وهابیون شبهه می کنند که حضرت خدیجه قبل از اسلام به دین یهود بوده آیا این صحیح است؟ هر جند از زندگانی و دین حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر (ص) و دوران جاهلیت اطلاع چندانی در دست نیست اما شواهدی در دست است که ایشان به دین حنیف ابراهیمی بوده و موحد بوده اند. با توجه به اینکه لقب حضرت خدیجه قبل از اسلام، طاهره بوده( بحار الانوار، ج 16، ص 12 ؛ ریاحین الشریعه، ج2،ص207) و طاهره به معنای پاک منشی است می توان فهمید که آن بزرگوار پیرو یکی از ادیان الهی بوده و به آن نیز پایبند بوده است و به این موضوع تا حدی پایبند بوده که در میان مردم آن دوران که اکثرا در فساد و بی بندو باری بودند به طاهره ملقب شده است. جالب این است که او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر جدید را می کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علماء جویای نشانه های نبوت می شد. (بحارالانوار، ج16،ص52) مطلب دیگری که باید به آن دقت کرد این است که در روایات آمده که احترام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) به خدیجه(علیها السلام)، به خاطر عقیده و اعتقاد او به توحید بوده است( سفینه البحار،ج2،ص 570،وقات الزهراء(س)،سید عبد الرزاق مقرم،ص7) و از آنجا که پیامبر 15 سال قبل از بعثت با حضرت خدیجه ازدواج کرد و هنوز اسلام به آن حضرت عرضه نشده بود و نیز دیگر ادیان الهی به جز آئین حنیف ابراهیمی تماما به نحوی توحید از آنان رخت بسته بود می توان نتیجه گرفت که حضرت خدیجه بر مکتب حنیف و توحیدی ابراهیمی بوده است نه دین دیگر. البته خوب است که به این کسانی که این شبهه را کرده اند بگوییم دین و آیین بزرگان شما و خلفایتان قبل از اسلام چه بوده؟ ایا آنان بت پرست و مشرک نبودند؟ لااقل حتی اگر هم بپذیریم حضرت خدیجه(س) قبل از اسلام ، یهودی بوده ایشان به دینی از ادیان الهی معتقد بوده نه مانند بزرگان شما که مشرک و بت پرست بوده اند.
وهابیون شبهه می کنند که حضرت خدیجه قبل از اسلام به دین یهود بوده آیا این صحیح است؟
هر جند از زندگانی و دین حضرت خدیجه(س) قبل از ازدواج با پیامبر (ص) و دوران جاهلیت اطلاع چندانی در دست نیست اما شواهدی در دست است که ایشان به دین حنیف ابراهیمی بوده و موحد بوده اند.
با توجه به اینکه لقب حضرت خدیجه قبل از اسلام، طاهره بوده( بحار الانوار، ج 16، ص 12 ؛ ریاحین الشریعه، ج2،ص207) و طاهره به معنای پاک منشی است می توان فهمید که آن بزرگوار پیرو یکی از ادیان الهی بوده و به آن نیز پایبند بوده است و به این موضوع تا حدی پایبند بوده که در میان مردم آن دوران که اکثرا در فساد و بی بندو باری بودند به طاهره ملقب شده است.
جالب این است که او از کسانی بود که انتظار ظهور پیامبر جدید را می کشید و همیشه از ورقه بن نوفل و دیگر علماء جویای نشانه های نبوت می شد. (بحارالانوار، ج16،ص52)
مطلب دیگری که باید به آن دقت کرد این است که در روایات آمده که احترام حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) به خدیجه(علیها السلام)، به خاطر عقیده و اعتقاد او به توحید بوده است( سفینه البحار،ج2،ص 570،وقات الزهراء(س)،سید عبد الرزاق مقرم،ص7) و از آنجا که پیامبر 15 سال قبل از بعثت با حضرت خدیجه ازدواج کرد و هنوز اسلام به آن حضرت عرضه نشده بود و نیز دیگر ادیان الهی به جز آئین حنیف ابراهیمی تماما به نحوی توحید از آنان رخت بسته بود می توان نتیجه گرفت که حضرت خدیجه بر مکتب حنیف و توحیدی ابراهیمی بوده است نه دین دیگر.
البته خوب است که به این کسانی که این شبهه را کرده اند بگوییم دین و آیین بزرگان شما و خلفایتان قبل از اسلام چه بوده؟ ایا آنان بت پرست و مشرک نبودند؟ لااقل حتی اگر هم بپذیریم حضرت خدیجه(س) قبل از اسلام ، یهودی بوده ایشان به دینی از ادیان الهی معتقد بوده نه مانند بزرگان شما که مشرک و بت پرست بوده اند.
- [سایر] دین حضرت خدیجه قبل از اسلام چه بوده است؟
- [سایر] آیا صحبت نمودن حضرت زهرا(س) از درون رَحِم، با مادرشان حضرت خدیجه صحیح است؟ چطور امکان دارد؟
- [سایر] خانه حضرت خدیجه در کجاست؟؟؟
- [سایر] تاریخ زندگانی حضرت خدیجه- علیها السلام-را بنویسید.
- [سایر] آیا پیامبر (ص) از حضرت خدیجه (س) فرزندی غیر حضرت زهرا (س) داشتند؟
- [سایر] سنّ حضرت زهرا(س) در زمان رحلت حضرت خدیجه(س) چقدر بود؟
- [سایر] القاب و فضایل حضرت خدیجه س را بیان کنید؟
- [سایر] تاریخ زندگانی حضرت خدیجه را بنویسید.
- [سایر] آیا حضرت خدیجه سلام الله علیها از نظر جایگاه معنوی به مقام و شأن و رتبه حضرت مریم سلام الله علیها و حضرت معصومه سلام الله علیها میرسد؟
- [سایر] چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای حضرت خدیجه نماز میت نخواندند؟
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [آیت الله بهجت] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود، و اگر خواندن به عربی صحیح ممکن نبود، با سایر زبانها بهصورت صحیح باید خوانده شود، و اگر به عربی میتواند بخواند، ولی عربی صحیح را نمیداند، احتیاط در این است که هم به عربی غیر صحیح و هم به لغت صحیحِ کسی که صیغه طلاق را میخواند خوانده شود. و باید دو مرد عادل صیغه طلاق را بشنوند، و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتِی فَاطِمَةُ طالِق)؛ یعنی: (زن من فاطمه رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوَکلّی فاطِمَةُ طالِق).
- [آیت الله وحید خراسانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه طالق خوانده شود و دو مرد عادل ان را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید زوجتی فاطمه طالق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند ان وکیل باید بگوید زوجه موکلی فاطمه طالق و در صورتی که زن معین باشد ذکر نام او لازم نیست
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه طالق خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد؛ باید بگوید زوجتی فاطمه طالق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید زوجه موکلی فاطمه طالق. و در صورتی که زن معین باشد؛ ذکر نام او لازم نیست.
- [آیت الله خوئی] طلاق باید به صیغ عربی صحیح و به کلمة طالق خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغ طلاق را بخواند و اسم زن او مثلًا فاطمه باشد، باید بگوید: (زوجتی فاطمة طالق) یعنی زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید: (زوجة موکلی فاطمة طالق) و درصورتی که زن معین باشد ذکر نام او لازم نیست.