فرق ایدئولوژی و جهان بینی را می خواستم، لطفا توضیح کوتاه و شفاف باشد؟ جهانبینی جهانبینی به معنای نگرش کلی به هستی و انسان است، که پاسخگوی سؤالات اساسی انسان میباشد؛ از قبیل اینکه: 1- آیا جهان آفریدگاری حکیم و توانا دارد، یا خود به خود به وجود آمده است؟ 2- آیا جهان غایتی دارد و به سوی هدفی تعیین شده در حرکت است؟ 3- آیا انسان در اعمال و رفتار خود مختار و مسؤول است یا مجبور و فاقد مسؤولیت؟ 4- آیا انسان پس از مرگ نابود میشود و مرگ به معنای فنای حیات آدمی و یا تغییر شکل حیات انسان است و آدمی حیاتی جاوداندارد؟ 5- اگر حیات آدمی جاودان است، نیکبختی و شوربختی در حیات پس از مرگ چگونه است و به چه عواملی بستگی دارد؟ جهانبینیها به اعتبارات گوناگونی قابل تقسیماند که مهمترین آنها عبارت است از: الف) از جهت روش و متد: از نگاه روش شناختی (Methodologic) جهانبینی به چهار دسته تقسیم میشود:جهان بینی علمی، جهان بینی فلسفی، جهان بینی عرفانی و جهان بینی دینی (وحیانی). ب ) از نظر محتوا: از دیدگاه محتوایی جهانبینی به دو دسته تقسیم میشود: الهی و مادی ایدئولوژی ایدئولوژیها و مکتبها زاده جهان بینیها هستند. ایدئولوژی یعنی مکتبی که بایدها و نبایدها را مشخص میکند. مکتبی که انسان را به یک هدفی دعوت میکند و برای رسیدن به آن هدف راهی ارائه میدهد. ایدئولوژی میگوید: چگونه باید بود؟ چگونه باید زیست؟ چگونه باید شد؟ چگونه باید ساخت؟ (از ماده سازندگی)؛ یعنی خود را چگونه باید بسازیم؟ طبق چه الگویی باید بسازیم؟ جامعه خودمان را چگونه باید بسازیم؟ ایدئولوژی به این امور پاسخ میدهد، میگوید: این چنین باش، این چنین زندگی کن، این چنین بشو، اینچنین خود را بساز، این چنین جامعة خود را بساز. اینها همه (چرا) دارد؛ تو میگویی اینچنین باش، چرا باید اینچنین باشم و آنچنان نباشم؟ میگویی این چنین زندگی کن، چرا این چنین زندگی کنم؟ چرا آنچنان زندگی نکنم؟ میگویی اینچنین بشو، اینچنین خود را بساز، اینچنین هدف انتخاب کن؛ این چراها را (جهان بینی) پاسخ می دهد، می گوید: وقتی من می گویم اینچنین باش، چون هستی این چنین است، ساختمان جهان اینچنین است، انسان چنین موجودی است، جامعه چنین حقیقت و ماهیتی دارد، چنین قوانین و سننی دارد، روان انسان چنین هویّت و چنین قوانین و سنتی دارد، جهان اینچنین یا آنچنان است. جهان بینی به ما خبر می دهد از [اینکه] چه هست، چه نیست، چه قانونی بر جهان و بر انسان حاکم است، چه قانونی بر جامعه حاکم است، حرکتها به سوی چه جهتی است، طبیعت چگونه حرکت دارد و اصلاً هستی چیست. هر طور که ما در مورد جهان بینی فکر کنیم ناچار ایدئولوژی ما تابع جهان بینی ما خواهد بود؛ مثلاً امکان ندارد که انسان جهان را ماده محض بداند و انسان را مادی محض، ولی برای زندگی در جهان جاوید هم فکر کند که اگر می خواهی سعادت جاوید داشته باشی چنین و چنان باش؛ دیگر سعادت جاویدی در کار نیست. این است که می گویند ایدئولوژی زاده جهان بینی است. جهان بینی به منزلة زیر بنای فکر است و ایدئولوژی به منزلة رو بنا؛ یعنی در یک دستگاه فکر و اندیشه، جهان بینی حکم طبقة زیرین و ایدئولوژی حکم طبقه روئین را دارد که بر اساس آن و بنا بر اقتضائات آن ساخته شده است. اگر بخواهیم به تعبیر علمای قدیم خودمان بیان کنیم، باید این طور بگوییم که ایدئولوژی حکمت عملی است و جهان بینی حکمت نظری؛ حکمت عملی زادة حکمت نظری است، نه حکمت نظری زاده حکمت عملی. مجموعه آثار شهید مطهری ج13 مسئله شناخت،شهید مطهری به نقل از سایت تبیان
فرق ایدئولوژی و جهان بینی را می خواستم، لطفا توضیح کوتاه و شفاف باشد؟
جهانبینی
جهانبینی به معنای نگرش کلی به هستی و انسان است، که پاسخگوی سؤالات اساسی انسان میباشد؛ از قبیل اینکه: 1- آیا جهان آفریدگاری حکیم و توانا دارد، یا خود به خود به وجود آمده است؟ 2- آیا جهان غایتی دارد و به سوی هدفی تعیین شده در حرکت است؟ 3- آیا انسان در اعمال و رفتار خود مختار و مسؤول است یا مجبور و فاقد مسؤولیت؟ 4- آیا انسان پس از مرگ نابود میشود و مرگ به معنای فنای حیات آدمی و یا تغییر شکل حیات انسان است و آدمی حیاتی جاوداندارد؟ 5- اگر حیات آدمی جاودان است، نیکبختی و شوربختی در حیات پس از مرگ چگونه است و به چه عواملی بستگی دارد؟ جهانبینیها به اعتبارات گوناگونی قابل تقسیماند که مهمترین آنها عبارت است از:
الف) از جهت روش و متد:
از نگاه روش شناختی (Methodologic) جهانبینی به چهار دسته تقسیم میشود:جهان بینی علمی، جهان بینی فلسفی، جهان بینی عرفانی و جهان بینی دینی (وحیانی).
ب ) از نظر محتوا:
از دیدگاه محتوایی جهانبینی به دو دسته تقسیم میشود: الهی و مادی
ایدئولوژی
ایدئولوژیها و مکتبها زاده جهان بینیها هستند. ایدئولوژی یعنی مکتبی که بایدها و نبایدها را مشخص میکند. مکتبی که انسان را به یک هدفی دعوت میکند و برای رسیدن به آن هدف راهی ارائه میدهد. ایدئولوژی میگوید: چگونه باید بود؟ چگونه باید زیست؟ چگونه باید شد؟ چگونه باید ساخت؟ (از ماده سازندگی)؛ یعنی خود را چگونه باید بسازیم؟ طبق چه الگویی باید بسازیم؟ جامعه خودمان را چگونه باید بسازیم؟ ایدئولوژی به این امور پاسخ میدهد، میگوید: این چنین باش، این چنین زندگی کن، این چنین بشو، اینچنین خود را بساز، این چنین جامعة خود را بساز. اینها همه (چرا) دارد؛ تو میگویی اینچنین باش، چرا باید اینچنین باشم و آنچنان نباشم؟ میگویی این چنین زندگی کن، چرا این چنین زندگی کنم؟ چرا آنچنان زندگی نکنم؟ میگویی اینچنین بشو، اینچنین خود را بساز، اینچنین هدف انتخاب کن؛ این چراها را (جهان بینی) پاسخ می دهد، می گوید: وقتی من می گویم اینچنین باش، چون هستی این چنین است، ساختمان جهان اینچنین است، انسان چنین موجودی است، جامعه چنین حقیقت و ماهیتی دارد، چنین قوانین و سننی دارد، روان انسان چنین هویّت و چنین قوانین و سنتی دارد، جهان اینچنین یا آنچنان است. جهان بینی به ما خبر می دهد از [اینکه] چه هست، چه نیست، چه قانونی بر جهان و بر انسان حاکم است، چه قانونی بر جامعه حاکم است، حرکتها به سوی چه جهتی است، طبیعت چگونه حرکت دارد و اصلاً هستی چیست. هر طور که ما در مورد جهان بینی فکر کنیم ناچار ایدئولوژی ما تابع جهان بینی ما خواهد بود؛ مثلاً امکان ندارد که انسان جهان را ماده محض بداند و انسان را مادی محض، ولی برای زندگی در جهان جاوید هم فکر کند که اگر می خواهی سعادت جاوید داشته باشی چنین و چنان باش؛ دیگر سعادت جاویدی در کار نیست. این است که می گویند ایدئولوژی زاده جهان بینی است. جهان بینی به منزلة زیر بنای فکر است و ایدئولوژی به منزلة رو بنا؛ یعنی در یک دستگاه فکر و اندیشه، جهان بینی حکم طبقة زیرین و ایدئولوژی حکم طبقه روئین را دارد که بر اساس آن و بنا بر اقتضائات آن ساخته شده است. اگر بخواهیم به تعبیر علمای قدیم خودمان بیان کنیم، باید این طور بگوییم که ایدئولوژی حکمت عملی است و جهان بینی حکمت نظری؛ حکمت عملی زادة حکمت نظری است، نه حکمت نظری زاده حکمت عملی. مجموعه آثار شهید مطهری ج13 مسئله شناخت،شهید مطهری به نقل از سایت تبیان
- [سایر] منظور از جهان بینی علمی چیست؟
- [سایر] جهان بینی مدرنیسم غربی را توضیح دهید.
- [سایر] ویژگی های جهان بینی اسلام کدام است؟
- [سایر] جهان بینی مادی چه اصولی دارد؟
- [سایر] در مورد ایدئولوژی فکری آمریکا در خاورمیانه و کشورهای اسلامی توضیح داده و بگوئید آیا هدف آمریکا سلطه بر کل جهان است؟
- [سایر] در جهان بینی قرآن کریم، پیوند یاد معاد با یاد مبدأ چگونه است؟
- [سایر] طبق جهان بینی قرآن آیا ملاقات با خدا مختص صالحان است؟
- [سایر] با پرسیدن چه سوالاتی میتوان به جهان بینی، اندیشه و طرز فکر خواستگار پی برد؟
- [سایر] جهان بینی علمی و سایر ویژگی های مدرنیسم غربی را چگونه ارزیابی می کنید؟
- [سایر] منظور از جهان بینی چیست؟(لطفا به زبان ساده توضیح دهید)
- [آیت الله شبیری زنجانی] شستن داخل بینی و مقداری از لب و چشم که در وقت بستن دیده نمیشود واجب نیست و شستن ظاهر بینی و مقداری از لب و چشم که در وقت بستن دیده میشود لازم است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] شستن داخل بینی و مقداری از لب و چشم که در وقت بستن دیده نمی شود، واجب نیست.
- [آیت الله سیستانی] اگر قصد دارد در محلی که وطن اصلیش نیست مدّت زمانی کوتاه بماند و بعد به جای دیگر رود ، آنجا وطن او حساب نمیشود .
- [آیت الله بهجت] لزوم شستن موهای کوتاه که پوست از لای آنها دیده میشود در موقع غسل کردن خالی از قوت نیست، ولی موهای بلند لازم نیست.
- [آیت الله سبحانی] در غسل باید موهای کوتاه را که جزء بدن حساب می شود، بشوید و بنابر احتیاط، شستن موهای بلند هم لازم می باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بایددر جایی نماز بخواندکه بتواند واجبات راانجام دهد، پس در جایی که سقف آن کوتاه است ونمی تواند بایستد یاجای رکوع وسجود ندارد نمازباطل است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] موهای کوتاه را که جزء بدن حساب می شود باید بشوید، بنابر احتیاط واجب شستن موهای بلند و زیر آنها هر دو لازم است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اخلاط غلیظی که از بینی یا گلو میآید اگر خون داشته باشد، جایی که خون دارد نجس و بقیه آن پاک است؛ پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری را که انسان یقین دارد جای نجس اخلاط به آن رسیده نجس است و محلی را که شک دارد جای نجس به آن رسیده یا نه، پاک است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اخلاطی که از بینی یا گلو می آید، اگر خون داشته باشد; جایی که خون دارد نجس و بقیه پاک است پس اگر به بیرون دهان یا بینی برسد، مقداری را که انسان یقین دارد جای نجس اخلاط به آن رسیده، نجس است و محلی را که شک دارد جای نجس به آن رسیده یا نه، پاک می باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] فرو بردن آب بینی و خلط سینه که در فضای دهن نیامده باشد حرام نیست ولی اخلاط بینی و سینه که در فضای دهن وارد شده احتیاط واجب ترک فرو بردن آنست و فرو بردن غذایی که موقع خلال کردن، از لای دندان بیرون می آید اگر طبیعت انسان از آن متنفر نباشد اشکال ندارد.