حکم یهودیان دررابطه با بهشت و جهنم : آنچه که از آیات و روایات وارده در این زمینه می توان استفاده کرد، نکات ذیل است : 1- مردم بر حسب وضعشان در برابروعده و وعیدهای خداوند متعال به شش دسته تقسیم می شوند : مومنان ،کافران ، مستضعفان ،مرجون لامر الله ، معترفان به گناه که عمل صالح وناصالح را مخلوط کرده اند و اهل اعراف . مومنان افرادی هستند که به خداوند ایمان آورده اند و جایگاهشان بهشت است . کافران کسانی اند که ازروی علم حق را شناخته اند ولی به علت عناد و لجاجت از آن سر بر تافته اند.این گروه مقصرند و جایگاهشان به طور حتم جهنم است . اما گروه مستضعف و مرجون الی الله هم کسانی اند که دارای عذرند .یعنی اگر نتوانسته اند به دین حق بپیوندند و بدان عمل بکنند به لحاظ تقصیر و یا کوتاهی کردن آنان نبوده است ، بلکه از جهت یک سلسله عواملی بوده که از اختیار آنها خارج بوده است . همین عوامل موجب جهل یا غفلت و یا عمل نکردن آنها به دستورات دین اسلام شده است . بدیهی است که چون این صورت ترک به اختیار آدمی مستند نبوده و معلول عوامل خارج از اختیار آدمی اند، برای آدمی نه نفعی خواهند داشت و نه ضرری . مرجع کار چنین کسانی خداوندخواهد بود .خداوند خودش به نحوی که حکمت و رحمتش ایجاب می کندعمل خواهد کرد .2- آیات 96 و 97 و 98 از سوره ً نساء بر مطلبی که در بالاگذشت دلالت می کنند .خداوند در آن آیات عذر افراد را به دلیل مستضعف بودن با شرایطی قبول کرده است . در آیه 106 از سوره توبه هم کار این گونه افراد را به خود خداوند احاله کرده است . مراد از مستضعف در اینجا فقراقتصادی نیست ، بلکه در ضعف قرار داده شدن از جهت دسترسی به منبع هدایت است . این است که در آیات سوره ً نساء جمله ( ( لا یستطیعون حیله و لایهتدون سبیلا" ) ) به عنوان شرط و علت عذر برای مستضعفین ذکر شده ، ازاین صفت می توان این مطلب را استفاده کرد که علت معذور بودن همه جا وبطور عموم راه و چاره نداشتن است که شامل جاهل غافل غیر معاند هم می شود .افزون بر اینها، آیه 286 از سوره بقره بر همین گفته دلالت دارد زیرادر ذیل آیه فوق این مطلب آمده که انسان ، هر چه خوبی کرده ، به نفع او و هرچه بدی کرده بر ضرر اوست . به طور روشن مفهوم سخن فوق این خواهدبود که اگر چیزی به اکتساب یعنی آنچه مسوولیتش به عهده ً خود شخص است ، مستند نباشد گناه و مسوولیت برای انسان نخواهد داشت . 3- به عقیده ً علامه طباطبایی ، بر اساس استدلالی که در بند 2 گذشت ، معنای مستضعف علاوه بر این که افراد ساکن در سرزمینی را که بر اثر نبودن دانشمند راهی برای قرار گرفتن دین اسلام در آنجا نیست ، شامل می باشد.همچنین به فردی هم که ذهنش به یک مطلب حق منتقل نشده و فکرش به حق راه نیافته ، شامل می گردد .یعنی شخصی که به حق رهبری نشده ودرعین حال از کسانی است که با حق عناد ندارد .بلکه طوری است که اگر حق برایش واضح گردد از آن پیروی خواهد کرد ولی به عوامل مختلف حق برای او مخفی مانده ، چنین کسی جز افراد مستضعف خواهد بود چرا که آدم غافل قدرت ندارد و با چنان جهالتی هم که نمی شود راهی به حقیقت یافت. 4- حاصل سخن این که ، وضعیت کسی که در اسراییل مثلا" زندگی می کندباید بررسی کرد .اگر توانایی و امکاناتش در جهت فرا گرفتن حق داشت . درصورتی که از روی علم و عمد به اسلام ایمان نیاورد و یا با فراهم بودن شرایط و عدم غفلت تعمدا" از تحقیق و جستجوی حقیقت سرباز زد جزافراد مقصر شناخته خواهد شد .در غیر این صورت فرد قاصر شناخته شده وتعیین تکلیف او در روز قیامت با خداوند خواهد بود .برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به : 1- ترجمه تفسیر المیزان ، ج 5، ص 80 به بعد 2- ترجمه تفسیر المیزان ، ج 9،ص 601 3- اصول کافی ، ج 3، باب کفر و ایمان 4- مطهری ، مرتضی ، عدل الهی ، ص 352
حکم یهودیان دررابطه با بهشت و جهنم : آنچه که از آیات و روایات وارده در این زمینه می توان استفاده کرد، نکات ذیل است : 1- مردم بر حسب وضعشان در برابروعده و وعیدهای خداوند متعال به شش دسته تقسیم می شوند : مومنان ،کافران ، مستضعفان ،مرجون لامر الله ، معترفان به گناه که عمل صالح وناصالح را مخلوط کرده اند و اهل اعراف . مومنان افرادی هستند که به خداوند ایمان آورده اند و جایگاهشان بهشت است . کافران کسانی اند که ازروی علم حق را شناخته اند ولی به علت عناد و لجاجت از آن سر بر تافته اند.این گروه مقصرند و جایگاهشان به طور حتم جهنم است . اما گروه مستضعف و مرجون الی الله هم کسانی اند که دارای عذرند .یعنی اگر نتوانسته اند به دین حق بپیوندند و بدان عمل بکنند به لحاظ تقصیر و یا کوتاهی کردن آنان نبوده است ، بلکه از جهت یک سلسله عواملی بوده که از اختیار آنها خارج بوده است . همین عوامل موجب جهل یا غفلت و یا عمل نکردن آنها به دستورات دین اسلام شده است . بدیهی است که چون این صورت ترک به اختیار آدمی مستند نبوده و معلول عوامل خارج از اختیار آدمی اند، برای آدمی نه نفعی خواهند داشت و نه ضرری . مرجع کار چنین کسانی خداوندخواهد بود .خداوند خودش به نحوی که حکمت و رحمتش ایجاب می کندعمل خواهد کرد .2- آیات 96 و 97 و 98 از سوره ً نساء بر مطلبی که در بالاگذشت دلالت می کنند .خداوند در آن آیات عذر افراد را به دلیل مستضعف بودن با شرایطی قبول کرده است . در آیه 106 از سوره توبه هم کار این گونه افراد را به خود خداوند احاله کرده است . مراد از مستضعف در اینجا فقراقتصادی نیست ، بلکه در ضعف قرار داده شدن از جهت دسترسی به منبع هدایت است . این است که در آیات سوره ً نساء جمله ( ( لا یستطیعون حیله و لایهتدون سبیلا" ) ) به عنوان شرط و علت عذر برای مستضعفین ذکر شده ، ازاین صفت می توان این مطلب را استفاده کرد که علت معذور بودن همه جا وبطور عموم راه و چاره نداشتن است که شامل جاهل غافل غیر معاند هم می شود .افزون بر اینها، آیه 286 از سوره بقره بر همین گفته دلالت دارد زیرادر ذیل آیه فوق این مطلب آمده که انسان ، هر چه خوبی کرده ، به نفع او و هرچه بدی کرده بر ضرر اوست . به طور روشن مفهوم سخن فوق این خواهدبود که اگر چیزی به اکتساب یعنی آنچه مسوولیتش به عهده ً خود شخص است ، مستند نباشد گناه و مسوولیت برای انسان نخواهد داشت . 3- به عقیده ً علامه طباطبایی ، بر اساس استدلالی که در بند 2 گذشت ، معنای مستضعف علاوه بر این که افراد ساکن در سرزمینی را که بر اثر نبودن دانشمند راهی برای قرار گرفتن دین اسلام در آنجا نیست ، شامل می باشد.همچنین به فردی هم که ذهنش به یک مطلب حق منتقل نشده و فکرش به حق راه نیافته ، شامل می گردد .یعنی شخصی که به حق رهبری نشده ودرعین حال از کسانی است که با حق عناد ندارد .بلکه طوری است که اگر حق برایش واضح گردد از آن پیروی خواهد کرد ولی به عوامل مختلف حق برای او مخفی مانده ، چنین کسی جز افراد مستضعف خواهد بود چرا که آدم غافل قدرت ندارد و با چنان جهالتی هم که نمی شود راهی به حقیقت یافت. 4- حاصل سخن این که ، وضعیت کسی که در اسراییل مثلا" زندگی می کندباید بررسی کرد .اگر توانایی و امکاناتش در جهت فرا گرفتن حق داشت . درصورتی که از روی علم و عمد به اسلام ایمان نیاورد و یا با فراهم بودن شرایط و عدم غفلت تعمدا" از تحقیق و جستجوی حقیقت سرباز زد جزافراد مقصر شناخته خواهد شد .در غیر این صورت فرد قاصر شناخته شده وتعیین تکلیف او در روز قیامت با خداوند خواهد بود .برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به : 1- ترجمه تفسیر المیزان ، ج 5، ص 80 به بعد 2- ترجمه تفسیر المیزان ، ج 9،ص 601 3- اصول کافی ، ج 3، باب کفر و ایمان 4- مطهری ، مرتضی ، عدل الهی ، ص 352
