در مورد شفاعت ، صنعانی می گوید : " از جمله اعمال مشرکان آنکه معتقد بودند : بتها برای آن ها شفاعت خواهند کرد و اعتقاد به شفاعت انبیاء و صالحین نیز شرک محسوب می شود و خداوند شفیع قرار دادند انبیاء را شرک خوانده و خود را از این نسبت تنزیه فرموده چرا که احدی جز با اجازه ی او حق شفاعت نزد خدا ندارد ، پس چگونه برای کسی که خدا اجازه ی شفاعت نداده ، حق شفاعت قائل می شوند و هرکس در باره زنده یا مرده ای معتقد باشد که او را می تواند به خدا نزدیک کند , یا حاجت و نیازش را می تواند برآورد ، برای خدا شریک قایل شده چنانکه مشرکان راجع به بتها عقیده داشتند و لذا خون و مال شان حلال بود. در رساله دوم از " رسائل الهدیه السنیه " می نویسد : " ما برای حضرت محمد و دیگر پیامبران و فرشتگان و اولیاء و حتی اطفال بر حسب احادیث وارده به شفاعت معتقدیم ولی شفاعت را باید از مالک آن یعنی خدا طلب کرد . یعنی بگوییم : خدا یا شفاعت حضرت محمد (ص) را در روز قیامت درباره ما بپذیر . یا بگوییم شفاعت بندگان صالح و فرشتگان را در حق ما قبول بفرما و حتی اگر در عالم برزخ شفاعت را از غیر خدا طلب کنیم ، دچار شرک خواهیم شد چون در جوار آن دلیلی از کتاب و سنت و سیره ی سلف صالح وجود ندارد ، بلکه به عکس دلیل داریم که طلب شفاعت از غیر خدا شرک است و رسول برای آن موضوع ، پیکار و جنگ نموده است .
در مورد شفاعت ، صنعانی می گوید : " از جمله اعمال مشرکان آنکه معتقد بودند : بتها برای آن ها شفاعت خواهند کرد و اعتقاد به شفاعت انبیاء و صالحین نیز شرک محسوب می شود و خداوند شفیع قرار دادند انبیاء را شرک خوانده و خود را از این نسبت تنزیه فرموده چرا که احدی جز با اجازه ی او حق شفاعت نزد خدا ندارد ، پس چگونه برای کسی که خدا اجازه ی شفاعت نداده ، حق شفاعت قائل می شوند و هرکس در باره زنده یا مرده ای معتقد باشد که او را می تواند به خدا نزدیک کند , یا حاجت و نیازش را می تواند برآورد ، برای خدا شریک قایل شده چنانکه مشرکان راجع به بتها عقیده داشتند و لذا خون و مال شان حلال بود.
در رساله دوم از " رسائل الهدیه السنیه " می نویسد : " ما برای حضرت محمد و دیگر پیامبران و فرشتگان و اولیاء و حتی اطفال بر حسب احادیث وارده به شفاعت معتقدیم ولی شفاعت را باید از مالک آن یعنی خدا طلب کرد . یعنی بگوییم : خدا یا شفاعت حضرت محمد (ص) را در روز قیامت درباره ما بپذیر . یا بگوییم شفاعت بندگان صالح و فرشتگان را در حق ما قبول بفرما و حتی اگر در عالم برزخ شفاعت را از غیر خدا طلب کنیم ، دچار شرک خواهیم شد چون در جوار آن دلیلی از کتاب و سنت و سیره ی سلف صالح وجود ندارد ، بلکه به عکس دلیل داریم که طلب شفاعت از غیر خدا شرک است و رسول برای آن موضوع ، پیکار و جنگ نموده است .
- [سایر] آیا وهابیت اعتقادی به منجی دارند ؟
- [سایر] شرایط شفاعت چیست؟ چه کسانی در روز قیامت مورد شفاعت قرار میگیرند و چه کسانی شفاعت شامل آنان نمیشود؟
- [سایر] شفاعت چیست ؟ آیا شفاعت مستلزم تغییر در ارادهء خداوند نیست ؟ آیا شفاعت نوعی استثنا وبی عدالتی محسوب نمی شود؟
- [سایر] شخصی که استطاعت مالی ندارد و نمیتواند برای شفاعت به زیارت برود، شفاعت شامل حالش نمیشود؟
- [سایر] آیا شفاعت فقط در جهان آخرت مصداق دارد؟ در دنیا مؤمنان از شفاعت شافعان برخودار نیستند؟
- [سایر] اگر شفاعت وجود دارد چرا در آیه 123 سوره بقره شفاعت را نفی می کند؟
- [سایر] شبهه: آیا لازمه شفاعت این نیست که شفاعت کنندگان دایه مهربانتر از مادر باشند ؟
- [سایر] نظر اهلسنت و برادران شیعه درباره شفاعت چیست و اگر شفاعت از نظر دینی حقیقت دارد چه کسانی در روز قیامت شفاعت میکنند؟
- [سایر] اگر شفاعت برای انسانهای صالح است، آنان نیازی به شفاعت ندارند، و اگر برای غیر صالحان است، در این صورت آیا شفاعت نوعی تبعیض نمیباشد؟
- [سایر] شفاعت کنندگان به چند دسته تقسیم می شوند و در چه شرایطی شفاعت امکان پذیر است .
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کافر یا کسی که به خمس اعتقادی ندارد چیزی را به انسان هدیه بدهد انسان مالک آن می شود و لازم نیست خمس آن را بدهد. بلی اگر آنچه را که گرفته در طول سال صرف مؤونه او نشود و از درآمد سال او زیاد بیاید باید خمس آن را بپردازد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی گناه صغیرهای نظیر نگاه شهوتآلود به نامحرم را سبک بشمارد و یا واجبی از واجبات را نظیر کمک به کسی که میبیند در مضیقه است و میتواند به او کمک کند، سبک بشمارد و به او کمک نکند و با بیاعتنایی از او بگذرد، همان گناه کوچک، کبیره میشود، و آن ترک واجب نظیر ترک خمس و زکات از گناهان کبیره میشود، و اگر- العیاذ بالله- آن استخفاف اعتقادی باشد نه عملی، اگر ملتزم به لوازم آن باشد، کفر است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است در حال تشهد بر ران چپ بنشیند و روی پای راست را بر کف پای چپ بگذارد و نیز مستحب است قبل از تشهد بگوید: (الْحمْد لله) یا (بسْم الله و بالله و الحمْد لله و خیْر الاْسْماء لله) و نیز مستحب است در حال تشهد دستها را بر ران بگذارد و انگشتها را به یکدیگر بچسباند و به دامان خود نگاه کند و بعد از تمام شدن تشهد اول بگوید: (و تقبلْ شفْاعته و ارْفعْ درجته) (خداوندا شفاعت پیامبر(صلی الله علیه وآله) را بپذیر و درجه او را بالاتر ببر).
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر مالی به ارث به انسان برسد و انسان بداند که مورث خمس بدهکار است مثلاً با حاکم شرع دستگردان کرده و نپرداخته یا مالی را که خمس به آن تعلق گرفته مصرف کرده بدون این که خمس آن را بدهد، این شخص باید بدهی خمسی او را بدهد. اگر آن مال از درآمد همان سال فوت بوده و خمس آن را نداده باید خمس آن را بدهد و اگر از درآمد سال های قبل بوده و خمس آن را به علت این که به خمس اعتقادی نداشته نپرداخته است بر او واجب نیست خمس آن را بدهد هرچند بهتر است خمس آن را بدهد تا متوفی عذاب اخروی نداشته باشد.
- [آیت الله اردبیلی] (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ) یعنی: (شهادت میدهم که هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد.) (وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ) یعنی: (شهادت میدهم که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بنده خدا و فرستاده اوست.) (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) یعنی: (خدایا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.) (وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ) یعنی: (و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول کن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) یعنی: (سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نیکوکار او باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.)
- [امام خمینی] - ترجمه تشهد و سلام (الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له )، یعنی ستایش،مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد. (و اشهد ان محمدا عبده و رسوله )، یعنی شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. (اللهم صل علی محمد و آل محمد)، یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. (و تقبل شفاعته و ارفع درجته ) یعنی قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه آن حضرت را نزد خود بلند کن. (السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته )، یعنی سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد. (السلام علینا و علی عباد الله الصالحین )، یعنی سلام از خداوند عالم بر نمازگزاران و تمام بندگان خوب او. (السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ) یعنی سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مؤمنین باد.
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه تشهد و سلام الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له یعنی ستایش مخصوص الله است شهادت می دهم که نیست خدایی معبودی مگر الله که یگانه است و شریک ندارد و اشهد ان محمدا عبده و رسوله یعنی و شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه واله وسلم بنده او و فرستاده اوست اللهم صل علی محمد و ال محمد یعنی خدایا رحمت بفرست بر محمد و ال محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته یعنی و قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجه او را بلند کن السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات الله بر تو باد السلام علینا و علی عباد الله الصالحین یعنی درود و سلام الله بر ما نمازگزاران و تمام بندگان شایسته او السلام علیکم و رحمه الله و برکاته یعنی درود و سلام و رحمت و برکات الله بر شما باد و مقصود از کلمه شما مراد واقعی از این کلمه باشد هر چند به حسب مستفاد از بعض روایات دو ملک راست و چپ و مومنین می باشد
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان باید زکات را در یکی از هشت مورد زیر مصرف کند: اوّل: فقیر و او کسیست که مخارج سال خود یا عیالاتش را ندارد، البتّه لازم نیست که مخارج عیالاتی را که متناسب شؤون وی نیست دارا باشد و کسی که صنعت یا ملک یا سرمایهای دارد که میتواند مخارج سال خود را از منافع آنها بگذراند فقیر نیست. دوم: مسکین و او کسیست که زندگی را از فقیر سختتر میگذراند. سوم: کسی که از طرف امام علیهالسلام یا نایب امام مأمور جمعآوری زکات یا نگاهداری یا رسیدگی به حساب آن یا رساندن به امام یا نایب امام یا مصارف زکات میباشد. چهارم: مسلمان سست اعتقادی که با پرداخت زکات، ایمان قویتری پیدا میکند. پنجم: خریداری بندگان و آزاد کردن آنان با شرایطی که در کتب مفصّل گفته شده است. ششم: بدهکاری که نمیتواند قرض خود را بدهد. هفتم: فی سبیل اللَّه یعنی امور دینی، خواه مربوط به عموم باشد، همچون ساختن مسجد و مدارس علوم دینی و نشر کتب دینی و خواه به افراد خاصّی مربوط باشد، مثل آن که برخی از مؤمنان را به حجّ خانه خدا بفرستد و روشنترین مورد این مصرف، جهاد در راه خداست و ظاهراً این مصرف، امور دنیایی را شامل نمیگردد، هر چند عمومی باشد همچون ساختن پل و تعمیر جادهها و راهها. هشتم: ابن السبیل یعنی مسافری که در سفر درمانده شده و احکام این موارد در مسائل آینده گفته خواهد شد.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ، متابعت از شیطان درون (هوای نفس) و از شیطان برون (وسوسههای ابلیس و افراد ناباب) است، و این متابعت دارای اقسامی است که برخی از آن، گناه نیست: الف) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه شده باشد؛ نظیر کسی که گناه عادت او شده است و قرآن شریف این قسم را شرک میداند (شرک عملی نه اعتقادی) چنانکه میفرماید: (أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ الهَهُ هَواه)[1] (آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را به عنوان خدای خود گرفته است؟) یا میفرماید: (أَلَمْ أَعْهَدْ الَیْکُمْ یا بَنی ادَمَ انْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطان)[2] (ای فرزندان آدم آیا از شما پیمان نگرفتم که شیطان را نپرستید؟) ب) متابعت از آنها نه به طور عادت و ملکه؛ نظیر کسی که گاهی مثلاً دروغ میگوید و یا آلودگی چشم دارد و یا غیبت میکند و مانند اینها، و این قسم همان گناهانی است که بعضی از آنها در مسائل گذشته و آینده آمده است. ج) متابعت از آنها به طور عادت و ملکه نه در گناه بلکه در خواستههای آنها که گناه نیست، و علمای علم اخلاق به آن (مشتهیات نفس) میگویند و پرهیز از آن را به طور جدی خواستارند، نظیر سرگرم شدن به لذّات نفس از خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و تجمّلات و بازیها و مانند اینها، و این قسم گرچه گناه نیست، ولی خطر آن خیلی بالا است، علاوه بر اینکه سد و مانع محکمی در برابر تکامل است، و محال است که انسان با توغّل در مشتهیات بتواند استکمال پیدا کند. د) متابعت از آنها نه به طور عادت و نه در گناه؛ نظیر ارضای غرایز به طور متوسّط و از راه حلال، و این قسم نه تنها گناه نیست، بلکه قرآن شریف سفارش مؤکّدی برای آن نموده است. صفحه 428 (قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ)[3] (ای پیامبر بگو چه کسی زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و نیز روزیهای پاکیزه را، حرام کرده است؟) ولی باید مواظب باشد دل بستگی و عادت به آن پیدا نشود.