آیا برای خداوند شکست اتفاق می‌افتد؟
گاهی ذات اقدس اله بر اساس معجزه، قدرت خود را نشان می‌دهد؛ زیرا در جهان بینی توحیدی وقتی می‌تون گفت خدا شکست خورده است که شخص تبهکار که به صورت مشرک و کافر، فاتحانه از میدان جنگ برمی‌گردد از قلمرو قدرت خدا بیرون رود، این را می‌گویند شکست خدا و چنین چیزی محال است.<BR>برای روشن شدن بحث لازم است به نکته‌ای اخلاقی از قرآن کریم اشاره کنیم. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ما انسان را با کرامت آفریدیم: (وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ)؛ سوره اسراء(17): آیه 70. از طرف دیگر در تعبیرات قرآن است که فرمود خداوند باغبان خوبی است: (وَ اللَّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً)؛ سوره نوح (71): آیه، 17. خدا همه شما را آفرید و نهال‌های هستی شما را آبیاری کرد. از سوی دیگر فرمود من به شما کوثر دادم: (إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ): سوره کوثر(108): آیه 1. دین کوثر است، صراط مستقیم کوثر است، وحی و رسالت کوثر است، اهلبیت کوثرند و نمونه بارز آن سیده نساء عالمیان فاطمه زهرا(علیها السلام) است.<BR>خداوند به انسان فرمود: من همه وسایل را برای تو آماده کردم و تنها یک کار را به عهده خودت گذاشتم و آن نوشیدن این آب حیات است، این دهان باز کردن و کوثر را به فضای دهان بردن و از مجرای هاضمه به دستگاه درون رساندن، کار تو است. من همه نعمت‌ها را به پای نهال هستی تو آوردم، راه را هم به تو نشان دادم، به تو گفتم دهان خود را به چه سمتی باز کن و چه چیز بخور و چه چیز نخور، همه را گفتم اگر خوردی بُردی و اگر نخوردی مُردی. به تعبیر جناب سعدی که گفت:<BR>(حرم در پیش و حرامی در پس‌اگر رفتی بردی اگر خفتی مردی).<BR>اگر شما این کوثر را در دهانتان ریختید نهال هستی شما بارور می‌شود و گرنه هیزم می‌شوید و می‌سوزید. <BR>اگر بخواهید کوره‌ای را آماده افروختن کنید، سه کار انجام می‌دهید: اول موادی نظیر زغال سنگ را درون کوره می‌ریزید، بعد مواد انفجاری نظیر تی ان تی را به این ذغال سنگ می‌زنید تا مشتعل شود، در نهایت موادی را که می‌خواهید ذوب کنید - مثل آهن - در کوره می‌ریزید. <BR>پس یک سری مواد خام است برای سوخت و سوز مثل زغال سنگ، یک آتش زنه است مثل تی ان تی، و یک سنگ آهن برای ذوب شدن.<BR>هر سه کار را در جهنم داریم، هر سه هم از سنخ آدمیان است. جهنم هیزم می‌خواهد، هیزم جهنم چه کسانی هستند؟ فرمود: (وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً)؛ سوره جن(72): آیه 15. قاسط از قَسط است، قَسط یعنی ظلم و جور - در قبال قِسط به معنی عدل - قاسطان همان ظالمانند. فرمود: افراد ظالم هیزم‌های جهنم هستند.<BR>سران و ائمه کفر و امثال آنها؛ مواد آتشزنه و به اصطلاح تی ان تی جهنم‌اند که عرب از آنها تعبیر به وقود می‌کند، وقود یعنی کبریت. آنها که در روستا زندگی کرده‌اند می‌دانند، چوب‌های بزرگ دیر سوزی هست که اگر هیزم‌های قبلی سوخت و خاکستر شد این‌ها را با آن هیزم دیرسوز مشتعل می‌کنند. آن هیزمی که آتش دارد و هیزم‌های دیگر با آتش آن روشن می‌شود آن را وقود می‌گویند. (فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ)؛ سوره بقره(2): آیه 24.. <BR>هیزم‌های جهنم را با بنزین یا کبریت نمی‌سوزانند، بلکه با سران کفر به آتش می‌کشند. سران کفر در حقیقت حکم مواد منفجره و تی ان تی جهنم‌اند. پس ظالمان عادی، هیزم جهنم اند و سران ستم و کفر (وقودالنار)اند.<BR>حال باز گردیم به پاسخ این سؤال که آیا کسی که در جنگ به حسب ظاهر فاتح برگشت، آیا خدا را شکست داد؟ آیا بر خدا غالب شد؟ یا نه، بر اثر این تبهکاری، خودش هیزم جهنم یا وقود النار شده است و جزء افرادی است که با سوخت و سوز جهنم افروخته می‌شوند. <BR>اصلاً می‌شود تصور کرد که چنین کسی خدا را شکست بدهد؟ شما فرض کنید در دنیای کنونی که بیش از پنج میلیارد بشر در آن زندگی می‌کنند و در اثر ارتباطات علمی، این پنج میلیارد در حد اعضای یک خانواده بوده و یک نفر بر آنها حکومت می‌کند و همه مطیع او هستند، حال شخصی پیدا شود و بگوید من این حاکم روی زمین را که پنج میلیارد امت دارد قبول ندارم. عقلاً چنین چیزی امکان دارد ولی همین که قیام کرد شکست می‌خورد.<BR>درباره ذات اقدس اله اصلاً چنین چیزی فرض ندارد که کسی بگوید من خدا را قبول ندارم و در برابر خدا می‌ایستم، این فرضش محال است، چرا؟ چون این شخص که الان در برابر خدا قد عَلَم کرده با همه اندیشه‌ها و افکاری که دارد خودش از سربازان خدا است. اینکه در چند قسمت از قرآن فرمود: (وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلاَّ هُوَ)؛ سوره مدثر(74): آیه 31. یا فرمود: (لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)؛ سوره فتح(48): آیه 4. معنایش این است که سراسر جهان هستی سربازان خدا هستند. حتی خود این شخص از سربازان خدا است.<BR>حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: (جَوَارِحُکُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُکُمْ عُیُونُهُ وَ خَلَوَاتُکُمْ عِیَانُهُ)؛ نهج‌البلاغه، خطبه 199. اعضای و جوارح شما سربازان خدا هستند. دست شما، پای شما، چشم شما، سرباز خدا هستند، اگر خدای ناکرده بیراهه رفتید، ممکن است خدا با زبانتان، شما را بگیرد. با دستتان، شما را بگیرد. گاهی انسان حرفی می‌زند و سقوط می‌کند، جایی را امضاء می‌کند سقوط می‌کند. خدا با دست انسان، انسان را می‌گیرد، با زبان او، او را می‌گیرد. <BR>یعنی باید شخصی در مقابل خدا باشد تا خدا با او بجنگد و شکست بخورد. وقتی خود این شخص با همه هستی خود در قبضه قدرت خدا و جزء سربازان خدا است دیگر جنگ در برابر خدا فرض ندارد. چنین چیزی محال است. در برابر خدا چیزی نیست تا بتواند بگوید خدا آنجا من این جا، من در برابر خدا می‌جنگم منتها شکست می‌خورم.<BR>یک نَم در برابر یَم (-(دریا)-) یا به اصطلاح یک قطره در برابر دریا، چقدر است؟ اگر کسی سوزنی را به دریا فرو ببرد و نوک سوزن‌تر شود، این‌تری نوک سوزن در برابر اقیانوس می‌تواند بگوید من نم هستم و تو دریا، و تو را قبول ندارم؛ منتها شکست می‌خورد چون جدای از او است. اما سخن بنده و خالق، سخن نَم و یَم نیست، چون خود این شخص از محدوده قدرت خدا بیرون و جدا نیست، بلکه از سربازان خدا است. لذا شکست ذات اقدس اله نه تنها فرضی محال است، بلکه خود این فرض، محال است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 15/500020)
عنوان سوال:

آیا برای خداوند شکست اتفاق می‌افتد؟


پاسخ:

گاهی ذات اقدس اله بر اساس معجزه، قدرت خود را نشان می‌دهد؛ زیرا در جهان بینی توحیدی وقتی می‌تون گفت خدا شکست خورده است که شخص تبهکار که به صورت مشرک و کافر، فاتحانه از میدان جنگ برمی‌گردد از قلمرو قدرت خدا بیرون رود، این را می‌گویند شکست خدا و چنین چیزی محال است.<BR>برای روشن شدن بحث لازم است به نکته‌ای اخلاقی از قرآن کریم اشاره کنیم. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: ما انسان را با کرامت آفریدیم: (وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ)؛ سوره اسراء(17): آیه 70. از طرف دیگر در تعبیرات قرآن است که فرمود خداوند باغبان خوبی است: (وَ اللَّهُ أَنْبَتَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً)؛ سوره نوح (71): آیه، 17. خدا همه شما را آفرید و نهال‌های هستی شما را آبیاری کرد. از سوی دیگر فرمود من به شما کوثر دادم: (إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ): سوره کوثر(108): آیه 1. دین کوثر است، صراط مستقیم کوثر است، وحی و رسالت کوثر است، اهلبیت کوثرند و نمونه بارز آن سیده نساء عالمیان فاطمه زهرا(علیها السلام) است.<BR>خداوند به انسان فرمود: من همه وسایل را برای تو آماده کردم و تنها یک کار را به عهده خودت گذاشتم و آن نوشیدن این آب حیات است، این دهان باز کردن و کوثر را به فضای دهان بردن و از مجرای هاضمه به دستگاه درون رساندن، کار تو است. من همه نعمت‌ها را به پای نهال هستی تو آوردم، راه را هم به تو نشان دادم، به تو گفتم دهان خود را به چه سمتی باز کن و چه چیز بخور و چه چیز نخور، همه را گفتم اگر خوردی بُردی و اگر نخوردی مُردی. به تعبیر جناب سعدی که گفت:<BR>(حرم در پیش و حرامی در پس‌اگر رفتی بردی اگر خفتی مردی).<BR>اگر شما این کوثر را در دهانتان ریختید نهال هستی شما بارور می‌شود و گرنه هیزم می‌شوید و می‌سوزید. <BR>اگر بخواهید کوره‌ای را آماده افروختن کنید، سه کار انجام می‌دهید: اول موادی نظیر زغال سنگ را درون کوره می‌ریزید، بعد مواد انفجاری نظیر تی ان تی را به این ذغال سنگ می‌زنید تا مشتعل شود، در نهایت موادی را که می‌خواهید ذوب کنید - مثل آهن - در کوره می‌ریزید. <BR>پس یک سری مواد خام است برای سوخت و سوز مثل زغال سنگ، یک آتش زنه است مثل تی ان تی، و یک سنگ آهن برای ذوب شدن.<BR>هر سه کار را در جهنم داریم، هر سه هم از سنخ آدمیان است. جهنم هیزم می‌خواهد، هیزم جهنم چه کسانی هستند؟ فرمود: (وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً)؛ سوره جن(72): آیه 15. قاسط از قَسط است، قَسط یعنی ظلم و جور - در قبال قِسط به معنی عدل - قاسطان همان ظالمانند. فرمود: افراد ظالم هیزم‌های جهنم هستند.<BR>سران و ائمه کفر و امثال آنها؛ مواد آتشزنه و به اصطلاح تی ان تی جهنم‌اند که عرب از آنها تعبیر به وقود می‌کند، وقود یعنی کبریت. آنها که در روستا زندگی کرده‌اند می‌دانند، چوب‌های بزرگ دیر سوزی هست که اگر هیزم‌های قبلی سوخت و خاکستر شد این‌ها را با آن هیزم دیرسوز مشتعل می‌کنند. آن هیزمی که آتش دارد و هیزم‌های دیگر با آتش آن روشن می‌شود آن را وقود می‌گویند. (فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ)؛ سوره بقره(2): آیه 24.. <BR>هیزم‌های جهنم را با بنزین یا کبریت نمی‌سوزانند، بلکه با سران کفر به آتش می‌کشند. سران کفر در حقیقت حکم مواد منفجره و تی ان تی جهنم‌اند. پس ظالمان عادی، هیزم جهنم اند و سران ستم و کفر (وقودالنار)اند.<BR>حال باز گردیم به پاسخ این سؤال که آیا کسی که در جنگ به حسب ظاهر فاتح برگشت، آیا خدا را شکست داد؟ آیا بر خدا غالب شد؟ یا نه، بر اثر این تبهکاری، خودش هیزم جهنم یا وقود النار شده است و جزء افرادی است که با سوخت و سوز جهنم افروخته می‌شوند. <BR>اصلاً می‌شود تصور کرد که چنین کسی خدا را شکست بدهد؟ شما فرض کنید در دنیای کنونی که بیش از پنج میلیارد بشر در آن زندگی می‌کنند و در اثر ارتباطات علمی، این پنج میلیارد در حد اعضای یک خانواده بوده و یک نفر بر آنها حکومت می‌کند و همه مطیع او هستند، حال شخصی پیدا شود و بگوید من این حاکم روی زمین را که پنج میلیارد امت دارد قبول ندارم. عقلاً چنین چیزی امکان دارد ولی همین که قیام کرد شکست می‌خورد.<BR>درباره ذات اقدس اله اصلاً چنین چیزی فرض ندارد که کسی بگوید من خدا را قبول ندارم و در برابر خدا می‌ایستم، این فرضش محال است، چرا؟ چون این شخص که الان در برابر خدا قد عَلَم کرده با همه اندیشه‌ها و افکاری که دارد خودش از سربازان خدا است. اینکه در چند قسمت از قرآن فرمود: (وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلاَّ هُوَ)؛ سوره مدثر(74): آیه 31. یا فرمود: (لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ)؛ سوره فتح(48): آیه 4. معنایش این است که سراسر جهان هستی سربازان خدا هستند. حتی خود این شخص از سربازان خدا است.<BR>حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: (جَوَارِحُکُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُکُمْ عُیُونُهُ وَ خَلَوَاتُکُمْ عِیَانُهُ)؛ نهج‌البلاغه، خطبه 199. اعضای و جوارح شما سربازان خدا هستند. دست شما، پای شما، چشم شما، سرباز خدا هستند، اگر خدای ناکرده بیراهه رفتید، ممکن است خدا با زبانتان، شما را بگیرد. با دستتان، شما را بگیرد. گاهی انسان حرفی می‌زند و سقوط می‌کند، جایی را امضاء می‌کند سقوط می‌کند. خدا با دست انسان، انسان را می‌گیرد، با زبان او، او را می‌گیرد. <BR>یعنی باید شخصی در مقابل خدا باشد تا خدا با او بجنگد و شکست بخورد. وقتی خود این شخص با همه هستی خود در قبضه قدرت خدا و جزء سربازان خدا است دیگر جنگ در برابر خدا فرض ندارد. چنین چیزی محال است. در برابر خدا چیزی نیست تا بتواند بگوید خدا آنجا من این جا، من در برابر خدا می‌جنگم منتها شکست می‌خورم.<BR>یک نَم در برابر یَم (-(دریا)-) یا به اصطلاح یک قطره در برابر دریا، چقدر است؟ اگر کسی سوزنی را به دریا فرو ببرد و نوک سوزن‌تر شود، این‌تری نوک سوزن در برابر اقیانوس می‌تواند بگوید من نم هستم و تو دریا، و تو را قبول ندارم؛ منتها شکست می‌خورد چون جدای از او است. اما سخن بنده و خالق، سخن نَم و یَم نیست، چون خود این شخص از محدوده قدرت خدا بیرون و جدا نیست، بلکه از سربازان خدا است. لذا شکست ذات اقدس اله نه تنها فرضی محال است، بلکه خود این فرض، محال است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 15/500020)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین