه مبدل می‌سازد. اندیشه اهل معرفت جاری افکار و ایده‌هاست و در این جریان بزرگ و بی‌پایان برای مسائل گوناگون پاسخ‌های مناسب پیدا می‌شود. به این ترتیب معرفت خداوند ظرفیت فکری عارفان را بالا برده، در مواجهه با مسائل و معضلات ایده‌های بسیاری در فکر آنها جاری می‌سازد.

ذهن سیال ذهنی پهناور و حاصل‌خیز است و معرفت الاهی که نیروی فکری و استعداد معرفتی را در نور و شعور نامتناهی غرق می‌کند، آن را به نهایت گشودگی می‌رساند. اندیشه‌ای که با او آشناست، با هیچ یک از حقایق هستی که همه از اوست بیگانه نیست. از این رو در مواجهه با هر چیز به سرعت به سطح خوبی از فهم و درک می‌رسد. و در رویارویی با ابهامات و مسائل اندیشه‌ها و ایده‌های مناسب را پیدا می‌کند.

شناخت ما از مسائل و پدیده‌های پیرامون هنگامی به کمال می‌رسد که در پرتو معرفت خداوند باشد. در غیر این صورت درک‌مان ناقص و چه بسا نادرست خواهد بود. معرفت خداوند نه تنها فکر را باز می‌کند، بلکه در طوفان اندیشه‌ها، سرگردانی را کاهش داده و دوره انتظار برای پیدا کردن ایده مناسب را کوتاه می‌کند. زیرا با معرفت خداوند، تمام شناخت‌ کامل می‌شود و شخصی که اندیشه‌های بسیاری را در نظر دارد، با دست بازتر می‌تواند اندیشه مناسب را در میان آنها به روشنی ببیند و بیابد. هم از این رو امام علی علیه السلام فرمود: (کسی که خدا را شناخت، شناختش کامل شده‌است.)[5]

معرفت خدا و تفکر انعطاف پذیر

تفکر خلاق تفکری است که علاوه بر سیالی از ویژگی انعطاف و تنوع در اندیشه نیز برخوردار باشد. معرفت خداوند با توجه به این که صفات الاهی گونه‌گون و به ظاهر متضاد است، موجب می‌شود که خرد خداآشنا ظرفیت بسیار بالایی برای تنوع در ادراک داشته باشد.

خداوند لطف و قهر، جلال و جمال، قدرت و بخشش، علم و حلم، غضب و رحمت، نزدیک و دور، دهنده و گیرنده و شناخته شده و ناشناخته است. کسی که او را با این صفات و سایر اوصاف عالی می‌شناسد، نیروی تفکر انعطاف پذیری پیدا می‌کند که در مواجه با مسائل گوناگون از یک منظر محدود و موضع خاص فراتر رفته و قدرت از نو دیدن و به گونه دیگر اندیشیدن را به خوبی بکار می‌گیرد.

اندیشه اهل معرفت به آنها این امکان را می‌دهد که برای مشکل‌ترین مسائل ساده‌ترین راه‌حل‌ها را بیابند و با نزدیک‌ترین وسایل و به دورترین نتایج و از مستقیم‌ترین راه‌ها به پیچیده‌ترین مقاصد برسند، چون شناخت خدایی که در عین آشکاری، نهان و در عین قهر، مهربان است،‌ تمام فکر و دل‌شان را فراگرفته و حضور او را در همه جا و همه چیز درک می‌کنند. بنابراین در نظرشان سخت‌ترین مسائل راحت‌ترین پاسخ‌ها را دارد و برای دورترین مطالب کوتاه‌ترین مسیرها را می‌پیمایند.

اهل معرفت که بلندترین هدف و بزرگ‌ترین مقصود یعنی خلاق یکتا را برگزیده و به سوی او حرکت کرده‌اند، این سخن امام سجاد را نیک آزموده‌اند که در دعای ابوحمزه‌ فرمود: (آن که به سوی تو ره‌سپرد، راهش نزدیک است.)[6] و تمام جهان را لبریز از حضور او می‌دانند، هم از این رو تفکری نرم و انعطاف پذیر دارند که می‌تواند هزار روی یک مسأله را ببیند و از هزار سو به آن نزدیک شود، تا سهل‌ترین و دل‌پذیرترین راه حل را پیدا کند.

معرفت و ابتکار

خداوند بزرگ بی‌مثل و مانند است و تفکری که او را شناخته و او را از هرگونه تشبیه و همانندی با پدیده‌های جهان پاک و برتر می‌داند، نیروی دریافت اندیشه‌های بی‌نظیر و آفرینش ایده‌های تازه را به دست می‌آورد.

خداوند تنها یک ذات بی‌همتا نیست، بلکه همه چیزاش بی‌مانند است. او بینا و شنوا و گویا است اما به داشتن اجزا و اعضا وصف نمی‌شود. با همان چیزی که می‌بیند می‌شنود و با همان چیزی که می‌شنود می‌بیند.[7] اراده می‌کند اما نه اینکه در دل بیندیشد، دوست می‌دارد و خشنود می‌شود اما بدون تأثّر و دلسوزی. دشمنی می‌ورزد و خشم می‌گیرد ولی نه با رنج و فشار.[8]

خداوند باطن است اما پوشده نیست، ظاهر است اما با چشم دیده نمی‌شود.[9] دانا و خبیر است اما دانایی‌اش را با تجربه و عبرت به دست نیاورده[10] و می‌آفریند بدون اینکه اندیشه کند، یا حرکتی انجام دهد و زحمت و خستگی داشته باشد.[11] از همه چیز جداست اما نه با اختلاف مکان و در همه چیز است ولی نه با آمیختگی.[12]

فکری که خداوند بی‌مانند را می‌شناسد و در معرفت او غرق شده، به راحتی با ایده‌های بکر کنار می‌آید و اندیشه‌های نو را می‌پذیرد و تفکرش سرچشمه تولید افکار بی‌سابقه می‌شود. و این ویژگی ابتکار و نوآوری است که یکی از مختصات تفکر خلاق به شمار می‌آید.

قلبی که منزل معرفت حق است و اندیشه‌ای که او را می‌شناسد، در برابر مسائل بدون اینکه در بند کلیشه‌های تفکر و قالب‌های خشک باشد، فکری تازه و بی‌بدیل در ذهنش می‌درخشد و پاسخ مناسب پیدا می‌شود. این ویژگی فکری اهل معرفت در آزمون ایده‌ها دوره سعی و خطا تا یافتن ایده مناسب را کوتاه می‌کند.

نتیجه

با جای‌ گرفتن معرفت خداوند در جان انسان نیروی معرفتی و فکری او تحولات بزرگی پیدا می‌کند، که بخشی از آن برخورداری از ویژگی‌های تفکر خلاق است و شامل سه خصلت سیالی، انعطاف و ابتکار می‌شود.سیالی فکر از نامتناهی بودن معرفت خدا پدید می‌آید. انعطاف پذیری فکر از گوناگونی صفات الاهی ناشی می‌شود و ابتکار از بی‌همتایی او و بی‌نظیر بودن صفات وافعالش ذهن عارف را دگرگون می‌سازد.

معرفت خداوند تحولات بسیار مثبتی را در وجود انسان رقم می‌زند و استعدادهای عظیم و بی‌کرانی را که در وجودش نهاده شده،‌ شکوفا می‌سازد. هم از این رو هدف آفرینش انسان، این اشرف مخلوقات با همه استعدادها و نیروهای درونی‌اش، معرفت خداست و نتیجه بخش‌ترین راه شکوفایی او طریق معرفت و راه شناخت آفریدگار اوست.

پی نوشت ها:

[1]. عنه: سبق فی العلوّ فلاشیءَ أعلی منه و قَرُب فی الدنوّ فلاشیءَ أقرَب منه، فلا استعلاؤه باعَدَه عن شیءٍ من خَلقِه و لا قُربه ساواهم فی المکان به. میزان الحکمه باب معرفت الله ح12575 و نهج البلاغه خطبه 49.

[2]. امام رضا: نظام توحیده نفی التحدید عنه لشهاده العقول أنّ کل محدود مخلوق. همان ح12334

[3]. علیرضا پیر خائفی. خلاقیت مبانی و روش‌های پرورش. تهران : انتشارات هزاره ققنوس 1384.ص19.

[4]. علامه محمد باقر مجلسی. بحار الانوار ج68. بیروت 1404. باب 61 الشکر. ص23.

[5]. من عرف الله کملت معرفته. میزان الحکمه، ح12234.

[6]. (و أنّ الراحل إلیک قریب المسافه).

[7]. أنه سمیع بصیر یسمع بما یُبصِر و بیصر بما یسمع. میزان الحکمه حدیث 12534.

[8]. نهج البلاغه خطبه 186، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج13 ص69

[9]. الضاهر لابرؤیهٍ و الباطن لا بلطافهٍ. نهج البلاغه خطبه 152

[10]. اما الخبیر فالذی لایعزب عنه شیءٌ و لابفوته لیس للتجربه. اصول کافی ج1 ص122حدیث 2.

[11]. الخالق لابمعنی حرکه و نصب. نهج خطبه 152.

[12]. فارق الاشیاء لا علی اختلاف الاماکن و یکون فیها لاعلی وجه الممازجه...) کافی 8/18/4.

نویسنده : حمید رضا مظاهری سیف





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین