نظم چیست؟
نظم چیست؟ تعریف نظم‌ نظم معنای روشنی دارد و در مقابل هرج و مرج قرار می‌گیرد و در لغت به معنای گردآوردن، پیوست نمودن و مقارنت دادن بین اشیای گوناگون است.( نگا: الزبیدی، تاج العروس، ج 17، صص 689-690، بیروت، دارالفکر، 1414 ق؛ نیز: ابن عباد، الصاحب، المحیط فی اللغة، ج 10، ص 35-36، بیروت: عالم الکتب، الطبعة الاولی، 1414 ق) در مَثَل چون دانه‌های مروارید در رشته خاصی قرار گرفته و به یکدیگر پیوست شوند منظم خوانده می‌شوند؛( ابن منظور، لسان العرب، ج 12، صص 579578، بیروت: دارصادر، الطبعة الاولی، 1410 ق) و نخ یا رشته‌ای که آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد (نَظم دهنده) گویند.( السبحانی، جعفر، اللَّه خالق الکون، ص 157) به عبارت دیگر : پدیده منظم، مجموعه‌ای است که اجزای آن به نحوی در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته باشند که در مجموع هدف مشخصی را تعقیب کند . یا این که نظم، گرد آمدن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیت ویژه‌ای در یک مجموعه است; به طوری که همکاری و هماهنگی آن‌ها، هدف معینی را تامین کند . آیة اللَّه سبحانی در تعریف نظم آورده‌اند:(نظم عبارت است از نوعی پیوند و همکاری بین اجزای یک مجموعه در راستای تحقق هدفی معین، به گونه‌ای که هر جزئی از اجزاء مکمل دیگری بوده و فقدان هر جزء موجب می‌شود که مجموعه اثر مطلوب و هدف مورد نظر را فاقد باشد).( همو، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص 73 (ترجمه)) همو آورده است: (واقعیت نظم در یک پدیده طبیعی، جز این نیست که اجزای مختلفی از نظر کیفیت و کمیت دور هم گرد آیند، تا در پرتو همکاری اجزای آن، هدف مشخص تحقق یابد).(همان) (بررسی و نقد فلسفه دین جان هاسپرز/ حمیدرضا شاکرین / ص 273 ) اقسام نظم نظم را بر حسب غایت و نتیجه، می‌توان به سه نوع تقسیم کرد: 1 - نظم زیباشناختی: اگر گروهی از عناصر و اجزا به شیوه خاص کنار هم قرار گیرند که درک و مشاهده آن‌ها لذت‌بخش باشد، یا سبب حیرت و شگفتی انسان شود، آن را نظم زیباشناختی گویند; مانند مشاهده تابلو نقاشی یا ترغیب به اعتقاد به وجود خدا از طریق بررسی آسمان پر ستاره و زیبا. 2 - نظم علی: اگر عناصر خاصی در یک تقارن زمانی و مکانی رخ دهند، ما می‌توانیم از نظم علی سخن بگوییم. 3 - نظم غایی: ساختارهایی که برای ایجاد یک نتیجه مشخص و با ارزش هماهنگ شده‌اند، نظم غایی دارند. نمونه نظم غایی، موجودات زنده یا مصنوعات بشری است. (ر.ک: پل ادواردز، براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ترجمان: علیرضا جمالی نسب، محمد محمدرضایی، ص 105 ) همچنین نظم را به این اعتبار که پیوند و ارتباط بین اشیای مختلف، لازمه و شرط پیدایش مفهوم نظم است، به سه نوع، تقسیم می‌کنند: یک : نظم اعتباری: این گونه از نظم، تابع قرار داد اعتبار کنندگان است و در حالات مختلف، متفاوت است; مانند نظم کتاب‌ها در کتابخانه که براساس الگوی خاصی، چینش شده‌اند . دو: نظم صناعی: این نوع از نظم براساس قوانین علمی و به هدف خاصی به‌دست انسان برقرار می‌گردد; مانند نظم حاکم بر ساعت، کامپیوتر، هواپیما و . . . سه: نظم طبیعی: مانند نظم در بدن انسان و گیاهان و جانوران و . . . این نوع از نظم معلول ارتباط و ترتیب طبیعی و تکوینی حاکم بر اجزای یک پدیده طبیعی است، نه ناشی از چینش قرار دادی یا صناعی اجزا . بنابراین می‌توان گفت که نظم امری مشکک و ذو مراتب است که مصادیق پرشماری دارد که در بعضی پیچیده‌تر، و در برخی ساده‌تر است . اگر در مجموعه‌های منظم دقت‌شود، آشکار می‌گردد که دو عنصر اصلی سازنده مفهوم نظم، عبارتند از: الف . طراحی و برنامه‌ریزی دقیق; ب . هدف‌مندی . اگر مجموعه‌ای، فاقد یکی از این عناصر باشد، منظم نخواهد بود . نظم و برهان نظم در اثبات وجود خدا برهان نظم Argument From Design یکی از دلایل اندیشمندان الهی بر وجود خداوند برهان نظم است. اساس این برهان آن است که نظم و سامانمندی جهان بدون صانعی غایت نگر و ناظمی حکیم و شاعر ممکن و خردپذیر نیست. چون جهان پیرامون خود را بنگریم در سراسر آن نظم و انسجامی وصف‌ناپذیر می‌یابیم، نظام شگفت در هر ذره عالم چنان است که از آن آوای توحید به گوش می‌رسد. تو گویی همه اجزای عالم به زبان تکوین چنین می‌سرایند: آفرینش همه تنبیه خداوند دل است / دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار اینهمه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار(سعدی) برهان فوق یکی از پر طرفدارترین و جذاب‌ترین براهین خداشناسی است.این برهان اگر چه در میان فیلسوفان دوران باستان به صورت مدون و با تنوعات امروزین به چشم نمی‌خورد، اما توجه به نظم طبیعت و رابطه آن با خداوند در سخنان حکیمانی چون سقراط(جهت آگاهی بیشتر نگا: کاپلستون، فریدریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سیدجلال الدین مجتبوی، ج 1، ص 134)، افلاطون(نگا: همان، ص 281)، ارسطو(نگا: دورانت، ویل، تاریخ فلسفه، ترجمه عباس زریاب خویی، صص 67-69، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ یازدهم، 1373) و... یافت می‌شود. در نصوص دینی نیز به گونه‌های مختلف از جلوه‌های نظم جهان و رابطه آن با خدای دانا و توانا سخن رفته است.(جهت آگاهی بیشتر نگا: دیلمی، احمد، طبیعت و حکمت (پژوهشی در برهان نظم) فصل ششم: برهان نظم در کتاب و سنت، چاپ اول، قم: معارف، 1376) از ویژگی‌های این برهان آن است که هم توده‌های انبوه انسان‌ها را به سوی خود فراخوانده، و هم دانشمندان بسیاری در رشته‌های مختلف علوم را شیفته و دلباخته خود ساخته است. چنانکه گویی هر رازی از طبیعت گشوده شود، و هر گامی که کاروان دانش به پیش می‌رود، و هر برگی به کتاب دانش و معرفت افزوده گردد، گواهی مستقیم و سندی خلل‌ناپذیر بر خدای هستی است! در عین حال فیلسوفان توجه کم‌تری به برهان نظم مبذول داشته و به روش‌های خالص فلسفی دلبستگی بیشتری نشان داده‌اند. از طرف دیگر این برهان سخت مورد رگبار انتقادات فیلسوفان ملحد(Atheist) و شکاک(Scepticist) قرار گرفته، به ویژه بعد از هیوم از فر و شکوه آن در جهان غرب کاسته شد، اما هرگز انتقادات وارد بر آن موجب کنار نهادن آن نگردیده و همچنان مورد استناد بسیاری از اندیشمندان است. (بررسی و نقد فلسفه دین جان هاسپرز/ حمیدرضا شاکرین / ص 273 ) ارکان نظم مطلوب‌ واکاوی مفهوم نظم و آنچه درباره نظم مورد نظر آمد نشان می‌دهد که تحقق نظم مطلوب در گرو اموری چند است: 1. مجموعه طبیعی‌ 1/1. نظم داخلی تنها در صورتی محقق می‌شود که شی‌ء دارای اجزای متعدد باشد و چنین نظمی شامل امور بسیط نمی‌شود. 1/2. مجموعه مورد بحث در برهان نظم باید طبیعی و مادی باشد، زیرا برهان نظم بر آن است که با استمداد از علوم تجربی، وجود نظم در جهان را اثبات و از آن بر وجود خدا استدلال نماید؛ ولی امور فراطبیعی از دسترس علوم تجربی خارج می‌باشد.(برخی نیز شرایط دیگری در این باب ذکر کرده‌اند. جهت آگاهی بیشتر نگا: سروش، عبدالکریم، مبدأ و معاد، درس ششم) 2. سامانمندی‌ چینش، آرایش، ترتیب، تناسب در کمیت و کیفیت و دیگر شرایط؛ همچنین هماهنگی و سامانمندی در راستای هدف یا اهداف معین از لوازم نظم است. چرا که اساساً نظم نقطه مقابل آشفتگی و هرج و مرج است، و بدون امور یادشده فراهم آمدنی نیست. 3. هدف‌مندی‌ غایتمندی و هدفداری شرط اساسی نظم می‌باشد. در رابطه با هدف مورد بحث ویژگی‌های چندی ذکر شده که عبارتند از: 3/1. هدف مورد نظر هدف مجموعه است، نه هدف هر یک از اجزاء به تنهایی؛ 3/2. هدف باید از آرایش و چینش خاص اجزاء تأمین شود، نه از هرگونه ترتیب و آرایشی. در مَثَل دلالت لفظ بر مفهوم (آب) از ترتیب خاص یعنی تقدم حرف (آ) و تأخر حرف (ب) حاصل می‌شود و عکس آن چنین هدفی را تأمین نخواهد کرد. 3/3. هدف از تمام اجزای مجموعه برآید، به گونه‌ای که نبود هر جزیی مانع وصول به هدف باشد. 3/4. هدف برای مجموعه وحدت آفرین باشد؛ آن سان که وحدت مجموعه در مقایسه با هدف مشترک تفسیر گردد. به عبارت دیگر اگر مجموعه را گسسته از هدف مشترک آن‌ها بکاویم، چه بسا اموری پراکنده و بیگانه از هم به نظر آیند. 3/5. هدف باید امری طبیعی، حقیقی و عینی باشد، نه امری اعتباری، ذهنی، ذوقی و سلیقه‌ای. بنابراین همان طور که ساختار و عمل کرد اجزای چشم آدمی در ارتباط با هدف آن که (دیدن) می‌باشد نظام‌مند است، هم چنین عمل کرد اجزای مختلف دستگاه دفاعی یک عقرب در رابطه با هدف آن که (نیش زدن) می‌باشد نظام‌مند است. 3/6. چه بسا مجموعه‌ای دارای اهداف متعدد در طول یکدیگر باشد؛ این مسأله هیچ خللی در غایتمندی آن پدید نمی‌آورد. 3/7. هدف باید معین و مشخص باشد، نه مبهم و مجمل و مردد بین امور مختلف. از این رو علم تفصیلی به هدف برای داوری نسبت به هدفمند بودن مجموعه لازم است.(جهت آگاهی بیشتر در مورد ویژگی‌های یاد شده نگا: دیلمی، احمد، طبیعت و حکمت، صص 71-76) (بررسی و نقد فلسفه دین جان هاسپرز/ حمیدرضا شاکرین / ص 275 ) ویژگی‌های برهان نظم 1 - برهان نظم بر دو مقدمه استوار است: نخستین آن حسی است، و دیگری عقلی است. مقدمه حسی: آدمیان به راهنمایی حس خود، پدیده‌هایی را می‌یابند که همگی مقهور نظم و انسجامی شگفتند . مقدمه عقلی: به حکم عقل، هر پدیده نظام‌مند و منسجم، مخلوق و مصنوع ناظمی حکیم و ذی‌شعور است . هر یک از این دو مقدمه به ترتیب در دو روایت زیر، از زبان حضرت علی علیه السلام بیان شده است: (هل یکون بناء من غیر بان ; آیا بنایی هست که سازنده نداشته باشد .) (ر.ک: پل ادواردز، براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ترجمان: علیرضا جمالی نسب، محمد محمدرضایی، ص 106 ) آثار شتر بر شتر دلالت می‌کند، و آثار درازگوش بر درازگوش و آثار قدم بر رهگذر . پس ساختار آسمانی با این لطافت و مرکز زمینی با این غلظت، چگونه دلالت‌بر لطیف خیبر و آگاه نکند. (همان، ص 108 ) از این دو تعبیر حضرت به خوبی می‌توان به اصل سنخیت پی برد . بنابراین نظم - به حکم عقل دلالت‌بر ناظم آگاه و با تدبیری می‌کند . 2 - برهان نظم نیاز به اثبات ندارد. همین اندازه که بعضی از موجودات پیرامون خود را - و یا حداقل وجود خود را منظم یافتیم، برای نتیجه‌گیری کافی است . به گفته متین حضرت در نهج‌البلاغه: (پس به خورشید و ماه و گیاه و درخت و آب و سنگ و گردش شب و روز . . . بنگرید! پس وای بر آن که ایجادکننده را انکار کرده، به نظم‌آورنده را باور ندارد .)( همان، ص 113 ) 3 - برهان نظم پویا است; یعنی با پیشرفت علم، اسرار نظام‌مند موجودات بیش از پیش کشف می‌شود و آدمی بیش‌تر از پیش مبهوت این ساختارهای منظم و پیچیده می‌شود و دست توانای ناظم حکیم برای او آشکارتر می‌گردد . تقریرهای مختلف برهان نظم برهان نظم، تقریرهای مختلفی دارد که پاره‌ای از آن‌ها را می‌توان در بیانات امیرالمؤمنین علی علیه السلام دید . هر چند نحوه بیان این تقریرها مختلف است، محتوای همه یکی است . 1 - برهان هدفمندی برهان هدفمندی شکلی از برهان نظم است که تقریر آن، به این قرار است: ما مشاهده می‌کنیم که پدیده‌های منظمی همواره به سمت غایتی در حرکتند . از طرفی آنچه فاقد علم و آگاهی است، نمی‌تواند به سوی غایتی به راه افتد; مگر این که موجودی علیم و هوشمند، او را هدایت کند . موجودات منظم خود فاقد علم و آگاهی‌اند; بنابراین موجودی آگاه و با تدبیر آن‌ها را به سمت غایت هدایت می‌کند . امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تعابیر مختلف به این تقریر اشاره کرده‌اند; از جمله: - زمام هر جنبنده‌ای به دست تو است; بازگشت هر آفریده به سوی تو است. (نهج البلاغه، خطبه 109 ) - برای هر چه آفرید، اندازه و مقداری معین کرد و آن را نیک استوار نمود و به لطف خویش منظم ساخت و روی او را به سوی کمال خویش کرد تا از حد خود تجاوز نکند. (نهج البلاغه، خطبه 90 ) - لیکن خدای سبحان به لطف خود در کارش تدبیر نمود و به امر خویش نگاهش داشت و به قدرت خود استواری‌اش بخشید . (42) - ای انسان آفریده و آراسته که در ارحام تاریک و پرده‌های بسیار محافظت‌شدی! از گل خالص آغازیدی و در قرارگاه استواری تا زمان معین جا داده شدی . در شکم مادر مضطربانه می‌جنبیدی; نه سخنی را پاسخ می‌گفتی و نه آوازی را می‌شنیدی . سپس از قرارگاهت‌به سرایی انداخته شدی که ندیده بودی و راه‌های منفعتش را نمی‌شناختی . چه کسی تو را به مکیدن شیر از پستان مادرت راهنمایی کرد؟ و . .. (همان، خطبه 186 ) نمی‌توان گفت قوانین علمی حاکم بر پدیده‌ها آن‌ها را به سمت غایتشان رهنمون می‌کند، و علت قریب برای حرکت موجودات به سمت غایات، همان قوانین علمی است; زیرا هرچند ممکن است علت قریب حرکت موجودات ناآگاه به سوی غایات، قوانین علمی باشد، این امر منافی با هدایت‌گری حکیم ندارد . گذشته از این که، خود این قوانین، بخشی دیگر از پدیده‌های هستی‌اند و آن‌ها نیز محتاج مدبر و آفریدگارند . 2 - برهان نظم در برهان نظم از موارد جزئی نظم، پی به ناظم حکیم برده می‌شود . امروزه بعضی بر آنند که برهان نظم غیر از برهان غایی است . تاکید برهان نظم بر موارد جزئی نظم است، اما برهان غایی سخن از یک مجموعه هماهنگ به نام جهان، می‌زند . در بیانات امیرالمؤمنین علی علیه السلام هر دو تقریر وجود دارد . اکنون به تقریر برهان نظم از دیدگاه آن امام گرامی می‌پردازیم . امیرالمؤمنین علی علیه السلام در بیانات خود بسیار به موارد جزئی نظم، نظیر نظم در آسمان‌ها و زمین، طاووس، ملخ، خفاش، مورچه و خزندگان، و نظم موجود در ساختار انسان اشاره فرموده‌اند که در این‌جا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم . - خداوند موجودات عجیب و شگفت را آفرید; بعضی جاندار و بعضی بی‌جان و بعضی ساکن و آرام (مانند کوه‌ها) و بعضی متحرک (مانند ستارگان) [این‌ها] دلیل‌های آشکاری هستند که بر زیبایی آفرینش او و بر بزرگی [و] توانایی‌اش، گواهی می‌دهند. (نهج البلاغه، خطبه 165; بحارالانوار، ج 65، ص 30 ) - و شگفت‌انگیزتر میان پرندگان در آفرینش، طاووس است که آن را در استوارترین هیئت پرداخت، و رنگ‌های او را نیکوترین ترتیب داد; با پری که نای استخوان‌های آن را به هم در آورد، و دمی که کشش آن را دراز کرد چون به سوی ماده پیش رود، آن دم در هم پیچیده را واسازد و بر سر خود برافرازد، که گویی بادبانی است‌برافراشته و کشتیبان زمام آن را بداشته. به رنگ‌های خود می‌نازد، و خرامان خرامان دم خود را بدین سو و آن سو می‌برد و سوی ماده می‌تازد . . . اگر آن را همانند کنی بدانچه زمین رویاننده، گویی گل‌های بهاره است و از این سوی و آن سوی چیده، و اگر به پوشیدنی‌اش همانند سازی، همچون حله‌ها است نگارین، و فریبا یا چون برد یمانی زیبا، و اگر به زیورش همانند کنی، نگین‌ها است رنگارنگ، در سیم‌ها نشانده خوش‌نما - چون نقش ارژنگ. (نهج البلاغه، خطبه 165 ) - پس از آن که حق - تعالی زمین را پهن کرد و امر خود را به آفرینش انسان جاری ساخت، آدم علیه السلام را برگزید و او را برتر از سایر مخلوقاتش گردانید. (نهج البلاغه، خطبه 90 ) نظم در کارهای روزمره انسان نظم در فعالیت های زندگی انسان به معنای برنامه ریزی و طرح داشتن است. چراکه ، با طرح و برنامه است که فرد می تواند در کارهای به و هدف مقصد خود دست یابد. اساساً یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت های انسان، نظم است، چرا که غفلت از این نکته مهم، اوقات گران بها و برگشت ناپذیر او و بسیاری از فرصت هایی را که می توانست در جهت ایجاد یک زندگی ثمربخش و سعادت مند به کار گیرد، به هدر می دهد. امام علی(علیه السلام) در لحظات شهادت، پیروان خود را به نظم و تدبیر در زندگی دعوت می کند و می فرماید: (من شما و تمام فرزندانم را و همه کسانی که این وصیت نامه را می خوانند، به تقوا و نظم در کارها سفارش می کنم.) (نهج البلاغه دشتی، نامه47، ص558 ) تمام دانشمندان و متفکران، مدیران موفق، در سایه نظم و انضباط به درجاتی رسیده اند. ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی / این ره که تو می روی به ترکستان است راه های ایجاد نظم در زندگی برای ایجاد نظم در زندگی، دو عامل مؤثر است; عامل اول مربوط به خود انسان است که از آن به عامل داخلی تعبیر می کنیم و عامل دوم مربوط به دیگران است که آن را عامل خارجی می نامیم. الف. عامل داخلی 1- انسان باید راه هایی را که اندیشمندان موفق جهان طی کرده و به مقصد رسیده اند، مطالعه کند و عوامل پیروزی را از آنان بیاموزد. بدون تردید یکی از عوامل ترقی آنان، رعایت نظم و عمل جدی به برنامه ای منظم بوده است. شهید بهشتی یکی از منظم ترین شخصیت ها بود. امام خمینی(ره) در طول زندگی همواره نظم و انضباط را رعایت می کرد. 2- استفاده از یک راهنمای شایسته و خردمند که خود در زندگی به پیروزی دست یافته باشد. 3 - به کار گرفتن عقل خلاق در زندگی: اگر انسان برای زندگی خود برنامه خاصی تنظیم کند، بدون تردید به هدفش خواهد رسید; به این معنا که ساعات شبانه روز خود را تقسیم نماید و برای تحصیل، کار و فعالیت، گردش و ورزش، دید و بازدید و دیگر امور خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشد، که در این صورت قطعاً پیروز خواهد شد. ب. عامل خارجی 1- والدین هوشمند باید کودکان را از همان آغاز کودکی به نظم و ترتیب وادار نمایند و به آنان بیاموزند که هر چیزی را باید در جای خود قرار داد; به عنوان مثال به کودکان خود یاد بدهند که پس از بازی با اسباب بازی هایشان، آنها را در مکان خود بگذارند. همچنین محل مناسبی را برای قرار دادن لباس، کیف و دفتر و کتاب آنان مشخص کنند تا پس از استفاده، آنها را در جای خود بگذارند. علاوه بر این، باید ساعات بازی کردن و خواب و خوراک آنان را نیز معیّن نمایند تا به نظم و انضباط عادت کنند. 2 - انتخاب دوستان منظم و منضبط: اولیا و مربیان باید نوجوانان را یاری کنند تا دوستان خوب و منظم انتخاب نمایند، زیرا معمولاً نوجوانان از دوستانشان تأثیر می پذیرند و نظم را در زندگی رعایت خواهند کرد. 3 - مطالعه سرگذشت بزرگانی که در سایه نظم و ترتیب، در زندگی به موفقیت چشمگیری رسیده اند و همچنین افرادی که به دلیل بی نظمی شکست خورده و زیان دیده اند، در گرایش نوجوانان به نظم بسیار مؤثر است. 4 - مساعد کردن زمینه ها برای اجرای نظم; مانند اختصاص دادن اتاقی برای مطالعه در خانه و یا ثبت نام در کتابخانه های عمومی و همچنین خویشتن داری و پرهیز از ایجاد تنش و ناراحتی در محیط خانه از سوی والدین. موانع نظم شکی نیست که برای استفاده درست از اوقات زندگی و پیشرفت و موفقیت در تمامی عرصه ه، باید نظم را در سرلوحه کار خویش قرار دهیم و سعی کنیم موانع آن را برطرف نماییم. در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم: 1- عاقلانه عمل نکردن: اغلب افراد، پیرو احساساتند نه عقل و تدبیر. کسی که در زندگی عقل را چراغ راه خود قرار ندهد و زمام امور خویش را به دست احساسات بسپارد، بدون شک نمی تواند نظم و انضباط خردپذیری داشته باشد. به قول مولوی: اول فکر، آخر آمد در عمل به نیت عالم چنان دان از ازل انسان در قدم اول باید هر کار و برنامه ای را با عقل بسنجد و منافع و زیان های آن را ارزش یابی کند و سپس تصمیم بر انجام یا ترک آن بگیرد. 2- سرگرمی های بی حد و حساب: انسان طبیعتاً راحت طلب و علاقه مند به سرگرمی است. وقتی از درس و کار خسته می شود به تفریح و سرگرمی نیاز پیدا می کند; اما مهم این است که از سرگرمی های مفید و سودمند استفاده نماید، آن هم در اوقات معیّن و برنامه ریزی شده. تماشای فیلم در شب های امتحان، استفاده بدون حساب از بازی های رایانه ای، شب نشینی های غیر لازم با دوستان و… به منظور سرگرمی و تفریح، بهره ای جز ندامت و حسرت در پی نخواهد داشت. 3 - معاشرت های نابجا، گردش های غیر ضروری و حتی رفتن به زیارتگاه ها به هنگام درس و تحصیل. 4- ورزش و بازی در ساعت های غیر معیّن و بیش از حد لازم، بدون شک نظم و انضباط را به هم می ریزد و فرد را از هدف اصلی دور می کند. 5 - مراجعه دوستان بیکار به ویژه در ساعات تحصیل و مطالعه، گفت وگوهای خارج از برنامه، چشم چرانی، پرداختن به مسائل فرعی در وقت مسائل اصلی و به طور کلی هر کاری که در وقت غیر معلوم انجام شود، از موانع نظم و ترتیب محسوب می شود و موجبات سردرگمی، شکست و عدم موفقیت را برای نوجوان فراهم می کند. با توجه به نقش اساسی و مؤثر نظم در رشد، پیشرفت و پیروزی نوجوان در همه مراحل زندگی به ویژه در تحصیل علم و دانش، موضوع پژوهش مقطع راهنمایی این شماره را (نوجوان و نظم) قرار دادیم.
عنوان سوال:

نظم چیست؟


پاسخ:

نظم چیست؟

تعریف نظم‌
نظم معنای روشنی دارد و در مقابل هرج و مرج قرار می‌گیرد و در لغت به معنای گردآوردن، پیوست نمودن و مقارنت دادن بین اشیای گوناگون است.( نگا: الزبیدی، تاج العروس، ج 17، صص 689-690، بیروت، دارالفکر، 1414 ق؛ نیز: ابن عباد، الصاحب، المحیط فی اللغة، ج 10، ص 35-36، بیروت: عالم الکتب، الطبعة الاولی، 1414 ق) در مَثَل چون دانه‌های مروارید در رشته خاصی قرار گرفته و به یکدیگر پیوست شوند منظم خوانده می‌شوند؛( ابن منظور، لسان العرب، ج 12، صص 579578، بیروت: دارصادر، الطبعة الاولی، 1410 ق) و نخ یا رشته‌ای که آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد (نَظم دهنده) گویند.( السبحانی، جعفر، اللَّه خالق الکون، ص 157)
به عبارت دیگر : پدیده منظم، مجموعه‌ای است که اجزای آن به نحوی در کنار هم و در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته باشند که در مجموع هدف مشخصی را تعقیب کند . یا این که نظم، گرد آمدن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیت ویژه‌ای در یک مجموعه است; به طوری که همکاری و هماهنگی آن‌ها، هدف معینی را تامین کند .
آیة اللَّه سبحانی در تعریف نظم آورده‌اند:(نظم عبارت است از نوعی پیوند و همکاری بین اجزای یک مجموعه در راستای تحقق هدفی معین، به گونه‌ای که هر جزئی از اجزاء مکمل دیگری بوده و فقدان هر جزء موجب می‌شود که مجموعه اثر مطلوب و هدف مورد نظر را فاقد باشد).( همو، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص 73 (ترجمه)) همو آورده است: (واقعیت نظم در یک پدیده طبیعی، جز این نیست که اجزای مختلفی از نظر کیفیت و کمیت دور هم گرد آیند، تا در پرتو همکاری اجزای آن، هدف مشخص تحقق یابد).(همان) (بررسی و نقد فلسفه دین جان هاسپرز/ حمیدرضا شاکرین / ص 273 )
اقسام نظم
نظم را بر حسب غایت و نتیجه، می‌توان به سه نوع تقسیم کرد:
1 - نظم زیباشناختی: اگر گروهی از عناصر و اجزا به شیوه خاص کنار هم قرار گیرند که درک و مشاهده آن‌ها لذت‌بخش باشد، یا سبب حیرت و شگفتی انسان شود، آن را نظم زیباشناختی گویند; مانند مشاهده تابلو نقاشی یا ترغیب به اعتقاد به وجود خدا از طریق بررسی آسمان پر ستاره و زیبا.
2 - نظم علی: اگر عناصر خاصی در یک تقارن زمانی و مکانی رخ دهند، ما می‌توانیم از نظم علی سخن بگوییم.
3 - نظم غایی: ساختارهایی که برای ایجاد یک نتیجه مشخص و با ارزش هماهنگ شده‌اند، نظم غایی دارند. نمونه نظم غایی، موجودات زنده یا مصنوعات بشری است. (ر.ک: پل ادواردز، براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ترجمان: علیرضا جمالی نسب، محمد محمدرضایی، ص 105 )
همچنین نظم را به این اعتبار که پیوند و ارتباط بین اشیای مختلف، لازمه و شرط پیدایش مفهوم نظم است، به سه نوع، تقسیم می‌کنند:
یک : نظم اعتباری: این گونه از نظم، تابع قرار داد اعتبار کنندگان است و در حالات مختلف، متفاوت است; مانند نظم کتاب‌ها در کتابخانه که براساس الگوی خاصی، چینش شده‌اند .
دو: نظم صناعی: این نوع از نظم براساس قوانین علمی و به هدف خاصی به‌دست انسان برقرار می‌گردد; مانند نظم حاکم بر ساعت، کامپیوتر، هواپیما و . . .
سه: نظم طبیعی: مانند نظم در بدن انسان و گیاهان و جانوران و . . . این نوع از نظم معلول ارتباط و ترتیب طبیعی و تکوینی حاکم بر اجزای یک پدیده طبیعی است، نه ناشی از چینش قرار دادی یا صناعی اجزا .
بنابراین می‌توان گفت که نظم امری مشکک و ذو مراتب است که مصادیق پرشماری دارد که در بعضی پیچیده‌تر، و در برخی ساده‌تر است .
اگر در مجموعه‌های منظم دقت‌شود، آشکار می‌گردد که دو عنصر اصلی سازنده مفهوم نظم، عبارتند از:
الف . طراحی و برنامه‌ریزی دقیق;
ب . هدف‌مندی .
اگر مجموعه‌ای، فاقد یکی از این عناصر باشد، منظم نخواهد بود .
نظم و برهان نظم در اثبات وجود خدا
برهان نظم Argument From Design
یکی از دلایل اندیشمندان الهی بر وجود خداوند برهان نظم است. اساس این برهان آن است که نظم و سامانمندی جهان بدون صانعی غایت نگر و ناظمی حکیم و شاعر ممکن و خردپذیر نیست. چون جهان پیرامون خود را بنگریم در سراسر آن نظم و انسجامی وصف‌ناپذیر می‌یابیم، نظام شگفت در هر ذره عالم چنان است که از آن آوای توحید به گوش می‌رسد. تو گویی همه اجزای عالم به زبان تکوین چنین می‌سرایند:
آفرینش همه تنبیه خداوند دل است / دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
اینهمه نقش عجب بر در و دیوار وجود / هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار(سعدی)
برهان فوق یکی از پر طرفدارترین و جذاب‌ترین براهین خداشناسی است.این برهان اگر چه در میان فیلسوفان دوران باستان به صورت مدون و با تنوعات امروزین به چشم نمی‌خورد، اما توجه به نظم طبیعت و رابطه آن با خداوند در سخنان حکیمانی چون سقراط(جهت آگاهی بیشتر نگا: کاپلستون، فریدریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سیدجلال الدین مجتبوی، ج 1، ص 134)، افلاطون(نگا: همان، ص 281)، ارسطو(نگا: دورانت، ویل، تاریخ فلسفه، ترجمه عباس زریاب خویی، صص 67-69، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ یازدهم، 1373) و... یافت می‌شود.
در نصوص دینی نیز به گونه‌های مختلف از جلوه‌های نظم جهان و رابطه آن با خدای دانا و توانا سخن رفته است.(جهت آگاهی بیشتر نگا: دیلمی، احمد، طبیعت و حکمت (پژوهشی در برهان نظم) فصل ششم: برهان نظم در کتاب و سنت، چاپ اول، قم: معارف، 1376) از ویژگی‌های این برهان آن است که هم توده‌های انبوه انسان‌ها را به سوی خود فراخوانده، و هم دانشمندان بسیاری در رشته‌های مختلف علوم را شیفته و دلباخته خود ساخته است. چنانکه گویی هر رازی از طبیعت گشوده شود، و هر گامی که کاروان دانش به پیش می‌رود، و هر برگی به کتاب دانش و معرفت افزوده گردد، گواهی مستقیم و سندی خلل‌ناپذیر بر خدای هستی است!
در عین حال فیلسوفان توجه کم‌تری به برهان نظم مبذول داشته و به روش‌های خالص فلسفی دلبستگی بیشتری نشان داده‌اند. از طرف دیگر این برهان سخت مورد رگبار انتقادات فیلسوفان ملحد(Atheist) و شکاک(Scepticist) قرار گرفته، به ویژه بعد از هیوم از فر و شکوه آن در جهان غرب کاسته شد، اما هرگز انتقادات وارد بر آن موجب کنار نهادن آن نگردیده و همچنان مورد استناد بسیاری از اندیشمندان است. (بررسی و نقد فلسفه دین جان هاسپرز/ حمیدرضا شاکرین / ص 273 )
ارکان نظم مطلوب‌
واکاوی مفهوم نظم و آنچه درباره نظم مورد نظر آمد نشان می‌دهد که تحقق نظم مطلوب در گرو اموری چند است:
1. مجموعه طبیعی‌
1/1. نظم داخلی تنها در صورتی محقق می‌شود که شی‌ء دارای اجزای متعدد باشد و چنین نظمی شامل امور بسیط نمی‌شود.
1/2. مجموعه مورد بحث در برهان نظم باید طبیعی و مادی باشد، زیرا برهان نظم بر آن است که با استمداد از علوم تجربی، وجود نظم در جهان را اثبات و از آن بر وجود خدا استدلال نماید؛ ولی امور فراطبیعی از دسترس علوم تجربی خارج می‌باشد.(برخی نیز شرایط دیگری در این باب ذکر کرده‌اند. جهت آگاهی بیشتر نگا: سروش، عبدالکریم، مبدأ و معاد، درس ششم)

2. سامانمندی‌
چینش، آرایش، ترتیب، تناسب در کمیت و کیفیت و دیگر شرایط؛ همچنین هماهنگی و سامانمندی در راستای هدف یا اهداف معین از لوازم نظم است. چرا که اساساً نظم نقطه مقابل آشفتگی و هرج و مرج است، و بدون امور یادشده فراهم آمدنی نیست.

3. هدف‌مندی‌
غایتمندی و هدفداری شرط اساسی نظم می‌باشد. در رابطه با هدف مورد بحث ویژگی‌های چندی ذکر شده که عبارتند از:
3/1. هدف مورد نظر هدف مجموعه است، نه هدف هر یک از اجزاء به تنهایی؛
3/2. هدف باید از آرایش و چینش خاص اجزاء تأمین شود، نه از هرگونه ترتیب و آرایشی. در مَثَل دلالت لفظ بر مفهوم (آب) از ترتیب خاص یعنی تقدم حرف (آ) و تأخر حرف (ب) حاصل می‌شود و عکس آن چنین هدفی را تأمین نخواهد کرد.
3/3. هدف از تمام اجزای مجموعه برآید، به گونه‌ای که نبود هر جزیی مانع وصول به هدف باشد.
3/4. هدف برای مجموعه وحدت آفرین باشد؛ آن سان که وحدت مجموعه در مقایسه با هدف مشترک تفسیر گردد. به عبارت دیگر اگر مجموعه را گسسته از هدف مشترک آن‌ها بکاویم، چه بسا اموری پراکنده و بیگانه از هم به نظر آیند.
3/5. هدف باید امری طبیعی، حقیقی و عینی باشد، نه امری اعتباری، ذهنی، ذوقی و سلیقه‌ای. بنابراین همان طور که ساختار و عمل کرد اجزای چشم آدمی در ارتباط با هدف آن که (دیدن) می‌باشد نظام‌مند است، هم چنین عمل کرد اجزای مختلف دستگاه دفاعی یک عقرب در رابطه با هدف آن که (نیش زدن) می‌باشد نظام‌مند است.
3/6. چه بسا مجموعه‌ای دارای اهداف متعدد در طول یکدیگر باشد؛ این مسأله هیچ خللی در غایتمندی آن پدید نمی‌آورد.
3/7. هدف باید معین و مشخص باشد، نه مبهم و مجمل و مردد بین امور مختلف. از این رو علم تفصیلی به هدف برای داوری نسبت به هدفمند بودن مجموعه لازم است.(جهت آگاهی بیشتر در مورد ویژگی‌های یاد شده نگا: دیلمی، احمد، طبیعت و حکمت، صص 71-76) (بررسی و نقد فلسفه دین جان هاسپرز/ حمیدرضا شاکرین / ص 275 )
ویژگی‌های برهان نظم
1 - برهان نظم بر دو مقدمه استوار است: نخستین آن حسی است، و دیگری عقلی است.
مقدمه حسی: آدمیان به راهنمایی حس خود، پدیده‌هایی را می‌یابند که همگی مقهور نظم و انسجامی شگفتند .
مقدمه عقلی: به حکم عقل، هر پدیده نظام‌مند و منسجم، مخلوق و مصنوع ناظمی حکیم و ذی‌شعور است .
هر یک از این دو مقدمه به ترتیب در دو روایت زیر، از زبان حضرت علی علیه السلام بیان شده است: (هل یکون بناء من غیر بان ; آیا بنایی هست که سازنده نداشته باشد .) (ر.ک: پل ادواردز، براهین اثبات وجود خدا در فلسفه غرب، ترجمان: علیرضا جمالی نسب، محمد محمدرضایی، ص 106 )
آثار شتر بر شتر دلالت می‌کند، و آثار درازگوش بر درازگوش و آثار قدم بر رهگذر . پس ساختار آسمانی با این لطافت و مرکز زمینی با این غلظت، چگونه دلالت‌بر لطیف خیبر و آگاه نکند. (همان، ص 108 )
از این دو تعبیر حضرت به خوبی می‌توان به اصل سنخیت پی برد . بنابراین نظم - به حکم عقل دلالت‌بر ناظم آگاه و با تدبیری می‌کند .
2 - برهان نظم نیاز به اثبات ندارد. همین اندازه که بعضی از موجودات پیرامون خود را - و یا حداقل وجود خود را منظم یافتیم، برای نتیجه‌گیری کافی است . به گفته متین حضرت در نهج‌البلاغه: (پس به خورشید و ماه و گیاه و درخت و آب و سنگ و گردش شب و روز . . . بنگرید! پس وای بر آن که ایجادکننده را انکار کرده، به نظم‌آورنده را باور ندارد .)( همان، ص 113 )
3 - برهان نظم پویا است; یعنی با پیشرفت علم، اسرار نظام‌مند موجودات بیش از پیش کشف می‌شود و آدمی بیش‌تر از پیش مبهوت این ساختارهای منظم و پیچیده می‌شود و دست توانای ناظم حکیم برای او آشکارتر می‌گردد .
تقریرهای مختلف برهان نظم
برهان نظم، تقریرهای مختلفی دارد که پاره‌ای از آن‌ها را می‌توان در بیانات امیرالمؤمنین علی علیه السلام دید . هر چند نحوه بیان این تقریرها مختلف است، محتوای همه یکی است .
1 - برهان هدفمندی
برهان هدفمندی شکلی از برهان نظم است که تقریر آن، به این قرار است:
ما مشاهده می‌کنیم که پدیده‌های منظمی همواره به سمت غایتی در حرکتند . از طرفی آنچه فاقد علم و آگاهی است، نمی‌تواند به سوی غایتی به راه افتد; مگر این که موجودی علیم و هوشمند، او را هدایت کند .
موجودات منظم خود فاقد علم و آگاهی‌اند; بنابراین موجودی آگاه و با تدبیر آن‌ها را به سمت غایت هدایت می‌کند . امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تعابیر مختلف به این تقریر اشاره کرده‌اند; از جمله:
- زمام هر جنبنده‌ای به دست تو است; بازگشت هر آفریده به سوی تو است. (نهج البلاغه، خطبه 109 )
- برای هر چه آفرید، اندازه و مقداری معین کرد و آن را نیک استوار نمود و به لطف خویش منظم ساخت و روی او را به سوی کمال خویش کرد تا از حد خود تجاوز نکند. (نهج البلاغه، خطبه 90 )
- لیکن خدای سبحان به لطف خود در کارش تدبیر نمود و به امر خویش نگاهش داشت و به قدرت خود استواری‌اش بخشید . (42)
- ای انسان آفریده و آراسته که در ارحام تاریک و پرده‌های بسیار محافظت‌شدی! از گل خالص آغازیدی و در قرارگاه استواری تا زمان معین جا داده شدی . در شکم مادر مضطربانه می‌جنبیدی; نه سخنی را پاسخ می‌گفتی و نه آوازی را می‌شنیدی . سپس از قرارگاهت‌به سرایی انداخته شدی که ندیده بودی و راه‌های منفعتش را نمی‌شناختی . چه کسی تو را به مکیدن شیر از پستان مادرت راهنمایی کرد؟ و . .. (همان، خطبه 186 )
نمی‌توان گفت قوانین علمی حاکم بر پدیده‌ها آن‌ها را به سمت غایتشان رهنمون می‌کند، و علت قریب برای حرکت موجودات به سمت غایات، همان قوانین علمی است; زیرا هرچند ممکن است علت قریب حرکت موجودات ناآگاه به سوی غایات، قوانین علمی باشد، این امر منافی با هدایت‌گری حکیم ندارد . گذشته از این که، خود این قوانین، بخشی دیگر از پدیده‌های هستی‌اند و آن‌ها نیز محتاج مدبر و آفریدگارند .
2 - برهان نظم
در برهان نظم از موارد جزئی نظم، پی به ناظم حکیم برده می‌شود . امروزه بعضی بر آنند که برهان نظم غیر از برهان غایی است . تاکید برهان نظم بر موارد جزئی نظم است، اما برهان غایی سخن از یک مجموعه هماهنگ به نام جهان، می‌زند . در بیانات امیرالمؤمنین علی علیه السلام هر دو تقریر وجود دارد . اکنون به تقریر برهان نظم از دیدگاه آن امام گرامی می‌پردازیم .
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در بیانات خود بسیار به موارد جزئی نظم، نظیر نظم در آسمان‌ها و زمین، طاووس، ملخ، خفاش، مورچه و خزندگان، و نظم موجود در ساختار انسان اشاره فرموده‌اند که در این‌جا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم .
- خداوند موجودات عجیب و شگفت را آفرید; بعضی جاندار و بعضی بی‌جان و بعضی ساکن و آرام (مانند کوه‌ها) و بعضی متحرک (مانند ستارگان) [این‌ها] دلیل‌های آشکاری هستند که بر زیبایی آفرینش او و بر بزرگی [و] توانایی‌اش، گواهی می‌دهند. (نهج البلاغه، خطبه 165; بحارالانوار، ج 65، ص 30 )
- و شگفت‌انگیزتر میان پرندگان در آفرینش، طاووس است که آن را در استوارترین هیئت پرداخت، و رنگ‌های او را نیکوترین ترتیب داد; با پری که نای استخوان‌های آن را به هم در آورد، و دمی که کشش آن را دراز کرد چون به سوی ماده پیش رود، آن دم در هم پیچیده را واسازد و بر سر خود برافرازد، که گویی بادبانی است‌برافراشته و کشتیبان زمام آن را بداشته. به رنگ‌های خود می‌نازد، و خرامان خرامان دم خود را بدین سو و آن سو می‌برد و سوی ماده می‌تازد . . . اگر آن را همانند کنی بدانچه زمین رویاننده، گویی گل‌های بهاره است و از این سوی و آن سوی چیده، و اگر به پوشیدنی‌اش همانند سازی، همچون حله‌ها است نگارین، و فریبا یا چون برد یمانی زیبا، و اگر به زیورش همانند کنی، نگین‌ها است رنگارنگ، در سیم‌ها نشانده خوش‌نما - چون نقش ارژنگ. (نهج البلاغه، خطبه 165 )
- پس از آن که حق - تعالی زمین را پهن کرد و امر خود را به آفرینش انسان جاری ساخت، آدم علیه السلام را برگزید و او را برتر از سایر مخلوقاتش گردانید. (نهج البلاغه، خطبه 90 )
نظم در کارهای روزمره انسان
نظم در فعالیت های زندگی انسان به معنای برنامه ریزی و طرح داشتن است. چراکه ، با طرح و برنامه است که فرد می تواند در کارهای به و هدف مقصد خود دست یابد.
اساساً یکی از اصول موفقیت در زندگی، شغل، تحصیل و دیگر فعالیت های انسان، نظم است، چرا که غفلت از این نکته مهم، اوقات گران بها و برگشت ناپذیر او و بسیاری از فرصت هایی را که می توانست در جهت ایجاد یک زندگی ثمربخش و سعادت مند به کار گیرد، به هدر می دهد.
امام علی(علیه السلام) در لحظات شهادت، پیروان خود را به نظم و تدبیر در زندگی دعوت می کند و می فرماید: (من شما و تمام فرزندانم را و همه کسانی که این وصیت نامه را می خوانند، به تقوا و نظم در کارها سفارش می کنم.) (نهج البلاغه دشتی، نامه47، ص558 )
تمام دانشمندان و متفکران، مدیران موفق، در سایه نظم و انضباط به درجاتی رسیده اند.
ترسم نرسی به کعبه، ای اعرابی / این ره که تو می روی به ترکستان است
راه های ایجاد نظم در زندگی
برای ایجاد نظم در زندگی، دو عامل مؤثر است; عامل اول مربوط به خود انسان است که از آن به عامل داخلی تعبیر می کنیم و عامل دوم مربوط به دیگران است که آن را عامل خارجی می نامیم.
الف. عامل داخلی
1- انسان باید راه هایی را که اندیشمندان موفق جهان طی کرده و به مقصد رسیده اند، مطالعه کند و عوامل پیروزی را از آنان بیاموزد. بدون تردید یکی از عوامل ترقی آنان، رعایت نظم و عمل جدی به برنامه ای منظم بوده است. شهید بهشتی یکی از منظم ترین شخصیت ها بود. امام خمینی(ره) در طول زندگی همواره نظم و انضباط را رعایت می کرد.
2- استفاده از یک راهنمای شایسته و خردمند که خود در زندگی به پیروزی دست یافته باشد.
3 - به کار گرفتن عقل خلاق در زندگی: اگر انسان برای زندگی خود برنامه خاصی تنظیم کند، بدون تردید به هدفش خواهد رسید; به این معنا که ساعات شبانه روز خود را تقسیم نماید و برای تحصیل، کار و فعالیت، گردش و ورزش، دید و بازدید و دیگر امور خود برنامه ریزی دقیقی داشته باشد، که در این صورت قطعاً پیروز خواهد شد.
ب. عامل خارجی
1- والدین هوشمند باید کودکان را از همان آغاز کودکی به نظم و ترتیب وادار نمایند و به آنان بیاموزند که هر چیزی را باید در جای خود قرار داد; به عنوان مثال به کودکان خود یاد بدهند که پس از بازی با اسباب بازی هایشان، آنها را در مکان خود بگذارند. همچنین محل مناسبی را برای قرار دادن لباس، کیف و دفتر و کتاب آنان مشخص کنند تا پس از استفاده، آنها را در جای خود بگذارند. علاوه بر این، باید ساعات بازی کردن و خواب و خوراک آنان را نیز معیّن نمایند تا به نظم و انضباط عادت کنند.
2 - انتخاب دوستان منظم و منضبط: اولیا و مربیان باید نوجوانان را یاری کنند تا دوستان خوب و منظم انتخاب نمایند، زیرا معمولاً نوجوانان از دوستانشان تأثیر می پذیرند و نظم را در زندگی رعایت خواهند کرد.
3 - مطالعه سرگذشت بزرگانی که در سایه نظم و ترتیب، در زندگی به موفقیت چشمگیری رسیده اند و همچنین افرادی که به دلیل بی نظمی شکست خورده و زیان دیده اند، در گرایش نوجوانان به نظم بسیار مؤثر است.
4 - مساعد کردن زمینه ها برای اجرای نظم; مانند اختصاص دادن اتاقی برای مطالعه در خانه و یا ثبت نام در کتابخانه های عمومی و همچنین خویشتن داری و پرهیز از ایجاد تنش و ناراحتی در محیط خانه از سوی والدین.
موانع نظم
شکی نیست که برای استفاده درست از اوقات زندگی و پیشرفت و موفقیت در تمامی عرصه ه، باید نظم را در سرلوحه کار خویش قرار دهیم و سعی کنیم موانع آن را برطرف نماییم. در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1- عاقلانه عمل نکردن: اغلب افراد، پیرو احساساتند نه عقل و تدبیر. کسی که در زندگی عقل را چراغ راه خود قرار ندهد و زمام امور خویش را به دست احساسات بسپارد، بدون شک نمی تواند نظم و انضباط خردپذیری داشته باشد. به قول مولوی:
اول فکر، آخر آمد در عمل
به نیت عالم چنان دان از ازل
انسان در قدم اول باید هر کار و برنامه ای را با عقل بسنجد و منافع و زیان های آن را ارزش یابی کند و سپس تصمیم بر انجام یا ترک آن بگیرد.
2- سرگرمی های بی حد و حساب: انسان طبیعتاً راحت طلب و علاقه مند به سرگرمی است. وقتی از درس و کار خسته می شود به تفریح و سرگرمی نیاز پیدا می کند; اما مهم این است که از سرگرمی های مفید و سودمند استفاده نماید، آن هم در اوقات معیّن و برنامه ریزی شده. تماشای فیلم در شب های امتحان، استفاده بدون حساب از بازی های رایانه ای، شب نشینی های غیر لازم با دوستان و… به منظور سرگرمی و تفریح، بهره ای جز ندامت و حسرت در پی نخواهد داشت.
3 - معاشرت های نابجا، گردش های غیر ضروری و حتی رفتن به زیارتگاه ها به هنگام درس و تحصیل.
4- ورزش و بازی در ساعت های غیر معیّن و بیش از حد لازم، بدون شک نظم و انضباط را به هم می ریزد و فرد را از هدف اصلی دور می کند.
5 - مراجعه دوستان بیکار به ویژه در ساعات تحصیل و مطالعه، گفت وگوهای خارج از برنامه، چشم چرانی، پرداختن به مسائل فرعی در وقت مسائل اصلی و به طور کلی هر کاری که در وقت غیر معلوم انجام شود، از موانع نظم و ترتیب محسوب می شود و موجبات سردرگمی، شکست و عدم موفقیت را برای نوجوان فراهم می کند.
با توجه به نقش اساسی و مؤثر نظم در رشد، پیشرفت و پیروزی نوجوان در همه مراحل زندگی به ویژه در تحصیل علم و دانش، موضوع پژوهش مقطع راهنمایی این شماره را (نوجوان و نظم) قرار دادیم.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین