لغزشگاه‌های درون زبانی ترجمه‌های قرآن که گاه باعث انحراف می شوند را ذکر کنید.
به طور کلی عوامل تأثیر گذارنده بر کیفیت ترجمه قرآن به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته عامل هایی است که از بیرون بر کار ترجمه اثر می‌گذارد و مربوط به مسائل زبانی نیستند؛ مانند: تفسیر کلام، روان‌شناسی، ویژگی‌های خاص مترجم قرآن از جمله تعهد و مهارت و... این عوامل بیرونی در تبدیل معنا، بدون آنکه واژة مبدأ را جداگانه در نظر بگیرند، برمعنایی که باید به زبان مقصد درآید، اثر می‌گذارند. دسته دوم عامل‌های درون زبانی تأثیرگذار بر ترجمه قرآن، که به واژگان مبدأ و مقصد اختصاص دارند. مجموع این عوامل را می‌توان در چهار مقوله مورد بررسی قرار داد: لغت، صرف، نحو و بلاغت. بررسی کامل هر یک از این چهار بخش خود کتابی جداگانه می‌طلبد که از حوصله، این نوشتار خارج است و در اینجا تنها با دورنمای کلی آن آشنا می‌شویم. لغت: واژه‌ها نمادی از تصورات حاکم بر ذهن نویسنده است. تصورات زنجیره‌ای که از صفات یا مختصات معنایی تشکیل یافته‌اند. مثلاً (رجل) با مجموع این ویژگی‌ها: انسان، بزرگسال، مذکر و... تصوری متفاوت با دیگر واژه‌ها می‌آفریند. در هر زبانی، تصورات و مختصات، در نتیجه مقابله و مقایسه شناخته می‌شوند. شناخت این مختصات به دو گونه است: الف. مختصات ممیّز:[1] مثلاً خصوصیت (انسان بودن) باعث تشخیص دو واژة (رجل) و (حجر) از یکدیگر می‌شود. ب. مختصات حشوی:[2] مانند صفت (رجل) در این که ریش دار است و مؤنث نیست و... تصورات یا مختصات مذکور نسبت به زمینه‌های گوناگون تقابل، می‌توانند (حشوی) یا (ممیّز) باشند. این تصورات در زبان‌های گوناگون یکسان نبوده و همیشه بر یکدیگر منطبق نمی‌شوند. بنابراین یکی از وظایف مترجم قرآن این است که تا جایی که امکان دارد، این انطباق را خود به وجود آورده، یا آن را حفظ کند. صرف: قواعد و دستورات ساختاری صرف، از جمله عوامل پایه‌ریزی بنیان ترجمه است و هرچه در استواری این پایه اهمال بیشتر می‌شود، بنای ساختمان ترجمه سست‌تر می‌گردد. از اساسی ترین لغزشگاه‌های صرفی که در ترجمه قرآن صورت می گیرد، افعال و صفات است، دربارة فعل اشتباهات صرفی در فعل بیشتر در چند زمینه صورت می‌گیرد: الف. ناتوانی در تطبیق زمان افعال زبان مبدأ با زمان افعال زبان مقصد. ب. برگردان صیغه‌ها به زبان مقصد به طور ناقص. برای انتقال معنای افعال حتی اگر لازم باشد جمله‌ای اضافه گردد، این کار ضروری است. ج. ترجمه فعل بدون توجه به متعلقات آن. برای ترجمه افعال باید کل جمله، یا اگر لازم باشد، دو یا سه جمله با هم، را مورد بررسی قرار داد. در غیر این صورت علاوه بر اینکه احتمال پدید آمدن غلط‌های آشکار، زیاد خواهد شد، ترجمه به تحت اللفظی و نثری نامفهوم تبدیل می‌گردد. د. شناخت ناصحیح معلوم و مجهول. برای تشخیص صحیح افعال معلوم و مجهول نیز، باید به قبل و بعد آنها توجه کرد. برخی از مترجمان که این گونه دقت‌ها را لحاظ نمی‌کنند، دچار این لغزش‌ها می‌گردند. برای نمونه می‌توان فراز (ما لم یُنزّل به سلطاناً)[3] را در ترجمه‌های موجود مقایسه کنید و موارد اشتباه را دریافت. ه . تشخیص نادرست لازم از متعدی. در این مورد نیز بسیاری از مترجمان اشتباه کرده اند و ترجمه‌ای ناصحیح ارائه داده‌اند. در بخش صفات از مباحث صرفی نیز، ترجمه صیغه‌های مبالغه، صفات مشبهه و اسم فاعل‌ها بیشتر در محل لغزش قرار دارند، گاه اشتباه در آنها، توابعی ناپسند به دنبال می‌آورد. مثلاً اگر (ظلّام) را در مواردی که به عنوان اسم فاعل به کار رفته،[4] به صورت صیغه مبالغه ترجمه کنیم، معنایی نادرست و زشت خواهد داشت. نحو: مباحث لغزش خیز نحوی، عبارتند از: الف. مفعول: از آنجا که گاهی اجزای جمله در محل واقعی خویش قرار نمی‌گیرند، ممکن است مترجمان در بازشناسی و ترجمه آن دچار لغزش گردند و مفعول جمله را فاعل ترجمه کنند یا بالعکس یا غیره، مانند واژه (وقراً) در فراز (و فی آذانهم وقراً)[5] که در برخی از ترجمه‌های موجود به جای معنای مفعولی، فاعل ترجمه شده است. لغزش در ترجمه مفعول گاهی در مواردی که یک فعل دو مفعول دارد نیز پیش می‌آید. ب. عناصر ساختمانی تأکید: گاهی تأکید جملات با ظرایف و قواعد بلاغی (مانند: تقدیم اسم و...) صورت می‌گیرد، نه با ادات تأکید. بسیاری از مترجمان در تشخیص و تبدیل این گونه تأکیدها دچار لغزش می‌شوند. ج. ظروف: مثلاً در جمله (وَ لَهُ ما سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهارِ)[6] برخی چنین ترجمه کرده‌اند: (از آن اوست هرچه در شب و روز جای دارد...) در این ترجمه واژة (جای دارد) ظرف زمان را تبدیل به ظرف مکان کرده است که طبعاً صحیح نیست. بنابراین باید از چنین اشتباهایی در ترجمه ظروف دوری کرد. د. مرجع ضمایر و توابع: شناخت مرجع ضمایر و توابع و ترجمه با لحاظ متبوع‌های آنها یکی از جاهای پرلغزش ترجمه‌های قرآنی موجود است. ه . جملات: لغزشی که در ترجمه جمله ها صورت می‌گیرد، بیشتر به جهت این است که تعدد جملات، در ترجمه لحاظ نمی‌گردد و همچنین در بسیاری از موارد، مترجمان قرآن، جملات را به گونه‌ای ترجمه می‌کنند که جمله‌های معترضه در جمله محو می‌گردند و حالت معترضه بودن آنها حفظ نمی‌شود. و. افعال مجزوم: تشخیص جزا و شرط و ترجمه آنها به زبان مقصد، اندکی دقت می‌خواهد، بنابر این بعضی از مترجمان در ترجمه این موارد به خطا می روند. ز. افعال ناقصه و تامه: افعال ناقصه گاهی به عنوان یک عنصر کمکی در جمله به کار می‌روند و گاه به عنوان فعل تام، توجه به این نکته و دقت در موارد آن مترجمان را از لغزشهای بسیار باز می‌دارد. ح. جار و مجرور: لغزش ترجمه جار و مجرور بیشتر در تشخیص متعلق آن پیش می‌آید. بلاغت: در بخش بلاغت نیز می‌توان از ترجمة ایهام، حشو و دیگر آرایه‌های ادبی همچون مجاز و استعاره به عنوان لغزش خیزترین نقاط ترجمه یاد کرد. معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. آشنایی با آموزش ترجمه قرآن، عبدالحسین برهانیان. 2. آموزش ترجمه و مفاهیم قرآن، مسعود وکیل. -------------------------------------------------------------------------------- [1] . distinctive reatures. [2] . redundant reatures. [3] . اعراف/ 33. [4] . آل‌عمران/ 182. [5] . انعام/ 25. [6] . انعام/ 13.
عنوان سوال:

لغزشگاه‌های درون زبانی ترجمه‌های قرآن که گاه باعث انحراف می شوند را ذکر کنید.


پاسخ:

به طور کلی عوامل تأثیر گذارنده بر کیفیت ترجمه قرآن به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته عامل هایی است که از بیرون بر کار ترجمه اثر می‌گذارد و مربوط به مسائل زبانی نیستند؛ مانند: تفسیر کلام، روان‌شناسی، ویژگی‌های خاص مترجم قرآن از جمله تعهد و مهارت و... این عوامل بیرونی در تبدیل معنا، بدون آنکه واژة مبدأ را جداگانه در نظر بگیرند، برمعنایی که باید به زبان مقصد درآید، اثر می‌گذارند.
دسته دوم عامل‌های درون زبانی تأثیرگذار بر ترجمه قرآن، که به واژگان مبدأ و مقصد اختصاص دارند. مجموع این عوامل را می‌توان در چهار مقوله مورد بررسی قرار داد: لغت، صرف، نحو و بلاغت. بررسی کامل هر یک از این چهار بخش خود کتابی جداگانه می‌طلبد که از حوصله، این نوشتار خارج است و در اینجا تنها با دورنمای کلی آن آشنا می‌شویم.
لغت:
واژه‌ها نمادی از تصورات حاکم بر ذهن نویسنده است. تصورات زنجیره‌ای که از صفات یا مختصات معنایی تشکیل یافته‌اند. مثلاً (رجل) با مجموع این ویژگی‌ها: انسان، بزرگسال، مذکر و... تصوری متفاوت با دیگر واژه‌ها می‌آفریند.
در هر زبانی، تصورات و مختصات، در نتیجه مقابله و مقایسه شناخته می‌شوند. شناخت این مختصات به دو گونه است: الف. مختصات ممیّز:[1] مثلاً خصوصیت (انسان بودن) باعث تشخیص دو واژة (رجل) و (حجر) از یکدیگر می‌شود.
ب. مختصات حشوی:[2] مانند صفت (رجل) در این که ریش دار است و مؤنث نیست و... تصورات یا مختصات مذکور نسبت به زمینه‌های گوناگون تقابل، می‌توانند (حشوی) یا (ممیّز) باشند. این تصورات در زبان‌های گوناگون یکسان نبوده و همیشه بر یکدیگر منطبق نمی‌شوند. بنابراین یکی از وظایف مترجم قرآن این است که تا جایی که امکان دارد، این انطباق را خود به وجود آورده، یا آن را حفظ کند.
صرف:
قواعد و دستورات ساختاری صرف، از جمله عوامل پایه‌ریزی بنیان ترجمه است و هرچه در استواری این پایه اهمال بیشتر می‌شود، بنای ساختمان ترجمه سست‌تر می‌گردد.
از اساسی ترین لغزشگاه‌های صرفی که در ترجمه قرآن صورت می گیرد، افعال و صفات است، دربارة فعل اشتباهات صرفی در فعل بیشتر در چند زمینه صورت می‌گیرد:
الف. ناتوانی در تطبیق زمان افعال زبان مبدأ با زمان افعال زبان مقصد.
ب. برگردان صیغه‌ها به زبان مقصد به طور ناقص. برای انتقال معنای افعال حتی اگر لازم باشد جمله‌ای اضافه گردد، این کار ضروری است.
ج. ترجمه فعل بدون توجه به متعلقات آن. برای ترجمه افعال باید کل جمله، یا اگر لازم باشد، دو یا سه جمله با هم، را مورد بررسی قرار داد. در غیر این صورت علاوه بر اینکه احتمال پدید آمدن غلط‌های آشکار، زیاد خواهد شد، ترجمه به تحت اللفظی و نثری نامفهوم تبدیل می‌گردد.
د. شناخت ناصحیح معلوم و مجهول. برای تشخیص صحیح افعال معلوم و مجهول نیز، باید به قبل و بعد آنها توجه کرد. برخی از مترجمان که این گونه دقت‌ها را لحاظ نمی‌کنند، دچار این لغزش‌ها می‌گردند. برای نمونه می‌توان فراز (ما لم یُنزّل به سلطاناً)[3] را در ترجمه‌های موجود مقایسه کنید و موارد اشتباه را دریافت.
ه . تشخیص نادرست لازم از متعدی. در این مورد نیز بسیاری از مترجمان اشتباه کرده اند و ترجمه‌ای ناصحیح ارائه داده‌اند.
در بخش صفات از مباحث صرفی نیز، ترجمه صیغه‌های مبالغه، صفات مشبهه و اسم فاعل‌ها بیشتر در محل لغزش قرار دارند، گاه اشتباه در آنها، توابعی ناپسند به دنبال می‌آورد. مثلاً اگر (ظلّام) را در مواردی که به عنوان اسم فاعل به کار رفته،[4] به صورت صیغه مبالغه ترجمه کنیم، معنایی نادرست و زشت خواهد داشت.
نحو: مباحث لغزش خیز نحوی، عبارتند از:
الف. مفعول: از آنجا که گاهی اجزای جمله در محل واقعی خویش قرار نمی‌گیرند، ممکن است مترجمان در بازشناسی و ترجمه آن دچار لغزش گردند و مفعول جمله را فاعل ترجمه کنند یا بالعکس یا غیره، مانند واژه (وقراً) در فراز (و فی آذانهم وقراً)[5] که در برخی از ترجمه‌های موجود به جای معنای مفعولی، فاعل ترجمه شده است. لغزش در ترجمه مفعول گاهی در مواردی که یک فعل دو مفعول دارد نیز پیش می‌آید.
ب. عناصر ساختمانی تأکید: گاهی تأکید جملات با ظرایف و قواعد بلاغی (مانند: تقدیم اسم و...) صورت می‌گیرد، نه با ادات تأکید. بسیاری از مترجمان در تشخیص و تبدیل این گونه تأکیدها دچار لغزش می‌شوند.
ج. ظروف: مثلاً در جمله (وَ لَهُ ما سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهارِ)[6] برخی چنین ترجمه کرده‌اند: (از آن اوست هرچه در شب و روز جای دارد...) در این ترجمه واژة (جای دارد) ظرف زمان را تبدیل به ظرف مکان کرده است که طبعاً صحیح نیست. بنابراین باید از چنین اشتباهایی در ترجمه ظروف دوری کرد.
د. مرجع ضمایر و توابع: شناخت مرجع ضمایر و توابع و ترجمه با لحاظ متبوع‌های آنها یکی از جاهای پرلغزش ترجمه‌های قرآنی موجود است.
ه . جملات: لغزشی که در ترجمه جمله ها صورت می‌گیرد، بیشتر به جهت این است که تعدد جملات، در ترجمه لحاظ نمی‌گردد و همچنین در بسیاری از موارد، مترجمان قرآن، جملات را به گونه‌ای ترجمه می‌کنند که جمله‌های معترضه در جمله محو می‌گردند و حالت معترضه بودن آنها حفظ نمی‌شود.
و. افعال مجزوم: تشخیص جزا و شرط و ترجمه آنها به زبان مقصد، اندکی دقت می‌خواهد، بنابر این بعضی از مترجمان در ترجمه این موارد به خطا می روند.
ز. افعال ناقصه و تامه: افعال ناقصه گاهی به عنوان یک عنصر کمکی در جمله به کار می‌روند و گاه به عنوان فعل تام، توجه به این نکته و دقت در موارد آن مترجمان را از لغزشهای بسیار باز می‌دارد.
ح. جار و مجرور: لغزش ترجمه جار و مجرور بیشتر در تشخیص متعلق آن پیش می‌آید.
بلاغت:
در بخش بلاغت نیز می‌توان از ترجمة ایهام، حشو و دیگر آرایه‌های ادبی همچون مجاز و استعاره به عنوان لغزش خیزترین نقاط ترجمه یاد کرد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آشنایی با آموزش ترجمه قرآن، عبدالحسین برهانیان.
2. آموزش ترجمه و مفاهیم قرآن، مسعود وکیل.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . distinctive reatures.
[2] . redundant reatures.
[3] . اعراف/ 33.
[4] . آل‌عمران/ 182.
[5] . انعام/ 25.
[6] . انعام/ 13.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین