مقصود از علم ازلی خداوند، علم او به ذات خویش و به مخلوقات در مرتبه ذات است و از آن جا که خداوند، قدیم و ازلی و صفت علم، عین ذات اوست، علم او نیز ازلی است. توضیح مطلب اینکه، علم الهی را در سه مرحله می توان بررسی کرد: 1. علم به ذات مقصود از علم خداوند به ذات خویش آن است که ذات باری تعالی نزد خودش حضور دارد. علم حضوری، به معنای حضور معلوم نزد عالم است. در این علم، هیچ واسطه ای میان عالم و معلوم وجود ندارد. علم انسان به وجود خود و حالت های نفسانی اش نظیر خوشحالی، ناراحتی، عصبانیت، ترس، وحشت و مانند آن از نوع علم حضوری است؛ زیرا خود انسان و حالت هایش نزد او حاضرند. در علم حضوری، خطا راه ندارد؛ زیرا معلوم، در محضر عالم حاضر است. 2. علم به موجودات پیش از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه ذات؛ علم ذاتی) علم پیشین خداوند بدین معناست که خداوند پیش از ایجاد و آفرینش اشیا به همه آنها علم دارد. این علم خداوند نیز حضوری است. به این معنا که خدا به ذات خویش علم دارد و ذات وی علت تامه همه موجودات است و علم به علت تامه، مستلزم علم به معلول است. از آنجا که علم خداوند به ذات خویش و نیز علیت این ذات، برای مخلوقات از ازل محقق است، ثابت می شود خداوند سبحان، از ازل و پیش از ایجاد اشیا، از راه علم به ذات خویش، به تمام موجودات جهان علم دارد. احادیث اسلامی نیز مؤید این سخن است، چنان که امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید: کَانَ اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا شَیْ ءَ غَیْرُهُ، وَ لَمْ یَزَلْ عالِماً بِمَا یَکونُ، فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ کَوْنِهِ کَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ کَوْنِهِ.1 خداوند بود و چیزی با او نبود و علم او به آنچه پدید خواهد آمد، جاودانه است. علم خداوند به اشیا، پیش از تحقق آنها، مانند علم او به آن اشیا، پس از تحقق آنهاست. 3. علم به اشیا پس از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه خلقت؛ علم فعلی) علم خداوند به موجودات، پس از ایجاد آنها، به عبارتی علم به موجودات در مقام فعل، علم تفصیلی و حضوری است، ولی عین ذات خداوند نیست؛ زیرا فرض بر این است که این علم در مقام فعل است و فعل خارج از ذات است و حقیقت موجودات در عین اینکه فعل خدایند، علم او نیز هستند. همان گونه که انسان به صورت های ذهنی خود، مستقیم و بی واسطه علم دارد، خداوند نیز به تمام مخلوقات، علم و بر همه آنها احاطه دارد. برخی از آیات قرآن به این نوع علم اشاره دارد. برای مثال در آیه ای از قرآن آمده است: وَ لیَبْلُونَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصّابِرینَ. (محمد: 31) ما شما را می آزماییم تا به تلاش گران و شکیبایانتان آگاهی یابیم. پی نوشت: 1. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، اصول کافی، ترجمه: سید جواد مصطفوی، قم، مؤسسه تحقیقاتی و انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج 1، کتاب توحید، باب صفات ذات، ح 2 و روایت های 4 و 5 این باب نیز به همین معنا دلالت دارد. www.irc.ir
مقصود از علم ازلی خداوند، علم او به ذات خویش و به مخلوقات در مرتبه ذات است و از آن جا که خداوند، قدیم و ازلی و صفت علم، عین ذات اوست، علم او نیز ازلی است. توضیح مطلب اینکه، علم الهی را در سه مرحله می توان بررسی کرد:
1. علم به ذات
مقصود از علم خداوند به ذات خویش آن است که ذات باری تعالی نزد خودش حضور دارد. علم حضوری، به معنای حضور معلوم نزد عالم است. در این علم، هیچ واسطه ای میان عالم و معلوم وجود ندارد. علم انسان به وجود خود و حالت های نفسانی اش نظیر خوشحالی، ناراحتی، عصبانیت، ترس، وحشت و مانند آن از نوع علم حضوری است؛ زیرا خود انسان و حالت هایش نزد او حاضرند. در علم حضوری، خطا راه ندارد؛ زیرا معلوم، در محضر عالم حاضر است.
2. علم به موجودات پیش از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه ذات؛ علم ذاتی)
علم پیشین خداوند بدین معناست که خداوند پیش از ایجاد و آفرینش اشیا به همه آنها علم دارد. این علم خداوند نیز حضوری است. به این معنا که خدا به ذات خویش علم دارد و ذات وی علت تامه همه موجودات است و علم به علت تامه، مستلزم علم به معلول است. از آنجا که علم خداوند به ذات خویش و نیز علیت این ذات، برای مخلوقات از ازل محقق است، ثابت می شود خداوند سبحان، از ازل و پیش از ایجاد اشیا، از راه علم به ذات خویش، به تمام موجودات جهان علم دارد. احادیث اسلامی نیز مؤید این سخن است، چنان که امام باقر علیه السلام در این باره می فرماید:
کَانَ اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا شَیْ ءَ غَیْرُهُ، وَ لَمْ یَزَلْ عالِماً بِمَا یَکونُ، فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ کَوْنِهِ کَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ کَوْنِهِ.1
خداوند بود و چیزی با او نبود و علم او به آنچه پدید خواهد آمد، جاودانه است. علم خداوند به اشیا، پیش از تحقق آنها، مانند علم او به آن اشیا، پس از تحقق آنهاست.
3. علم به اشیا پس از ایجاد آنها (علم به موجودات در مرتبه خلقت؛ علم فعلی)
علم خداوند به موجودات، پس از ایجاد آنها، به عبارتی علم به موجودات در مقام فعل، علم تفصیلی و حضوری است، ولی عین ذات خداوند نیست؛ زیرا فرض بر این است که این علم در مقام فعل است و فعل خارج از ذات است و حقیقت موجودات در عین اینکه فعل خدایند، علم او نیز هستند. همان گونه که انسان به صورت های ذهنی خود، مستقیم و بی واسطه علم دارد، خداوند نیز به تمام مخلوقات، علم و بر همه آنها احاطه دارد. برخی از آیات قرآن به این نوع علم اشاره دارد. برای مثال در آیه ای از قرآن آمده است:
وَ لیَبْلُونَّکُمْ حَتَّی نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنْکُمْ وَ الصّابِرینَ. (محمد: 31)
ما شما را می آزماییم تا به تلاش گران و شکیبایانتان آگاهی یابیم.
پی نوشت:
1. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، اصول کافی، ترجمه: سید جواد مصطفوی، قم، مؤسسه تحقیقاتی و انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا، ج 1، کتاب توحید، باب صفات ذات، ح 2 و روایت های 4 و 5 این باب نیز به همین معنا دلالت دارد.
www.irc.ir
- [سایر] منظور از ازلی بودن خداوند چیست؟
- [سایر] من چطور با دلیل عقلی میتوانم ثابت کنم و یقین کنم که خدا ازلی و ابدی است؟ شاید نباشد؟ شما از کجا میدانید خدا ازلی و ابدی است؟
- [سایر] من چطور با دلیل عقلی می توانم ثابت کنم و یقین کنم که خدا ازلی و ابدی است؟ شاید نباشد؟ شما از کجا می دونید خدا ازلی وابدی است؟
- [سایر] آیا از آن رو که خداوند به شیطان تا قیامت مهلت داد، در ازلی و ابدی بودن همانند خداوند است؟
- [سایر] منظور از علم کلام چیست؟
- [سایر] شیطان در ازلی و ابدی بودن خود را با خداوند شریک می سازد؛ چون از خداوند مهلت خواست تا قیامت به او فرصت دهد و خدا پذیرفت؟
- [سایر] شیطان در ازلی و ابدی بودن خود را با خداوند شریک می سازد؛ چون از خداوند مهلت خواست تا قیامت به او فرصت دهد و خدا پذیرفت؟
- [سایر] استصحاب عدم ازلی چیست؟
- [سایر] در سوره بقره خداوند میفرماید (سپس علم اسماء را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت)، منظور از اسماء در این آیات چیست؟
- [سایر] منظور از علم لدنی چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .سجده برای غیر خدا حرام است. سجده فرشتگان برای حضرت آدم نبود, زیرا وی به مثابه قبله بود, چنانکه سجده حضرت یعقوب(ع)و فرزندان او برای حضرت یوسف(ع) نبود, بلکه به منظور شکر خدا بود. آنچه برخی از زائران قبور امامان معصوم(ع)به صورت سجده انجام میدهند، اگر به منظور شکر نعمت توفیق به زیارت آنان باشند, اشکال ندارد و اگر مقصود خضوع در برابر آنها باشد, حرام است و برای پرهیز از توّهم برخی، سزاوار است که چنین کاری انجام نشود.
- [آیت الله بهجت] پاک کردن مخرج غائط با چیزهای مقدس که احترام آنها لازم است مانند کاغذی که اسم خدا یا پیامبران بر آن نوشته شده حرام است و ممکن است در صورت علم و عمد موجب کفر شود که در این صورت به سبب کافر شدن تمام بدن نجس می شود . ولی در صورت عدم علم و عمد، یا غفلت یا خوانا نبودن نوشته ، اظهر حصول طهارت است .
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنان چه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد. ولی احتیاط برای اهل علم نگرفتن زکات است مگر در صورتی که از تحصیل مخارج عاجز باشند ولکن جایز است اشتغال به تحصیل علم هر چند باعث عجز از تحصیل نفقه بشود.
- [آیت الله سبحانی] همان طور که در حال شروع می تواند این شرط را با خدا بکند، به هنگام نذر نیز می تواند این شرط را منظور بدارد، مثلاً بگوید: (للّه علیّ که معتکف شوم به شرط آن که هر موقع خواستم اعتکاف را به هم بزنم). احکام اعتکاف:
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه آن علم واجب یا مستحبّ باشد، میشود به او زکاْ داد، و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکاْ دادن به او اشکال دارد، بنابر احتیاط واجب نباید بگیرد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [امام خمینی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحب باشد، می شود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند میتواند برای معاش خود کسب کند، چنانچه تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ باشد میشود به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحبّ نباشد، زکات دادن به او اشکال دارد.
- [آیت الله بهجت] کسی که منکر خدا یا برای خدا شریک قائل است یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبداللّه صلی الله علیه و آله وسلم را قبول ندارد و همین طور کسی که ایمان به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نداشته باشد، کافر و نجس می باشد . همچنین کسی که یکی از ضروریّات دین اسلام مثل نماز یا روزه را با علم به اینکه ضروری دین است انکار نماید ، نجس می باشد . و اگر از روی تقصیر نداند و انکار نماید ، احتیاطا باید از او اجتناب کرد .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کسی که مشغول تحصیل علم است و اگر تحصیل نکند می تواند برای معاش خود کسب کند چنانچه تحصیل آن علم، واجب یا مستحب باشد می توان به او زکات داد و اگر تحصیل آن علم واجب یا مستحب نباشد، زکات دادن به او جایز نیست.