مرگ به دو نوع طبیعی و ارادی تقسیم می شود : 1. مرگ طبیعی برای تمام موجودات، رخ خواهد داد؛ چرا که همه موجودات، براساس عمومیت و کلیت اصل بازگشت به سوی خدا، در حال سیر و حرکت به سوی او هستند و از این رو، با مرگ سرفصلی از این مسیر را طی می کنند. آیه ذیل به خوبی این نوع مرگ را اشاره دارد: (کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثم إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ )1؛ (هر نفسی چشنده مرگ است، آن گاه به سوی ما بازگردانیده خواهد شد) . آب از بالا به پستی در رود آن گه از پستی به بالا بر رود گندم از بالا به زیر خاک شد بعد از آن او خوشه و چالاک شد دانه هر میوه آمد در زمین بعد از آن سرها برآورد از دفین اصل نعمت ها زگردون تا به خاک زیر آمد شد غذای جانِ پاک از تواضع چون زگردون شد به زیر گشت جزو آدمی حیّ دلیر پس صفات آدمی شد آن جماد بر فراز عرش پرّان گشت شاد کز جهان زنده ز اول آمدیم باز از پستی سوی بالا شدیم جمله اجزا در تحرک و در سکون ناطقان (کانّا الیه راجعون) ذکر و تسبیحات اجزای نهان غلغلی افکند اندر آسمان2 2. مرگ ارادی تنها مخصوص انسان بوده و مقصود از آن، عروج روح به باطن و بواطن عوالم برتر، در همین دنیا است. کسانی هستند که از اوصاف، اخلاق، عقاید و افکار پلید رهیده؛ از رنگ ها، هیئت ها و تعلّقات مادی و دانی، خود را تطهیر کرده؛ از مخلوق به خالق رو نموده؛ فانی وجه حضرت حق گشته و به این حقیقت لطیف و عمیق رسیده اند که چیزی جز ذات اقدس اله حقیقت ندارد. اینان در همین دنیا از برزخ و برزخ ها گذشته و هم اکنون به جهت برخورداری از حیات، علم و اراده بالاتر، عالم برزخ اهل برزخ و حالات آنان را شاهدند؛ بلکه با مجاهدت و نیز با عشق و کششی که به لقای وجه کریم حضرت حق دارند، از همه عوالم گذشته و همه حجاب ها را کنار زده اند و فانی در حق شده اند. بعد از فنا، باقی به بقای حق می شوند و به آنچه اندر وهم نیاید، نایل میآیند. آیات ذیل به خوبی بیانگر مرگ ارادی و اختیاری است: (أَلْهکُمْ التَّکَاثُرُ، حَتَّی زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ، کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ، ثُمَّ کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ، کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَونَّ الْجَحِیمَ، ثُمَّ لَتَرَونَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ، ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِیمِ )3؛ (تفاخر به بیشتر داشتن، شما را غافل داشت تا کارتان و [ پایتان] به گورستان رسید . نه چنین است، زودا که بدانید! باز هم نه چنین است، زودا که بدانید! هرگز چنین نیست، اگر علم الیقین داشتید! به یقین دوزخ را میبینید سپس آن را قطعاً به عین الیقین در مییابید؛ سپس در همان روز است که از نعمت [ روی زمین ]پرسیده خواهید شد) . از این آیات، به روشنی استنباط می شود که انسان در زندگی دنیایی، میتواند حجاب ها را کنار زده و از آنها گذر کند و حقایق اخروی را بیابد. این دریافت همان شهود، احاطه خاص و علم و ادراک برتر و همان (علم الیقین) است که قبل از مشاهده عینی برزخ (عین الیقین)، برای انسان هایِ کامل، رخ خواهد داد. پی نوشت: 1. آل عمران 2، آیه 185، انبیاء (21)، آیه 35؛ عنبکوت (29)، آیه 57. 2. مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات 464 457. 3. تکاثر 102، آیات 1 8. منبع: www.porseman.org
مرگ به دو نوع طبیعی و ارادی تقسیم می شود :
1. مرگ طبیعی برای تمام موجودات، رخ خواهد داد؛ چرا که همه موجودات، براساس عمومیت و کلیت اصل بازگشت به سوی خدا، در حال سیر و حرکت به سوی او هستند و از این رو، با مرگ سرفصلی از این مسیر را طی می کنند. آیه ذیل به خوبی این نوع مرگ را اشاره دارد:
(کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثم إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ )1؛
(هر نفسی چشنده مرگ است، آن گاه به سوی ما بازگردانیده خواهد شد) .
آب از بالا به پستی در رود
آن گه از پستی به بالا بر رود
گندم از بالا به زیر خاک شد
بعد از آن او خوشه و چالاک شد
دانه هر میوه آمد در زمین
بعد از آن سرها برآورد از دفین
اصل نعمت ها زگردون تا به خاک
زیر آمد شد غذای جانِ پاک
از تواضع چون زگردون شد به زیر
گشت جزو آدمی حیّ دلیر
پس صفات آدمی شد آن جماد
بر فراز عرش پرّان گشت شاد
کز جهان زنده ز اول آمدیم
باز از پستی سوی بالا شدیم
جمله اجزا در تحرک و در سکون
ناطقان (کانّا الیه راجعون)
ذکر و تسبیحات اجزای نهان
غلغلی افکند اندر آسمان2
2. مرگ ارادی تنها مخصوص انسان بوده و مقصود از آن، عروج روح به باطن و بواطن عوالم برتر، در همین دنیا است. کسانی هستند که از اوصاف، اخلاق، عقاید و افکار پلید رهیده؛ از رنگ ها، هیئت ها و تعلّقات مادی و دانی، خود را تطهیر کرده؛ از مخلوق به خالق رو نموده؛ فانی وجه حضرت حق گشته و به این حقیقت لطیف و عمیق رسیده اند که چیزی جز ذات اقدس اله حقیقت ندارد. اینان در همین دنیا از برزخ و برزخ ها گذشته و هم اکنون به جهت برخورداری از حیات، علم و اراده بالاتر، عالم برزخ اهل برزخ و حالات آنان را شاهدند؛ بلکه با مجاهدت و نیز با عشق و کششی که به لقای وجه کریم حضرت حق دارند، از همه عوالم گذشته و همه حجاب ها را کنار زده اند و فانی در حق شده اند.
بعد از فنا، باقی به بقای حق می شوند و به آنچه اندر وهم نیاید، نایل میآیند. آیات ذیل به خوبی بیانگر مرگ ارادی و اختیاری است:
(أَلْهکُمْ التَّکَاثُرُ، حَتَّی زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ، کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ، ثُمَّ کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ، کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَونَّ الْجَحِیمَ، ثُمَّ لَتَرَونَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ، ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِیمِ )3؛
(تفاخر به بیشتر داشتن، شما را غافل داشت تا کارتان و [ پایتان] به گورستان رسید . نه چنین است، زودا که بدانید! باز هم نه چنین است، زودا که بدانید! هرگز چنین نیست، اگر علم الیقین داشتید! به یقین دوزخ را میبینید سپس آن را قطعاً به عین الیقین در مییابید؛ سپس در همان روز است که از نعمت [ روی زمین ]پرسیده خواهید شد) .
از این آیات، به روشنی استنباط می شود که انسان در زندگی دنیایی، میتواند حجاب ها را کنار زده و از آنها گذر کند و حقایق اخروی را بیابد. این دریافت همان شهود، احاطه خاص و علم و ادراک برتر و همان (علم الیقین) است که قبل از مشاهده عینی برزخ (عین الیقین)، برای انسان هایِ کامل، رخ خواهد داد.
پی نوشت:
1. آل عمران 2، آیه 185، انبیاء (21)، آیه 35؛ عنبکوت (29)، آیه 57.
2. مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات 464 457.
3. تکاثر 102، آیات 1 8.
منبع: www.porseman.org
- [سایر] مرگ طبیعی و ارادی را بیان فرمایید؟
- [سایر] امام عصر(عج) به شهادت می رسند یا به مرگ طبیعی می میرند؟
- [سایر] آیا پیامبر اسلام به شهادت رسید یا به مرگ طبیعی از دنیا رفت؟
- [سایر] در مورد عوامل ارادی و غیر ارادی در خوشبختی توضیحاتی بفرمایید .
- [سایر] آیا پیامبر به مرگ طبیعی از دنیا رفته یا شهید شده است؟
- [سایر] حوادث طبیعی مثل زلزله، طوفان یا سیل را به گناه نسبت میدهند . آیا این درست است؟ آیا ریشهای روایی دارد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بر اثر مرگ طبیعی از دنیا رفتند یا به شهادت رسیدند؟
- [سایر] سلام 1)آیا این درست است که می گویند حضرت مهدی را یک زن به شهادت می رساند؟ اصلا ایشان هم مانند بقیه اهل بیت بعد از شهادت یا رحلت رجعت میکنند اگر چنین است بعد از رجعت به مرگ طبیعی از دنیا می روند یا شهید می شوند؟ 2)دجال کیست؟ و آیا از علایم حتمی ظهور است؟
- [سایر] آیا درست است که بگوییم چون زن و مرد تفاوت های تکوینی و طبیعی دارند، باید در حقوق و تکالیف هم متفاوت باشند؟!
- [سایر] پوشش طبیعی کربلا در نقشه عراق سرسبز و خرم است چون آب دارد، صحرای بی آب و علف خواندن آن درست است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اجاره با مرگ اجارهدهنده باطل میشود و با مرگ مستأجر، باطل نمیشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] بنا بر احتیاط مستحب انسان در مرگ کسی یقه پاره نکند، به خصوص در مرگ غیر پدر و برادر.
- [آیت الله مظاهری] از وقتی که اوّلین جزء بچّه از شکم مادر بیرون میآید چه زایمان طبیعی باشد یا غیر طبیعی )سزارین(، خونی که زن میبیند، اگر پیش از ده روز یا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است. و زن را در حال نفاس، )نُفَساء( میگویند.
- [آیت الله اردبیلی] انفال یکی از مهمترین منابع مالی و اقتصادی حکومت اسلامی است و حفظ آن از هر گونه تجاوز و آفت و زیان طبیعی و غیر طبیعی، وظیفه همه مردم بخصوص حکومتها میباشد؛ بنابراین برای استفاده افراد از آن و یا فروش آن توسّط حکومتها به دیگران مخصوصا به اجانب باید کاملاً مصلحت عموم مردم ملاحظه گردد.
- [آیت الله مظاهری] در توبه تندخویی علاوه بر پشیمانی از گذشته و تصمیم بر ترک در آینده، باید از کسی که با او تندخویی نموده عذرخواهی کند، و علاوه بر همه اینها باید با این رذیله مبارزه کند تا ریشهکن شود.
- [آیت الله جوادی آملی] .در واجب شدن خمس بر معدن، لازم نیست خود شخص مباشر در استخراج باشد , بلکه اگر کسی مباشرتاً یا تسبیباً معدنی را استخراج کند, یا مواد معدنی به علل طبیعی یا غیر طبیعی روی زمین ریخته باشد و شخصی آن را به قصد تملّک جمع کند، در تمام این موارد , خمس بر او واجب میشود. دیون مالی کافر در معدن و غیر آن
- [آیت الله مظاهری] سیّد علاوه بر اینکه باید فقیر باشد باید دوازده امامی باشد و آشکارا معصیت نکند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در شستن مخرج بول و غائط فرق میان مجرای طبیعی و غیرطبیعی نیست، ولی در مخرج غیرطبیعی غیر آب کفایت نمی کند.
- [آیت الله مظاهری] توبه از این گناه بزرگ، علاوه بر پشیمانی از گذشته، خارج شدن از آن محل است.
- [آیت الله وحید خراسانی] هفت چیز وضو را باطل می کند اول و دوم بول و غایط خارج از موضع طبیعی یا از غیر موضع طبیعی با اعتیاد و همچنین خارج از غیر موضع طبیعی بدون اعتیاد بنابر احتیاط واجب و رطوبت مشتبه به بول قبل از استبراء از بول حکم بول را دارد سوم باد روده که از مخرج طبیعی غایط خارج می شود و از غیر ان به تفصیلی که در غایط گذشت در صورتی که بر ان یکی از دو اسم مخصوص گفته شود چهارم خواب و وقتی محقق می شود که گوش نشنود پنجم چیزهایی که عقل را از بین می برد مانند دیوانگی و مستی و بیهوشی ششم استحاضه زنان که تفصیل ان خواهد امد هفتم جنابت