چرا وقتی اتفاق بدی می‌افتد، می‌گوییم مصلحت بوده است؟
حوادث بدی که در زندگی انسان‌ها رخ می‌دهد، از لحاظ منشأ، یکنواخت و مانند هم نیستند؛ لذا نمی‌توان در تمام آنها به صورت قطعی حکم کرد که مصلحت این بود، بلکه این رخدادها می‌تواند از عوامل گوناگون سرچشمه گیرد: 1. در برخی از موارد؛ سبب آن رخداد بد، خود شخص است، به عنوان مثال؛ همسر و فرزندان فردی به دلیل کم‌کاری و رسیدگی‌نکردن او، جذب نااهلان و افراد منحرف شده و خانواده او از هم می‌پاشد، گاه این فرد به جای این‌که مسئولیتش را بپذیرد، با توجه به این‌که عذاب وجدان، او را راحت نمی‌گذارد و آزارش می‌دهد، برای رهایی از این حالت، پاشیدن خانواده را به گردن تقدیر و مصلحت می‌اندازد. 2. برخی از بدی‌ها به عنوان کیفر و تأدیب به انسان‌ها می‌رسد. چنان‌که امام حسین(ع) چنین دعا می‌کند: «اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ وَ لَا تُؤَدِّبْنِی بِالْبَلَاءِ»؛[1] خدایا! مرا با احسان در دام استدراج[2] گرفتار مساز و با بلا، تأدیبم مکن. 3. مصیبت‌ها وسیله‌ای برای آزمایش: امتحان و آزمایش انسان ها از سوی خداوند متعال از سنت‌های الاهی است. قرآن کریم می‌فرماید: «آیا مردم پنداشته‌اند که با گفتن این که ایمان آوردیم رها می‌شوند و هرگز مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟ ما امت‌هایی را که پیش از آنان بودند، آزمایش کردیم، خدا راست‌گویان و دروغ گویان را کاملاً می‌شناسد». [3] 4. با این وجود در پاره‌ای از موارد؛ ما می‌پنداریم که رخدادی، شرّ و بد است، امّا در حقیقت آن اتفاق، رخدادی به مصلحت ما است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن‌که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن‌که شرِّ شما در آن است».[4] به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌شود: الف. در سختی‌ها و مشکلات زندگی؛ اگر انسان صبر و تحمل کند گوهرهای درون وی خود را نشان خواهد داد، همان‌طور که زینب کبری(س) با صبر و تحمل در مقابل سختی‌های عاشورا خودسازی نموده، زمانی که در برابر ابن زیاد و یزید قرار می‌گیرد از برادر و اهل بیتش دفاع می‌کند.[5] ب. گاهی انسان‌ها به دلیل سرگرمی دنیا از خدا و معاد غافل می‌شوند که خداوند از سر لطفشان آنها را مبتلا به بلایایی می‌کند تا از خواب غفلت بیرون بیایند که این بیدار باش و هشداری است برای آنها. نتیجه این‌که؛ گرچه گاهی رخدادهایی ناپسند به نظر می‌آید، اما در واقع، این به مصلحت و خیر افراد است، اما این موضوع کلیت ندارد و نمی‌توان چنین قضاوت و داوری نمود که هر رخداد بدی که برای یک انسان رخ می‌دهد، به خیر و صلاح اوست. البته شاید بتوان گفت که هر رخدادی چه خوب و چه بد، برای یک انسان مؤمن، نتایج خوبی را برای او به دنبال خواهد داشت.   [1] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة‏، ج ‏2، ص 31، تبریز، بنی‌هاشمی‏، چاپ اول‏، 1381ق. [2] . استدراج، سنتی الهی است که خداوند هنگام معصیت بنده، بر نعمتش می‌افزاید و او از استغفار و توبه غافل می‌شود. [3]  عنکبوت، 3و2. [4] . بقره، 216. [5] . برای آگاهی بیشتر به سایت اسلام پدیا، مدخل «خطبه حضرت زینب در کوفه و شام» مراجعه شود.
عنوان سوال:

چرا وقتی اتفاق بدی می‌افتد، می‌گوییم مصلحت بوده است؟


پاسخ:

حوادث بدی که در زندگی انسان‌ها رخ می‌دهد، از لحاظ منشأ، یکنواخت و مانند هم نیستند؛ لذا نمی‌توان در تمام آنها به صورت قطعی حکم کرد که مصلحت این بود، بلکه این رخدادها می‌تواند از عوامل گوناگون سرچشمه گیرد:
1. در برخی از موارد؛ سبب آن رخداد بد، خود شخص است، به عنوان مثال؛ همسر و فرزندان فردی به دلیل کم‌کاری و رسیدگی‌نکردن او، جذب نااهلان و افراد منحرف شده و خانواده او از هم می‌پاشد، گاه این فرد به جای این‌که مسئولیتش را بپذیرد، با توجه به این‌که عذاب وجدان، او را راحت نمی‌گذارد و آزارش می‌دهد، برای رهایی از این حالت، پاشیدن خانواده را به گردن تقدیر و مصلحت می‌اندازد.
2. برخی از بدی‌ها به عنوان کیفر و تأدیب به انسان‌ها می‌رسد. چنان‌که امام حسین(ع) چنین دعا می‌کند: «اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ وَ لَا تُؤَدِّبْنِی بِالْبَلَاءِ»؛[1] خدایا! مرا با احسان در دام استدراج[2] گرفتار مساز و با بلا، تأدیبم مکن.
3. مصیبت‌ها وسیله‌ای برای آزمایش: امتحان و آزمایش انسان ها از سوی خداوند متعال از سنت‌های الاهی است.
قرآن کریم می‌فرماید: «آیا مردم پنداشته‌اند که با گفتن این که ایمان آوردیم رها می‌شوند و هرگز مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟ ما امت‌هایی را که پیش از آنان بودند، آزمایش کردیم، خدا راست‌گویان و دروغ گویان را کاملاً می‌شناسد». [3]
4. با این وجود در پاره‌ای از موارد؛ ما می‌پنداریم که رخدادی، شرّ و بد است، امّا در حقیقت آن اتفاق، رخدادی به مصلحت ما است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن‌که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن‌که شرِّ شما در آن است».[4]
به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌شود:
الف. در سختی‌ها و مشکلات زندگی؛ اگر انسان صبر و تحمل کند گوهرهای درون وی خود را نشان خواهد داد، همان‌طور که زینب کبری(س) با صبر و تحمل در مقابل سختی‌های عاشورا خودسازی نموده، زمانی که در برابر ابن زیاد و یزید قرار می‌گیرد از برادر و اهل بیتش دفاع می‌کند.[5]
ب. گاهی انسان‌ها به دلیل سرگرمی دنیا از خدا و معاد غافل می‌شوند که خداوند از سر لطفشان آنها را مبتلا به بلایایی می‌کند تا از خواب غفلت بیرون بیایند که این بیدار باش و هشداری است برای آنها.
نتیجه این‌که؛ گرچه گاهی رخدادهایی ناپسند به نظر می‌آید، اما در واقع، این به مصلحت و خیر افراد است، اما این موضوع کلیت ندارد و نمی‌توان چنین قضاوت و داوری نمود که هر رخداد بدی که برای یک انسان رخ می‌دهد، به خیر و صلاح اوست. البته شاید بتوان گفت که هر رخدادی چه خوب و چه بد، برای یک انسان مؤمن، نتایج خوبی را برای او به دنبال خواهد داشت.   [1] . اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة‏، ج ‏2، ص 31، تبریز، بنی‌هاشمی‏، چاپ اول‏، 1381ق. [2] . استدراج، سنتی الهی است که خداوند هنگام معصیت بنده، بر نعمتش می‌افزاید و او از استغفار و توبه غافل می‌شود. [3]  عنکبوت، 3و2. [4] . بقره، 216. [5] . برای آگاهی بیشتر به سایت اسلام پدیا، مدخل «خطبه حضرت زینب در کوفه و شام» مراجعه شود.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین