چگونه می توان اعتبار معرفت های دینی را به دست آورد؟ معارف اساسی دین ( توحید ، نبوت ، عدل ، امامت ومعاد ) ازطریق عقل منطقی واستدلال گر مبتنی بر بدیهیّات اولیه مانند استحاله اجتماع نقیضین به دست می آیند . لذا معیار صحت این قبیل معارف دینی، عقل منطقی است . وآنگاه که صحت اصول احراز شد مصداق نبی ازراه معجزه یا نصّ نبیّ سابق یا دیگر قرائن به اثبات می رسد و را ه آگاهی ما از وقوع معجزه یا نصّ نبی سابق خبر متواتر است که منطقاً مفید یقین است و عقلا به آن اعتماد می کنند . البته در مورد پیامبر اسلام معجزه باقیه ( قرآن کریم ) همچنان موجود است و همه انس و جنّ را به مبازه مطلبد . ( وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ )(البقرة : 23 ) ( و اگر در باره آنچه بر بنده خود[ پیامبر] نازل کردهایم شک و تردید دارید،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را- غیر خدا- برای این کار، فرا خوانید اگر راست میگویید! ) ( قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً) (الإسراء : 88 ) ( بگو: (اگر انسانها و پریان(جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند یکدیگر را(در این کار) کمک کنند. ) وقتی از را تواتر استناد قرآن به پیامبر و ازراه اعجاز آن، حقانیت پیامبر و خود قرآن اثبات شد،آنگاه خود قرآن و کلام صحیح السند پیامبر نیز از معیارهای معرفت دینی خواهد بود . معیار اخذ صحیح معرفت از قرآن و سنت صحیح السند نیز عبارتند از : 1 عقل منطقی واستدلال گر مبتنی بر بدیهیّات اولیه 2 قواعد و اصول و ضوابط فهم ، مانند رعایت قواعد زبان عربی ( صرف ، نحو ، لغت ، معانی و بیان و... ) و ضوابط عامّ زبان شناسی 3 منطق استقراء مبنی بر تأیید گرایی نه اثباط گرایی یا ابطال گرایی 4 آشنایی با فن مغالطه نیز برای کشف آسیب های معرفت دینی الزامی است . 5 فنّ رجال ودرایه و علم حدیث و تاریخ و... نیز برای احراز سند احادیث و شناخت شأن نزولها و شناخت اقسام احادیث ومیزان اعتبار آنها لازم است .
چگونه می توان اعتبار معرفت های دینی را به دست آورد؟
معارف اساسی دین ( توحید ، نبوت ، عدل ، امامت ومعاد ) ازطریق عقل منطقی واستدلال گر مبتنی بر بدیهیّات اولیه مانند استحاله اجتماع نقیضین به دست می آیند . لذا معیار صحت این قبیل معارف دینی، عقل منطقی است .
وآنگاه که صحت اصول احراز شد مصداق نبی ازراه معجزه یا نصّ نبیّ سابق یا دیگر قرائن به اثبات می رسد و را ه آگاهی ما از وقوع معجزه یا نصّ نبی سابق خبر متواتر است که منطقاً مفید یقین است و عقلا به آن اعتماد می کنند . البته در مورد پیامبر اسلام
معجزه باقیه ( قرآن کریم ) همچنان موجود است و همه انس و جنّ را به مبازه مطلبد .
( وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلی عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ )(البقرة : 23 )
( و اگر در باره آنچه بر بنده خود[ پیامبر] نازل کردهایم شک و تردید دارید،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را- غیر خدا- برای این کار، فرا خوانید اگر راست میگویید! )
( قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً) (الإسراء : 88 )
( بگو: (اگر انسانها و پریان(جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند یکدیگر را(در این کار) کمک کنند. )
وقتی از را تواتر استناد قرآن به پیامبر و ازراه اعجاز آن، حقانیت پیامبر و خود قرآن اثبات شد،آنگاه خود قرآن و کلام صحیح السند پیامبر نیز از معیارهای معرفت دینی خواهد بود .
معیار اخذ صحیح معرفت از قرآن و سنت صحیح السند نیز عبارتند از :
1 عقل منطقی واستدلال گر مبتنی بر بدیهیّات اولیه
2 قواعد و اصول و ضوابط فهم ، مانند رعایت قواعد زبان عربی ( صرف ، نحو ، لغت ، معانی و بیان و... ) و ضوابط عامّ زبان شناسی
3 منطق استقراء مبنی بر تأیید گرایی نه اثباط گرایی یا ابطال گرایی
4 آشنایی با فن مغالطه نیز برای کشف آسیب های معرفت دینی الزامی است .
5 فنّ رجال ودرایه و علم حدیث و تاریخ و... نیز برای احراز سند احادیث و شناخت شأن نزولها و شناخت اقسام احادیث ومیزان اعتبار آنها لازم است .
- [سایر] شبهه: معرفت دینی همان معرفتی بشری است لذا معرفت دینی خالص نخواهد بود.
- [سایر] از آنجا که معرفت خدا از راه معرفت نفس پیدا می شود، خواستم بدانم منظور از «معرفت نفس» یا خود شناسی چیست و چطور می توان به آن دست پیدا کرد؟
- [سایر] آیا دین از معرفت دینی متمایز است؟
- [سایر] شبهه: دین از معرفت دینی متمایز است و صحت عقائد دینی، دچار هیچ مشکل نمی شود.
- [سایر] شبهه: دین از معرفت دینی متمایز است و صحت عقائد دینی، دچار هیچ مشکل نمی شود.
