(نظام برزخی)، هرچند نتیجه ای از حرکت آدمی در دنیا است؛ ولی دنباله و تداوم آن، به شمار میرود و این حرکت، در جهت سیر به سوی خداوند است؛ به طوری که چه بسا بر اثر سختیهای مرحله برزخ و یا باقیات صالحات، برخی معایب و نقایص از بین رود و یا برخی کمالات، قابلیت ها و خصوصیات جدید به دست آید. علاوه بر اینکه با گذراندن دوران برزخ، آدمی لیاقت ورود به عالم حشر و قیامت را مییابد. از این حقیقت با عنوان (تکامل برزخی) یاد می شود که بیانگر تداوم حرکت و تحوّل در (نظام برزخی) است. جهت فهم بهتر حرکت و تکامل در برزخ، توجّه به چند نکته لازم و بایسته است: یکم . همه انسان ها چه خوب و چه بد براساس بازگشت کلّی هستی به سوی خدا، در حرکت اند و این براساس سنن حاکم بر عوالم وجود و مقتضای آن است؛ چه این حرکت براساس عشق به خداوند و طلب و خواستن باشد و چه با ردّ و انکار کمال بینهایت و یا با لجاجت، مخالفت، عصیان و طغیان در برابر خداوند همراه باشد. دوم . برای ورود به هر عالمی، باید روح و بدن متحول شده و قابلیت و لیاقت ورود به نظام بعدی را کسب کنند و این تحول باید در حدّی باشد که سنخیت پذیرش احکام، آثار و قوانین آن نظام را پیدا کند. سوم . آنچه از آیات و روایات استفاده می شود، دلالت بر این دارد که روح پس از ورود به (عالم برزخ)، براساس نظام برزخی و مسیری که در نظام دنیایی داشته، به سیر و حرکت خود ادامه می دهد؛ البته تحمّل فشارها و سختیها در نظام برزخی موجب تزکیه و طهارت روح مؤمن است و تا حدودی که عالم برزخی اقتضا میکند، قسمت مهمی از حجاب ها از چهره روح کنار زده می شود و این همان تکامل روح است. به عنوان مثال مؤمنی که مسیرش در دنیا به سوی خداوند است، ولی در عین حال سخن چین نیز هست؛ این صفت ناپسند و زشت در نظام برزخی، برایش تمثّل مییابد و بر او مسلّط می شود؛ چرا که این عمل ناروا در دنیا بر روح، عقل و فکر او مسلّط بوده و در واقع بر او تسلط داشته و انسانیت او را تحقیر میکرده است. باطن این کردار، در برزخ ظاهر می شود؛ آن هم به شکل خاصی که به طور مداوم او را تهدید میکند. برای رهایی از این صفت بد، باید در (نظام برزخی) در حدّ آن عالم و به اقتضای احکام و آثار آن نظام، فشارها و سختیها را تحمل کند تا پاک شود. برای شخص کافر و معاند نیز، فرو رفتن بیشتر در ضلالت، عناد و طرد و دوری از خداوند است و حرکت او به سوی (لقای خداوند با اسمای غضب) خواهد بود 1. پی نوشت: 1. ر.ک: عروج روح، صص 113 132، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، صص 329 348. منبع: www.porseman.org
(نظام برزخی)، هرچند نتیجه ای از حرکت آدمی در دنیا است؛ ولی دنباله و تداوم آن، به شمار میرود و این حرکت، در جهت سیر به سوی خداوند است؛ به طوری که چه بسا بر اثر سختیهای مرحله برزخ و یا باقیات صالحات، برخی معایب و نقایص از بین رود و یا برخی کمالات، قابلیت ها و خصوصیات جدید به دست آید. علاوه بر اینکه با گذراندن دوران برزخ، آدمی لیاقت ورود به عالم حشر و قیامت را مییابد. از این حقیقت با عنوان (تکامل برزخی) یاد می شود که بیانگر تداوم حرکت و تحوّل در (نظام برزخی) است.
جهت فهم بهتر حرکت و تکامل در برزخ، توجّه به چند نکته لازم و بایسته است:
یکم . همه انسان ها چه خوب و چه بد براساس بازگشت کلّی هستی به سوی خدا، در حرکت اند و این براساس سنن حاکم بر عوالم وجود و مقتضای آن است؛ چه این حرکت براساس عشق به خداوند و طلب و خواستن باشد و چه با ردّ و انکار کمال بینهایت و یا با لجاجت، مخالفت، عصیان و طغیان در برابر خداوند همراه باشد.
دوم . برای ورود به هر عالمی، باید روح و بدن متحول شده و قابلیت و لیاقت ورود به نظام بعدی را کسب کنند و این تحول باید در حدّی باشد که سنخیت پذیرش احکام، آثار و قوانین آن نظام را پیدا کند.
سوم . آنچه از آیات و روایات استفاده می شود، دلالت بر این دارد که روح پس از ورود به (عالم برزخ)، براساس نظام برزخی و مسیری که در نظام دنیایی داشته، به سیر و حرکت خود ادامه می دهد؛ البته تحمّل فشارها و سختیها در نظام برزخی موجب تزکیه و طهارت روح مؤمن است و تا حدودی که عالم برزخی اقتضا میکند، قسمت مهمی از حجاب ها از چهره روح کنار زده می شود و این همان تکامل روح است.
به عنوان مثال مؤمنی که مسیرش در دنیا به سوی خداوند است، ولی در عین حال سخن چین نیز هست؛ این صفت ناپسند و زشت در نظام برزخی، برایش تمثّل مییابد و بر او مسلّط می شود؛ چرا که این عمل ناروا در دنیا بر روح، عقل و فکر او مسلّط بوده و در واقع بر او تسلط داشته و انسانیت او را تحقیر میکرده است. باطن این کردار، در برزخ ظاهر می شود؛ آن هم به شکل خاصی که به طور مداوم او را تهدید میکند.
برای رهایی از این صفت بد، باید در (نظام برزخی) در حدّ آن عالم و به اقتضای احکام و آثار آن نظام، فشارها و سختیها را تحمل کند تا پاک شود. برای شخص کافر و معاند نیز، فرو رفتن بیشتر در ضلالت، عناد و طرد و دوری از خداوند است و حرکت او به سوی (لقای خداوند با اسمای غضب) خواهد بود 1.
پی نوشت:
1. ر.ک: عروج روح، صص 113 132، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج 1، صص 329 348.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] اساساً در بهشت بحث «تکامل» موضوعیت دارد؟ اگر پاسخ مثبت این تکامل چه جنبههایی را در بر میگیرد؟
- [سایر] اساساً در بهشت بحث (تکامل) موضوعیت دارد؟ اگر پاسخ مثبت این تکامل چه جنبههایی را در بر میگیرد؟
- [سایر] در عالم برزخ تکامل علمی می تواند تحقق یابد، ولی تکامل عملی ممکن نیست. آیا این مطلب را می توان از لحاظ فلسفی نیز اثبات کرد؟
- [سایر] آیا در عالم برزخ نیز رشد و تکامل یا انحطاط و خسران وجود دارد؟
- [سایر] آیا در برزخ امکان یادگیری و تعلیم و تعلم است؟
- [سایر] در بحث های کلامی گفته می شود: در عالم برزخ تکامل علمی می تواند تحقق یابد، ولی تکامل عملی ممکن نیست. آیا این مطلب را می توان از لحاظ فلسفی نیز اثبات کرد؟ با در نظر داشتن این نکته که تکامل و حرکت مشروط به ماده است. و نفس پس از مرگ از بدن و ماده جدا می شود.
- [سایر] آیا این امکان که اسلام فرضیه سیر تکامل را صحیح تلقی نموده باشد وجود دارد؟ در یکی از جواب های شما درباره اثبات وجود خدا بحث برهان نظم مطرح شد، آیا مگر بین برهان نظم و فرضیه سیر تکامل منافاتی وجود دارد؟
- [سایر] آیا به استاد راهنمایم جواب مثبت بدهم؟
- [سایر] با سلام حاج اقا یه سوال فنی از حضورتون داشتم اونم اینه که اگر به یه مطلبی مثبت بدیم در واقع به سوال مثبت دادیم یا به جواب شما. اگر به سوالم جواب بدین ممنون میشم. تا حالا در عرض سه روز این سومین پیاممه که به دو تای قبلی جواب ندادین حداقل به این یکی جواب بدین
- [سایر] چرا بعضی اوقات با دعا و یا توسّل به ائمه(ع)، جواب مثبت نمیگیریم؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . از مهمترین مطالب اسلامی، توجه به وضع تعلیم و تربیت فرزندان و مراقبت در حسن ترقی و تکامل علمی و تربیتی آنها است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در غیر نماز هم جواب سلام واجب، اما سلام کردن مستحب است و باید جواب را طوری بگوید که جواب سلام محسوب شود، یعنی اگر زیاد فاصله بیندازد که جواب محسوب نشود کار حرامی کرده و جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد، که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان باید جواب سلام را در نماز یا غیر ان فورا طوری بگوید که عرفا جواب ان سلام باشد و اگر عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که جواب ان سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در غیر نماز باشد جواب دادن واجب نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فورا بگوید و اگر عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید؛ جواب آن سلام حساب نشود؛ چنانچه در نماز باشد؛ نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد؛ جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله اردبیلی] انسان باید جواب سلام را در نماز یا غیر آن فورا بگوید و اگر در حال نماز عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری تاخیر اندازد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد، که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله مظاهری] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.