نظر اکثر قریب به اتفاق علمای امامیه عصمت تام پیامبر صلی الله علیه و آله است. فاضل مقداد در این باره گفته است: (و لا یجوز علی النّبی السّهو مطلقا، فی الشّرع و غیره، أمّا فی الشّرع فلجواز أن لا یؤی جمیع ما أمر به فلا یحصل المقصود من البعثة، و امّا فی غیره فانّه ینفر عنه)1؛ (سهو بر پیامبر، چه در شرع و چه در غیرشرع، جایز نیست. زیرا سهو در شرع باعث می شود که همه پیام های الهی را به مردم نرساند و مقصود از نبوّت حاصل نشود. سهو در غیرشرع هم سبب بیزاری و گریزش عمومی می گردد). در مقابل علمای اهل سنّت، و افراد نادری از علمای شیعه سهو و نسیان را در حق پیامبران جایز دانسته اند. این اختلاف سبب شده است که مسئله ای به نام (سهوالنّبی) در کتاب های اعتقادی و غیر آن مطرح شود. معروف ترین شخصیت شیعی طرفدار جواز سهوالنّبی شیخ صدوق است. مستند وی در این عقیده احادیثی است که درباره فراموشی و اشتباه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تعداد رکعات نماز ظهر یا قضا شدن نماز صبح روایت شده است.2 لیکن غالب علمای شیعه به این روایات اعتنا نکرده اند، زیرا: یک. بطلان سهو در حق پیامبران الهی به مقتضای حکم قطعی عقل است، ولی روایات از قبیل خبر واحد و دلیل ظنی اند، و دلیل ظنّی در مقابل دلیل عقلی قابل استناد نیست. بدین جهت شهید اوّل در کتاب ذکری پس از اشاره به حدیثی در این باره گفته است: (این روایت نزد امامیه متروک است، زیرا دلیل عقلی بر عصمت پیامبر از سهو قائم شده است).3 دو. روایت دال بر سهوالنّبی با روایات بسیاری که بر عدم سهوالنّبی دلالت می کنند، منافات دارد. این روایات را شیخ حرّ عاملی در کتاب التنبیه جمع آوری کرده است.4 کثرت این روایات نشانگر نااستواری روایات سهوالنّبی می باشد. بدین جهت اعتقاد به جواز سهو در قول یا فعل پیامبر صلی الله علیه و آله نادرست و فاقد دلیل معتبر است. سه. احادیثی که در مجامع روایی اهل سنّت درباره سهوالنّبی آمده، چنان اختلال و ناسازگاری دارد که حجّیت و اعتبار آنها را بی اعتبار می سازد.5 شایان یاد است شیخ صدوق بر آن است که سهو پیامبر با سهو دیگران تفاوت دارد. در نظر وی سهو پیامبر رحمانی و برای آن است که مردم در حق پیامبر غلو نکنند و او را پرستش ننمایند، و یا برای این که افراد دیگر که در نماز یا عبادات دیگر دچار سهو می شوند، مورد ملامت و نکوهش قرار نگیرند. شیخ صدوق با این بیان مقام منیع نبوّت را از خطا و سهو شیطانی مصون می انگارد. ولی چنان که گفته آمد، فرضیه سهوالنّبی را به هیچ صورتی نمی توان پذیرفت مگر در حدودی که منافی عصمت لازم برای نبوّت نباشد.6 از این رو شاید گفته شود: ممکن است در برخی موارد پیامبر خطای غیرعمدی کند و خودش نیز اعتراف و اصلاح کند. در این صورت هم با بشر بودن پیامبر سازگار است و هم با عصمت پیامبر نسبت به دوری از گناهان عمدی منافات ندارد و هم نشانه تواضع و حتّی الگوگیری از ایشان در موارد ارتکاب خطاست!! چنان که شواهدی از سهوالنّبی در برخی وقایع تاریخی و یا برخی روایات آمده است. در پاسخ گفتنی است: این موضوع اگر پذیرفتنی باشد تنها در محدوده مواردی است که به طور حتم وقوع آن اثبات شده باشد و طرح این گونه موارد اندک و محدود را نباید به عنوان یک احتمال جاری در زندگی فردی و اجتماعی پیامبر صلی الله علیه و آله سرایت داد و عصمت همه جانبه پیامبر صلی الله علیه و آله را به بهانه بشر بودن و به بهانه آن چند داستان، مورد تردید قرار داد. زیرا بنا بر دلایل متعدّد عقلی و قرآنی اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله در گفتار و رفتار واجب دانسته شده، و اعتماد به تمامی گفتارها و رفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله جهت الگوگیری از ایشان لازم است در حالی که اگر احتمال سهو و خطا جاری باشد نمی توان اطاعت همه جانبه و اعتماد لازم را داشت. از طرف دیگر چند مورد اندک نقل شده به عنوان سهوالنّبی، از جهت نقل تاریخی خدشه پذیر و غیرقابل اثبات است.7 پی نوشت: 1. ارشاد الطالبین، ص 305. 2. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 360 ؛ الکافی، ج 3، ص 355، باب من تکلم فی صلاته، حدیث اول. 3. الذکری، ص 134. 4. ر.ک: الالهیات علی هدی الکتاب و السنّة و العقل، ج 2، صص 196 194. 5. ر.ک: پژوهشی در عصمت معصومان، صص 252-245. 6. درآمدی بر شیعه شناسی، علی ربانی گلپایگانی، صص 124 -118. 7. جهت اطلاع بیشتر ر.ک: روایت سهوالنبی، قیصر التمیمی، جامعة المصطفی العالمیة، 1386. منبع: www.porseman.org
شنیده ام که شیخ صدوق معتقد به سهوالنّبی بوده؛ آیا این با معصوم بودن پیامبر صلی الله علیه و آله منافات ندارد؟
نظر اکثر قریب به اتفاق علمای امامیه عصمت تام پیامبر صلی الله علیه و آله است. فاضل مقداد در این باره گفته است: (و لا یجوز علی النّبی السّهو مطلقا، فی الشّرع و غیره، أمّا فی الشّرع فلجواز أن لا یؤی جمیع ما أمر به فلا یحصل المقصود من البعثة، و امّا فی غیره فانّه ینفر عنه)1؛ (سهو بر پیامبر، چه در شرع و چه در غیرشرع، جایز نیست. زیرا سهو در شرع باعث می شود که همه پیام های الهی را به مردم نرساند و مقصود از نبوّت حاصل نشود. سهو در غیرشرع هم سبب بیزاری و گریزش عمومی می گردد).
در مقابل علمای اهل سنّت، و افراد نادری از علمای شیعه سهو و نسیان را در حق پیامبران جایز دانسته اند. این اختلاف سبب شده است که مسئله ای به نام (سهوالنّبی) در کتاب های اعتقادی و غیر آن مطرح شود. معروف ترین شخصیت شیعی طرفدار جواز سهوالنّبی شیخ صدوق است.
مستند وی در این عقیده احادیثی است که درباره فراموشی و اشتباه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تعداد رکعات نماز ظهر یا قضا شدن نماز صبح روایت شده است.2 لیکن غالب علمای شیعه به این روایات اعتنا نکرده اند، زیرا:
یک. بطلان سهو در حق پیامبران الهی به مقتضای حکم قطعی عقل است، ولی روایات از قبیل خبر واحد و دلیل ظنی اند، و دلیل ظنّی در مقابل دلیل عقلی قابل استناد نیست. بدین جهت شهید اوّل در کتاب ذکری پس از اشاره به حدیثی در این باره گفته است: (این روایت نزد امامیه متروک است، زیرا دلیل عقلی بر عصمت پیامبر از سهو قائم شده است).3
دو. روایت دال بر سهوالنّبی با روایات بسیاری که بر عدم سهوالنّبی دلالت می کنند، منافات دارد. این روایات را شیخ حرّ عاملی در کتاب التنبیه جمع آوری کرده است.4
کثرت این روایات نشانگر نااستواری روایات سهوالنّبی می باشد. بدین جهت اعتقاد به جواز سهو در قول یا فعل پیامبر صلی الله علیه و آله نادرست و فاقد دلیل معتبر است.
سه. احادیثی که در مجامع روایی اهل سنّت درباره سهوالنّبی آمده، چنان اختلال و ناسازگاری دارد که حجّیت و اعتبار آنها را بی اعتبار می سازد.5
شایان یاد است شیخ صدوق بر آن است که سهو پیامبر با سهو دیگران تفاوت دارد. در نظر وی سهو پیامبر رحمانی و برای آن است که مردم در حق پیامبر غلو نکنند و او را پرستش ننمایند، و یا برای این که افراد دیگر که در نماز یا عبادات دیگر دچار سهو می شوند، مورد ملامت و نکوهش قرار نگیرند. شیخ صدوق با این بیان مقام منیع نبوّت را از خطا و سهو شیطانی مصون می انگارد. ولی چنان که گفته آمد، فرضیه سهوالنّبی را به هیچ صورتی نمی توان پذیرفت مگر در حدودی که منافی عصمت لازم برای نبوّت نباشد.6
از این رو شاید گفته شود: ممکن است در برخی موارد پیامبر خطای غیرعمدی کند و خودش نیز اعتراف و اصلاح کند. در این صورت هم با بشر بودن پیامبر سازگار است و هم با عصمت پیامبر نسبت به دوری از گناهان عمدی منافات ندارد و هم نشانه تواضع و حتّی الگوگیری از ایشان در موارد ارتکاب خطاست!! چنان که شواهدی از سهوالنّبی در برخی وقایع تاریخی و یا برخی روایات آمده است.
در پاسخ گفتنی است: این موضوع اگر پذیرفتنی باشد تنها در محدوده مواردی است که به طور حتم وقوع آن اثبات شده باشد و طرح این گونه موارد اندک و محدود را نباید به عنوان یک احتمال جاری در زندگی فردی و اجتماعی پیامبر صلی الله علیه و آله سرایت داد و عصمت همه جانبه پیامبر صلی الله علیه و آله را به بهانه بشر بودن و به بهانه آن چند داستان، مورد تردید قرار داد. زیرا بنا بر دلایل متعدّد عقلی و قرآنی اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله در گفتار و رفتار واجب دانسته شده، و اعتماد به تمامی گفتارها و رفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله جهت الگوگیری از ایشان لازم است در حالی که اگر احتمال سهو و خطا جاری باشد نمی توان اطاعت همه جانبه و اعتماد لازم را داشت. از طرف دیگر چند مورد اندک نقل شده به عنوان سهوالنّبی، از جهت نقل تاریخی خدشه پذیر و غیرقابل اثبات است.7
پی نوشت:
1. ارشاد الطالبین، ص 305.
2. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 360 ؛ الکافی، ج 3، ص 355، باب من تکلم فی صلاته، حدیث اول.
3. الذکری، ص 134.
4. ر.ک: الالهیات علی هدی الکتاب و السنّة و العقل، ج 2، صص 196 194.
5. ر.ک: پژوهشی در عصمت معصومان، صص 252-245.
6. درآمدی بر شیعه شناسی، علی ربانی گلپایگانی، صص 124 -118.
7. جهت اطلاع بیشتر ر.ک: روایت سهوالنبی، قیصر التمیمی، جامعة المصطفی العالمیة، 1386.
منبع: www.porseman.org
- [آیت الله مکارم شیرازی] عصمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) اکتسابی بوده یا انتصابی؟
- [سایر] عصمت پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام از نوع رفع است یا دفع؟
- [سایر] مراحل سهگانه عصمت علمی پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در قرآن چگونه است؟
- [سایر] اگر پیامبر صلی الله علیه و آله از هر خطایی مصون و معصوم است؛ پس چرا کسی را اشتباهی زده و بعد حلالیت طلبیدند؟
- [سایر] چرا پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام با این که معصوم بودند در بعضی اوقات با مردم مشورت می کردند؟
- [سایر] آیا فتوحات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله همان انگیزههای زمان پیامبر صلی الله علیه و آله را دنبال میکرد؟
- [سایر] (ماجیلویه) به چه کسی در روایات اطلاق میشود؟ درباره شخصیت و زندگینامه محمد بن علی ماجیلویه که از مشایخ شیخ صدوق است میخواستم بدانم.
- [سایر] آیا مقام عصمت، به پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) اختصاص دارد؟ چرا؟
- [سایر] چه دلایلی بر ختم نبوت و رسالت توسط پیامبر اسلام- صلی الله علیه و آله وسلم- وجود دارد؟
- [سایر] نخستین ایمان آورنده به رسالت پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله – چه کسی بود؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آل او از مستحبات مؤکد است و هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد یا لقب یا کنیه آن جناب؛ مثل مصطفی و ابو القاسم، را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . هر وقت انسان اسم مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله مانند محمد و احمد صلی الله علیه و آله یا لقب و کنیه آن جناب را مثل مصطفی و ابو القاسم بگوید یا بشنود اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر بخواهد خبری را که نمیداند راست است یا دروغ، نقل کند، بنا بر احتیاط نباید به خداوند یا پیامبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهالسلام نسبت دهد، بلکه باید مثلاً چنین بگوید: چنین روایت شده است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافر یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد، نجس است. و نیز کسی که یکی از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، چنان چه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس می باشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد. و نیز کافر کتابی بنابر قول مشهور نجس است و احتیاط واجب رعایت این قول است.
- [امام خمینی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مستحب است صلوات را هم بنویسد. و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند صلوات بفرستد
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه روزه دار دروغی به خدا و پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و جانشینان معصوم او(علیهم السلام) نسبت دهد خواه با گفتن باشد، یا نوشتن، یا اشاره و مانند آن، بنابراحتیاط واجب روزه اش باطل می شود، هر چند بلافاصله توبه کند. دروغ بستن به سایر انبیا و فاطمه زهرا(علیها السلام) نیز همین حکم را دارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] موقع نوشتن اسم مبارک حضرت رسول – صلی الله علیه و آله و سلم – مستحب است صلوات را هم بنویسد . و نیز بهتر است هر وقت آن حضرت را یاد می کند ، صلوات بفرستد .
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.