- [سایر] چطور میتوان به کسی که تازه میخواهد مسلمان شود آدرس بهشت و جهنم را داد؟ جای بهشت و جهنم کجاست؟
- [سایر] بهشت کجاست ؟ آیا بهشت و دوزخ در همین دنیاست ؟
- [سایر] حقیقت بهشت و جهنم چیست؟
- [سایر] بهشت و جهنم چگونه هستند؟
- [سایر] طبقات دوزخ و بهشت را بیان کنید؟
- [سایر] آیا بهشت و دوزخ الآن موجودند؟
- [سایر] غایت و نهایت بهشت و جهنم چیست ؟
- [سایر] آیا جهنم و بهشت حقیقت دارد؟
- [سایر] چهره بهشت و دوزخ را ترسیم نمایید؟
- [سایر] فلسفه وجود بهشت و جهنم چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .مستحب است نمازگزار پس از نماز در حالی که رو به قبله و با طهارت است, به ذکر، دعا، تلاوت و مانند آن که وارد شده, اشتغال داشته باشد. کار نیک, مانند تفکّر در عظمت خدا و گریه هراس از دوزخ یا شوق به بهشت یا اشتیاق به لقای الهی, از نمونههای خوبِ تعقیب نماز است. از بهترین ذکر تعقیبی، تسبیح حضرت زهرا(س) است و آن به این ترتیب است: سی و چهار بار (اللّه اکبر), سی و سه بار (الحمد للّه) و سی و سه بار (سبحان اللّه), هرچند تقدیم (سبحان اللّه) بر (الحمد للّه) صحیح است؛ لیکن اَولی تقدیم (الحمد للّه) بر (سبحان اللّه) است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر قرار داد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [امام خمینی] اگر عقد رابطه چه سیاسی و چه تجاری بین یکی از دول اسلامی و اجانب، مخالف مصلحت اسلام و مسلمانان باشد، جایز نیست این گونه رابطه، و اگر دولتی اقدام به آن نمود، بر سایر دول اسلامی واجب است آن را الزام کنند به قطع رابطه به هر نحو ممکن است.
- [آیت الله بهجت] تعرض به معابد یهودیان و مسیحیان که در ذمّه اسلام هستند و آن معابد هم در دست خود آنهاست جایز نیست، و آن اماکن مثل مساجد محترم است و جایز نیست خراب کردن آنها مگر با شرایطی که در مساجد هم جاری است. مکانهایی که نماز خواندن در آنها مستحب است
- [آیت الله مکارم شیرازی] ربنا آتنا فی الدنْیا حسنةً و فی الاْخرة حسنةً و قنا عذاب النار: خداوندا در دنیا و درسرای دیگر به ما نیکی مرحمت فرما و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!
- [آیت الله علوی گرگانی] هرگاه کسی پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تازیانه تا نودونه تازیانه هرقدر صلاح میداند، به او میزند، وروایت شده است که خداوند عالم دهانهای از آتش بدهان او میزند وملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنّم برای او مهیّا خواهد بود ولی اگر توبه کند، توبه او قبول میشود.
- [آیت الله بروجردی] هرگاه پسری را از روی شهوت ببوسد، حاکم شرع از سی تا نود هر قدر صلاح میداند تازیانه به او میزند و روایت شده که خداوند عالم دهانهای از آتش به دهان او میزند و ملائکة آسمان و زمین و ملائکة رحمت و غضب بر او لعنت میکنند و جهنم برای او مهیا خواهد بود، ولی اگر توبه کند توبهی او قبول میشود.
- [آیت الله اردبیلی] معاشرت و رابطه با غیر مسلمانان نیز باید مطابق با مقرّرات اسلام تنظیم گردد، بنابر این باید از کارهایی همچون تخلّف از قراردادها، پیمانها و وعدهها، غَشّ در معامله، کم فروشی، خیانت در امانت، اجحاف و نظایر آن خودداری شود.
- [آیت الله علوی گرگانی] به کسی که بدهکار است ونمیتواند بدهی خود را بدهد، اگرچه مخارج او بر انسان واجب باشد، میشود زکاْ داد مگر قرض در رابطه با نفقه شخص واجب النفقه باشد.
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.