حضرت داود(ع) و حضرت سلیمان(ع) از جمله پیامبرانی بودند که در قرآن کریم به دفعات از آنها نام برده شد. قرآن تصریح دارد که به آنها علم و حکمت داده شد: «و داود و سلیمان را [به خاطر بیاور] هنگامی که درباره کشتزاری که گوسفندان بی‌شبان قوم، شبانگاه در آن چریده [و آن‌را تباه کرده] بودند، داوری می‌کردند و ما بر حکم آنان شاهد بودیم. ما [حکم واقعی] آن‌را به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آنان [شایستگی] داوری، و علم فراوانی دادیم و کوه‌ها و پرندگان را با داوود مسخّر ساختیم، که [همراه او] تسبیح [خدا] می‌گفتند و ما این کار را انجام دادیم».[1] قدرت و حکومت داود و سلیمان قرآن در چندین آیه از نعمت‌های خود به این دو پیامبر یاد کرده است: «و به سود شما صنعتِ ساختنِ پوشش‌های دفاعی را به او(داود) آموختیم تا شما را از [آسیب‏] جنگ‌تان محافظت نماید، پس آیا شما شکرگزار حق هستید؟»،[2] اما قدرت و حکومت حضرت سلیمان را بیشتر و بزرگ‌تر می‌داند: «و برای سلیمان، تندباد را رام و مسخّر کردیم که به فرمانش به سوی آن سرزمینی که در آن برکت نهادیم، حرکت می‌کرد و ما همواره به همه چیز داناییم. و از شیطان‌ها کسانی را رام و مسخّر او کردیم که برایش غوّاصی و کارهایی غیر از آن انجام می‌دادند، و ما نگهبان آنان بودیم».[3] «و سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم! [معرفت و آگاهی به‏] زبان و منطق پرندگان را به ما آموخته‌اند، و از هر چیزی [که به پیامبران و پادشاهان داده‌اند] به ما عطا کرده‌اند، یقیناً این امتیاز و برتری آشکاری است. و برای سلیمان، سپاهیانش از پریان و آدمیان و پرندگان گردآوری شدند، [و آنان را از حرکت باز می‌داشتند] تا گروه‌های دیگر به آنان ملحق شوند».[4] علاوه بر اسلام، این دو پیامبر بویژه حضرت داود(ع) نزد یهودیان نیز از مقام بسیار بالایی برخوردار هستند؛ به‌طوری که امروزه برخی از نمادها به اسم ایشان است. دوران حکمرانی این دو، اوج شکوه قدرت یهودیان بود و آنان هرگز قدرت و شکوهی مانند دوران آن دو پیامبر نداشت: «قلمرو سلطنت سلیمان از تفسح تا غزه می‌رسید و تمام ممالک غرب رود فرات را در بر می‌گرفت. تمام پادشاهان غرب رود فرات تابع او بودند و او با سرزمین‌های همسایه در صلح بود».[5] بنابر متن تورات، خداوند وعده ساختن بزرگ‌ترین و مهم‌ترین معبد برای یهودیان را به حضرت داود(ع) داد که یکی از فرزندانش چنین توفیقی خواهد یافت: «تو را به رهبری قوم اسرائیل برگزیدم. در همه جا با تو بوده‌ام و دشمنانت را نابود کرده‌ام. تو را از این نیز بزرگ‌تر می‌کنم تا یکی از معروف‌ترین مردان دنیا شوی. برای قوم خود سرزمینی انتخاب کردم تا در آن سر و سامان بگیرند. این وطن آنها خواهد بود و قوم‌های بت‌پرست، دیگر مثل سابق که قوم من تازه وارد این سرزمین شده بودند، بر آنها ظلم نخواهند کرد. تو را از شر تمام دشمنانت حفظ خواهم کرد. این منم که خانه تو را می‌سازم. وقتی تو بمیری و به اجدادت ملحق شوی، من یکی از پسرانت را وارث تاج و تخت تو می‌سازم و حکومت او را تثبیت می‌کنم. او همان کسی است که خانه‌ای برای من خواهد ساخت و ...».[6] قرآن این حکومت و قدرت را بنابر درخواست و دعای سلیمان، می‌داند: «[سلیمان] گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که بعد از من سزاوار هیچ‌کس نباشد یقیناً تو بسیار بخشنده‌ای. پس باد را برای او مسخّر و رام کردیم که به فرمان او هرجا که می‌خواست نرم و آرام روان می‌شد. و هر بنّا و غواصی از شیاطین را [مسخّر و رام او نمودیم،] و دیگر شیاطین را که با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم تا نتوانند در حکومت او فتنه و آشوب برپا کنند.] [و به او گفتیم:] این عطای بی‌حساب ماست، [به هر کس خواهی‏] بی‌حساب ببخش و [از هر کس خواهی‏] دریغ کن. بی‌تردید او نزد ما تقرب و منزلتی بلند و سرانجامی نیکو دارد».[7] در هر صورت، این وعده در زمان سلیمان محقق شد: «در سال چهارم سلطنت سلیمان، درست 480 سال پس از خروج قوم اسرائیل از مصر در ماه زیو که ماه دوم است، بنای خانه خداوند شروع شد. طول خانه خدا سی متر، عرض آن ده متر و ارتفاعش پانزده متر بود».[8] «در سال یازدهم سلطنت او(سلیمان) در ماه ... هشتم، تمام کارهای ساختمانی آن درست مطابق طرح داده شده، تکمیل گردید. به این ترتیب، ساختن خانه خدا هفت سال به طول انجامید».[9] این معبد نزد یهودیان، اعتبار بسیار زیادی داشته است: «خداوند به سلیمان گفت: اگر هر چه به تو می‌گویم، انجام دهی و از تمام احکام و دستورات من اطاعت کنی، آن‌گاه آنچه را که به پدرت داود قول دادم، به‌جا خواهم آورد و در میان قوم اسرائیل در این خانه ساکن می‌شوم و هرگز ایشان را ترک نمی‌کنم».[10] همچنین وجود مسجد الاقصی در این معبد، سبب شده که این مکان برای مسلمانان و یهودیان مقدس باشد.[11] علت ساخت معبد توسط سلیمان(ع) به نظر می‌رسد که علت وعده دادن خداوند به داود(ع) و ساخته شدن آن معبد بزرگ به وسیله سلیمان(ع)، - علاوه بر درخواست شخص حضرت سلیمان - این بود که سلیمان به جهت جنگ‌های پدرش، به اوج قدرت رسید و ثروت بسیاری را برای حکومت خود به دست آورد و این حکومت دینی قدرتمند نیاز به یک معبد بزرگ و مقدس داشت. مجموع اینها سبب شد که خداوند وعده این معبد را به داود(ع) داد و آن‌را در زمان حضرت سلیمان(ع) محقق سازد. علاوه بر این باید توجه داشت؛ خداوند پیامبرانی را با امکانات و شرایط مختلف نازل کرد تا به مردم این موضوع را بفهماند که در هر شرایطی می‌توان ارتباط قوی با خدا داشت؛ چه در حال ثروت و مکنت مانند سلیمان، چه در حال مرض و رنج مانند ایوب، چه در اسارت و زندان مانند یوسف و ... . [1] . انبیاء، 78 - 79. [2] . انبیاء، 80. [3] . انبیاء، 81 - 82. [4] . نمل، ‌16 - 17. [5] . اول پادشاهان، 4: 24. [6] . دوم سموئیل، 7: 8 - 15. [7] . ص،‌ 35 - 40. [8] . اول پادشاهان، 6: 1 - 2. [9] . همان، 37 - 38. [10] . همان، 11 - 13. [11] . ر. ک: 20348؛ بیت المقدس، مسجد الاقصی، صخره
چرا خدای تعالی به حضرت سلیمان(ع) دستور ساخت داد، تا معبد سلیمان(معبد به این بزرگی) را بسازد؟
حضرت داود(ع) و حضرت سلیمان(ع) از جمله پیامبرانی بودند که در قرآن کریم به دفعات از آنها نام برده شد. قرآن تصریح دارد که به آنها علم و حکمت داده شد: «و داود و سلیمان را [به خاطر بیاور] هنگامی که درباره کشتزاری که گوسفندان بیشبان قوم، شبانگاه در آن چریده [و آنرا تباه کرده] بودند، داوری میکردند و ما بر حکم آنان شاهد بودیم. ما [حکم واقعی] آنرا به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آنان [شایستگی] داوری، و علم فراوانی دادیم و کوهها و پرندگان را با داوود مسخّر ساختیم، که [همراه او] تسبیح [خدا] میگفتند و ما این کار را انجام دادیم».[1]
قدرت و حکومت داود و سلیمان
قرآن در چندین آیه از نعمتهای خود به این دو پیامبر یاد کرده است:
«و به سود شما صنعتِ ساختنِ پوششهای دفاعی را به او(داود) آموختیم تا شما را از [آسیب] جنگتان محافظت نماید، پس آیا شما شکرگزار حق هستید؟»،[2] اما قدرت و حکومت حضرت سلیمان را بیشتر و بزرگتر میداند:
«و برای سلیمان، تندباد را رام و مسخّر کردیم که به فرمانش به سوی آن سرزمینی که در آن برکت نهادیم، حرکت میکرد و ما همواره به همه چیز داناییم. و از شیطانها کسانی را رام و مسخّر او کردیم که برایش غوّاصی و کارهایی غیر از آن انجام میدادند، و ما نگهبان آنان بودیم».[3]
«و سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم! [معرفت و آگاهی به] زبان و منطق پرندگان را به ما آموختهاند، و از هر چیزی [که به پیامبران و پادشاهان دادهاند] به ما عطا کردهاند، یقیناً این امتیاز و برتری آشکاری است. و برای سلیمان، سپاهیانش از پریان و آدمیان و پرندگان گردآوری شدند، [و آنان را از حرکت باز میداشتند] تا گروههای دیگر به آنان ملحق شوند».[4]
علاوه بر اسلام، این دو پیامبر بویژه حضرت داود(ع) نزد یهودیان نیز از مقام بسیار بالایی برخوردار هستند؛ بهطوری که امروزه برخی از نمادها به اسم ایشان است. دوران حکمرانی این دو، اوج شکوه قدرت یهودیان بود و آنان هرگز قدرت و شکوهی مانند دوران آن دو پیامبر نداشت: «قلمرو سلطنت سلیمان از تفسح تا غزه میرسید و تمام ممالک غرب رود فرات را در بر میگرفت. تمام پادشاهان غرب رود فرات تابع او بودند و او با سرزمینهای همسایه در صلح بود».[5]
بنابر متن تورات، خداوند وعده ساختن بزرگترین و مهمترین معبد برای یهودیان را به حضرت داود(ع) داد که یکی از فرزندانش چنین توفیقی خواهد یافت: «تو را به رهبری قوم اسرائیل برگزیدم. در همه جا با تو بودهام و دشمنانت را نابود کردهام. تو را از این نیز بزرگتر میکنم تا یکی از معروفترین مردان دنیا شوی. برای قوم خود سرزمینی انتخاب کردم تا در آن سر و سامان بگیرند. این وطن آنها خواهد بود و قومهای بتپرست، دیگر مثل سابق که قوم من تازه وارد این سرزمین شده بودند، بر آنها ظلم نخواهند کرد. تو را از شر تمام دشمنانت حفظ خواهم کرد. این منم که خانه تو را میسازم. وقتی تو بمیری و به اجدادت ملحق شوی، من یکی از پسرانت را وارث تاج و تخت تو میسازم و حکومت او را تثبیت میکنم. او همان کسی است که خانهای برای من خواهد ساخت و ...».[6]
قرآن این حکومت و قدرت را بنابر درخواست و دعای سلیمان، میداند: «[سلیمان] گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و حکومتی به من ببخش که بعد از من سزاوار هیچکس نباشد یقیناً تو بسیار بخشندهای. پس باد را برای او مسخّر و رام کردیم که به فرمان او هرجا که میخواست نرم و آرام روان میشد. و هر بنّا و غواصی از شیاطین را [مسخّر و رام او نمودیم،] و دیگر شیاطین را که با غل و زنجیر به هم بسته بودند [در سلطه او درآوردیم تا نتوانند در حکومت او فتنه و آشوب برپا کنند.] [و به او گفتیم:] این عطای بیحساب ماست، [به هر کس خواهی] بیحساب ببخش و [از هر کس خواهی] دریغ کن. بیتردید او نزد ما تقرب و منزلتی بلند و سرانجامی نیکو دارد».[7]
در هر صورت، این وعده در زمان سلیمان محقق شد: «در سال چهارم سلطنت سلیمان، درست 480 سال پس از خروج قوم اسرائیل از مصر در ماه زیو که ماه دوم است، بنای خانه خداوند شروع شد. طول خانه خدا سی متر، عرض آن ده متر و ارتفاعش پانزده متر بود».[8] «در سال یازدهم سلطنت او(سلیمان) در ماه ... هشتم، تمام کارهای ساختمانی آن درست مطابق طرح داده شده، تکمیل گردید. به این ترتیب، ساختن خانه خدا هفت سال به طول انجامید».[9]
این معبد نزد یهودیان، اعتبار بسیار زیادی داشته است: «خداوند به سلیمان گفت: اگر هر چه به تو میگویم، انجام دهی و از تمام احکام و دستورات من اطاعت کنی، آنگاه آنچه را که به پدرت داود قول دادم، بهجا خواهم آورد و در میان قوم اسرائیل در این خانه ساکن میشوم و هرگز ایشان را ترک نمیکنم».[10] همچنین وجود مسجد الاقصی در این معبد، سبب شده که این مکان برای مسلمانان و یهودیان مقدس باشد.[11]
علت ساخت معبد توسط سلیمان(ع)
به نظر میرسد که علت وعده دادن خداوند به داود(ع) و ساخته شدن آن معبد بزرگ به وسیله سلیمان(ع)، - علاوه بر درخواست شخص حضرت سلیمان - این بود که سلیمان به جهت جنگهای پدرش، به اوج قدرت رسید و ثروت بسیاری را برای حکومت خود به دست آورد و این حکومت دینی قدرتمند نیاز به یک معبد بزرگ و مقدس داشت. مجموع اینها سبب شد که خداوند وعده این معبد را به داود(ع) داد و آنرا در زمان حضرت سلیمان(ع) محقق سازد.
علاوه بر این باید توجه داشت؛ خداوند پیامبرانی را با امکانات و شرایط مختلف نازل کرد تا به مردم این موضوع را بفهماند که در هر شرایطی میتوان ارتباط قوی با خدا داشت؛ چه در حال ثروت و مکنت مانند سلیمان، چه در حال مرض و رنج مانند ایوب، چه در اسارت و زندان مانند یوسف و ... . [1] . انبیاء، 78 - 79. [2] . انبیاء، 80. [3] . انبیاء، 81 - 82. [4] . نمل، 16 - 17. [5] . اول پادشاهان، 4: 24. [6] . دوم سموئیل، 7: 8 - 15. [7] . ص، 35 - 40. [8] . اول پادشاهان، 6: 1 - 2. [9] . همان، 37 - 38. [10] . همان، 11 - 13. [11] . ر. ک: 20348؛ بیت المقدس، مسجد الاقصی، صخره
- [سایر] آیا حضرت سلیمان(ع) با بلقیس ازدواج کرد؟
- [سایر] خاورشناسان؛ حضرت داود(ع) و سلیمان(ع) را پادشاه دانستهاند نه نبی. چه استدلال قرآنی و عقلی و... را میتوان برای رد آنها آورد؟
- [سایر] آیا حضرت سلیمان(ع) از یاد خدا غافل شد؟ در حالیکه خداوند ایشان را (نعم العبد) و (انه اواب) خطاب میفرماید؟
- [سایر] آیا حضرت سلیمان(ع) از یاد خدا غافل شد؟ در حالیکه خداوند ایشان را «نعم العبد» و «انه اواب» خطاب میفرماید؟
- [سایر] آیا این که میگویند امام زمان (ع) در روضه حضرت عباس (ع) حضور مییابند، صحیح است؟
- [سایر] علایم ظهور حضرت ولی عصر (ع) چیست؟
- [سایر] آیا سفر حضرت معصومه به قم به دستور امام رضا(ع) بود؟
- [سایر] در جریان زندگی حضرت سلیمان(ع) و در حالات ایشان هست که او از خداوند درخواست حکومتی بیمانند را کرد، و خداوند متعال به ایشان ملک و حکومتی عطا فرموده که به هیچکس نداده، آیا علت خاصی است که خداوند، چنین ملک و قدرتی را به سایر پیامبران عطا نفرموده است؟! و آیا حکومت او از حکومت امام زمان(عج) وسیعتر و قدرتمندتر است؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) در یک زمان ظهور میکنند؟
- [سایر] آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) در یک زمان ظهور میکنند؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله بروجردی] (اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیاً وَلِی اللهِ) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعد از (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ) به قصد قربت گفته شود.ترجمهی اذان و اقامه(اللهُ اکبر): یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الا اللهُ): یعنی شهادت میدهم که غیر خدایی که یکتا و بیهمتاست خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.(اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسُولُ اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبدالله) ص) پیغمبر و فرستادة خدا است.(اَشْهَدُ اَنَّ عَلیا اَمیرَالمؤمنینَ وَلِی اللهِ): یعنی شهادت میدهم که حضرت علی (علیه الصلوة و السلام)، امیرالمؤمنین و ولی خدا بر همهی خلق است.(حَی عَلَی الصَّلوة): یعنی بشتاب برای نماز.(حَی عَلَی الفَلاحِ): یعنی بشتاب برای رستگاری.(حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ): یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.(قَد قامَتِ الصَّلوة): یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.(لا اِلهَ اِلاَّ الله): یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله جوادی آملی] .دریافت کننده خمس، امام ( ع)و در غیبت آن , فقیه جامع الشرایط و حاکم شرع است و مکلف , بدون اجازه از آنان نمی تواند آن را به موارد مصرف برساند . به تعبیر دیگر , همه خمس , اعم از سهم امام ( ع) و سهم سادات, در اختیار منصب امامت (شخصیت حقوقی) است. در زمان غیبت حضرت ولیّ عصر (عج) ،فقیه جامع الشرایط, جانشین شخصیت حقوقیِ امامت است، بنابراین در زمان غیبت باید تمام خمس را به فقیه جامع الشرای ط تحویل داد و هرگونه دخل و ت صرف در خمس (سهم امام( ع) و سهم سادات) باید با اجازه او باشد.
- [امام خمینی] ترجمه اذان و اقامه اَللّههُ اَکْبَرُ یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اَشْهَدُ اَنْ لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی شهادت میدهم که غیرخدایی که یکتا وبیهمتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهه یعنی شهادت میدهم که حضرت محمد بن عَبْداللّهه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست. اَشْهَدُ اَنَّ عَلِیّاً امیرُالمُؤْمنینَ وَلِیُّ اللّههِ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصّلاة والسّلام امیرالمؤمنین و ولیّ خدا بر همه خلق است. حَیَّ عَلَی الصَّلوة یعنی بشتاب برای نماز. حَیَّ عَلَی الْفَلاهحِ یعنی بشتاب برای رستگاری. حَیَّ عَلیه خَیْرِ الْعَمَلِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قَدْ قهامَتِ الصّلوة یعنی به تحقیق نماز برپا شد. لاه اِلههَ اِلاَّ اللّههُ یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بیهمتا است.
- [آیت الله اردبیلی] (أشْهَدُ أنَّ عَلِیّا أمیرَالْمُؤْمِنینَ وَلِیُّ اللّهِ)(9) جزء اذان و اقامه نیست، ولی خوبست بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ) به قصد قربت مطلقه گفته شود. =============================================================================== 1 یعنی: (خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند). 2 یعنی: (شهادت میدهم که معبودی جز خداوند یکتا و بیهمتا، نیست). 3 یعنی: (شهادت میدهم که حضرت محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیامبر و فرستاده خدا است). 4 یعنی: (بشتاب برای نماز). 5 یعنی: (بشتاب برای رستگاری). 6 یعنی: (بشتاب برای بهترین کارها که نماز است). 7 یعنی: (معبودی جز خدای یکتا و بیهمتا، نیست). 8 یعنی: (به تحقیق نماز بر پاشد). 9 یعنی: (شهادت میدهم که حضرت علی علیهالسلام امیرالمؤمنین، ولیّ خدا بر خلق است).
- [امام خمینی] "اشهد ان علیا ولی الله" جزو اذان و اقامه نیست، ولی خوب است بعداز "اشهد ان محمدا رسول الله" به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه "الله اکبر" یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند."اشهد ان لا اله الا الله" یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است، خدای دیگری سزاوار پرستش نیست. "اشهد ان محمدا رسول الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیغمبر و فرستاده خدا است. "اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی الله" یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام، امیر المؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. "حی علی الصلاه"یعنی بشتاب برای نماز. "حی علی الفلاح" یعنی بشتاب برای رستگاری. "حی علی خیرالعمل" یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. "قد قامت الصلاه" یعنی به تحقیق نماز برپا شد. "لا اله الا الله" یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اشهدً انّ علیاً ولیً اللهِ جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از اشهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ ، به قصد قربت گفته شود . و چون در امثال زمان ما ، شعا ر تشیع محسوب می شود در هر جا که اظهار این شعار مستحسن و لازم باشد ، گفتن آن هم مستحسن و لازم است . ترجمه اذان و اقامه اللهَ اکبرً یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند اشهدً ان لا الهَ الاّ اللهً یعنی شهادت می دهم که غیر خدائی که یکتا و بی همتا است خدای دیگر سزاوار پرستش نیست . اشَهدً انّ محمداً رسولُ اللهِ یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی علیه و آله و سلم پیغمبر و فرستادة خداست . اشهدً ان علیاً امیر المؤمنینَ ولیّ الله یعنی شهادت می دهم که حضرت علی (علیه الصلاهَ و السلام ) امیر المؤمنین ولی خدا بر همة خلق است حیّ علیَ الصلاهِ یعنی بشتاب برای نماز . حیّ علی الفلاحِ یعنی بشتاب برای رستگاری . حیّ علی خیرِ العملِ یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَد قامتِ الصلاهُ یعنی بتحقیق نماز بر پا شد . لا الهَ الاّ اللهُ یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است .
- [آیت الله سیستانی] (أَشْهَدُ أنَّ عَلِیّاً وَلیُّ اللّهِ) جزء اذان و اقامه نیست ، و لی خوب است بعد از (أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهَ) به قصد قربت گفته شود . ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر : یعنی خدای تعالی بزرگتر از آنست که او را وصف کنند . أَشْهَدُ أَن لا إِلهَ إِلاّ اللّهُ : یعنی شهادت میدهم که کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست . أَشْهَدُ أَنّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت محمّد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم پیغمبر و فرستاده خداست . أَشْهَدُ أنَّ عَلیّاً أمْیر المُؤمنِین وَلیُّ اللّهِ : یعنی شهادت میدهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . حَیَّ عَلَی الصّلاةِ : یعنی بشتاب برای نماز . حَیَّ عَلَی الْفَلاحِ : یعنی بشتاب برای رستگاری . حَیَّ عَلَی خَیْر الْعَمَلِ : یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است . قَدْ قَامَتِ الصَّلاةُ : یعنی بتحقیق نماز برپا شد . لا إِله إِلاّ اللّهُ : یعنی کسی جز خدا سزاوار پرستش نیست .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اشهد ان علیا ولی اللّه جزو اذان و اقامه نیست؛ ولی خوب است بعد از اشهد ان محمدا رسول اللّه به قصد قربت گفته شود. ترجمه اذان و اقامه اللّه اکبر: یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند. اشهد ان لا اله الا اللّه: یعنی شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست جز خدائی که یکتا و بی همتا است. اشهد ان محمدا رسول اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص) پیغمبر و فرستاده خدا است. اشهد ان علیا امیر المؤمنین ولی اللّه: یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاه و السلام امیر مؤمنین و ولی خدا بر همه خلق است. حی علی الصلاه: یعنی بشتاب برای نماز. حی علی الفلاح: یعنی بشتاب برای رستگاری. حی علی خیر العمل: یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است. قد قامت الصلاه: یعنی به تحقیق نماز بر پا شد. لا اله الا اللّه: یعنی خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یکتا و بی همتا است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر عمداً قنوت نخواند قضا ندارد و اگر فراموش کند و پیش از آنکه به اندازة رکوع خم شود یادش بیاید ، مستحب است بایستد و بخواند و اگر در رکوع یادش بیاید ، مستحب است بعد از رکوع قضا کند و اگر در سجده یادش بیاید ، مستحب است بعد از سلام نماز قضا نماید . ترجمة نماز 1- ترجمة سورة حمد بسم الله الرحمن الرحیم ، یعنی : ابتدا می کنم به نام خداوندی که در دنیا بر مومن و کافر رحم میکند و در آخرت بر مومن رحم می نماید . الحمدلله رب العالمین یعنی : ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة همه موجودات است . الرحمن الرحیم یعنی : در دنیا بر مومن و کافر و در آخرت بر مومن رحم می کند . مالک یوم الدین یعنی : پادشاه وصاحب اختیار روز قیامت است . ایاک نعبد و ایاک نستعین یعنی : فقط تو را عبادت می کنیم و فقط از تو کمک می خواهیم . اهدنا الصراط المستقیم یعنی : هدایت کن ما را به راه راست در جزئیات زندگی تا طوری گام بر داریم که از دین اسلام منحرف نشویم . صراط الذین انعمت علیهم یعنی : به راه کسانی که به آنان نعمت دادی که آنان پیغمبران و جانشینان پیغمبران هستند . غیر المغضوب علیهم و لاالضالین یعنی : نه به راه کسانی که غضب کرده ای برایشان و نه آن کسانی که گمراهند . 2 – ترجمة سورة قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم . قل هو الله احد یعنی : بگو ای محمد ( ص ) که خداوند ، خدائی است یگانه . الله الصمد یعنی : خدائی که از تمام موجودات بی نیاز است . لم یلد و لم یولد ، فرزند ندارد و فرزند کسی نیست . ولم یکن له کفوا احد یعنی : هیچ کس از مخلوقات ، مثل او نیست . 3 – ترجمة ذکر رکوع و سجود و ذکرهائی که بعد از آنها مستحب است . سبحان ربی العظیم و بحمده یعنی : پروردگار بزرگ من از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سبحان ربی الاعلی و بحمده یعنی : پروردگار من که از همه کس بالاتر می باشد از هر عیب و نقصی پاک و منزه است و من مشغول ستایش او هستم ، سمع الله لمن حمده یعنی : خدا بشنود و بپذیرد ثنای کسی که او را ستایش می کند ، استغفر الله ربی و اتوب الیه یعنی : طلب آمرزش و مغفرت می کنم از خداوندی که پرورش دهندة من است و من به طرف او بازگشت می نمایم بحول الله و قوته اقوم و اقعد یعنی : به یاری خدای متعال و قوة او بر می خیزم و می نشینم . 4 –ترجمة قنوت لا اله الا الله الحلیم الکریم یعنی : نیست خدائی سزاورتر پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که صاحب حلم و کرم است ، لا اله الا الله العلی العظیم یعنی : نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بی همتائی که بلند مرتبه و بزرگ است . سبحان الله رب السموات السبع و رب الارضین السبع یعنی : پاک و منزه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان و پروردگار هفت زمین است . و ما فیهن و ما بینهن و رب العرش العظیم . یعنی : پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و مابین آنها است و پروردگار عرش بزرگ است . و الحمد لله رب العالمین ، یعنی : حمد وثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهندة تمام موجودات است . 5 – ترجمة تسبیحات اربعه سبحان الله و الحمدلله و لا اله الله و الله اکبر ، یعنی : پاک و منزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدائی سزاوار پرستش ، مگر خدای بی همتا و بزرگتر است از اینکه او را وصف کنند . 6 – ترجمة تشهد و سلام الحمدلله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ة یعنی : ستایش مخصوص پروردگار است و شهادت می دهم که خدائی سزاوار پرستش نیست مگر خدائی که یگانه است و شریک ندارد . واشهد ان محمداً عبده و رسوله ، یعنی : شهادت می دهم که محمد – صلی الله علیه و آله – بندة خدا و فرستادة اوست . اللهم صل علی محمد و آل محمد ، یعنی : خدایا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد . و تقبل شفاعته وارفع درجته یعنی : قبول کن شفاعت پیغمبر را و درجة آن حضرت را نزد خود بلند کن . اسلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته ،یعنی : سلام بر تو ای پیغمبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد . اسلام علینا و علی عبادالله الصالحین ، یعنی سلام از خداوند عالم بر ما نمازگزاران و نمام بندگان خوب او . السلام علیکم و رحمه الله و برکاته ، یعنی : سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما مومنین باد تعقیب نماز