به نظر می رسد در این جا نیز هر اندازه که ویژگی های گوینده ی سخن (خدای متعال) را بیشتر و بهتر بشناسیم، در فهم ما نسبت به آیات قرآن و کمال این فهم تأثیر بیشتری برجای می گذارد. یکی از وصف های عام و مؤثر خدا علم خدا است که در تفسیر مؤثر است؛ علمی که محدودیت ندارد، خطاپذیر نیست، زمان و مکان بردار نمی باشد و ذاتی و غیر اکتسابی است؛ همه ی این ها در بسیاری از موارد در تفسیر قرآن به ما کمک می کنند، و همچنین وقتی ما این مسئله را که کلام خدا حق است و مطابق با واقع و بیانگر واقعیت می باشد، پذیرفته و به آن معتقد باشیم، به لحاظ این که قرآن نیز بدون هیچ واسطه ای کلام خدا است، این صفات نقش به سزایی در بهتر فهمیدن قرآن ایفا می کنند. همچنین این که مخاطبان این آیات چه کسانی، و دارای چه ویژگی هایی بوده اند، در تفسیر مؤثر است. برخی درک و تناسب مفاد آیات با ویژگی ها و روحیات مخاطبان را یک مرحله از مراحل طولی فهم قرآن دانسته اند؛ برای مثال، نوع مردم این گونه هستند که اگر کسی به پیامبری مبعوث شود، در صورتی به گفته اش اعتماد می کنند که سوء سابقه نداشته باشد و در گفته ها مسامحه کار و در فهم و اندیشه و بیان دچار سهو و نسیان و فراموشی فراوان نباشد؛ از این رو، طبق این حقیقت و ویژگی که پیامبران دارند، آیاتی را که به پیامبران(علیهم السلام) نسبت گناه می دهند، توجیه می کنیم؛ زیرا با توجه به این صفت، اگر خدا در آیات قرآن نسبت گناه را به پیامبران بدهد، مردم به آنان اعتماد نمی کنند و سخن آنان را نمی پذیرند و فرستادن پیامبر لغو و نقض غرض می شود. نمونه های دیگری نیز وجود دارد که آگاهی از ویژگی های مخاطبان در فهم کلام مؤثر است؛ یعنی وقتی بدانیم که مخاطبان آیات چه روحیات و چه عقاید و اندیشه هایی داشته اند، آن گاه می فهمیم که چرا خداوند با آن ها این گونه برخورد کرده است؛ چرا با یک گروه بسیار تند برخورد کرده و با گروهی بسیار نرم؟ استخراج الگوها و شیوه ها و روش ها، به این بستگی دارد که ما بدانیم مخاطبان قرآن چه کسانی بوده اند و خطاب تند و عتاب شدید خداوند متوجه چه کسانی است؟ آیا خداوند با خودی ها این گونه تند برخورد می کند، یا با مغرضان و یا با ناآگاهان؟ اما درباره ی ویژگی های موضوع سخن نیز تردیدی نیست که در فهم آیات کریمه تأثیرگذار است و باید به عنوان قرینه مورد توجه قرار گیرد و مقصود خدای متعال با توجه به آن به دست آید؛ بنابراین، برای فهم هر آیه باید همه ی مشخصات موضوع آن را شناخت و با توجه به آن ها به معنای قرآن و مقصود خدای متعال پی برد؛ برای مثال، اگر موضوع آیات کریمه از امور تاریخی مانند پیامبران گذشته باشد، باید مشخصات تاریخی آن امور را شناخت و با توجه به آن ها، مفاد آیات مربوط را به دست آورد و اگر موضوع آیات از امور طبیعی مانند باد و باران یا از امور جغرافیایی مانند سد یأجوج و مأجوج و یا از امور غیبی و نامرئی مانند شیطان و جن و ملائکه باشد، باید پیش از تفسیر، ویژگی های امور یاد شده را به دست آورد و سپس به تفسیر آیه پرداخت. در این جا نیز باید توجه داشت که ویژگی ها از راه های معتبر به دست آیند وگرنه نمی توانند قرینه باشند. منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385).
ویژگی های گوینده ی سخن، مخاطب و موضوع سخن تا چه حد می تواند در فهم ما از آیات مؤثر باشد؟
به نظر می رسد در این جا نیز هر اندازه که ویژگی های گوینده ی سخن (خدای متعال) را بیشتر و بهتر بشناسیم، در فهم ما نسبت به آیات قرآن و کمال این فهم تأثیر بیشتری برجای می گذارد. یکی از وصف های عام و مؤثر خدا علم خدا است که در تفسیر مؤثر است؛ علمی که محدودیت ندارد، خطاپذیر نیست، زمان و مکان بردار نمی باشد و ذاتی و غیر اکتسابی است؛ همه ی این ها در بسیاری از موارد در تفسیر قرآن به ما کمک می کنند، و همچنین وقتی ما این مسئله را که کلام خدا حق است و مطابق با واقع و بیانگر واقعیت می باشد، پذیرفته و به آن معتقد باشیم، به لحاظ این که قرآن نیز بدون هیچ واسطه ای کلام خدا است، این صفات نقش به سزایی در بهتر فهمیدن قرآن ایفا می کنند.
همچنین این که مخاطبان این آیات چه کسانی، و دارای چه ویژگی هایی بوده اند، در تفسیر مؤثر است. برخی درک و تناسب مفاد آیات با ویژگی ها و روحیات مخاطبان را یک مرحله از مراحل طولی فهم قرآن دانسته اند؛ برای مثال، نوع مردم این گونه هستند که اگر کسی به پیامبری مبعوث شود، در صورتی به گفته اش اعتماد می کنند که سوء سابقه نداشته باشد و در گفته ها مسامحه کار و در فهم و اندیشه و بیان دچار سهو و نسیان و فراموشی فراوان نباشد؛ از این رو، طبق این حقیقت و ویژگی که پیامبران دارند، آیاتی را که به پیامبران(علیهم السلام) نسبت گناه می دهند، توجیه می کنیم؛ زیرا با توجه به این صفت، اگر خدا در آیات قرآن نسبت گناه را به پیامبران بدهد، مردم به آنان اعتماد نمی کنند و سخن آنان را نمی پذیرند و فرستادن پیامبر لغو و نقض غرض می شود. نمونه های دیگری نیز وجود دارد که آگاهی از ویژگی های مخاطبان در فهم کلام مؤثر است؛ یعنی وقتی بدانیم که مخاطبان آیات چه روحیات و چه عقاید و اندیشه هایی داشته اند، آن گاه می فهمیم که چرا خداوند با آن ها این گونه برخورد کرده است؛ چرا با یک گروه بسیار تند برخورد کرده و با گروهی بسیار نرم؟ استخراج الگوها و شیوه ها و روش ها، به این بستگی دارد که ما بدانیم مخاطبان قرآن چه کسانی بوده اند و خطاب تند و عتاب شدید خداوند متوجه چه کسانی است؟ آیا خداوند با خودی ها این گونه تند برخورد می کند، یا با مغرضان و یا با ناآگاهان؟
اما درباره ی ویژگی های موضوع سخن نیز تردیدی نیست که در فهم آیات کریمه تأثیرگذار است و باید به عنوان قرینه مورد توجه قرار گیرد و مقصود خدای متعال با توجه به آن به دست آید؛ بنابراین، برای فهم هر آیه باید همه ی مشخصات موضوع آن را شناخت و با توجه به آن ها به معنای قرآن و مقصود خدای متعال پی برد؛ برای مثال، اگر موضوع آیات کریمه از امور تاریخی مانند پیامبران گذشته باشد، باید مشخصات تاریخی آن امور را شناخت و با توجه به آن ها، مفاد آیات مربوط را به دست آورد و اگر موضوع آیات از امور طبیعی مانند باد و باران یا از امور جغرافیایی مانند سد یأجوج و مأجوج و یا از امور غیبی و نامرئی مانند شیطان و جن و ملائکه باشد، باید پیش از تفسیر، ویژگی های امور یاد شده را به دست آورد و سپس به تفسیر آیه پرداخت.
در این جا نیز باید توجه داشت که ویژگی ها از راه های معتبر به دست آیند وگرنه نمی توانند قرینه باشند.
منبع: منطق فهم قرآن، محمود رجبی، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1385).
- [سایر] راهکارهای خوش اخلاقی در زندگی چیست؟ و خوش خلقی چه آثار دنیوی و اخروی دارد؟(لطفاً از آیات و احادیث هم استفاده کنید). اگر کتابهای خوبی مربوط به خوش اخلاقی که در حد فهم عموم نوشته شده باشد، معرّفی کنید.
- [سایر] تا چه حد جلسات خانوادگی در تربیت فرزندان موثر است ؟
- [سایر] کدام آیات قرآنی درباره توکل سخن گفته است؟
- [سایر] خواهشمند است از لحاظ قانونی، بفرمائید آیا موضوع اعسار زوج در پرداخت نفقه موثر است.
- [سایر] اگر فهم قرآن منحصراً در اختیار اهل بیت علیهمالسلام است چرا قرآن همگان را به تدبر در آیات دعوت میکند؟
- [سایر] سلام در مورد اداره جلسات کرسی های آزاد اندیشی می خواستم بدونم باید چطور باشه؟ طرح سوال راجع به موضوع از طرف کارشناس باشه یا مخاطب؟
- [سایر] با توجه به این که قرآن کتابی مبین و تبیان لکل شیء است، شرایط فهم آیات آن چیست؟
- [سایر] حجاب تا چه حد در رسیدن به معنویت می تواند موثر باشد؟
- [سایر] روشنگری های آیت الله شیخ فضل الله نوری (ره) تا چه حد بر ملّت مؤثر بوده است؟
- [سایر] حجاب تا چه حد در رسیدن به معنویت میتواند موثر باشد؟
- [آیت الله نوری همدانی] شایسته است امام خطیب ، بلیغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گوید و عبارات فصیح و روان به کار برد ، به حوادثی که در سراسر عالم بر مسلمین می گذرد بخصوص حوادث منطقه خود ، آشنا باشد . مصالح اسلام و مسلمین را تشخیص دهد . چنان شجاع باشد که در راه خدا از مَلامت و نکوهش احدی بیم به خود راه ندهد ، در اظهارحق و اِبْطال باطل بر حسب شرایط زمان ومکان صراحت داشته باشد ، اموری از قبیل مواظبت در اوقات نماز وعمل به روش صُلَحاو اولیاء خد ا را که موجب تأثیر کلام او در مردم است رعایت کند ، کارهای او با مَواعِظْ و وعد وعیدهایش تطبیق نماید ، از آنچه که موجب سَبُکی او و کلامش می شود حتّی از قبیل پر گوئی ، شوخی و بیهوده گوئی بپرهیزد وهمة امور را تنها برای خداوند رعایت کند وهدفش اِعْراض از دنیا پرستی و ریاست طلبی باشد که سرسلسة همة گناهان است تا کلامش در جان مردم ، مُؤَثِّرْ افتد .
- [آیت الله سیستانی] أمر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است : 1 اظهار انزجار درونی و قلبی ، مانند روگرداندن ، و سخن نگفتن با شخص گنهکار . 2 با زبان ، و بصورت وعظ و ارشاد . 3 إجراءات عملی ، از قبیل کتک زدن و حبس نمودن . و لازم است ابتداءً از مرتبه اوّل یا دوم شروع نماید ، و أوّل آنرا انتخاب بکند که اذیّت آن کمتر و تأثیر آن بیشتر است ، و اگر نتیجه نگرفت به مراتب بعدی و سخت و دشوار دست بزند ، و درجههای بعدی را انتخاب کند . و اگر اظهار انزجار قلبی و زبان مرتبه اوّل و دوم مؤثر واقع نشد نوبت میرسد به مرتبه عملی ، و احتیاط واجب آن است که در انتخاب مرتبه سوم اجراءات عملی از حاکم شرع اجازه بگیرد . و لازم است عمل را از آنجا شروع بکند که ناراحتی و اذیّت آن کمتر است ، و اگر نتیجه نگرفت با اعمال سختتر و شدید اقدام نماید ، ولی نباید بحدّی برسد که سبب شکستن عضوی و یا مجروح شدن بدن باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] ی: هر یک از خطبه ها باید مشتمل بر امور زیر باشد: 1 حمد و ثنای الهی. 2 صلوات بر محمد و آل محمد. 3 وعظ و ارشاد و سفارش به تقوای الهی. 4 خواندن یک سوره کوتاه در هر خطبه مانند سوره قل هو الله، قل یا أیها الکافرون یا سوره والعصر (بنابر احتیاط واجب). 5 بنابر احتیاط واجب برای خود و مؤمنین و مؤمنات استغفار کند و در خطبه دوم ائمه هدی(علیهم السلام) را هنگام صلوات و درود یک یک نام ببرد. بنابراین خطبه اول شامل پنج قسمت و خطبه دوم شامل شش قسمت است. امام باید خطبه ها را در حال قیام بخواند و میان دو خطبه جلوس مختصری بنماید و صدای خود را در حد مقدور به نمازگزاران برساند و وعظ و ارشاد را به زبان قابل فهم برای مردم ایراد کند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان کبیره در اسلام تهمت است، و معنای آن این است که عیبی را به کسی نسبت دهد که آن عیب را نداشته باشد، بلکه اگر عیب هم نباشد ولی او راضی به آن نسبت نباشد، باز تهمت و حرام است، و اگر راضی باشد، گرچه تهمت نیست، ولی دروغ و حرام است، نظیر تملّقها و تعریفهای بیجا، و قرآن شریف تهمت را در حدّ کفر میداند: (انَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُون بایاتِ اللَّه)[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.)
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شایسته است امامِ خطیب، بلیغ باشد و به تناسب اوضاع و احوال سخن گوید و عبارات فصیح و روان به کار برد، به حوادثی که در سراسر عالم بر مسلمین می گذرد به خصوص حوادث منطقه خود، آشنا باشد. مصالح اسلام و مسلمین را تشخیص دهد. چنان شجاع باشد که در راه خدا از ملامت و نکوهش احدی بیم به خود راه ندهد، در اظهار حق و ابطال باطل بر حسب شرائط زمان و مکان صراحت داشته باشد، اموری از قبیل مواظبت در اوقات نماز و عمل به روش صلحا و اولیاء خدا را که موجب تأثیر کلام او در مردم است رعایت کند، کارهای او با مواعظ و وعد و وعیدهایش تطبیق نماید، از آنچه که موجب سبکی او و کلامش می شود حتی از قبیل پرگوئی، شوخی و بیهوده گوئی بپرهیزد و همه این امور را تنها برای خداوند رعایت کند و هدفش اعراض از دنیاپرستی و ریاست طلبی باشد که سرسلسله همه گناهان است تا کلامش در جان مردم مؤثر افتد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] ک: شایسته است خطیب ملبس به عمامه و عبا باشد و بر عصا یا مانند آن تکیه کند و قبل از شروع به خطبه، به مأمومین سلام کند و سزاوار است مسائل مهم سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مسلمین و جهان اسلام و آن منطقه را برای مردم شرح دهد و آنها را به وظایفشان در برابر این مسائل آشنا سازد و در برابر توطئه های دشمنان به آنها هشدار دهد. پس خطیب باید حداکثر استفاده را از خطبه ها برای تهذیب نفوس مردم و آگاه ساختن آنها از مسائل مهم روز بنماید که یکی از اهداف اصلی خطبه ها همین است. خطبه ها را با عبارات فصیح و گویا و بلیغ و مؤثر و نافذ ایراد نماید تا خطبه ها تأثیر لازم را در نفوس مسلمین بگذارد و از این فریضه عبادی سیاسی بهره گیری کامل شود; هرگز به سراغ مسائل تفرقه انداز نرود و مسلمین را به وحدت در مقابل دشمنان دعوت نماید و احتیاط واجب آن است که نمازگزاران هنگام ایراد خطبه با طهارت باشند و رو به امام نشینند و سکوت را رعایت کنند و به خطبه ها گوش فرا دهند، ولی اگر عمداً سخن بگویند، نماز جمعه آنها باطل نمی شود، هر چند کار خلافی کرده اند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام دروغ است و معنای آن فریب دیگران است به چیزی که در نظر او واقعیّت ندارد و قرآن شریف به طور مؤکّد، سلب ایمان از دروغگو نموده است: (انَّما یَفْتَرِی الکَذِبَ الَّذین لایُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه).[1] (تنها کسانی دروغپردازی میکنند که به آیات خدا ایمان ندارند.) بلکه در روایات آمده است که دروغگو دشمن خداست و آن اقسامی دارد: الف) نسبت دروغ دادن به پیامبران گرامی و ائمّه طاهرین(سلاماللهعلیهم) و این قسم از دروغ که بدعت به آن میگویند، شدیدترین عذاب الهی را دارد و از همه اقسام دروغ بزرگتر و از اکبر کبائر است، مخصوصاً اگر سبب گمراهی کسی شود. ب) دروغ مفسدهآمیز نظیر دروغی که روابط بین دو مسلمان را تیره کند و نظیر دروغی که آبروی کسی را ببرد و نظیر دروغی که کسی را در خطر اندازد و مانند اینها. و قدر متیقّن از آیات و روایاتی که در مذمّت دروغ است همین قسم از دروغ میباشد. ج) نسبت دادن عیبی به کسی که آن عیب را نداشته باشد؛ نظیر نسبت زنا به زن عفیفه و یا مرد عفیف و نظیر نسبت سرقت به کسی که سرقت نکرده باشد و نظیر اینها، و به آن تهمت هم میگویند و این قسم علاوه بر اینکه دروغ است، غیبت نیز میباشد و در روایات آمده است کسی که تهمت بزند، در روز قیامت او را بر تپّهای از چرک و خون که صورت برزخی آن تهمت است نگاه میدارند تا مردم از حساب فارغ شوند. د) دروغی که مفسده آمیز نباشد، نظیر تعریف بیجا از خود یا دیگران و نظیر اظهار محبّت و ارادت به کسی که محبّت و ارادت به او ندارد و مانند اینها، و حرمت این قسم دروغ نزد فقها مسلّم است و از آیات و روایات نیز به خوبی استفاده حرمت میشود. ه) دروغی که علاوه بر اینکه مفسده ندارد، فریب کسی هم نیست، نظیر قصّهها و داستانهای دروغ آمیز و شوخیهای دروغ آمیز و مانند اینها، و این قسم از دروغ گرچه حرام نیست، ولی از روایات به خوبی استفاده میشود که مسلمان واقعی از مثل این دروغها نیز پرهیز میکند. صفحه 401 و) توریه، و معنای آن این است که لفظی بگوید و معنایی را اراده کند که مخاطب توجّه به آن معنی نداشته باشد، و این قسم از دروغ نیز جایز نیست. و اینکه مشهور در میان مردم است که توریه بدون ضرورت جایز است، صحّت ندارد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام عاقّ پدر و مادر است، و در روایات فراوانی از گناه کبیره شمرده است، و در بعضی از آیات و روایات، گناه آن را در حدّ کفر دانسته است و آن اقسامی دارد: الف) ناراحت کردن پدر و مادر در عدم پرداخت نفقه آنها، زیرا اداره پدر و مادر در معیشت به طور متعارف اگر فقیر باشند، بر اولاد واجب است و ترک آن، گناهش خیلی بزرگ است. ب) غصب مال پدر و مادر و ممنوع نمودن آنها از حقّ خودشان، و این قسم علاوه بر اینکه گناهش خیلی بزرگ است، حقّالنّاس نیز میباشد و گناه حقّالنّاس، بسیار سنگین است. ج) بردن آبروی پدر و مادر یا غیبت آنان، یا تهمت زدن به آنها، یا مکر و خدعه و یا دشمنی و امثال اینها با آنان، و این قسم علاوه بر اینکه گناه بزرگ عاقّ پدر و مادر را دارد، گناه آبروریزی و تهمت و غیبت و امثال اینها را نیز دارد. د) تندی و پرخاشگری و یا- العیاذ باللَّه- فحش به آنها، حتّی قهر و داد زدن بر سر آنها، و این قسم همان عاقّی است که در قرآن و روایات از گناهان کبیره شمرده شده است و حتّی قرآن شریف اظهار ناراحتی نسبت به آنها را منع فرموده است: (وَ لا تَقُلْ لَهُما افّ)[1] (پس به پدر و مادر (حتّی) افّ هم نگویید.)
- [آیت الله وحید خراسانی] در شرع مقدس اسلام غسل هایی مستحب است و از ان جمله است غسل جمعه و وقت ان بعد از اذان صبح است تا ظهر و بهتر ان است که نزدیک ظهر به جا اورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیت ادا و قضا تا غروب به جا اورد و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای ان را به جا اورد و کسی که می داند در روز جمعه اب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه غسل را رجاء انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و ال محمد و اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست ویکم و بیست وسوم و بیست وچهارم ماه رمضان غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت ان از اذان صبح است تا غروب هر چند احوط ان است که از ظهر تا غروب به قصد رجاء بیاورد و بهتر ان است که ان را پیش از نماز عید به جا اورد غسل شب عید فطر و وقت ان بعد از غروب است و احتیاط واجب ان است که در بقیه شب تا اذان صبح به قصد رجاء به جا اورد غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه و در روز نهم احوط ان است که ان را وقت زوال به جا اورد غسل برای قضای نماز ایات کسی که در موقع گرفتن خورشید نماز ایات را عمدا نخوانده در صورتی که تمام خورشید گرفته باشد غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده باشد غسل احرام غسل دخول حرم خدا غسل دخول مکه غسل زیارت خانه کعبه غسل دخول کعبه غسل برای نحر و ذبح و حلق غسل داخل شدن مدینه منوره غسل داخل شدن حرم پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و حد ان ما بین دو کوه به نام عایر و وعیر است غسل وداع قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم غسل برای مباهله با خصم غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا امده غسل برای استخاره غسل برای استسقاء غسل در وقت احتراق قرص افتاب در کسوف کلی غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام از نزدیک غسل توبه از فسق و کفر
- [آیت الله وحید خراسانی] در شرع مقدس اسلام غسل هایی مستحب است و از ان جمله است غسل جمعه و وقت ان بعد از اذان صبح است تا ظهر و بهتر ان است که نزدیک ظهر به جا اورده شود و اگر تا ظهر انجام ندهد بهتر است که بدون نیت ادا و قضا تا غروب به جا اورد و اگر در روز جمعه غسل نکند مستحب است از صبح شنبه تا غروب قضای ان را به جا اورد و کسی که می داند در روز جمعه اب پیدا نخواهد کرد می تواند روز پنجشنبه غسل را رجاء انجام دهد و مستحب است انسان در موقع غسل جمعه بگوید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل علی محمد و ال محمد و اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین غسل شب اول و هفدهم و نوزدهم و بیست ویکم و بیست وسوم و بیست وچهارم ماه رمضان غسل روز عید فطر و عید قربان و وقت ان از اذان صبح است تا غروب هر چند احوط ان است که از ظهر تا غروب به قصد رجاء بیاورد و بهتر ان است که ان را پیش از نماز عید به جا اورد غسل شب عید فطر و وقت ان بعد از غروب است و احتیاط واجب ان است که در بقیه شب تا اذان صبح به قصد رجاء به جا اورد غسل روز هشتم و نهم ذی الحجه و در روز نهم احوط ان است که ان را وقت زوال به جا اورد غسل برای قضای نماز ایات کسی که در موقع گرفتن خورشید نماز ایات را عمدا نخوانده در صورتی که تمام خورشید گرفته باشد غسل کسی که جایی از بدنش را به بدن میتی که غسل داده اند رسانده باشد غسل احرام غسل دخول حرم خدا غسل دخول مکه غسل زیارت خانه کعبه غسل دخول کعبه غسل برای نحر و ذبح و حلق غسل داخل شدن مدینه منوره غسل داخل شدن حرم پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم و حد ان ما بین دو کوه به نام عایر و وعیر است غسل وداع قبر مطهر پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم غسل برای مباهله با خصم غسل دادن بچه ای که تازه به دنیا امده غسل برای استخاره غسل برای استسقاء غسل در وقت احتراق قرص افتاب در کسوف کلی غسل زیارت حضرت سید الشهداء علیه السلام از نزدیک غسل توبه از فسق و کفر