چرا توصیه شده است در برخورد با دیگران این معیار را به کار بگیریم: «هر چه برای خود می‌پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم»؟
پاسخ اجمالی: یکی از اصول و معیارهای اسلامی که در معاشرت با دیگران به آن سفارش و تأکید شده، این است: (هر چه برای خود می‌پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم و آنچه برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران هم نپسندیم). این معیار؛ در حقیقت مبتنی بر یک بینش انسان‌شناسانه خاص است. بر اساس تعالیم پیامبران الهی و تصریح کتاب‌های آسمانی، همه آدمیان فرزندان یک پدر و مادر به نام آدم و حوا هستند؛ بنابر این، همه انسان‌ها در انسانیت و شرافت و کرامت انسانی مشترک‌اند. حتی آنان‌که تئوری داروین و پیروانش را در باره آفرینش انسان می­پذیرند، باز هم در این نکته جای تردید ندارند که همه انسان‌ها دارای توقّعات متقابل انسانی از یکدیگر هستند؛ یعنی نمی‌توان از دیگران انتظار داشت که با ما به احترام رفتار کنند، حریم ما را محفوظ دارند، امانات ما را برگردانند، از ما بدگویی نکنند و در زندگی خصوصی ما دخالت نکنند؛ اما ما خود را در برابر آنان ملتزم به رعایت این رفتارها ندانیم. پاسخ تفصیلی: معاشرت در معنای کلّی خود، از جمله اموری است که همواره مورد عنایت اولیای گرامی اسلام‌ بوده و حجم قابل توجّهی از احادیث به آن اختصاص یافته است. یکی از اصول و معیارهای اسلامی که در معاشرت با دیگران به آن سفارش و تأکید شده، این است: (هر چه برای خود می‌پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم و آنچه برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران هم نپسندیم). این دستور اخلاقی در روایات به بیان‌های مختلفی آمده است: پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) سفارش فرمود: (ای علی! آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران مپسند، آنچه برای خود می‌خواهی برای دیگران هم بخواه تا در قضاوت، عادل و در عدالت، دادگر باشی و اهل آسمان و زمین تو را دوست داشته باشند).[1] امام علی(ع) می‌فرماید: (خود را میزان بین خود و دیگران قرار بده، بنابر این، آنچه برای خود دوست داری برای دیگران هم دوست بدار، و هر چه برای خود نمی‌خواهی برای دیگران هم مخواه).[2] امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: (شش خصلت است که هر کسی این شش خصلت در او باشد فردای قیامت در برابر خدا و در جانب راست او باشد... یکی این‌که چیزی را که برای عزیزترین اهل خود دوست ‌دارد، برای برادر مسلمان خود نیز دوست داشته باشد، و چیزی را که برای عزیزترین اهل خود نمی‌خواهد، برای برادر مسلمان خود هم نخواهد...).[3] این سفارش اخلاقی را می‌توان به عنوان بهترین معیار برای تشخیص درستی یا نادرستی رفتارهای خود در معاشرت‌ها به کار گرفت. به دیگر سخن؛ این قانون در حقیقت، معیار و ملاکی کلی و عام برای اخلاق اجتماعی و نحوه معاشرت با دیگران است. بسیاری از مکاتب اخلاقی نیز این قانون را پذیرفته، در نظام اخلاقی خود از آن بهره برده‌اند.[4] بهترین و کامل‌ترین معیار برای تشخیص درستی یا نادرستی رفتارهای اجتماعی ما، همین معیار است. این معیار را می‌توان در همه برخوردهای اجتماعی به کار گرفت؛ اعم از برخورد با همسر، فرزند، پدر و مادر، اقوام، همسایگان، شهروندان و به طور کلی سایر انسان‌ها.[5] چرا باید در مقابل دیگران این معیار را به کار بگیریم؟ چرا باید خود را جای آنان بگذاریم و آنچه که برای خود نمی‌پسندیم برای آنان نیز نپسندیم و آنچه برای خود، خوش می‌داریم برای آنان نیز خوش داریم؟ بعید است این اصل اخلاقی توصیه شده توسط پیشوایان دینی، از سوی هیچ فرد اخلاق‌گرا با هر دین و مسلکی مورد نقد قرار گیرد، بلکه باید پرسید که چرا آنچه برای خود می‌پسندیم را از دیگران دریغ می‌داریم؟ این در حقیقت، مبتنی بر یک بینش انسان‌شناسانه خاص است. می‌دانیم بر اساس تعالیم پیامبران الهی و تصریح کتاب‌های آسمانی، همه آدمیان، فرزندان یک پدر و مادر به نام آدم و حوا هستند؛ بنابر این، همه انسان‌ها در انسانیت و شرافت و کرامت انسانی مشترک‌اند. حتی افرادی که تئوری داروین و پیروانش را در باره آفرینش انسان می­پذیرند نیز در این نکته جای تردید ندارند که همه انسان‌ها دارای توقّعات متقابل انسانی از یکدیگر هستند؛ یعنی نمی‌توان از دیگران انتظار داشت که با ما به احترام رفتار کنند، حریم ما را محفوظ دارند، امانات ما را برگردانند، از ما بدگویی نکنند و در زندگی خصوصی ما دخالت نکنند؛ اما ما خود را در برابر آنان ملتزم به رعایت این رفتارها ندانیم.[6] بهترین راه فهم توقّع دیگران از ما این است که ما خود را جای آنان بگذاریم و تصوّر کنیم که اگر ما به جای آنان بودیم چه توقّعی از طرف مقابل خود داشتیم. از این راه، می‌توان دریافت که توقّع دیگران از ما چیست. همین مقدار که انسان‌هایی هستیم و باید با هم زندگی کنیم و از زندگی اجتماعی نمی‌توانیم چشم بپوشیم و این زندگی به روابط متقابل نیازمند می‌باشد، کافی است تا خود را به رعایت روابط اجتماعی متقابل ملزم سازیم و رفتار مناسب داشته باشیم و این مهم با این معیار که خود را به جای طرف مقابل فرض نماییم به دست می‌آید و تحقق پیدا می‌کند. همان‌طور که در سفارش پیامبر اسلام(ص) بیان شد، پیاده کردن این فضیلت اخلاقی و پایبندی به آن آثار و ثواب‌هایی مانند (قضاوت درست و عادلانه در برابر مردم)، (دوستی اهل زمین و آسمان) و (عنایت خداوند در قیامت) را به همراه دارد. پی نوشتها: [1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 14، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1404ق. [2]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صالح، صبحی، ص 397، نامه 31، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق. [3]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، ص 41، مؤسسة الإمام المهدی(عج)، قم، ‌1404ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 441 – 442، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ‌1429ق. [4]. شریفی، احمدحسین، آیین زندگی (اخلاق کاربردی)، ص 121، دفتر نشر معارف، قم؛ گفتنی است که بر اساس مکتب لذت‌گرایی شخصی، اعم از لذت‌گرایی حسی آریستیپوس و یا لذت‌گرایی اپیکور این قاعده‌جایگاهی نخواهد داشت. معیار اخلاق از دیدگاه این دو مکتب لذت شخصی است. یعنی هر کاری که لذتی شخصی برای ما به بار آورد، خوب؛ و هر کاری که لذت شخصی را نتیجه ندهد و یا احیاناً مستلزم الم و درد باشد، بد خواهد بود. برای توضیح بیشتر در این‌باره، بنگرید به: مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش: شریفی، احمدحسین، فصل (مکتب لذت‌گرایی)، ص 107، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، چاپ دوم، 1387ش. [5]. آیین زندگی (اخلاق کاربردی)، ص 122. [6]. همان، ص 122. منبع: www.islamquest.net
عنوان سوال:

چرا توصیه شده است در برخورد با دیگران این معیار را به کار بگیریم: «هر چه برای خود می‌پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم»؟


پاسخ:

پاسخ اجمالی:
یکی از اصول و معیارهای اسلامی که در معاشرت با دیگران به آن سفارش و تأکید شده، این است: (هر چه برای خود می‌پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم و آنچه برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران هم نپسندیم). این معیار؛ در حقیقت مبتنی بر یک بینش انسان‌شناسانه خاص است. بر اساس تعالیم پیامبران الهی و تصریح کتاب‌های آسمانی، همه آدمیان فرزندان یک پدر و مادر به نام آدم و حوا هستند؛ بنابر این، همه انسان‌ها در انسانیت و شرافت و کرامت انسانی مشترک‌اند. حتی آنان‌که تئوری داروین و پیروانش را در باره آفرینش انسان می­پذیرند، باز هم در این نکته جای تردید ندارند که همه انسان‌ها دارای توقّعات متقابل انسانی از یکدیگر هستند؛ یعنی نمی‌توان از دیگران انتظار داشت که با ما به احترام رفتار کنند، حریم ما را محفوظ دارند، امانات ما را برگردانند، از ما بدگویی نکنند و در زندگی خصوصی ما دخالت نکنند؛ اما ما خود را در برابر آنان ملتزم به رعایت این رفتارها ندانیم.

پاسخ تفصیلی:
معاشرت در معنای کلّی خود، از جمله اموری است که همواره مورد عنایت اولیای گرامی اسلام‌ بوده و حجم قابل توجّهی از احادیث به آن اختصاص یافته است. یکی از اصول و معیارهای اسلامی که در معاشرت با دیگران به آن سفارش و تأکید شده، این است: (هر چه برای خود می‌پسندیم برای دیگران نیز بپسندیم و آنچه برای خود نمی‌پسندیم برای دیگران هم نپسندیم). این دستور اخلاقی در روایات به بیان‌های مختلفی آمده است:
پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) سفارش فرمود: (ای علی! آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران مپسند، آنچه برای خود می‌خواهی برای دیگران هم بخواه تا در قضاوت، عادل و در عدالت، دادگر باشی و اهل آسمان و زمین تو را دوست داشته باشند).[1]
امام علی(ع) می‌فرماید: (خود را میزان بین خود و دیگران قرار بده، بنابر این، آنچه برای خود دوست داری برای دیگران هم دوست بدار، و هر چه برای خود نمی‌خواهی برای دیگران هم مخواه).[2]
امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: (شش خصلت است که هر کسی این شش خصلت در او باشد فردای قیامت در برابر خدا و در جانب راست او باشد... یکی این‌که چیزی را که برای عزیزترین اهل خود دوست ‌دارد، برای برادر مسلمان خود نیز دوست داشته باشد، و چیزی را که برای عزیزترین اهل خود نمی‌خواهد، برای برادر مسلمان خود هم نخواهد...).[3]
این سفارش اخلاقی را می‌توان به عنوان بهترین معیار برای تشخیص درستی یا نادرستی رفتارهای خود در معاشرت‌ها به کار گرفت. به دیگر سخن؛ این قانون در حقیقت، معیار و ملاکی کلی و عام برای اخلاق اجتماعی و نحوه معاشرت با دیگران است. بسیاری از مکاتب اخلاقی نیز این قانون را پذیرفته، در نظام اخلاقی خود از آن بهره برده‌اند.[4] بهترین و کامل‌ترین معیار برای تشخیص درستی یا نادرستی رفتارهای اجتماعی ما، همین معیار است. این معیار را می‌توان در همه برخوردهای اجتماعی به کار گرفت؛ اعم از برخورد با همسر، فرزند، پدر و مادر، اقوام، همسایگان، شهروندان و به طور کلی سایر انسان‌ها.[5]
چرا باید در مقابل دیگران این معیار را به کار بگیریم؟ چرا باید خود را جای آنان بگذاریم و آنچه که برای خود نمی‌پسندیم برای آنان نیز نپسندیم و آنچه برای خود، خوش می‌داریم برای آنان نیز خوش داریم؟ بعید است این اصل اخلاقی توصیه شده توسط پیشوایان دینی، از سوی هیچ فرد اخلاق‌گرا با هر دین و مسلکی مورد نقد قرار گیرد، بلکه باید پرسید که چرا آنچه برای خود می‌پسندیم را از دیگران دریغ می‌داریم؟
این در حقیقت، مبتنی بر یک بینش انسان‌شناسانه خاص است. می‌دانیم بر اساس تعالیم پیامبران الهی و تصریح کتاب‌های آسمانی، همه آدمیان، فرزندان یک پدر و مادر به نام آدم و حوا هستند؛ بنابر این، همه انسان‌ها در انسانیت و شرافت و کرامت انسانی مشترک‌اند. حتی افرادی که تئوری داروین و پیروانش را در باره آفرینش انسان می­پذیرند نیز در این نکته جای تردید ندارند که همه انسان‌ها دارای توقّعات متقابل انسانی از یکدیگر هستند؛ یعنی نمی‌توان از دیگران انتظار داشت که با ما به احترام رفتار کنند، حریم ما را محفوظ دارند، امانات ما را برگردانند، از ما بدگویی نکنند و در زندگی خصوصی ما دخالت نکنند؛ اما ما خود را در برابر آنان ملتزم به رعایت این رفتارها ندانیم.[6]
بهترین راه فهم توقّع دیگران از ما این است که ما خود را جای آنان بگذاریم و تصوّر کنیم که اگر ما به جای آنان بودیم چه توقّعی از طرف مقابل خود داشتیم. از این راه، می‌توان دریافت که توقّع دیگران از ما چیست. همین مقدار که انسان‌هایی هستیم و باید با هم زندگی کنیم و از زندگی اجتماعی نمی‌توانیم چشم بپوشیم و این زندگی به روابط متقابل نیازمند می‌باشد، کافی است تا خود را به رعایت روابط اجتماعی متقابل ملزم سازیم و رفتار مناسب داشته باشیم و این مهم با این معیار که خود را به جای طرف مقابل فرض نماییم به دست می‌آید و تحقق پیدا می‌کند.
همان‌طور که در سفارش پیامبر اسلام(ص) بیان شد، پیاده کردن این فضیلت اخلاقی و پایبندی به آن آثار و ثواب‌هایی مانند (قضاوت درست و عادلانه در برابر مردم)، (دوستی اهل زمین و آسمان) و (عنایت خداوند در قیامت) را به همراه دارد.

پی نوشتها:
[1]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول صلی الله علیه و آله، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 14، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1404ق.
[2]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صالح، صبحی، ص 397، نامه 31، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[3]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، ص 41، مؤسسة الإمام المهدی(عج)، قم، ‌1404ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 441 – 442، دار الحدیث، قم، چاپ اول، ‌1429ق.
[4]. شریفی، احمدحسین، آیین زندگی (اخلاق کاربردی)، ص 121، دفتر نشر معارف، قم؛ گفتنی است که بر اساس مکتب لذت‌گرایی شخصی، اعم از لذت‌گرایی حسی آریستیپوس و یا لذت‌گرایی اپیکور این قاعده‌جایگاهی نخواهد داشت. معیار اخلاق از دیدگاه این دو مکتب لذت شخصی است. یعنی هر کاری که لذتی شخصی برای ما به بار آورد، خوب؛ و هر کاری که لذت شخصی را نتیجه ندهد و یا احیاناً مستلزم الم و درد باشد، بد خواهد بود. برای توضیح بیشتر در این‌باره، بنگرید به: مصباح یزدی، محمدتقی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش: شریفی، احمدحسین، فصل (مکتب لذت‌گرایی)، ص 107، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، قم، چاپ دوم، 1387ش.
[5]. آیین زندگی (اخلاق کاربردی)، ص 122.
[6]. همان، ص 122.
منبع: www.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین