بعد از شهادت امام حسین(ع)، بسیاری از کوفیان بودند که از کرده خود پشیمان شدند. آنها دست به قیامی زدند که قیام توابین نام گرفت. یکی از مهم‌ترین اهداف این قیام انتقام از قاتلان امام حسین(ع) بود تا بدین وسیله، اشتباهی را که مرتکب شده بودند جبران کنند، هر چند در این راه کشته شوند. در مورد پذیرش توبه آنها؛ هم ما و هم خود آنها اقرار داشته‌اند که در واقعه کربلا می‌توانستند عملکرد بهتری داشته باشند. در سمت دیگر، توبه کردن آنها نیز نقل اخبار و گفتارها است. در سمت دیگر توبه کردن آنها نیز مورد نقل اخبار و گفتارها است. قضاوت در مورد توبه آنها، باید براساس شواهد و قرائن بوده باشد، زیرا آنچه در عالم واقع، حاصل شده؛ به اینکه خداوند در واقع توبه آنها را پذیرفته است یا نه، از علم ما خارج است. اما براساس قرائن و شواهد می توان این گونه بیان داشت؛ آنها تلاش کردند با انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین(ع) جبران گذشته کنند و بیشتر آنها توبه خود را با اهدای بزرگ‌ترین داشته؛ جان خود تکمیل کردند، براساس این‌ عملکرد می‌توان حکم به پذیرفته شدن توبه کرد، به خصوص اینکه پذیرنده توبه خداوندی است ارحم الراحمین.
بعد از شهادت امام حسین(ع)، بسیاری از کوفیان بودند که از کرده خود پشیمان شدند. آنها دست به قیامی زدند که قیام توابین نام گرفت. یکی از مهمترین اهداف این قیام انتقام از قاتلان امام حسین(ع) بود تا بدین وسیله، اشتباهی را که مرتکب شده بودند جبران کنند، هر چند در این راه کشته شوند.
در مورد پذیرش توبه آنها؛ هم ما و هم خود آنها اقرار داشتهاند که در واقعه کربلا میتوانستند عملکرد بهتری داشته باشند. در سمت دیگر، توبه کردن آنها نیز نقل اخبار و گفتارها است. در سمت دیگر توبه کردن آنها نیز مورد نقل اخبار و گفتارها است. قضاوت در مورد توبه آنها، باید براساس شواهد و قرائن بوده باشد، زیرا آنچه در عالم واقع، حاصل شده؛ به اینکه خداوند در واقع توبه آنها را پذیرفته است یا نه، از علم ما خارج است. اما براساس قرائن و شواهد می توان این گونه بیان داشت؛ آنها تلاش کردند با انتقام گرفتن از قاتلان امام حسین(ع) جبران گذشته کنند و بیشتر آنها توبه خود را با اهدای بزرگترین داشته؛ جان خود تکمیل کردند، براساس این عملکرد میتوان حکم به پذیرفته شدن توبه کرد، به خصوص اینکه پذیرنده توبه خداوندی است ارحم الراحمین.
- [سایر] چرا خدای تعالی به حضرت سلیمان(ع) دستور ساخت داد، تا معبد سلیمان(معبد به این بزرگی) را بسازد؟
- [سایر] شیخ ناصر بن سلیمان کیست؟
- [سایر] معاویه در مورد عمروبن حمق خزاعی و همسرش مرتکب چه جنایتی شد؟
- [سایر] آیا ربوبیت تنها مخصوص خدای متعال است؟
- [سایر] خدای متعال چرا شیطان را آفرید؟
- [سایر] آیا لازمه شفاعت تاثیرگذاری دیگران بر خدای متعال نیست ؟
- [سایر] در جایی خواندم که سلیمان بن عوف حضرمی یکی از شهدای کربلا است و در جایی دیگر خواندم که او قاتل سلیمان بن رزین، غلام و اولین سفیر امام حسین(ع) است. کدامیک از این دو مطلب درست است؟
- [سایر] چرا خدای متعال اسبابی فراهم نکرده است که جلو فسادها و خونریزیها گرفته شود؟
- [سایر] چگونه خدای متعال مواهبی را بدون تلاش به انسان عطا می کند؟
- [سایر] چرا خدای متعال مانند گذشته عذاب خود را بر گناهکاران نازل نمی کند؟
- [آیت الله مظاهری] مستحب است کسی که گوش به غنا یا موسیقی داده است برای توبه از آن، غسل توبه کند و دو رکعت نماز توبه بخواند و بعد از آن توبه و استغفار و عذرخواهی از خدای متعال بنماید، بلکه این غسل و نماز برای توبه از هر گناهی مستحب است. [1]. لقمان، 6.
- [آیت الله مظاهری] ناسزا گفتن برای اثبات مطالب علمی و نظیر آن جایز نیست، و کسانی که در بحثها و نوشتهجات به دیگران ناسزا میگویند حرام است، بلکه اگر آن ناسزا به علمای دین باشد، گناهش در حدّ کفر و جنگ با خدای متعال است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] 1 قسم را باید با زبان و لفظ صریح بیان کرد. 2 قسمی اعتبار دارد که یکی از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا یا الله. 3 اگر به برخی از اوصاف خدای سبحان قسم بخورد که معمولاً از آن صفت خدای سبحان اراده می شود یا قرینه ای به کار ببرد که مراد او را بفهماند قسم صحیح است. 4 شخص لال اگر با اشاره قسم بخورد قسم او صحیح است ولی کسی که می تواند سخن بگوید قسم او با اشاره صحیح نیست. 5 قسم به مقدسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمه اطهار(علیهم السلام) احکام قسم را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام ظلم است و عقلًا و شرعاً گناهی بزرگتر از ظلم نداریم، و از نظر قرآن و روایات اهلبیت(سلاماللهعلیهم) ظلم اقسامی دارد: الف) ظلم به خداوند متعال، و کفر و شرک و کفران نعمت از مصادیق بارز این قسم است، چنانکه مخالفت با خدای متعال و ظلم به بندگان او از مصادیق خفیّه این قسم است. ب) ظلم به بندگان خدای متعال بلکه به مخلوقات او، و از مصادیق بارز آن تجاوز به جان و مال دیگران است که به آن حقّالنّاس گفته میشود و پروردگار عالم از ذرّهای از آن نخواهد گذشت. ج) ظلم به بندگان در جهت آبروی آنها، و از مصادیق بارز آن غیبت، تهمت، استهزا و سرزنش است و در روایات آن را از رباخواری بدتر دانسته است، در حالی که رباخواری در اسلام جنگ با خداست. د) ظلم به دیگران در جهت عرض و ناموس آنها، و در اسلام و نزد متشرّعه بلکه نزد همه مردم، این قسم قبیحتر از اقسام گذشته است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . "أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ الله"جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله"، به قصد قربت گفته شود. اللهُ أکْبَرُ خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ الله شهادت می دهم که نیست خدایی جز خدای یکتا و بی همتا. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر و فرستاده خداست. أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً أمِیرَ المُؤمِنینَ وَلِیُّ الله شهادت می دهم که حضرت علی علیه السلام أمیرالمؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلاَة بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاَح بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَد قامَتِ الصَّلاَة به تحقیق نماز برپا شد. لا إلَهَ إِلاَّ الله نیست خدایی مگر خدای یکتا و بی همتا.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان در اسلام فحش دادن به مسلمان است و چون فحش دادن اهانت به مسلمان است، باید گفت از این جهت از گناهان کبیره در اسلام است و آن اقسامی دارد: الف) فحش دادن و استهزاء و توهین و تعریض و لعن و مانند اینها- نعوذ باللَّه- به خداوند متعال یا پیامبر گرامی خاتم الانبیا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمّه طاهرین(سلاماللهعلیهم) و حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) علاوه بر اینکه فحشدهنده را نجس و کافر میکند، او را واجب القتل مینماید. ب) فحش دادن به انبیای عظام و علمای دین، بلکه همه افرادی که منتسب به اسلام میباشند، و گناه این قسم فحش در حدّ کفر است که در روایات آمده است جنگ با خدای متعال است. ج) فحش دادن به افراد معمولی و بچهها و دیوانههایی که متوجّه فحش میشوند، نیز حرام، بلکه چون ظلم و اهانت است از گناهان کبیره است. د) فحش دادن به غیر مسلمان یا به حیوانات، گرچه حرام نیست، ولی مسلمان باید مؤدّب باشد.
- [آیت الله اردبیلی] (سُبْحانَ رَبّیَِ الْعَظیمِ وَبِحَمْدِهِ) یعنی: (پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم.) (سُبْحانَ رَبّیَِ الاْءعْلی وَبِحَمْدِهِ) یعنی: (پروردگار برتر من که از همه کس بالاتر میباشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم.) (سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ) یعنی: (خدا ثنای کسی که او را ستایش میکند میشنود و میپذیرد.) (أسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّی وَأتُوبُ إلَیْهِ) یعنی: (طلب آمرزش و مغفرت میکنم از خداوندی که پرورش دهنده من است و من به سوی او بازگشت مینمایم.) (بِحَوْلِ اللّهِ وَقُوَّتِهِ أقُومُ وَأقْعُدُ) یعنی: (به یاری خدای متعال وقوّت او برمیخیزم و مینشینم.)
- [آیت الله اردبیلی] (کهانت) و (تنجیم)(1) اگر به این شکل باشد که برای غیر خداوند، به نحو استقلال یا اشتراک با خداوند، تأثیر قائل شوند، حرام بلکه شرک است، ولی اگر مشیّت خدای متعال را مؤثر مطلق بدانند و پیشبینیهای آنها به نحو حدس و تخمین و =============================================================================== 1 (کاهن) ادّعا میکند که وقایع را به واسطه خبردادن اجنّه وشیاطین یا به واسطه اسباب خفیّه دیگری میفهمد و (منجّم) به وسیله حرکات افلاک و تقارن کواکب از آینده خبر میدهد. مبنی بر این باشد که پروردگار عالم بعضی امور را سبب یا مقارن و هماهنگ بعضی امور دیگر قرار داده و بقیه سببیّت یا تقارن و سلب آن در قبضه قدرت مطلقه او میباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] توبه کسی که رشوه داده است فقط پشیمانی از گذشته و تصمیم بر ترک و عذر از خدای متعال است؛ ولی توبه کسی که رشوه خورده است، چون حقّالنّاس است، علاوه بر آنچه گفته شد، رد کردن آنچه تا بهحال گرفته است میباشد، ولی اگر قدرت بر آن نداشته باشد، باید تحصیل رضایت از رشوه دهنده بنماید، و اگر این هم ممکن نباشد، باید تصمیم بگیرد هر وقت قدرت پیدا کرد رد نماید یا رضایت او را تحصیل نماید. [1]. بحار الانوار، ج 104، ص 274، باب 7، ح 12. [2]. بحار الانوار، ج 104، ص 274، باب 7، ح 9.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام خیانت است که به مرتکب آن خائن گفته میشود و در روایات سلب اسلام و سلب ولایت از او شده است، و آن اقسامی دارد: الف) خیانت به خدای متعال و رسول گرامی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمّه اطهار(سلاماللهعلیهم)، و آن مراتب و مصادیقی دارد و از موارد آن، که از گناهان بزرگ شمرده شده است، کشف اسرار نظامی و سیاسی و اقتصادی و اداری حکومت اسلامی است. و بعضی از مصادیق دیگر آن، نظیر مصرف بیجا یا به هدر دادن نِعم الهی مانند عقل و اعضا و جوارح و مال و عمر که در نزد ما امانت است، هر چند گناه نیست، ولی یک مسلمان واقعی باید به اندازه قدرتش از آن پرهیز کند. ب) خیانت در عرض و ناموس مسلمانان که گناهش در حدّ کفر است. ج) خیانت در امانت که آن هم گناهش بزرگ است، علاوه بر اینکه حقّالنّاس نیز میباشد. د) خیانت در معاملات نظیر غش در معامله و فریبدادن طرف معامله و نقض عقود لازمه و نقض عهود و بیعتها و شروط و امثال اینها و این قسم نیز گناهش بزرگ و اگر مربوط به اموال و حقوق باشد، حقّالنّاس و ضمانآور نیز میباشد. ه) نقض عهد و نذر و قسم با خدای متعال که این قسم از خیانت علاوه بر اینکه گناه است، کفّاره نیز دارد و اگر مربوط به اموال و حقوق باشد، آن مال یا حقّ بر ذمّه او خواهد بود. و) خیانت در مشورت، و همه مراتب و مصادیق این قسم گناه است، ولی بعضی از موارد آن نظیر خیانت در امر ازدواج و خیانت در مهمّ امور، گناهش در حدّ کفر است. ز) خیانت در اسرار، و این قسم از خیانت نظیر کشف اسرار نظام اسلامی، گناهش بسیار بزرگ است و اگر اشاعه فحشا باشد، از نظر قرآن عذاب دردناک در دنیا و آخرت دارد: (لَهُمْ عَذابٌ الیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَة)[1] (برای آنان عذابی دردناک در دنیا و آخرت است.)