در بین بحث هائی که بین برادران اهل سنت با دوستان شیعه صورت می گیرد،بعضا شاهد هستیم که اهل سنت،مسئلهء شفاعت خواستن از غیر خدا را،ولو اینکه آن شخص،پیامبر هم باشد،عین شرک می پندارند. عجالتا چند آیه از قرآن را در اینجا ذکر می کنم که در آن،مسئلهء شفاعت توسط پیامبران ذکر شده است و به هیچ وجه هم شرک و گناه به حساب نمی آید. 1) (آیهء 97 و 98 سوره یوسف ):فرزندان حضرت یعقوب(ع) که از کرده های خود پشیمان می گردند رو به پدر کرده می گویند:‹قالوا یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین ›(پدر جان از خداوند دربارهء ما طلب آمرزش نما،ما گروه خطاکار بودیم)حضرت یعقوب نیز به درخواست آنان جواب مثبت می دهد و می گوید: ‹قال سوف استغفر لکم ربی انه هوالغفور الرحیم›(به همین زودی از پروردگارم برای شما طلب مغفرت می کنم او بخشنده و رحیم است) 2) (آیهء64 سوره نساء ):‹... و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروالله واستغفر لهم الرسول لوجدواالله توابا رحیما› (اگر آنان هرگاه به خویش ستم کرده بودند حضور تو (ای پیامبر) می آمدند و از خداوند طلب آمرزش می کردند و پیامبر نیز در بارهء آنها درخواست آمرزش می نمود،خدا را توبه پذیر و رحیم می یافتند ) 3) (آیهء 5 سوره منافقون ):‹و اذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله لووا رؤسهم و رایتهم یصدون و هم مستکبرون› ( و هرگاه به آنان گویند بیائید تا رسول خدا برای شما از حق آمرزش بخواهد سر بپیچند و بنگری که با تکبر و نخوت روی می گردانند) مطلب وبحث دیگردر رابطه شفاعت : شفاعت چیست که شما بدان معتقدید ؟ پاسخ اجمالی : شفاعت ، از اصول مسلم اسلام و مروی روایات و آیات قرآن کریم میباشد پاسخ تفصییلی : شفاعت ، یکی از اصول مسلم اسلام است که همه طوایف و فرق اسلامی به پیروی از آیات قرآن و روایات ، آن را پذیرفته اند . هر چند در نتیجه شفاعت با هم اختلاف نظر دارند . حقیقت شفاعت این است که انسان گرامی که در نزد خداوند از قرب و مقامی برخوردار است ، از خدای متعال خواهان بخشودگی گناهان و یا ارتقاع درجه انسانی دیگر گردد . رسول گرامی فرمود : ( اُعْطِیْتُ خَمْساً . . . وَاُعْطِیْتُ الشَّفاعَةَ فَادّخَرْتُها لاُِمَّتِی ) . ( 1 ) پنج چیز به من ارزانی شد . . . و شفاعت به من عطا شد ، پس آن را برای امت خود ذخیره نمودم . محدودیت شفاعت از دیدگاه قرآن ، شفاعتِ مطلق و بدون قید و شرط مردود است . شفاعت در صورتی مؤثر می گردد که : * اولاً : شفیع از جانب خدا در شفاع مأذون باشد . تنها گروهی می توانند شفاعت نمایند که علاوه بر قرب معنوی به خدا ، از جانب وی مأذون باشند . قرآن مجید در این مورد می فرماید : ( لایَمْلِکُوْنَ الشّفاعَةَ إلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الْرَّحْمنِ عَهْداً ) . ( 2 ) مالک شفاعت نیست مگر کسی که نزد خدای رحمان ، عهد دریافته باشد . و در جای دیگر می فرماید : ( یَوْمَئِذ لاتَنْفَعُ الشّفاعَةُ إلاّ مَنْ أذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلاً ) . ( 3 ) در روز رستاخیز ، شفاعت کسی درباره دیگران سود نمی بخشد ، مگر کسی که خدا به او اذن دهد و به گفتار وی راضی گردد . * ثانیاً : شخص مورد شفاعت نیز باید لیاقت فیض الهی را از طریق شفیع پیدا کند ؛ یعنی رابطه ایمانی او با خدا و پیوند روحی وی با شفیع ، گسسته نشود ، بنابراین کافران که رابطه ایمانی با خداوند ندارند و برخی از مسلمانان گناهکار ؛ مانند گروه بی نماز و آدم کش که فاقد پیوند روحی با شفیع هستند ، مورد شفاعت قرار نمی گیرند . قرآن در مورد افراد بی نماز و منکران روز رستاخیز می فرماید : ( فَما تَنْفَعهُمْ شَفاعَةٌ الشّافِعِیْنَ ) . ( 4 ) پس شفاعت شفیعان ، به آنان سودی نمی بخشد . و درباره ستمگران می فرماید : ( ما للظّالِمیِنَ مِنْ حَمیم وَلا شَفِیع یُطاعُ ) . ( 5 ) برای ستمگران هیچ خویشی و شفیعی ، که شفاعت وی پذیرفته شود ، نخواهد بود . فلسفه شفاعت شفاعت ، بسان توبه ، روزنه امیدی است برای کسانی که می توانند در نیمه راه ضلالت و معصیت ، گناهان خویش را ترک کنند و از آن پس ، باقیمانده عمر خود را در طاعت خدا سپری نمایند ؛ زیرا انسان گناهکار هرگاه احساس کند که در شرایط محدودی ( نه در هر شرایطی ) می تواند به شفاعت شفیع ، نایل گردد ، سعی می کند که این حد را حفظ نماید و گام فراتر ننهد . نتیجه شفاعت مفسران در نتیجه شفاعت ، که آیا بخشودگی گناهان است و یا ارتقاء درجه ، اختلاف نظر دارند ولی با توجه به فرموده پیامبر گرامی که : ( شفاعت من ، برای مرتکبان گناهان کبیره است ) نظر نخست ، روشن تر می گردد . ( إنَّ شَفاعَتِی یَومَ الْقیامَةِ لاَِهْلِ الْکَبائِر مِنْ اُمَّتی ) . ( 6 ) شفاعت من در روز رستاخیز ، از آن کسانی از امت من است که مرتکب گناهان کبیره شده اند 1 مسند احمد ، ج 1 ، ص 301 ؛ صحیح بخاری ، ج 1 ، ص 91 ، ط مصر . 2 مریم : 87 3 طه : 109 4 مدّثّر : 48 5 مؤمن : 18 6 سنن ابن ماجه ، ج 2 ، ص 583 ؛ مسند احمد ، ج 3 ، ص 213 ؛ سنن ابی داوود ، ج 2 ، ص 537 ؛ سنن ترمذی ، ج 4 ، ص 45 .
در بین بحث هائی که بین برادران اهل سنت با دوستان شیعه صورت می گیرد،بعضا شاهد هستیم که اهل سنت،مسئلهء شفاعت خواستن از غیر خدا را،ولو اینکه آن شخص،پیامبر هم باشد،عین شرک می پندارند.
عجالتا چند آیه از قرآن را در اینجا ذکر می کنم که در آن،مسئلهء شفاعت توسط پیامبران ذکر شده است و به هیچ وجه هم شرک و گناه به حساب نمی آید.
1) (آیهء 97 و 98 سوره یوسف ):فرزندان حضرت یعقوب(ع) که از کرده های خود پشیمان می گردند رو به پدر کرده می گویند:‹قالوا یا ابانا استغفر لنا ذنوبنا انا کنا خاطئین ›(پدر جان از خداوند دربارهء ما طلب آمرزش نما،ما گروه خطاکار بودیم)حضرت یعقوب نیز به درخواست آنان جواب مثبت می دهد و می گوید: ‹قال سوف استغفر لکم ربی انه هوالغفور الرحیم›(به همین زودی از پروردگارم برای شما طلب مغفرت می کنم او بخشنده و رحیم است)
2) (آیهء64 سوره نساء ):‹... و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوک فاستغفروالله واستغفر لهم الرسول لوجدواالله توابا رحیما› (اگر آنان هرگاه به خویش ستم کرده بودند حضور تو (ای پیامبر) می آمدند و از خداوند طلب آمرزش می کردند و پیامبر نیز در بارهء آنها درخواست آمرزش می نمود،خدا را توبه پذیر و رحیم می یافتند )
3) (آیهء 5 سوره منافقون ):‹و اذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول الله لووا رؤسهم و رایتهم یصدون و هم مستکبرون› ( و هرگاه به آنان گویند بیائید تا رسول خدا برای شما از حق آمرزش بخواهد سر بپیچند و بنگری که با تکبر و نخوت روی می گردانند)
مطلب وبحث دیگردر رابطه شفاعت :
شفاعت چیست که شما بدان معتقدید ؟
پاسخ اجمالی : شفاعت ، از اصول مسلم اسلام و مروی روایات و آیات قرآن کریم میباشد
پاسخ تفصییلی : شفاعت ، یکی از اصول مسلم اسلام است که همه طوایف و فرق اسلامی به پیروی از آیات قرآن و روایات ، آن را پذیرفته اند . هر چند در نتیجه شفاعت با هم اختلاف نظر دارند . حقیقت شفاعت این است که انسان گرامی که در نزد خداوند از قرب و مقامی برخوردار است ، از خدای متعال خواهان بخشودگی گناهان و یا ارتقاع
درجه انسانی دیگر گردد .
رسول گرامی فرمود :
( اُعْطِیْتُ خَمْساً . . . وَاُعْطِیْتُ الشَّفاعَةَ فَادّخَرْتُها لاُِمَّتِی ) . ( 1 )
پنج چیز به من ارزانی شد . . . و شفاعت به من عطا شد ، پس آن را برای امت خود ذخیره نمودم .
محدودیت شفاعت
از دیدگاه قرآن ، شفاعتِ مطلق و بدون قید و شرط مردود است . شفاعت در صورتی مؤثر می گردد که : * اولاً : شفیع از جانب خدا در شفاع مأذون باشد . تنها گروهی می توانند شفاعت نمایند که علاوه بر قرب معنوی به خدا ، از جانب وی مأذون باشند . قرآن مجید در این مورد می فرماید :
( لایَمْلِکُوْنَ الشّفاعَةَ إلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الْرَّحْمنِ عَهْداً ) . ( 2 )
مالک شفاعت نیست مگر کسی که نزد خدای رحمان ، عهد دریافته باشد .
و در جای دیگر می فرماید :
( یَوْمَئِذ لاتَنْفَعُ الشّفاعَةُ إلاّ مَنْ أذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَرَضِیَ لَهُ قَوْلاً ) . ( 3 )
در روز رستاخیز ، شفاعت کسی درباره دیگران سود نمی بخشد ، مگر کسی که خدا به او اذن دهد و به گفتار وی راضی گردد .
* ثانیاً : شخص مورد شفاعت نیز باید لیاقت فیض الهی را از طریق شفیع پیدا کند ؛ یعنی رابطه ایمانی او با خدا و پیوند روحی وی با شفیع ، گسسته نشود ، بنابراین کافران که رابطه ایمانی با خداوند ندارند و برخی از مسلمانان گناهکار ؛ مانند گروه بی نماز و آدم کش که فاقد پیوند روحی با شفیع هستند ، مورد شفاعت قرار نمی گیرند .
قرآن در مورد افراد بی نماز و منکران روز رستاخیز می فرماید :
( فَما تَنْفَعهُمْ شَفاعَةٌ الشّافِعِیْنَ ) . ( 4 )
پس شفاعت شفیعان ، به آنان سودی نمی بخشد .
و درباره ستمگران می فرماید : ( ما للظّالِمیِنَ مِنْ حَمیم وَلا شَفِیع یُطاعُ ) . ( 5 )
برای ستمگران هیچ خویشی و شفیعی ، که شفاعت وی پذیرفته شود ، نخواهد بود .
فلسفه شفاعت
شفاعت ، بسان توبه ، روزنه امیدی است برای کسانی که می توانند در نیمه راه ضلالت و معصیت ، گناهان خویش را ترک کنند و از آن پس ، باقیمانده عمر خود را در طاعت خدا سپری نمایند ؛ زیرا انسان گناهکار هرگاه احساس کند که در شرایط محدودی ( نه در هر شرایطی ) می تواند به شفاعت شفیع ، نایل گردد ، سعی می کند که این حد را حفظ نماید و گام فراتر ننهد .
نتیجه شفاعت
مفسران در نتیجه شفاعت ، که آیا بخشودگی گناهان است و یا ارتقاء درجه ، اختلاف نظر دارند ولی با توجه به فرموده پیامبر گرامی که : ( شفاعت من ، برای مرتکبان گناهان کبیره است ) نظر نخست ، روشن تر می گردد .
( إنَّ شَفاعَتِی یَومَ الْقیامَةِ لاَِهْلِ الْکَبائِر مِنْ اُمَّتی ) . ( 6 )
شفاعت من در روز رستاخیز ، از آن کسانی از امت من است که مرتکب گناهان کبیره شده اند
1 مسند احمد ، ج 1 ، ص 301 ؛ صحیح بخاری ، ج 1 ، ص 91 ، ط مصر .
2 مریم : 87
3 طه : 109
4 مدّثّر : 48
5 مؤمن : 18
6 سنن ابن ماجه ، ج 2 ، ص 583 ؛ مسند احمد ، ج 3 ، ص 213 ؛ سنن ابی داوود ، ج 2 ، ص 537 ؛ سنن ترمذی ، ج 4 ، ص 45 .
- [سایر] منظور از شفاعت «رهبری» چیست؟
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم درباره شفاعت چیست؟
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم درباره شفاعت چیست؟
- [سایر] شفاعت در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] در قرآن کریم چه آیاتی مربوط به شفاعت ذکر شده و به طور کلی شفاعت در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] منظور از شفاعت عظمی چیست و مخصوص کدامیک از معصومان میباشد؟
- [سایر] منظور از این سخن که شفاعت واقعی از آن خداست، چیست؟
- [سایر] در برخی از آیات قرآن عزیز آمده که انسان ها مورد شفاعت قرار نمی گیرند، آیا منظور همان برزخ است که انبیا گفته اند در آن جا شفاعتی نیست؟
- [سایر] در حالی که برخی آیات قرآن شفاعت را نفی میکند، بعضی آیات دیگر شفاعت را تثبیت میکند، این تعارض چگونه است؟
- [سایر] در برخی از آیات آمده که انسان ها مورد شفاعت قرار نمی گیرند، آیا منظور همان برزخ است؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد، چنانچه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد، مخارج به نسبت مداخل تقسیم میشود، و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد، مخارج از چیزی محسوب میشود که منظور باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر در یک زمین جو و گندم و چیزی مثل برنج و لوبیا که زکات آن واجب نیست بکارد چنان چه بر حسب معمول استفاده از هر دو جنس در موقع کشت منظور باشد مخارج به نسبت مداخل تقسیم می شود و اگر فایده یکی از آنها به قدری کم باشد که در موقع کشت منظور نباشد مخارج از چیزی محسوب می شود که منظور باشد.
- [آیت الله مظاهری] دادن قرآن به کافر مانعی ندارد مگر آنکه بیاحترامی به قرآن یا اسلام باشد.
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه غذایی را که در ظرف طلا یا نقره است به منظور پرهیز از حرام در ظرف دیگری بریزند این استعمال جایز است، ولی اگر به این منظور نباشد حرام است، اما به هر حال خوردن آن غذا از ظرف دوم که طلا و نقره نیست، اشکال ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] نگاه کردن مرد به زنی که می خواهد با او ازدواج کند به منظور آگاه شدن از حسن و عیب او جایز است حتی اگر با یک بار نگاه کردن این منظور حاصل نشود می تواند چند بار در چند مجلس نگاه کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.