حقیقت این است که ایمان, پذیرش و التزام عملی به آن, اختیاری انسان است و جبراً مترتّب بر علم نخواهد شد و علم شرط کافی و علّت تامه ایمان نیست. شاید کسی بگوید: چگونه ممکن است انسان به چیزی علم داشته باشد و به مقتضای آن عمل نکند؟ در پاسخ میگوییم: سرّ اینکه انسانی علم به چیزی دارد ولی, ملتزم به آن نمیشود و دل به آن نمیدهد این است که دل او جای دیگر گرو رفته. اصولاً علم و ایمان جدا هستند و در ظروف جداگانه بوجود میآیند. علم به ذهن مربوط میشود که موضوع و محمول قضایا را با هم میسنجد و رابطه آن دو را کشف میکند و ربطی به دل ندارد. کار دل پس از کار ذهن و تحصیل علم, شروع میشود که تصمیم بگیرد به این معلوم ذهن ملتزم گردد. امّا انسان هنگامی میتواند, چنین تصمیمی بگیرد که دلش در اختیار او باشد؛ چرا که بعضی از انسانها قبل از اینکه علم پیدا کنند, دلشان در جای دیگر گرو رفته است و این سخنی است مورد تأیید خدای متعال که میگوید: ((اِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ.)) (1) حقاً در این (هلاک پیشینیان) یادآوری هست برای آن کس که دارای دل باشد. چون بعضیها دلی برایشان نمانده است و قبل از آنکه ایمان بیاورند دل را به چیزهای دیگری دادهاند که قبل از معرفت حقّ برایشان مطرح بوده است چیزهایی از لذایذ حیوانی و خواستههای غرایز که دل انسان با آنها انس گرفته است. پی نوشت: (1)- سوره ق /37 eporsesh.com
حقیقت این است که ایمان, پذیرش و التزام عملی به آن, اختیاری انسان است و جبراً مترتّب بر علم نخواهد شد و علم شرط کافی و علّت تامه ایمان نیست. شاید کسی بگوید: چگونه ممکن است انسان به چیزی علم داشته باشد و به مقتضای آن عمل نکند؟ در پاسخ میگوییم: سرّ اینکه انسانی علم به چیزی دارد ولی, ملتزم به آن نمیشود و دل به آن نمیدهد این است که دل او جای دیگر گرو رفته. اصولاً علم و ایمان جدا هستند و در ظروف جداگانه بوجود میآیند. علم به ذهن مربوط میشود که موضوع و محمول قضایا را با هم میسنجد و رابطه آن دو را کشف میکند و ربطی به دل ندارد. کار دل پس از کار ذهن و تحصیل علم, شروع میشود که تصمیم بگیرد به این معلوم ذهن ملتزم گردد. امّا انسان هنگامی میتواند, چنین تصمیمی بگیرد که دلش در اختیار او باشد؛ چرا که بعضی از انسانها قبل از اینکه علم پیدا کنند, دلشان در جای دیگر گرو رفته است و این سخنی است مورد تأیید خدای متعال که میگوید:
((اِنَّ فی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ.)) (1)
حقاً در این (هلاک پیشینیان) یادآوری هست برای آن کس که دارای دل باشد.
چون بعضیها دلی برایشان نمانده است و قبل از آنکه ایمان بیاورند دل را به چیزهای دیگری دادهاند که قبل از معرفت حقّ برایشان مطرح بوده است چیزهایی از لذایذ حیوانی و خواستههای غرایز که دل انسان با آنها انس گرفته است.
پی نوشت:
(1)- سوره ق /37
eporsesh.com
- [سایر] بهشت و جهنم در کجای این عالم قرار دارند؟ و آیا گنهکاران برای همیشه در جهنم میمانند؟
- [سایر] آیا انسانی که وارد جهنم می شود همواره درد خواهد کشید یا امکان ورود به بهشت نیز وجود دارد ؟
- [سایر] یک شیعی فاسق که گویا حب اهل بیت دارد و یک عالم دینی سنی با هم مقایسه شود آیا شما هم بر این اعتقاد هستید شیخ عالم سنی به جهنم می رود و و آن فاسق به بهشت می رود؟
- [سایر] چطور میتوان به کسی که تازه میخواهد مسلمان شود آدرس بهشت و جهنم را داد؟ جای بهشت و جهنم کجاست؟
- [سایر] بهشت کجاست ؟ آیا بهشت و دوزخ در همین دنیاست ؟
- [سایر] با سلام؛ چه لزومی دارد بعد از مرگ به عالم برزخ برویم؟ مگر باورمان این نیست که عالم مُلک بعد از مرگ ارتباطی به ملکوت ندارد؟ پس چرا مستقیم در بهشت یا جهنم وارد نمیشویم؟ یا اساساً چه لزومی برای نفخ صورهایی است که در قرآن مطرح است، تا بعد از آن به بهشت اصلی یا جهنم اصلی برویم؟
- [سایر] حقیقت بهشت و جهنم چیست؟
- [سایر] بهشت و جهنم چگونه هستند؟
- [سایر] طبقات دوزخ و بهشت را بیان کنید؟
- [سایر] آیا بهشت و دوزخ الآن موجودند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] بودن مو یا عرق یا آب دهان انسانی در بدن یا لباس انسانی دیگر برای نماز او اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] سجده بر گل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمیگیرد، باطل است.
- [آیت الله شبیری زنجانی] سجده بر گل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمیگیرد باطل است.
- [آیت الله وحید خراسانی] سجده بر گل و خاک سستی که پیشانی روی ان ارام نمی گیرد باطل است
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . سجده بر گل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمی گیرد، باطل است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] سجده بر گل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمی گیرد باطل است.
- [آیت الله خوئی] سجده بر گل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمیگیرد باطل است.
- [آیت الله سیستانی] سجده بر گل و خاک سستی که پیشانی روی آن آرام نمیگیرد ، باطل است .
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نودونه تازیانه هرقدر صلاح میداند، به او میزند، وروایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش بدهان او میزند وملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنّم برای او مهیّا خواهد بود ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود هر قدر صلاح میداند تازیانه به او میزند و روایت شده که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکة رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند توبهی او قبول میشود.