- [سایر] معرفت خدا از راه معرفت نفس پیدا می شود، منظور از معرفت نفس چیست و چگونه به دست می آید؟
- [سایر] با توجّه به بشری بودن و کامل نبودن معرفت دینی و در نتیجه، عدم قداست این معرفت، چه راهی برای مقابله با تساهل گرایی می ماند؟
- [سایر] غیرت چیست؟ آیا می توان از آموزه های دینی غیرت را به دست آورد؟
- [سایر] شبهه: عقل نقش مهم و تعیین کننده در معرفت دینی ندارد.
- [سایر] روش به دست آوردن معرفت الهی چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] اقرار شخص سفیه نسبت به امور مالی اعتبار ندارد، بنابر این اگر سفیه اقرار نماید مبلغی به دیگری بدهکار است یا چیزی که در دست او میباشد مال دیگری است، اقرار او نافذ نیست، ولی اقرار سفیه نسبت به امور غیر مالی اعتبار دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] برای پوشانیدن عورت از هر چیز می توان استفاده کرد، حتی با دست و آب کدر.
- [آیت الله وحید خراسانی] سفته های ریالی که بین مردم و تجار معمول است و با انها معامله می کنند مانند اسکناس نیست که برای خود انها مالیت اعتبار شده باشد بلکه انها سند دینی است که در ذمه متعهد و امضاء کننده سفته می باشد پس مشتری موقعی که سفته ای به فروشنده کالا می دهد در واقع بهای کالای خریده شده را نداده است و به این جهت چنانچه ان سفته در دست فروشنده گم یا سوخته شود چیزی از مال فروشنده تلف نمی شود و ذمه مشتری فارغ و بریء نمی گردد ولی اگر بهای کالا را اسکناس داده بود و گم می شد از کیسه فروشنده رفته و او ضرر کرده بود
- [آیت الله بهجت] جایز است بانک برای انجام عمل گشایش اعتبار و تعهدات مربوطه، مبلغی از سفارشدهنده و خریدار بهعنوان کارمزد دریافت کند و این عمل بانک را میتوان از نظر شرعی، نوعی عقد جعاله دانست؛ یعنی سفارشدهنده با بانک قرار میگذارد که اگر بانک عمل گشایش اعتبار را برای او انجام دهد، مبلغی را بهعنوان کارمزد به بانک بپردازد، و بانک پس از انجام عمل گشایش اعتبار، حق دارد که آن مبلغ را از او دریافت کند.
- [امام خمینی] بچه ممیزی که خوب و بد را می فهمد، اگر تکلیفش هم نزدیک است اگربگوید چیزی را آب کشیدم، دوباره باید آن را آب کشید. ولی اگر بگوید چیزی که در دست اوست نجس است، احتیاط آن است که از آن اجتناب کنند. اگر چه بعید نیست اعتبار قول صبی مراهق.
- [آیت الله وحید خراسانی] جایز است بانک برای انجام گشایش اعتبار و تعهدات مربوطه مبلغی از سفارش دهنده خریدار دریافت نماید گشایش اعتبار و گرفتن مبلغ را از نظر شرعی بر عناوینی می توان تطبیق داد که به سه عنوان در ذیل اشاره می شود اول ان که به عنوان اجاره باشد یعنی سفارش دهنده بانک را برای عمل گشایش اعتبار اجیر می کند و مبلغ پرداختی را که به نسبت معینی از بهای کالای سفارش شده که مورد توافق بانک و سفارش دهنده است بابت اجرت عمل به بانک می پردازد دوم ان که به عنوان جعاله باشد یعنی سفارش دهنده با بانک قرار می گذارد که اگر بانک عمل گشایش اعتبار را برای او انجام دهد مبلغی را به بانک بپردازد و بانک پس از انجام عمل گشایش اعتبار حق دارد ان مبلغ را از او بگیرد سوم ان که به عنوان خرید و فروش انجام شود به این که بانک مبلغ سفارش شده را با ارز خارجی و به پول کشور فروشنده کالا به او می پردازد و از سفارش دهنده و خریدار به پول رایج کشور خودش عوض ان را می گیرد پس ان ارز خارجی را در ذمه خریدار به پول کشور خودش با فایده ای که می گیرد می فروشد و چون مورد معامله ارزی دو نوع مختلف می باشد اشکالی ندارد
- [آیت الله وحید خراسانی] منشا مالیت یکی از دو امر است اول ان که برای چیزی منافع و خواصی باشد که موجب رغبت عقلا به ان چیز شود مانند خوردنی ها و اشامیدنی ها و پوشیدنی ها دوم ان که مقامی که صاحب اعتبار است برای ان چیز اعتبار مالیت کند مانند اسکناس ها و تمبرها که حکومتها به انها ارزش و مالیت می دهند
- [آیت الله خوئی] این عمل بانک که قبول گشایش و انجام تعهدات باشد جایز است همین طوری که برای خریدار نیز عمل گشایش اعتبار جائز است و اشکال ندارد.
- [آیت الله سبحانی] تا آنجا که ممکن است باید به خاک پاک تیمم کرد و اگر خاک نباشد می توان بر ریگ و شن و کلوخ و سنگ، در صورتی که به هنگام تیمم گردی از آنها بر دست ها بنشیند، تیمم کرد.
- [آیت الله اردبیلی] هیچ مسلمانی نباید نسبت به مسائل و مشکلات سایر مسلمانان بیتفاوت باشد و به اندازه قدرت و توان خود موظّف است در اصلاح امور دینی و دنیایی دیگران اقدام نماید. از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نقل شده است که فرمودند: (کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نیست).(1)