کلمه "مدکر" شش بار در قرآن ذکر شده ذکر است.[1] این کلمه اسم فاعل از باب افتعال است و از ریشه "ذکر" گرفته شده است. بنابراین، اصل آن "مُذْتَکِر" است، تاء به "د" تبدیل شد، سپس به جهت همسانی مخرج "ذ" با "د"، "ذ" به "د" تبدیل گشته و ادغام صورت پذیرفت.[2] به این جهت بعضی از لغوی ها اذعان داشته اند که "دکر" از زبان عربی نیست.[3] اما در تفسیر این جمله چنین آمده است: خداوند سرگذشت هایی از اقوام پیشین را یادآور می شود و به دنبال هر یک از این سرگذشت ها جمله "وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ"؛ ما قرآن را برای تذکر سهل و آسان ساختیم، آیا کسی هست که پند گیرد"، را تکرار می‌کند تا درسی باشد برای مسلمین و کفار.[4] بنابر این، مقصود از کلمه "مدکر" این بوده که بر مخاطب گوشزد کند که از موارد ذکر شده در این آیات، پند بگیرد و به قدرت خداوند پی ببرد تا در زندگی آینده او اثر گذار باشد. پی نوشت: [1] قمر، 15، 17،22، 32، 40، 51. [2] صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن ج 12، ص 441، دار الرشید مؤسسة الإیمان، دمشق، بیروت، 1418. [3] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 5، ص 327، انتشارات هجرت‌، قم، 1410 ق.‌ ‌ [4] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 5، دار الکتب الإسلامیة، تهران 1374 ش. منبع:islamquest.net
کلمه مدکر در آیه «فهل من مدکر» تفسیرش چیست؟
کلمه "مدکر" شش بار در قرآن ذکر شده ذکر است.[1] این کلمه اسم فاعل از باب افتعال است و از ریشه "ذکر" گرفته شده است. بنابراین، اصل آن "مُذْتَکِر" است، تاء به "د" تبدیل شد، سپس به جهت همسانی مخرج "ذ" با "د"، "ذ" به "د" تبدیل گشته و ادغام صورت پذیرفت.[2] به این جهت بعضی از لغوی ها اذعان داشته اند که "دکر" از زبان عربی نیست.[3]
اما در تفسیر این جمله چنین آمده است: خداوند سرگذشت هایی از اقوام پیشین را یادآور می شود و به دنبال هر یک از این سرگذشت ها جمله "وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ"؛ ما قرآن را برای تذکر سهل و آسان ساختیم، آیا کسی هست که پند گیرد"، را تکرار میکند تا درسی باشد برای مسلمین و کفار.[4]
بنابر این، مقصود از کلمه "مدکر" این بوده که بر مخاطب گوشزد کند که از موارد ذکر شده در این آیات، پند بگیرد و به قدرت خداوند پی ببرد تا در زندگی آینده او اثر گذار باشد.
پی نوشت:
[1] قمر، 15، 17،22، 32، 40، 51.
[2] صافی، محمود بن عبد الرحیم، الجدول فی اعراب القرآن ج 12، ص 441، دار الرشید مؤسسة الإیمان، دمشق، بیروت، 1418.
[3] فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج 5، ص 327، انتشارات هجرت، قم، 1410 ق.
[4] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 5، دار الکتب الإسلامیة، تهران 1374 ش.
منبع:islamquest.net
- [سایر] ریشه کلمه مدکر در فهل من مدکر چیست؟ معنای آن چیست؟ تفسیرش را نیز بیان کنید؟
- [سایر] علّت جابه جائی دو کلمه «مُتٌم» و «قُتِلتُم» در دو آیۀ 157و 158 آل عمران چیست؟
- [سایر] چرا در آیۀ 3 از سورۀ تحریم، صیغۀ «نبّأها» مقدم بر «أنبأک» آمده و سپس کلمۀ «نبّأنی» تکرار شده است؟
- [سایر] معنای کلمه «قمطریر» در آیه 10 سوره انسان چیست؟
- [سایر] در آیه 91 سوره انعام آمده است: «قل الله ثمّ ذرهم»، اگر کلمه «الله» مرفوع یا منصوب باشد، چه تفاوتی در معنا می کند؟
- [سایر] فرق کلمه های «الریف»، «القریة» و «الضیعة» چیست؟
- [سایر] کلمه «نزّلنا» با «انزلنا» چه تفاوتی از نظر مفهوم دارند؟
- [سایر] کلمه «نزّلنا» با «انزلنا» چه تفاوتی از نظر مفهوم دارند؟
- [سایر] معنای لغوی کلمه «الله» چیست؟
- [سایر] منظور از کلمه «طیّبه» چیست؟
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بعد از فراغ از ایه ای شک کند که ایه یا کلمه ای از ان را درست گفته یا نه به شک خود اعتنا نکند چه داخل در غیر ان شده یا نشده باشد و اگر قبل از فراغ از ایه شک کند که کلمه ای از ایه را درست گفته یا نه باید به شک خود اعتنا کند و دوباره ان کلمه و ما بعد ان را به طور صحیح بگوید اگر چه به تکرار ما قبل ان کلمه باشد و در هر دو صورت تکرار ان ایه یا کلمه و ما بعد ان برای احراز صحت اشکال ندارد تا به حد وسواس نرسد که در این صورت دوباره گفتن حرام است ولی بطلان نماز محل اشکال است و احتیاط واجب این است که نمازش را تمام کرده و دوباره بخواند
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه شک کند که آیه یا کلمه ای را درست گفته یا نه؛ مثلا شک کند که قل هو اللّه احد را درست گفته یا نه؛ می تواند به شک خود اعتنا نکند؛ ولی اگر احتیاطا آن آیه یا کلمه را دوباره به طور صحیح بگوید اشکال ندارد. و اگر چند مرتبه هم شک کند؛ می تواند چند بار بگوید؛ اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید؛ بنا بر احتیاط مستحب نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر گاه بعد از تمام شدن آیه یا کلمه ای شک کند که آن را درست گفته یا نه تا داخل در رکن بعد نشده می تواند برگردد و احتیاطاً آن آیه یا کلمه را بطور صحیح بگوید ولی اگر جزء بعدی رکن باشد مثلاً در رکوع شک کند که سوره را درست خوانده یا نه نمی تواند برگردد و باید به شک خود اعتنا نکند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه شک کند که آیه یا کلمه ای را درست گفته یا نه اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول نشده، بنابر احتیاط واجب باید آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید و اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول شده چنانچه آن چیز رکن باشد مثل آنکه در رکوع شک کند که فلان کلمه از سوره را درست گفته یا نه باید به شک خود اعتنا نکند و اگر رکن نباشد مثلاً موقع گفتن اَللهُ الصَّمَدْ شک کند که قُل هُوَاللهُ احد را درست گفته یا نه باز هم می تواند به شک خود اعتنا نکند ولی اگر احتیاطاً آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید اشکال ندارد و اگر چند مرتبه هم شک کند می تواند چند بار بگوید اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله نوری همدانی] هر گاه شک کند که آیه یا کلمه ای را درست گفته یا نه ، اگر به چیز ی که بعد از آن است مشغول نشده ، باید آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید و اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول شده ، چنانچه آن چیز رکن باشد مثل آنکه در رکوع شک کند که فلان کلمه از سوره را درست گفته یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند ، واگر رکن نباشد ، مثلاً موقع گفتن ( الله الصمد ) شک کند که ( قل هو الله احد ) را درست گفته یا نه ، باز هم می تواند به شک خود اعتنا نکند ، ولی اگر احتیاطا آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید اشکال ندارد ، و اگر چند مرتبه هم شک کند ، می تواند چند بار بگوید اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید ، بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کلمه یا تلفظ آیه یا ذکری را صحیح می دانسته و مدتی در نمازها خوانده وبعد می فهمد غلط بوده، نمازش اعاده ندارد، هرچند احتیاط مستحب اعاده یا قضای آن است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که در نماز، وقف به حرکت ننماید و معنی وقف به حرکت آن است که زیر و زبر آخر کلمه را بگوید اما بین آن کلمه و کلمه بعد فاصله دهد، مثل این که بگوید: الله اکْبر (و آخر آن راپیش دهد) اما مدتی سکوت کند بعد بسْم الله را شروع نماید، ولی وصل به سکون مانعی ندارد، هرچند ترک آن بهتر است، معنی وصل به سکون این است که آخر جمله را بدون زیر و زبر بخواند و بلافاصله آیه یا کلمه بعد را بگوید.
- [امام خمینی] هرگاه شک کند که آیه یا کلمهای را درست گفته یا نه اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول نشده، باید آن آیه یا کلمه را بطور صحیح بگوید و اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چیز رکن باشد مثل آن که در رکوع شک کند که فلان کلمه از سوره را درست گفته یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند، و اگر رکن نباشد، مثلاً موقع گفتن (اللّ?ه الصمد) شک کند که (قل هو اللّ?هُ احد) را درست گفته یا نه، بازهم میتواند به شک خود اعتنا نکند، ولی اگر احتیاطاً آن آیه یا کلمه را بطور صحیح بگوید اشکال ندارد، و اگر چند مرتبه هم شک کند، میتواند چند بار بگوید اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید، بنابر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه شک کند که آیه یا کلمهای را درست گفته یا نه، اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول نشده، باید آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید و اگر به چیزی که بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چیز رکن باشد، مثل آن که در رکوع شک کند که فلان کلمه از سوره را درست گفته یا نه، باید به شک خود اعتنا نکند و اگر رکن نباشد، مثلاً موقع گفتن (اَللهُ الصَّمَدْ) شک کند که (قُل هُوَ اللهُ اَحَدٌ) را درست گفته یا نه، باز هم میتواند به شک خود اعتنا نکند، ولی اگر احتیاطاً آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید، اشکال ندارد و اگر چند مرتبه هم شک کند، میتواند چند بار بگوید، اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید، بنا بر احتیاط واجب باید نمازش را دوباره بخواند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه شک کند که آیه یا کلمهای را درست گفته یا نه، مثلًا شک کند" قل هو الله احد" را درست گفته یا نه، میتواند به شک خود اعتنا نکند، ولی اگر احتیاطا آن آیه یا کلمه را به طور صحیح بگوید، اشکال ندارد. و اگر چند مرتبه هم شک کند، میتواند چندبار بگوید اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگوید، بنابر احتیاط مستحب نمازش را دوباره بخواند.