با سلام؛ من و همسرم مدت 30 ساله ازدواج کردیم؛ دو پسر داریم که ازدواج کردند. هر دوی ما احساس تنهایی می کنیم. یه پسرم نزدیک ماست ولی خیلی اهل ارتباط نیست؛ پسر دیگرمان هم در شهر دیگری زندگی می کند. شوهرم بازنشسته شده ولی در جایی مشغول به کار است. این احساس تنهایی را در خودمان چگونه کنترل کنیم یا از بین ببریم. با تشکر. سلام؛ مکاتبه شما با این مرکز بازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است. از این که صادقانه، خالصانه و با صراحت کافی مسئله خود را با کارشناسان این دفتر در میان گذاشتید، تشکر و قدردانی میکنیم. بسیاری از افراد تا مدتی که در اداره یا سازمانی کار می کنند با نشاط و سر حال هستند و در آرزوی آنند که زمینه و امکانی برایشان فراهم گردد تا بتوانند هر چه زودتر بازنشسته شده و از مزایای آن بهره مند گردند. ولی واقعیت این است که بسیاری از آنان پس از وصول به آن مرحله دچار گرفتاری ها و آفات بسیار می شوند. از کار و زندگی فاصله گرفته و در معرض هجوم بیماری ها قرار می گیرند. این امر بدان خاطر است که اینان از کار و سرگرمی های شغلی فاصله گرفته اند و حال و هوا و روحیه خویش را از دست داده اند. ما افراد بسیاری را می شناسیم که تا آخر عمر اشتغالات خود را حفظ کردند و در عین حال سالم و شاداب زیسته اند و نمونه این موارد کم نیست. از نظر علمی آن کس که دائما اشتغال ذهنی و بدنی دارد پیری او را غافلگیر نمی سازد. سالهای سال می تواند در عین خوشی و آسودگی روزگار بگذراند. این تصور درست نیست که بگوییم کار و فعالیت مناسب انرژی آنهارا از بین می برد و فرسوده شان می سازد. زیرا تجارب ثابت کرده اند که شادابی در افرد شاغل بیشتر و پیری در آنان دیررس می شود. به همین دلیل است که ما مدعی هستیم اگر افراد میانسال و اطرافیان آنها هشیاری های بیشتری داشته باشند، خواهند توانست خود را از دشواری ها و نا بسامانی بسیاری دور دارند. خطر بیکاری و فراغت اصولا نفس بیکاری در اسلام مذموم است و به فرموده پیامبر اسلام (ص) خداوند، انسان بیکار را دشمن می دارد.گرایش افراد میانسال به رکود و سکون و توقف در یک نقطه از خصایص نا مطلوبی است که گاهی افراد میانسال بدان دچار می شوند و مختصر شادابی و نشاط و احساس سودمندی خود را از دست می دهند. باید از این امر به نحوی مطلوب جلوگیری کرد و افراد میانسال را از افتادن در دام آن پرهیز داد. بیکارگذشتن و عدم اشتغال برای افراد میانسال زیان بار است از این بابت که حاصل زندگی در دنیای بیکاران، لم دادن، افسرده شدن، از امور و جریانات زندگی غافل ماندن، با دیگران درگیری ایجاد کردن و بی توجهی و قدر نشناسی نسبت به عافیت است. به همین دلیل مساله سر گرمی و گذران اشتغال آمیز افراد میانسال را مساله ای مهم و سرنوشت ساز می دانیم و معتقدیم که در شادابی و نشاط شان بسیار موثر است. پرسشگر گرامی بصورت کلی در مورد موضوع سوال شما باید خدمتتان بیان داریم اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از این موقعیت مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن در زندگی خود رو به رو شده اید ولی تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید .برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی ، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید. اجازه بدهید کمی دقیقتر به موضوع نگاه کنیم. شما احساس تنهایی می کنید و دوست دارید با به کارگیری راهکارهایی، بتوانید از تنهایی بیرون روید . بدون شک خود شما هم می دانید که هر دوره ای از زندگی انسان دارای شرایط و اقتضائات خود می باشد. انسان برای کنار آمدن با شرایط هر دوره باید ویژگی های روانی و جسمانی هر دوره را به خوبی بشناسد و سعی کند با تمام وجود با چنین ویژگی هایی کنار بیاید. باید باور کرد که دوره میانسالی نمی تواند ویژگی های دوره جوانی را داشته باشد و فرد تمام توانایی های آن را داشته باشد. پس اولین گام برای غلبه بر مشکلتان، شناخت ویژگی دوره ای که در آن به سر می برید و کنار آمدن با آن است؛ اما این تنها بخشی از راه حل است، شما می توانید با به کارگیری تکنیک هایی بر احساس تنهایی خود غلبه کنید. در حقیقت همه ما تنها هستیم ولی خیلی از ماها احساس تنهایی نمی کنیم و تنها برخی از افراد مانند شما دارای چنین احساسی هستند. اینکه اکثر افراد مشغول هستند و از این احساس به صورت مفرط و آزار دهنده رنج نمی برند، به خاطر آن است که توانسته اند تنهایی خود را با عواملی که اشاره خواهد شد، پر نمایند. شما هم می توانید تنهایی های خود را با این عوامل پر کنید و شاد و سرحال زندگی کنید. با هم به مطالعه این عوامل می پردازیم : سر گرمی های لازم برای افراد میانسال 1. در زمینه مذهبی افراد میانسال باید بخشی از اوقات عمر را به انجام فرائض و فعالیت های مذهبی بگذرانند. خواندن دعا، تلاوت قرآن، زیارت اماکن مذهبی، تفکر در امور مختلف و... از اموری است که می تواند بخشی از اوقات شبانه روز آنان را پر کند. این امر علاوه بر سازندگی، پاداش اخروی، موجب آرامش روانی آنان نیز می شود. نکته : بهتر است این فعالیت ها به صورت دسته جمعی صورت پذیرد. 2.در جنبه اجتماعی افراد میانسال می توانند بخشی از اوقات خود را در فعالیت های اجتماعی سرمایه گذاری کنند. مصاحبت ها و معاشرت ها، تماسهای اجتماعی با اشخاص و دوستان، در حفظ و تامین شادابی آنان موثر است و حتی باعث می شود ناراحتی هرگز به سراغ آنان نیاید؛ برای این منظور : الف) لازم است ارتباط خود را با اقوام، همسایگان و همکاران سابق بیشتر نمایید. ب) بهتر است در برنامه هایی که ویژه افراد میانسال توسط مراکز دولتی ترتیب داده می شود شرکت کنید. 3. در بعد اقتصادی افراد میانسال قادر به فعالیت جسمی بسیار نیستند ولی می توان کاری برای آنان برگزید که چاشنی زندگی آنان باشد. میانسالی دوره تولید نیست ولی می تواند دوران خلاقیت و شکوفایی باشد. در رابطه فعالیت اقتصادی افراد میانسال باید به نکات زیر توجه کرد : الف) این فعالیت ها بیش از آنکه جنبه اقتصادی داشته باشد جنبه سازندگی دارد و آنچه در آن اهمیت دارد احساس کفایتی است که افراد میانسال در خلال اشتغال خود به دست می آورد. ب) در کل اصل بر این است که افراد میانسال از کارهای سنگین و فعالیت های افراطی دور و بر کنار باشند و کارشان سبک و کم زحمت باشد. 4. در بعد فرهنگی سرگرمی آنان به مطالعه کتب و روزنامه ها و مجلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، همت داشتن به تاسیس جلسات فرهنگی و کلاس های سواد آموزی وسیله ای برای ایجاد نشاط در افراد میانسال می باشد. برای این منظور کتابهایی که مورد علاقه تان است را تهیه کنید و بخوانید. عوامل رفع احساس تنهایی : 1- مهمترین عامل، خدای متعال است؛ اگر انسان در زندگی خود خداوند را بشناسد و مشغول سیر و سلوک به سوی او باشد و از دعا و مناجات بهره کافی ببرد، احساس تنهایی نخواهد کرد. 2-دوست خوب یکی دیگر از عوامل مهمی است که می تواند تنهایی های انسان را پر کند و به انسان سلامتی روانی و آرامش ببخشد، از آن رو توصیه اکید ما این است که برای خود دوستان خوبی را گزینش نمایید و با آنها معاشرت و مسافرت داشته باشید. ارتباط با همسالان خود و کسانی که تا حدی شرایط شما را دارند و احساس شما را درک می کنند می تواند تا حد زیادی احساس تنهایی شما را از بین ببرد. 3-کتاب بهترین دوست انسان است که اتفاقا در زمینه پر کردن اوقات عمر انسان و خارج نمودن او از تنهایی مهارت بسیار زیادی دارد. کسانی که با مطالعه و کتاب و کتابخانه انس دارند، هرگز احساس تنهایی نمی کنند. 5- ورزش و فعالیت های گروهی از عوامل مهم اجتماعی شدن و خروج از تنهایی است. توصیه می کنیم حتما در فعالیت های ورزشی گروهی شرکت کنید. این موضوع بسیار آرامش بخش و سازنده است. بسیاری از افرادی که در سن شما هستند در برنامه ورزش صبگاهی شرکتی فعال دارند. 6- شرکت در نماز جماعت در مسجد و همچنین شرکت در مجالس اهل بیت(ع) و فعالیت های گروهی فرهنگی و مذهبی، یکی دیگر از راه های مبارزه با احساس تنهایی است. 7- با برنامه ریزی دقیق به مسافرت بروید. خوشبختانه در سال های اخیر برنامه ریزی خوبی برای افراد میانسال جامعه شده است؛ شما می توانید با مراجعه به فرهنگسراهای شهرداری از این برنامه ها آگاه شوید. 8- هر روز سعی کنید از طریق تلفن با فرزندان خود (خاصه پسری که در شهر دیگر زندگی می کند) ارتباط داشته باشید. 9- ارتباط خود را با اقوام و خویشاوندان نزدیک خود افزایش دهید. 10- سعی کنید حداقل یکبار در ماه با فرزند خود (که در شهر دیگر است) دیدار تازه کنید و نیازهای عاطفی خود را بر طرف کنید.(در صورتی که این امکان وجود ندراد، لااقل 45 روز یکبار به دیدار او بروید) 11- اگر دقت کنید خود شما نیز می توانید عوامل دیگری را شناسایی نمایید که در درمان این احساس مفید و موثر هستند. موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید. نویسنده : محمد صادق آقاجانی
با سلام؛ من و همسرم مدت 30 ساله ازدواج کردیم؛ دو پسر داریم که ازدواج کردند. هر دوی ما احساس تنهایی می کنیم. یه پسرم نزدیک ماست ولی خیلی اهل ارتباط نیست؛ پسر دیگرمان هم در شهر دیگری زندگی می کند. شوهرم بازنشسته شده ولی در جایی مشغول به کار است. این احساس تنهایی را در خودمان چگونه کنترل کنیم یا از بین ببریم. با تشکر.
با سلام؛ من و همسرم مدت 30 ساله ازدواج کردیم؛ دو پسر داریم که ازدواج کردند. هر دوی ما احساس تنهایی می کنیم. یه پسرم نزدیک ماست ولی خیلی اهل ارتباط نیست؛ پسر دیگرمان هم در شهر دیگری زندگی می کند. شوهرم بازنشسته شده ولی در جایی مشغول به کار است. این احساس تنهایی را در خودمان چگونه کنترل کنیم یا از بین ببریم. با تشکر.
سلام؛ مکاتبه شما با این مرکز بازگو کننده گرایش های فکری و عقیدتی پاک و تحسین برانگیز و گویای حُسن اعتماد به این مرکز است. از این که صادقانه، خالصانه و با صراحت کافی مسئله خود را با کارشناسان این دفتر در میان گذاشتید، تشکر و قدردانی میکنیم.
بسیاری از افراد تا مدتی که در اداره یا سازمانی کار می کنند با نشاط و سر حال هستند و در آرزوی آنند که زمینه و امکانی برایشان فراهم گردد تا بتوانند هر چه زودتر بازنشسته شده و از مزایای آن بهره مند گردند. ولی واقعیت این است که بسیاری از آنان پس از وصول به آن مرحله دچار گرفتاری ها و آفات بسیار می شوند. از کار و زندگی فاصله گرفته و در معرض هجوم بیماری ها قرار می گیرند. این امر بدان خاطر است که اینان از کار و سرگرمی های شغلی فاصله گرفته اند و حال و هوا و روحیه خویش را از دست داده اند. ما افراد بسیاری را می شناسیم که تا آخر عمر اشتغالات خود را حفظ کردند و در عین حال سالم و شاداب زیسته اند و نمونه این موارد کم نیست. از نظر علمی آن کس که دائما اشتغال ذهنی و بدنی دارد پیری او را غافلگیر نمی سازد. سالهای سال می تواند در عین خوشی و آسودگی روزگار بگذراند. این تصور درست نیست که بگوییم کار و فعالیت مناسب انرژی آنهارا از بین می برد و فرسوده شان می سازد. زیرا تجارب ثابت کرده اند که شادابی در افرد شاغل بیشتر و پیری در آنان دیررس می شود. به همین دلیل است که ما مدعی هستیم اگر افراد میانسال و اطرافیان آنها هشیاری های بیشتری داشته باشند، خواهند توانست خود را از دشواری ها و نا بسامانی بسیاری دور دارند.
خطر بیکاری و فراغت
اصولا نفس بیکاری در اسلام مذموم است و به فرموده پیامبر اسلام (ص) خداوند، انسان بیکار را دشمن می دارد.گرایش افراد میانسال به رکود و سکون و توقف در یک نقطه از خصایص نا مطلوبی است که گاهی افراد میانسال بدان دچار می شوند و مختصر شادابی و نشاط و احساس سودمندی خود را از دست می دهند. باید از این امر به نحوی مطلوب جلوگیری کرد و افراد میانسال را از افتادن در دام آن پرهیز داد. بیکارگذشتن و عدم اشتغال برای افراد میانسال زیان بار است از این بابت که حاصل زندگی در دنیای بیکاران، لم دادن، افسرده شدن، از امور و جریانات زندگی غافل ماندن، با دیگران درگیری ایجاد کردن و بی توجهی و قدر نشناسی نسبت به عافیت است. به همین دلیل مساله سر گرمی و گذران اشتغال آمیز افراد میانسال را مساله ای مهم و سرنوشت ساز می دانیم و معتقدیم که در شادابی و نشاط شان بسیار موثر است.
پرسشگر گرامی بصورت کلی در مورد موضوع سوال شما باید خدمتتان بیان داریم اولین و مهمترین نکته ای که باید در برون رفت از این موقعیت مد نظر داشته باشید این است که شما تنها فردی نیستید که با چنین مسأله و یا مسایلی شبیه به آن در زندگی خود رو به رو شده اید ولی تنها کسی هستید که می توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایی ها و مهارت های فردی و ... به خود بکنید .برای این کار همانطور که خود می دانید شایسته است ابتدا با واقع نگری و به دور از هر گونه مسائل جانبی ، مسأله اصلی خود را شناسایی نموده و توان خود را برای حل آن تجمیع نمایید. اجازه بدهید کمی دقیقتر به موضوع نگاه کنیم. شما احساس تنهایی می کنید و دوست دارید با به کارگیری راهکارهایی، بتوانید از تنهایی بیرون روید . بدون شک خود شما هم می دانید که هر دوره ای از زندگی انسان دارای شرایط و اقتضائات خود می باشد. انسان برای کنار آمدن با شرایط هر دوره باید ویژگی های روانی و جسمانی هر دوره را به خوبی بشناسد و سعی کند با تمام وجود با چنین ویژگی هایی کنار بیاید. باید باور کرد که دوره میانسالی نمی تواند ویژگی های دوره جوانی را داشته باشد و فرد تمام توانایی های آن را داشته باشد. پس اولین گام برای غلبه بر مشکلتان، شناخت ویژگی دوره ای که در آن به سر می برید و کنار آمدن با آن است؛ اما این تنها بخشی از راه حل است، شما می توانید با به کارگیری تکنیک هایی بر احساس تنهایی خود غلبه کنید. در حقیقت همه ما تنها هستیم ولی خیلی از ماها احساس تنهایی نمی کنیم و تنها برخی از افراد مانند شما دارای چنین احساسی هستند. اینکه اکثر افراد مشغول هستند و از این احساس به صورت مفرط و آزار دهنده رنج نمی برند، به خاطر آن است که توانسته اند تنهایی خود را با عواملی که اشاره خواهد شد، پر نمایند. شما هم می توانید تنهایی های خود را با این عوامل پر کنید و شاد و سرحال زندگی کنید. با هم به مطالعه این عوامل می پردازیم :
سر گرمی های لازم برای افراد میانسال
1. در زمینه مذهبی
افراد میانسال باید بخشی از اوقات عمر را به انجام فرائض و فعالیت های مذهبی بگذرانند. خواندن دعا، تلاوت قرآن، زیارت اماکن مذهبی، تفکر در امور مختلف و... از اموری است که می تواند بخشی از اوقات شبانه روز آنان را پر کند. این امر علاوه بر سازندگی، پاداش اخروی، موجب آرامش روانی آنان نیز می شود.
نکته : بهتر است این فعالیت ها به صورت دسته جمعی صورت پذیرد.
2.در جنبه اجتماعی
افراد میانسال می توانند بخشی از اوقات خود را در فعالیت های اجتماعی سرمایه گذاری کنند. مصاحبت ها و معاشرت ها، تماسهای اجتماعی با اشخاص و دوستان، در حفظ و تامین شادابی آنان موثر است و حتی باعث می شود ناراحتی هرگز به سراغ آنان نیاید؛ برای این منظور :
الف) لازم است ارتباط خود را با اقوام، همسایگان و همکاران سابق بیشتر نمایید.
ب) بهتر است در برنامه هایی که ویژه افراد میانسال توسط مراکز دولتی ترتیب داده می شود شرکت کنید.
3. در بعد اقتصادی
افراد میانسال قادر به فعالیت جسمی بسیار نیستند ولی می توان کاری برای آنان برگزید که چاشنی زندگی آنان باشد. میانسالی دوره تولید نیست ولی می تواند دوران خلاقیت و شکوفایی باشد. در رابطه فعالیت اقتصادی افراد میانسال باید به نکات زیر توجه کرد :
الف) این فعالیت ها بیش از آنکه جنبه اقتصادی داشته باشد جنبه سازندگی دارد و آنچه در آن اهمیت دارد احساس کفایتی است که افراد میانسال در خلال اشتغال خود به دست می آورد.
ب) در کل اصل بر این است که افراد میانسال از کارهای سنگین و فعالیت های افراطی دور و بر کنار باشند و کارشان سبک و کم زحمت باشد.
4. در بعد فرهنگی
سرگرمی آنان به مطالعه کتب و روزنامه ها و مجلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، همت داشتن به تاسیس جلسات فرهنگی و کلاس های سواد آموزی وسیله ای برای ایجاد نشاط در افراد میانسال می باشد. برای این منظور کتابهایی که مورد علاقه تان است را تهیه کنید و بخوانید.
عوامل رفع احساس تنهایی :
1- مهمترین عامل، خدای متعال است؛ اگر انسان در زندگی خود خداوند را بشناسد و مشغول سیر و سلوک به سوی او باشد و از دعا و مناجات بهره کافی ببرد، احساس تنهایی نخواهد کرد.
2-دوست خوب یکی دیگر از عوامل مهمی است که می تواند تنهایی های انسان را پر کند و به انسان سلامتی روانی و آرامش ببخشد، از آن رو توصیه اکید ما این است که برای خود دوستان خوبی را گزینش نمایید و با آنها معاشرت و مسافرت داشته باشید. ارتباط با همسالان خود و کسانی که تا حدی شرایط شما را دارند و احساس شما را درک می کنند می تواند تا حد زیادی احساس تنهایی شما را از بین ببرد.
3-کتاب بهترین دوست انسان است که اتفاقا در زمینه پر کردن اوقات عمر انسان و خارج نمودن او از تنهایی مهارت بسیار زیادی دارد. کسانی که با مطالعه و کتاب و کتابخانه انس دارند، هرگز احساس تنهایی نمی کنند.
5- ورزش و فعالیت های گروهی از عوامل مهم اجتماعی شدن و خروج از تنهایی است. توصیه می کنیم حتما در فعالیت های ورزشی گروهی شرکت کنید. این موضوع بسیار آرامش بخش و سازنده است. بسیاری از افرادی که در سن شما هستند در برنامه ورزش صبگاهی شرکتی فعال دارند.
6- شرکت در نماز جماعت در مسجد و همچنین شرکت در مجالس اهل بیت(ع) و فعالیت های گروهی فرهنگی و مذهبی، یکی دیگر از راه های مبارزه با احساس تنهایی است.
7- با برنامه ریزی دقیق به مسافرت بروید. خوشبختانه در سال های اخیر برنامه ریزی خوبی برای افراد میانسال جامعه شده است؛ شما می توانید با مراجعه به فرهنگسراهای شهرداری از این برنامه ها آگاه شوید.
8- هر روز سعی کنید از طریق تلفن با فرزندان خود (خاصه پسری که در شهر دیگر زندگی می کند) ارتباط داشته باشید.
9- ارتباط خود را با اقوام و خویشاوندان نزدیک خود افزایش دهید.
10- سعی کنید حداقل یکبار در ماه با فرزند خود (که در شهر دیگر است) دیدار تازه کنید و نیازهای عاطفی خود را بر طرف کنید.(در صورتی که این امکان وجود ندراد، لااقل 45 روز یکبار به دیدار او بروید)
11- اگر دقت کنید خود شما نیز می توانید عوامل دیگری را شناسایی نمایید که در درمان این احساس مفید و موثر هستند.
موفق باشید. باز هم با ما سخن بگویید.
نویسنده : محمد صادق آقاجانی
- [سایر] سلام خانمی 30 ساله هستم که 6 ماهه از همسرم جدا شدم .حدود 8 ماه از همسرم دور بودم و بعد طلاق ولی با آقایی در ارتباط بودم که بعد فهمیدم خطا کردم رابطمو قطع کردم.و به فاصله چند هفته با ؟آقایی ازدواج موقت کردم .ازدواجم صحیحه؟
- [سایر] با سلام پسر 8 ساله ام به سیگار علاقه دارد و به افراد سیگاری توجه زیادی دارد و ادای سیگار کشیدن را در می آورد. با توجه به اینکه من و همسرم سیگاری نیستیم چگونه باید با پسرم رفتار کنیم؟ با تشکر.
- [سایر] سلام خانمی هستم 69 ساله ، 2 سال است همسرم را بر اثر تصادف از دست داده ام، یک دختر در خانه دارم که در حال ازدواج است، خواهش دارم مرا راهنمایی کنید با این که من چند تا فرزند دارم هرکدام سر زندگی خودشان هستند ، با تنهایی چه کار کنم
- [سایر] سلام من 7 سال است که ازدواج کرده ام اما آن طور که باید با شوهرم احساس صمیمیت و نزدیکی نمی کنم شوهرم هم خیلی به مادرش وابسته است و من فکر می کنم جای من را در زندگی برای شوهرم پر کرده است به طوری که در همه کار از او نظر می خواهد و بیشتر وقتش را با او سپری می کند.من خیلی احساس تنهایی و بی کسی میکنم. خواهش می کنم به من بگویید چه طوری به شوهرم نزدیکتر و صمیمی تر شوم .ممنونم
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید با سلام من ساکن خوزستان – شوشتر هستم ما پنج ساله که ازدواج کردیم و یک دختر دو ساله دارم من و همسرم هر دومون لیسانس هستیم ، شوهرم دبیر ریاضی و مهندس عمران خودم فعلا خانه دار...هر دو مذهبی من و همسرم از اولش با هم مشکل داریم ولی مشکلای کوچیک و همیشگی همسرم به هیچ وجه اهل مشاوره رفتن نیست هر چقدر هم که سعی کردم موفق نشدم نه اینکه بدش بیاد و این کار رو بد بدونه میگه من از این پولا نمیدم برو سر کار با پول خودت بریم....! به همین دلیل تصمیم گرفتم مشکلاتمونو یکی یکی د
- [سایر] با سلام خانمی 24 ساله هستم که مدت 2 سال است ازدواج کرده ام. یکی دو ماه بود که تصمیم به بچه دار شدن گرفته بودیم که همسرم به مدت 3 سال به استان دیگری منتقل شدند (همسرم نظامی میباشند). از آنجایی که دوست ندارم فاصله سنی مان از فرزندمان بیشتر باشد و با توجه به اینکه همسرم 32 ساله میباشند و با توجه به نیاز روحی من در زمان حاملگی به همسرم، آیا بچه دار شدن در این شرایط معقول میباشد؟ لازم بذکر میدانم همسرم 20 روز در محل خدمت و 10 روز در شهر خودمان هستند. با تشکر
- [سایر] سلام من مدتی با یه خانم ارتباط داشتم و ایشون را خیلی دوست داشتم این خانم هم به من ابراز علاقه میکردن حدود 2یا 3ماه باهم ارتباط داشتیم که یه خواستگار بهتر از من برای ایشون پیداشد و ازدواج کردن من هم هر کار میکنم ایشونو فزاموش کنم نمیتوانم اعصابم بهم ریخته خوابو زندگی ندارم چکار کنم که بتوانم ایشونو فراموش کنم؟ باتشکر
- [سایر] سلام من پسری هستم 17 ساله که پارسال عاشق دختر خالم شدم ولی اون تا 3سال دیگه پاسم داد و گفت 3سال دیگه بیا حالا من احساس میکنم یا دوست دارم با یه دختری ارتباط تلفنی داشته باشم و اصلا هدفم جنسی نیست فقط دوست دارم ارتباط تلفنی داشته باشم ولی نمیخوام عشقمو هم از دست بدم من انشا الله مهر باید برم دانشگاه نمیدونم اگر با کسی دوست بشم تاثیری توی رابطم با عشقم داره یا نه از طرفی هرقدر خودمو مشغمل میکنم نمیتونم احساس تنهایی رو از بین ببرم با وجود اینکه دوست های پسر خوبی دارم حالا به نظر شما اگر با دختر
- [سایر] من در سن 18 سالگی با پسر 26 ساله ای ازدواج کردم اکنون نزدیک5 سال است که از زندگیمان می گذرد اما هرگز شیرینی زندگی را احساس نکردم . ما در خانه مادر شوهرم به طور جداگانه زندگی میکنیم اما اخلاق مادر شوهرم مرا بسیار ازار میدهد رفتار او به گونه ایست که می بایست در جریان همه امور بوده و معتقد است وظیفه عروس است که در کارها کمک مادر شوهر باشد و هر کجا که عروس می رود از ایشان اجازه گرفته شود او این کارها را احترام می داند برای مثال هنگامی که من و همسرم دو نفری به جایی می رفتیم از جمله مهمانی .خرید .تفر
- [سایر] ایران - تهران -28 ساله - مونث- فوق دیپلم زبان- حسابدار - متاهل- یه پسر 18 ماهه دارم - وضعیت اقتصادی متوسط بیماری خاصی ندارم با سلام من نمی دانم چرا مدتی است که دائم می ترسم زلزله بیاید و ندانم چه کنم دائم پیش خودم می گویم تو اون لحظه پسرم کجاست نکند سر کار باشم او در مهد زیر اوار بماند نکند همسرم یا خودم بلایی سرمان بیاید پس تکلیف بچه در زلزله چه می شود دائما احساس می کنم زیر پایم می لرزد حتی گاهی همه نشسته ایم داد می زنم زلزله بعد به سقف نگاه می کنم می بینم نه خبری نیست دائم هول تو جونم است چه کنم