آیا کلمه (علماء) مذکر است یا مؤنث؟
«اسم» که یکی از سه نوع کلمه موجود در زبان عرب است، به اعتبارات گوناگون دارای تقسیمات گوناگونی می‌باشد؛ از جمله در علم صرف به اعتبار دلالت بر تعداد افراد، بر سه قسم به شرح زیر تقسیم می‌گردد: 1. اسم مفرد؛ اسمی است که دلالت بر یک نفر یا یک چیز نماید؛ مانند: زید، زینب، عالم، شجر، مسلم.[1] 2. اسم مثنّی یا تثنیه؛ اسمی که بر دو مفرد دلالت می‌کند، و طریقه ساختن آن‌ ‌چنان است که به آخر اسم مفرد «الف و نون»[2] یا «یاء و نون»[3] ملحق می‌نمایند، و نون تثنیه مکسور است، و حرف آخر کلمه که پیش از الف یا یاء واقع می‌شود مفتوح است؛ مانند: زَیدانِ، زَیدَینِ، مُسلِمانِ، مُسلِمَینِ.[4] 3. اسم مجموع یا جمع؛ اسمی است که بر بیش از دو فرد دلالت می‌کند، و آن دو قسم است: الف. جمع سالم یا صحیح،[5] طریقه ساختن مذکرش چنان است که در آخر اسم مفرد «واو و نون»[6] یا «یاء و نون»[7] ملحق می‌نمایند، و آخر کلمه پیش از واو مضموم، و پیش از یاء مکسور است، و نون جمع مفتوح می‌باشد؛ مانند: زیدون، زیدین، مسلمون، مسلمین.[8] و طریق ساختن مؤنث آن چنان است که الف و تاء کشیده در آخر کلمه می‌آورند، و اگر در آخر کلمه «تاء» باشد حذف می‌گردد؛ مانند: هندات، ضاربات، شجرات.[9] ب. جمع مکسر،[10] و آن با تغییر مفرد ساخته می‌شود، و تغییر یا در حرکت است با توافق در عدد حروف،[11] یا در حرکت و حروف هر دو است، و تغییر در عدد حروف یا به افزودن بر مفرد است، یا به کاستن از مفرد.[12] اوزان جمع مکسر برای جمع مکسّر حدود 40 وزن بیان شده است،[13] که یکی از آن وزن‌ها وزن «فُعَلاء» است. این وزن، جمع وصفی است که بر وزن «فعیل» یا «فاعل» باشد؛ مانند: «کریم» که جمعش می‌شود؛ «کُرَماء» یا «علیم و عالم» که جمعشان می‌شود؛ «علماء» یا جاهل که می‌شود؛ جهلاء.[14] واژگان جمع، مانند «علماء» اگرچه جمع مکسَّر برای واژگان مذکر «عالم» و «علیم» است، اما در چنین جمع‌هایی به اعتبار کلمه تقدیری «جماعة» می‌توان به آنها فعل مفرد مؤنث نیز اسناد داده شود؛ مانند: «جاء الرجال» و «جائت الرّجال‏».[15] گفتنی است؛ صیغه‌های جمع برای مفرداتی که گفته شده کلّیّت ندارد، بلکه بناء بر غالب است؛ یعنی ممکن است هر یک از آنها جمع مفردات دیگری واقع شوند، و هر نوعی از آن مفردات نیز ممکن است جمع دیگری داشته باشند.[16]   [1] . حسینی طهرانی، هاشم‏، علوم العربیة، ج 1، ص 413، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364 ش. [2] . در حالت رفعی. [3] . در حالت نصبی و جری. [4] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 413. [5] . سالم گویند چون بناء مفرد در این جمع به حال خود باقی است. [6] . در حالت رفعی. [7] . در حالت نصبی و جری. [8] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 416 - 417. [9] . همان، ص 417 - 418. [10] . مکسّر گویند چون بناء مفرد در آن شکسته می‌شود. [11] . مانند «ارض» بسکون الراء و «ارض» بفتح الراء؛ البهجة المرضیة علی ألفیة ابن مالک،‏ محقق: حسینی دشتی، مصطفی، ص 35، قم، اسماعیلیان، چاپ نوزدهم، بی‌تا. [12] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 419. [13] . ر. ک: علوم العربیة، ج ‏1، ص 419 - 432؛ آل بویه، علی، ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفیة ابن مالک‏، ص 371 - 374، قم، عالمه، چاپ اول، 1383ش. [14] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 425. [15] . ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفیة ابن مالک، ص 118؛ البهجة المرضیة علی ألفیة ابن مالک،‏ ص 161(پاورقی). [16] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 432.
عنوان سوال:

آیا کلمه (علماء) مذکر است یا مؤنث؟


پاسخ:

«اسم» که یکی از سه نوع کلمه موجود در زبان عرب است، به اعتبارات گوناگون دارای تقسیمات گوناگونی می‌باشد؛ از جمله در علم صرف به اعتبار دلالت بر تعداد افراد، بر سه قسم به شرح زیر تقسیم می‌گردد:
1. اسم مفرد؛ اسمی است که دلالت بر یک نفر یا یک چیز نماید؛ مانند: زید، زینب، عالم، شجر، مسلم.[1]
2. اسم مثنّی یا تثنیه؛ اسمی که بر دو مفرد دلالت می‌کند، و طریقه ساختن آن‌ ‌چنان است که به آخر اسم مفرد «الف و نون»[2] یا «یاء و نون»[3] ملحق می‌نمایند، و نون تثنیه مکسور است، و حرف آخر کلمه که پیش از الف یا یاء واقع می‌شود مفتوح است؛ مانند: زَیدانِ، زَیدَینِ، مُسلِمانِ، مُسلِمَینِ.[4]
3. اسم مجموع یا جمع؛ اسمی است که بر بیش از دو فرد دلالت می‌کند، و آن دو قسم است:
الف. جمع سالم یا صحیح،[5] طریقه ساختن مذکرش چنان است که در آخر اسم مفرد «واو و نون»[6] یا «یاء و نون»[7] ملحق می‌نمایند، و آخر کلمه پیش از واو مضموم، و پیش از یاء مکسور است، و نون جمع مفتوح می‌باشد؛ مانند: زیدون، زیدین، مسلمون، مسلمین.[8] و طریق ساختن مؤنث آن چنان است که الف و تاء کشیده در آخر کلمه می‌آورند، و اگر در آخر کلمه «تاء» باشد حذف می‌گردد؛ مانند: هندات، ضاربات، شجرات.[9]
ب. جمع مکسر،[10] و آن با تغییر مفرد ساخته می‌شود، و تغییر یا در حرکت است با توافق در عدد حروف،[11] یا در حرکت و حروف هر دو است، و تغییر در عدد حروف یا به افزودن بر مفرد است، یا به کاستن از مفرد.[12]
اوزان جمع مکسر
برای جمع مکسّر حدود 40 وزن بیان شده است،[13] که یکی از آن وزن‌ها وزن «فُعَلاء» است. این وزن، جمع وصفی است که بر وزن «فعیل» یا «فاعل» باشد؛ مانند: «کریم» که جمعش می‌شود؛ «کُرَماء» یا «علیم و عالم» که جمعشان می‌شود؛ «علماء» یا جاهل که می‌شود؛ جهلاء.[14] واژگان جمع، مانند «علماء» اگرچه جمع مکسَّر برای واژگان مذکر «عالم» و «علیم» است، اما در چنین جمع‌هایی به اعتبار کلمه تقدیری «جماعة» می‌توان به آنها فعل مفرد مؤنث نیز اسناد داده شود؛ مانند: «جاء الرجال» و «جائت الرّجال‏».[15]
گفتنی است؛ صیغه‌های جمع برای مفرداتی که گفته شده کلّیّت ندارد، بلکه بناء بر غالب است؛ یعنی ممکن است هر یک از آنها جمع مفردات دیگری واقع شوند، و هر نوعی از آن مفردات نیز ممکن است جمع دیگری داشته باشند.[16]   [1] . حسینی طهرانی، هاشم‏، علوم العربیة، ج 1، ص 413، تهران، مفید، چاپ دوم، 1364 ش. [2] . در حالت رفعی. [3] . در حالت نصبی و جری. [4] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 413. [5] . سالم گویند چون بناء مفرد در این جمع به حال خود باقی است. [6] . در حالت رفعی. [7] . در حالت نصبی و جری. [8] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 416 - 417. [9] . همان، ص 417 - 418. [10] . مکسّر گویند چون بناء مفرد در آن شکسته می‌شود. [11] . مانند «ارض» بسکون الراء و «ارض» بفتح الراء؛ البهجة المرضیة علی ألفیة ابن مالک،‏ محقق: حسینی دشتی، مصطفی، ص 35، قم، اسماعیلیان، چاپ نوزدهم، بی‌تا. [12] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 419. [13] . ر. ک: علوم العربیة، ج ‏1، ص 419 - 432؛ آل بویه، علی، ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفیة ابن مالک‏، ص 371 - 374، قم، عالمه، چاپ اول، 1383ش. [14] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 425. [15] . ترکیب، ترجمه و تلخیص مطالب ألفیة ابن مالک، ص 118؛ البهجة المرضیة علی ألفیة ابن مالک،‏ ص 161(پاورقی). [16] . علوم العربیة، ج ‏1، ص 432.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین