یکم. سوره واقعه در ردیف آن دسته از سورههایی است که به صورت کلی برایش شأن نزولی بیان نشده است؛ چرا که از مسائل و حوادث عالم پس از مرگ، برزخ، قیامت و احوال نیکان و بدان گزارش میدهد. دوم. این سوره همانگونه که از ظاهر آن پیدا است، و مفسران نیز تصریح کرده‌اند، در مکه بر رسول خدا(ص)نازل شد. البته بعضی گفته‌اند آیه 81 و 82 در مدینه نازل گردیده است. [1] سوم. سوره واقعه چنانکه گفته شد، از حوادث قیامت بحث میکند، اما چرا قرآن کریم از قیامت تعبیر به (واقعه) نمود؟؛ برای اینکه وقوع حادثه عبارت است از حدوث و پدید آمدن آن، و کلمه (واقعه) صفتی است که هر حادثه‌ای را با آن توصیف می‌کنند؛ به عنوان مثال می‌گویند واقعه‌ای رخ داده، یعنی حادثه‌ای به وجود آمد. مراد از واقعه در آیه (إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ) واقعه قیامت است، و اگر در اینجا به طور مطلق و بدون بیان آمده، بدین جهت بوده که بفهماند واقعه قیامت شناخته شده و معروف است که نیاز به ذکر موصوف ندارد؛ و به همین جهت است که گفته‌اند[2] کلمه واقعه یکی از نامهای قیامت است که قرآن این نامگذاری را کرده؛ مانند نام‌های (حاقة)، (قارعة) و (غاشیة).[3] چهارم. سوره واقعه در مجموع از قیامت و ویژگیهای آن سخن می‌گوید، اما از یک نظر می‌توان محتوای سوره را در هشت بخش خلاصه کرد: 1. آغاز ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک مقارن آن. 2. گروه‌بندی انسانها در آن روز و تقسیمشان به (اصحاب الیمین)، (اصحاب الشمال) و (مقربان). 3. مقامات مقربان و انواع پاداشهای آنان در بهشت. 4. شرح حال اصحاب الیمین و انواع مواهب الهی بر آنها. 5. اصحاب الشمال و مجازاتهای آنها در دوزخ. 6. ذکر دلائل مختلفی پیرامون مسئله معاد از طریق بیان قدرت خداوند، خلقت انسان از نطفه ناچیز، تجلی حیات در گیاهان، نزول باران، و... . 7. ترسیمی از حالت احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر که آن خود نیز از مقدمات رستاخیز است. 8. نظر اجمالی دیگری روی پاداش و کیفر مؤمنان و کافران.[4] پی نوشت: [1]. مانند: زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‌4، ص 455،‌ دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق. [2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بلاغی، محمد جواد، ج ‌9، ص 324، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌19، ص 115، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج ‌19، ص 196، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش. [4]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌23، ص 193- 194، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. منبع: islamquest.net
یکم. سوره واقعه در ردیف آن دسته از سورههایی است که به صورت کلی برایش شأن نزولی بیان نشده است؛ چرا که از مسائل و حوادث عالم پس از مرگ، برزخ، قیامت و احوال نیکان و بدان گزارش میدهد.
دوم. این سوره همانگونه که از ظاهر آن پیدا است، و مفسران نیز تصریح کردهاند، در مکه بر رسول خدا(ص)نازل شد. البته بعضی گفتهاند آیه 81 و 82 در مدینه نازل گردیده است. [1]
سوم. سوره واقعه چنانکه گفته شد، از حوادث قیامت بحث میکند، اما چرا قرآن کریم از قیامت تعبیر به (واقعه) نمود؟؛ برای اینکه وقوع حادثه عبارت است از حدوث و پدید آمدن آن، و کلمه (واقعه) صفتی است که هر حادثهای را با آن توصیف میکنند؛ به عنوان مثال میگویند واقعهای رخ داده، یعنی حادثهای به وجود آمد. مراد از واقعه در آیه (إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ) واقعه قیامت است، و اگر در اینجا به طور مطلق و بدون بیان آمده، بدین جهت بوده که بفهماند واقعه قیامت شناخته شده و معروف است که نیاز به ذکر موصوف ندارد؛ و به همین جهت است که گفتهاند[2] کلمه واقعه یکی از نامهای قیامت است که قرآن این نامگذاری را کرده؛ مانند نامهای (حاقة)، (قارعة) و (غاشیة).[3]
چهارم. سوره واقعه در مجموع از قیامت و ویژگیهای آن سخن میگوید، اما از یک نظر میتوان محتوای سوره را در هشت بخش خلاصه کرد:
1. آغاز ظهور قیامت و حوادث سخت و وحشتناک مقارن آن.
2. گروهبندی انسانها در آن روز و تقسیمشان به (اصحاب الیمین)، (اصحاب الشمال) و (مقربان).
3. مقامات مقربان و انواع پاداشهای آنان در بهشت.
4. شرح حال اصحاب الیمین و انواع مواهب الهی بر آنها.
5. اصحاب الشمال و مجازاتهای آنها در دوزخ.
6. ذکر دلائل مختلفی پیرامون مسئله معاد از طریق بیان قدرت خداوند، خلقت انسان از نطفه ناچیز، تجلی حیات در گیاهان، نزول باران، و... .
7. ترسیمی از حالت احتضار و انتقال از این جهان به جهان دیگر که آن خود نیز از مقدمات رستاخیز است.
8. نظر اجمالی دیگری روی پاداش و کیفر مؤمنان و کافران.[4]
پی نوشت:
[1]. مانند: زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 455، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، 1407ق.
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 324، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 115، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 19، ص 196، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
[4]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 193- 194، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
منبع:
islamquest.net
- [سایر] شأن نزول، علت نامگذاری و محتوای سوره واقعه چیست؟
- [سایر] شأن نزول و محتوای سوره طور چیست؟
- [سایر] شأن نزول و محتوای سوره طور چیست؟
- [سایر] شأن نزول و محتوای سوره الرحمن چیست؟
- [سایر] شأن نزول و محتوای سوره الرحمن چیست؟
- [سایر] دلیل نامگذاری سوره حجر به این نام و شأن نزول آن چیست؟
- [سایر] شأن نزول سوره تحریم چیست؟
- [سایر] سبب نزول سوره نور چیست؟
- [سایر] شأن نزول سوره تحریم چیست؟
- [سایر] هدف از نزول سوره یونس و محتوای آن را بنویسید؟
- [امام خمینی] روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود، جایز نیست، بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود، ولی او را از گرفتن روزه مستحبی جلوگیری کنند، احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد.
- [آیت الله علوی گرگانی] روزه مستحبّی اولاد اگر اسباب اذیّت پدر ومادر یا جدّ شود، حرام است.
- [آیت الله خوئی] روز مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود، حرام است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] روزه مستحبی اولاد؛ اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود حرام است.
- [آیت الله سیستانی] روزه مستحبی اولاد ، اگر اسباب اذیت ناشی از شفقت پدر و مادر شود حرام است .
- [آیت الله اردبیلی] روزه مستحبّی فرزند اگر اسباب اذیّت پدر و مادر یا جدّ او شود، جایز نیست.
- [آیت الله بروجردی] روزهی مستحبی اولاد اگر اسباب اذّیت پدر و مادر یا جد شود، حرام است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد به خاطر شفقت بر اولاد شود جایز نیست.
- [آیت الله مظاهری] در حرمت غنا و موسیقی لازم نیست که محتوی نیز شهوتانگیز و طربانگیز باشد، بلکه اگر محتوای آن، حتّی اشعار حکمت آمیز و یا قرآن و مانند اینها باشد نیز حرام است. صفحه 413
- [آیت الله مکارم شیرازی] سوره هایی که سجده واجب دارد چهار سوره است: 1 سوره سجده (سوره 32) آیه 15. 2 سوره فصلت (سوره 41) آیه 37. 3 سوره نجم (سوره 53) آیه 62. 4 سوره علق(سوره 96) آیه 19.