منظور از ازلی بودن علم خداوند چیست؟
مقصود از علم ازلی خداوند، علم او به ذات خویش و به مخلوقات در مرتبه ذات است و از آن جا که خداوند، قدیم و ازلی و صفت علم، عین ذات اوست، علم او نیز ازلی است. توضیح مطلب اینکه، علم الهی را در سه مرحله می توان بررسی کرد: 1. علم به ذات مقصود از علم خداوند به ذات خویش آن است که ذات باری تعالی نزد خودش حضور دارد. علم حضوری، به معنای حضور معلوم نزد عالم است. در این علم، هیچ واسطه ای میان عالم و معلوم وجود ندارد. علم انسان به وجود خود و حالت های نفسانی اش نظیر خوشحالی، ناراحتی، عصبانیت، ترس، وحشت و مانند آن از نوع علم حضوری است؛ زیرا خود انسان و حالت هایش نزد او حاضرند. در علم حضوری، خطا راه ندارد؛ زیرا معلوم، در محضر عالم حاضر است. 2. علم به موجودات پیش از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه ذات؛ علم ذاتی) علم پیشین خداوند بدین معناست که خداوند پیش از ایجاد و آفرینش اشیا به همه آنها علم دارد. این علم خداوند نیز حضوری است. به این معنا که خدا به ذات خویش علم دارد و ذات وی علت تامه همه موجودات است و علم به علت تامه، مستلزم علم به معلول است. از آنجا که علم خداوند به ذات خویش و نیز علیت این ذات، برای مخلوقات از ازل محقق است، ثابت می شود خداوند سبحان، از ازل و پیش از ایجاد اشیا، از راه علم به ذات خویش، به تمام موجودات جهان علم دارد. احادیث اسلامی نیز مؤید این سخن است، چنان که امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید: کَانَ اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا شَیْ ءَ غَیْرُهُ، وَ لَمْ یَزَلْ عالِماً بِمَا یَکونُ، فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ کَوْنِهِ کَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ کَوْنِهِ.1 خداوند بود و چیزی با او نبود و علم او به آنچه پدید خواهد آمد، جاودانه است. علم خداوند به اشیا، پیش از تحقق آنها، مانند علم او به آن اشیا، پس از تحقق آنهاست. 3. علم به اشیا پس از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه خلقت؛ علم فعلی) علم خداوند به موجودات، پس از ایجاد آنها، به عبارتی علم به موجودات در مقام فعل، علم تفصیلی و حضوری است، ولی عین ذات خداوند نیست؛ زیرا فرض بر این است که این علم در مقام فعل است و فعل خارج از ذات است و حقیقت موجودات در عین اینکه فعل خدایند، علم او نیز هستند. همان گونه که انسان به صورت های ذهنی خود، مستقیم و بی واسطه علم دارد، خداوند نیز به تمام مخلوقات، علم و بر همه آنها احاطه دارد. برخی از آیات قرآن به این نوع علم اشاره دارد. برای مثال در آیه ای از قرآن آمده است: وَ لیَبْلُونَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصّابِرینَ. (محمد: 31) ما شما را می آزماییم تا به تلاش گران و شکیبایانتان آگاهی یابیم. پی نوشت: 1. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، اصول کافی، ترجمه: سید جواد مصطفوی، قم، مؤسسه تحقیقاتی و انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج 1، کتاب توحید، باب صفات ذات، ح 2 و روایت های 4 و 5 این باب نیز به همین معنا دلالت دارد. www.irc.ir
عنوان سوال:

منظور از ازلی بودن علم خداوند چیست؟


پاسخ:

مقصود از علم ازلی خداوند، علم او به ذات خویش و به مخلوقات در مرتبه ذات است و از آن جا که خداوند، قدیم و ازلی و صفت علم، عین ذات اوست، علم او نیز ازلی است. توضیح مطلب اینکه، علم الهی را در سه مرحله می توان بررسی کرد:
1. علم به ذات
مقصود از علم خداوند به ذات خویش آن است که ذات باری تعالی نزد خودش حضور دارد. علم حضوری، به معنای حضور معلوم نزد عالم است. در این علم، هیچ واسطه ای میان عالم و معلوم وجود ندارد. علم انسان به وجود خود و حالت های نفسانی اش نظیر خوشحالی، ناراحتی، عصبانیت، ترس، وحشت و مانند آن از نوع علم حضوری است؛ زیرا خود انسان و حالت هایش نزد او حاضرند. در علم حضوری، خطا راه ندارد؛ زیرا معلوم، در محضر عالم حاضر است.
2. علم به موجودات پیش از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه ذات؛ علم ذاتی)
علم پیشین خداوند بدین معناست که خداوند پیش از ایجاد و آفرینش اشیا به همه آنها علم دارد. این علم خداوند نیز حضوری است. به این معنا که خدا به ذات خویش علم دارد و ذات وی علت تامه همه موجودات است و علم به علت تامه، مستلزم علم به معلول است. از آنجا که علم خداوند به ذات خویش و نیز علیت این ذات، برای مخلوقات از ازل محقق است، ثابت می شود خداوند سبحان، از ازل و پیش از ایجاد اشیا، از راه علم به ذات خویش، به تمام موجودات جهان علم دارد. احادیث اسلامی نیز مؤید این سخن است، چنان که امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید:
کَانَ اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا شَیْ ءَ غَیْرُهُ، وَ لَمْ یَزَلْ عالِماً بِمَا یَکونُ، فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ کَوْنِهِ کَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ کَوْنِهِ.1
خداوند بود و چیزی با او نبود و علم او به آنچه پدید خواهد آمد، جاودانه است. علم خداوند به اشیا، پیش از تحقق آنها، مانند علم او به آن اشیا، پس از تحقق آنهاست.
3. علم به اشیا پس از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه خلقت؛ علم فعلی)
علم خداوند به موجودات، پس از ایجاد آنها، به عبارتی علم به موجودات در مقام فعل، علم تفصیلی و حضوری است، ولی عین ذات خداوند نیست؛ زیرا فرض بر این است که این علم در مقام فعل است و فعل خارج از ذات است و حقیقت موجودات در عین اینکه فعل خدایند، علم او نیز هستند. همان گونه که انسان به صورت های ذهنی خود، مستقیم و بی واسطه علم دارد، خداوند نیز به تمام مخلوقات، علم و بر همه آنها احاطه دارد. برخی از آیات قرآن به این نوع علم اشاره دارد. برای مثال در آیه ای از قرآن آمده است:
وَ لیَبْلُونَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصّابِرینَ. (محمد: 31)
ما شما را می آزماییم تا به تلاش گران و شکیبایانتان آگاهی یابیم.
پی نوشت:
1. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، اصول کافی، ترجمه: سید جواد مصطفوی، قم، مؤسسه تحقیقاتی و انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج 1، کتاب توحید، باب صفات ذات، ح 2 و روایت های 4 و 5 این باب نیز به همین معنا دلالت دارد.
www.irc.ir





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین