به صورت مطلق نمی‌توان گفت هر کس منکر تقدیر است اهل تفویض است؛ زیرا قدریه و تقدیر دارای معانی مختلف است. توضیح این‌که در برخی از اخبار و روایات «قدریه» به کسانی اطلاق شده است که کارهای بنده را مشمول قضا و قدر نمی‌‌دانند، بلکه تمام کارها را معلول اراده استقلالی بنده می‌‌‌دانند و می‌‌گویند خداوند هیچ دخالتی در کارهای بندگان ندارد. این دیدگاه منسوب به اکثر معتزله است که مفوضه و اهل تفویض هستند. در برخی دیگر از اخبار و روایات «قدریه» به گروهی اطلاق شده است که می‌‌‌گویند تمام کارهای بندگان چه خیر، و چه شر از خداوند متعال صادر می‌‌شود و مخلوق او است و به تقدیر و اراده او واقع می‌شود و قدرت بندگان هیچ دخالتی در انجام کارها ندارد. این دیدگاه منسوب به اکثر اشاعره است که جبریه هستند. هر چند قدریه در روایات بر هر دو گروه «جبریه» و «مفوضه» اطلاق شده است، اما در بیشتر روایات در معنای تفویض استعمال شده است. در هر صورت دیدگاه جبر و تفویض هر دو باطل هستند و آنچه حق است دیدگاه «امر بین الامرین» است که شیعه دوازده امامی آن‌را قبول دارند.[1] نتیجه: با توجه به این‌که قدریه به هر دو معنای جبر و تفویض، در روایات، استعمال شده است نمی‌توان به طور مطلق گفت منکرین تقدیر، اهل تفویض هستند، یا اهل جبر، بلکه اگر معنای اول – که به معنای تفویض است - را در نظر بگیریم، منکرین تقدیر منکرین تفویض نیز خواهند بود. اما اگر معنای دوم – که به معنای جبر است - را قبول کنیم منکرین تقدیر، اهل تفویض خواهند بود. البته قائلین به «امر بین الامرین» در عین انکار تقدیر (به هر دو معنایی که گذشت) منکر تفویض نیز هستند. [2] [1] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 15، ص 200، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ‏1429ق. (پاورقی). [2] . چه تقدیر به معنای تفویض باشد یا به معنای جبر باشد.
به صورت مطلق نمیتوان گفت هر کس منکر تقدیر است اهل تفویض است؛ زیرا قدریه و تقدیر دارای معانی مختلف است. توضیح اینکه در برخی از اخبار و روایات «قدریه» به کسانی اطلاق شده است که کارهای بنده را مشمول قضا و قدر نمیدانند، بلکه تمام کارها را معلول اراده استقلالی بنده میدانند و میگویند خداوند هیچ دخالتی در کارهای بندگان ندارد. این دیدگاه منسوب به اکثر معتزله است که مفوضه و اهل تفویض هستند.
در برخی دیگر از اخبار و روایات «قدریه» به گروهی اطلاق شده است که میگویند تمام کارهای بندگان چه خیر، و چه شر از خداوند متعال صادر میشود و مخلوق او است و به تقدیر و اراده او واقع میشود و قدرت بندگان هیچ دخالتی در انجام کارها ندارد. این دیدگاه منسوب به اکثر اشاعره است که جبریه هستند.
هر چند قدریه در روایات بر هر دو گروه «جبریه» و «مفوضه» اطلاق شده است، اما در بیشتر روایات در معنای تفویض استعمال شده است. در هر صورت دیدگاه جبر و تفویض هر دو باطل هستند و آنچه حق است دیدگاه «امر بین الامرین» است که شیعه دوازده امامی آنرا قبول دارند.[1]
نتیجه: با توجه به اینکه قدریه به هر دو معنای جبر و تفویض، در روایات، استعمال شده است نمیتوان به طور مطلق گفت منکرین تقدیر، اهل تفویض هستند، یا اهل جبر، بلکه اگر معنای اول – که به معنای تفویض است - را در نظر بگیریم، منکرین تقدیر منکرین تفویض نیز خواهند بود. اما اگر معنای دوم – که به معنای جبر است - را قبول کنیم منکرین تقدیر، اهل تفویض خواهند بود. البته قائلین به «امر بین الامرین» در عین انکار تقدیر (به هر دو معنایی که گذشت) منکر تفویض نیز هستند. [2] [1] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 15، ص 200، دار الحدیث، قم، چاپ اول، 1429ق. (پاورقی). [2] . چه تقدیر به معنای تفویض باشد یا به معنای جبر باشد.
- [سایر] آیا تقدیر الهی قابل تغییر است ؟
- [سایر] تقدیر و سرنوشت انسان بدست کیست؟
- [سایر] معنای سرنوشت و تقدیر چیست؟
- [سایر] آیا نذر کردن تقدیر را عوض می کند؟
- [سایر] تقدیر الهی بهتر است یا تدبیر بنده؟
- [سایر] امام زمان (عج) درباره اراده و تقدیر الهی چه فرمودند؟
- [سایر] معنای تقدیر در لغت و در معنا چیست؟
- [سایر] در شب های قدر چه اتفاقی می افتد که تقدیر ما عوض می شود ؟
- [سایر] عوامل طبیعی و تقدیر تا چه اندازه در ازدواج مرد و زن مؤثر است؟
- [سایر] مراد جمله " بنده تدبیر می کند و خداوند تقدیر می کند" چیست ؟ استناد آن به کجاست؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مشهور این است که اگر مرد ببیند که کسی با زن او زنا می کند چنانچه نترسد که به او ضرری بزنند؛ می تواند هر دو را بکشد؛ ولی این حکم محل اشکال است و به هر تقدیر آن زن بر او حرام نمی شود.
- [آیت الله مظاهری] مستحب است در دادن زکات، خویشان خود را بر دیگران، و اهل علم و کمال را بر غیر آنان و کسانی را که اهل سؤال نیستند بر اهل سؤال مقدم بدارد.
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر از محلی مسافرت کند که اهل ندارد؛ وقتی به جائی برسد که اگر آن محل اهل داشت از آنجا دیده نمی شد؛ باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله خوئی] اگر از محلی مسافرت کند که خانه و اهل ندارد، وقتی بهجایی برسد که اگر آن محل اهل داشت از آنجا دیده نمیشد، باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بچه در رحم مادر بمیرد و ماندنش در رحم برای مادر خطر داشته باشد باید به اسانترین راه او را بیرون اورند و چنانچه ناچار شوند او را قطعه قطعه کنند اشکال ندارد ولی باید به وسیله شوهرش اگر اهل فن است وگرنه زنی که اهل فن باشد او را بیرون بیاورند و در صورت نبود زنی که اهل فن باشد مرد محرمی که اهل فن باشد و اگر ان هم ممکن نشد مرد نامحرمی که اهل فن باشد و در صورتی که ان هم پیدا نشد کسی که اهل فن نباشد با رعایت ترتیب مذکور می تواند بچه را بیرون اورد
- [آیت الله مظاهری] اهل کتاب پاک میباشند. 9 - مایعات مست کننده:
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) پاک می باشند.
- [امام خمینی] اگر بچه در رحم مادر بمیرد و ماندنش در رحم برای مادر خطر داشته باشد،باید به آسانترین راه او را بیرون آورند. و چنانچه ناچار شوند که او را قطعه قطعه کنند، اشکال ندارد. ولی باید به وسیله شوهرش اگر اهل فن است یا زنی که اهل فن باشد او را بیرون بیاورند. و اگر ممکن نیست، مرد محرمی که اهل فن باشد. و اگرآن هم ممکن نشود، مرد نامحرمی که اهل فن باشد بچه را بیرون بیاورد. و در صورتی که آن هم پیدا نشود، کسی که اهل فن نباشد می تواند بچه را بیرون آورد.
- [آیت الله بهجت] اگر بچه در رحم مادر بمیرد و ماندنش در رحم برای مادر خطر داشته باشد، باید به آسانترین راه او را بیرون آورند و چنانچه ناچار شوند که او را قطعهقطعه کنند اشکال ندارد، ولی باید به وسیله شوهرش اگر اهل فن است انجام بگیرد؛ و اگر نشد، بهوسیله زنی که اهل فن باشد او را بیرون بیاورند؛ و اگر ممکن نیست، مرد محرمی که اهل فن باشد؛ و اگر آن هم ممکن نشود مرد نامحرمی که اهل فن باشد بچه را بیرون بیاورد؛ و در صورتی که آن هم پیدا نشود کسی که اهل فن نباشد میتواند بچه را بیرون آورد.