اگر بخواهیم به نتیجهای درست در مورد شفاعت از دیدگاه قرآن کریم برسیم، باید مجموع آیات مربوط به آن را بررسی کنیم. استناد به بعضی آیات و نادیده گرفتن برخی دیگر، منجر به فهم نادرست و برداشت غیرقابل اعتماد است. به عنوان مثال آیا درست است با استناد به آیه (اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها)؛ (خداست که جانها را هنگام مرگشان میگیرد): زمر (39)، آیه 42. نقش ملک الموت (عزرائیل) را در قبض ارواح منکر شویم و آیه (قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ)؛ (بگو: فرشته مرگ که بر شما گماشته شده، جان شما را میگیرد): سجده (32)، آیه 11. را فراموش کنیم؟ مجموع آیات قرآن در زمینه شفاعت - به معنای واسطه شدن در رسیدن فیض الهی به مخلوقات - سه دسته است. آیات شفاعت: دسته اوّل: آیاتی که شفاعت را فقط از آنِ خدا دانسته است: (قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً)؛ زمر (39)، آیه 44. (بگو تمام شفاعت یکسره برای خدا است). دسته دوّم: آیاتی که به کلی شفاعت را نفی میکند: (یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ)؛ بقره (2)، آیه 254. . دسته سوّم: آیاتی که شفاعت غیر خدا را، مشروط به اذن خدا میداند: (یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً)؛ طه (20)، آیه 109. (در آن روز شفاعت کسی سود نمیبخشد، مگر آن کس که خدای رحمان به او اذن ذهد و سخن او را بپسندد). 1 شفاعت و توحید افعالی اگر مجموع این آیات با هم در نظر گرفته شود، مفاد آن اثبات شفاعت و تبیین آن، بر اساس (توحید افعالی) است. بنابر توحید افعالی، جهان هستی - با نظام علّت و معلولیاش - اثر و فعل خداوند و قائم به اراده و قدرت او است. همچنان که اصل وجود و هستی علّتها و اسباب از خدا است؛ هرگونه سبب بودن و تأثیرگذاریشان نیز از او است. در حقیقت، علتهای مادی و معنوی، واسطههای فیض الهیاند و فاعلیت آنها، در طول فاعلیت خداوند است. بر این اساس قبض روح، کار ملک الموت است؛ اما در عین حال او واسطه است و بدون اراده و قدرت الهی کاری انجام نمیدهد و کار او به (اللَّه) نسبت داده میشود. آیات مربوط به شفاعت نیز، بیانگر سه نتیجه به دست آمده از توحید افعالی است: دسته اوّل، بیانگر این است که شفاعت یکسره و به تمامی متعلق به خدا است؛ چون شفاعتکنندهای بدون اراده و مشیت خداوند، قدرت بر هیچ تأثیری ندارد. دسته دوم - به قرینه آیات دسته اول و سوم - نفی شفاعت به غیر اذن خداوند و به صورت استقلالی است. مفاد آیات، این است که اسباب و وسایط با قطع نظر از اراده و مشیت الهی، هیچ گونه تأثیری ندارند. دسته سوم، اثباتکننده شفاعت برای غیر خدا و تأثیر گذاری آنان به اذن و اراده و مشیت خداوند است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/500014)
شفاعت در قرآن چگونه بیان شده است؟
اگر بخواهیم به نتیجهای درست در مورد شفاعت از دیدگاه قرآن کریم برسیم، باید مجموع آیات مربوط به آن را بررسی کنیم. استناد به بعضی آیات و نادیده گرفتن برخی دیگر، منجر به فهم نادرست و برداشت غیرقابل اعتماد است.
به عنوان مثال آیا درست است با استناد به آیه (اللَّهُ یَتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها)؛ (خداست که جانها را هنگام مرگشان میگیرد): زمر (39)، آیه 42. نقش ملک الموت (عزرائیل) را در قبض ارواح منکر شویم و آیه (قُلْ یَتَوَفَّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ)؛ (بگو: فرشته مرگ که بر شما گماشته شده، جان شما را میگیرد): سجده (32)، آیه 11. را فراموش کنیم؟
مجموع آیات قرآن در زمینه شفاعت - به معنای واسطه شدن در رسیدن فیض الهی به مخلوقات - سه دسته است.
آیات شفاعت:
دسته اوّل: آیاتی که شفاعت را فقط از آنِ خدا دانسته است: (قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً)؛ زمر (39)، آیه 44. (بگو تمام شفاعت یکسره برای خدا است).
دسته دوّم: آیاتی که به کلی شفاعت را نفی میکند: (یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ)؛ بقره (2)، آیه 254. .
دسته سوّم: آیاتی که شفاعت غیر خدا را، مشروط به اذن خدا میداند: (یَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً)؛ طه (20)، آیه 109. (در آن روز شفاعت کسی سود نمیبخشد، مگر آن کس که خدای رحمان به او اذن ذهد و سخن او را بپسندد).
1
شفاعت و توحید افعالی
اگر مجموع این آیات با هم در نظر گرفته شود، مفاد آن اثبات شفاعت و تبیین آن، بر اساس (توحید افعالی) است.
بنابر توحید افعالی، جهان هستی - با نظام علّت و معلولیاش - اثر و فعل خداوند و قائم به اراده و قدرت او است. همچنان که اصل وجود و هستی علّتها و اسباب از خدا است؛ هرگونه سبب بودن و تأثیرگذاریشان نیز از او است. در حقیقت، علتهای مادی و معنوی، واسطههای فیض الهیاند و فاعلیت آنها، در طول فاعلیت خداوند است. بر این اساس قبض روح، کار ملک الموت است؛ اما در عین حال او واسطه است و بدون اراده و قدرت الهی کاری انجام نمیدهد و کار او به (اللَّه) نسبت داده میشود.
آیات مربوط به شفاعت نیز، بیانگر سه نتیجه به دست آمده از توحید افعالی است:
دسته اوّل، بیانگر این است که شفاعت یکسره و به تمامی متعلق به خدا است؛ چون شفاعتکنندهای بدون اراده و مشیت خداوند، قدرت بر هیچ تأثیری ندارد.
دسته دوم - به قرینه آیات دسته اول و سوم - نفی شفاعت به غیر اذن خداوند و به صورت استقلالی است. مفاد آیات، این است که اسباب و وسایط با قطع نظر از اراده و مشیت الهی، هیچ گونه تأثیری ندارند.
دسته سوم، اثباتکننده شفاعت برای غیر خدا و تأثیر گذاری آنان به اذن و اراده و مشیت خداوند است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 2/500014)
- [سایر] دیدگاه قرآن کریم درباره شفاعت چیست؟
- [سایر] شفاعت در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] در قرآن کریم چه آیاتی مربوط به شفاعت ذکر شده و به طور کلی شفاعت در قرآن چگونه بیان شده است؟
- [سایر] در حالی که برخی آیات قرآن شفاعت را نفی میکند، بعضی آیات دیگر شفاعت را تثبیت میکند، این تعارض چگونه است؟
- [سایر] از نظر قرآن کریم شفیع کیست و بالاترین شفاعت کننده در روز قیامت کیست؟
- [سایر] در تفسیر آیات و روایات مربوط به شفاعت چه اختلافی میان مذاهب وجود دارد؟
- [سایر] آیا قرآن در آن دنیا به فریاد انسانهای مؤمن میرسد و شفاعت میکند؟
- [سایر] منظور از شفاعت چیست؟ آیا در قرآن تاییدی بر آن وجود دارد؟
- [سایر] برخی از آیات قرآن شفاعت را نفی می کند و برخی اثبات , جمع این آیات چگونه است ؟
- [سایر] چرا قرآن خود را بین مردم مهجور میداند؟ چه چیزها و اموری در قیامت از انسان شفاعت و شکایت میکنند؟
- [آیت الله بروجردی] دادن قرآن به کافر حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] باید از دادن قرآن به کافر خودداری کنند، و اگر قرآن در دست اوست در صورت امکان از او بگیرند ولی چنانچه مقصود از دادن قرآن و یا داشتن قرآن تحقیق و مطالعه در دین باشد و نیز انسان بداند که کافری که محکوم به نجاست است با دست تر قرآن را لمس نمی کند اشکالی ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله مظاهری] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سبحانی] اگر جلد قرآن نجس شود در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر جلد قران نجس شود در صورتی که بی احترامی به قران باشد باید ان را اب بکشند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر جلد قرآن نجس شود؛ در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد؛ باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] در صورتی که دادن قرآن به کافر مستلزم هتک باشد حرام و گرفتن قرآن از او واجب است.
- [آیت الله بروجردی] اگر جلد قرآن نجس شود، در صورتی که بیاحترامی به قرآن باشد، باید آن را آب بکشند.
- [آیت الله سیستانی] اگر جلد قرآن نجس شود ، در صورتی که بی احترامی به قرآن باشد ، باید آن را آب بکشند .