داشتم حجاب چه ضرورتی دارد؟
چرا باید حجاب داشته باشیم? حجاب یکی از دستورات الهی است که رعایت آن طبق احکام و قواعدی که دارد، واجب است و با توجه به تصریح قرآن بر آن (در سوره های نور و احزاب و نساء)، از ضروریات دین حساب شده، انکار اینکه حکم الهی است، دروغ بستن به خدا است و موجب ارتداد است. حجاب از جمله احکامی است که در ادیان آسمانی قبل از اسلام نیز بدان دستور داده شده و در انجیل و تورات هم آمده و رعایت آن بر مسیحیان و یهودیان نیز واجب بوده است. با توجه به اینکه غرض از رعایت احکام دینی، تعبد در برابر خدای متعال و بهانه ای است جهت ابراز ایمان به خدا، چه فلسفه و حکمت و فوائد آن دانسته شود و چه دانسته نشود، باید آن را رعایت کرد و رعایت حجاب همچون دیگر احکام الهی برای صرف برخورداری از فوائد آن و در صورت عدم نیت تعبد در برابر حکم خدا، ارزشی ندارد. البته هرچند ما باید از روی تعبد نسبت به حکم خدا و ایمان به حکمت احکام الهی آن احکام را رعایت کنیم؛ اما همین یعنی خدای حکیم احکامش بدون حکمت نیست و آنچه برای بندگانش از لحاظ تکوینی و تشریعی مقدر کرده، منفعتش برای بندگان است (چه منافع مادی و دنیوی و چه منافع معنوی و اخروی). این در حالی است که بسیاری از احکام الهی، فلسفه و حکمتش بارز و جلی است و بسیاری از احکام، فلسفه و حکمتش مخفی مانده است. بنابراین ندانستن فلسفه یک حکم دینی، به منزله بی حکمت بودن آن نیست و در هر صورت باید بدان عمل شود؛ وگرنه نشانه عدم ایمان به حکمت الهی است! اگرچه حجاب هم برای مرد و هم برای زن وضع شده؛ اما با توجه به اقتضای خلقت انسان و تفاوتی که در ماهیت وجود زن و مرد هست، عمدتاً برای زن مطرح شده و مرد موهبت کمتری از این حکم را دارا است. زیرا بر اساس قابلیتهای تکوینی وجود انسان، فوائد حجاب بیشتر در گرو عمل زن به آن است. در خصوص حجاب فلسفه و فوائد فراوان و بی شماری مورد بحث قرار گرفته که صرفاً در حد ظرفیت این پاسخ و مقداری که در حال حاضر مجال آن فراهم است، در موارد زیر به برخی از فوائد و حکمتهای حجاب اشاره می کنیم: 1. از جمله منافع حفظ حجاب، ایمن شدن از فساد و بیمه شدن در برابر هوای نفس خود و همچنین نفسانیات جنس مخالف و تعدیل و کنترل غرائضی است که افراط در آن، ایجاد کمینگاه برای شیطان است و حجاب به این صورت امنیت اجتماعی را نیز بالا می برد. اگرچه این مورد از منافع حجاب لقلقه زبانها است و غالباً نسبت بدان آگاه هستند، اما حد اقل منفعت حجاب است و چنین منفعتی اگرچه شرط لازم برای تکامل است؛ اما شرط کافی نیست و منافع مهمتری در میان است که در موارد بعدی به آن اشاره می شود. 2. از آنجا که ماهیت وجود زن به گونه ای است که تکیه گاهی را برای خود می طلبد و میل به خودنمایی در زن تأمین کننده این خواسته فطری او است، مسأله حجاب موجب تعدیل و کنترل این تمایل زن و جلوگیری از روشهایی است که ارزش زن را خدشه دار می کند و به این واسطه عزت زن را تضمین می کند. در واقع حفظ حجاب به زن بها می بخشد و عوامل به کنیزی کشاندن او را منتفی می سازد. (کما اینکه از جمله تفاوتهای زن آزاد و کنیز در احکام، مربوط به همین وجوب حفظ حجاب برای زن آزاد است). اما در احکامی دیگر که مکمل احکام حجاب هستند، نیاز به تکیه گاه خواهی زن و میل به خودنمایی ناشی از آن به صورتی عزتمندانه با عنوان (توجه طلبی) به عنوان حقوق زن تعریف شده، ادای آن حق بر گردن شوهر قرار داده شده است؛ به گونه ای که از این طریق روح پایدار بودن و ثبات روابط عاطفی که در تمایلات زن قرار دارد نیز تأمین می گردد و همین ثبات و تمرکز بر رابطه واحد است که گرایشات توحیدی را به صورت روانی در نهاد زن احیاء می کند. ضمن اینکه همین حجاب دسترسی مردان به زنان را به گونه ای محدود می سازد که جلوی تنوع طلبی مرد را می گیرد و کنجکاوی مرد را احیا کرده، موجب می شود مرد قدردان زن گردد و در کانون خانواده، توجه وافر به همسر خود داشته باشد و به این صورت توجه طلبی زن تأمین گردد. 3. حجاب وسیله ای است برای تنظیم ارتباطات زن با ظرفیت جزئی نگر او و همین موجب تسکین روانی زن و بیمه شدن وی از اضطراب و پریشانی است. در واقع پریشانی و تشویشهایی که ارتباطات چندگانه برای زن فراهم می آورد و آرامش او را از میان می برد و او را گرفتار بحران هویت و تلاطمهای ناهنجار روانی می کند، به واسطه همین حجاب از زن دور نگاه داشته می شود و زمینه ساز کسب طمأنینه در زن می گردد. این در حالی است که بر خلاف مرد که طبیعت اثرگذاری دارد، در زن به اقتضای فلسفه خلقتش طبع اثر پذیری تعبیه شده و از این رو حجاب مانع از این می شود که با اثرپذیریهای متعدد، آشفته شود و نقطه تسکین خود را گم کند و گرفتار سردرگمی روانی و تحیر ناشی از چندگانگی گردد. 4. از جمله منافع حجاب، حفظ تازگی، زیبایی، طراوت و لطافت زن است و اینها چیزهایی است که زن از جمله سرمایه ها و داشته های وجود خود می داند. در این زمینه اعترافات روانشناسان مربوطه، حقیقت مبانی دینی را آشکار نموده و احادیث متواتر معصومین را به اثبات می رساند که مکرراً حجاب را عامل بقاء زینت و زیبایی زن و پایداری جوانی او شمارده اند. البته این نوع اثر حجاب فقط جنبه جسمانی ندارد؛ بلکه حجاب از نظر روانی تأثیرگذاری مستقیم بر روی حیای زن دارد؛ حال آنکه وقتی حیای زن به واسطه حجاب شدت یافت، قدرت دلربایی و تسخیر دل شوهر را در او افزایش می دهد و همسرش را از توجه به دیگری باز می دارد. اینها فقط چند مورد از فوائد حجاب است و فوائد و منافع بی شماری که حجاب دارد، هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی و هم جسمی و هم روحی و می توان گفت: حجاب در سلامت امور خانواده، اقتصاد، امور سیاسی و بسیاری جوانب دیگر نیز نقش دارد و آنچه در غایت همه این مطالب باید توجه داشت، این است که حجاب هدف نیست؛ بلکه وسیله ای است برای به کمال رسیدن زن و مقدمه ای از مقدمات تحقق فلسفه خلقت او است و تأمل و مطالعه درباره فلسفه خلقت زن است که می تواند انگیزه حفظ حجاب به زن بدهد و او را نسبت به اجرای این حکم الهی، قانع، راضی و خرسند نماید.
عنوان سوال:

داشتم حجاب چه ضرورتی دارد؟


پاسخ:

چرا باید حجاب داشته باشیم?

حجاب یکی از دستورات الهی است که رعایت آن طبق احکام و قواعدی که دارد، واجب است و با توجه به تصریح قرآن بر آن (در سوره های نور و احزاب و نساء)، از ضروریات دین حساب شده، انکار اینکه حکم الهی است، دروغ بستن به خدا است و موجب ارتداد است.
حجاب از جمله احکامی است که در ادیان آسمانی قبل از اسلام نیز بدان دستور داده شده و در انجیل و تورات هم آمده و رعایت آن بر مسیحیان و یهودیان نیز واجب بوده است.
با توجه به اینکه غرض از رعایت احکام دینی، تعبد در برابر خدای متعال و بهانه ای است جهت ابراز ایمان به خدا، چه فلسفه و حکمت و فوائد آن دانسته شود و چه دانسته نشود، باید آن را رعایت کرد و رعایت حجاب همچون دیگر احکام الهی برای صرف برخورداری از فوائد آن و در صورت عدم نیت تعبد در برابر حکم خدا، ارزشی ندارد. البته هرچند ما باید از روی تعبد نسبت به حکم خدا و ایمان به حکمت احکام الهی آن احکام را رعایت کنیم؛ اما همین یعنی خدای حکیم احکامش بدون حکمت نیست و آنچه برای بندگانش از لحاظ تکوینی و تشریعی مقدر کرده، منفعتش برای بندگان است (چه منافع مادی و دنیوی و چه منافع معنوی و اخروی). این در حالی است که بسیاری از احکام الهی، فلسفه و حکمتش بارز و جلی است و بسیاری از احکام، فلسفه و حکمتش مخفی مانده است. بنابراین ندانستن فلسفه یک حکم دینی، به منزله بی حکمت بودن آن نیست و در هر صورت باید بدان عمل شود؛ وگرنه نشانه عدم ایمان به حکمت الهی است!
اگرچه حجاب هم برای مرد و هم برای زن وضع شده؛ اما با توجه به اقتضای خلقت انسان و تفاوتی که در ماهیت وجود زن و مرد هست، عمدتاً برای زن مطرح شده و مرد موهبت کمتری از این حکم را دارا است. زیرا بر اساس قابلیتهای تکوینی وجود انسان، فوائد حجاب بیشتر در گرو عمل زن به آن است.
در خصوص حجاب فلسفه و فوائد فراوان و بی شماری مورد بحث قرار گرفته که صرفاً در حد ظرفیت این پاسخ و مقداری که در حال حاضر مجال آن فراهم است، در موارد زیر به برخی از فوائد و حکمتهای حجاب اشاره می کنیم:
1. از جمله منافع حفظ حجاب، ایمن شدن از فساد و بیمه شدن در برابر هوای نفس خود و همچنین نفسانیات جنس مخالف و تعدیل و کنترل غرائضی است که افراط در آن، ایجاد کمینگاه برای شیطان است و حجاب به این صورت امنیت اجتماعی را نیز بالا می برد.
اگرچه این مورد از منافع حجاب لقلقه زبانها است و غالباً نسبت بدان آگاه هستند، اما حد اقل منفعت حجاب است و چنین منفعتی اگرچه شرط لازم برای تکامل است؛ اما شرط کافی نیست و منافع مهمتری در میان است که در موارد بعدی به آن اشاره می شود.
2. از آنجا که ماهیت وجود زن به گونه ای است که تکیه گاهی را برای خود می طلبد و میل به خودنمایی در زن تأمین کننده این خواسته فطری او است، مسأله حجاب موجب تعدیل و کنترل این تمایل زن و جلوگیری از روشهایی است که ارزش زن را خدشه دار می کند و به این واسطه عزت زن را تضمین می کند. در واقع حفظ حجاب به زن بها می بخشد و عوامل به کنیزی کشاندن او را منتفی می سازد. (کما اینکه از جمله تفاوتهای زن آزاد و کنیز در احکام، مربوط به همین وجوب حفظ حجاب برای زن آزاد است). اما در احکامی دیگر که مکمل احکام حجاب هستند، نیاز به تکیه گاه خواهی زن و میل به خودنمایی ناشی از آن به صورتی عزتمندانه با عنوان (توجه طلبی) به عنوان حقوق زن تعریف شده، ادای آن حق بر گردن شوهر قرار داده شده است؛ به گونه ای که از این طریق روح پایدار بودن و ثبات روابط عاطفی که در تمایلات زن قرار دارد نیز تأمین می گردد و همین ثبات و تمرکز بر رابطه واحد است که گرایشات توحیدی را به صورت روانی در نهاد زن احیاء می کند. ضمن اینکه همین حجاب دسترسی مردان به زنان را به گونه ای محدود می سازد که جلوی تنوع طلبی مرد را می گیرد و کنجکاوی مرد را احیا کرده، موجب می شود مرد قدردان زن گردد و در کانون خانواده، توجه وافر به همسر خود داشته باشد و به این صورت توجه طلبی زن تأمین گردد.
3. حجاب وسیله ای است برای تنظیم ارتباطات زن با ظرفیت جزئی نگر او و همین موجب تسکین روانی زن و بیمه شدن وی از اضطراب و پریشانی است. در واقع پریشانی و تشویشهایی که ارتباطات چندگانه برای زن فراهم می آورد و آرامش او را از میان می برد و او را گرفتار بحران هویت و تلاطمهای ناهنجار روانی می کند، به واسطه همین حجاب از زن دور نگاه داشته می شود و زمینه ساز کسب طمأنینه در زن می گردد. این در حالی است که بر خلاف مرد که طبیعت اثرگذاری دارد، در زن به اقتضای فلسفه خلقتش طبع اثر پذیری تعبیه شده و از این رو حجاب مانع از این می شود که با اثرپذیریهای متعدد، آشفته شود و نقطه تسکین خود را گم کند و گرفتار سردرگمی روانی و تحیر ناشی از چندگانگی گردد.
4. از جمله منافع حجاب، حفظ تازگی، زیبایی، طراوت و لطافت زن است و اینها چیزهایی است که زن از جمله سرمایه ها و داشته های وجود خود می داند. در این زمینه اعترافات روانشناسان مربوطه، حقیقت مبانی دینی را آشکار نموده و احادیث متواتر معصومین را به اثبات می رساند که مکرراً حجاب را عامل بقاء زینت و زیبایی زن و پایداری جوانی او شمارده اند. البته این نوع اثر حجاب فقط جنبه جسمانی ندارد؛ بلکه حجاب از نظر روانی تأثیرگذاری مستقیم بر روی حیای زن دارد؛ حال آنکه وقتی حیای زن به واسطه حجاب شدت یافت، قدرت دلربایی و تسخیر دل شوهر را در او افزایش می دهد و همسرش را از توجه به دیگری باز می دارد.
اینها فقط چند مورد از فوائد حجاب است و فوائد و منافع بی شماری که حجاب دارد، هم جنبه فردی دارد و هم جنبه اجتماعی و هم جسمی و هم روحی و می توان گفت: حجاب در سلامت امور خانواده، اقتصاد، امور سیاسی و بسیاری جوانب دیگر نیز نقش دارد و آنچه در غایت همه این مطالب باید توجه داشت، این است که حجاب هدف نیست؛ بلکه وسیله ای است برای به کمال رسیدن زن و مقدمه ای از مقدمات تحقق فلسفه خلقت او است و تأمل و مطالعه درباره فلسفه خلقت زن است که می تواند انگیزه حفظ حجاب به زن بدهد و او را نسبت به اجرای این حکم الهی، قانع، راضی و خرسند نماید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین