قرآن مقام والای شهیدان و بهره ای که از راه جهاد و شهادت به آنان می رسد را تحت عنوان تجارت در چهار چوب یک تجارت و بازرگانی به تصویر کشیده و فرموده است: (إنّ الله اشْتَری مِن المُؤمنین أَنفُسهم و أموالهم بِأَنّ لَهُم الجَنّة یُقاتِلون فی سَبیل الله فَیَقتلون و یُقتلون وعداً علیه حقّاً فی التّوریة والإنجیل والقران ومن أوفی بعهده مِن الله فَاستَبشِروا ببیعکم الّذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم) توبه/111؛ [خداوند جانها و اموال مؤمنان را خریداری کرد که در برابرش بهشت برای آنان باشد. به این گونه که در راه خدا پیکار کنند، بکشند و کشته شوند، این نوید حقّی است بر او که در تورات، انجیل و قرآن ذکر کرده و چه کسی از خدا به پیمانش وفادارتر است؟ اکنون بشارت بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این پیروزی بزرگی برای شماست. بسیاری از مفسران عالی مقام چنین مطرح نموده اند که خدای سبحان عناصر شش گانه داد و ستدهای مهم را در این آیه آورده است: تعیین فروشنده، خریدار، کالای مورد فروش، بهای کالا، گواه معتبر، تنظیم سند. اول: خریدار. خداوند خود را خریدار معرفی کرده است: (إنّ الله اشتری). دوم: فروشنده. حق تعالی از غیر مؤمن چیزی نمی خرد و از غیر او متاعی را نمی پذیرد. اگر هدف از فروشندگی یا اجاره مثلاً ریا ، شهرت، نام و جاه، نان و آب باشد خداوند خریدار چنین کار و کالا نیست. سوم: کالای مورد معامله جان و مال است: (أنفسهم وأموالهم). در این صورت فروشنده، دیگر مالک جان و مال خود نخواهد بود؛ نه می تواند از بذل جان در راه خدا مضایقه کند و نه می تواند از بذل مال در مسیر احیای حق دریغ ورزد؛ زیرا همه آنها را بیع و با خداوند بیعت کرده است. چهارم: بهای کالای یاد شده بهشت است: (بأنّ لهم الجنّة). اگر انسان جان خود را در برابر چیزی جز بهشت مبادله کند مغبون شده است و اگر مال خود را در غیر سمت و سوی الهی مصرف کند زیان برده است. پس مال مؤمن مانند جان او به اندازة بهشت ارزش دارد و مال تنها در این صورت کالای با ارزش است؛ یعنی وقتی در راه پیکار مقدس، و پشتیبانی نیروهای مسلّح هزینه شود. بدیهی است تنها در مقابل چنین مالی، بهشت است. پیامبر اسلام(ص) می فرماید: کسی که جنگجویی را تجهیز کند [ساز و برگ نظامی او را فراهم آورد] یا در پشت سر او، زن و بچة او را به انواع نیکی [مالی، جانی، فرهنگی، عاطفی] رسیدگی کند مانند کسی است که با ما در صحنه پیکار حاضر شده است: (من جهّز غازیاً أو خلّفه فی أهله بخیر فإنّه مَعَنا) (مسند احمد حنبل 5/234.) از این رو عنایت به معاد نقش بزرگی در مجد و عظمت جامعه اسلامی ایفا می کند. خداوند در غیر این صورت خریدار جان و مال کسی نیست. اگر انسان در این راه کشته شود پیروز است و اگر دشمن را از پای درآورد و سالم باز گردد نیز پیروز است: (فیَقتلون و یُقتلون) و در هر دو صورت بهای کالا، یعنی بهشت جاودان و زندگی ابد به او تعلق دارد. پنجم شاهد و گواه بر این داد و ستد موسای کلیم(ع) عیسای مسیح(ع) و خاتم الأنبیا(ص) یعنی پیامبران بزرگ الهی هستند. ششم قرآن کریم و تورات و انجیل اسناد قابل اعتماد این معامله است. خدایی که کسی از او با وفاتر و پای بندتر به میثاق و پیمان نیست این خرید و فروش را به بندگان خود تبریک می گوید و بندگان وی نیز باید به همدیگر در این معامله بشارت دهند که چنین داد و ستد با خدا، در حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است و سود سرشاری نصیب انسان شده، که خداوند جان و مالی را به بندگان عطا فرماید، سپس داده خود را از آنان باز خرید کند و بهشت ابدی را بهای آن قرار دهد. در نتیجه انسان از ذات خود هیچ سرمایه گذاری نکرده، در اثر هدایت الهی سود کلانی را تحصیل کرده است. شایان ذکر است، در احادیث شیعه مصداق بارز آیه فوق پیشوایان شیعه(ع) قلمداد گردیده اند؛ چنان که امام سجاد(ع) فرمود: (إنّما هم الأئمة صلوات الله علیهم) (نور الثقلین 2/273) سایر پیکارجویان راستین اسلام نیز طبق میزان معرفت خود از این بازار و بازرگانی سود خواهند برد؛ زیرا این داد و ستد تا قیامت ادامه دارد. حتّی آنان که از جبهههای نبرد سالم باز گردند، پاداش شهید خواهند داشت؛ زیرا آنان که در میدان نبرد حق علیه باطل حاضر می شوند و جان خویش را در طبق اخلاص نهاده قبلاً جان خود را فروختند و حضور آنان در صحنه جنگ کمتر از کسانی نخواهد بود که جانهای خویش را به فروش رسانده اند و (إنّما الأعمال بالنیّات) (بحار 67/212، ح 40) سرّ استحقاق دریافت پاداش کامل این است که فروشنده بعد از استقرار نظام عقد و قانون بیع و شراء در صدد وفای به عقد برآمد و جان و مال خود را تسلیم خریدار کرد. آنگاه طبق دستور خریدار که مالک کنونی کالای جان و مال است آن را به جبهه نبرد حق علیه باطل برد و در دفاع از کیان اسلامی کوتاهی نکرد، لیکن شهید نشد. بنابراین، شایسته دریافت ثمن کامل خواهد بود. eporsesh.com
قرآن مقام والای شهیدان و بهره ای که از راه جهاد و شهادت به آنان می رسد را تحت عنوان تجارت در چهار چوب یک تجارت و بازرگانی به تصویر کشیده و فرموده است: (إنّ الله اشْتَری مِن المُؤمنین أَنفُسهم و أموالهم بِأَنّ لَهُم الجَنّة یُقاتِلون فی سَبیل الله فَیَقتلون و یُقتلون وعداً علیه حقّاً فی التّوریة والإنجیل والقران ومن أوفی بعهده مِن الله فَاستَبشِروا ببیعکم الّذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم) توبه/111؛ [خداوند جانها و اموال مؤمنان را خریداری کرد که در برابرش بهشت برای آنان باشد. به این گونه که در راه خدا پیکار کنند، بکشند و کشته شوند، این نوید حقّی است بر او که در تورات، انجیل و قرآن ذکر کرده و چه کسی از خدا به پیمانش وفادارتر است؟ اکنون بشارت بر شما به داد و ستدی که با خدا کرده اید و این پیروزی بزرگی برای شماست.
بسیاری از مفسران عالی مقام چنین مطرح نموده اند که خدای سبحان عناصر شش گانه داد و ستدهای مهم را در این آیه آورده است: تعیین فروشنده، خریدار، کالای مورد فروش، بهای کالا، گواه معتبر، تنظیم سند.
اول: خریدار. خداوند خود را خریدار معرفی کرده است: (إنّ الله اشتری).
دوم: فروشنده. حق تعالی از غیر مؤمن چیزی نمی خرد و از غیر او متاعی را نمی پذیرد. اگر هدف از فروشندگی یا اجاره مثلاً ریا ، شهرت، نام و جاه، نان و آب باشد خداوند خریدار چنین کار و کالا نیست.
سوم: کالای مورد معامله جان و مال است: (أنفسهم وأموالهم). در این صورت فروشنده، دیگر مالک جان و مال خود نخواهد بود؛ نه می تواند از بذل جان در راه خدا مضایقه کند و نه می تواند از بذل مال در مسیر احیای حق دریغ ورزد؛ زیرا همه آنها را بیع و با خداوند بیعت کرده است.
چهارم: بهای کالای یاد شده بهشت است: (بأنّ لهم الجنّة). اگر انسان جان خود را در برابر چیزی جز بهشت مبادله کند مغبون شده است و اگر مال خود را در غیر سمت و سوی الهی مصرف کند زیان برده است. پس مال مؤمن مانند جان او به اندازة بهشت ارزش دارد و مال تنها در این صورت کالای با ارزش است؛ یعنی وقتی در راه پیکار مقدس، و پشتیبانی نیروهای مسلّح هزینه شود. بدیهی است تنها در مقابل چنین مالی، بهشت است. پیامبر اسلام(ص) می فرماید: کسی که جنگجویی را تجهیز کند [ساز و برگ نظامی او را فراهم آورد] یا در پشت سر او، زن و بچة او را به انواع نیکی [مالی، جانی، فرهنگی، عاطفی] رسیدگی کند مانند کسی است که با ما در صحنه پیکار حاضر شده است: (من جهّز غازیاً أو خلّفه فی أهله بخیر فإنّه مَعَنا) (مسند احمد حنبل 5/234.) از این رو عنایت به معاد نقش بزرگی در مجد و عظمت جامعه اسلامی ایفا می کند. خداوند در غیر این صورت خریدار جان و مال کسی نیست. اگر انسان در این راه کشته شود پیروز است و اگر دشمن را از پای درآورد و سالم باز گردد نیز پیروز است: (فیَقتلون و یُقتلون) و در هر دو صورت بهای کالا، یعنی بهشت جاودان و زندگی ابد به او تعلق دارد.
پنجم شاهد و گواه بر این داد و ستد موسای کلیم(ع) عیسای مسیح(ع) و خاتم الأنبیا(ص) یعنی پیامبران بزرگ الهی هستند.
ششم قرآن کریم و تورات و انجیل اسناد قابل اعتماد این معامله است. خدایی که کسی از او با وفاتر و پای بندتر به میثاق و پیمان نیست این خرید و فروش را به بندگان خود تبریک می گوید و بندگان وی نیز باید به همدیگر در این معامله بشارت دهند که چنین داد و ستد با خدا، در حقیقت سعادت و پیروزی بزرگی است و سود سرشاری نصیب انسان شده، که خداوند جان و مالی را به بندگان عطا فرماید، سپس داده خود را از آنان باز خرید کند و بهشت ابدی را بهای آن قرار دهد. در نتیجه انسان از ذات خود هیچ سرمایه گذاری نکرده، در اثر هدایت الهی سود کلانی را تحصیل کرده است.
شایان ذکر است، در احادیث شیعه مصداق بارز آیه فوق پیشوایان شیعه(ع) قلمداد گردیده اند؛ چنان که امام سجاد(ع) فرمود: (إنّما هم الأئمة صلوات الله علیهم) (نور الثقلین 2/273) سایر پیکارجویان راستین اسلام نیز طبق میزان معرفت خود از این بازار و بازرگانی سود خواهند برد؛ زیرا این داد و ستد تا قیامت ادامه دارد. حتّی آنان که از جبهههای نبرد سالم باز گردند، پاداش شهید خواهند داشت؛ زیرا آنان که در میدان نبرد حق علیه باطل حاضر می شوند و جان خویش را در طبق اخلاص نهاده قبلاً جان خود را فروختند و حضور آنان در صحنه جنگ کمتر از کسانی نخواهد بود که جانهای خویش را به فروش رسانده اند و (إنّما الأعمال بالنیّات) (بحار 67/212، ح 40)
سرّ استحقاق دریافت پاداش کامل این است که فروشنده بعد از استقرار نظام عقد و قانون بیع و شراء در صدد وفای به عقد برآمد و جان و مال خود را تسلیم خریدار کرد. آنگاه طبق دستور خریدار که مالک کنونی کالای جان و مال است آن را به جبهه نبرد حق علیه باطل برد و در دفاع از کیان اسلامی کوتاهی نکرد، لیکن شهید نشد. بنابراین، شایسته دریافت ثمن کامل خواهد بود.
eporsesh.com
- [سایر] فلسفه ، اهداف و شرایط جهاد در اسلام چیست ؟ آیا با توجه به آیات جهاد در قرآن کریم ، جهاد با رژیم غاصب صهیونیستی واجب نیست ؟
- [سایر] درخصوص جهاد، آیاتی که در قرآن کریم آمده را توضیح دهید؟
- [سایر] قرآن کریم مقام و پاداش ابرار و مقرّبان را چگونه بیان کرده است؟
- [سایر] لطفاً تصویر قرآن کریم در مورد بهشت را در توصیفی دقیق بیان کند. یا منبع یا سوره مورد نظر را برایم بنویسید.
- [سایر] در تفسیر تسنیم، ج 1 ص 137 چنین آمده: (لزوم عرض سنت بر قرآن در مقام اثبات حجیت سنت است. از این رو همه اوصاف یاد شده قرآن از قبیل صیانت از تحریف، حجیت ظاهر و ...، ناظر به مقام اثبات قرآن کریم است و اختصاصی به مقام ثبوت آن ندارد). فرق بین مقام اثبات قرآن کریم و مقامِ ثبوت آن چیست؟ و به طور کلّی آیا ما دسترسی به مقام ثبوت آن داریم؟ یا هر سخن و اندیشهای که داشته باشیم تحت مقام اثبات آن واقع میشود؟
- [سایر] منظور مقام معظم رهبری از جهاد فکری چیست؟
- [سایر] مبانی فقهی جهاد ابتدایی از دیدگاه مقام معظم رهبری چیست؟
- [سایر] آیات مربوط به جهاد و شهادت که در قرآن آمده چه تعداد است نام سوره و شماره آیه را ذکر کنید.
- [سایر] آیات مربوط به جهاد و شهادت که در قرآن آمده چه تعداد است نام سوره و شماره آیه را ذکر کنید.
- [سایر] چگونه جهاد و شهادت سبب ورود به بهشت می شود؟
- [آیت الله اردبیلی] جهاد از واجبات دین و دری از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خود گشوده است(1) و در جهت حفظ کیان اسلام و امنیت مسلمانان و دفاع در مقابل هجوم کافران و ناپاکان و یاری مستضعفان، مورد تأکید قرآن و معصومان علیهمالسلام قرار گرفته است. امّتی که از جهاد روی گردانند، جامه ذلّت و خواری و ردای بلا و گرفتاری بپوشند و با حقارت و پستی از انصاف و عدالت محروم شوند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام رباخواری است که قرآن شریف آن را جنگ با خداوند متعال و رسولش میداند: (فَانْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَربْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ)[1] (و اگر (از ربا پرهیز نکنید)، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده او، برخاستهاید.) و آن اقسامی دارد: الف) قرض با بهره، گرچه آن بهره بسیار کم یا شرطی از شروط باشد، و هر چه درباره این قسم از نظر قرآن و روایات مذمّت شده است، درباره قرض بدون بهره که به آن قرضالحسنه میگویند سفارش شده است و قرآن شریف آن را قرض به خدای متعال میداند: (مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَریم)[2] (کیست آن کس که به خدا وامی نیکو دهد تا نتیجهاش را برای وی دو چندان گرداند و او را پاداشی خوش باشد؟) ب) قرض مثل به مثل با زیادتر یا خرید و فروش مثل به مثل با زیادتر، نظیر اینکه یک سکّه طلا قرض دهد به یک سکّه طلا و هزارتومان و یا بفروشد سکّهای به سکّهای با هزار تومان و این قسم نیز در روایات ما ربا و حرام است، گرچه واقعاً و به حسب ارزش، سودی و بهرهای نباشد. ج) بهره و سود بردن بهواسطه حیله شرعی نظیر اینکه یک میلیون قرضالحسنه دهد، ولی چیز کم ارزشی را بفروشد به یک صد هزار تومان، این قسم نیز حرام است و این همان تقلّب در قانون است که قرآن شریف آن را استهزا به آیات الهی میداند. د) انجام حیلهای نه برای سود و بهره بردن بلکه برای اینکه ارزش واقعی مثل به مثل را یکسان کند، نظیر معامله سکّهای با سکّه دیگر گرچه از نظر وزن مساوی ولی از نظر قیمت یکی گرانتر از دیگری است و شخص سکّه گرانتر را با چیز کم ارزشی میفروشد به سکّه ارزانتر با پولی که سکّه ارزانتر را مساوی با سکّه گرانتر کند، و یا سکّه گرانتر را میفروشد به همان سکّه ارزانتر یا قرض میدهد به همان ارزانتر، ولی چیز کمارزشی را میفروشد به قیمتی که تفاوت آنها را جبران صفحه 404 نماید، و این قسم همان حیلهای است که گفتهاند: چه خوب است از حرام به حلال فرار کردن.
- [امام خمینی] جایز نیست برای طلاب علوم دینیه دخول در مدارس که بعض معممین و ائمه جماعت از طرف دولت جائر و یا با اشاره دولت تصدی نمودهاند چه برنامه تحصیلی از طرف دولت جائر باشد یا از طرف این نحو متصدیان که عمّال دولت جائر هستند، زیرا در این امور نقشه محو آثار اسلام و احکام قرآن کریم کشیده شده است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسل دادن میت مسلمان و کفن کردن او چنان که گفته شد واجب است ولی دو گروه از این حکم مستثنا هستند: اول (شهیدان راه خدا) یعنی کسانی که در میدان جهاد در راه اسلام، همراه پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا امام معصوم(علیه السلام) یا نایب خاص او کشته شده اند، همچنین کسانی که در حال غیبت امام زمان(ارواحنا فداه) برای دفاع در برابر دشمنان اسلام کشته می شوند، خواه مرد باشند، یا زن، بزرگ باشند و یا کودک، در این گونه موارد غسل و کفن و حنوط واجب نیست، بلکه باید آنها را با همان لباسهایشان بعد از خواندن نماز دفن کنند.
- [امام خمینی] قوانین و مصوباتی که از مجالس قانونگذاری دولتهای جائر به امر عمال اجانب خَذَلَهم اللَّه تعالی بر خلاف صریح قرآن کریم و سنّت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میگذرد و گذشته است، از نظر اسلام لغو و از نظر قانون بیارزش است، و لازم است مسلمانها از امرکننده و رأیدهنده به هر طور ممکن است اعراض کنند، و با آنها معاشرت و معامله نکنند، و آنان مجرمند و عملکننده به رأی آنها معصیت کار و فاسق است.
- [آیت الله اردبیلی] صدقه دادن که یک اقدام خالصانه و صادقانه میباشد، مورد سفارش قرآن کریم و احادیث فراوان قرار گرفته و موجب خیر و برکت در زندگی، دفع بلا و مرگهای ناگهانی و شفای بیماران میشود و همان طور که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرموده: (کلّ معروف صدقه)(1) یعنی هر کار خیر و پسندیدهای، صدقه محسوب میشود و اقداماتی که موجب هدایت گمراهان، حمایت نیازمندان و عمران و آبادانی مادی و معنوی جامعه گردد، ماندگارتر و مفیدتر میباشد.
- [آیت الله اردبیلی] (اَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ) یعنی: (شهادت میدهم که هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یگانه است و شریک ندارد.) (وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ) یعنی: (شهادت میدهم که محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بنده خدا و فرستاده اوست.) (أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ) یعنی: (خدایا بر محمد و آل محمد رحمت فرست.) (وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ) یعنی: (و شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول کن و مقام آن حضرت را نزد خود بلند فرما.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکات خدا بر تو باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ) یعنی: (سلام خداوند بر ما نمازگزاران و تمام بندگان نیکوکار او باد.) (اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ) یعنی: (سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.)
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام اسراف و تبذیر است و آن اقسامی دارد که یک قسم از آن حرام نیست. الف) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حرام که قرآن به آن (اتراف) میگوید که اگر در فردی پیدا شود دنیا و آخرت او را تباه میکند و قرآن او را فرد شومی از اهل جهنّم میداند: (وَ اصْحابُ الشِّمالِ ما اصْحابُ الشِّمالِ فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ انَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفین)[1] (و یاران چپ، کدامند یاران چپه در میان باد گرم و آب داغ. و سایهای از دود تار. نه خنک نه خشک. اینان بودند که پیش از این نازپروردگان بودند.) و اگر در ملّتی پیدا شود، آن ملّت را نابود میداند: (وَ اذا ارَدْنا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَولُ فَدَمَّرْناها تَدْمیراً)[2] (و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوشگذرانان آن شهر را وا میداریم تا در آن به انحراف و فساد بپردازند، و در نتیجه عذاب بر آن شهر لازم گردد، پس آن را یکسره زیر و زِبَر کنیم.) ب) به هدر دادن نِعم الهی نظیر نابود کردن مال و عمر و آبرو و مانند اینها که قرآن به آن (تبذیر) میگوید و مبذّر را برادر شیطان میخواند: (انَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا اخْوانَ الشَّیاطین)[3] (همانا اسرافکنندگان برادران شیطانها هستند.) ج) فرو رفتن در مشتهیات نفس از راه حلال که به آن (اسراف) گفته میشود و آن گرچه حرام نیست، ولی محال است که مسرف بتواند به کمال انسانی برسد و قرآن او را مورد بیمهری و بیعنایتی از طرف حقّ میداند: صفحه 386 (انَّهُ لایُحِبُّ الْمُسْرِفین).[4] (به درستی که خداوند اسراف کنندگان را دوست نمیدارد.) بلکه او را یک مؤمن واقعی نمیداند: (وَالَّذینَ اذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا)[5] (و کسانی که به هنگام بخشش، زیادهروی نمیکنند.)
- [آیت الله وحید خراسانی] قبل از ورود در احکام نماز اشاره به دو نکته لازم است اول اهمیت نماز در قران مجید نزدیک به صد مورد از نماز گفتگو شده و اشاره به دو مورد ان کافیست بعد از ان که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را به مقام نبوت و رسالت و خلت اختیار نمود و به کلمات ازمایش و مبتلا کرد و ان حضرت کلمات را اتمام نمود به مقام امامت نایل شد و ان قدر عظمت مقام امامت بعد از ان همه مقامات در نظرش جلوه کرد که قال و من ذریتی گفت و از برای فرزندان من هم جواب شنید لا ینال عهدی الظالمین پیمان من به ظالمین نمی رسد و در عظمت نماز همین اندازه بس که ان کس که خداوند متعال برای او مقام امامت را خواست و او برای ذریه اش مسالت کرد بعد از طی تمام مقامات در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی پروردگارا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و ذریه مرا و همچنین بعد از ان که ذریه خود را در نزد بیت مسکن داد گفت ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه پروردگار ما هر اینه من از ذریه خودم مسکن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو پروردگارا برای این که اقامه نماز بنمایند در قران مجید یک سوره به نام مومنون است و در ان مومنان به خصوصیاتی معرفی شده اند و اول خصوصیتی که به ان ابتدا شده این است که الذین هم فی صلاتهم خاشعون انان که همانا در نمازشان خاشعند و اخر خصوصیتی هم که به ان ختم می شود و الذین هم علی صلواتهم یحافظون و ان چنان کسانی که همانها بر نمازهایشان محافظت دارند پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است و ثمره ان هم این ایه است اولیک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون و از سنت همین اندازه بس است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند بعد از معرفت خدا چیزی را افضل از این صلوات پنجگانه نمی دانم و عدم علم از ان حضرت علم به عدم است و این روایت بیان کلام خداست و خداوند متعال هم در قران مجید می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذکر شده است و در عظمت نماز همین اندازه کفایت می کند که جامع تر از نماز بین عبادات عبادتی یافت نمی شود زیرا این عبادتی است مشتمل بر عبادت فعلی و بر عبادت قولی و عبادت فعلی ان شامل افعال عبادی از رکوع و سجود و قیام و قعود است و عبادت قولی ان شامل قرایت و ذکر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تکبیر و تحمید و تهلیل که ارکان اربعه معارف حضرت حق سبحانه و تعالی است و مشتمل است بر تمام عبادات ملایکه مقربین که عده ای از انها عبادتشان در قیام است و عده ای در قعود و جمعی در رکوع و جمعی در سجود و عناوینی که برای نماز در روایات وارد شده زیاد است که از ان جمله است راس الدین و اخر وصایا الانبیاء و احب الاعمال و خیر الاعمال و قوام الاسلام و استقبال الرحمن منهاج الانبیاء و به یبلغ العبد الی الدرجه العلیا
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است