شبهه آکل و مأکول یکی از قدیمی ترین اشکالاتی است که در باره معاد جسمانی مطرح شده و خلاصه آن چنین است: فرض کنید انسانی به هنگام قحطی و گرسنگی شدید، از گوشت انسان دیگری تغذیه کند، به طوری که همه یا قسمتی از بدن انسان اول، جزء بدن انسان دوم شود، آیا اجزای بدن انسان اول در رستاخیز از بدن انسان دوم جدا می شود، یا نمی شود؟ اگر بگوییم می شود، بدن انسان دوم ناقص می گردد، و اگر بگوییم نمی شود، بدن انسان اول ناقص می شود. وانگهی، اگر این دو نفر یکی مؤمن باشد و دیگری کافر، اگر ماده بدن مؤمن کمبودی داشته باشد، باعث می شود اجزای بدن او به همراه بدن شخص کافر وارد جهنم شود، و اگر ذرات شخص مشرک، جزو بدن موحد شود، باعث می گردد ذرات بدن کافر به خاطر شخص مؤمن به بهشت رود. این دو صورت بر خلاف عدالت پروردگار است؛ پس معاد جسمانی امکان نخواهد داشت. در تصویر دیگر، اشکال چنین مطرح می شود: اگر آدمی طعمه درندگان صحرا و یا ماهیان دریا شود، یا در بیابان خوراک کرکس و لاشخوران قرار گیرد، و جزو بدن آنها شود، چگونه امکان دارد ذرات پراکنده - با این وضع - دو باره بدون کم و زیاد جمع شود و به صورت بدن سابق دنیوی درآید؟! جواب این اشکال به صورت خلاصه چنین است: نمود هر انسان، وابسته به روان او است، نه کالبد جسمانی؛ زیرا بدن ما پیوسته در حال دگرگونی است، از این رو بدن معینی در تشخص انسان معتبر نیست، بلکه یک کالبد مبهم و غیر معینی می تواند تشکیل دهنده شخصیت جسمانی وی باشد؛ زیرا جسم همچون ماده سیالی است که صورت های گوناگون می پذیرد و قابل پذیرش صورت های مختلف است. از این نظر برای جسم مادی ما ثبات و بقایی متصور نیست؛ بلکه تنها در پناه روح است که کالبد تشخص پیدا می کند و ذرات بدن را می شود به صاحب اصلی آن نسبت داد و گفت: دست، یا پای فلانی، و یا این عضو را از بدن فلانی قطع کردند و مانند این انتسابات؛ در حالی که اگر بدن خاک شود و به میوه تبدیل گردد، انتساب فوق از بین می رود.
شبهه آکل و مأکول را توضیح داده و جواب آن را بیان کنید؟
شبهه آکل و مأکول یکی از قدیمی ترین اشکالاتی است که در باره معاد جسمانی مطرح شده و خلاصه آن چنین است: فرض کنید انسانی به هنگام قحطی و گرسنگی شدید، از گوشت انسان دیگری تغذیه کند، به طوری که همه یا قسمتی از بدن انسان اول، جزء بدن انسان دوم شود، آیا اجزای بدن انسان اول در رستاخیز از بدن انسان دوم جدا می شود، یا نمی شود؟ اگر بگوییم می شود، بدن انسان دوم ناقص می گردد، و اگر بگوییم نمی شود، بدن انسان اول ناقص می شود. وانگهی، اگر این دو نفر یکی مؤمن باشد و دیگری کافر، اگر ماده بدن مؤمن کمبودی داشته باشد، باعث می شود اجزای بدن او به همراه بدن شخص کافر وارد جهنم شود، و اگر ذرات شخص مشرک، جزو بدن موحد شود، باعث می گردد ذرات بدن کافر به خاطر شخص مؤمن به بهشت رود. این دو صورت بر خلاف عدالت پروردگار است؛ پس معاد جسمانی امکان نخواهد داشت. در تصویر دیگر، اشکال چنین مطرح می شود: اگر آدمی طعمه درندگان صحرا و یا ماهیان دریا شود، یا در بیابان خوراک کرکس و لاشخوران قرار گیرد، و جزو بدن آنها شود، چگونه امکان دارد ذرات پراکنده - با این وضع - دو باره بدون کم و زیاد جمع شود و به صورت بدن سابق دنیوی درآید؟! جواب این اشکال به صورت خلاصه چنین است: نمود هر انسان، وابسته به روان او است، نه کالبد جسمانی؛ زیرا بدن ما پیوسته در حال دگرگونی است، از این رو بدن معینی در تشخص انسان معتبر نیست، بلکه یک کالبد مبهم و غیر معینی می تواند تشکیل دهنده شخصیت جسمانی وی باشد؛ زیرا جسم همچون ماده سیالی است که صورت های گوناگون می پذیرد و قابل پذیرش صورت های مختلف است. از این نظر برای جسم مادی ما ثبات و بقایی متصور نیست؛ بلکه تنها در پناه روح است که کالبد تشخص پیدا می کند و ذرات بدن را می شود به صاحب اصلی آن نسبت داد و گفت: دست، یا پای فلانی، و یا این عضو را از بدن فلانی قطع کردند و مانند این انتسابات؛ در حالی که اگر بدن خاک شود و به میوه تبدیل گردد، انتساب فوق از بین می رود.
- [سایر] شبهه آکل و مأکول را توضیح داده و جواب آن را بیان کنید؟
- [سایر] شبهه آکل و مأکول چیست؟
- [سایر] پاسخ ملا صدرا به شبهه آکل و مأکول چیست؟
- [سایر] شبهه آکل و مأکول که عده ای در مورد افکار معاد جسمانی به آن استدلال می کنند چیست و چه پاسخی دارد؟
- [سایر] اگر بدن اخروی به تصریح قرآن کریم همین بدن دنیوی است اجزائی از بدن انسان که پس از مرگ به بدن سایر انسانها و جانوران منتقل می شود، چه وضعی دارد؟( شبهه آکل و ماکول)
- [سایر] منظور از شبهه آل و ماکول در معاد جسمانی چیست؟
- [سایر] برخی وهابیون شبهه می کنند که عصمت ائمه با تقیه تناقض دارد جواب این شبهه چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورت انحصار حکم حدّ سرقت به سرقت مأکول (موادّ خوراکی) در سال قحطی، آیا مسروق باید مأکول بالفعل باشد، یا شامل مأکول بالقوّه (هر چه صلاحیّت خوردن دارد) نیز می شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورت انحصار حکم حدّ سرقت به سرقت مأکول (موادّ خوراکی) در سال قحطی، آیا مسروق باید مأکول بالفعل باشد، یا شامل مأکول بالقوّه (هر چه صلاحیّت خوردن دارد) نیز می شود؟
- [سایر] برخی می گویند آرم جمهوری اسلامی، آرم سیکهای هندوستان است. جواب این شبهه چیست؟
- [آیت الله بهجت] اگر زنی علم پیدا کرد که شوهرش مرده است و شوهر کرد و بعداً شوهر اولش پیدا شد، آن زن زوجه شوهر اول است و نسبت به دومی شبهه است و باید عدّه وطی به شبهه نگه دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در غیر نماز هم جواب سلام واجب، اما سلام کردن مستحب است و باید جواب را طوری بگوید که جواب سلام محسوب شود، یعنی اگر زیاد فاصله بیندازد که جواب محسوب نشود کار حرامی کرده و جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد، که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان باید جواب سلام را در نماز یا غیر ان فورا طوری بگوید که عرفا جواب ان سلام باشد و اگر عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که جواب ان سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در غیر نماز باشد جواب دادن واجب نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فورا بگوید و اگر عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید؛ جواب آن سلام حساب نشود؛ چنانچه در نماز باشد؛ نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد؛ جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله اردبیلی] انسان باید جواب سلام را در نماز یا غیر آن فورا بگوید و اگر در حال نماز عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری تاخیر اندازد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد، که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله مظاهری] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.