می خواهم بدانم خدا از دیدگاه لاییک ها و کمونیست ها چگونه می باشد و آیا آنها برای اعتقادات خود دلیل عقلی دارند و آیا طرز فکر آنها هنوز در دنیا مورد قبول است و یا منسوخ شده است؟
می خواهم بدانم خدا از دیدگاه لاییک ها و کمونیست ها چگونه می باشد و آیا آنها برای اعتقادات خود دلیل عقلی دارند و آیا طرز فکر آنها هنوز در دنیا مورد قبول است و یا منسوخ شده است؟ واقعیت این است که در غرب - پس از رنسانس - و در عصر جدید که به عصر مدرنیته معروف است اتفاق نامیمونی افتاد که از آن به اومانیسم تعبیر می شود و بر اساس آن، انسان غربی خداوند را فراموش کرد. این فراموشی دو مرحله داشت: 1. در ابتدا و در قرون 16، 17 و 18 خداوند در زندگی اجتماعی و سیاسی فراموش شد و دین قدسی در محدوده فردیات و اخلاقیات محصور گردید. این همان لائیسیزم و سکولاریسم است . 2. در قرن نوزدهم و بیستم، خداوند در همه جوانب زندگی فراموش شد. این خدا فراموشی، علت همه بیماری های روحی و بحران های هویت در غرب است . خدای مسیحیت که به دلیل تثلیث و خرافات و خشونت بی حد و حصر کلیسا، در دنیای غرب فراموش شده بود، توسط مارکس انکار شد و خدا باوری کمرنگ گردیده و کم کم الحاد و ماتریالیسم سر بر کشید. آرای مارکس در صدد ساختن جامعه ای بود که خداوند هیچ نقشی در آن نداشت و دین به طور کلی از آن نفی شده بود. . اما در دوره معاصر جهان غرب، مجددا روی به خداوند و معنویت و دین می آورد . یکی از دلایل مقابله و مخالفت و تبلیغات شدید استکبار جهانی علیه اسلام، نیز همین نکته است که به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی، دین مجددا احیاء شده است و مردم به دنبال پناهگاهی هستند که در آن آرام بگیرند و اسلام نیز همان پناهگاه راستین است. استکبار با تبلیغات و وارونه جلوه دادن حقایق و همچنین اعمال خشونت، چهره نورانی اسلام را از مردم غرب پنهان می دارد تا خلائ مردم خسته از بی خدایی غرب در دامن اسلام نیاسایند تا مستکبران چند صباحی بیشتر به جان و مال آنها حکومت کنند. اما فطرت خداجویی مردمان در برابر سیل بنیان کن تبلیغات وارونه، آهسته آهسته راه خود را پیدا می کند تا زمانی که به اقیانوس بیکران معنویت و اسلام متصل شود. از طرف دیگر ماتریالیسم و بی خدایی هیچگاه مدلل نبوده و نهایت تلاش مادیون خدشه در ادله خداپرستان آنهم با استفاده از ضعف فلسفی و الهیاتی غرب بوده است . در عین براهین استوار خداشناختی فلسفه اسلامی مانع رشد و توسعه فلسفه مادی در بخش عظیمی از جهان شد و از دیگر سو فطرت خدا جوی بشریت نهایتا مادیگری را فرسوده و ناتوان ساخت.
عنوان سوال:

می خواهم بدانم خدا از دیدگاه لاییک ها و کمونیست ها چگونه می باشد و آیا آنها برای اعتقادات خود دلیل عقلی دارند و آیا طرز فکر آنها هنوز در دنیا مورد قبول است و یا منسوخ شده است؟


پاسخ:

می خواهم بدانم خدا از دیدگاه لاییک ها و کمونیست ها چگونه می باشد و آیا آنها برای اعتقادات خود دلیل عقلی دارند و آیا طرز فکر آنها هنوز در دنیا مورد قبول است و یا منسوخ شده است؟


واقعیت این است که در غرب - پس از رنسانس - و در عصر جدید که به عصر مدرنیته معروف است اتفاق نامیمونی افتاد که از آن به اومانیسم تعبیر می شود و بر اساس آن، انسان غربی خداوند را فراموش کرد. این فراموشی دو مرحله داشت:
1. در ابتدا و در قرون 16، 17 و 18 خداوند در زندگی اجتماعی و سیاسی فراموش شد و دین قدسی در محدوده فردیات و اخلاقیات محصور گردید. این همان لائیسیزم و سکولاریسم است .
2. در قرن نوزدهم و بیستم، خداوند در همه جوانب زندگی فراموش شد. این خدا فراموشی، علت همه بیماری های روحی و بحران های هویت در غرب است . خدای مسیحیت که به دلیل تثلیث و خرافات و خشونت بی حد و حصر کلیسا، در دنیای غرب فراموش شده بود، توسط مارکس انکار شد و خدا باوری کمرنگ گردیده و کم کم الحاد و ماتریالیسم سر بر کشید. آرای مارکس در صدد ساختن جامعه ای بود که خداوند هیچ نقشی در آن نداشت و دین به طور کلی از آن نفی شده بود. . اما در دوره معاصر جهان غرب، مجددا روی به خداوند و معنویت و دین می آورد . یکی از دلایل مقابله و مخالفت و تبلیغات شدید استکبار جهانی علیه اسلام، نیز همین نکته است که به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی، دین مجددا احیاء شده است و مردم به دنبال پناهگاهی هستند که در آن آرام بگیرند و اسلام نیز همان پناهگاه راستین است. استکبار با تبلیغات و وارونه جلوه دادن حقایق و همچنین اعمال خشونت، چهره نورانی اسلام را از مردم غرب پنهان می دارد تا خلائ مردم خسته از بی خدایی غرب در دامن اسلام نیاسایند تا مستکبران چند صباحی بیشتر به جان و مال آنها حکومت کنند. اما فطرت خداجویی مردمان در برابر سیل بنیان کن تبلیغات وارونه، آهسته آهسته راه خود را پیدا می کند تا زمانی که به اقیانوس بیکران معنویت و اسلام متصل شود. از طرف دیگر ماتریالیسم و بی خدایی هیچگاه مدلل نبوده و نهایت تلاش مادیون خدشه در ادله خداپرستان آنهم با استفاده از ضعف فلسفی و الهیاتی غرب بوده است . در عین براهین استوار خداشناختی فلسفه اسلامی مانع رشد و توسعه فلسفه مادی در بخش عظیمی از جهان شد و از دیگر سو فطرت خدا جوی بشریت نهایتا مادیگری را فرسوده و ناتوان ساخت.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین