پاسخ دکتر محمد کاظم شاکر: در روایتی که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده و سندش هم صحیح است، آمده است: (ظَهْرُهُ تَنْزیلُه وَ بَطْنُهُ تَأویلُه)[1]. در روایت دیگری آمده است: (فَالظاهِرُ التِلاوَةُ وَ الباطِنُ التَأویْلُ)[2]. و در روایت دیگری آمده است که: (فَالظّاهِرُ الْتِلاوَةُ و الباطِنُ الْفَهْمُ)[3]. در این روایات تلاوت به معنای (مَتْلُوّ) و فهم به معنای (مفهوم) است. شاید بتوانیم بگوییم که مراد از تنزیل هم، در روایت اوّل، الفاظ قرآن است که مورد تلاوت واقع می شود. شاهد این معنا، روایتی است که در آن آمده است: میثم تمّار به ابن عباس گفت: در باره ی تفسیر قرآن هر چه می خواهی از من بپرس؛ زیرا من تنزیلش را بر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)قرائت کردم و ایشان تأویل آن را به من آموخته است.[4] روشن است که معانی قرآن قرائت و تلاوت نمی شود؛ بنا بر این، منظور از تنزیل در این روایت، الفاظ قرآن است. با این تحلیل، مراد از ظاهر، در هر سه روایت پیش گفته، الفاظ قرآن است که به تعبیر امیر مؤمنان علی(علیه السلام)، (ظاهر قرآن بسیار زیباست.) و بالطبع، مراد از تأویل، مفهوم و معنای مراد از آیات است. این معنا و مفهوم دارای مراحلی است که از معنای ساده ی تحت اللفظی، تا معانی عمیق را شامل می شود. شایان ذکر است که نه کلمه ی (ظاهر) در همه جا به یک معنای خاص به کار رفته است و نه واژه ی (تنزیل)؛ بلکه هر دو لفظ در معانی مختلفی به کار رفته اند. گاهی (ظاهر) و (تنزیل) به لفظ آیه اطلاِ شده است، که به روایات آن اشاره کردیم، و گاهی به معنای تحت اللفظی و سطحی آیات اطلاِ شده است، که ممکن است مراد متکلم باشد و ممکن است مراد متکلم نباشد؛ و در مقابل آن، (تأویل) و (باطن)، به معنای مراد گفته می شود؛ به طور مثال، در روایتی آمده است که: آیات محکم قرآن، آیاتی است که تأویل آنها در تنزیلشان آمده است؛ مانند (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ...).[5] تأویل این آیه همان است که در تنزیلش آمده است.[6] روشن است که در این جا تنزیل به معنای لفظ نیست؛ بلکه به معنای ظاهری و تحت اللفظی آیه اطلاِ شده است. پر واضح است که معنای ظاهری این آیه، مراد متکلم است. در مقابل، آیات متشابه، آیاتی هستند که تأویل آنها در تنزیلشان نیست؛ یعنی معنای ظاهری و تحت اللفظی آنها، معنایی نیست که مراد خداوند است. تأکید می کنم که متأسفانه بسیاری تصوّر می کنند که تأویل و باطن که در روایات مطرح شده، به معانی رمزی و پیچیده ای گفته می شود که نوعاً در کتاب های عرفا و صوفیه آمده است و برای بسیاری، اساساً قابل فهم نیست و از این رو تصور شده است که باید تأویل قرآن، یک سلسله معانی داشته باشد که ارتباطی با معانی ظاهری لفظ ندارد. در حالی که چنین نیست و تأویل به معنای مراد لفظ گفته می شود؛ چه این معنا بسیار ساده باشد و همان معنای تحت اللفظی باشد؛ و چه با مقداری تأمّل و دقّت به دست آید. باطن هم همان طور که ائمه (علیهم السلام)فرمودند، چیزی جز همان تأویل نیست. پی نوشتها: [1] . بحارالانوار، ج 89، ص 97. [2] . الاتقان فی علوم القرآن، نوع 77. [3] . تفسیر صافی، ج1، ص 28. [4] . بحارالانوار، ج 42، ص 128. [5] . سوره ی مائده (5)، آیه ی 6. [6] . وسائل الشیعه، ج 1، ص 399. منبع: باطن و تأویل قرآن، گفتگو با حجت الاسلام علی اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکر، نشر مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).
پاسخ دکتر محمد کاظم شاکر:
در روایتی که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده و سندش هم صحیح است، آمده است:
(ظَهْرُهُ تَنْزیلُه وَ بَطْنُهُ تَأویلُه)[1].
در روایت دیگری آمده است:
(فَالظاهِرُ التِلاوَةُ وَ الباطِنُ التَأویْلُ)[2].
و در روایت دیگری آمده است که:
(فَالظّاهِرُ الْتِلاوَةُ و الباطِنُ الْفَهْمُ)[3].
در این روایات تلاوت به معنای (مَتْلُوّ) و فهم به معنای (مفهوم) است. شاید بتوانیم بگوییم که مراد از تنزیل هم، در روایت اوّل، الفاظ قرآن است که مورد تلاوت واقع می شود. شاهد این معنا، روایتی است که در آن آمده است: میثم تمّار به ابن عباس گفت:
در باره ی تفسیر قرآن هر چه می خواهی از من بپرس؛ زیرا من تنزیلش را بر امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)قرائت کردم و ایشان تأویل آن را به من آموخته است.[4]
روشن است که معانی قرآن قرائت و تلاوت نمی شود؛ بنا بر این، منظور از تنزیل در این روایت، الفاظ قرآن است.
با این تحلیل، مراد از ظاهر، در هر سه روایت پیش گفته، الفاظ قرآن است که به تعبیر امیر مؤمنان علی(علیه السلام)، (ظاهر قرآن بسیار زیباست.) و بالطبع، مراد از تأویل، مفهوم و معنای مراد از آیات است. این معنا و مفهوم دارای مراحلی است که از معنای ساده ی تحت اللفظی، تا معانی عمیق را شامل می شود.
شایان ذکر است که نه کلمه ی (ظاهر) در همه جا به یک معنای خاص به کار رفته است و نه واژه ی (تنزیل)؛ بلکه هر دو لفظ در معانی مختلفی به کار رفته اند. گاهی (ظاهر) و (تنزیل) به لفظ آیه اطلاِ شده است، که به روایات آن اشاره کردیم، و گاهی به معنای تحت اللفظی و سطحی آیات اطلاِ شده است، که ممکن است مراد متکلم باشد و ممکن است مراد متکلم نباشد؛ و در مقابل آن، (تأویل) و (باطن)، به معنای مراد گفته می شود؛ به طور مثال، در روایتی آمده است که:
آیات محکم قرآن، آیاتی است که تأویل آنها در تنزیلشان آمده است؛ مانند (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ...).[5] تأویل این آیه همان است که در تنزیلش آمده است.[6]
روشن است که در این جا تنزیل به معنای لفظ نیست؛ بلکه به معنای ظاهری و تحت اللفظی آیه اطلاِ شده است. پر واضح است که معنای ظاهری این آیه، مراد متکلم است. در مقابل، آیات متشابه، آیاتی هستند که تأویل آنها در تنزیلشان نیست؛ یعنی معنای ظاهری و تحت اللفظی آنها، معنایی نیست که مراد خداوند است.
تأکید می کنم که متأسفانه بسیاری تصوّر می کنند که تأویل و باطن که در روایات مطرح شده، به معانی رمزی و پیچیده ای گفته می شود که نوعاً در کتاب های عرفا و صوفیه آمده است و برای بسیاری، اساساً قابل فهم نیست و از این رو تصور شده است که باید تأویل قرآن، یک سلسله معانی داشته باشد که ارتباطی با معانی ظاهری لفظ ندارد. در حالی که چنین نیست و تأویل به معنای مراد لفظ گفته می شود؛ چه این معنا بسیار ساده باشد و همان معنای تحت اللفظی باشد؛ و چه با مقداری تأمّل و دقّت به دست آید. باطن هم همان طور که ائمه (علیهم السلام)فرمودند، چیزی جز همان تأویل نیست.
پی نوشتها:
[1] . بحارالانوار، ج 89، ص 97.
[2] . الاتقان فی علوم القرآن، نوع 77.
[3] . تفسیر صافی، ج1، ص 28.
[4] . بحارالانوار، ج 42، ص 128.
[5] . سوره ی مائده (5)، آیه ی 6.
[6] . وسائل الشیعه، ج 1، ص 399.
منبع: باطن و تأویل قرآن، گفتگو با حجت الاسلام علی اکبر بابایی و دکتر محمد کاظم شاکر، نشر مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه (1381).
- [سایر] به فرموده پیامبر آشکار کننده باطن و تفسیر قرآن کیست؟
- [سایر] آیا تأویل و باطن قرآن یکی است؟
- [سایر] رابطة ظاهر و باطن را در قرآن توضیح دهید؟
- [سایر] تأویل و باطن قرآن کریم را چه کسانی می توانند استخراج کنند و اگر غیر پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) آن را بیان کند، معیار صحت آن چیست؟
- [سایر] آیا این که در قرآن مجید آمده: «و لقد یسرنا القرآن للذکر...» منافات ندارد با این که دارای تاویل و باطن هم باشد؟
- [سایر] اولین راه صفای باطن چیست؟
- [سایر] مقصود از روایاتی که میگویند: قرآن، دارای هفتاد بطن است، چیست؟ و معنای ظاهر و باطن چیست؟ آیا در روایات معنا شدهاند؟ و امامان از این شیوه استفاده میکردند؟
- [سایر] دلایل روایی دال بر باطن داشتن قرآن، که خیلی بیش تر از دلایل قرآنی بوده و مورد استناد هم هستند، چند دسته اند و از نظر سند چگونه اند؟
- [سایر] تفسیر دعای (اللَهُمَّ نَوِّرْ ظَاهِرِی بِطَاعَتِکَ، وَ بَاطِنِی بِمَحَبَّتِکَ، وَ قَلْبِی بِمَعْرِفَتِکَ، وَ رُوحِی بِمُشَاهَدَتَکِ، وَ سِرِّی بِاسْتِقْلَالِ اتِّصَالِ حَضْرَتِکَ؛ یَا ذَالْجَلَالِ وَ الإکْرَامِ)، که منسوب به حضرت علی(ع) میباشد چیست؟ تفسیر دقیق باطن، قلب، روح و سر چیست و فرق آنان را بگویید؟
- [سایر] داشتن ظاهر نیک و باطن بد چه اشکالی دارد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر انسان شک کند که آب نجس - مثلاً - به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه ، باطن آن پاک است .
- [آیت الله بروجردی] اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
- [آیت الله مظاهری] اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن چیزی رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر انسان شک کند که اب نجس به باطن صابون رسیده یا نه باطن ان پاک است
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه؛ باطن آن پاک است.
- [امام خمینی] اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.
- [آیت الله خوئی] اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاک است.